مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
فلسفه دین از علوم جدید در حوزه معرفت شناسی است. مبحث زبان دین به عنوان یکی از شاخه های مهم این علم از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. یکی از فیلسوفان دین در قرن اخیر جان هیک است. وی با مبنا قرار دادن نظریه «بازی زبانی» ویگتنشتاین و وضع تعبیر کلی «تجربه آنگونه» و تسری آن به تمامی حوزه های رفتاری و تجارب دینی به پلورالیسم دینی قائل شده است. در واقع، هیک حد و مرز زبان و اندیشه را که متخذ از ویگتنشتاین و کانت بود، اساس فلسفه دین خود قرار داد. نتائج مهم بدست آمده از روش و مبانی جان هیک و تسری آن به تمامی حوزه ها، تحقیق و پژوهش پیرامون آن را ضروری می سازد. از اینرو، نگاشته حاضر برای نخستین بار با روش کتابخانه ای به بررسی و نقدِ مبانی روش فلسفه دین جان هیک و نقش زبان شناسی در معرفت های حاصل شده پرداخته است. دستاورد این تتبع، وجود سطحی نگری در زبان شناسی و عدم باور داشتن به تعین معنا در علوم غیر تجربی است.
فرآیند انسجام میان استعاره های مفهومی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظم و انسجام در قرآن کریم از دیرباز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام بوده است و تاکنون نظریاتی مانند "نظریه نظم" و "نظریه وحدت موضوعی قرآن" در این راستا شکل گرفته است. امروزه نیز برمبنای نظریه انسجام متنی، در مطالعات روش شناسی متن، می توان عواملی که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام و هماهنگی آن می شود، بررسی کرد. براین اساس، در مقاله حاضر، ابتدا ارتباط عبارات استعاری قرآن برمبنای نظریه استعاره مفهومی، مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل شناختی استعاره های مفهومی فاصله، اندازه و حرکت، سه نوع انسجام: انسجام تحت یک استعاره کلان، انسجام میان چند جنبه از یک مفهوم منفرد و انسجام ترکیبی استعاره ها را نشان داده است. سپس بر مبنای نظریه انسجام متن، مشخص شد این استعاره ها به عنوان گره های انسجامی، بیانگر نوعی ارتباط معنایی میان اجزاء متن هستند که آنها را از گسستگی و ناهماهنگی در موضوع حفظ می کند. همچنین هم پوشی موجود میان اهداف استعاره ها نشان داد، چگونه زبان استعاری قرآن همه مفاهیم و اندیشه های خود را در مسیر هدف اصلی خویش انسجام بخشیده است. این انسجام استعاری پیوستگی آیات را از محدوده سوره ها به کل متن تعمیم می دهد و اعجاز ادبی متن قرآن کریم را از زاویه ای جدید بیان می کند.
شاخصه های رخداد زبانی قرآن در دوگانه «گفتار/نوشتار» با تأکید بر احادیث اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتاری یا نوشتاری بودن زبان قرآن از موضوعات نوپدید در قرآن پژوهی معاصر است که پذیرش هر دیدگاهی در این باب، نوع رویکرد به کلام الهی و فهم آن را متفاوت می سازد. با وجود نگارش آثاری چند پیرامون این موضوع، بسیاری از نگاشته ها به تمایز میان دوگانه «گفتار/نوشتار» با دوگانه «گفتاری/نوشتاری» توجه نکرده و لذا دچار خلط بین مفهوم «نوشتار» و «نوشتاری» از یک طرف و مفهوم «گفتار» و «گفتاری» از طرف دیگر شده اند. جستار حاضر در روشی توصیفی-تحلیلی با تبیین تفاوت میان دوگانه های مذکور و تفکیک حوزه پژوهش هر کدام، قرآن را به مثابه رخداد زبانی لحاظ کرده و مبتنی بر روایات به بررسی شاخصه های آن در دوگانه «گفتار/نوشتار» پرداخته است. بررسی انجام گرفته نشان می دهد قرآن کریم تلفیقی از شاخصه های گفتار (همچون حضوری بودنِ رابطه زبانی، وابستگی زیاد به واحدهای زبرزنجیری) و شاخصه های نوشتار (مانند تعیّن پیشانزولی متن، یکسویه بودن ارتباط زبانی) را دارا می باشد.
