مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شناختی- رفتاری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: استرس یکی از عوامل خطر بیماری های قلبی است و همچنین باعث کاهش سلامت عمومی در بیماران قلبی می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومی بیماران قلبی بود.
مواد و روش ها: تعداد 26 بیمار قلبی به شیوه نمونه گیری در دسترس از واحد بازتوانی مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان انتخاب شده، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و شاهد (13 نفر) قرار گرفتند. مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 8 جلسه هفتگی بر گروه آزمایش انجام شد. پرسش نامه 12 سؤالی سلامت عمومی (GHQ-12) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط اعضای دو گروه تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره پس آزمون سلامت عمومی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری داشته است (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس میتواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای بیماران قلبی به کار رود.
اثربخشی گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر میزان ابراز وجود دانش آموزان پسر دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد گشتالت درمانی و درمان شناختی – رفتاری بر میزان ابراز وجود در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان شهریار بوده است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از میان مدارس پسرانه دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1390 از طریق نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی 30 نفر که نمره پایینی در این آزمون گرفتند، به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گشتالت درمانی به مدت 8 جلسه در مورد گروه اول اجرا شد و سپس در مورد گروه دوم 8 جلسه درمان شناختی- رفتاری اجرا گردید. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی LSD نشان داد که بین گروه کنترل و گشتالت درمانی و نیز بین گروه درمان شناختی- رفتاری و کنترل تفاوت معنادار است.(01/0 p≤ )، اما تفاوت بین گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری معنادار نیست. یافته ها نشان داد که گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری میزان ابراز وجود را افزایش می دهد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری گروهی، بر افزایش رضامندی زناشویی زنان دارای تعارض زناشویی (با مقیاس اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در اسلام آنچه موجب تحکیم پایه های علایق خانوادگی است، مطلوب و آنچه آن را متزلزل کند، نامطلوب است. براساس تعالیم قرآن، باید در اصلاح روابط زناشویی زوجین تلاش کرد؛ زیرا باورهای غیرمنطقی مرتبط با روابط زناشویی موجب شدت و تکرار تعارض های زناشویی می شود. بنابراین، این پژوهش به بررسی اثربخشی گروه درمانگری شناختی- رفتاری، بر افزایش رضامندی زناشویی زنان دارای تعارض زناشویی می پردازد. بدین منظور، با استفاده از طرح پژوهش نیمه آزمایشی و کاربرد روش نمونه گیری در دسترس از میان زنان داوطلب 30 زن با تعارض زناشویی در دو گروه جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه قبل و بعد از ارائه مداخله به گویه های پرسش نامه های تعارض زناشویی و رضامندی زناشویی (با مقیاس اسلامی) پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه و چندراهه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که گروه درمانگری شناختی- رفتاری موجب کاهش تعارض زناشویی و افزایش رضامندی زناشویی و مؤلفه های آن شده است (05/0>P). بنابراین گروه درمانگری شناختی– رفتاری، در کنار آموزه های مذهبی با اصلاح شناخت با استفاده از فنون خاص، بدکارکردی رفتار و هیجان منفی را تعدیل کرده و به باز ارزشیابی منطق تفکر و درک دغدغه های ارتباط کمک می کند و از این طریق به بهبود سازه های هدف می انجامد.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به شیوه شناختی- رفتاری و ساختاری بر کیفیت زندگی و ابعاد آن در زوج های متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
24-40
حوزه های تخصصی:
هدف: کیفیت زندگی مفهومی وسیع دارد، که تمامی جنبه های زندگی فعلی فرد را در بر می گیرد. کاهش کیفیت زندگی می تواند مشکلات زیادی برای افراد به دنبال داشته باشد، به همین خاطر پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به شیوه شناختی- رفتاری و ساختاری بر کیفیت زندگی زوج های متقاضی طلاق انجام گرفته است. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زوج های متعارض مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی مستقر در دادگستری شهرستان سنندج در سال 1391 تشکیل داده است. از بین زوجین متعارض تعداد 32 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ((WHOQOL-BREF بود. زوجین گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان تلفیقی زوج درمانی شناختی- رفتاری و ساختاری قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی تلفیقی توانسته است کیفیت زندگی و ابعاد آن را در زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش دهد (05/0 ≥ P، F= 3/554). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نقش و تاثیر زوج درمانی تلفیقی شناختی- رفتاری و ساختاری را در بهبود کیفیت زندگی زوج های متعارض متقاضی طلاق مورد تایید قرار می دهد.
اثربخشی آموزش گروه درمانی مبتنی بر شناختی- رفتاری بر راهبردهای مقابله ای افراد دارای اختلال اضطراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروه درمانی مبتنی بر شناختی- رفتاری بر راهبردهای مقابله ای افراد دارای اختلال اضطرابی بود.روش: این پژوهش از نوع آزمایشی است و در قالب یک طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شده است. بدین منظور 20 نفر از افرادی که تشخیص اختلال اضطرابی را داشتند به صورت تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) گماشته شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر استفاده شد که در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. مداخله شناختی- رفتاری به مدت 11 جلسه برای گروه آزمایش برگزار گردید ولی گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در راهبردهای مسأله مدار نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار و در راهبردهای هیجان مدار و اجتنابی کاهش معنی داری داشته است.نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها گروه درمانی شناختی رفتاری بر راهبردهای مقابله ای (مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی) تأثیرگذار است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تمایل به ارتباط جنسی در زنان، سبب بروز آسیب های روان شناختی و هیجانی متعدد در این افراد و کاهش رضایت زناشویی و افزایش فرسودگی زناشویی می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی_رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان با کم میلی جنسی شهر تهران در سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 24 زن دارای کم میلی جنسی با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه-های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 12 زن). زنان حاضر در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه طی دوماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی_رفتاری قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه تمایل جنسی (هالبرت، 1992) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی_رفتاری بر کم میلی جنسی در زنان تأثیر معنادار دارد (p <0/001). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش کم میلی جنسی در زنان شود.
مقایسه اثر بخشی آموزش زوج درمانی شناختی –رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
89 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار انجام شد.
روش: بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، از بین جامعه آماری(زنان باردار نخست زا) با لحاظ نمودن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی درسه گروه 20 نفره(دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. شرکت کننده های آزمایش در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش شناختی-رفتاری و مدلEIS قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکردند.ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها در پیش آزمون-پس آزمون – پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود.داده ها با استفاده از میانگین، تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هردو رویکرد شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی و خرده مقیاسهای آن مؤثر هستند و بین اثربخشی آنها در این زمینه تفاوت وجود دارد. مدلEIS نسبت به رویکرد شناختی-رفتاری تاثیر بیشتری بر رضایت زناشویی و خرده مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، رابطه جنسی، و جهت گیری مذهبی داشت ولی در خرده مقیاس مدیریت مالی اثربخشی رویکرد شناختی-رفتاری بیشتر بود
نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت با وجود تفاوت بین این دو رویکرد هردو در زمینه رضایت زناشویی و خرده مقیاس های آن مؤثر هستند اما با توجه به اثربخشی بیشتر مدل EIS در رضایت زناشویی و بیشتر خرده مقیاس های آن، می توان از آن در دوران بارداری به عنوان روش کارآمدتر در کنار سایر مراقبت ها، استفاد کرد.