مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حب دنیا
حوزه های تخصصی:
امام خمینی(س) اندیشمندی بزرگ و مردی متخلق به اخلاق است که با توجه به آموزههای اسلامی تلاش نموده است تا در عین پذیرش و احترام به قواعد و ساختار حقوقی جهت کنترل قدرت، قدمی بس والاتر بردارد و راهی به سوی تکامل درونی زمامداران بازگشاید تا از طریق آن، هم زمامداران راه سعادت طی کنند و هم ریشه قدرتطلبی و فزونیخواهی و سوء استفاده از قدرت خشکیده شود.
نویسنده در فصل اول با تعریف واژههای «اخلاق» و «علم اخلاق» و «اخلاق کارگزاران» اهمیت بررسی اخلاق زمامداران را در تأثیر مستقیم تصمیمات هیأت حاکمه بر سرنوشت آحاد مردم جامعه و فسادانگیز بودن قدرت و کافی نبودن تحدید حقوقی قدرت برای جلوگیری از انحطاط صاحبان قدرت میداند.
وی در فصل دوم مقاله خود پایههای عمومی اخلاق زمامداران را بر شناخت «ماهیت انسان» و «کمالپذیری و کمالخواهی انسان» و تبیین «دنیاشناسی» و «حب دنیا» استوار میکند و مینویسد: چون انسان به حسب فطرت اصلی عاشق کمال مطلق است، اگر در افکار و کردار بشر نیک بنگریم، خواهیم دید که در تمام حرکات و سکنات و زحمات و جدیتهای طاقتفرسا، محرک اصلی عشق به کمال است و برای اینکه انسان در یافتن مصداق کمال دچار اشتباه نشود باید دنیا را بشناسد و از حب نفس غافل نشود.
نویسنده در فصل سوم پایههای اختصاصی اخلاق کارگزاران را مورد بررسی قرار میدهد و مینویسد: در میان عناصر اساسی تشکیلدهنده دولت قدرت سیاسی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و چون قدرت، نیروی سرکشی است که اگر رها شود، طغیان میکند و صاحبش را به فساد میکشاند و جهانی را تباه میسازد، یا باید از قدرت چشم پوشید و خط قرمزی بیان حکومت و اخلاق کشید و یا با پذیرش قدرت به مهار آن پرداخت، نگارنده بر این باور است که امام خمینی(س) راه نجات را در چشمپوشی از زمامداری نمیبیند بلکه تلاش میکند تا با بیان ماهیت قدرت و ذکر عوارض آن و با تربیت اخلاقی، قتل را بر مرکب قدرت سوار کند.
نویسنده در پایان، ریشه قدرتطلبی را در فطرت کمالجویی انسان دانسته راه مهار قدرت را شناخت ماهیت حکومت که به خودی خود ارزش ندارد بلکه ارزش آن در پیاده کردن اهداف الهی است و وظیفهانگاری حکومت و تلاش برای خدمت به مردم و حقمداری توأم با مهربانی معرفی میکند.
تأثیر اخلاق در بینش ها با تکیه بر اندیشه تفسیری آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از منظر دین، سعادت انسان معلول بینش ها و باورهای درست و اخلاق و رفتار برخاسته از فطرت و مطابق با خواست شریعت است. همان گونه که اخلاق و رفتار آدمیان پیامد نوع بینش ها و باورهای آنان است، بر بینش ها و باورهای آنان نیز اثرگذار است؛ رفتار یک انسان به تدریج موجب پیدایش صفات و ملکاتی مثبت یا منفی می گردد. صفات و ملکات منفی، بینشی متناسب با خود پدید می آورد که گاهی به انکار حقیقتِ روشن می انجامد. صفات و ملکات مثبت، موجب تثبیت و تقویت بینش های فطری و عقلی و سبب تابش نور معرفت و حکمت بر دل می گردد. ریشهٔ اخلاق و رفتار منفی، حبّ دنیا، و ریشه اخلاق و رفتار مثبت، دوری از حبّ دنیا است. این حقیقتی است که قرآن و سنّت، برآن تصریح کرده اند و موجب پیدایی قالبی خاص برای اندیشهٔ عالمان مسلمان، به ویژه حکیمان و عارفان در باب معرفت شناسی شده است. مقالهٔ حاضر با تکیه بر اندیشهٔ آیت الله جوادی آملی این حقیقت قرآنی را توضیح می دهد.
