مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۳٬۴۴۱ تا ۱۰۳٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
55 - 80
حوزههای تخصصی:
یادگیری بیشتر درباره تعاملات میان نهادها (رسمی و غیررسمی) شرط لازم برای بهبود عملکرد اقتصادی است. در این مقاله یک بعد از این تعاملات نهادی، یعنی رابطه میان فرهنگ و نهاد رسمی قانون بررسی شده است. مسئله اصلی این تحقیق نسبت میان فرهنگ و نهادهای رسمی خصوصاً قانون به عنوان یکی از عوامل توسعه و پیشرفت اقتصادی است.این بررسی، با روش توصیفی تحلیلی در چارچوب نظری «اقتصاد نهادی جدید» انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اثر پیوند، مانع مهمی در اجرای قوانین بدون توجه به شرایط فرهنگی است. فرهنگ، انگیزه اجرای نهادهای رسمی را فراهم می کند و در صورت بروز تضاد میان قانون و فرهنگ، مردم ترجیح می دهند از فرهنگ خود پیروی کنند، با این حال قوانین ممکن است به مرور زمان حتی با اجرای ناقص، فرهنگ را تغییر دهند. اما جهت این تغییر لزوماً مثبت نیست. فرهنگ و قوانین اگر مکمل نباشند به مرور زمان یا در اثر تکانه ها زائل می شوند.
ارزیابی و تببین اثر بخشی ساکنان مهاجر و اجرای طرح های مداخله دربافتهای فرسوده شهری (نمونه های مورد مطالعه بافتهای فرسوده زینبیه، قائمیه، همت آباد اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
157 - 138
حوزههای تخصصی:
ویژگی بافتهای فرسوده ( نوع مالکیت زمین ها ،فضای سکونتی واجتماعی و پایین بودن ارزش زمین و...) انگیزه ای برای جذب و سکونت مهاجرین به بافت فرسوده شده است. از نتایج این موضوع شکست یا طولانی تر شدن بسیاری از طرح های مداخله ودر نهایت عدم تحقق طرح های بعدی در این بافتها است. تحقیق حاضر با این هدف انجام شده تا اثر بخشی ساکنان مهاجر بر اجرای طرح های شهری را بررسی کند. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است وبا شرح و بسط دو مفهوم بافت فرسوده و مهاجرین ساکن در آن ،مدلی تحلیلی ارائه کرده است. از طریق سنجش روایی وپایایی جهت بررسی پرسشنامه از ابزار تجزیه و تحلیل آماری ( نرم افزار SPSS ) و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ،از فنون آماری تصمیم گیری های کیفی و کمی استفاده شده است. سه بافت فرسوده مشخص شده این پژوهش در شهر اصفهان از بافت های حاشیه ای شهر تاریخی اصفهان با سه بافت جمعیتی متمایز از مهاجرین دیگر کشورها ،برون استانی و درون استانی می باشند.لذا این سه بافت با توجه به تفاوت فرهنگی ،اجتماعی وقومی و کالبدی به عنوان نمونه مورد مطالعه جهت ارزیابی و تببین اثر بخشی ساکنان مهاجر و اجرای طرح های مداخله دربافتهای فرسوده شهری انتخاب شدند. در این پژوهش از میان روش های متفاوت نمونه گیری ،از نمونه گیری تصادفی طبقه بندی ساده استفاده شده است .تعداد نمونه پرسشنامه از محله قائمیه 226 نفر، محله زینبیه 60 نفر و محله همت آباد 70 نفر می باشد.نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که : هرچه مهاجرین درون استانی بیشتر باشد اثر بخشی طرح های مشارکتی شهری بالاتر خواهدبود. یعنی بین متغیرهای وضعیت مهاجرین ساکن در بافت فرسوده و اجرای طرح های شهری رابطه معنی داری وجود دارد.
