مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
المیزان
حوزه های تخصصی:
شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر دو از شاگردان مفسر بزرگ شیعی، علامه طباطبایی بود ه اند که صاحب تفاسیری در قرآن کریم می باشند. دو مفسر گرانقدر در روش تفسیری خود پیرو روش تفسیری استاد خود می باشند که بر پایه روش تفسیری قرآن به قرآن بنا نهاده شده است. افزون بر آنکه مرحوم شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی دارای مبانی تفسیری مشترکی بوده و هر دو در این مبانی از مرحوم علامه طباطبایی اثر پذیرفته اند، این نکته قابل تأکید است که این دو مفسر ضمن اثرپذیری کلی از روش قرآن به قرآن علامه، از دیگر روش ها، همچون استفاده از روایات و روش عقلانی در تفسیر نیز بهره گرفته اند. می توان شهید مطهری را به جهت افکار و نحوه بهره گیری از آیات در موضوعات اجتماعی و اخلاقی بیشتر به استاد خویش شبیه دانست، در حالی که روش علامه جوادی آملی در نظم و چینش عناوین و نیز جامعیت موضوعی و بسط کلام شباهت بیشتری به روش استاد خود دارد. از سوی دیگر بیان شهید مطهری بسیار ساده و قابل فهم برای عوام بوده و حوزه مخاطبان بیشتری را شامل می شود، در حالی که تخصصی بودن تفسیر آیت الله جوادی آملی، مخاطبان آن را به دانشجویان علوم اسلامی تقلیل داده است.
کارکردهای «پیوستگی سوره» در تفسیر با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن سیّدقطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پیوستگی سوره» شاخه ای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به لحاظ نقش منحصربه فرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآن پژوهان -به ویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، به گونه ای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم می زنند. پژوهش حاضر قصد دارد نقش و تأثیر این نظریه را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر المیزان علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد و به معرّفی و دسته بندی کارکردهای آن در تفسیر بپردازد. این کارکردها را می توان به انواع ساختاری، زمینه ای، شناختی، اثباتی، تبیینی و سنجشی تقسیم نمود. بر اساس نتایج به دست آمده، علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی-انتقادی در تفسیر المیزان، از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره، به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب اثباتی در تفسیر خود، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سوره ها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
کاربست تحلیل گفتمان در تبیین پیوستگی سوره احزاب (با محوریّت تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای نظریه پیوستگی سوره، پاسخ به شبهات پراکنده نمایی و گسستگی آیات است. از آنجا که سوره احزاب به دلیل بحث های کلامی و دربرداشتن موضوعات متعدد، در خوانش قرآنی در برخی فرازها با شبهه عدم پیوستگی و انسجام، مواجه است؛ لذا بهره گیری از مطالعات زبان شناسی در حوزه تحلیل گفتمان و کاربست آن در اثبات پیوستگی سوره و رفع شبهه پراکنده نمایی گفتمان های مطرح شده در آن بسیار کارگشاست. از آنجا که علامه طباطبایی و سید قطب از قائلان انسجام و پیوند معنایی آیات یک سوره هستند لذا در این پژوهش با روش تحلیلی و با کاربست تحلیل گفتمان با استناد به آرای تفسیری سید قطب و علامه طباطبایی، سوره احزاب، بررسی و این نتیجه حاصل آمد که سید قطب، بیش از علامه درصدد برقراری ارتباط آیات و فرازهای مختلف سوره با گفتمان محوری سوره است، هرچند دقت علامه در تحلیل ریزگفتمان ها نمود بیشتری دارد. نحوه پردازش مطالب و خوانش آیات در توسط سید قطب و علامه، منطبق بر گفتمان هوشمند از نوع القایی است، در این میان آراء علامه با نظام گفتمانی هوشمند از نوع برنامه مدار و نیز نظام گفتمانی رخدادی از نوع مشیّت الهی تناسب دارد و در آرای سید قطب علاوه بر این نظام ها، نظام گفتمانی هوشمند از نوع مرام مدار نیز دیده می شود. او می کوشد گفتمان مبتنی بر مشیّت الهی را چون محوری کلیدی حفظ نماید و به خاطر سابقه هنری در تصویرسازی های قرآن، در سوره احزاب نیز این نگاه خود را امتداد داده لذا در مواردی، گفتمان احساسی از نوع تنشی عاطفی، نمود دارد.
مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی، از دیدگاه علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبائی ضمن اشاره به دو ساحت جسمانی و روحانی، «روح» را مبدأ حیات انسان می داند. مفطور بودن به فطرت الهی، عقل، کمال جویی و حد یقف نداشتن آن، تفاوت در قابلیت های فردی، اجتماع گرایی، اختیار و اراده، سعادت و رجوع الی الله و غیره، از جمله مبانی انسان شناسی هستند که در دیدگاه علامه مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی، هدف غایی تربیت اخلاقی را رسیدن به مقام قرب الهی دانسته و درک وابستگی تام انسان به خداوند و مرآتیت (حیثیت آینه بودن) ماسوی الله، مقدمه قرار دادن دنیا برای آخرت، تبعیت از حق در گفتار و رفتار، دوری از صفات رذیله، تشخیص جایگاه خود در همۀ امور، تسخیر محیط و استفاده از امکانات مادی، تصدیق عملی یوم الدین و عدم وثوق به عمل خود را نیز به عنوان اهداف میانی و مقدمات نیل به قرب الهی معرفی کرده است.
بررسى تطبیقى مواجهه تفسیر المیزان و تفسیر المنار با مسئله تعارض علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون مسئله تعارض علم و دین رویکردهاى گوناگونى به خود دیده است. در این میان پوزیتیویست ها و تحلیلگران زبانى توجه به مسئله زبان را مسیرى مناسب براى رسیدن به حل این مسئله دانسته اند. «المنار» و «المیزان» رویکرد پوزیتیویستى را یک سره انکار مى کنند. همچنین اگرچه در برخى عبارات «المنار» و «المیزان» شائبه استفاده از راه حل تحلیلگران زبانى وجود دارد، ولى آنان را نمى توان از هواداران این رویکرد برشمرد. عبارات «المنار» و «المیزان» ابزارانگارى علمى را نیز برنمى تابد و ایشان را باید در زمره واقع گرایان علمى قلمداد کرد. مواجهه «المنار» با راه حل تأویل نیز با «المیزان» متفاوت است. رشیدرضا این راه حل را راه حلى مناسب براى ترسیم رابطه علم و دین نمى داند؛ اما در مقابل علامه طباطبائى فى الجمله از این رویکرد به صورت روشمند بهره مى گیرد.
اختلاف آراء تفسیری المیزان و تسنیم در اجرای روش تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی از شاگردان مکتب تفسیری علامه طباطبایی، مؤلف «تفسیر المیزان» به شمار می آید. ایشان با نگارش تفسیری با عنوان «تسنیم» به جمع صاحبان تفسیر ترتیبی قرآن کریم پیوسته است. اگرچه تفسیر تسنیم با بهره گیری از همان روش تفسیر قرآن به قرآن نگاشته شده است، ولیکن مقایسه این دو تفسیر معاصر، نشان از اختلاف نظر دو مفسر در برخی آیات اساسی و اعتقادی دارد. از آنجا که احصای موارد افتراق آرای این دو تفسیر در پی تطبیق با یکدیگر، بیانگر نقاط ضعف روش تفسیری مذکور است، لذا در این مقاله به این مهم پرداخته شده و تلاش گردیده برخی از موارد افتراق، تبیین شود. البته باید توجه داشت که ماهیت منهج اجتهادی و استفاده از عقل در مراحل تفسیر، امکان بروز اختلاف را طبیعی جلوه می دهد، اما انتظار می رود به کارگیری روش تفسیری به صورت کامل و بی نقص، راه رسیدن به مقصد واحد را فراهم می نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقدان ضابطه مندی روش، عدم التزام به آن و یا نقص آن از جمله احتمالات افتراق آراء میان دو تفسیر المیزان و تسنیم است.
