مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
126 - 142
حوزههای تخصصی:
This article attempts to explore the influence of T. S. Eliot’s modernist poetics on the works of Iranian poets, Ahmad Shamlou and Sohrab Sepehri. It examines how these Iranian poets engaged with the concepts of “tradition,” “language,” and “myth” in their writings, drawing upon Eliot’s critical perspectives. The article begins with an overview of T. S. Eliot’s significance as an Anglo-American figure of twentieth century literature, and how his modernist themes and techniques resonated with Iranian poets navigating their own cultural transformations. It then reviews relevant secondary sources that provide critical frameworks for understanding the relationships between Eliot, Shamlou, Sepehri, and the broader modernist poetic tradition. The core discussion analyzes how Shamlou and Sepehri, inspired by Eliot’s innovative spirit, may have sought to redefine their engagement with Persian classical poetry. They utilized new approaches to language and expression to challenge established forms, especially through using defamiliarization and mythical method, while still drawing upon their rich literary heritage. By tracing these intertextual and cross-cultural connections, the article aims to contribute to a deeper understanding of the transnational circulation of modernist poetic ideals, especially Eliot’s preoccupations, and how they were reinterpreted and reinvigorated within the Iranian literary context. In fact, this comparative analysis sheds light on the complexities of cultural exchange and the evolution of modern poetry across geographic boundaries.
National and Cultural Identity: Comparing Rabindranath Tagore and Ferdowsi(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
51 - 59
حوزههای تخصصی:
This article explores the themes of national and cultural identity as depicted in the thoughts and works of Rabindranath Tagore- a pivotal figure in specifically sub-continental literature, and Ferdowsi- the legendary Persian poet. Both writers, separated by centuries and cultural contexts, utilized their literary genius to reflect on nationhood and cultural pride. Tagore, writing during the British colonial era in India, and Ferdowsi, during the formation of a unified Persian identity under various rulers, offer unique perspectives on how literature can serve as a vehicle for expressing and shaping national identity. This essay delves into how these literary giants contributed to forming cultural consciousness and national identity in their respective societies by comparing their thoughts and beliefs showcased in their works.
پیامد ذهن شناسی کانت با تکیه بر نظریه مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
193 - 204
حوزههای تخصصی:
در عصر جدید پرداختن به مسائل معرفت شناسی در کانون توجه قرارداشت. برای کانت نیز معرفت شناسی دغدغه اصلی بود اما تمایز کانت در پرداختن به مسائل معرفت شناختی نسبت به گذشتگان در این نکته قرار دارد که او قبل از ارائه نظریه معرفتی خود، شناخت ذهن و ساختار عملکرد آن را در الویت قرار می دهد. آنچه کانت را درباره ذهن و شناخت آن متمایز می سازد نظریه ای است که از آن به عنوان انقلاب کپرنیکی یاد می شود. بر اساس این نظریه جای ذهن و عین عوض می شود و ذهن به عنوان عامل معرفت، بر روی عین تاثیر می گذارد. مساله محوری پژوهش حاضر، پرداختن به این چالش است که آیا کانت بواسطه انقلاب کپرنیکی خود در ذهن شناسی در چهارچوب فضای معرفتی عصر مدرن که به دنبال نشان دادن ساز و کار امکان معرفت با تکیه بر «باور صادق موجه» بودند چه خدمتی به این دغدغه محوری عصر جدید نموده است. در این پژوهش هدف، بررسی مساله یاد شده با روش توصیفی – تحلیلی است. نویسنده با رویکرد انتقادی و با محور قرار دادن آثار کانت به این نتیجه رسیده است که ذهن شناسی کانت به دغدغه معرفتی عصر جدید و امکان معرفت بر اساس نظریه مطابقت که از عصر افلاطون تا قرن بیستم در معرفت شناسی رایج بوده است خدمتی نکرده است و بلکه دچار نوعی ناسازگاری درونی می گردد و از جهتی منجر به دست کشیدن از میل ذاتی انسان در شوق به دانستن و نادیده انگاشتن آن می گردد.