هستی شناسی موسیقی، تبیینی از امکان و چگونگی واقعی بودن اثر موسیقایی
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اثر موسیقایی یکی از پر اقبال ترین گرایش های معاصر در فلسفه موسیقی شناخته می شود. در سه دهه گذشته، در سنت تحلیلیِ فلسفه موسیقی مباحث هستی شناختی بسیار متنوع و متفاوتی همچون رابطه آثار با اجراها و ویژگی های مرتبط آن ها با نت نوشت اثر، انتزاعی بودن اثر، کشف یا خلق شدن اثر و بسیاری پرسش های چالش برانگیز دیگر مورد توجّه واقع شده است. با این حال شاید محوری ترین پرسش هستی شناختی این باشد که آیا آثار موسیقایی وجود دارند یا نه؟ این مقاله نشان می دهد سه نظریه ایدئالیسم ، نام انگاری و افلاطون گرایی به عنوان پر دامنه ترین نظریه ها در فلسفه تحلیلی موسیقی، علی رغم تمایزهای بسیار، در واقع گرا بودن و صحّه گذاشتن بر وجود اثر موسیقایی اشتراک نظر دارند. در این مقاله به تبیین چگونگی واقع گرا بودن این نظریّه ها و طرح موضع آنها در خصوص این پرسش که آیا اثر موسیقایی وجود دارد یا نه، می پردازیم.
مطالعه نادیده انگاری فلسفی هنر خورد و خوراک با رویکرد جنسیت گرایی و تأکید بر آراء کورسمیر
حوزههای تخصصی:
موضوع تحقیق پیش رو مطالعه نادیده انگاریِ فلسفی «هنر» خورد و خوراک با رویکرد جنسیت گرایی است. آنچه در این مقاله به آن توجّه شده آشپزی، آشپزخانه و خوراک به دلیل پیوند نزدیک آن با «زنان» و تأثیر جنسیت گرایی بر زیبایی شناسی خورد و خوراک به مثابه فرمی هنری است. تاریخ تفکّرات فلسفی به همراه دیدگاه هایِ سلسله مراتبی حواس در دفاع از حس چشایی برنیامده و اغلب آن را از دایره زیبایی شناختی بیرون رانده است. هدف اصلی مقاله، یافتن ارتباطات بین نادیده انگاشتن حس چشایی و خورد و خوراک به مثابه هنر و مقوله جنسیت گرایی است. به دلیل گسترده بودن تعداد اندیشمندان و محدودیّت زمانی از این میان دوگانه انگاری افلاطون و دیدگاهِ مبتنی بر سلسله مراتب حواس، سه گانه اشتراووس و تحقیقات کورسمیر در کنار رویکرد فمینیسم شالوده اصلی تحقیق را شکل داده است. در آخر به نظر می رسد کورسمیر جنسیت زدگی زیبایی شناسی خورد و خوراک را نپذیرفته و شایسته نمی داند بلکه به دلایل دیگر عدم حضور آن در دایره هنرهای والا را تأیید می کند. پرسش اصلی پژوهش این است که جنسیت گرایی چگونه بر زیبایی شناسی خورد و خوراک تأثیر گذاشته و آن را از دایره امر زیبا طرد کرده است؟ روش تحقیق پیش رو به لحاظ هدف، از نوع بنیادی است و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر کتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و بررسی متون است. در این تحقیق، رویکرد کیفی استفاده شده است.
مطالعه زمینه های ارتکاب جرم با تأکید بر تجربه زیسته زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۲
135 - 166
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف مطالعه زمینه های ارتکاب جرم در زندگی زنانی انجام پذیرفته که مرتکب جرم شده و سابقه حضور در زندان را داشته اند. بر این اساس در این تحقیق با 18 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند مصاحبه های عمیق کیفی انجام شده است. تجزیه وتحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد که زنان مصاحبه شونده در طول زندگی خود با عوامل گوناگونی چون: عدم انسجام و ازهم گسیختگی خانواده، زندگی در خانواده مجرم و بزهکار، همکاری و همراهی با همسران مجرم، خانواده نابسامان، سابقه خشونت و سوء رفتار، تبعیض و طرد در خانواده، همسرآزاری، نداشتن شغل و درآمد، فقدان تخصص و تحصیلات، زندگی در مناطق جرم خیز، اعتیاد و مصرف مواد مخدر، معاشرت با افراد ناباب و عوامل دیگری ازاین دست مواجه بوده اند که سبب فراهم کردن زمینه های لازم جهت ارتکاب جرم توسط زنان موردبررسی شده است.