تحلیل کارآمدی نظریه وضع الفاظ برای ارواح معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاههای کارگشا در توسعه پذیری معنا در قرآن، نظریه «وضع الفاظ برای ارواح معانی» است. این دیدگاه برگرفته از اصلی عرفانی است که بر اساس آن، مراتب طولی معنای الفاظ، روح واحدی دارند که برای تمام مصداقها بنحو حقیقی صادق است. طرفداران قاعده روح معنا، با توسعه دادن مفاهیم محسوس و مادی به معانی فرا عرفی، معتقدند که ویژگیهای نشئت گرفته از مصادیقِ واژگان، در اصل معنا تأثیری ندارند زیرا موضوع له الفاظ عام است. بر این اساس، حقیقت لفظ بر همه مراتب اعم از حقایق غیبی و مرتبه نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران این نظریه، مفهوم توسعه یافته را مرتبه یی از معنای کلام میدانند، بی آنکه مخالف با فهم عرفی و معنای لغوی واژگان باشد. در این پژوهش، ضمن تحلیل دقیق نظریه روح معنا و استخراج مبانی آن در تقریرهای گوناگون طرفدارانش، آسیبهای وارد بر آن نیز بررسی شده است. مخالفت با حمل صفات خبری بر مجاز، تمرکز بر امور عینی در معناشناسی الفاظ و بیتوجهی به دیدگاههای جدید زبان شناسی از مهمترین آسیبهای این نظریه است.
بررسیِ وجوه ارتباطی مطالعات قرآنی با علم زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده : شناساسیِ وجوه ارتباطیِ «مطالعات قرآنی» با مباحث «علم زبانشناسی» از چند نظر حائز اهمیّت است. اولاً، به دلیل اینکه مطالعات قرآنی، از تنوع روشی برخوردار است لذا روش های مختلفِ تحقیق از جمله روش های علم زبانشناسی و روش تحلیل زبانی در مطالعات قرآنی کارآیی دارد. ثانیاً، قرآن متنی زبانی است و در قالب لفظ نازل شده است لذا مثل هر متن دیگری می تواند موضوع مطالعه علم زبان شناسی قرار گیرد. بنابراین، عالم قرآنی باید نسبتِ خود را با علمِ زبانشناسی تعیین کرده و بر اساس کارآیی روش های علم زبانشناسی آن ها را در مطالعات قرآنی به کار ببندد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیل مفهومی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است می توان گفت: بخش عمده ای از مطالعات مربوط به قرآن در مطالعات زبان شناسی قابل دسته بندی است. زیرا قرآن غیر از جنبه های وحیانیِ آن، متنی زبانی و از مقوله خطاب های لفظی است. همچنین یک تعامل دوسویه بین مطالعات قرآنی و حوزه دانش زبانشناسی وجود دارد. یعنی هم مطالعات قرآنی می تواند موضوع پژوهشهای زبانشناسانه قرار گیرد و هم می توان در فهم و تفسیر قرآن از نظریات، تئوری ها و دستاوردهای دانش زبان شناسی بهره برد.
بررسی علل خطاهای زبان آموزان ایرانی در کاربرد حرف تعریف اسپانیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، کمک به آموزش برخی از جنبه های خاص بکارگیری حرف تعریف در زبان اسپانیایی به دانشجویان و زبان آموزان ایرانی است که تاکنون بدان پرداخته نشده است. حرف تعریف یکی از موضوعات بسیار بحث برانگیز در زبان اسپانیایی است که اختلاف نظرات فراوانی در خصوص عملکردهای آن وجود دارد. این اختلافات مشکلات بسیاری را در فراگیری حرف تعریف توسط دانشجویان و علاقه مندان به زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم پدیدآورده است. بنابراین، با استفاده از روش تجربی تحقیقی، پرسشنامه ای به منظور ارزیابی توانایی زبان آموزان ایرانی[1] در سه سطح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تهیه شد که در این مقاله کاربردهای مختلف این عنصر زبان شناسی را در قالب الگویی مشخص در سه دسته دستوری، نحوی و معنایی تقسیم بندی کرده و به بررسی خطاهای زبان آموزان پرداختیم و عوامل اصلی تأثیرگذار در بروز این خطاها را به منظور تسهیل در درک و فراگیری حرف تعریف مورد شناسایی قرار داده ایم.
