مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۴٬۱۶۱ تا ۱۱۴٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
291 - 314
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی رفتار خرید مشتریان فروشگاه های ورزشی در زمان شیوع ویروس کرونا (پیش آیندها و پس آیند ها) انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پمایشی بود. در بخش اول (کیفی) برای انجام شدن مصاحبه میدانی، جامعه آماری پژوهش اساتید برجسته حوزه مدیریت ورزشی متخصص در بازاریابی ورزشی و صاحبان برجسته کسب و کارهای ورزشی بودند که این افراد در دو مرحله اولیه و ثانویه به ترتیب به صورت هدفمند و گلوله برفی برای مصاحبه های کیفی درباره موضوع پژوهش انتخاب شدند. در بخش دوم (کمّی) بعد از گردآوری اطلاعات حاصل از پژوهش کیفی، به ساخت پرسشنامه اقدام شد و این پرسشنامه ( 44 گویه در قالب دو مؤلفه کلی پیش آیندها و پس آیندهای رفتار خرید مشتریان فروشگاه های ورزشی در زمان شیوع ویروس کرونا) در بین مشتریان فروشگاه های آنلاین ورزشی (384 نفر) توزیع شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های اثرگذار بر رفتار خرید (پیش آیندها) به ترتیب عبارت بودند از: علاقه به ورزش، عوامل مربوط به آمیخته بازاریابی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل روان شناختی، شبکه های اجتماعی، عوامل محیطی، عوامل دانشی، ویژگی های شخصیتی و عوامل موقعیتی. همچنین پس آیندهای مثبت اولویت بیشتری در مقایسه با پس آیندهای منفی داشتند.
تأثیر برنامه ریزی تمرین بر بازنمایی ذهنی پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین با تداخل بالا، پایین و فزاینده بر دقت و ساختار بازنمایی ذهنی پرتاب آزاد بسکتبال بود. به این منظور 30 شرکت کننده مبتدی به صورت تصادفی به سه گروه تصادفی، مسدود و افزایشی تقسیم شدند. شرکت کنندگان بر اساس گروه بندی و ترتیب تمرین مشخص شده به مدت سه روز هر روز سه بلوک و هر بلوک شامل 30 کوشش-پرتاب آزاد بسکتبال را از فواصل مختلف (96/3، 57/4، و 18/5 متر) تمرین کردند. سه روز بعد از آخرین جلسه تمرین آزمون های یادداری و انتقال اجرا شد. نتایج نشان داد گروه افزایشی نسبت به دو گروه دیگر دقت بالاتری در یادداری داشت. این اثر برای مرحله انتقال نیز مشابه بود. نتایج متغیر بازنمایی ذهنی نشان داد گروه افزایشی نسبت به دو گروه دیگر بازنمایی ذهنی ساختاریافته تری دارد و این بازنمایی بیشتر با بازنمایی ذهنی شرکت کنندگان ماهر مشابه بود. این نتایج با توجه به پردازش بهتر اطلاعات و همچنین چارچوب نقطه چالش تفسیر شدند.
بررسی تطبیقی رابطه نقد شوندگی و تاب آوری سهام با بازده مورد انتظار در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
109 - 140
حوزههای تخصصی:
تاب آوری "توانایی یک سیستم جهت جذب آشفتگی و سازماندهی مجدد در حالیکه متحمل تغییر شده" تعریف می گردد. نوسان در بازار مالی یکی از متغیرهای مهم در زمینه تصمیمات سرمایه گذاری است. از طرفی دیگر بازده مورد انتظار همواره با یک عدم اطمینان همراه است هدف این پژوهش بررسی تطبیقی رابطه نقد شوندگی و تاب آوری سهام با بازده مورد انتظار می باشد.در این پژوهش رابطه تاب آوری سهام و سیزده معیار نقدشوندگی با بازده مورد انتظار در نمونه ای شامل 151 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در فاصله 5 ساله بین ابتدای سال 1392 تا ابتدای سال 1397 مورد آزمون و مقایسه قرار می گیرد. در این سنجش عوامل 5 گانه فاما و فرنچ نیز بعنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه معنی دار بین معیارهای تعداد سهام مبادله شده، تعداد دفعات معاملات، حجم معاملات، نرخ گردش سهام با بازده مورد انتظار وجود دارد و برای تاب آوری و بقیه معیارها رابطه معنی داری یافت نشد. همچنین یافته ها نشان داد که معیار نسبت نقدشوندگی آمیوست، تعداد سهام مبادله شده وحجم معاملات بهتر از سایر معیارها می تواند بازده مورد انتظار را توضیح دهد.
