مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
70 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: از عوامل مهم تأثیرگذار بر سرمایه گذاری، ریسک سرمایه گذاری و به تبع آن، هزینه سرمایه ای است که به شرکت ها تحمیل می شود. تأثیر انتقال اطلاعات درون صنعتی در پژوهش های داخلی، بر محیط گزارشگری و کیفیت اطلاعات مالی شرکت ها مشهود است. در صورتی که اطلاعات شرکت های هم صنعت در صنایع هم بسته تر، بر تصمیم سرمایه گذاران و کیفیت افشا تأثیر بگذارد، می توان انتظار داشت بر واکنش به سود و ریسک برآورد شده سرمایه گذاران و متعاقب آن، بر هزینه سرمایه نیز اثرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر هم بستگی درون صنعتی و تنوع سبدسهام داران عمده بر هزینه سرمایه شرکت ها و در نظر گرفتن نقش تعدیلگر تمرکز مالکیت و تنوع جنسیتی هیئت مدیره انجام شده است.
روش: به منظور نیل به این هدف، داده های پنلی ۱۴۴ شرکت، طی دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹، از گزارش های مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد و داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. تنوع سبد سهام داران عمده، بر اساس روش روادس (۱۹۹۳) و شاخص هرفیندال هیرشمن و هم بستگی درون صنعتی، طبق مدل چیو (۲۰۱۴) اندازه گیری شد. در محاسبه تنوع سبد سهام داران عمده، ابتدا سبد سهام دار عمده، شامل شرکت های بورسی و فرابورسی برای هر سال آن سهام دار، مشخص و شاخص هرفیندال هیرشمن بر اساس آن محاسبه شد؛ سپس برای هر سال شرکت، بر اساس درصد مالکیت سهام داران عمده، میانگین موزون شاخص تنوع سبد سهام آن سال شرکت به دست آمد.
یافته ها: نتایج از تأثیر منفی و معنادار تنوع سبد سهام داران عمده و هم بستگی درون صنعتی بر هزینه سرمایه شرکت ها حکایت دارد. همچنین تمرکز مالکیت و تنوع جنسیتی در ترکیب هیئت مدیره، بر شدت این ارتباطات اثرگذار است. تمرکز مالکیت، ارتباط میان تنوع سبد سهام داران با هزینه سرمایه را تقویت و رابطه میان هم بستگی درون صنعتی و هزینه سرمایه را تضعیف می کند؛ اما وجود هیئت مدیره زن، شدت هر دو رابطه مذکور را تضعیف می کند؛ یعنی در شرکت هایی که هیئت مدیره زن دارند، شدت روابط مذکور کمتر بوده است.
نتیجه گیری: تأیید شدن رابطه منفی میان تنوع سبد سهام دار عمده با هزینه سرمایه، مؤید دیدگاه اطلاعاتی در این زمینه است. بر اساس این دیدگاه، با توجه به اینکه تعداد و تنوع سبد سهام داران عمده، به تحمل هزینه های بیشتر، به منظور دستیابی به اطلاعات نهانی برای سهام دار عمده منجر خواهد شد، در صورت وجود تنوع در سبد، سهام دار عمده تمرکز خود را بر اطلاعات عمومی خواهد گذاشت و سعی خواهد کرد که از طریق اِعمال فشار بر شرکت سرمایه پذیر، اطلاعات شفاف تر و باکیفیت تر توسط سرمایه پذیر تهیه شود که این موضوع خود به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش هزینه سرمایه منجر خواهد شد. همچنین نتایج از رابطه منفی و معنادار هم بستگی درون صنعتی با هزینه سرمایه شرکت حکایت دارد. در نهایت، نتایج مؤید وجود اثر تعدیلگری تمرکز مالکیت و تنوع جنسیتی هیئت مدیره بر روابط مذکور بوده است.
چارچوب تأمین استعداد برای کسب وکارهای نوپا در بستر دیجیتال: مطالعه چند موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
388 - 414
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین استعداد برای کسب وکارهای نوپا، از جمله اقدام هایی است که بی توجهی به آن، مشکلات جبران ناپذیری همچون، کاهش سهم بازار به همراه دارد. این موضوع زمانی با چالش های بیشتری روبه رو می شود که کسب وکارهای نوپا تصمیم می گیرند که از بستر دیجیتال برای تأمین استعداد خود استفاده کنند و استراتژی های تأمین استعداد خود را منطبق بر تحولات دیجیتال طراحی کنند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا (استعدادیابی، انتخاب و جامعه پذیری) در بستر دیجیتال انجام شده است.