عوامل پیدایش گناه در نظام اندیشة صدرایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «گناه» با سعادت یا شقاوت و سرنوشت انسان رابطه ای تنگاتنگ دارد. از نظر صدرالمتألهین، گناه چیزی جز مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیست که مانع از رسیدن انسان به سعادت و کمال می شود. علاوه بر این، او گناه را عملی می داند که موجب ظلمت قلب شده، انسان را به سوی شهوات می کشاند. وی معتقد است عوامل و زمینه های متعدد و مختلفی در وجود انسان و یا در خارج از وجود او، انسان را به سوی گناهان سوق می دهند. از جمله این عوامل حب دنیا، هوا های نفسانی، جهل انسان، قلب، شیطان و تقلید کورکورانه هستند، اما او نقش اصلی در انجام گناهان را به انسان نسبت می دهد؛ زیرا او دارای قدرت اختیار و اراده است. از این رو، انسان مسئول همة گناهان خود است.
دنیا و آمادگی برای مرگ از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص هدف آفرینش انسان حداقل دو دیدگاه می تواند وجود داشته باشد. یکی اینکه انسان هدفی جز شرکت در مسابقه گردآوری مال، دستیابی به مقامات بالای اجتماعی، و به دست گرفتن قدرت ندارد و در این راه می تواند تمامی ارزشها و اصول انسانی را نادیده بگیرد؛ گویی جاودانه خواهد زیست و مرگ هیچگاه بر او چیره نخواهد شد. دیدگاه دیگر، دیدگاه الهی دینی است که نقطه مقابل دیدگاه اول به شمار می رود. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام دیدگاه دوم و مشخصه های آن را با سبکی ادبی تبیین کند.
بررسی موانع شناخت از دیدگاه مولانا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناخت راز هستی و حقیقت انسان، از جمله اصلی ترین تعالیم بسیاری از ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی به شمار می رود تا او را به هدف اصلی خلقت هدایت نماید. خودشناسی، امکان رسوخ بی واسطة بشر به تجلی الهی را میسر می سازد. مولانا، با الهام از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، به شیوه های گوناگون به اهمیت خودشناسی و تبیین انواع راه های ارتباطی آن با خداشناسی پرداخته است. اگرچه شناخت نفس ناطقه موجب شناخت خدا می شود، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجة تصفیه باطل و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانع شناخت را که سد تکامل نفس یا حجاب حق به شمار می آید، از میان برداشت. در این مقاله، مهم ترین موانع حجاب از منظر مولانا مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین موانع شناخت از نظر وی، عبارتند از: شهوت و هوی و هوس، حب دنیا، تقلید کورکورانه و حرص و آز.