بررسی ثبات بازارهای مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
53 - 89
حوزههای تخصصی:
بروز بحران های مالی و پیامدهای سنگین و زمانبر آنها بر بخش های واقعی اقتصادها، اهمیت بررسی ثبات مالی در بازارهای مالی را بیش از پیش برجسته ساخته است، بگونه ای که امروزه دولت مردان به دنبال طراحی ابزارها و شاخص های مناسبی جهت ارزیابی وضعیت ثبات مالی در بازارهای مالی خود نظیر بازار پول، سرمایه و ارز جهت اطمینان از عدم وجود نشانه های بروز بحران های مالی هستند. بنابراین طراحی شاخص های مناسب برای بررسی ثبات بازارهای مالی یکی از مهم ترین دغدغه های محققان مالی است. از اینرو، در این پژوهش تلاش شده است تا با ارایه شاخص های مناسب به بررسی ثبات بازارهای مالی ایران پرداخته شود. در این راستا، برای دستیابی به این هدف، اطلاعات شش متغیر از سیستم مالی و چهار متغیر از اقتصاد کلان به صورت ماهانه طی سال های 1389 تا 1396 جمع آوری شده است. سپس جهت ساخت شاخص های ثبات مالی از تکنیک های مختلف اقتصادسنجی از جمله مدل GARCH، روش وزن دهی با واریانس برابر، میانگین وزنی و مدل خودرگرسیون برداری (VAR) استفاده شد. در نهایت توانایی پیشبینی شاخصهای ثبات مالی با استفاده از مدل خودتوضیح برداری با وقفه های توضیحی (ARDL) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بازارهای مالی ایران در بازه های زمانی مختلف بی ثبات بوده است. تطابق شواهد تجربی و با نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص استرس مالی برای بازار سهام و بازار ارز به خوبی تنش های مالی را انعکاس می دهد، اما در بازار بانکی این شاخص عملکرد ضعیفی داشته است و متغیرهای انتخاب شده اجزای اصلی بازار را پوشش نداده است.
نقش گروه های تجاری در انتقال ریسک و عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
175-199
حوزههای تخصصی:
هنگامی که توانایی ایفای تعهدات از محل جریان های نقدی برای سرمایه داران خارجی محدود است ،گروه های تجاری ، یک مزیت اعتباری و تامین مالی را فراهم می کند،. تقسیم (به اشتراک گذاری) ریسک یکی دیگر از عوامل مهم و موثر گروه های تجاری است. هدف اصلی این پژوهش ،بررسی انتقال ریسک و عملکرد در گرو های تجاری است. این پژوهش از حیث هدف، از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388-1397 است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که اولاً شرکت های وابسته به گروه های تجاری با احتمال کمتری برای مقابله با محدودیت های مالی (سطح پایینی از حساسیت جریان نقدی سرمایه گذاری ) نسبت به شرکت های مستقل، در صورت ثابت ماندن سایر شرایط اقدام می کنند . ثانیاً شرکت های وابسته به گروه های تجاری نسبت به شرکت های مستقل، با احتمال بالاتری اقدام به تسهیم (تقسیم) ریسک می کنند و ثالثاً عملکرد شرکت های وابسته به گروه های تجاری نسبت به شرکتهای مستقل، متفاوت است.