رؤیت در میقات و معراج در مقایسه المیزان و مفاتیح الغیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
295-317
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد مقایسه دیدگاه تفسیرالمیزان و مفاتیح الغیب در موضوع « رؤیت » است. رؤیت، دیدن خداوند با چشمِ ظاهر یا مشاهده قلبی است. المیزان رؤیت در دنیا با چشم ظاهر را نپذیرفته، و امکان رؤیت قلبی در آخرت، برای مؤمان را منتفی نمی داند. مفاتیح الغیب با استدلال به ظواهر آیات، رؤیت در دنیا را جایز، و در آخرت را قطعی می داند، و معتقد است که ظاهر آیات در این مورد گویا است و نیازی به تأویل آنها نیست. بنابراین حضرت موسی(ع) درخواست رؤیت خداوند در کوه طور را، از طرف خود ابراز نمود، و در حداقلی بدان نائل شد، زیرا صحنه وقوع صاعقه و مدهوش شدن آن حضرت مؤید این مطلب است. پیامبر اسلام(ص) در معراج گرچه به عالی ترین جایگاه تقرب انسان به خداوند رسید، اما آن حضرت هم خداوند را با چشم ظاهری ندید . گزارش قرآن از « رؤیت » در معراج واقعیتی است، که درک کیفیت آن برای بشر عادی روشن نیست.
مفهوم تأویل از دیدگاه ناصرخسرو و علامه طباطبایی در دو کتاب وجه دین و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
افراط در تأویل گرایی، یکی از ویژگی های مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی می شود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدی ترین مؤلفه های ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقوله تأویل است. او به عنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئله تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونه ای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویل های ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویل های علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همه آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیات الاحکام نپرداخته است و تأویل های ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسه ای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.
ویژگی های نظام قانون گذاری قرآن در حوزه خانواده با رویکردی به تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، مورد توجه شرع مقدس اسلام بوده و جهت حفظ قداست و استواری خانواده، احکام و قوانینی تشریع و وضع شده است. قرآن کریم، آیات فراوانی را به خانواده و احکام مربوط به آن اختصاص داده است. آنچه مهم است، شناخت اصول و ویژگی های نظام قانون گذاری قرآن کریم در حوزه خانواده است که پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با محوریت تفسیر المیزان، به دنبال تبیین آن است. با توجه به بیانات علامه طباطبایی ذیل آیات مربوط به احکام خانواده در قرآن کریم، نظام حقوقی قرآن دارای ویژگی های ذاتی «کلیت» و «دائمی» بودن است. توجه به اقتضائات فطری، امضای عرف عقلا، تقیید قوانین خانواده به اخلاقیات و بیان مصالح و مفاسد احکام، از ویژگی های بارز نظام قانون گذاری قرآن در حوزه خانواده است.
رویکردهای سلبی علامه طباطبایی در گزینش و گزارش روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
330 - 311
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پس از تفسیر آیات به گزارش و تبیین روایات پرداخته است. علامه بخشی از روایات را گزینش و گزارش کرده است. ضوابط روی گردانی از نقل برخی روایات یا همان رویکردهای سلبی به تصریح یا تلویح در المیزان آمده است. یافته ها نشان می دهد که دست کم دوازده رویکرد وجود دارد: 1. عدم گزارش روایات مخالف با سیاق؛ 2. اجتناب از نقل روایات غیرمرتبط با آیه؛ 3. اجتناب از نقل روایات غیر مؤثر در فهم آیات؛ 4. اجتناب از نقل روایات مخالف با دیدگاه تفسیری؛ 5. اجتناب از نقل روایات مشابه؛ 6. قلّت گزارش روایات فقهی؛ 7. اجتناب از گزارش روایات اسباب نزول دال بر جری و تطبیق؛ 8.پرهیز از گزارش گسترده روایات قصص قرآن؛ 9. عدم ذکر روایت به دلیل مخالفت با قرآن؛ 10. عدم نقل روایت به دلیل مخالفت با عقل؛ 11. عدم نقل به دلیل احتمال جعل در آن؛ 12. عدم نقل روایت به دلیل ادراج در آن.