روش: در پژوهش حاضر، به منظور درک عمیق از مسئله موجود و همچنین، شناسایی تجارب افراد مرتبط با حوزه مورد مطالعه، استفاده از روش کیفی و راهبرد مطالعه چند موردی کیفی، در دستور کار پژوهشگر قرار گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش، ۲۰ نفر از مدیران و متخصصان چهار کسب وکار نوپا، در حوزه فناوری اطلاعات بودند که پس از بررسی عمیق در خصوص تخصص و اطلاعات کافی این افراد در زمینه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند که از جمله روش های نمونه گیری نظری است، انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند.
یافته ها: پس از انجام مصاحبه ها، داده های نهایی در سه مرحله کدگذاری شدند و در نهایت، سه دسته کلی از داده ها تحت عنوان مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر، استخراج شد. مرحله آخر کدگذاری پژوهش، دستیابی به ۱۰ مضمون فراگیر بود که به عنوان مهم ترین اقدام های تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا شناسایی شدند. این مضامین عبارت بودند از: اخذ رویکرد تهاجمی استعدادیابی، خلق برند کارفرمایی مناسب، مدیریت حفظ روابط با استعدادها، شناسایی ریسک های گزینش استعداد، طراحی معیارهای گزینش استعداد، طراحی روش های گزینش استعداد، تعیین کیفیت گزینش استعداد، مشخص کردن بازه زمانی جامعه پذیری، شناسایی شیوه های یادگیری و تدوین محتوای جامعه پذیری.
نتیجه گیری: پس از بررسی مضامین فراگیر و دسته بندی این مضامین در سه حوزه مورد مطالعه، در هر بخش، یک استراتژی به منظور ارتقای کیفیت تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا در بستر دیجیتال پیشنهاد شد. در واقع، نتایج پژوهش حاضر سه استراتژی اصلی را شناسایی کرد. این استراتژی ها در سه حوزه مشخص شدند. در بخش استعدادیابی، هم سویی استراتژی های استعدادیابی با تحول دیجیتال با هدف دستیابی به خزانه بیشتری از استعدادها باید در دستور کار قرار بگیرد. در بخش گزینش استعداد، کسب وکارهای نوپا باید به طراحی و پیاده سازی سیستم انتخاب چابک با به کارگیری فناوری های دیجیتال توجه کنند. در حوزه جامعه پذیری نیز، به روزرسانی فرایندهای فعلی، به منظور دستیابی به فرایند جامعه پذیری چابک باید در کانون توجه کسب وکارهای نوپا قرار گیرد. در نهایت، مدلی مفهومی متشکل از استراتژی های نهایی و مضامین فراگیر مربوط به آن ها، به عنوان چارچوب تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا ارائه شد. وجود یک چارچوب به منظور مدیریت تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا، از کلیدی ترین اقدام ها به شمار می رود.
تأثیر سرمایه فکری و رهبری استراتژیک بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش تعدیل کنندG اخلاق حرفه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فکری و رهبری استراتژیک بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی از نوع علّی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 304 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های سرمایه فکری بونتیس (1998)، رهبری استراتژیک لیر (2012)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1988) و اخلاق حرفه ای محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از دو نرم افزار Spss26 و Amos24 بود. یافته ها نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 66 درصد تأثیر معنادار و مثبتی دارد. رهبری استراتژیک به میزان 46 درصد تغییرات رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی نمود؛ همچنین نقش تعدیل کننده اخلاق حرفه ای کارکنان بین سرمایه فکری و رهبری استراتژیک با رفتار شهروندی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت که میزان تعدیل کنندگی این متغیر به ترتیب برابر با 5 درصد و 2/3 درصد بود. نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر بیشتری را نسبت به رهبری استراتژیک دارد. لذا توجه بیشتر به سرمایه فکری در جهت بهبود رفتار شهروندی سازمانی در سازمان امری ضروری می باشد.
The Persian light verb dādan ‘to give’: Causation and more(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to investigate the light verb constructions (LVCs) formed with the light verb dādan ‘to give’ in Persian by employing the principles of cognitive lexical semantics. It examines the semantic relationships between the heavy verb dādan and its uses as LVCs. The analysis of attested examples reveals that the use of dādan as a light verb (LV) is a function of the semantic structure of its simple verb counterpart. This suggests that its lightness status is highly systematic and can be explained in terms of cognitively driven motivations. In addition, a significant number of the LVCs express certain causation meanings, suggesting that Persian speakers tend to use the LV dādan to convey causative notions as newly emerged LVCs. This stance will constitute our line of argument to analyze the data in this study. By presenting a cognitive configuration of LVCs in Persian, the current paper can pave the way for a fine-grained theorization of typological aspects of LVCs in some other languages.