عیب و هنر دفاع مبتنی بر اختیار در محک حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱۵
26 - 50
حوزههای تخصصی:
دفاع مبتنی بر اختیار، پاسخی است که معضل شر اخلاقی، معمولا پیدا کرده است، که در بین بسیاری از فیلسوفان تلقی به قبول شده است. آلوین پلنتینگا در دوران معاصر این پاسخ را تقویت کرده و با بیانی فنّی، آن را به مصاف معضل منطقی شر به ویژه شر اخلاقی برد. باوجود ویژگی ایجابی آن در پاسخ به معضل منطقی شر، هنگامی که محک حکمت متعالیه به میان می آید، برخی از پیش فرض ها، مبانی و لوازم این دفاع، در تقریر پلنتینگا، با چالش های جدی روبه رو می شود که پذیرش آن را حتی به عنوان دفاعیه و نه تئودیسه با دشواری هایی روبه رو می کند که برای حل آن ها، باید چاره اندیشی های دیگری کرد. این رویارویی، با روش تحلیلی، برخی از این مفروضات و لوازم را بررسی می کند. تفسیر قابل خدشه از رابطه انسان با خداوند، رویکرد ناسازگارباورانه آن در تبیین رابطه اختیار و تعین گرایی علّی، پذیرش اصل امکان های بدیل به سان امر قوام بخش اختیار، مختار ندانستن خداوند و ناکامی در پاسخ به مسئله قرینه ای شر ازجمله این پیش فرض ها، لوازم و اشکالات است.
Xenophobia in Media: Reconstruction of Subjectivity in Iqbal Al-Qazwini’s Zubaida’s Window(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study argues the relationship between the media’s power and the reconstruction of subjectivity in Zubaida’s Window, a novel by Iqbal Al-Qazwini. It is a description of the tortured psyche of the exiled woman and her attempts to reconstruct her displaced subjectivity among different versions of media’s Baudrillardian simulacra and to distinguish reality from unreality. Media’s depictions of death and war’s destruction can generate xenophobia among natives who may blame immigrants for their social problems and disturbing spatial harmony. Qazwini re-emphasizes that xenophobia can destroy an immigrant’s self-perception and trigger the preference for death. Moreover, the hyperreal versions of truth and ignoring the subaltern’s voice and revelation affect an immigrant’s mentality negatively and persuade her/him to prefer loneliness and death to have social interactions. This article focuses on the significance of media in the reconstruction of subjectivity, intensification of anti-immigration views, and the dark sides of modern war based on the interrelated theories of David Miller and Derek Gregory. Considering the issues of compulsory displacement and territoriality, Miller focuses on the ethical/political dimensions, while Gregory examines the causes of armed conflicts and geopolitical factors. By applying such an interdisciplinary approach, the researchers investigate Zubaida’s mental downfall, her failure in the reconstruction of subjectivity, and her inability to reconcile different self-images. This article examines her ceaseless effort to reverse the colonial power of media by adhering to her homeland’s memories, or watching her country’s news through TV’s representation, or ignoring spatial interactions, and lack of interest in self-renovation.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانش آموزان دبیرستان علامه حلی 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روا ن شناختی لوتانز (2007) (PCQ) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) (ERQ) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون سرمایه روان شناختی و تنظیم هیجانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). درنتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای افزایش سرمایه های روان شناختی و بهبود تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران و فرزندانشان در سال 1401-1400 بود. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و دردسترس بود که از این بین 382 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. اما در نهایت داده های 350 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988 DSI-SF,)، سیاهه ساختار شخصیت کاستا و نئومک کری (1985 NEO-FFI,) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978 DAS-26,) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت (05/0>P) و در مجموع 3/56 درصد از واریانس متغیر تمایزیافتگی فرزندان را تبیین می کنند (05/0>P). به طورکلی می توان بیان داشت که برای ارتقای تمایزیافتگی خود باید به نقش ساختار شخصیت والدین و نگرش های ناکارآمد آنان توجه ویژه داشت.