نقش خود شناسی وحیات طیبه در معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با تاکید بر المیزان
منبع:
الاهیات قرآنی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
51 - 65
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از یک سو پیروانش را به خودشناسی فراخوانده و از سوی دیگر خروجی ایمان و عمل صالح را حیات طیبه معرفی فرموده است. هدف این تحقیق، بررسی نقش خودشناسی و حیات طیبه در معنا بخشی به زندگی است. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که: از دیدگاه علامه طباطبایی، و با تاکید بر تفسیر المیزان، خودشناسی و حیات طیبه چه نقشی در معنابخشی به زندگی ایفا می کنند. از آنجا که معنای زندگی در سنت اسلامی بر پایه قرب به خدا تعریف میشود، در این پژوهش با نگاهی کارکردگرایانه به تحلیل خودشناسی و اثر ان بر معنای زندگی پرداخته شده است. بررسی ها نشان داد که خودشناسی آثاری را در پی خواهد داشت که عبارتند از: «آگاهی بر نقایص نفس»، «تهذیب و اصلاح نفس»، «مواظبت بر نفس»، «رهایی از زندگی انفعالی»، «عالم را در محضر خدا دیدن»، «رسیدن به خدا» و «فنا»، این خودآگاهی می تواند به حیات طیبه شده منتهی شود که نتیجه آن «همراهی ایمان و عمل صالح»، « تقارن حیات دنیوی با قناعت و رضای الهی»، همسویی با قانون الهیِ طبیعت» و «عدم انحراف مؤمن از عدل و انصاف در زندگی می باشد. خروجی این خودآگاهی و حیات طیبه وصول به مراتب پیشرفته قرب به خدا و معنادارشدن زندگی در همه ابعاد آن خواهد بود.
رویکرد فقه الحدیثی علامه طباطبایی نسبت به روایات الدرالمنثور در قالب بحث های روایی تفسیر المیزان
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال اول زمستان ۱۳۹۴شماره ۱
35 - 44
حوزه های تخصصی:
بسم الله الرحمن الرحیم رویکرد فقه الحدیثی علامه طباطبایی نسبت به روایات الدرالمنثور در قالب بحث های روایی تفسیر المیزان جواد جمشیدی حسن آبادی امان اله ناصری کریموند چکیده بهره گیری و استفاده از روایات معصومین(ع) به عنوان ثقل اصغر یکی از مهم ترین و اساسی ترین منابع تفسیری برای هر مفسر می باشد، اما مفسرین در شیوه ی گزینش روایات ملاک و معیارهای متفاوتی دارند. علامه طباطبایی در تفسیرش با توجه به ملاک و معیارهای اصیل فقه الحدیثی به صورت تخصصی به بررسی و نقد شیوه ی بهره گیری مفسرین از روایات تفسیری پرداخته است و در این میان یکی از این تفاسیر؛ تفسیر الدرالمنثور سیوطی می باشد که مولف المیزان با توجه به معیارها و مولفه های فقه الحدیثی از جوانب مختلفی از جمله: تأیید روایات الدرالمنثور به دلایلی، استناد به روایات الدرالمنثور در مواردی، رد و نقد روایات الدرالمنثور با معیارهای فقه الحدیثی متعددی و گاهی نیز ذکر روایات الدرالمنثور بدون قضاوت و اظهار نظر به بررسی و تحلیل روایات این تفسیر پرداخته است. در این نوشتار انواع رویکرد فقه الحدیثی علامه طباطبایی نسبت به روایات الدرالمنثور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
رفتارشناسی سیاسی منافقان در آرای مفسران معاصر (تفاسیر المیزان، نمونه، تسنیم، پرتوی از قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
228 - 249
حوزه های تخصصی:
پدیده نفاق اساساً در مواجهه با حکومت اسلامی تعریف می شود. نفاق هنگام به قدرت رسیدن مؤمنان و مسلمانان و در اختیار گرفتن قدرت سیاسی از سوی آنان، از طرف غیرمؤمنانی اتخاذ می شود که اعتقادی به دین اسلام ندارند یا ایمانی ضعیف دارند. موضوع نفاق را می توان ذاتاً پدیده ای سیاسی و اجتماعی دانست که همواره مسئله جوامع اسلامی بوده است. هدف پژوهش بررسی تطبیقی رفتارشناسی منافقان از دیدگاه مفسران معاصر است. روش استفاده شده در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. تکنیک و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. پرسش پژوهش این است که بر اساس دیدگاه مفسران معاصر، شاخصه ها و مؤلفه های بینشی، گرایشی و رفتار سیاسی منافقان چیست؟ بر مبنای الگوی سه گانه فرضیه چنین است: دیدگاه مفسران معاصر در خصوص رفتارشناسی سیاسی منافقان دارای وجوه اشتراک و افتراق است. یافته ها و نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که منافقان در برابر دعوت حق و دین الهی از لحاظ بینشی، گرایشی و رفتاری موضعی ناهماهنگ دارند.
بررسی مقارنه ای آیات 81-83 سوره آل عمران، میان تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور دست یابی به موارد اختلاف و اشتراک سه تفسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم، آیات 83-81 سوره ی آل عمران را به روش توصیفی- تطبیقی از دیدگاه سه مفسّر یعنی شیخ طبرسی، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی، مورد بررسی قرار می دهد. مطالعات تطبیقی یا مقارنه ای، در قرن حاضر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا در این نوع بررسی ها، محاسن و معایب نظریه ها آشکار می گردد. همچنین یکی از بهترین راه ها، جهت فهم عمیق آیات قرآن کریم و نفوذ مراد آیات الهی در دل و جان، بهره بردن از تفسیر تطبیقی است. بنابراین ضرورت چنین پژوهش هایی روشن است. در این پژوهش، ابتدا سوره ی آل عمران و تفاسیر مورد نظر معرّفی می شوند و سپس آیات مربوطه از هر سه تفسیر مورد توجّه قرار گرفته و نظریات مفسّران با یکدیگر مقایسه و تطبیق داده خواهند شد. نتایج مقاله حاکی از آن است؛ ضمن اینکه، هر سه مفسر سعی کرده اند آیاتی را که در یک سیاق اند، در یک بخش تفسیر کنند، بین نظرات مفسرّان هم سویی دیده می شود.
معناشناسی نور در تفسیر المیزان
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷ (ویژه نور)
105-120
مسأله نور در المیزان منشأ پیوند بسیاری از آیات است. این تفسیر که به دنبال تفسیر قرآن به قرآن است، توانسته بخشی از این ادعای خود را براساس پیوند معنایی نور در این کتاب مطرح کند. از این حیث مسأله نور در المیزان از مهم ترین کلیدهایی است که می توان براساس آن بخش عمده معانی آیات را بررسی کرد. در این مقاله تلاش شده تا تفسیر بسیاری از آیات مرتبط با نور بررسی شود تا نظر علّامه طباطبایی درباره نور قابل طرح گردد. تلاش عمده ایشان در المیزان ناظر به طرح یک پارچگی نور در پیوند با معنای اصلی آن یعنی خداوند است. علّامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به نور تمام مفاهیم و اصطلاحات مختلف نور را به طور تشکیکی به نور مطلق که خداوند است، پیوند داده و معتقد است معانی مختلف نور در قرآن کریم در نهایت به معنای نور یعنی خداوند باز می گردد.