بررسی ساختار دستور زبانی جمله هایی که برای بیان درخواست به کار گرفته می شوند (در بین جوانان 20 تا35 ساله شهر هاوانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق پیدا کردن جملاتی است که عمل درخواست را تسهیل کرده و بالاترین احتمال دریافت جواب مثبت را به خود اختصاص می دهند. از آن جایی که زبان به عنوان فرآورده ای اجتماعی و مجموعه ای از قراردادهای ضروری که از طرف جامعه مورد پذیرش قرار گرفته اند، شناخته می شود، هدف دوم این تحقیق را احاطه بیشتر بر این مجموعه قراردادها در جوامع مختلف اسپانیایی زبان و به دنبال آن دسترسی به منابع بیشتر برای زبان آموزان در حوزه ی زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم در نظر می گیریم بدین منظور پرسشنامه ای طراحی و در بین جامعه ی زبانی 14 نفره از بین جوانان شهر هاوانا، پایتخت کوبا، توزیع شد. برای رسیدن به نتیجه ای واقعی تر دقت لازم برای داشتن یک نمونه زبانی متنوع به عمل آمد، به گونه ای که این افراد از هر دو جنس و از طبقات مختلف اجتماعی و تحصیلی انتخاب شدند. سپس به بررسی جملات از نقطه نظر دستورزبانی پرداخته ایم.
جنسیت گرایی زبانی در مطبوعات الکترونیکی اسپانیایی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تبعیض علیه زن در زبان اسپانیایی یکی از مباحث روز درجامعه و درمحافل دانشگاهی کشورهای اسپانیایی زبان است و علت بروز این مباحث رشد و تکامل فرهنگ و زبان اسپانیایی است. با افزایش نقش اجتماعی زن درجامعه اسپانیایی زبان، تغییراتی درجهت تکامل در این زبان ایجاد شده است که نیازمند تامل بیشتری است. گروه های مدافع حقوق زنان براین باورند که زن در زبان اسپانیایی نادیده گرفته شده است. هدف از این تحقیق بررسی جنسیت گرایی در زبان اسپانیایی و عوامل احتمالی بروز آن است. به همین منظور چگونگی کاربرد جنسیت دستوری اسم برای اشاره به شغل زنان را درمطبوعات الکترونیکی اسپانیایی زبان به عنوان جامعه نمونه آماری مطالعه خواهیم کرد. دربرخی موارد کاربرد اسم با جنسیت دستوری مذکر برای اشاره به شغل و حرفه زن ترجیح داده می شود. پژوهش حاضر به بررسی علل این پدیده فرهنگی که منجر به نادیده گرفته شدن زن در زبان کنونی شده می پردازد. درهمین راستا، با استفاده از روش تحقیق تجربی و بر اساس داده های به دست آمده از روزنامه های الکترونیکی سه کشور اسپانیایی زبان آرژانتین، مکزیک و اسپانیا، موضوع جنسیت گرایی در زبان به کار گرفته شده در مطبوعات الکترونیکی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق، علاوه بر این که شناخت واقعیت موجود در کاربرد موارد متناقض اسم مذکر برای اشاره به اسم شغل زن را در این سه کشور ممکن می سازد، همچنین ضرورت و اهمیت به کارگیری صحیح جنسیت دستوری در زبان اسپانیایی کنونی را برای دانشجویان و مترجمان زبان اسپانیایی روشن خواهد کرد.