نقش میانجی مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۴۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. این پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران در سال 1403 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 251 نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری در دسترس از طریق مدارس انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP-32؛ بارخام و همکاران، 1996)، فرم کوتاه مقیاس نه گویه ای اختلال بازی اینترنتی (IGDS9-SF؛ پونتز و گریفث، 2015) و پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانر و همکاران، 2000) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری گویای این بود که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم اختلال بازی اینترنتی و مشکلات بین فردی بر اضطراب اجتماعی معنادار بود، همچنین اثر اختلال بازی اینترنتی بر مشکلات بین فردی معنادار بود (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج دلالت بر این داشت که اختلال بازی اینترنتی به صورت مستقیم و با میانجی گری مشکلات بین فردی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان تاثیر دارد.
پیشگیری از تخلفات شهری ؛ پیشنهاد الگوی اجرائی
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
192 - 221
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به مثابه مجتمع های زیستی بشر ساخته با کمبود منابع توأم با اشتیاق فراوان شهرنشینان برای بهره مندی از آن رو برو شده اند که همین امر موجب شیوع رفتارهایی در تعارض با آسایش شهروندان گردیده است. مقامات عمومی این رفتارها را غیر مجاز اعلام و به بهانه ی برخورداری از جنبه عمومی با اقدامات قهری آن ها را مورد مداخله قرار می دهند. این رفتارهای غیر مجاز شامل دو دسته جرائم و تخلفات می باشند که علیرغم تفاوت های اساسی در ماهیت، کارکرد و نحوه وقوع بصورت یکسان نرخ وقوع پرتکرار تخلفات شهری مؤید آن است که طراحی جرم محور سیاست های پیشگیرانه و استفاده از شیوه ها و روش های یکسان مورد مداخله قرار می گیرند، توفیقی در پیشگیری از وقوع آن ها نداشته است. همچنین توسعه مفاهیمی همانند جرم زدایی، قضازدایی و پرهیز از مجرم نامیدن شهروندان عموماً در حوزه جرم شهری کاربرد یافته و به تخلفات شهری تسری پیدا نکرده است. این در حالی است که تخلفات شهری ارتباط گسترده تری از جرائم شهری با زندگی روزمره شهروندان به ویژه فقرا و تهیدستان دارد و ضروری است تا از این مفاهیم برخوردار گردد، در فقدان مطالعات علمی، این تصور در مدیران بوجود آمده که راهکار، گسترش جرم انگاری و تبدیل تخلفات به جرائم و برخورداری از ضمانت اجراهای کیفری بیشتر می باشد. به نظر آنچه که ناکارآمدی سیاست ها را به دنبال داشته است بی توجهی به ویژگی های تخلفات شهری در تدوین الگوی مداخله برای پیشگیری از وقوع و تکرار آن ها است. پرسش اصلی این مقاله این است که دلائل عدم موفقیت راهکارهای پیشگیری از تخلفات شهری چه بوده و الگوی مناسب با این مفهوم چه وصفی دارد؟ این مقاله بر اساس روش توصیفی تشریحی و مبتنی بر تحلیل کتابخانه ای تدوین یافته و با پیشنهاد یک الگوی اجرایی و تشریح آن معتقد است کارآمدی سیاست های پیشگیرانه ی پیرامون تخلفات شهری نیازمند الگوی ویژه آن می باشد.
