مطالب
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
قانون آیین دادرسی کیفری ایران (1392) در ماده 306 نوعی دادرسی اختصاری / مستقیم را برای جرایم جنسی تجویز نموده است که ریشه آن به موضوعی در شرع با عنوان «بزه پوشی» برمی گردد. با بررسی فلسفه بزه پوشی ملاحظه می گردد که مفهوم موردنظر شارع با بیشتر پرونده های مرتبط با رابطه نامشروع خروج موضوعی دارد. شرع درصورتی متهمِ عمل شنیع را بدواً به بزه پوشی و عدم اقرار توصیه می کند که او داوطلبانه و بدون داشتن شاکی قصد اقرار داشته باشد، حال آنکه در عمل پرونده هایی که بدون شکایت شاکی و تعقیب دادستان مطرح می شوند، محدود و بسیار اندکند. تجویز دادرسی مستقیم در جرم های جنسی، چالش های پیش بینی نشده ای فراروی کنشگران عدالت کیفری قرار داده که به اختلاف صلاحیت های مکرر میان مراجع قضایی، دلسردی بزه دیدگان، تشدید حس بزه دیدگی، عدم تعقیب منسجم متهمان و اطاله دادرسی دامن می زند. راهکار مناسب برای حل چالش ها، آن است که در فرضی که جرم های جنسی همراه با سایر جرایم مطرح گردند، به تمام اتهام ها مطابق روال منطقی در دادسرا و دادگاه (بدون تفکیک) رسیدگی شود. تحلیل داده های آماری که از رهگذر ارزیابی پیمایش و پرسش نامه های میدانی میان هفتاد قاضی صورت گرفته و در قالب جدول ها و نمودارها نشان داده شده، متضمن ایرادهای پُرشمار اختصارگرایی در جرایم جنسی و تجویز راهکار متعارف رسیدگی است.
بررسی سیطره جنسیت بر زندگی اجتماعی تبدیل خواهان جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبدیل خواهی جنسی اختلالی در هویت جنسی به شمار می آید. تبدیل خواهان جنسی خود را به گروه جنس مخالف متعلق می دانند، از وضعیت جنسی-بدنی خود راضی نیستند و می کوشند با استفاده از هورمون ها و عمل های جراحی، خود را به وضعیت دلخواه نزدیک کنند. هدف این مقاله «بررسی ابعاد سیطره جنسیت بر زندگی تبدیل خواهان جنسی» است. برای این منظور، با دوازده نفر از این افراد (شش نفر زن به مرد و شش نفر مرد به زن) مصاحبه عمیق ساختاریافته صورت گرفت و نتایج با نظریه زمینه ای با استفاده از جداول کدگذاری داده ها تحلیل شد. یافته های این پژوهش شامل سه تم اصلی و چهل ویک تم فرعی است. عبارت های معنایی تم های اصلی به دست آمده شامل واکنش خانواده در برابر تبدیل خواهی جنسی، نمود بیرونی تبدیل خواهی در آینه کنش متقابل اجتماعی و تجربه «داغ ننگ» به دلیل تبدیل خواهی جنسی است. مقایسه نتایج دو گروه از تبدیل خواهان، بیان کننده سیطره جنسیت بر هر دو گروه از آنان به شکلی متفاوت است؛ تبدیل خواهان MtF فشار اجتماعی بیشتری از FtM دارند: دخترسرشتان با طرد اجتماعی و بایکوت مالی بیشتری مواجهند؛ زیرا پذیرش «مردی که می خواهد زن شود» به مراتب دشوارتر است از پذیرش «زنی که می خواهد مرد شود». بدین ترتیب شرم آور تلقی شدن رفتارهای یک تبدیل خواه در میان دخترسرشتان بیشتر گزارش شده است؛ زیرا دربردارنده از دست رفتن «مردانگی مورد افتخار» است که می توان آن ها را نوعی بازتولید گفتمان «مردسالاری» تلقی کرد.
