مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دنیا
حوزه های تخصصی:
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار
علی محمد ساجدی* محبوبه جباره ناصرو**
دانشگاه شیراز دانشگاه قم
چکیده
مرگ از جمله رویدادهای رازآلود بشر از آغاز آفرینش بوده است. از آن جا که بشر همیشه خود را با این پدیده مواجه دیده و از آن گریزان و ترسان بوده، دغدغه ای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است. بررسی اندیشه ی مرگ از دیدگاه عطار، عارف توانمند قرن ششم هجری، توجه به این دغدغه ی مشترک بشری است. مرور و تأمل بر کاربردهای واژه ی مرگ و مترادف های آن در آثار عطار، نشان می دهد که عطار به مرگ، بینشی چند جانبه دارد و هرگز در پی محدود کردن آن به معنایی خاص برنیامده؛ بلکه به فراخور موقعیت، هربار به یکی از معانی و جوانب آن پرداخته است؛ از این رو با توسعه در معنای مرگ، دو نوع مرگ را مطرح می کند: مرگ طبیعی و مرگ ارادی (عارفانه ی عاشقانه). برجسته ترین معنایی که عطار در آثار خویش برای مرگ آورده است، معنای اخیر است که در مقابل آن علاوه بر جسم و جان، بهشت نیز رنگ می بازد و حجاب راه به حساب می آید. از سوی دیگر، وی مرگ را امری همگانی و یک سان برای تمام موجودات عالم هستی می داند و همین به رخ کشیدن حادثه ای است که همواره بر آدمی فاتح و غالب است و مانند سدّی عظیم و حادثه ای گریزناپذیر در برابر خواسته های بی پایان آدمی رخ می نماید. از این رو بشر نه تنها نمی تواند هیچ تدبیری در مواجهه با آن بیندیشد؛ بلکه حتی هیچ علم و آگاهی نیز در این باره ندارد و تنها راه درمان این درد، تسلیم و خموشی است. از طرف دیگر؛ دنیا کاروان سرایی است که بشر مدتی محدود در آن زندگی می کند و سپس آن را در اختیار دیگران قرار می دهد. پس بشر باید بیدار بماند و آماده ی شنیدن آوای درای کاروان باشد.
واژه های کلیدی: مرگ، عطار، عارف، ناپایداری، دنیا، زندگی، آخرت.
معنای زندگی؛ نگاهی به نظریه های اندیشمندان غربی و بازخوانی اندیشه والای امیرمؤمنان علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آن چیزی که زندگی را معنادار می کند کدام است؟ فلسفه حیات چیست؟ رابطه هدف از زندگی و معنای زندگی چگونه تبیین می گردد؟ امام علی7 که مسیر پرفراز و نشیب زندگی را با پیروزی طی کرده است، چگونه به این سؤالات پاسخ می دهد؟ شوق امام علی7 به مقوله مرگ چگونه با معناداری زندگی در نگاه او سازگار است؟
این نوشتار در پی آن است که پس از مفهوم شناسی مختصر، ضمن تبیین نسبت هدف زندگی با معنای زندگی و اشاره ای اجمالی به نظریات اندیشمندان غربی در باب معناداری زندگی، مراد امیرمؤمنان7 را در نگاه به سطح والای حیات، با وفاداری به اصل معناداری زندگی و در پرتو خداباوری، نشان دهد و روشن کند که زندگی تنها در راستای طرح هدفمند آفرینش، که طرحی الهی است، معنا پیدا می کند تا حدی که شوق به مرگ نیز جزئی از زندگی می گردد.
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شرح مناجات زاهدان امام سجاد علیه السلام، پیرامون زهد و بى رغبتى به دنیا مى پردازد. در قرآن کریم، پنج ویژگى براى دنیا بیان شده است: لعب و بازى، لهو و سرگرمى، زینت، تفاخر و تکاثر. این ویژگى ها منطبق با سنین کودکى، نوجوانى، جوانى و پیرى و کهنسالى انسان است.
دنیا از این جهت که مخلوق خداست، نکوهیده و نازیبا نیست، هرآنچه مخلوق خداست، زیباست. آنچه موجب انحراف ها از سرشت و خطرات خدادادى خود مى شود، جلوه هاى زیباى دنیا، هواى نفس و شیطان است. اگر این سه نبودند، انسان هرگز دچار کژى و انحراف و گناه نمى شد.