جستاری میان رشته ای درباره ی زمینه ها و لوازم اجرای قانون
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
316 - 347
حوزههای تخصصی:
موضوع «اجرای قانون» گرچه اساساً به «نظام حقوقی» و «معرفت حقوقی» مربوط است اما هم زمان به دلیل ارتباط با حوزه ی اجرا در علومی مانند اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی، روان شناسی، مدیریت و سیاست گذاری نیز مورد بحث و توجه قرار می گیرد. در مقاله ی حاضر مباحثی در باب برخی از مهمترین نکات مربوط به اجرای قانون از منظر میان رشته ای با تأکید بر علوم حقوق و اقتصاد، اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی حقوقی، و مدیریت ارائه شده است؛ علومی که خود برساخته ی مفاهیم و گزاره های میان رشته ای هستند. هدف پژوهش ارائه ی بینش هایی در مورد چالش ها و پیچیدگی های موجود در اجرای قوانین، بررسی نقش ذی نفعان مختلف در این فرایند و چگونگی تأثیر تعامل آن ها بر اثربخشی قوانین است. به این منظور موضوعات مورد بحث در مقاله ی پیش رو، جایگاه اجرای قانون در نظریه های نهادگرایی، کیفیت اجرای قانون در اندیشه های اقتصادی، الزامات اجرای قانون در اندیشه های حقوق و اقتصاد و الزامات اجرای قانون در اندیشه های جامعه شناسی حقوقی و مدیریت است. یکی از محورهای اصلی در ایده های پیش گفته، نقش باور تابعان در کیفیت اجرای قانون و گره زدن توفیق یا ناکامی قانون در اجرا به باورپذیری مفاد قانونی توسط شهروندان است. در تحلیل جامعه شناسانه، از این باورپذیری به عنوان «درونی شدن» یک قاعده حقوقی یاد می شود. این ایده که یکی از لوازم اجرایی شدن هر قانون، تطابق با هنجارهای فردی و اجتماعی و عدم مغایرت با باورهای تابعان است، می تواند از طریق آموزه های جامعه شناسی حقوقی نیز تبیین شود. در مجموع با رویکرد مطالعه میان رشته ای در خصوص زمینه ها و الزامات اجرای قانون از منظر میان رشته ای می توان نتیجه گرفت که بخشی مهم از این زمینه ها و لوازم به عواملی خارج از متن قانون و اجزای نظام حقوقی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی باز می گردد. ازاین رو بهره گیری از اندیشه ها و ملاحظات صاحب نظران اقتصادی، جامعه شناسی، مدیریتی، سیاست گذاری و ... می تواند به تدوین و تصویب قانون قابل اجرا کمک کند. تصویب و اجرای «قانون خوب»، منوط به مداخله و مشارکت بیشتر صاحب نظران به ویژه علوم اجتماعی در فرایند قانون گذاری، و البته پیش از آن، فراهم کردن زمینه مشارکت آ نها توسط قانون گذاران و سیاست گذاران در این فرایند است.
برآورد طول عمر اسکناس در ایران با روش برآورد مدل بقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۶۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۰)
774 - 799
حوزههای تخصصی:
آگاهی از طول عمر اسکناس برای مدیریت تولید، توزیع و ذخیره آن توسط ناشر مهم است. محاسبه طول عمر اسکناس از طریق ثبت شماره سریال آن در زمان انتشار و امحا هزینه عملیاتی بالایی دارد. با استفاده از داده های کلان و استنباط آماری می توان برآوردی از طول عمر قطع های مختلف اسکناس داشت. در این مقاله این موضوع در ایران با استفاده از روش های معکوس نرخ امحا، روش (1989) Feigeو برآورد مدل بقا بررسی می شود. به دلیل محدودیت های موجود در اطلاعات، مدل بقا تنها برای اسکناس های ۱۰ هزار تومانی پیاده سازی شده، در حالی که دیگر مدل ها برای قطع های مختلف اسکناس ها به کار گرفته می شوند. نتایج نشان می دهد که متوسط طول عمر اسکناس های ۱۰ هزار تومانی در سال های مختلف با استفاده از روش های معکوس نرخ امحا، روش Feige، و مدل بقا به ترتیب ۲۲.۶، ۲۱، و ۲۳.۴ سال است. همچنین، ما با استفاده از توزیع وایبول شواهدی برای این فرضیه ارائه می کنیم که احتمال از بین رفتن اسکناس ها با گذشت زمان و با نرخ افزایشی افزایش می یابد. بااین حال، ارزش های متوسط محاسبه شده نسبت به آمارهای گزارش شده در دیگر اقتصادها نظیر ایالات متحده یا ژاپن نسبتاً بالاست. طول عمر قطع های دیگر اسکناس متفاوت برآورد می شود، اما همچنان ارزش های محاسبه شده نسبتاً زیاد است. این نتایج می تواند شواهدی در حمایت از این فرضیه باشد که آستانه فرسودگی متفاوتی توسط بانک مرکزی در یک کشور توسعه یافته و یک کشور درحال توسعه انتخاب می شود.