نقد و بررسی نکاح مشروط (شرط عدم روابط جنسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقد نکاح همانند سایر عقود معاوضی از قابلیت پذیرش هر گونه شرط جایز برخوردار است، با این تفاوت که نکاح از عقود خاص به شمار می آید و برخی از آثار مترتب بر آن را باید تعبداً همان گونه که هست پذیرا شد. از جمله شروط متصور در ضمن عقد نکاح، شرط عدم رابطه جنسی است. برخی از محققان محترم در نوشتارهای خود جواز چنین شرطی را با عنوان تمکین حق است نه حکم، مطرح کرده اند. آنان برای اثبات سخن خود به دلایلی نیز تمسک جسته اند. نگارندگان مقاله حاضر با نقد دیدگاه مذکور بر این عقیده اند که چنین شرطی در زندگی زناشویی از جمله صور شروط مغایر با مقتضای عقد نکاح است و از مصادیق تحریم مباح و سلب حق به شمار می آید.
تجربه والدین از کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی تجربه والدین از دوران کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، با 10 نفر از والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی ارجاع شده به انستیتو روانپزشکی تهران، در سال 1391، مصاحبه عمیق ساختارنیافته انجام شد. مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده کردن و تایپ، با روش تحلیل محتوای استقرایی کدگذاری شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده در چهار طبقه اصلی، با عناوین «شباهت به جنس مخالف/ تفاوت با هم جنسان»، «مشکلات مدرسه»، «نحوه برخورد با واقعیت وجود مشکل هویت جنسی» و «احساسات والدین» قرار گرفتند. والدین، واقعیت وجود مشکل هویت جنسی را در دوران کودکی فرزندشان به شیوه های مختلف تجربه کرده بودند، اما برخورد با واقعیت دیده شده را به شیوه های مختلف و با توجیهات گوناگون، به گذر زمان سپرده و از راه حل هایی مانند به تعویق انداختن، جدی نگرفتن، توجه نکردن و وعده دادن، کمک گرفته بودند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر اولین مطالعه در کشور ما است که در آن صدای والدین مبتلایان به اختلال هویت جنسی شنیده شده است. با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر، لزوم طرح ریزی برنامه هایی چندبُعدی احساس می شود که در آنها از یک سو، به آموزش عموم مردم (از جمله والدین) و آموزش تخصصی اهل حرفه، جهت آشنایی با اختلال هویت جنسی پرداخته و از سوی دیگر، به مشارکت والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی در فرایند تشخیص و درمان توجه شده باشد.
تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی در اسلام، با روش توصیفی – تحلیلی است.
از دیدگاه اسلام، انسان غریزة صرف و حیوانی کامجو نیست تا همه چیز او را به کامجوئی از غریزة جنسی و آزادی در ارضاء آن فروبکاهیم، بلکه انسان در کنار غریزه جنسی که وجه مشترک انسان و حیوان است، از فطرت نیز برخوردار است.
بنابراین، در انسان شناسی اسلامی، انسان دارای سه روح نباتی، حیوانی و فطری است.
بر این اساس، مبانی انسان شناختی مؤثر در اخلاق جنسی عبارتند از: غریزة جنسی، فطرت الهی، کرامت، اندیشه ورزی، اصالت روح، قابلیت تکامل نفس، اختیار و انتخاب آگاهانه، حب ذات، چند ساحتی بودن انسان، هویت جمعی و ضعف.
به این ترتیب، اخلاق جنسی نیز ریشه در روح فطری و انسانی انسان دارد و به تبع همین فطرت است که ما می توانیم از اصول و ارزش های اخلاقی همچون سرکوب نکردن غریزة جنسی، اعتدال، شکوفایی فطرت الهی، حفظ کرامت ذاتی انسان، حفظ کرامت انسانی زنان، عمل به فرامین الهی، مصونیت اخلاقی، کسب بینش صحیح، رعایت اعتدال، تکامل روحی و روانی، اصالت روابط عاطفی، ارتقاء معنویت، رفتار جنسی مسئولانه، تدرج و تمکن، ازدواج آزادانه و آگاهانه، دگر خواهی، محبت، رشد متوازن و متعادل، تحکیم هویت جمعی، کنترل رفتار جنسی، به رسمیت شناختن هویت فردی، تخفیف حکم، مدارا و مسامحت صحبت کنیم.