افزون بر اینکه، محدودیت ها در برخوردارى از مظاهر زندگى عامل دیگر گناه و تزاحم زندگى بشر است. اگر محدودیت ها نبود و همه چیز به وفور در اختیار انسان بود، شاهد سرکشى انسان نبودیم.
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام سجاد علیه السلام در این فراز از دعاى خود، از دنیا شکوه مى کند که ما را گرفتار حیله و مکر خود ساخته است. ازآنجاکه نعمت هاى دنیوى نظیر خوردنى ها، پوشیدنى ها و صرف وقت براى این امور، ما را از دستیابى به سرمایه هاى ماندگار اخروى بازمى دارد، خسارت بار و فریبنده هستند. کسانى که براى دنیا اصالت قائل هستند و دنیا را براى خود دنیا و لذت هاى آن مى جویند، این نوع نگرش نامطلوب و خسارت بار است؛ زیرا ما را از سرمایه هاى عظیم و جاودان اخروى بازمى دارد.
سرانجام اینکه على رغم فریبندگى دنیا، آدمى با اعمال اختیارى و با اراده کامل خویش، در همین دنیا سعادت اخروى را براى خویش رقم مى زند. این در صورتى است که نگاه به دنیا اصیل و براى خود دنیا نباشد، بلکه مقدمه اى براى کمال و عبودیت و بندگى خدا باشد.
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا (3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال، شرحى است بر مناجات زاهدین امام سجاد علیه السلام. ما باید روح توحید در گستره اعمال، رفتار وگفتارمان تجلى یابد و باور کنیم که بدون خواست خداى متعال، کارى صورت نمى گیرد. البته خداىمتعال از طریق اسباب و عوامل موجود ما را یارى مى رساند. ما نیز باید به کمک اسباب مادى موجودتلاش کرده، از خداى متعال استعانت بجوییم.
باید توجه داشت که انسان با سروکار با اسباب مادى این دنیایى، لذت هایى از آن عایدش مى شود وحکمت وجود این لذت ها، تأمین نیازهاى مادى دنیایى است. با این حال، باید به اندازه نیاز به لذایذدنیایى اکتفا کرد و دلبسته و فریفته آن نشد. از جمله راه هاى کاستن از دلبستگى دنیایى عبارتند از: توجهبه کاستى ها و عیوب دنیا، توجه به اینکه دنیا سرایى سرشار از درد و رنج است، زهد و وابستگى از دنیازیبنده اولیاى الهى است، ضرورت بهره گیرى از رحمت الهى و درک لذت محبت و انس با خدا.
ابلیس در جهان بینی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات ملل اسلامی درباره ابلیس و طرد یا دفاع از او، به تلویح و تصریح، سخنان بسیار زیادی گفته شده است. برخی از عارفان نامی ایران، در خصوص اهمیّت بنیادین این شخصیت مهم قرآنی، حقایق زیادی را در آثارشان آشکار کرده اند. عطّار، یکی از برجستگان بادیه سلوک، در باب تمرّد و تقرّب ابلیس در مقابل درگاه حضرت عزّت، نظریاتی متناقض در آثارش بیان کرده است؛ وی گاهی ابلیس را ابزار خداوند دانسته که همه اعمال او براساس قضا و قدر بوده است. در این تصویر، عطار هیچ تقصیری را بر ابلیس وارد ندانسته و او را در کسوت یک قربانی اندوهبار نمایش داده است که رازی شایسته را جست وجو می کند و گاهی ابلیس را به علت طغیان علیه مشیت الهی محکوم کرده و او را دشمن نفرت انگیز خداوند دانسته است. نگارنده در این مقاله، به روش تحلیلی و توصیفی، به نقد و بررسی جهان بینی عطار در باب ابلیس پرداخته است.
مراتب کمال انسان: بررسى، تحلیل و نقد دیدگاه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی، تحلیل و نقد دیدگاه فخر رازی درباره مراتب کمال انسان، به روش توصیفی- تحلیلی است. وی کمال را به تقویت دو قوه عقل نظری و عملی تعریف می کند و در برخی آثارش از کمال به عنوان معادل سعادت بهره می گیرد. او در آثار مختلفش مراتب متعددی برای کمال ترسیم کرده است. دیدگاه های مختلف او درباره کمال را می توان در ابتدا بر دو قسم دانست: مراتب کمال انسان در دنیا و مراتب کمال در آخرت؛ و مراتب کمال انسان در دنیا را می توان از سه منظر فلسفی، اخلاقی و عرفانی دسته بندی کرد. هر کدام از این اقسام نیز با تقریرهای مختلفی بیان می شوند.