بررسی رابطه سرمایه اقتصادی با سازه مدارا در بین شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارا به معنی تحمل تنوع ذاتی گروه های بزرگ اجتماعی بوده و به عنوان یک اثر سینرژیک ویژگی های فردی و محیط اقتصادی اجتماعی تلقی می شود.. هدف این مقاله بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی همچون متوسط درآمد، منطقه سکونت و... بر میزان مدارا در بین شهروندان شهر مشهد می باشد. از این رو برای سنجش مدارای اجتماعی در جامعه مورد مطالعه با استفاده از روش پیمایشی و مقیاسی چند بعدی و بر پایه مدل کینگ (با ابعاد مدارای فردی، اجتماعی، سیاسی،جنسیتی، مذهبی) انجام شده و با احتساب حجم نمونه به میزان 400 نفر، جمعیت نمونه از افراد 15 سال به بالای شهر مشهد به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است. . بر اساس یافته های تحقیق، در جامعه مورد مطالعه، میزان شاخص کل مدارا در سطح متوسط است. در حالی که میزان سرمایه اقتصادی در حد پایین گزارش شده است. در بین ابعاد شاخص مدارا، مدارای فردی و اجتماعی در حد متوسط به بالا و مدارای جنسیتی و مدارای سیاسی در حد پایینی قرار دارد. با این حال، بین میزان سرمایه اقتصادی و میزان مدارا در بین شهروندان رابطه مثبت وجود دارد. دو متغیر اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی در بهبود میزان مدارا در بین شهروندان موثر هستند. بدین ترتیب که شهروندانی که سرمایه اقتصادی و در نتیجه منابع بیشتری برای شرکت در فعالیتهای انجمنی و ایجاد روابط مداوم با سایر شهروندان دارند، از اعتماد تعمیم یافته تری نیز برخوردار شده و انعطاف بیشتری در مقابل پذیرش تفاوتها از خود نشان می دهند.
بررسی منحنی کوزنتس شادی و محاسبه شاخص شادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
نبود رابطه نزدیک بین رفاه اقتصادی و رفاه ذهنی توجه بیش از پیش اقتصاددانان را به منظور جایگزینی رویکرد ذهنی برای اندزاه گیری و ارزیابی رفاه فردی و اجتماعی به جای رویکرد عینی به خود جلب نموده است؛ برای این منظور شاخصی با عنوان شادکامی معرفی شده است در این مطالعه، براساس متغیرهای شاخص شادی ناخالص ملی، شاخصی متناظر برای استان های ایران معرفی و با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و روش تاپسیس طی دوره 1394-1384 محاسبه و رتبه بندی شد. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد، به طور متوسط در طول دوره زمانی مورد بررسی، استان های تهران، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان به ترتیب دارای بالاترین میزان شادی در کشور بودند و استان های سیستان وبلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه به ترتیب در رتبه های پایین شادی قرار گرفته اند. نکته حائز اهمیت در محاسبات شادی، قرار گرفتن استان های مرکزی در رتبه-های بالاتر از استان های مرزی کشور است که این موضوع نشان دهنده تمرکززایی شادی در مرکز کشور به دلیل تسهیل امکانات رفاهی در این مناطق می باشد. همچنین به جهت بررسی توزیع نابرابری شادی در ایران، از رابطه کوزنتس به دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و حداقل مربعات پایدار (RLS) برای اطلاعات مقطعی 30 استان کشور استفاده شد که نتایج آن گویای رابطه U شکل معکوس بین شادی و نابرابری آن است. به عبارتی در ابتدا با افزایش شادی، نابرابری شادی افزایش می یابد، ولی از یک نقطه به بعد به دلیل فراگیر شدن امکانات رفاهی برای عموم مردم، با افزایش شادی، نابرابری حاصل از آن کاهش می یابد.
تحلیل داستان های کودکان با درونمایه عرفانی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
55 - 83
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ادبی کودکانه، گاه اندیشه های عرفانی چنان فشرده و زیبا در قالب داستان به مخاطب ارائه می شوند که نه تنها لذت خواندن اثر را فزونی می بخشند، بلکه سبب جاودانگی اثر ادبی می شوند. در این داستان ها، مفاهیم شهودی با بیانی ساده برای کودکان نوشته می شوند. اگر بخواهیم برای مخاطب کودک، از میان داستان های کودکانه، داستان های عرفانی را انتخاب کنیم یا اگر بخواهیم از دیدگاه یک پژوهشگر چنین داستان هایی را برگزینیمآیا می توان تعریفی کلی از ادبیات عرفانی ویژه کودکان ارائه کرد که داستان عرفانی ذیل آن بگنجد؟ مبنای نظری این پژوهش در بررسی داستان های عرفانی کودکانه، طبقه بندی هاشمی نژاد از داستان های عرفانی بزرگسالان (تنها پژوهش موجود در این زمینه) است. افزون بر آن، در تحلیل سه اثر داستانی، از اهمیت تخیل فلسفی در داستان های کودکانه یاد شده است تا بتوان از این راه به تخیل عرفانی کودکان و پرورش آن نقبی زد. در این بررسی، که به روش توصیفی تحلیلی و با شیوه قیاسی انجام شده است، ابتدا درباره چیستی و چگونگی عرفان کودکانه به اختصار بحث شده، در پی آن تعریفی با پنج مؤلفه برای ادبیات عرفانی کودک ارائه شده و سرانجام، در تطبیق با ویژگی های قصه های عرفانی بزرگسالان، ویژگی هایی برای داستان عرفانی کودک تعیین شده است.