پیامدهای رفاهی تحریم های نفتی ایران: کاربرد مدل تعادل عمومی قابل محاسبه ی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران طی سال های طولانی با تحریم های گوناگون روبه رو بوده است. بررسی شاخص های کلان اقتصادی نشان می دهد این تحریم ها اثرات منفی در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعیِ ایران داشته است. در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر تحریم ها بر رفاه خانوارها پرداخته ایم. برای این منظور در قالب سه سناریویِ کاهشِ ۶۰، ۶۵ و ۷۰ درصدی صادرات نفت، اثرات تحریم بر رفاهِ ایران بر مبنای شاخص تغییرات معادل و اجزاءِ آن با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه ی پویا بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد اعمال تحریم ها باعث کاهش رفاه بر مبنای شاخص EV در ایران شده و تداوم و تشدید تحریم ها میزان کاهش رفاه در ایران را افزایش داده است. همچنین اجزاء رفاهیِ «کارایی تخصیص»، «مواهب مالکیت سرمایه»، «رابطه پس انداز-سرمایه گذاری»، «تغییرات جمعیتی» و «رابطه مبادله» جزءهایی بوده اند که به دلیل تحریم ها به ترتیب بیشترین اثر را در کاهش رفاه تغییرات معادل EV در ایران داشته اند و اجزاء «تغییرات فناورانه» و «موقوفات غیر قابل انباشت» تحت تأثیر تحریم های اعمالی نه تنها باعث کاهش رفاه نگردیده اند بلکه آن را بهبود بخشیده اند. با توجه به نتایج به دست آمده توصیه های سیاستی از جمله؛ «تلاش برای کاستن از شدت تحریم ها و رفع کامل آن ها»، «کاهش هزینه های تولید»، «اتخاذ روش های غیرتورمی جبران کاستی های رفاهی خانوارها» و... برای افزایش رفاه در ایران پیشنهاد شده است.
بازنگری در عقد رهن و قرارداد وثیقه با نقد ماده ی 7 قانون تأمین مالی تولید و زیرساخت ها
حوزههای تخصصی:
یکی از عقود مهم و با سابقه ی فقهی پرکاربرد در حقوق، عقد رهن است. عقود مختلفی همچون: عقد رهن همواره با سایر عقود با توجه به شرایط صحت و لزوم، شباهت ها و تفاوت هایی دارند. قانون گذار با وضع ماده ی 7 قانون تأمین مالی تولید و زیرساخت ها مصوب 1402 عقد جدیدی را به نام عقد وثیقه وضع نمود که تعارضاتی با عقد رهن دارد. در این نوشتار سعی شده تا با تعریف مفاهیم هر دو عقد و تعیین مصادیق و رابطه آن ها بیان نظرات مختلف فقها، بازنگری در عقد رهن داشته و راه حلی در جهت برطرف کردن این اختلاف بیابیم. در نهایت این نتیجه حاصل شد که می توان معنای عرفی دو عنصر مهم عین بودن و شرط قبض را که ماهیت اصلی عقد رهن را تشکیل می دهند ملاک عمل قرار داد تا بتوان از بروز این اختلاف و تعارض جلوگیری کرد. در وهله دوم نیز نظریه دیگری تحت عنوان نظریه تخصیص تشریح شد که ضمن آن بیان شد که در صورت عدم پذیرش رهن عرفی بایستی در شرایطی که مختص عقد رهن است مانند عین بودن و شرط قبض، از عقد رهن استفاده شود و در سایر موارد همچون رهن منفعت از عقد وثیقه استفاده گردد.