آخرت به مثابه جهان اخلاق
حوزه های تخصصی:
دنیا و آخرت به مثابه دو نظام احسن با قوانینی متفاوت هستند که انسان به عنوان یک موجود عاقل، صاحب اراده و مسئول در آنها حاضر می شود. او باید در این جهان میان دو نوع زندگی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که موقعیت وجودی او را رقم می زند: یا این زندگی را آن طور که در واقع هست، به زندگی جهان دیگر متصل بداند یا آنها را بریدهٔ از هم دانسته، تنها به این سرا معتقد شود. او در مقام عمل باید یا این زندگی را با قوانین جهان آخرت به مثابه جهان اخلاق اداره کند یا تنها با قوانین این جهان که قوانین طبیعت است، حیات خود را سامان بخشد. این انتخاب و تصمیم گیری، پایه در جدالی در وجود انسان دارد که «ستیز عقل و نفس» نام گرفته است. نفس از این جهان است و عقل از آن جهان و هر کدام انسان را با اعمال قوانین خود به جهان مناسب آن می کشانند.
پدیده مرگ در آثار سنایی
حوزه های تخصصی:
مسئله مرگ همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده و هرکسی قصد داشته در این زمینه به حقایقی دست پیدا کند و یا به دنبال توجیهاتی برای پذیرش این درد درمان ناپذیر باشد. بسیاری از حکما، عرفا و متشرّعان مسلمان، در این باب به بیان نظرات و تحقیقات خود پرداخته اند؛ یکی از آنان که در این موضوع، هم چون سایر موضوعات، داد سخن داده است، سنایی غزنوی است. در این پژوهش، برای تبیین عقاید عرفانی، دینی و حکیمانه سنایی، با استفاده از حدیقه الحقیقه، دیوان و نیز مثنوی های وی، ابتدا مطالبی از قبیل: تعریف، شمول و فواید مرگ مطرح و ضمن ارائه تصویری نامحبوب از دنیا، از آن به عنوان مزرعه و آزمایشگاه منزل آخرت یاد شده است؛ سپس برای تکمیل اثبات جاودانگی آدمی، مباحثی نظیر: نسبی بودن پدیده مرگ و نیز ضرورت آن در نظام احسن با تکیه بر قرآن و حدیث ذکر شده است. نتیجه آن که مرگ پایان حیات آدمی نیست؛ بلکه تحولی رو به رشد و در جهت کمال است که او را در مسیر دستیابی به سعادت ها و کمالات اُخروی قرار می دهد؛ مجموعه این عوامل سبب می گردد که یقینی به مرگ حاصل شود که ممکن است زندگی محدود دنیوی را در نزد انسان، کم ارزش تر از زندگی جاوید آخرت جلوه دهد.
دنیا و آمادگی برای مرگ از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص هدف آفرینش انسان حداقل دو دیدگاه می تواند وجود داشته باشد. یکی اینکه انسان هدفی جز شرکت در مسابقه گردآوری مال، دستیابی به مقامات بالای اجتماعی، و به دست گرفتن قدرت ندارد و در این راه می تواند تمامی ارزشها و اصول انسانی را نادیده بگیرد؛ گویی جاودانه خواهد زیست و مرگ هیچگاه بر او چیره نخواهد شد. دیدگاه دیگر، دیدگاه الهی دینی است که نقطه مقابل دیدگاه اول به شمار می رود. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام دیدگاه دوم و مشخصه های آن را با سبکی ادبی تبیین کند.