پایایی و روایی مقیاس خودکارآمدی جنسی- کنش وری نعوظی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : این بررسی با هدف ارزیابی پایایی و روایی ماده های مقیاس خودکارآمدی جنسی- کنش وری نعوظی در میان دانشجویان انجام شد. روش : 115 دانشجوی مرد متأهل ساکن در خوابگاه های متأهلی و داوطلبان غیرخوابگاهی متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران که به روش دردسترس نمونه گیری شده بودند، به مقیاس خودکارآمدی جنسی-کنش وری نعوظی پاسخ دادند. یافته ها : ضریب آلفای کرونباخ این مقیاس 95/0 و در پنج عامل به دست آمده از 82/0 تا 91/0 محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی به روش چرخش واریماکس و با مقادیر ویژه بیشتر از یک، پنج عامل (رابطه جنسی لذت بخش و بدون دلهره، حفظ نعوظ در طی ارتباط جنسی، اطمینان از رویارویی جنسی، رسیدن به اوج لذت جنسی و میل جنسی دوباره) را شناسایی نمود، که روی هم 04/74% واریانس ماده ها را تبیین می کرد. هم چنین بین نمره کل و پنج عامل استخراج شده همبستگی معنادار به دست آمد. افزون برآن در20 نفر از مردان خودکارآمدی جنسی بالا و در 17 نفر خودکارآمدی جنسی پایین دیده شد. نتیجه گیری : روانشناسان بالینی و مشاوران خانواده، با تأکید بر درمان خودکارآمدی جنسی-کنش وری نعوظی مردان، می توانند از این مقیاس برای شناسایی مراجعان مرد با مشکلات نعوظی، در فعالیت های آموزشی و درمانی در محیط های بالینی و مراکز مشاوره بهره گیرند.
رویکرد عوام گرایی کیفری به جرائم جنسی (مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوام گرایی کیفری در دهه های اخیر سیاست کیفری بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. در نتیجه حاکمیت رویکرد عوام گرایی کیفری، سیاستگذارن کیفری تلاش می کنند طرح هایی را تدوین و اجرا کنند که مورد پسند عامه مردم است، بدون این که این تدابیر با یافته های علمی سازگاری داشته باشند. رسانه ای شدن جرم، افزایش ترس و ناامنی، ناامیدی نسبت به الگوهای اصلاح و درمان، و تشدید رقابت های انتخاباتی، مهم ترین بسترهای ظهور عوام گرایی کیفری هستند. جلوه های این رویکرد به صورت ارائه تصویری خطرناک از مجرمان جنسی در رسانه ها، گرایش به سزاگرایی، قانونگذاری کیفری مبتنی بر وقایع مجرمانه و نادیده گرفتن اصول بنیادین حقوق کیفری متجلی شده است. این مقاله بر آن است تا ضمن تشریح چارچوب مفهومی عوام گرایی کیفری، بسترهای ظهور و جلوه های این رویکرد را در حوزه جرائم جنسی مورد بررسی قرار دهد.
جرم انگاری خشونت جنسی در حقوق بین الملل کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت جنسی به ویژه علیه صدها هزار زن وکودک در تمامی نقاط دنیا واقعیتی تلخ می باشد. خشونت جنسی در طول تاریخ اغلب به عنوان تاکتیکی جنگی برای تخریب غرور و شرافت ملی به کار می رود که نه تنها فرد قربانی بلکه کل جامعه وی را تحت تاثیر قرار داده و موجبات تخریب فرهنگ و هویت وی را فراهم می آورد. خشونت جنسی که اصطلاحی وسیع تر از تجاوز به عنف است مصادیق گوناگونی را تحت پوشش قرار می دهد و در طول تاریخ چه در عهدنامه های بین المللی مربوط به مخاصمات مسلحانه و چه در میان آراء صادره از محاکم بین المللی کیفری به ویژه دادگاههای کیفری یوگسلاوی سابق و روآندا طی فرآیندی به عنوان جنایت بین المللی قلمداد شده است که دارای عناوین مجرمانه متعددی می باشد. مقاله حاضر به بررسی جرم انگاری خشونت جنسی در حقوق بین الملل کیفری خواهد پرداخت.