مطالعات میان رشته ای ادبیات تطبیقی، رویکردهای روش شناسی آن و بحران هویّت ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
179 - 207
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشته ای ادبیات تطبیقی، به عنوان یک رهیافت نوین در تحلیل و بررسی های ادبی قادر است تا با رها ساختن ادبیات از انزوا، زمینه گشودن افق های جدید فکری و برقراری رابطه ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی از جمله زبان شناسی، هنر و مطالعات فرهنگی را فراهم آورد. همچنین، بسیاری از تنگناهای مطالعات علمی را بر طرف می کند و منجر به غنا، تنوع و گسترش حوزه مطالعات ادبی می شود. در این جستار، نخست نگارنده می کوشد تا پس از بررسی مفهوم میان رشته ای و ضرورت توجه به آن در مطالعات ادبی، با بررسی تحولات میان رشته ای ادبیات تطبیقی، درک روشنی از تفاوت رویکرد سنتی این نظریه و چرخش های میان رشته ای آن در عصر حاضر ارائه دهد. سپس به بررسی مفهوم بحران هویت که به دنبال ورود نظریه های مختلف به حوزه ادبیات تطبیقی مطرح می شود، می-پردازد، علل آن را تبیین می کند و می کوشد تا با بررسی چارچوب های صحیح و نظام مند برای بررسی های میان رشته ای در ادبیات تطبیقی، ضرورت نظام مند بودن و کاربردی بودن این نوع مطالعات را با حفظ مرزبندی های علمی و منطقی میان رشته ها را نشان دهد.
دراسه سمنطیقیه للسرد فی قصه الملک والجاریه فی المثنوی المعنوی للرومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
من الأسالیب الجدیده فی دراسه وتحلیل النصوص الأدبیه استخدام نماذج من السمنطیقیه. فی هذا النهج، ترتبط عملیه إنتاج المعنى بالظروف الحسیه والإدراکیه، وتتحول الإشارات، جنباً إلى جنب مع المعنى، إلى سلسه دینامیکیه (سیاله) متکاثره ومتعدده الأبعاد. نظراً للتفسیر واتساع المعنى الذی یمکن رؤیته فی الحکایات العرفانیه للمثنوی، أصبح المنهج السمنطیقی أساساً للبحث فی قصه "الملک والجاریه" من الکتاب الأول للرومی فی المثنوی. تسعى هذه الورقه البحثیه، معتمده المنهج الوصفی التحلیلی، إلى دراسه أنواع أنظمه الخطاب المستخدمه فی هذه القصه. تشیر نتائج هذا البحث إلى أن الخطاب دینامیکی وأن تطور الخطاب قد أعطى صوره خاصه للقصه. وأنظمه الخطاب لها مکوّنات التفاعل، والتشویش، والتوتر، مع وظائف ظاهراتیه، ومتسامیه، ونشویه (حاله السُکر)، وأخلاقیه وثقافیه، ونظام الفعل القائم على التوتر العاطفی العالی حیث إن له دورا أکثر محوریه فی القصه مع الوظائف الظاهراتیه، المتسامیه الانجذابیه الأخلاقیه (الإتیکیت) والثقافیه. کما أنه فی تحلیل النص تم شرح کیفیه إنتاج وتأجیل المعنى بناءً على الوظائف التی تمت مناقشتها.