بررسی رابطه متقابل خدمات اکوسیستم و عدالت محیطی- اجتماعی در تبیین چارچوب راهبردی توسعه پایدار جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
62 - 71
حوزههای تخصصی:
مطالبه تغییر شرایط نامطلوب در وضعیتی که امکانات طبیعی، استعدادهای فرهنگی و ظرفیت های اجتماعی برای تحول فراهم هستند، لزوم دقت در انتخاب مسیر را نه تنها برای پیشرفت که برای دوام و تعادل وضعیت رشدیافته مطلوب، دوچندان می کند. وضعیت جزیره قشم و اقمار آن به عنوان یکی از غنی ترین سکونتگاه های سرزمین ایران با بهره مندی از زیست بوم منحصربه فرد، دسترسی به آب های آزاد و سبقه بلند فرهنگی- تمدنی، در شرایطی نه چندان مطلوب و مطالبه توسعه همه جانبه است. غنای بالای این زیست بوم طبیعی- تاریخی، لزوم تدوین چارچوب توسعه پایدار راهبردی منحصربه فرد این جزیره را مؤکد می سازد، به نحوی که ضمن دستیابی به توسعه اقتصادی و حفظ ظرفیت های زیست محیطی منطقه، برابری دسترسی به منابع، اطلاعات و فرایندها نیز محقق شود تا در نتیجه، فرایند توسعه به بستری برای رشد و پیشرفت برای همه گروه های اجتماعی، سنی، جنسیتی و نژادی بدل شود. هدف این پژوهش، تبیین ارتباط میان ایده برخورداری از خدمات اکوسیستم جزیره قشم و دستیابی به عدالت محیطی در وجوه متفاوت به منظور کشف حدود لازم الرعایه در ترسیم چارچوب مدل توسعه پایدار و مطلوب برای جزیره قشم و اقمار آن به مثابه یک سیستم یکپارچه اجتماعی- اکولوژیک است. این پژوهش، کیفی و به گونه ای ترکیبی، شیوه مطالعه موردی را برای تحلیل توسعه ادبیات جهانی این موضوع برگزیده و به نمونه مطالعه شده تعمیم داده است و با تبیین ادبیات توسعه پایدار، مشخص شد که به رسمیت شناختن رابطه انسان و محیط به عنوان نظام طبیعی و سیستمی غیرقابل تفکیک (خدمات اکوسیستم) و ایجاد عدالت محیطی، شرط پایداری این فرایند در اقلیم جزیره قشم است و توجه توأمان به رشد اقتصادی، حفاظت زیست محیطی و توسعه اجتماعی، مطلوب این فرایند است. براین مبنا، در طرح اندازی مدل مطلوب و یکه توسعه پایدار قشم و اقمار آن، باید به مفاهیم و روندهای تحقق عدالت توزیعی، عدالت شناختی و عدالت فرایندی ازطریق به رسمیت شناختن نقش بازیگران مختلف، توانایی ها و ارزش های آنان در کنار به رسمیت شناختن نقش میانجی های این فرایند، همچون حاکمیت و تلاش برای ایجاد فرصت های یادگیری برای کاهش نابرابری ها و تغییر موقعیت های ناعادلانه به جای ایده آل گرایی صرف، توجه داشت.
پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
77 - 112
حوزههای تخصصی:
گردشگری اجتماعی یکی از اقسام مهم گردشگری است که مورد توجه بسیاری از جوامع است. این نوع گردشگری، حوزه ای است که در آن افرادِ غیربرخوردار و فقیر می توانند این امکان را داشته باشند که تعطیلات و اوقات فراغت خود را با سطح قیمتی قابل دسترس برای خود داشته باشند. این مقوله می تواند تأثیر ویژه ای در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم است که با محوریت شهرستان های استان اردبیل صورت می پذیرد. روش تحقیق ترکیبی است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی به بررسی موضوع می پردازد. در این تحقیق، به ترتیب از دو روش "تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو" استفاده شده است. ابزار اصلی مورد استفاده در فاز کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمّی، پرسشنامه است که به ترتیب از 8 نفر از خبرگان در فاز کیفی و 11 نفر هم در فاز کمّی اطلاعات و داده های مربوطه استخراج شدند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز کیفی، 57 مضمون اساسی، 23 مضمون سازمان دهنده، 4 مضمون فراگیر شناسایی و استخراج شدند و جهت تبیین و شناسایی پیشران های کلیدی و موثر، به مرحله بعدی راه پیدا کردند. مطابق با نتایج حاصله، پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی می توانند به عنوان عوامل و تبیین کنندگان اصلی توسعه و بهب
Investigating the Effective Components on Customer Lifetime Value of Dairy Products in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
371 - 391
حوزههای تخصصی:
In contemporary marketing, maintaining and enhancing customer loyalty toward a company's products or services has become a primary focus. Among the factors influencing customer loyalty is ethical marketing, a field of applied ethics related to the principles governing behavior, advertising, and regulation in marketing. Over the past two decades, ethical consumerism has grown in importance due to increasing social and environmental concerns. This study examines the impact of ethical components on Customer Lifetime Value (CLV) for dairy product consumers in Tehran in 2023. A total of 710 questionnaires were completed, and the GWRFM method was employed to extract the necessary information for calculating CLV. The results revealed a high frequency of clusters with low lifetime value. In the subsequent phase, multinomial logit regression was utilized to analyze the effect of ethical components on CLV, highlighting the significant positive impact of adherence to industry regulations and acceptance of social responsibility. Therefore, it is recommended that stakeholders in the dairy industry assure customers of their compliance with regulations and social responsibility to elevate them to higher-value clusters and foster loyalty. By respecting ethical norms, a substantial portion of consumers of cheese, yogurt, and ayran products may transition toward becoming valuable customers in this sector.