اثر ساختار مالکیت بر نقدشوندگی سهام: رویکردهای غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی نظری و ادبیات پژوهش نشان می دهد می توان رابطه مثبت و یا منفی معناداری بین ساختار مالکیت و نقدشوندگی سهام پیش بینی کرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی احتمال وجود رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام است. با استفاده از رویکرد الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلویی و داده های ترکیبی 135 شرکت در بازه زمانی 1387-1396 رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام تبیین شد. همچنین، بر اساس مدل های شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک، میزان خطای پیش بینی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، در رژیم اول (سطح آستانه 34 درصد) رابطه مثبت و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام و در رژیم دوم رابطه منفی و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر بر کمتر بودن خطای مدل های پیش بینی مبتنی بر شبکه های عصبی نسبت به رگرسیون لجستیک تأکید دارد. به نهادهای قانونی توصیه می شود قوانین مرتبط با پشتیبانی از سرمایه گذاران و البته پیش از آن شفافیت اطلاعات مالی در بازارهای مالی را توسعه دهند.
الگوی اکتشافی ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به فضای ارتباطی ضعیف میان رابطه صنعت و دانشگاه در کشورهای در حال توسعه و به خصوص ایران پژوهش به دنبال حاضر ارائه الگویی در جهت ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت است. برای دستیابی به مدلی دقیق و عمیق، نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید دانشگاهی هستند که آگاهی مناسبی از مشکلات موجود در روابط میان دانشگاه و صنعت و همچنین تخصص و پست های صنعتی و دانشگاهی مهمی داشته اند که بر اساس روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی تعداد 19 نفر انتخاب و با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته به تحلیل شاخص های مؤثر پرداخته شد. در نهایت نیز با استفاده از نتیجه گیری های از مصاحبه خبرگان این حوزه، الگویی در راستای ارتقای روابط دانشگاه و صنعت طراحی و توسعه یافته است. مقوله محوری مطالعه حاضر، ضعیف بودن ارتباط دانشگاه با صنعت بوده است که پس از شناسایی عوامل علّی در سه دسته صنعتی ، دانشگاهی و مشترک، راه کارها و استراتژی های نهایی در پنج قالب دولتی، دانشگاهی، صنعتی، الگوگیری و توسعه نهادهای مستقل تدوین شده و نهایتاً راه کارهایی در جهت بهبود رابطه صنعت و دانشگاه ارائه گردید.
فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگ های مرتبط با مصرف مواد مخدر: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که شرایط و ویژگی های خرده فرهنگ ها می تواند یکی از دلایل ابتلا به اعتیاد و مصرف مواد مخدر باشد و بررسی عوامل روانی اجتماعی هر جامعه ای می تواند روشن کننده ویژگی های آن فرهنگ بوده و سرنخ هایی در ارتباط با مشکلات آن جامعه به ویژه اعتیاد باشد؛ بنابراین این پژوهش درصدد فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگ های مرتبط با مصرف مواد مخدر است مواد و روش ها: مطالعه از نوع کیفی و از روش گراندد تئوری می باشد. شهر اصفهان به عنوان پایلوت تحقیق انتخاب گردید. متغیرها و مقوله ها از 32 مصاحبه که اعتبار آن توسط اساتید و متخصصین موضوع تائید شده، استخراج گردید. از میان 18 مقوله محوری، 5 مقوله اصلی شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند. یافته ها: سوء مصرف مواد با «وابستگی عملی-احساسی»، «رانده شدگی از جامعه» و «خرده فرهنگ انحرافی» همراه است. افراد در سبک زندگی اعتیاد گونه خود دچار نوعی جدایی از اجتماع هستند. تداوم عضویت در خرده فرهنگ انحرافی به نوعی تنها سرمایه فرد معتاد محسوب می شود و زمینه را برای شکل گیری رفتارهای انحرافی و کجروی بیشتر مهیا می سازد. پیامدها شامل: تداوم اعتیاد، اضمحلال روانی – اجتماعی، شکل گیری ارزش های نوین منفی، خرده فرهنگ حمایت گسسته و اعتماد در برابر بی اعتمادی میان گروهی خواهد بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که حمایت اجتماعی و عاطفی از افراد معتاد وکمک به آنان برای ترک مواد مخدر از جذب شدن آنها به خرده فرهنگهای تهاجمی و بزهکار جلوگیری می نماید. با این وجود در جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد می گردد در جوامعی دیگر، تحقیقاتی مشابه تحقیق حاضر صورت بگیرد.
ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت و توسعه هر کشوری بستگی به تعامل صحیح دو بخش مهم صنعت و دانشگاه دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بود. روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد صاحب نظر در زمینه ارتباط صنعت و دانشگاه است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. با 13 نفر از متخصص و عضو هیأت علمی مصاحبه شد. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج: نتیجه کدگذاری ها در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بیان کننده آن است که بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بر مبنای تفکیک وظایف صنعت و دانشگاه، حرکت دانشگاه به سمت کارآفرینی و نسل سوم، کاربردی شدن علم، عوامل تقویت کننده ارتباط صنعت و دانشگاه، دانشگاه محور، منابع انسانی، عوامل مالی، عوامل آموزشی- پژوهشی، عوامل فرهنگی، عوامل صنعتی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل بین المللی، عوامل سیاسی، تولید ثروت، قابلیت های پویا، مزیت اجتماعی شکل می گیرد . نتیجه گیری: برقراری ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت، تعاملات و فعالیت های مشترک میان این دو نهاد را بهبود بخشیده و کیفیت و تناسب دوره های آموزشی آکادمیک در دانشگاه با نیازهای صنعت و به تبع آن قابلیت های علمی و عملی دانشجویان، افزایش یافته و بسترهای نوآوری و پیشرفت در سازمان ها و جامعه ارتقاء می یابد. از این جهت وجود پیوند پایدار و نظام مند و همکاری دراز مدت و مستمر بین دانشگاه و صنعت مستلزم برنامه ریزی به ویژه برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر همکاری کلیه ذینفعان می باشد.
در جستجوی درک مولفه های فرهنگ رشته علوم انسانی در دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
45 - 70
حوزههای تخصصی:
دانش فرهنگی، همانند همه دارایی های ارزش آفرین، مستتر اما، بسیار موثر است. بر این پایه، هدف این پژوهش شناسایی مولفه های فرهنگ رشته علوم انسانی در دانشگاههای شهر تهران بود. به این منظور، رشته های مختلف علوم انسانی شامل: حقوق، مدیریت، علوم تربیتی، جغرافیا و جامعه شناسی برای مطالعه انتخاب شدند. روش پژوهش، کیفی بود و گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. با استفاده از نمونه گیری شدت، افراد برای مصاحبه انتخاب شدند و داده های مصاحبه ها، با روش تحلیل موضوعی بررسی شدند. بر اساس یافته های این پژوهش، مولفه های فرهنگی رشته های مورد مطالعه در 9 تم دسته بندی شدند: هدف آموزش، رسانه آموزش، روش تدریس، روش ارزشیابی، روش انجام دادن پژوهش، روابط استاد با دانشجو، اخلاق علمی، نگرش به رشته و نگرش به دانشجو. این رشته ها، در دو سطح درون رشته ای و میان رشته ای با هم تفاوت دارند. سطح میان رشته ای، متاثر از عوامل برونی یا فرا رشته یعنی دانشگاه و جامعه قرار دارد که اغلب در مطالعات نادیده گرفته می شود. لذا، برای بهبود این مولفه ها پیشنهاد می شود برنامه ریزی تغییر فرهنگی در دستورکار سیاستگذاران آموزشی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تحریف های شناختی زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تحریف های شناختی زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود.جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال وحشت زدگی بودند که در سال 1396 به یکی از بیمارستان های روان پزشکی در تهران جهت درمان سرپایی مراجعه کرده بودند و از میان آن ها تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل(هر گروه 15نفر) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه در طی 11 جلسه ، هفته ای دو جلسه ی 90 دقیقه ای و به صورت انفرادی ، تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های تحریف شناختی(1389 ) و عقاید هراس(1989 )پیش از آغاز درمان و پایان جلسات درمان و 2ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل کواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو روش طرحواره درمانی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحریف شناختی زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی تأثیرگذار بود و موجب کاهش تحریف شناختی دو گروه آزمایش شد اما تفاوتی معنادار در اثرگذاری دو روش درمانی وجود نداشت ، همچنین تفاوت بین پس آزمون و پیگیری معنادار نبود. بنابراین می توان از این دو روش درمان در جهت کاهش تحریف شناختی استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
105 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناسی منطقه 1 شهر تهران در نیمه اول سال 1397 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت را تکمیل کردند. برای گروه آزمایش، برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان احقاق جنسی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار مانده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی را افزایش دهد و درمانگران می توانند از این رویکرد برای بهبود رابطه زوجین و کاهش طلاق عاطفی استفاده کنند.