مطالعه ی تطبیقی نمایشنامه ی تانیکو با نمایشنامه ها ی آنکه می گوید آری و آنکه می گوید نه، اثر برتولت برشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
514 - 547
حوزههای تخصصی:
دو نمایشنامه ی به هم پیوسته ی آنکه می گوید آری، آنکه می گوید نه ، از جمله ی آثار برتولت برشت است که خاستگاه آن ها به یک درام «نو» ژاپنی به نام تانیکو بازمی گردد. این نمایشنامه ابتدا توسط آرتور ویلی به زبان انگلیسی و سپس توسط الیزبت هاپتمن به زبان آلمانی ترجمه شد و همین ترجمه مبنای کار برشت برای اقتباس های او از تانیکو قرار گرفت. اما، هم دو ترجمه ی یاد شده و هم نمایشنامه های برشت تفاوت هایی اساسی با نمایشنامه ی اصلی داشتند. از همه مهم تر فضای مذهبی تانیکو، در ترجمه ها و نمایشنامه های بعدی به فضایی سکولار تبدیل شد و لاجرم در داستان و شخصیت ها تغییراتی جدی ایجاد کرد. مقاله ی حاضر می کوشد با بررسی آثار یاد شده، تفاوت های کلان بین تانیکو و آثار یاد شده ی برشت را تبیین کرده و از این طریق نگاه فلسفی، اجتماعی، مذهبی و زیباشناختی دو فرهنگ شرق و غرب را با استناد به این آثار مورد مقایسه و تطبیق قرار دهد.
The Impact of Sequencing Repeated Familiar Tasks on Listening Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Over the years, much research has been done on the role of tasks in L2 learning, but little is known about how sequencing tasks affects listening comprehension. Thus, the present study evaluated the effect of sequencing repeated familiar tasks (SRFT) along three dimensions of complexity i.e. +/- visual support, +/- few elements, and +/- planning time. Sixty upper-intermediate EFL learners were randomly selected as experimental group (n=30) and control group (n=30) in this experimental research. To control the homogeneity of the participants and their topic familiarity, the Success Placement Test designed by Fricker (2007) and the listening comprehension test (developed by Richards, 2005) were administered respectively. Then the posttest of listening for IELTS which included 3 levels of task complexity was employed to analyze the results of SRFT. The participants in the experimental group were required to listen to keeping fit tasks ordered from simple to complex tasks during 10 sessions. The participants in the control group performed disordered tasks. T-test and SPSS version 20 were utilized to analyze the tests. Before employing treatment, the placement test addressed that both of the groups obtained no marked difference level of English language knowledge. They also displayed the same topic familiarity of listening comprehension on the pretest. In the end, the t-test indicates a positive influence of SRFT for the experimental group in the posttest. The findings of this study recommend sequencing tasks in English classes as a basic tool to improve the listening performance of learners.
تأثیر سواد دیجیتال بر مصرف محتوای دیجیتال در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در دنیای امروز بدون دسترسی به اطلاعات امکان پذیر نیست. اطلاعات و فناوری های مربوط به آن تمامی زوایای زندگی را در عصر حاضر در برگرفته است. هدف این پژوهش سنجش سواد دیجیتال و مصرف محتوای دیجیتال و بررسی رابطه بین آن ها در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. با توجه به تعداد افراد جامعه آماری (نزدیک به ۶۰۰۰ نفر)، تعداد ۳۶۰ نفر از افراد جامعه بر اساس جدول «کوکران»، به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است که اولی ترجمه پرسشنامه استاندارد «دانشگاه داندی» است و برای انجام پژوهشی با مضمون سواد دیجیتال تهیه شده بود و پرسشنامه دوم، محقق ساخته است و با همکاری اساتید مجرب و صاحب نظر در این زمینه تدوین شده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای «کرونباخ» محاسبه شد و نتیجه حاکی از آن است که هر دو از پایایی بالایی برخوردارند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تمامی مؤلفه های سواد دیجیتال، یعنی همکاری و به اشتراک گذاشتن محتوای دیجیتال، یافتن اطلاعات، ارزیابی کیفی اطلاعات (تعامل آنلاین و ابزارهای آنلاین)، مدیریت اطلاعات و اطلاع رسانی، و درک و مشارکت در فعالیت های دیجیتال در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی «دانشگاه شهید باهنر کرمان» در حد متوسط است. همچنین، چهار مؤلفه مصرف محتوای دیجیتال شامل زیرساخت ها، سطح دسترسی و بازیابی، میزان مصرف محتوای دیجیتال، و قالب ها در سطح متوسط و مؤلفه مدیریت مصرف پایین تر از حد متوسط قرار دارند. نتایج پژوهش همچنین، نشان می دهد که بین مؤلفه های درک و مشارکت در فعالیت های دیجیتال، یافتن اطلاعات، همکاری و به اشتراک گذاشتن محتوای دیجیتال، مدیریت اطلاعات و اطلاع رسانی با میزان مصرف محتوای دیجیتال رابطه افزایشی (مستقیم) و معنادار وجود دارد. اما بین مؤلفه ارزیابی کیفی اطلاعات (تعامل آنلاین و ابزارهای آنلاین) و میزان مصرف محتوای دیجیتال رابطه معناداری وجود ندارد.