بررسى دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
دنیا یکى از مهم ترین بسترهاى تربیت انسان مى باشد و شناخت ماهیت آن، در زندگى انسان بسیار حایز اهمیت است. براى رسیدن به شناخت صحیح در مورد دنیا، کتب آسمانى حایز اهمیت هستند. این تحقیق به بررسى ویژگى هاى مشترک دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل مى پردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگى هاى دنیا مورد مقایسه قرار گرفته اند و ویژگى هاى مشترک دنیا استخراج شده و سپس این ویژگى ها با توجه تفاسیر قرآن و انجیل و آراء دانشمندان مسلمان و مسیحى، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. استلزامات تربیتى مربوط به هر ویژگى به روش استنتاجى استخراج شده است. با توجه به نتایج تحقیق، ویژگى هاى مشترک دنیا در قرآن و انجیل را مى توان این گونه برشمرد: 1. دنیا فریبنده است؛ 2. دنیا ناپایدار است؛ 3. دنیا مزرعه آخرت است. همچنین استلزامات تربیتى استنتاج شده از این ویژگى ها به ترتیب عبارتند از: شناخت حقیقت زیبایى هاى دنیا و خویشتن دارى در مقابل آنها؛ عدم وابستگى به دنیا و پرهیز از هدف قرار دادن دنیا؛ 3. غنیمت شمردن زندگى دنیا و استفاده از آن براى فراهم کردن توشه آخرت.
شیعیان واقعى و مشاهده فراسوى دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ویژگى شیعیان در مشاهده فراسوى جهان مى پردازد. به اجمال مى توان فهمید که ممکن است انسان در همین سراى دنیا بهشت و جهنم را مشاهده و درک کند، چنان که رسول اکرم صلى الله علیه و آله، در شب معراج بهشت و جهنم را مشاهده کرده و این معنا اختصاص به حضرات معصومان علیهم السلام دارد. گاهى نیز ممکن است برخى مؤمنان بهشت و جهنم را به صورت مکاشفه ببینند، شبیه آنچه عرفا ادعا مى کنند. همچنین ممکن است درک بهشت و جهنم به این معنا باشد که مؤمنان چنان بر بهشت و جهنم تمرکز یافته و همه فکر و ذکرشان شده است که گویا این تمرکز آنان را از غیر آخرت بازداشته است؛ گویى بهشت و جهنم را مى بینند.
آنچه از ما انسان هاى عادى ساخته است اینکه چنان فکر و ذهن خود را بر امور آخرت متمرکز کنیم که بهشت و جهنم را باور کنیم؛ گویى آن را مى بینیم. بهترین راه تحصیل این حالت، انس انسان با قرآن است و تدبر و تأمل در معانى و مفاهیم قرآنى است. به گونه اى که به هنگام قرائت قرآن در آیات مربوط به بهشت و جهنم و رحمت، چنان در آن تدبر کنیم که گویى مخاطب آیات قرآن خود ما هستیم.
جهان در باور خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیا و چگونگی آن در آثار خاقانی شروانی، سخنور بلند پایة ادب فارسی، بازتاب چشمگیری دارد. وی چون حکیمی ژرف اندیش، چهرة راستین دنیا را درسروده ها و نوشته های خود به تصویر کشیده است. خاقانی در بیان این دیدگاه، از باور آیین ایرانی و اندیشة مکتب عرفان و تصوّف و دیدگاهی نشأت گرفته از شریعت بهره جسته است. خاقانی با بهره جستن از چهرة اهریمنی زروان چگونگی سرای دنیا و طبیعت آن را با صفاتی چون: دنیای سنگدل ، دنیای آزمند، دنیای بی وفا، فلک عمرسای و افعی صفت و... وصف می کند . در باور زاهد خلوت نشین شروان، دنیا چنان بی ارزش است که سرای خاکی را به خاکی می بازد و دیگران را نیز پند و اندرز می دهد تا سیمای راستین دنیا را بشناسند و دل به او نبندند. سخنور دیندار شروانی می داند که چرخش روزگار، خود به فرمان خدای توانا است، نمی تواند خود کاره ای باشد و بر آن است که نباید چرخ را ستم پیشه دانست
بى اعتنایى شیعیان واقعى به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحى است بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام در باب ویژگى شیعیان واقعى و بى اعتنایى آنان به دنیا. باورمندى انسان به اینکه براى خواسته هاى انسان مرزى وجود دارد و آزاد نیست که هر چیزى را از هر راهى به دست آورد، ریشه در نوع شناخت و نگرش انسان به هستى دارد. بدون نگرش هستى شناسانه توحیدى، نمى توان کسى را قانع کرد کارى انجام دهد و یا از انجام آن خوددارى کند. مکتب لیبرالیسم بر این جهان بینى مبتنى است که زندگى انسان در دنیا خلاصه مى شود، با مرگ طومار زندگى انسان بسته مى شود؛ لذا همه لذایذ انسان در دنیا خلاصه مى شود و او باید همه همت خویش را نهایت لذت از منافع دنیوى به کار گیرد، اما در جهان بینى الهى، زندگى در دنیا خلاصه نمى شود، سراى جاودانه مقصد نهایى بشر است و بهشت جاودان در انتظار او. در این جهان بینى، رویگردانى از لذایذ گذراى دنیایى، براى نیل به سعادت جاودانه امرى پسندیده است. ازاین رو، افراد زرنگ و موفق، کسانى هستند که به دنیا اعتنایى ندارند و به آن دل نمى سپرند؛ جانشان مجلاى نور الهى است.