بررسی مدل ساختاری اختلال واژینیسموس بر اساس متغیرهای سازگاری زناشویی، خود ابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی و سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانه های اختلال واژینیسموس را پیش بینی می کرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبک های تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۶۶-۲۰۵۳
زمینه: یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد جنسی زنان، تصورات و احساسات آن ها نسبت به ارتباط جنسی و شناخت جنبه های جنسی خویشتن و در یک تعریف کلی خودپنداره جنسی است. از طرفی باورها و شناخت های منفی، عامل مهمی در اختلالات جنسی بوده و درمان شناختی - رفتاری و استفاده از روش بازسازی شناختی برای درمان اختلالات جنسی می تواند کمک کننده باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به مراکز زنان، زایمان و مشاوره شهرستان بابل در سال 1394 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل و همکاران (1993) پاسخ دادند (پیش آزمون). سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله شناختی - رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین دو گروه در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی، اعتماد به خود جنسی و افسردگی جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01 >P). درحالی که در نمره میل و انگیزه جنسی بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05 <P). به این معنی که نمرات افراد در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود جنسی، ارتقا و در افسردگی جنسی کاهش یافته است. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری بر رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل تأثیر داشته است و ازاین رو متخصصان می توانند از این مداخله برای افزایش خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود و کاهش افسردگی جنسی در زنان استفاده کنند.
بهره وری جنسی از زوجه نابالغ از منظر فقه امامیّه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
161 - 197
یکی از احکام چالش بر انگیزِ مرتبط با نظام حقوق زنان در اسلام، حکم جواز استمتاع از زوجه نابالغ است. بر اساس این حکم، هرگونه بهره وری جنسی غیرِ مباشرت خاص به نحو دخول از زوجه نابالغ جایز است. جستار حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، در پی بازخوانی این حکم است. برای این منظور پس از تبیین ادله باورمندان به جواز استمتاعات مورد نظر از زوجه نابالغ، به نقد و بررسی هر یک از آن ها پرداخته و سپس دیدگاه برگزیده را در دو فراز علل جواز تغییر احکام و مؤلفه های اثربخش بر تغییر حکم استمتاع از صغیره پی می گیرد. در فراز اول، ثابت گردید که دو علتِ اولی بودن حکم و تغییر شرایط می توانند دست مایه تغییر احکام قرار گیرند. در فراز پسین، پنج عامل ذیل در مسئله استمتاع از صغیره را، سبب تغییر حکم اولی آن برمی شمارد: قبح عقلایی، غیرعرفی بودن؛ مخالفت با مصلحت کودک، زیان آور بودن و مخالفت با اخلاق. بر اساس توضیحات مندرج ذیل هریک از این مؤلفه ها، هرگونه بهره وری جنسی از صغیره در عصر حاضر ناروا خواهد بود.
اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر دانش، نگرش و عملکرد والدین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
248 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه ازمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل والدین دارای فرزندان 6-12ساله بود. که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند.به این صورت که از میان مدارس مقطع ابتدایی دو مدرسه به صورت دردسترس انتخاب شدند و از میان والدین دانش آموزان این مدارس، 80 نفر(49نفر گروه آزمایش و 31 نفر گروه گواه)به تصادف انتخاب شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزش تربیت جنسی را در 1 جلسه به مدت 4 ساعتدریافت کردند درحالی که به گروه کنترل این آموزش ارایه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه دانش، نگرش و عملکرد در مورد پیشگیری از سو استفاده جنسی بود. اطلاعات جمع اوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه بین آزمودنی ها و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکررمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد که گروه ازمایش و کنترل در دو مورد دانش و نگرش والدین نسبت به تربیت جنسی و سو استفاده جنسی از کودکان تفاوت معناداری داشتند.نتایج حاکی از آن بود که برنامه آموزش تربیت جنسی سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جنسی والدین شده است. با توجه به اهمیت موضوع تربیت جنسی و نیاز خانواده ها به این امر، پیشنهاد میشود که متخصصان با اجرای برنامه آموزش تربیت جنسی دانش،نگرش و عملکرد والدین در زمینه تربیت جنسی را ارتقا بخشند تا بتوان کودکانی سالم تر برای جامعه ی آینده تربیت کرد.