معنی زبان شناختی به مثابه سلول فیزیولوژیک: پیشنهاد «طرحواره سلولی - شناختی معنی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده پیکره زبانی به ارائه تعریفی جدید از «معنی» بپردازد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش دیدگاه نقشی-شناختی دولی و لوینسون (۲۰۰۱) از گفتمان است. پیکره پژوهش دربرگیرنده چهار روایت است که شامل دو اثر انگلیسی و دو اثر ترکی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معنی همانند یک سلول عمل می کند. بنابراین، مطالعه حاضر معنی را به مثابه سلولی فیزیولوژیک دانسته و آن را طرحواره ای سلولی- شناختی پیشنهاد می کند. طبق طرحواره سلولی-شناختی پیشنهادی در این مطالعه، شکل گیری معنی در زبان به مثابه تولد یک موجود زنده (مثلا انسان یا پروانه) است که در سه مرحله شکل می گیرد. بنابراین، تولد «پروانه»، «انسان» و «معنی در زبان» از الگویی واحد پیروی می کنند. در همه این موارد، یک سلول/واحد (تخم در مورد پروانه، نطفه در مورد انسان و همچنین واژه در مورد زبان) در مرحله آغازین قرار دارد. در مرحله بعدی، واحد/سلول مذکور رشد نموده (تبدیل تخم به کرم و شفیره در مورد پروانه، تبدیل نطفه به گوشت/استخوان در مورد انسان، و کسب اطلاعات بیشتر و نو در مورد واژه در زبان) و در مرحله نهایی سلول به موجود زنده تبدیل می شود (کرم پروانه می شود، نطفه انسان می شود، واژه در بافت/گفتمان معنی می شود). هر یک از نمونه های مذکور در بافت خاص خود شکل می گیرد: نطفه در رحم مادر، پروانه در محیط زیست خود و واژه در بافت/گفتمان رشد نموده و متولد می شوند.
تبیین نقش هنجار گریزی در شعر در شعر فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجار گریزی یکی از مؤثرترین روش های برجستگی زبان و آشنازدایی در شعر است که همواره شاعران از آن استفاده کرده اند. تکامل و ادبیّت زبان شعر با فراروی از قاعده های زبان معیار و بهره مندی از ساخته ای غیرمتعارف تحقق می پذیرد و در اثر تکرار یک ویژگی بارز در طرز بیان شاعرانه به تشخیص و هویّت سبکی نیز بدل می شود. یکی از انواع هنجارگریزی هایی که شاعر به مدد آن به آفرینش و خلاقیت اثر ادبی دست می یازد، هنجار گریزی دستوری است که در شعر فرخی نیز به ویژگی پرتکرار اشعار وی تبدیل شده است؛ بنابراین، آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد؛ تبیین نقش هنجار گریزی در شعر فرخی به روش مطالعه متن و تحلیل محتوا با بهره جستن از چارچوبی کیفی – توصیفی در اشعار فرخی است. دستاورد مقاله، گویای این مهم است که اولاً برجسته سازی در حوزه دستوری زبان با طرز چیدمان جملات، درهم ریختن نظم جهت مندانه واژگان در محور هم نشینی و همچنین بینش خلاقانه وی در دخل و تصرّف ساز و کارهای زبانی، حرکت تعالی گرایانه زبان شعری فرخی را نشان می دهد و دو دیگر اینکه در بین هنجارگریزی های دستوری بررسی شده، بیشترین برجستگی ها در حوزه افعال روی داده است.
تحلیل زبان شناختی واژه های «نعمت» و «رزق» در آیات قرآن کریم بر پایه الگوی ارتباطی دیوید برلو و یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
111 - 137
حوزه های تخصصی:
از جمله واژگان پربسامد در قرآن کریم دو واژه «نعمت و رزق» است که متجلی دو صفت «رزّاق و منعم» از اوصاف خداوندی است. در تفکر دینی، بین رازق و مرزوق و منعِم و منعَم ارتباط گفتاری ویژه ای وجود دارد. خداوند در ایجاد این ارتباط پیش قدم است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و آماری از دو الگوی ارتباطی زبان شناختی دیوید برلو و رومن یاکوبسن برای تحلیل آیاتی که در آن دو واژه «نعمت و رزق» اشاره شده است، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی و تحلیل دو الگو ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که خداوند در این آیات به عنوان منبع و فرستنده پیام به گیرنده آن در الگوی ارتباطی برلو از طریق کانال حواس ظاهری –و حواس باطنی- درصدد است تا خالقیت، رازقیت و منعم بودن خود را به گیرنده پیام تذکر دهد و پست فرستی که گیرنده بعد از برقراری ارتباط آیات باید به سمت خداوند ارسال کند، از سویی عدم فراموشی خالقیت الله است و از سوی دیگر عدم کفران نعمت و شکر گزاری نعماتی است که خداوند به او ارزانی داشته است، این ارتباط دارای اختلالات درونی و بیرونی است که هر کدام مانع پست فرست گیرنده و ارتباط بین منبع و گیرنده است. در الگوی ارتباطی یاکوبسن فرستنده از طریق کانال رمزی وحی بر اساس کارکرد عاطفی(قاعده لطف پروردگاری) درصدد است تا پیام آیات را که در بردارنده رازّقیت و ناعمیت خداوند است، به گیرنده با کارکرد ترغیبی از جمله، نزول امداد غیبی، وفور نعمات و دیگر نعمت و رزق های ظاهری و باطنی، توحید و خالقیت خود را به گیرنده آن متذکر شود.