تبیین و ارایه الگوی ادغام مدیریت استعداد و مدیریت تنوع با رویکرد نظریه داده بنیاد
منبع:
توسعه استعدادسال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 21
یکی از جدیدترین رویکردها در بحث مدیریت استعداد، در نظر گرفتن موضوعات تنوع در آن میباشد. با توجه به جدید بودن ترکیب این دو مفهوم، هدف این پژوهش ارایه مدلی از مدیریت استعداد است که موضوع تنوع در آن لحاظ گردیده است. لذا با استفاده از روش داده بنیاد و رویکرد گلیزر مدل جامع استخراج گردید. با روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با 26 نفر از مدیران شرکتهای مهندسی مشاوره در صنعت برق، تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. نرم افزار مورد استفاده برای کدگذاری داده ها Maxqda نسخه 10 بوده است.. طبق مدل به دست آمده، فرایند اصلی با عنوان مدیریت استعداد مبتنی بر تنوع شناخته گردید که شامل چهار فرایند، همگرایی استراتژیک، جذب، توسعه و به کارگیری استعداد متنوع میباشد. علل اصلی شامل: سبک رهبری و تغییر ترکیب جمعیت شناختی نیروی کار، عوامل همبسته به علل شامل: باور مدیر به عدم تبعیض، فرهنگ سازمانی، عوامل اقتصادی، شایستگی اقلیتها، ویژگیهای فردی مدیر و ذهنیت مدیر از مدیریت استعداد مبتنی بر تنوع ، بستر مطالعه شامل: محیط رقابتی، مدیریت تعارض و باورهای مثبت در اقلیت ، اقتضائات شامل: عوامل حاکمیتی، ماهیت وظیفه، سرمایه سازمان، حافظه سازمانی، ساختار سازمان، فناوری و مهارتهای ارتباط فردی، عوامل میانجی شامل: عدالت سازمانی، خلاقیت سازمانی، سرمایه روانشناختی به دست آمد. نتایج نیز در سه دسته نتایج فردی، سازمانی و فراسازمانی (اجتماعی) طبقه بندی گردیدند.
ارزیابی نقش بازاریابی دیجیتال بر توسعه قابلیتهای پویا در صنعت خودروسازی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر فرایند توسعه بازاریابی دیجیتال در صنعت خودرو بر پایه ی مدل ها، روشها و استاندارد های ویژه ای تدوین شده است و پژوهشگران و متخصصان این صنعت سعی در ساختارمند کردن این فرایند نموده اند از این رو بهره گیری از قابلیتهای پویا در جهت کاهش موانع ساختاری دراین زمینه، کمک زیادی به بالا رفتن نرخ موفقیت توسعه بازاریابی دیجیتال در صنعت خودرو می نماید .هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش بازاریابی دیجیتال بر توسعه قابلیتهای پویا در صنعت خودروسازی هست. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش، کمی، از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و جامعه آماری پژوهش، مدیران صنعت خودروسازی هست که حجم آن 115 می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد 86 نمونه انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده و تجزیه وتحلیل ها از طریق نرم افزارهای SPSS SMART PLS, انجام شده است. نتایج نشان داد نتایج تحقیق نشان داد بستر دیجیتال بر یکپارچه سازی دیجیتالی ، ویژگی های محیطی و الگوهای رفتاری مشتریان تاثیر معناداری دارد.بعلاوه نتایج نشان داد یکپارچه سازی دیجیتالی بر ارزش آفرینی تاثیر معناداری داشته است .