The Role of Mathematical Self-Efficacy in the Relationship Between Mathematical Resilience and Academic Achievement in Mathematics Among Humanities Students
حوزههای تخصصی:
mathematical resilience and academic achievement in mathematics among students in the humanities. The study employed a descriptive correlational design. A total of 282 eleventh and twelfth-grade students in the humanities (138 girls and 144 boys) from Tehran were selected using convenience sampling. Participants completed the Asher and Pajares Mathematical Self-Efficacy Scale, the Kooken et al. Mathematical Resilience Scale, and their mathematics academic achievement was assessed based on the average of their previous final grades. Structural equation modeling was used for data analysis. The results revealed that mathematical resilience and mathematical self-efficacy have a direct impact on the academic achievement in mathematics among students in the humanities. Furthermore, data analysis results indicated a significant relationship between mathematical resilience and academic achievement in mathematics among students in the humanities, mediated by mathematical self-efficacy. Therefore, mathematical resilience and mathematical self-efficacy play crucial roles in the academic advancement of students in the humanities, and incorporating these components into mathematics education can be effective in enhancing the academic achievement in mathematics among students in the humanities.
ماهیت شناسی دیوان محاسبات کشور و اقتضائات حقوقی آن (نگاهی تحلیلی-انتقادی به نظرهای شورای نگهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
359 - 379
حوزههای تخصصی:
بر بنیاد اصول 54 و 55 قانون اساسی، دیوان محاسبات کشور زیر نظر مجلس شورای اسلامی، عهده دار نظارت مالی بر اجرای بودجه و تهیه گزارش تفریغ بودجه است. شورای نگهبان اما، وفق اصل 94 قانون اساسی و در راستای بررسی عدم مغایرت مصوبات مجلس با موازین اسلام و قانون اساسی، مواجهه ای با دو اصل مزبور داشته که در برخی موارد قابل انتقاد است. بررسی تحلیلی انتقادی نظرات این شورا که در پدیدار شدن قوانین نقشی کاملاً مؤثر دارد، می تواند به بازشناسی نهاد دیوان محاسبات در چهارچوب حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران منتهی گردد. از همین رو پرسش اصلی این پژوهش به چیستی ماهیت دیوان محاسبات در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، با تأمل در آراء شورای نگهبان اختصاص یافته است. یافته های پژوهش حاضر با اتکا به داده های کتابخانه ای و رویکردی تحلیلی انتقادی بیان گر آن است که دیوان محاسبات نهادی مستقل، صرفاً نظارتی و فاقد صبغه اجرایی است اما هماهنگی و هم گرایی آن با دیگر نهادهای نظارتی مربوطه، با حفظ استقلال، نباید مغایر با قانون اساسی تلقی شود. همچنین این نهاد علی رغم برخورداری از صلاحیت های قضایی، مرجعی غیرقضایی است و بنابراین تجدیدنظرپذیری تصمیمات آن نزد محاکم قضایی باید امکان پذیر باشد.