تأثیر آخرت اندیشی بر عرفان سنایی در حدیقةالحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً حدیقةالحقیقهرا به دلیل در بر داشتن اصطلاحات، حکایات و مضامین عرفانی، نخستین منظومة عرفانی می خوانند. با وجود این به نظر می رسد عرفان نقشی مرکزی در این منظومه ندارد. مقالة حاضر بر آن است تا ضمن شناسایی مضمون و اندیشة اصلی و غالب در حدیقةالحقیقه، تأثیر آن را بر تلقی سنایی از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی نشان دهد. برای دست یابی به این اهداف، با استفاده از روشی ساختاری، به تحلیل روابط معنایی واژگان و مفاهیم اصلی پرداخته شده است. می توان گفت تقابل دنیا و آخرت مضمون و تقابل اصلی حدیقةالحقیقهرا تشکیل می دهد. وابسته های معنایی طرفین تقابل نشان می دهند که تلقی سنایی از دنیا و آخرت تفاوتی با تلقی رایج در متون غیر عرفانی ندارد. قدرت این تقابل تا حدی است که معنای اصطلاحات و مؤلفه های عرفانی را نیز به نفع خود تغییر داده و آن ها را به عناصری به دور از باطن گرایی رایج در سنت تصوف تبدیل کرده است.
گذر عمر در آیینه ی نهج البلاغه و آموزه های مشترک در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مضمون گذر عمر در نهج البلاغه و شواهد و مضامین مشترک آن در شعر شاعران، به عنوان ترجمانی دلنشین و مجلایی لطیف و شاعرانه برای این موضوع، می تواند از برجسته ترین عوامل زدودن غفلت و بیداری و پویایی انسان به شمار آید. از میان خیل شاعران شیرین سخن، شعر حافظ که خود را دلباخته شحنه نجف می داند، دارای لطفی دیگر است. به تعبیر امیر بیان علیه السلام ، نَفَس های انسان گام های او به سوی مرگ است؛ « نفس المرء خطاه الی اجله »؛ [i] بنابر این غفلت از سرمایه بی بدیل لحظه های عمر، زیانی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت؛ توجه به این حقیقت، نحوه ی نگرش انسان را به حیات، واقعی و متناسب با هدف آفرینش او می سازد و آثاری سازنده و شگرف در نیکبختی وی دارد. لازمه ی تبیین این موضوع، توجه به عوامل مهمی است، که ارتباط تنگاتنگ با مسأله «گذر عمر» دارد. از این رو پژوهش حاضر تحت عناوین: «گذار پرشتاب عمر»، «یاد مرگ»، «عبرت از پیشینیان»، «گذرگاه پرآشوب دنیا»، «حسرت و اندوه بر عمر از دست رفته»، و «بهره گیری از عمر باقی مانده»، از دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه به این موضوع پرداخته، و ذیل هر مبحث، ابیاتی از حافظکه در عباراتی لطیف و شاعرانه بیانگر مضمونی مشترک است، گزینش و ارائه گردیده است.
پژوهشی در معنای زمان و مکان در عالم برزخ با توجه به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان و مکان یکی از ابعاد موجودات عالم طبیعت است. در اینکه در قیامت زمان و مکان وجود ندارد، هیچ اختلافی بین مفسران و دانشمندان مسلمان نیست؛ همان گونه که در خصوص وجود این دو در عالم طبیعت نیز اختلافی نیست. از آن رو که این دو(زمان و مکان) در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیها السلام به نوعی به انسان در عالم برزخ هم نسبت داده شده، این نوشتار با روش «تطبیقی، تحلیلی، انتقادی»، به بررسی آیات و روایاتی که زمان و مکان را به برزخ نسبت داده اند، پرداخته و هدف آن، رفع تعارض بین ادلة عقلی و نقلی در خصوص زمان و مکان است. نفس مجرد انسان در عالم برزخ، فاقد ابعاد زمانی و مکانی است و آنچه را در آیات و روایات در این خصوص گفته شده می توان به یکی از معانی زمان و مکان مثالی، ارتباط با زمان و مکان عالم طبیعت، احاطه و اشراف بر زمان و مکان عالم طبیعی و مانند آن حمل نمود که بین ادلة عقلی و نقلی به نوعی جمع شود و تعارض بدوی آنها برطرف گردد.