شیوه گزینش و طبقه بندی روایات تفسیری با نگاه به تفسیر المیزان
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
117 - 79
حوزه های تخصصی:
تفاسیر اثری ترکیبی است از روایات معتبر، روایات اسرائیلی؛ بنابراین، در مرحله اول باید روایات جعلی را از روایات معتبر تفکیک نمود. چنین نیست که روایات معتبر، در تفاسیر اثری همگی به عنوان تفسیر قرآن قلمداد شوند. روایات معتبر را باید طبقه بندی و از یکدیگر تفکیک نمود. هر روایت را در طبقه ای قرار داد که متناسب آن طبقه بوده و روایت با عنوان کلی که برای هر بخش قرار داده می شود، تناسب و سازگاری داشته باشد؛ زیرا برخی از روایات تفسیری در واقع تطبیق هستند، برخی به ظاهر و برخی به باطن آیات اشاره دارند، برخی از باب تمثیل بوده و برخی با توجه به فهم و درک مخاطب از ائمه معصومان(علیهم السلام) صادر شده اند. برخی را هم باید حمل بر تقیه نمود و از این گونه موارد که از زبان معصومان(ع) صادر شده است. این مقاله به بررسی شیوه طبقه بندی روایات تفسیری با تمرکز بر تفسیر المیزان پرداخته است، و پس از بحث درباره جدا سازی روایات جعلی و اسرائیلیات از غیر آن؛ راه های طبقه بندی روایات ذیل هر عنوان کلی را تحلیل نموده است.
بررسی نقاط اشتراک المیزان با تسنیم در بهره جویی از احادیث
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
231 - 210
حوزه های تخصصی:
تفاسیر المیزان و تسنیم از جمله تفاسیر جامع معاصر با رویکردی هم سویه و مشترک با قرآن کریم است. یکی از ابعاد چالش برانگیز این دو اثر فاخر، کمیت و کیفیت به کارگیری منابع حدیثی، البته با اعتقاد راسخ به استقلال قرآن در تباین معانی و معارف خویش است. این دو مفسر، ضمن استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن از روایات نیز در گستره وسیعی بهره جسته اند. نوشتار پیش رو به روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به منابع اسنادی و کتابخانه ای تدوین شده به بررسی نقاط اشتراک المیزان و تسنیم در این عرصه پرداخته است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که این دو مفسر به گونه ای منطقی و معتدل و به دور از افراط و تفریط از روایات استفاده نمودند. ایشان دنبال این امر بوده اند که با تکیه بر روایات، مطالبی دست نیافتنی از قرآن را ارائه کنند و شیوه درست بهره گیری از قرآن را کشف و عرضه نمایند. برخی از مهمترین عرصه های مشترک دو تفسیر در تعامل با احادیث عبارتند از؛ بیان تاویل آیه، ذکر مصداق آیه و نیز تخصیص عمومات قرآن کریم با روایات. نتیجه این پژوهش در مطالعات روش شناسانه تفسیر بویژه روش تفسیر قرآن به قرآن کاربرد آشکار دارد.
اصطلاح شناسی ابداع در نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
79 - 91
حوزه های تخصصی:
ابداع به عنوان یکی از صفات فعلیه خداوند همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و شخصیت های برجسته ای چون کندی، فارابی، ماتریدی، صدوق، ابن سینا، طبرسی، سهروردی و غیره بحث های مختلفی را درباره آن مطرح کرده اند. برخی به تعریف حداقلی از ابداع بسنده کرده و شماری، تعریف حداکثری ابداع را ضروری می دانند. در این میان علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته تفسیری، فلسفی و کلامی عصر حاضر، به مناسبت کاربرد کلمه بدیع و برخی مشتقات بدع، به بحث در مورد ابداع نیز می پردازد. ایشان ابداع را از صفات فعلیه خداوند می داند. علامه بدیع را به معنای مبدِع درنظر گرفته و این همانی مبدِع، فاطر و خالق را برنمی تابد. در نگاه ایشان، ابداع، ایجاد بدون نمونه، بدون زمان، بدون تقلید، بدون علل و بدون مثل است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و هدف نهایی آن زدودن اختلافات لفظی در تعریف ابداع و تقریب نظریات در این حوزه است.