Intellectual Property Management in Early-Stage Technology Ventures: A Qualitative Study نوع مقاله : پژوهش کیفی
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the strategies and challenges associated with intellectual property (IP) management in early-stage technology ventures. By examining how these ventures navigate the complexities of IP, the study aims to provide insights into the practices that contribute to their innovation, competitive advantage, and long-term sustainability. This qualitative study employed semi-structured interviews with 27 participants who were actively involved in managing IP within early-stage technology ventures. Participants were selected through purposive sampling to ensure relevant experience in IP management. Data were collected until theoretical saturation was achieved. The interviews were transcribed and analyzed using NVivo software, following a thematic analysis approach to identify key themes and subthemes. The analysis revealed three main themes: the importance of IP, IP management strategies, and challenges in IP management. Participants highlighted the strategic role of IP in providing a competitive edge, attracting investment, and facilitating market differentiation. Key strategies identified included systematic identification and protection of IP, collaboration and partnerships, and enforcement mechanisms. Challenges encompassed financial constraints, legal and regulatory complexities, lack of IP knowledge, internal organizational issues, and external threats such as cybersecurity risks and global competition. These findings align with existing literature on IP management and underscore the multifaceted nature of IP in early-stage ventures. Effective IP management is crucial for the success of early-stage technology ventures. The study emphasizes the need for robust IP strategies, education and expertise in IP, strategic collaborations, and vigilant enforcement mechanisms. Addressing financial and regulatory challenges and investing in cybersecurity are essential for mitigating risks and sustaining competitive advantage. The insights gained can inform entrepreneurs, investors, and policymakers in developing practices and policies that support innovation and growth in the technology sector.
بازشناسی هویت شخصیت های اساطیری مرتبط با نقوش مار و مارخدا در هنر مهرسازی ایلام باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
3 - 42
حوزههای تخصصی:
در هنر ایلام باستان نقش مایه های مرتبط با مار و مارخدا به عنوان دسته ای از مهم ترین موجودات اساطیری ترکیبی شناخته می شوند. مسلماً هر نقش مایه اساطیری در هنر باستان نمایان گر شخصیتی خاص به عنوان ایزد، دیو، ارواح محافظ، قهرمانان اساطیری و ... در اساطیر آن قوم بوده است و گروه مارخدایان ایلامی که خود شامل چند گونه مختلف می شود نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما با وجود اهمیت شان، هویت غالب اعضای این گروه نقش مایه ای نیز همچون بسیاری از دیگر موجودات اساطیری ایلامیان ناشناخته مانده است. این نوشتار با هدف شناخت بهتر ویژگی های دین ایلامی و ایزدان مورد پرستش در ایلام باستان در پی پاسخ گویی به این پرسش ها است که نقش های مختلف مارخدایان در مهرهای ایلامی به چه نوع تقسیم می شود؟ و هر یک از انواع مختلف نقش مار و مارخدا در هنر ایلامی نمایان گر کدام ایزد یا شخصیت اساطیری بوده است؟ برای این منظور، نوشتار حاضر نقش مایه های مرتبط با مارها و مارخدایان ایلامی را که از میان بیش از 4000 مهر و اثر مهر ایلامی منتشر شده استخراج کرده و در 8 زیرگروه مختلف طبقه بندی کرده است: 1. مارهای درهم پیچیده؛ 2. مار/افعی شاخ دار؛ 3. مار-اژدها؛ 4. قایق-مرد؛ 5. مار با سر انسان؛ 6. مار با نیم تنه انسان؛ 7. ایزد ماردوش؛ 8. ایزد انسانی نشسته بر مار چنبره زده. سپس سعی شده تا با مقایسه ویژگی های تصویری هر زیر گروه با توصیفاتی که در متن های مختلف مذهبی و اساطیری ایلام و بین النهرین باستان از شخصیت های مختلف اساطیری مرتبط با مارها وجود دارد، هویت اعضای هر زیرگروه بازشناسی شود و در این راه به تناسب موضوع از پژوهش های پیشین، شواهد مادی مرتبط و استدلال های منطقی نیز بهره برده شده است. درنهایت پس از معرفی ایزدان و شخصیت های اساطیری مختلف مرتبط با هر یک از این نقش مایه ها به عنوان ایزدانی ازجمله ایشتاران، نینزو، نیرح و این شوشینک و هیولاهایی به ویژه موش حوشو، اوشوم گل/بشمو و موش شتور، به توضیح شرایط شکل گیری و تحول اعضای این گروه نقش مایه ای در بافت سیاسی-فرهنگی خاور نزدیک باستان پرداخته شده است.