صنایع دستی، حلقه اتصال هویت و برند در صنعت بسته بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی مفاهیمی نظیر برند و بسته بندی و نیز معرفی و بیان صنایع دستی و ویژگی های هنرهای سنتی و بومی ایران، تلاش شده با برشمردن توانمندی ها و پتانسیل این صنایع و هنرها، امکان استفاده آن ها در صنعت بسته بندی به منظور هویت مندی و ارتقای برند تبیین گردد. در این راستا و در عصر حاضر، رویکردهایی نظیر طراحی پایدار و سبز نیز از اهمیت بسیار زیادی در فرایندهای طراحی بسته بندی برخوردارند که توجه به این مهم نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در بخش دیگری از این نوشتار، ضمن اشاره به اهمیت هویت در طراحی بسته بندی، به اهمیت مفهوم COO پرداخته و اهمیت استفاده از داشته های فرهنگی و سنتی هنر ایران مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ارتقای صنایع دستی در دنیای امروز منفک از چالش های پیش رو نیست. در واقع به نظر می رسد صنایع دستی با حفظ ویژگی های اصیل خود، به خصوص داشتن بار فرهنگی، یگانگی و منحصربه فرد بودن، می تواند به عنوان یک بسته بندی کامل و با رعایت نکات کلیدی آن نظیر حفاظت از محصول، هویت سازی، جاذبه خرید و تشخص بخشی و... مورد استفاده صاحبان صنایع و مشاغل قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و برای تبیین هدف پژوهش، نمونه های طراحی شده از صنایع دستی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. سپس این نمونه ها بر اساس قیمت تمام شده و کاربردشان و همچنین، هزینه تولید تقسیم بندی شد و در پایان، بر اساس این تقسیم بندی، پیشنهادات پژوهشگران مبنی بر به کارگیری روش های مدیریتی و تشویقی به منظور توسعه امکان استفاده از صنایع دستی به عنوان بسته بندی ارائه گردید.
تحلیل گونه های تزاحم اشتغال زنان و تکالیف مبتنی بر زوجیت با تأکید بر شاخصه های تقدیم اهم از منظر امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان در تعریف امروزی، غالبا با ویژگی هایی ازجمله انجام فعالیت در زمان مشخص، دریافت مزد در قبال ساعات کار و وجود فاصله با محل زندگی همراه است که از زمینه های بروز تزاحم در تکالیف و حقوق می باشد. براى حل تزاحم در اصوص فقه، مرجّحاتى وجود دارد که فقیه کلیات آنها را اجتهاد می کند، اما از آنجا که تطبیق در مقام امتثال، برعهده مکلف است تشخیص تکلیف اهم همواره از دغده های زنان شاغل متشرع بوده است. پژوهش حاضر با رویکردی تکلیف محور و باهدف شناسایی گونه های تزاحم اشتغال زنان با تکالیف مبتنی بر زوجیت و ارائه راهکارهای رفع تزاحم بر مبنای قاعده تقدیم انجام شد. بدین منظور منابع مکتوب مربوطه به روش اجتهادی- تحلیلی بررسی گردید. براساس نتایج، با مقابل هم قرار دادن انواع چهارگانه اشتغال زنان از منظر احکام تکلیفی با شش تکلیف مبتنی بر زوجیت، در دو بستر اصلی جریان تزاحم واجب-واجب و مستحب-مستحب، 41 مورد تزاحم ممکن الوقوع شناسایی و تکلیف اهم در هر یک معرفی شد.
تعیین مؤلفه های ارتباطی زنان چندنقشی دارای سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف مؤلفه های ارتباطی زنانی چندنقشی دارای سلامت روان به روش کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متأهل و شاغل ساکن تبریز بود که افراد نمونه به تعداد 22 نفر، باروش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه و با داشتن سه معیار تأهل، اشتغال با سابقه حداقل سه سال، داشتن حداقل یک فرزند و کسب نمره بالای متوسط از پرسش نامه سلامت روان انتخاب شدند. داده های پژوهش بااستفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل داده ها به روش کدگذاری انجام و سه مؤلفه ارتباطی اصلی با یازده مقوله شناسایی شد که عبارتند از: درون مایه سلامت اجتماعی با سه زیرمقوله (ارتباط با همسر، ارتباط با فرزندان، ارتباط با نهادها)؛ درون مایه سلامت شغلی با پنج زیرمقوله (نگرش شغلی، مسئولیت های شغلی، خلاقیت و نوآوری در کار، سرزندگی شغلی و روابط شغلی) و درون مایه سلامت معنوی با سه زیرمقوله (ارتباط با خدا، ارتباط با جهان هستی و ارتباط معنوی با افراد). مؤلفه های ارتباطی مستخرج از این پژوهش می تواند برای تهیه بسته ها و برنامه های آموزشی -درمانی زنان چندنقشی مفید باشد.