چشم انداز شیعة واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفسیری است بر کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام بر صفات شیعیان واقعی. از دیگر نشانه های مؤمنان، کوتاه بودن آرزو، نداشتن آرزوی طولانی و اندک بودن خطاها و لغزش ها و یاد مرگ می باشد. آرزو خودبه خود بد نیست، بلکه خوب و از نعمت های الهی محسوب می شود و اگر کسی در زندگی آرزو و آرمان نداشته باشد از فعالیت و تلاش بازمی ماند، اما اگر امید و آرزوی انسان معطوف به آخرت و سعادت ابدی انسان باشد، به مراتب ارزش آن از امید و آرزوی دنیوی بیشتر است. آرزوی نکوهیده، آرزوی دور و دراز و پیوستة دنیوی است که آسایش فرد را از او می گیرد و او را از تکالیف و وظایف دنیوی و کار خیر بازمی دارد. آرزوهای دنیوی و معنوی با هدف حفظ عزت اسلام و سربلندی نظام اسلامی و برتری در برابر دشمنان مطلوب و مورد سفارش اسلام است. آنچه قائل است اینکه همه چیز در دنیا و لذایذ دنیوی خلاصه شود و دنیا اصالت داشته باشد و آخرت، موهوم! آنچه در بینش توحیدی مطرح است که دنیا مقدمه و زندگی دنیایی، سرای کوتاه بیش نیست. زندگی جاودانه و حقیقی، سرای آخرت است.
صفات شیعیان واقعی؛ قناعت (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قناعت از جمله ویژگی های شیعیان واقعی است. قناعت به معنای کاستی از تعلقات و توجه به لذایذ دنیوی است. قناعت، مؤمن را وامی دارد در استفاده از آنچه به دست آورده، و نعمت های خداوندی که در اختیارش هست، اسراف نکند و در حد ضرورت از آن مصرف کند. مؤمن خدا و آخرت را باور دارد و دنیا را وسیله برای نیل به قرب الهی نمی داند. کسی که همة تلاش او در دنیا بهره مندی از لذایذ دنیوی است یا منکر عالم آخرت است و می پندارد که هرچه هست در همین دنیاست و خارج از آن چیزی وجود ندارد و یا ایمانش ضعیف است. ازاین رو، استفاده از امکانات دنیوی برای غیر آخرت و اهداف غیرالهی نابخردی است. شیعة واقعی از زندگی دنیوی، با چراغ عقل و وحی گام برمی دارد و با هدایت وحی و عقل دلش از انحرافات و کژی ها پاک است. فلسفة قناعت در دنیا در همین عرصه معنا دارد.
بررسی تأثیر متعلق معرفت در اخلاق از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا تأثیر متعلق معرفت بر اخلاق از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور ابتدا آیات قرآن کریم با این نگاه مورد بررسی و مداقه قرار گرفتند و معرفت هایی که در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته اند و اثرگذار بر اخلاق هستند، دسته بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند که عبارت اند از: 1. شناخت دنیا، 2. شناخت آخرت، 3. شناخت شریعت و دستورات اخلاقی، 4. شناخت شیطان و راه های مبارزه با آن، 5. شناخت انسان، 6. شناخت خداوند متعال. سپس بررسی شده است که در این معرفت ها و در مراتب مندرج در آن ها چه میزان تأثیر اخلاقی برآورد می شود و شناخت کدام یک از آن ها اثرات اخلاقی عمیق تر و کامل تری دارد؟ نتیجه این بوده است که متعلق معرفت هر اندازه متعالی تر شود، اثر اخلاقی آن نیز عمیق تر و متعالی تر می گردد و بالاترین معرفت که همان توحید و شناخت صفات الهی است، بالاترین اثرات را در اصلاح اخلاق خواهد گذاشت.