چالش های آینده تربیت جنسی در داستان های ترجمه ای
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت ویژه آینده تربیت جنسی کودک و نوجوان و هم چنین تأثیرپذیری قابل توجه مخاطب از کتاب های داستان، آسیب شناسی تربیت جنسی کتاب های داستان ترجمه ای طنز، مدنظر قرار گرفت. پژوهش حاضر، با رویکرد آینده پژوهی هنجاری و به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع هدایت شده انجام گرفت. جامعه آماری نیز، کتاب های داستان ترجمه شده توسط انتشارات هوپا مشخص گردید و هفت جلد از مجموعه داستان های «قصه های با پدر و مادر و تام گیتس» که در سال 1398 به چاپ رسیده اند، به صورت هدف مند انتخاب شدند. معیار توصیف در تحلیل کتاب های منتخب، براساس مؤلفه های تربیت جنسی استخراج شده در گزارش سعیدی رضوانی (1396) با عنوان «تدوین راهنمای برنامه درسی تربیت جنسی دوره ابتدایی» درنظر گرفته شد. واحد زمینه، پاراگراف و واحد ثبت نیز، مضمون هر پاراگراف (متن ها یا تصاویر نشان دهنده آسیب در یکی از زیرمؤلفه های تربیت جنسی) لحاظ گردید. درمجموع 1997 صفحه مورد بررسی قرار گرفت و از تجزیه وتحلیل داده ها، 25 زیرطبقه کشف گردید که در چهار طبقه با عناوین «والدین بی ارزش»، «هبوط بزرگترها»، «هنجارشکنی جنسی» و «روحیه اباحی گری» طبقه بندی شد. یافته ها حاکی از آن است که مخاطبان کودک و نوجوان، با مطالعه این کتاب های داستان، آموزه هایی در خلاف جهت تربیت جنسی اسلامی فرامی گیرند و این آموزه ها، چالش های متعددی را در آینده آن ها به همراه خواهد داشت. درصورت عدم آیند ه نگر ی و ادامه روند فعلی، انتظار می رود آینده رفتارِ جنسی نسل آینده ساز، بیش از پیش به مخاطره افتد.
رابطه طرحواره های جنسیتی با سلامت جنسی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه طرحواره های جنسیتی و سلامت جنسی در زنان یائسه انجام شد. به این منظور، 307 نفر از زنان متاهل ساکن تهران که به سن یائسگی رسیده بودند وارد مطالعه شدند. میانگین سنی افراد شرکت کننده در پژوهش 58/55 (32/7= SD) بود. جهت اجرای پژوهش از پرسشنامه طرحواره های جنسیتی بم، چک لیست علائم یائسگی و مقیاس عملکرد جنسی زنان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده این بود که بین طرحواره های جنسیتی افراد و میزان سلامت جنسی رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده طرحواره مردانگی و طرحواره خنثی با سلامت جنسی رابطه مثبت و معناداری دارد ، به این معنا که با افزایش طرحواره مردانگی و طرحواره خنثی، سلامت جنسی نیز افزایش می یابد. رابطه طرحواره زنانگی با سلامت جنسی منفی و معنادار است، یعنی با افزایش طرحواره زنانگی سلامت جنسی کاهش می یابد.
رابطه رضایت جنسی، سلامت عمومی و رضایت زناشویی در زوجین
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه رضایت جنسی با سلامت عمومی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی چند متغیری بود که 50 زوج به روش نمونه گیری در دسترس از میان تمام زوجین ساکن شهرستان یزد در سال 1387 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1989) و پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (سال1979) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها نشان دادند همبستگی بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی مثبت است، اما این دو متغیر با سلامت عمومی رابطه ندارند. همچنین تفاوت زنان و مردان (زن و شوهرها) از لحاظ این متغیرها معنادار نبود. رابطه میزان تحصیلات با رضایت جنسی معنادار بود، ولی با رضایت زناشویی و سلامت عمومی معنادار نبود. رابطه مدت زمان ازدواج با رضایت زناشویی و سلامت عمومی زوجین معنادار نبود، اما با رضایت جنسی رابطه معنادار و معکوس داشت، به طوری که افراد با مدت زمان ازدواج کمتر، رضایت جنسی بالاتری را گزارش کردند.