The predictors of Loneliness in Adolescents: The role of Gender, Parenting Rearing Behaviors, Friendship Quality, and Shyness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was designed to explore the role of gender, parental raring behavior, friendship quality and shyness in the feeling of loneliness during adolescence through the ecological model of human development and the contextual-developmental perspective. 211 adolescents’ students ( 133 females, 78 males ) from five high schools in Tehran (Iran) participated in correlational research design (a non-experimental study) and completed the self-report scales including: Loneliness Scale, Short EMBU, Revised Cheek–Buss Shyness Scale, and Friendship–Unfriendship Attachment Inventory (SACRAL) . The results showed that parenting behavior, shyness, and friendship quality were correlated with loneliness. Moreover, the findings indicated that the low level of friendship quality and high level of parenting behavior in both rejection and over-controlling had a positive correlation with the high level of loneliness in adolescents. In addition, the result showed that male adolescents feel lonelier than female adolescents. The results obtained from the current study provide a number of implications, which can be beneficial in proposing intervention efforts directed toward promoting ideal development and growth during teenage years.
تداوم نقش مایه های گیاهی و هندسی ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
77 - 95
حوزههای تخصصی:
از یافته های با اهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی سیمره واقع در شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، تزئینات گچبری مسجد آن است. براساس تاریخگذاری، این مسجد متعلق به اواخر دوران اموی و اوایل عباسی است. سطوح داخلی دیوارهای مسجد سیمره، مزین به تزئینات گچبری با نقوش گیاهی و هندسی و از جمله بناهای مذهبی است که تزئینات الحاقی این بنا، متأثر از هنر گچبری ساسانی می باشد. غنای تزئینی این سطوح و عدم انتشار پژوهش هایی مستقل در رابطه با تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر بکاررفته در تزئینات گچبری این بنا، از جمله دلایل پرداختن به این موضوع است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی گونه های نقوش تزئینی متأثر از گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره و سپس عناصر مشترک نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره است. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از : نقوش تزئینی متأثر از هنر گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدامند؟ چه شباهت هایی بین نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره وجود دارد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان می دهند که نقوش گیاهی و هندسی متنوعی در تزئینات مسجد سیمره تحت تاثیر گچبری ساسانی بودند. سطوح تزئینی گچبری های مسجد سیمره علاوه بر تقلید نقوش مختلف گیاهی و هندسی ساسانی و با وجود تشابهات نقوش ساسانی با نقوش مسجد سیمره از نظر ساختار ، بافت و طرح زمینه و حواشی تزئینی، نقش مایه گل تاتوره در نقوش گیاهی و در نقوش هندسی ذوزنقه، شکل بیضی و کادرهای تزئینی قاب های هندسی مسجد سیمره، همچنین تراکم و درهم پیچیدگی نقوش تزئینی گچبریهای مسجد سیمره نسبت به سطوح تزئینی گچبریهای ساسانی و طراحی مشخص و بزرگنمایی نقوش تزئینی، از نوآوری های بکاررفته در خلق آرایه های تزئینی مسجد سیمره است.