مطالعه پدیدارشناختی راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی (مطالعه موردی: مرکز حامی پرتو منطقه 5 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
313 - 335
حوزههای تخصصی:
افغانستان به عنوان یک کشور همسایه با مشکلات امنیتی و اقتصادی جدی روبه رو بوده و بسیاری از افغانستانی ها به دنبال بهبود شرایط زندگی خود به کشورهای همسایه مهاجرت می کنند، ایران به عنوان یکی از مقصدهای اصلی این مهاجران انتخاب می شود. مهاجرانی که به شکل غیرقانونی از افغانستان به ایران می آیند از مهارت و توانایی خاصی برخوردار نبوده و در کارهای رده پایین جامعه مشغول به کار می شوند. کودکان این مهاجران نیز به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده هایشان مجبور به کار می شوند. با توجه به اینکه بسیاری از کودکان و نوجوانان افغانستانی در ایران به دنیا آمده اند یا در سنین کودکی به این کشور مهاجرت کرده اند، مسئله فرهنگ پذیری آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر فهم راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی در ایران است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناختی، از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای جمع آوری اطلاعات پژوهش استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش را کودکان افغانی حاضر در مرکز حامی پرتو در منطقه 5 تهران تشکیل داده اند و با 18 نفر از آن ها مصاحبه شده است. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدف مند با حداکثر تنوع استفاده شد. داده ها با استفاده از روش موستاکاس تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی عبارتند از: همانندسازی، جدایی یا انفصال، هماهنگی یا انطباق، حاشیه گزینی یا انزواطلبی. یکپارچگی، رایج ترین شکل راهبرد فرهنگ پذیری است؛ چراکه به کودکان کار افغانی اجازه می دهد با وجود پایبندی به هویت فرهنگی و ارزش های جامعه خویش، خود را با هویت و فرهنگ جامعه میزبان وفق دهند.
Identifying the Components of Teaching Digital Media Literacy in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
123 - 130
حوزههای تخصصی:
Purpose: In the context of rapidly evolving digital landscapes, digital media literacy has become a foundational element in primary education, crucial for preparing students to navigate and influence their digital surroundings effectively. This study aims to identify and describe the key components of digital media literacy as taught in primary schools, focusing on the insights of faculty members from Iran to understand how these components are integrated into the educational system.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study gathered data through semi-structured interviews with 21 faculty members who are directly involved in teaching digital media literacy in primary schools across Iran. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the concepts. Data were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis, identifying the core components of digital media literacy education.
Findings: The analysis revealed five main themes central to digital media literacy in primary education: Transfer, Usage, and Digital Competence; Computer Fundamentals; Online Basics Skills; Word Processing, Spreadsheet, and Presentation Skills; and Database and Data Security Skills. Each theme comprised several categories that detailed specific skills and knowledge areas essential for comprehensive digital literacy, ranging from basic computer operations to advanced data management and security.
Conclusion: The study underscores the importance of a robust digital media literacy curriculum in primary education, highlighting specific skills that are crucial for students' development as competent digital citizens. It also points to the need for ongoing teacher training to keep pace with technological advancements, ensuring that educators are well-equipped to impart these essential skills.
تجربه زیسته نوجوانان تک فرزند در تعاملات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
225 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرشناسایی تجربه ی زیسته ی نوجوانان تک فرزند بود. این پژوهش کیفی به شیوه ی پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر نوجوانان تک فرزند ساکن تهران بودند. فرایند مصاحبه ها تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با ۱۴ شرکت کننده به اشباع رسید. روش انتخاب شده برای تحلیل داده های به دست آمده، روش هفت مرحله ای کلایزی بود. یافته های حاصل از پژوهش حاضر چهار طبقه ی اصلی ادراک نسبت به خود، تعاملات بین فردی در خانواده، تعاملات بین فردی با دوستان و تعاملات بین فردی در مدرسه را ارائه داد. همچنین 8 زیر طبقه در این پژوهش وجود دارد که 55 سازه ی مفهومی از دیگر یافته های حاصل از این پژوهش را نشان می دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اگرچه تک فرزندی دوره ای است که می تواند برای افراد و به طور خاص نوجوانان مزایایی را به همراه داشته باشد اما درعمل نوجوانان تک فرزند با چالش ها و مسائل متعددی روبرو بوده اند. به نظر می رسد متخصصین سلامت روان با بهره گیری از نتایج این پژوهش می توانند به درک عمیق تر و بهتری از نوجوانان تک فرزند دست پیدا کنند.
نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر بود. جامعه پژوهش تمامی متون روا ن شناختی و مقاله های مرتبط با آثار امام موسی صدر بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش مادر در مورد تربیت اخلاقی بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای جهت متون و منابع مرتبط با موضوع استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوی انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بالبی شخصیت و رفتار کودک ناشی از چگونگی شکل گیری دلبستگی او می باشد و مادر عامل اصلی شکل گیری این فرآیند است. پیاژه نیز معتقد است که رشد و بلوغ اخلاقی بر رشد و بلوغ شناختی مبتنی است و تحول در شناخت منشأ انگیزه اخلاقی است. هم چنین کلبرگ معتقد است که کودکان در جریان تجربه های خود به مفاهیم اخلاقی دست می یابند. امام موسی صدر هم معتقد است که باید بر اساس آموزه های دینی به تربیت کودک اقدام کرد و چهار شیوه تربیت را گزارش می کند. اول امرونهی مربی؛ دوم اقناع ذهن و دل متربی؛ سوم توجه به فضای مناسب و محیط فرد یا گروه تربیت شونده و چهارم تحول عمیق در نگرش کلی به جهان هستی و زندگی و ارتباط با هدف تربیتی که شیوه قرآن کریم است. از دیدگاه امام موسی صدر، مادر آگاه و مؤمن سنگ بنای تولد کودک مؤمن است و بر پایه شخصیت مادر، بینش راهبردی و عواطف کودک شکل می گیرد. در نتیجه گیری کلی مادر نقش بسزائی در رشد ارزش های اخلاقی، فرهنگی، ملی و مذهبی کودک دارد.
The effect of the color of educational tools and teaching aids on learning futsal inside kick skills: The role of trait anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۶, Issue ۲, ۲۰۲۴
155 - 165
حوزههای تخصصی:
Background: Colors can play an effective role in the level of attention, arousal, anxiety, and motivation of learners in learning.
Aim: The purpose of this study was to investigate the effect of the color of educational tools and teaching aids and the role of trait anxiety on learning futsal inside kick skills.
Materials and Methods: Sixty football school participants aged 10-12 years, who, had no experience in futsal matches, according to the type of color (warm and cool) and the level of anxiety (high and low) in four groups were selected. The participants performed 135 trials during three acquisition sessions including 3 blocks of 15 and they rested for 5 sec between each attempt and 2 min between each block. At the end of the last session, the acquisition test and after 48 hours, the retention test, and after 15 min, the transfer test were performed in the same session in the presence of the spectators. To analysis the data, from variance analysis tests with repeated measurements were used. For the effectiveness of color in the acquisition phase, the two-way variance analysis test was used to compare the groups at the significant level of P<0.05.
Results: The effect of training sessions(P<0.001) and the interactive effect of color and anxiety (P<0.028) and test stages (P<0.001) are significant and the changes in the progress of the groups did not take place in the same way. In subjects with high anxiety, the cool color group had better progress than the warm color group, and in low anxiety subjects, the warm color group had better progress than the cool color group. Therefore, in learning futsal side kick skill in subjects with high and low trait anxiety, the color of the tool is known as an effective factor.
Conclusion: The use of a variety of training programs along with the color of the tool can improve the learning of futsal inside kick in teenagers with high and low trait anxiety.
Détente Dynamics: A Neoclassical Realist Perspective on EU Foreign Policy in the MENA Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
559 - 588
حوزههای تخصصی:
In the post-2020 security environment of the Middle East and North Africa (MENA) region, marked by the easing of Iranian-Saudi tensions, intra-Sunni reconciliation, the resolution of the Qatar blockade, and the signing of the Abraham Accords, the European Union (EU) sought to capitalize on the détente to advance its strategic interests. Compared to the other members of the so-called Western camp, the EU, which appears particularly vulnerable to its neighbouring region's instability, responded poorly to the emerging challenges and opportunities. Which factors explain the inefficiency of the EU to benefit from a permissive strategic environment and become more impactful in its broader neighbourhood? This article attempts to promote our understanding of EU’s foreign policy towards the MENA region through a Neoclassical Realist theoretical approach. Structural changes alone cannot explain the EU's failure to have a more prominent role in the region. Intervening variables, such as the role of institutions, state-society relations, and strategic culture, can shed light on the lack of policy cohesiveness and the overall inability of the EU to promote its influence abroad.
E-sport in physical education: A systematic review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۶, Issue ۲, ۲۰۲۴
229 - 251
حوزههای تخصصی:
Background: Research shows that new technologies have increased the tendency to use electronic sports in physical education activities. Studies on physical education activities and e-sports are relatively new and scattered in their focus. However, universities and professionals are growing interested in further research in this area.
Aim: The purpose of this study is to systematically review the research done in e-sports and physical education.