کاوشی در صلاحیت فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی (فراجا) در انتقال مالکیت وسایل نقلیه موتوری (با تاکید بر دادنامه 1863 دیوان عدالت اداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
381 - 401
حوزههای تخصصی:
تصویب ماده 29 قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی مصوب 1389، سرآغاز ایجاد اختلاف ده ساله درخصوص مرجع صلاحیت دار درصدور سند انتقال وسایل نقلیه موتوری، میان دو نهاد عمومی سازمان ثبت اسناد و املاک و فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران گردید. هیئت عمومی دیوان عدالت اداری در مورخه 24/12/99 با صدور دادنامه 1863 الزام به مراجعه به سازمان ثبت اسناد در انتقال وسایل نقلیه را منتفی دانست و این رأی رویکرد جدیدی در صلاحیت صدور و ثبت اسناد مالکیت توسط مرجعی غیر از سازمان ثبت اسناد به وجود آورد. این مقاله ضمن تبیین مستندات قانونی مطروحه از سوی طرفین در پرونده فوق الذکر، به تحلیل و ارزیابی این موضوع از منظر صلاحیت اداری مقامات فراجا در صدور اسناد مالکیت وسایل نقلیه موتوری می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر چند صدور سند انتقال مالکیت توسط فراجا موجب صرفه جویی در هزینه های نقل و انتقال و کاهش فرایندهای اداری است اما به جهت قواعد حقوق عمومی به ویژه اصل عدم صلاحیت، صلاحیت مراجع انتظامی و راهنمایی رانندگی صلاحیتی نظارتی است و فاقد صلاحیت در اعمال حقوقی معاملاتی و ثبت آن می باشند. از این رو دادنامه 1863 دیوان عدالت اداری مغایر با اصل حاکمیت قانون و خلاف مفاد قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی است.
جایگاه اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
589 - 620
حوزههای تخصصی:
قوانین و مقررات، جلوه مهمی از رویکردهای اساسی دولت نسبت به مسائل گوناگون بین المللی محسوب می شوند. به ویژه آنکه به فراخور موضوع، ممکن است قانون یا مقرره گذاری در یک کشور، جنبه بین المللی بیابد یا اساساً قانون یا مقرره به منظور تعیین راهبردهای اصلی دولت در مواجهه با موضوعات بین المللی وضع شود. در این مقاله، به منظور شناخت رویکرد جمهوری اسلامی ایران به اصل عدم مداخله، جایگاه این اصل در حقوق موضوعه ایران، بررسی می شود. اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه اصول ۱۵۲ و ۱۵۴ آن در ارتباط مستقیم با مفهوم «عدم مداخله» در حقوق بین الملل قرار دارند. عبارات به کاررفته در این اصول از جمله «نفی سلطه جویی و سلطه پذیری»، «خودداری کامل از دخالت در امور داخلی ملت های دیگر» و «حمایت از مبارزه حق طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران» نشان دهنده رویکرد فعالانه قانون اساسی نسبت به موضوع مداخله است؛ امری که اگرچه در مواردی با ابهاماتی همراه است، لکن ترسیم کننده رویکردی است که در عین مستقل بودن، همراستا با اصول و قواعد حقوق بین الملل است. حقوق موضوعه ایران در وضع قوانین عادی مرتبط با موضوع اصل عدم مداخله، رویکرد شفافی نداشته و در بیشتر موارد، قانونگذاری در این زمینه جنبه واکنشی داشته است.
حفاظت از حقوق کودک در فضای سایبر از منظر نظام ملل متحد و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
697 - 718
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون فناوری های ارتباطی و نفوذ آن به لایه های مختلف زندگی بشر، علی رغم ایجاد فرصت ها و تسهیلات فراوان، تهدیداتی را نیز در پی داشته است. آسیب پذیری کودکان در مقایسه با سایر گروه های جامعه، لزوم تدوین سازوکارهای ویژه برای حفاظت از حقوق آنان در فضای سایبر را به مقوله ای اجتناب ناپذیر مبدل می سازد. با دقت نظر در اسناد ملل متحد، این مطلب مستفاد می شود که از یک سو، عمده آنها در زمره اسناد الزام آور محسوب نمی شوند و از سوی دیگر، سازوکارهای حمایتی مندرج در اسناد مزبور از بازدارندگی کافی برخوردار نیست. در سطح داخلی نیز، تلاش نهادهای سیاستگذار اغلب به مصوباتی منجر شده است که به صورت بسیار کلی به موضوع پرداخته و از احصای مصادیق نقض حقوق کودکان در فضای سایبر و ارائه راهکارهای قانونی برای مقابله با آنها خودداری کرده اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که لوازم قانونگذاری مطلوب در این موضوع چیست؟ این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی به این نتیجه نائل می شود که راهکار پیشنهادی برای حل این چالش، ایجاد چارچوب قانونی واحد است که عوامل تهدیدکننده امنیت کودک در فضای سایبر را احصا کرده و راهکارهای مناسب و کارامدی را متناسب با نوع آن آسیب، برای مقابله با آنها پیش بینی کند.