مبانی نمادپردازی رنگ در عرفان شیعه و سنی و الگوی استفاده از آنها در خانقاه- مزارهای شیعی و سنی ایران (با تأکید بر خانقاه-مزارهای شیعی و سنی قرن هشتم و نهم ه.ق در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
173 - 195
حوزههای تخصصی:
تزیینات رنگی در معماری اسلامی همواره محمل بیان معانی بوده اند. کاربرد نمادپرداگرایانه از رنگ در خانقاه-مزارها، به دلیل مکانیت عرفانی آن بیش از دیگر آثار معماری اسلامی مشهود است. هدف از این مقاله تفسیر نمادپردازی های رنگی در عرفان شیعه و سنی و بررسی میزان تطابق این مبانی در خانقاه-مزارهای شیعی و سنی در ایران می باشد. سؤال های پژوهش عبارتند از: 1. کدام رنگ ها از منظر شیعه و سنی حائز اهمیت اند؟ 2.آیا نمادپردازی های رنگی خانقاه-مزارها تحت تأثیر احادیث و تعالیم عرفا بوده اند؟ 3. تشابهات و تمایزات نمادپردازی های رنگین خانقاه مزارهای شیعی و سنی چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش، بصورت تحلیلی- تفسیری و مورد-پژوهی می باشد. داده ها از منابع دینی و عرفانی استخراج، بررسی و تحلیل شد و سپس با داده های بدست آمده از مطالعات میدانی مقایسه گردید. با توجه به اهمیت تصوف در دوره ایلخانی و تیموری و ایجاد خانقاه های طریقت های مختلف متصوفه در این بازه زمانی، جامعه آماری نیز، خانقاه-مزارهای برجای مانده از همین دوره می باشد. از این میان، چهار نمونه از مطرح ترین آنها، خانقاه مزارهای شاه نعمت الله ولی و شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان نمونه های شیعی و خانقاه-مزارهای بایزید بسطامی و شیخ احمد جامی به عنوان نمونه های سنی انتخاب شد.نتایج نشان می دهد که در نگرش شیعه، حق تعالی، تجلیات نوری رنگین چهارگانه ای بر عرش دارد و این انوار ملون که با توجه به تفاسیر، وجود نوری ائمه اند، در دیگر مراتب هستی تجلی و سریان دارند و در هر مرتبه ای تأویلی برای این رنگ ها می توان قائل شد. این رنگ ها نشان تمایز تجلیات در قوس نزول می باشند و سالک مستعد، تجلیات رنگین را در قوس صعود شهود می کند. در نظریات عرفای سنی نیز رنگها نشانگر منازل سلوک اند و طیفی از انوار رنگیِ متجلی شده، نشان چگونگی تکامل سالک در قوس صعود است. بررسی ها نشان می دهد که تزیینات رنگی چهار خانقاه-مزار در قرابت با این تعالیم بوده اند. در هر چهار نمونه، رنگ غالب استفاده شده در نمای خارجی بناها، آبی می باشد که در مراتب ابتدایی قوس صعود است و در تعالیم اهل سنت نماد رویگردانی از آفاق دارد و در نماد پردازی برخی طریقت های شیعی، نشانه مرتبه اطمینان و ابتدای سیر در صفت "الباطن" است. اما در بخش داخلی، تمایزی بین خانقاه-مزارهای شیعی و سنی وجود دارد. در خانقاه-مزارهای شیعی نمود رنگ های قرمز، زرد، طلایی، سبز، سفید و مشکی بیشتر است که به ریشه ولایی و جایگاه ملکوتی و جبروتی این رنگ ها در نگرش شیعه باز می گردد.
جوایز اعطایی به جامعه محوری و کارآفرینی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
در طی چند دهه ی گذشته، به دنبال نقش کلیدیِ دانش و تجاری سازی دانش به عنوان عامل اصلی رونق اقتصادی و رقابت پذیری، هرچه بیشتر بر اهمیت تحول نقش دانشگاه ها در جهت زمینه سازی باروری فعالیت های نوآورانه و کارآفرینانه تأکید می شود. در این راستا در بسیاری از نقاط جهان سازمان های دولتی و میان دولتی نقش مهمی به منظور ترویج مفاهیم، ایجاد ذهنیت و فرهنگ کارآفرینی و تشویق دانشگاه ها داشته اند. یکی از راهکارهای مورداستفاده در این زمینه اعطای جوایز ملی و بین المللی به دانشگاه هایی است که توانسته اند در مسیر جامعه محوری و کارآفرینی گام های مؤثری را بردارند. با توجه به اهمیتی که در کشور برای حرکت به سمت جامعه محوری و کارآفرینی در دانشگاه های کشور احساس می شود، جایزه دانشگاه کارآفرین می تواند به عنوان ابزاری در جهت تسریع عملی کردن سیاست های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. ازاین رو در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از مطالعه اسنادی، به مرور و بررسی جوایزی که در این خصوص توسط سایر کشورها به دانشگاه ها اعطا می شود و مدل های ارزیابی آن پرداخته شود. یافته های این پژوهش می تواند راهگشایی برای سیاست گذاران و محققین به منظور درک اهمیت پر کردن جای خالی این جایزه و نیز ارائه مدل بومی در ایران برای سمت دهی و تشویق دانشگاه های کشور به سوی جامعه محوری و کارآفرینی و کمک به بهبود وضعیت زیست بوم کارآفرینی باشد.