نتیجه گیری: چون همبستگی بین مدت زمان ازدواج و رضایت از روابط جنسی منفی است، ممکن است بالارفتن سن آزمودنی ها باعث کاهش توانایی و میل آن ها به روابط جنسی شود. علاوه بر آن از بین رفتن تازگی طرفین برای یکدیگر نیز می تواند یک عامل مهم و تاثیرگذار در این زمینه باشد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری در بهبود نشانه های اختلال ارگاسم زنان و افزایش دانش و صمیمیت جنسی در زنان مبتلا به اختلال جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج، رابطه جنسی و عشق در ترازوی اخلاق شناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
طرح و برنامه فلسفه نقدی کانت در اخلاق شناسی پی ریزی و پی جوییِ اصول پیشین و ماقبلِ تجربیِ (یا به تعبیر او، مابعدالطّبیعه) اخلاق است. با این هدف در بنیادگذاری مابعدالطّبیعه اخلاق ارزش اخلاقی را به نحو مطلق فقط شایسته اراده نیک می داند؛ اراده ای که با قانون اخلاقی مطلق عقلی و محض متعیّن شده باشد و انگیزه عمل به آن ادای وظیفه باشد و نه امر دیگری ازجمله احساس دلسوزی و میل به تحقّق نتیجه و اطاعت از اوامر الاهی. کانت برای قانون اخلاقی فرمول های گوناگونی را تقریر می کند (قانون کلّی، قانون کلّی طبیعت، انسانیّت، خود آیینی و ملکوتِ غایات). در آثارِ بعد از نقد دوم، کانت این بخشِ انتزاعی را تکمیل و به مسائل انضمامی مرتبط می کند. یکی از مسائلی که کانت به آن می پردازد، رفتار، روابط و میل جنسی است که برآوردن آن را فقط و فقط در قالب ازدواج قانونی مجاز می داند. او ازدواج را نه بر پایه دوستی و نه بر مبنای عشق، بلکه متّکی بر میل جنسی و قراردادی بین مرد و زن برای تبادل اندام های جنسی می داند. این تصویر از ازدواج و رابطه جنسی́ مسائل گوناگونی را در فضای اخلاق شناسی کانت مطرح می کند؛ ازجمله اینکه مخالفت کانت با شئ شدگی در تعامل بین آدمیان چگونه در برآوردن میل جنسی با ازدواج جمع می شود؟ آیا کانت فرمول انسانیّت خود را در این مورد استثنا می کند یا به نحوی در قالب همان فرمول́ ازدواج را توجیه می کند؟ امتناع مالکیّت آدمی بر بدن خود چگونه با ازدواج که واگذاری این مالکیّت است، جمع می شود؟ مفسّران کانت به این پرسش ها با نکاتی که در این مقاله به آن می پردازم، پاسخ می دهند. کانت هم داستان با نظریّه پردازان قانون طبیعی در اخلاق شناسی (همچون توماس آکوئینی) معتقد است که رابطه جنسیِ شخص متأهّل آشکارا فاقد هرگونه فضیلتی است، مگر اینکه با انگیزه تولیدِمثل انجام شود. مخالفت کانت با برخی روابط جنسی و/یا رفتارهای جنسی (همچون خود ارضایی، رابطه جنسی با حیوانات و هم جنسان) را در همین زمینه می توان فهم کرد. درنهایت، در این مقاله از جایگاه عشق در اخلاق شناسی کانت بحث می شود و این پرسش طرح می شود که آیا ما وظیفه ای در باب عشق ورزیدن به دیگران داریم؟
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تمایل به ارتباط جنسی در زنان، سبب بروز آسیب های روان شناختی و هیجانی متعدد در این افراد و کاهش رضایت زناشویی و افزایش فرسودگی زناشویی می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی_رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان با کم میلی جنسی شهر تهران در سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 24 زن دارای کم میلی جنسی با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه-های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 12 زن). زنان حاضر در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه طی دوماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی_رفتاری قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه تمایل جنسی (هالبرت، 1992) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی_رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان تأثیر معنادار دارد (p <0/001). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش کم میلی جنسی در زنان شود.