Materials and Methods: A search was made using EBSCO, Scopus, and Web of Science databases to collect information on the articles. More than 250 scientific articles from 2000 to 2024 were reviewed. The keywords used were: ("Internet sports" or "electronic sports" or "online sports" or "virtual sports" or "E-sport) and ("physical training" or "sports training" or "fitness training" or "Exercise instruction" or "Sports education" or "physical education"). After removing duplicates, 200 articles were screened by reviewing titles and abstracts, resulting in the exclusion of 100 articles that did not meet the inclusion criteria related to integrating electronic sports and physical education. The full texts of the remaining 100 articles were assessed, leading to the exclusion of 36 more articles due to insufficient data or lack of relevance, leaving 64 articles selected for detailed analysis based on their comprehensive coverage and relevance to the study. Then, the selected items were fully studied and finalized, and the items that were more complete than the others were chosen as references.
Conclusion: The study identified critical organizational, technological, individual, and environmental factors influencing the implementation of e-sports. It also highlighted nine mediators’ factors essential for effective execution. Strategies like gamification, e-sport fitness challenges, cross-training, team building, health education, e-sport analysis, and smartening education were proposed to support the model's implementation. The expected outcomes of applying this model in physical education include improved cognitive skills, increased physical activity, enhanced social interaction, inclusivity, and technology skill integration. The study emphasizes that considering these factors and strategies will aid in successfully implementing the conceptual model.
الگوی توسعه کارآفرینی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی دانشگاهی یک رویکرد و ضرورت برای آینده دانشگاه است تا با گسترش فعالیت های کارآفرینانه، حضور مؤثرتری را در اکوسیستم کارآفرینی داشته و شرایط توسعه پایدار جامعه پیرامون خود را فراهم سازند. لذا این مطالعه به دنبال طراحی الگوی توسعه کارآفرینی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بود. رویکرد کلی تحقیق، کیفی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، از بین متخصصان و صاحب نظران کارآفرینی استان، تعداد 42 نفر انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری شده و با استفاده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از طریق بازبینی یافته ها توسط مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی تأیید شد. نتایج نشان داد که شش مؤلفه عوامل علی (بهبود شرایط فردی و سازمانی)، عوامل زمینه ای (شرایط مدیریتی مناسب، اعتمادسازی مناسب)، عوامل مداخله گر (پیشران های فرهنگی- قانونی و پسران های مالی- فنی)، توسعه کارآفرینی (منافع درون سازمانی، منافع برون سازمانی)، راهبردها (آموزشی- فرهنگی، سیاست ها و برنامه های حمایتی) و پیامدها (اجتماعی، اقتصادی، فردی، سازمانی) اصلی ترین مؤلفه های گسترش کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری هستند.
ابزارهای توانمندسازی فین تک، موارد کاربرد و نقش آینده اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 136
حوزههای تخصصی:
در روند کنونی جهان، بسیاری از سازمان های مالی در جهت هوشمندسازی امور مالی برای بهره گیری از مزایای دیجیتالی شدن تلاش می کنند. در این زمینه، فناوری مالی (فین تک) از فناوری های تحول آفرین جدید مثل هوش مصنوعی ( AI)، نسل پنجم (5G) و ششم (6G) ارتباطات، بلاکچین، متاورس، اینترنت اشیا (IoT) و غیره در صنعت مالی و با هدف ایجاد ارزش افزوده برای خدمات مشتری استفاده می کند. با ظهور فین تک، بسیاری از خدمات و فرآیندهای بزرگ مالی مثل وام دهی، راستی آزمایی، کشف کلاهبرداری، حفظ کیفیت، امتیازدهی اعتباری و بسیاری موارد دیگر، ساده سازی و تقویت خواهند شد. بااین حال، نیاز به تحقیق و نوآوری در محصولات مالی تحول آفرین و زمینه سازی اکوسیستم فناوری ها وجود دارد. به همین خاطر، برخی از غول های فناوری تمرکز خود را معطوف به فین تک کرده اند تا راهکارهایی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ارائه دهند. در این مقاله، ابتدا، روندهای آتی و کاربردهای پیشران فین تک را ترسیم می کنیم که در چشم انداز 2030 ظهور خواهند کرد. همچنین، تلاش می کنیم چارچوبی اساسی از ابزارهای توانمندسازی فین تک ازجمله اینترنت اشیا، نسل پنجم، همزادهای دیجیتال و متاورس برای موارد کاربردی خاص ارائه دهیم. علاوه بر این، ضمن پیش بینی چالش های پیش رو، راهکارهایی برای تحقیقات آتی فین تک ارائه می دهیم.