بررسی تاثیر اقلیم و مولفه های تاثیرگذار آن بر کاروانسراهای سنتی کرمان
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است. حاشیه جنوب شرق ایران دارای اقلیم گرم و خشک است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی کاروانسرا در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش ساختمان کمک کند. در همین راستا، در این پژوهش چند نمونه کاروانسرا سنتی شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و مفاهیم، رویکردها و نظریه ها، ساختار و نحوه شکل گیری، انتظامات فضایی با رویکرد اقلیمی بناها تحلیل شده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و مطالعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف این پژوهش، استخراج الگوهای اقلیمی از فضاهای عمومی سنتی با تطابق ویژگی های مؤلفه اقلیمی در شهر کرمان با ویژگی های فضاهای عملکردی داخلی کاروانسراهای سنتی است و در پی پاسخ به این سؤال است که این الگوها تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم هستند. تطابق الگوهای به دست آمده از نمونه های کاروانسراهای سنتی مورد بررسی با مؤلفه اقلیم منطقه نشان می دهد که مشخصه های فضاهای زیستی در نمونه های مورد مطالعه از ویژگی های اقلیمی شهر کرمان پیروی می کند و به اهداف اقلیمی در منطقه گرم و خشک پاسخ می دهند.
بررسی و شناسایی انرژی پاک (خورشیدی و بادی) در محیط شهری
حوزههای تخصصی:
در سالیان متوالی مردمان ایران زمین برای استفاده گوناگون با تجربیات و راهکارهای متفاوت به استفاده از انرژی تجدید پذیر پرداخته اند. در مصارف اقتصادی استفاده از انرژی باد و آب و برای تهویه و تغییر دما و ذخیره آب برای روزهای گرم سال راهکارهای گوناگونی را مورداستفاده قرار می گرفت. حال در راستای احیا محیط زیست و کم کردن وابستگی به انرژی فسیلی در جهان، کشورها با توجه به زیرساخت های خود قوانین و مقررات مشخص تعیین گردیده و طبق این قوانین روز به روز به ظرفیت انرژی پاک افزوده اند و وابستگی خود به انرژی فسیلی را کاهش داده. با توجه به نیاز بشر به انرژی تمایل و نیاز انسان به استفاده از انرژی پاک و قابل تجدید روز به روز افزوده می شود، ازاین رو پیشرفت تکنولوژی جهت تولید و ذخیره انرژی ایجاد شده است. برای پیشرفت در این حوضه نیاز به برنامه ریزی چه در تولید انرژی و چه در مصرف انرژی هست.
بررسی شرط سقوط تمام خیارات از منظر فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
امروزه در مبایعه نامه ها و اسناد رسمی شرطی با عنوان «اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن هر قدر فاحش باشد» قرارمی دهند. به موجب ماده 448 قانون مدنی «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را در ضمن عقد می توان شرط نمود». با این وجود در صحت شرط سقوط خیار ضمن عقد تردید هایی وجود دارد و فقها ایراداتی مانند دوری بودن شرط و اجتماع لزوم و جواز در عقد مشروط فیه ، مخالفت شرط مذکور با مقتضای ذات عقد و بحث اسقاط مالم یجب را مطرح کرده اند. نقد و ارزیابی ایرادات و بررسی ابعاد فقهی موضوع در این مقاله مورد توجه بوده و استدلال های موافقان و مخالفان مدنظر قرار گرفته است. در نهایت باید دانست که خیار یک حق مالی است و قابل اسقاط می باشد و با توجه به حاکمیت اصل آزادی قراردادها و استثنایی بودن شروط باطل، در پذیرش شرط سقوط خیار ضمن عقد نمی توان تردید نمود. البته پذیرش صحت این شرط به معنای امکان شرط مذکور در تمامی خیارات نیست. با اینکه شرط اسقاط کافه خیارات و مقرره ماده 448 قانون مدنی، کلی و عام می باشند اما این شرط در رابطه با برخی خیارات با موانعی مواجه است و قابل اجرا نیست. خیار شرط، خیار تدلیس، خیار تعذر تسلیم، خیار تفلیس، خیار غبن در موارد غبن غیرمتعارف، خیار عیب و رؤیت در مواردی که موجب غرری شدن معامله می گردند، استثنائات شرط مذکور هستند. فقها نیز در توضیح هر خیار و در قسمت مسقطات خیار، درباره شرط سقوط آن خیار بحث کرده اند ولی از شرط سقوط تمامی خیارات ضمن عقد صحبتی نکرده اند. بنابراین لازم است صحت شرط فوق درباره تک تک خیارات مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد تا خیارات غیرقابل اسقاط و خارج از شمول شرط رایج اسقاط تمام خیارات بطور مستدل شناسایی گردند. در پایان تحقیق نیز پیشنهاد اصلاح ماده 448 قانون مدنی داده شده است.