نگاهی به روش شناسی تحلیل گفتمان
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان به عنوان یک رویکرد کیفی، به دلیل نقشی که در کشف نهفته ها و امور ذهنی دارد، جایگاه مهمی در بسیاری از پژوهش های اجتماعی یافته است. ازاین رو با توجه به اهمیت تحلیل گفتمان تحقیقات اجتماعی،این مقاله به بررسی روش شناسی تحلیل گفتمان، می پردازد. تحلیل گفتمان تکنیکی است که در مطالعه متون، رسانه ها، فرهنگ ها، علوم سیاست، اجتماع و مواردی مانند آن کاربرد دارد و برای کشف معنای به کار رفته در متن یا سخن تلاش می کند. تمرکز تحلیل گفتمان بر گفت وگو (زبان نوشتاری یا گفتاری) است و هدف اصلی مورد توجه آن، رفتار اجتماعی نهفته در گفت و گو می باشد. به عبارت دیگر، در تحلیل گفتمان به صورت مستقیم به مقاصد و انگیزه های افراد در گفت وگو کاری ندارد؛ بلکه به دنبال آن است که مقوله ها، عقیده ها، بینش ها و نقش ها را در درون خود متن مشخص کند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی، ابتدا به واژه شناسی پژوهش تحلیل گفتمان می پردازد. سپس به بررسی مبانی فلسفی، تاریخچه پیدایش و مهم ترین اهداف آن و در ادامه، به نقدهای آن پرداخته شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی سوره بروج از منظر نورمن فیرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از برجسته ترین نظریات معاصر زبانی است. این پدیده زبانی، ارتباط میان کارکرد زبان و بافت های اجتماعی وسیاسی بکار رفته در بستر آن را باز می کاود. رویکرد گفتمان انتقادی روش هایی را بررسی می نماید که از آن طریق، زبان در ارتباطی دو طرفه از یک سو سبب ایجاد روابط اجتماعی گردیده و از سویی دیگر خود نیز در بستر این روابط شکل می گیرد. تحلیل گران انتقادی با تحلیل بافت متن و سپس تبیین و تفسیر نتایج آن، به بررسی ساخت متون پرداخته و ایدئولوژی های نهفته در سیاق متن را رمزگشایی می کنند. سوره بروج یکی از سوره های خاص قرآنی است که با ساخت واژگانی و بافت موقعیتی و داشتن اهداف تربیتی دارای ساختاری گفتمانی می باشد. امروزه تحلیل گفتمان انتقادی افق های جدیدی را در مطالعات دینی - قرآنی گشوده است. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، تمامی نشانه های معناداری را که در سوره بروج وجود دارد از منظر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فیرکلاف(1989) در سه سطح توصیف، تبیین و تفسیر مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
بررسی اصطلاح "مبهمات" در علوم قرآنی با معنای لغوی، نحوی و زبانشناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتب علوم قرآنی مبحثی با عنوان مبهمات قرآن مطرح شده است. پژوهشگران در معرفی این دانش از الفاظی استفاده کرده اند که ناخواسته، قرآن و الفاظ آن را مبهم و گنگ می نمایاند. در این پژوهش پس از بررسی معنای واژه «مبهم» در علم لغت، زبانشناسی، نحو عربی و مقایسه آنها با معنای «مبهم» در علوم قرآنی، مشخص شد که معنای «مبهم» در علوم قرآنی در بخشی از موارد با تعریف آن در اصطلاح نحو منطبق می شود. جریان شناسی تعریف عالمان از «مبهم» در علوم قرآنی نشان می دهد که در این دانش از «اسامی غیر مصرح در قرآن» بحث شده است. همچنین «تفسیرمبهمات القرآن» به معنای تفسیر الفاظ مبهم قرآن نیست بلکه به نام های غیر مذکور در قرآن «مبهمات» و ذکر آنها «تفسیر مبهمات القرآن» اطلاق شده است و پرداختن به «مبهمات القرآن» تضادی با تبیان و روشنگر بودن قرآن ندارد و ابهام در این دانش به معنی گنگ بودن الفاظ قرآن نیست. لذا پیشنهاد می شود که در زبان فارسی به جای استفاده از عبارت «مبهمات» از نام «اسامی غیر مصرح در قرآن» استفاده شود تا از بروز اشتباه در فهم مقصود این دانش و خلط میان تعاریف لغوی، صرفی، زبانشناسی واژه «مبهم» و تعریف آن در علوم قر آنی، چنانکه در برخی از کتب متأخر به چشم می خورد جلوگیری شود.