سنتزپژوهی عناصر برنامه درسی تربیت جنسی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
تربیت جنسی یکی از پیچیده و حساس ترین ساحتهای تعلیم و تربیت است که همواره به دلیل وجود پاره ای از ابهامها و سوء تفاهمهای نظری و فکری با موانع زیادی در عرصه عمل مواجه بوده است و همین امر، زمینه ساز ایجاد و بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و انحرافهای رفتاری در میان نسل جوان شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی تربیت جنسی در دوره آموزش عمومی انجام شده است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سالهای 1399-1380 در داخل و سالهای 2020-1990 در خارج از کشور با موضوعات تربیت جنسی، سلامت جنسی، عناصر برنامه درسی تربیت جنسی و آموزش جنسی به عنوان جامعه اطلاع رسان جستجو شده و پس از مطالعات لازم، 66 پژوهش بر اساس ملاکهای خروج برای نمونه انتخاب شده و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات موردنیاز، از فرم کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است. همچنین برای تحلیل داده ها نرم افزار NVivo-8 به کار رفته است. بر اساس یافته ها، اهداف تربیت جنسی شامل تدارک دانش، مهارت و نگرش لازم برای هدایت صحیح امور جنسی در فرد و زندگی اجتماعی است. محتوا در هر دوره منطبق بر اهداف بوده است و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش مشاور را دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده است و فعالیتها باید در قالب گروههای کوچک انجام پذیرند و انواع روشهای ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
سیاست جنائی پیشگیرانه ناظر بر جرائم جنسی در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین مبین اسلام براساس توجّهى که به نیازهاى فطرى انسان دارد، براى اشباع صحیح آنها مقرّرات مناسبى وضع کرده و راه هاى اصولى در این زمینه را نشان داده است. ازدواج از نظر اسلام، تنها راه تعدیل غریزه جنسى است که استفاده صحیح از آن تکامل انسان را در پى دارد. رفتارهای جنسی خارج از چهارچوب ازدواج که از منظر قانونگذار ممنوع می باشند تحت عنوان «جرائم جنسی» مطرح می شوند. سیاست جنائی دین مبین اسلام در مورد غریزه جنسی، سیاستی معتدلانه و واقع بینانه است. دین اسلام ضمن پذیرش غریزه جنسی به عنوان امری مهم و حیاتی در زندگی انسان ها، در مقابل جرائمی که در این حوزه اتفاق می افتد، تدابیر کیفری و تدابیر غیر کیفری (پیشیگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی) را به عنوان راهکار های پیشگیرانه مطرح کرده است. دین اسلام می کوشد با تقویت روح و روان افراد، یک نیروی کنترل درونی در افراد ایجاد نماید که انسان را از انحرافات غریزه جنسی دور می کند. در مرحله بعدی برای کاستن از جاذبه های آماج و سخت کردن فرصت های ارت کاب ج رم در جرائم جنسی، مقرّراتی را وضع و در مرحله آخر، چ نان چه برنامه های تدبیر شده در مراحل گوناگون برای بازداشتن فرد از بزهکاری مفیدواقع نشد، مجازات را مطرح می کند.بر اساس یافته های این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است داشتن عفّت، خویشتن داری، داشتن حجاب، حیاء، اصل خدامحوری، اصل تعبّد مداری، تقویت ایمان، اصل آخرت گرایی، اصل اخلاق مداری، اصل اعتدال گرایی، اصل خوف و رجاء، تقوا، آموزش– حمایت، پرهیز از اختلاط با نامحرم، کاهش روابط با نامحرم، پرهیز از تبرّج و خودنمایی، خودداری از عشوه گری، ناز و کرشمه کردن برای نامحرم، کنترل نگاه، ممنوعیّت لمس، تشویق به ازدواج و نقش خانواده و شهروندان در تربیت انسان ها از جمله سیاست های غیر کیفری (پیشگیری اجتماعی) فقه اسلامی در برابر جرائم جنسی می باشند.