الزام های فقهی در مولدهای فرهنگی
حوزههای تخصصی:
آنچه در این جستار مطرح خواهد گردید، بررسی حکم تولید نوشتار و هرگونه رسانه جمعی دیگر اعم از دیداری و شنیداری که مشتمل بر مضامین منحرف کننده باشد، خواهد بود و بررسی اینکه ایجاد چه گمراهی و انحرافی موجب حرمت می شود؛ آیا هرگونه انحرافی حرام می باشد و یا فقط انحرافات خاصی مثلاً انحراف در اصول اعتقادات و یا... حرام است؟ تولید هرگونه محصولی که سبب گمراهی مردم در امور دینی اعم از اصول دین یا فروع آن گردد، حرام بوده و مقتضای ادّله این است که در این حرمت، قصد تولیدکننده نقشی نداشته باشد. بنابراین کتاب ضلال کتابی است که نتیجه آن گمراه شدن است و شأنیت گمراه کردن دارد ولو اینکه مؤلف به قصد اضلال آن را ننوشته باشد. اما کسی که آن را می خواند، گمراه شود و همچنین است فیلم ضلال و یا هر محصول فرهنگی دیگر. بنابراین دفع خطر اضلال و منحرف ساختن مردم از اموری است که شارع مقدس بسیار به آن اهتمام دارد و هرگز راضی به سستی و کاهلی در این امر نمی باشد و یکی از وظایف مهم حاکمیت اسلامی، محافظت بر عقائد حقّه مردم و حفظ دین آنهاست. بنابراین با توجه به ادّله یعنی آیات و روایات می توان نتیجه گرفت تولید هرگونه محصولی که سبب گمراهی مردم شود حرام است و قصد تولیدکننده هیچ نقشی در این حرمت ندارد.
تحلیل فقهی و حقوقی شروط باطل غیر مبطل
حوزههای تخصصی:
شرط تعهدی است که ضمن تعهد دیگر درج می شود و در اثر این امر، بستگی و رابطه میان آن دو تعهد ایجاد می شود که شرط، صورت تعهد تبعی به خود می گیرد شرط یکی از اعمال حقوقی متداول بوده که در قالب تعهد اثری از خود به جا می گذارد. شرط یک الزام و تعهد تبعی است که با درج در متن عقد، مشروط علیه به ایفای آن ملزم می شود یعنی دارای ادله وجوب وفاء است. ولی اگر طرفین به شرط باطلی توافق کنند مشروط علیه را نمی توان به ایفای آن مجبور کرد چون برای شرط باطل آثاری مترتب نمی شود شرط باطل زمانی موجب بطلان عقد می شود که فساد ناشی از شرط به یکی از ارکان اساسی عقد لطمه وارد سازد در غیر این صورت فساد شرط به عقد سرایت نمی کند چون شرط تعهدی تبعی است که همیشه وابسته به عقد است این در حالی است که اگر عقدی باطل باشد به تبعیت از آن شرط نیز باطل اعلام می شود. فساد شرط در شروط باطلی همچون شرط غیرمقدور و شرط نامشروع، به عقد سرایت نمی کند چرا که فقط خودشان باطل هستند و عقد به تبع این شروط باطل نمی شود ولی به خاطر جبران ضرری که از عدم ایفای شرط متوجه مشروط له می شود، البته زمانی خیار فسخ معامله برای مشروطه له ثابت می شود که مشروط ثابت شود گرچه شرط بخشی از عقد اصلی است و تراضی به مجموعه ی از تعهدهای اصلی و فرعی تعلق می گیرد ولی این بدان معنا نیست که همواره بطلان شرط به نظم مجموعه صدمه می زند و عقد را باطل می کند.شرط مبطل، عقد اصلی را فاسد می کند و عقد فاسد نیز هیچ اثری ندارد. یعنی چنان چه بیع فاسد باشد به موجب آن ملکیتی برای مشتری بر مبیع حاصل نمی شود و حتی در صورتی که آن را قبض کند، مالک آن نخواهد بود شروط مبطل به دو قسم تقسیم می شود که هدف این پژوهش شروط باطل غیر مبطل ( ماده 232) قانون مدنی است.