تحلیل تأثیر تحولات زبان شناختی بر آرا و رهیافت های دانش اجتماعی با تأکید بر تبیین متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۱
233 - 250
حوزه های تخصصی:
واکاوی ارتباط دانش های مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، به خصوص برای دانش هایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بین رشته ای میسر نیست، فراهم می سازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهره گیری درست از دانش علوم اجتماعی می تواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقش آفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافت های زبان شناختی تحلیل می شود تا غیرمستقیم راه را به خصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسی ها نشان می دهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم هم زمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشت سر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبان شناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبان شناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیل های اجتماعی بازگشود. با انقلاب روش شناختی در زبان شناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش به خصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبان شناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آن ها نشان داده می شود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، می توان به تحلیل برون متنی دانش هایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.
بررسی و تحلیل آراء مختلف دستوریان دربارۀ یک نکتۀ مهم دستوری (شناسای ضمیر)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۹
105 - 130
حوزه های تخصصی:
ِ موضـوع ایـن پژوهـش بررسـی ِ نقش وابسـته ِ های بعـد از ضمایـر ّ متکل ِـم و مخاطب جمع (مـا و شـما) در زبـان فارسـی اسـت. ایـن موضـوع در زبـان عربـی بـه بـاب «اختصـاص» مشــهور اســت و بــه چنیــن وابســتههایی مخصــوص گفتــه میشــود کــه از منصوبــات ص و دقیـق وجـود اسـت امـا در زبـان فارسـی، بـرای ایـن گونـه وابسـتهها، اسـمی مشـخ نـدارد. گروهـی از دستورنویسـان اصـا بـه چنیـن مـوردی نپرداختهانـد؛ پـارهای، آنهـا را بـدل (و عطـف بیـان) نامیدهانـد و خیامپـور بـه چنیـن وابسـته ٌ ای مسـندالیه (فاعـل) گفتـه اسـت. بـا توجـه بـه نقـش قواعـد دسـتوری در آمـوزش زبـان و نیـز بـه دلیـل تشـتت آراء در ایــن بــاب، پرداختــن بــه ایــن مســأله ضــروری بــه نظــر میرســد. بــرای ایــن منظــور از جامعـۀ آمـاری – کـه کتـب و مقـالات چـاپ شـدۀ دسـتوری اسـت- بیـش از پانـزده کتـاب دسـتور، بـه عنـوان نمونـه انتخـاب شـده و در آنهـا بـه بررسـی مقولههـای مرتبـط بـا ایـن مسـأله (بـدل و عطـف بیـان) پرداختـه شـده اسـت. تحقیـق از نـوع کتابخانـهای و بـه شـیوۀ توصیفـی – تحلیلـی، انجـام شـده اسـت. نتیجـه نشـان میدهـد کـه بـدل یـا عطـف ٌ بیـان یـا مسـندالیه نامیـدن چنـان وابسـتههایی دقیـق و علمـی نیسـت. مطالعـۀ ایـن مقالـه، درک درســتتری از ایــن مقولــه بــه دســت میدهــد.