اوصاف شیعیان واقعی در وصایای امام محمدباقر علیه السلام (19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۴
5-10
حوزه های تخصصی:
امام محمدباقر علیه السلام پس از اشاره به فضیلت ها و مقام هایی که خدای متعال برای انسان مقرر فرموده و راه هایی که انسان را به این کمالات می رساند، به این نکته توجه می کنند که این سفارش ها برای آینده است؛ در حال حاضر چه کنیم تا نزد خداوند محبوب باشیم؟ چه کنیم که وظایفمان را بهتر انجام دهیم و از شر شیطان محفوظ بمانیم؟ و گذشته هایمان را چگونه جبران کنیم؟ حضرت در ادامه می فرمایند: پرونده گناهان گذشته خود را بازخوانی کن و در این بازخوانی، پشیمانی راستین خود را از گناهان گذشته ابراز کن و بکوش بسیار استغفار کنی، و برای اینکه شایسته رحمت و عفو الهی شوی، سعی کن برنامه ات را تغییر دهی و به سوی خدا بروی؛ و برای اینکه در این کار موفق شوی از دعا و مناجات در تاریکی شب ها غافل نشو. امام محمدباقر علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «وَاسْتَرْجِعْ سَالِفَ الذُّنُوبِ بِشِدَّهِ النَّدَمِ وَکَثْرَهِ الِاسْتِغْفَارِ، وَتَعَرَّضْ لِلرَّحْمَهِ وَعَفْوِ اللَّهِ بِحُسْنِ الْمُرَاجَعَهِ، وَ اسْتَعِنْ عَلَى حُسْنِ الْمُرَاجَعَهِ بِخَالِصِ الدُّعَاءِ وَ الْمُنَاجَاهِ فِی الظُّلَمِ»؛ با پشیمانی کامل و آمرزش طلبیِ بسیار از گناهان گذشته[ات] بازگرد و با بازگشتی شایسته [به درگاه خدا] خود را از رحمت و بخشش الهی برخوردار کن، و برای بازگشتِ شایسته، از دعای خالصانه و مناجات در تاریکی ها کمک بگیر.
تحلیل ابعاد و انحاء مبحث تهجّد در قرآن کریم
هر کس بتواند در این دنیا نفس خویش را بشناسد و خالصانه خداوند را عبادت و اطاعت کند، به دریای بی کران رضوان الهی متصل می شود و در خیر جاویدان باقی خواهد ماند. یکی از بهترین عبادت ها برای رسیدن به قرب الهی و آرامش درونی، تهجد شبانه و راز و نیاز در دل شب با خداوند می باشد؛ لذا برای رسیدن به این مقام آشنایی با مفهوم تهجد، جایگاه ویژه ای در تعالیم اسلامی و قرآن دارد. پرسش اساسی در این تحقیق این است که مراد خداوند از تهجد در آیات قرآن چیست؟ و چگونه می توان توفیق انجام آن را کسب نمود؟. در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از روش توصیفی و با مطالعه اسنادی و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و روش مفهوم شناسی که از طریق رابطه تضاد، همنشینی و جانشینی تشکیل شده است، به بررسی مفهوم تهجد در قرآن پرداخته شود تا با فهم آن بتوانیم به کمال نهایی که قرب الهی است، برسیم. بررسی ها نشان می دهد برای رسیدن به تهجد باید از حب دنیا که مانع اصلی مسیر می باشد، دوری کرد و عواملی مانند: انفاق، صبر، زکات و امر به معروف و نهی از منکر در کنار تهجد ما را به درجه قرب الهی می رساند.
تحلیل چرایی دوسویه انگاری دنیا از منظر آیات و روایات
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳۷
121 - 144
حوزه های تخصصی:
از مبانی آموزه های اسلام این است که انسان دارای ماهیت وجودی دوگانه مادی و معنوی است و به عنوان برگزیده ترین مخلوقاتِ عالم هستی، شایسته رسیدن به مقام قرب الهی است که این مهم ارتباط ویژه ای با نگرش انسان به دنیا و شناخت هدف خلقت دارد. در این-خصوص در آیات و روایات دو نگرش نسبت به دنیا مطرح است؛ دنیاى ممدوح، و دنیای مذموم. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دوسویه انگاری دنیا در منابع اسلامی پرداخته است. یافته های پژوهش حاصل از این است که در نگرش مادی گرایانه نهایت هدف-خلقت بهره مندی بیشتر از نعمت های دنیوی و نادیده پنداشتن حیات اخروی است که به دلیل غرق شدن در مادیات و فراموشی آخرت، موردمذمت است. اما در نگرش حقیقی، بحث تکامل انسان مطرح است که به دلیل بهره مندی از دنیا درمسیر حرکت به سوی خداوند و کسب فضائل انسانی، ممدوح است. حیات حقیقی که در قرآن به عنوان حیات طیبه نام برده شده، مرهون نحوه صحیح زندگی در دنیاست که وابسته به تعالی روح است و با ایمان راسخ و عمل صالح می توان به آن دست یافت و موجب سعادت دنیا و آخرت شد.