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
746 - 765
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
تحلیل پدیده طلاق در بستر وضعیت فرهنگی -اقتصادی استان فارس طی سالهای ۱۳۹۰ - ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 132
حوزههای تخصصی:
طلاق یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و جمعیتی امروز کشور به شمار می آید. در دو دهه اخیر میزان های طلاق در کشور روند صعودی داشته است. در مطالعه حاضر تلاش شد که وضعیت و روند تغییرات طلاق در استان فارس بررسی شود. برای این هدف اطلاعات سرشماری ها و نیز داده های ثبت احوال طی سال های 1390 تا 1398 تحلیل شد. رویکردهای عقلانی اقتصادی و گذار دوم جمعیت شناختی به عنوان مبانی نظری تحقیق حاضر در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که نسبت طلاق به ازدواج طی سال های مورد بررسی روند صعودی داشته است. بیشتر طلاق ها در فاصله پنج تا ده سال بعد از ازدواج و در سنین اوج فرزندآوری اتفاق می افتند. یافته ها همچنین نشان داد که بین میزان بیکاری مردان و نسبت طلاق همبستگی مثبت و در مقابل بین میزان بیکاری زنان و نسبت طلاق همبستگی منفی وجود دارد. بین نسبت جمعیت با تحصیلات دانشگاهی و نسبت طلاق همبستگی مثبت وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که کاهش میزان بیکاری مردان و برگزاری کلاس های آموزشی برای زوجینی که پنج سال از زندگی مشترک آنها گذشته است می تواند شمار و نسبت طلاق را کاهش دهد.
کاربرد پدیدارشناسی در پژوهش های مرتبط با دانش اشیاء و تجارب موزه ای
این مقاله با ارائه یک جهت گیری نوآورانه برای فعالیت های میدانی، به بررسی دیدگاهی میان رشته ای در پژوهش های مربوط به موزه پرداخته است. این بررسی با استفاده از مفهوم «دانش اشیا»، روش های شناختی که از تعامل انسان با اشیای فیزیکی ناشی شده است را توصیف و سپس مستندسازی قدرت اشیا برای تعریف مفهوم «تجربه زیسته» از زمان، مکان و هویت با یک دیدگاه کاربردی و نظری در مورد اشیا ملموس و رابطه آن ها با تجربه زیسته ارائه می شود. از طریق دانش اشیا، استدلال بر این است که موزه می تواند نفوذش را در بازدیدکنندگان بهتر درک کند. برای استفاده از این دیدگاه، پدیدارشناسی راهی برای کشف ارتباط میان تجارب فرد بازدیدکننده و اشیا موزه ای ارائه می دهد و متخصصان امر را در درک بهتر معنای موزه ها و ارتباط آن ها با دنیای انسانی ما یاری می کند. در این فرآیند، درگیر شدن مجدد با موزها به لحاظ شناختی مورد بررسی قرار می گیرد. همگرایی دانش اشیا و پدیدارشناختی نه تنها مسیرهای جدید و مهیجی را برای توسعه مطالعات میان رشته ای مرتبط با موزه ها ارائه می کند بلکه به طور همزمان درک ما از تجربه انسانی را نیز بهبود می بخشد.