واکاوی چالش های اداری استفاده از شرکت های دانش بنیان در طرح کاداستر جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
13 - 36
حوزههای تخصصی:
در راستای حمایت از حقوق مالکیت، نیاز است که ضمن حدنگاری مساحت کل کشور، اسناد را براساس آن صادر نمود. در کشور ما اجرای حدنگاری جامع به صورت کامل با موفقیت همراه نبوده است. اخیراً شرکت های دانش بنیان اعلام داشته که با فناوری مخابراتی قادر به اجرای کامل طرح مذکور در مدت زمانی کوتاه و هزینه نسبتاً اندک می باشند و توانایی آن ها توسط سازمان ملی نقشه برداری به تائید رسیده است. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده و هدف آن است که چالش های اداری استفاده از شرکت های دانش بنیان در مسیر مذکور موردبررسی قرار گیرد. چنین نتیجه شد که عدم تبعیت سازمان های نظامی و امنیتی از مصوبات هیئت دولت و اختلاف در طبقه بندی اطلاعات جغرافیایی اماکن نظامی، اختلاف در مرجع صدور مجوز نصب «بی.تی.اس» در انفال و تأکید قوه قضائیه بر حاکمیتی بودن حدنگاری؛ ازجمله چالش های اداری این حوزه می باشد. جهت رفع این موارد بدون نیاز به تغییر قوانین موضوعه، می توان ضمن تفسیر این قوانین توسط مجلس شورای اسلامی و تهیه آئین نامه اجرائی واگذاری کاداستر به بخش خصوصی که ضمن هماهنگی بین سران سه قوه و با مشورت با مقام معظم رهبری ممکن می باشد، نسبت به ورود شرکت های دانش بنیان به این عرصه اقدام شود.
راهکارهای رفع چالش های اداری حضور شرکت های دانش بنیان در برنامه های موشک های بالستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
253 - 274
حوزههای تخصصی:
باهدف استقلال در مسائل استراتژیک کشور، نیاز است که حضور شرکت های دانش بنیان در نظام اقتصادی کشور تسهیل گردد. بااین حال در مسائل نظامی به خصوص طرح های موشکی، محدودیت های خاصی وجود دارد. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و درصدد بررسی چالش های اداری حضور شرکت های دانش بنیان در طرح های مذکور می باشد. تولی اصلی طرح های موشکی، وزارت دفاع می باشد که درنهایت محصولات را به نیروهای مسلح تحویل می دهد. اما این اختیار کاملاً به سپاه پاسداران تفویض شده و تعارض مقررات داخلی این سازمان با مقررات اداری قوه مجریه در خصوص صدور مجوز فعالیت شرکت های دانش بنیان، در حیطه صدور مجوز، استعلامات امنیتی، نحوه حمایت، اساسنامه نمونه و اعطای سند مالکیت معنوی، موجب ایجاد محدودیت های شدید اجرائی بر شرکت های مذکور گردیده که درنهایت تعداد کمتری از شرکت های فعال این حوزه قادر به دست یابی به اهداف علمی خود می باشند. پیشنهادشده که دولت مسئول پیگیری موضوع از مقام معظم رهبری بوده و ضمن هماهنگی با سپاه پاسداران و سپس طرح در جلسه سران سه قوه، آئین نامه مشخصی در خصوص فعالیت شرکت های دانش بنیان در حیطه موشکی تدوین شده که جریان استعلامات، تولی، صدور مجوز، سند مالکیت و نحوه حمایت از آنان به روشنی مشخص گردد و درعین حال تمامی ارگان های کشور ملزم به تبعیت از این منبع حقوق اداری گردند.