بررسی شگردهای اقناع بلاغی در شعر ابو طیّب متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله ی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. از این رو فن اقناع به عنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. از آنجا که کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای بلاغی اقناع در دیوان ابوطیب متنبی، شاعر بزرگ عرب که از آن به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. بلندی جایگاه متنبی در عرصه زبانی و حضور کاربست های زبانی در دیوان او نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های بلاغی و بدیعی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تشبیه، استعاره ، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است. ضمن اینکه « تشبیه ضمنی» به لحاظ ابعاد زیباشناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی و رستاخیزی واژگان نسبت به سایر اسالیب زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.
تحلیل شناختی عنصر حرکت در سوره کهف بر اساس نظریه تالمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
69 - 95
حوزه های تخصصی:
توجه به علوم جدیدی همچون زبان شناسی شناختی در تحلیل و تفسیر قرآن کریم، چراغی است که ما را به معانی ماورای واژه های آیه های الهی رهنمون می سازد. در واقع، ساختار قرآن به گونه ای است که ما را به بهره گیری از این علوم در تحلیل معانی آن سوق می دهد. در این راستا، عنصر حرکت نقش بسزایی در عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و همچنین ارائه تصویری عینی و پویا از وقایع حسی قرآن دارد. بنابراین، پژوهش حاضر کوشیده تا با روشی توصیفی تحلیلی، عنصر حرکت در سوره کهف را بر پایه نظریه تالمی مورد بررسی قرار دهد. بر این اساس، تحلیل طرحواره های حرکتی به کار رفته در این سوره نگارندگان را به این دستاورد ها رهنمون می کند که عنصرهای حرکتی سوره کهف فعل محور هستند. با وجود این ویژگی، در مواقعی عنصر جهت با اهدافی ویژه به شکل قمر در کلام نمایانده می شود. همچنین گرایش طرحواره های حرکتی این سوره به حضور پیکر در روساخت نمایان گردید. با توجه به تناسب و هماهنگی اجزای حرکتی و مؤلفه های آن با مضمون داستان های اشاره شده در سوره کهف، شاهد حضور پررنگ حرکت ایستا و پیکرهای انتزاعی در داستان اصحاب کهف و مفاهیم حسی وحرکات انتقالی در داستان حضرت موسی هستیم. ساختار طرحواره های حرکتی به کاررفته به گونه ای است که فقط به بیان موقعیت متناظر بسنده نکرده، بلکه با تصویر سازی ویژه ای آن را نشان می دهد.
مقایسه زبان عرف عام و عرف خاص قرآن با محوریت دیدگاه های علامه طباطبایی و محمدعابدالجابری
منبع:
تفسیرپژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸
143 - 112
حوزه های تخصصی:
امروزه دید گاه های گوناگونی درباره زبان قرآن مطرح و با توجه به دانش زبان شناسی، تقسیم بندی های متنوعی در این حوزه ارائه شده است. از جمله اهم دسته بندی ها، تقسیم زبان قرآن به عرف عام و عرف خاص است. این دو دسته، شباهت های فراوانی با یکدیگر دارند؛ اما وجود معیارهای متفاوت در اندیشه طرفداران هر یک از آنها، موجب بروز تفاوت های معنایی قابل توجهی در زمینه تفسیر آیات الهی شده است. این نوشته با هدف بررسی مصداقی این دو حوزه در اندیشه دو تن از مفسران قرآن، یعنی علامه طباطبایی و محمدعابد الجابری تنظیم شده است. براین اساس، بحث دارای دو محور است: نخست هر یک از این گونه های زبانی قرآن، تعریف شده و سپس مصادیقی از تفاسیر مفسران مورد نظر در این راستا ارائه می شود. روش به کار رفته در این تحقیق، توصیفی تحلیلی و هدف مقاله، دستیابی به نظرات مفسران مذکور نسبت به گونه های زبانی قرآن و نقد دیدگاه آنهاست.
تحلیل تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه براساس نظریه بیکر: مواضع آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدأ و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسائل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القائی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.