مقایسه تحلیلی بر نظرات علامه طباطبایی و فضل الله در آیات مربوط به عصمت پیامبر (ص)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
121 - 148
حوزه های تخصصی:
مسئله عصمت انبیا به دلیل اهمیت بالایی که دارد مبنای بسیاری از مسائل اعتقادی قرار گرفته و همواره مورد توجه علما و اندیشمندان بوده است. از این رو نظرات خاصی را در مورد مفهوم عصمت، نحوه اثبات آن و... اظهار داشته اند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی مقایسه ای دو تفسیر مهم شیعه، یعنی المیزان فی تفسیر القرآن و من وحی القرآن در باب مسئله عصمت پیامبر گرامی اسلامj به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، به بررسی آیاتی می پردازد که ذیل آنها ادعایی مبنی بر عدم عصمت پیامبرj مطرح شده است. هردو مفسر به عصمت پیامبر اسلامj، اعتقاد دارند اما اختلافاتی در بین نظرات آنها مشهود است. از این رو در سراسر نوشتار تصمیم و تلاش بر این بوده است تا بحث ها به شیوه کلامی و تفسیری ذیل پنج آیه مرتبط با عصمت مطرح شود.
گونه شناسی و ارزیابی نقدهای مفسران معاصر شیعی بر آراء علامه طباطبایی (مطالعه ی موردی سوره ی بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظرات عالمه طباطبایی بازتاب وسیع و تأثیر چشمگیری بر آثار قرآنی معاصر شیعه داشته است. البته مفسران معاصر شیعی عالوه بر بهرهگیری گسترده از نظرات مؤلف المیزان، در موارد قابل توجهی نیز آرای ایشان را مورد بررسی و نقد قرار دادهاند. پژوهش پیشرو که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای انجام شده، با مطالعهی آثار تفسیری معاصر، بهکشف و استخراج ادلهی مفسران در نقد آرای مؤلف المیزان)پیرامون آیات سورهی بقره( و ارزیابی آنها میپردازد. برخی از مفسران در مواردی نظیر: چیستی حروف مقطعه، کشف معانی واژگان قرآنی، تعیین مصادیق واژگان و عبارات قرآنی، تبیین مفهوم و مفاد آیات به نقد نظرات عالمه پرداختهاند. مهمترین دالیل مورد استناد ناقدان عبارتنداز: مبهم خواندن، خالف واقع دانستن، ناسازگاری با منابع قرآنی و روایی، ضعیف و نامعتبر دانستن، ناصواب و قابل اثبات نبودن، مغایرت با مفهوم آیات، ناسازگاری با ادلّه و آیات قرآنی، عدم داللت آیه بر تفسیر و... پس از این مقاله مستخرج از رسالهی دکتری دانشجو میباشد. amannaseri@gmail.com :مسئول نویسنده 03 | فصلنامه علمی پژوهشنامه معارف قرآنی | سال سیزدهم |شماره 94 | تابستان 0930 بررسی و سنجش آرای ناقدان، حاصل پژوهش چنین بیان میشود که اغلب این نقدها نامعتبر بوده و با آسیبها و اشکاالت اساسی مواجه است. البته در موارد معدودی نیز نظرات ناقدان صحیح و معتبر بوده و ضعف دیدگاههای عالمه پذیرفته میشود.