مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
وامق و عذرا
حوزه های تخصصی:
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت، بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است. این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد.
از این مثنوی عنصری، که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد.
در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهت ها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد. به دلیل حجم زیاد مقاله، خلاصه داستانها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
چیدمان فرهنگ: روانشناسی رنگ در روایت وامق و عذرا (بررسی و تحلیل روانشناسی رنگ در چهار روایت وامق و عذرای حسینی، جوشقانی و ظهیر کرمانی)
حوزه های تخصصی:
روایت های کهن که سال های سال در میان مردم سینه به سینه نقل شده و به هویت ملی و جمعی هر کشور معنا و مفهوم بخشیده، منبع عظیم و برجسته ای برای تحلیل و بررسی ویژگی های قومی، مذهبی و ملی آن به حساب می آید که این ویژگی ها در بسیاری از مواقع دربردارنده نکات ظریف و منحصربه فردی است که می توان آن ها را فقط در عادات و ویژگی های همان مردم یافت. و تنها رویکردی که می تواند ما را در بررسی و تحلیل اینگونه ویژگی ها که با ناخودآگاه هر فرد عجین شده کمک و یاری رساند تحلیل روانکاوانه، به ویژه با استفاده از آنچه که یونگ ناخودآگاه جمعی می نامد، است. به اعتقاد یونگ یک نشانه و یک سمبل (آرکی تایپ) وجود دارد. در نشانه معانی معین و آشکار هستند درحالی که در سمبل ها معانی غیر آشکار و پنهانند. که زمینه را برای بررسی رنگ نیز به عنوان یکی از این سمبل ها برای ما فراهم می کند. ما قصد داریم با توجه به موضوع این مقاله و نگاهی یونگی به بررسی رنگ در سه روایت مهم از وامق عذرا به عنوان یکی از مهمترین منابع فرهنگی کشورمان پرداخته و در ادامه با استفاده از دیدگاه لوشر به عنوان یکی از مهمترین چهره های روان شناسی رنگ این تحلیل را تکمیل کنیم.
بررسی «چین» در داستان غنایی وامق و عذرای لامعی و ظهیر کرمانی وجمشید و خورشید سلمان ساوجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 15
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به کشف روابط فرهنگى بین ملت ها و درک تحولات ادبى کمک شایانی می کند. این گرایش ادبی در برقرارى صلح و دوستی بین ملل مؤثر است. مقاله حاضر برای نیل به این هدف می کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چین در داستان غنایی جمشید و خورشید و وامق و عذرا بپردازد. در منظومه غنایی جمشید و خورشید(763 ه.ق)، قهرمان اصلی داستان، خورشید، تنها فرزند شاپور چین، به دنبال رؤیای ماهروی، عازم سفر مخاطره آمیز می شود. او در پایان این سفر اسطوره ای است که به مرتبه انسان کامل واصل دست می یابد. در داستان وامق و عذرای لامعی، وامق پسرِخاقان چین است و طبیعتاً «چین» نقش چشمگیرتری نسبت به وامق و عذرای ظهیر کرمانی دارد. در داستان ظهیر، سفر به چین و عشق ِیکی از شخصیت های فرعی داستان به یکی از ماهرویان چینی است که اهمیت دارد و حوادث اصلی داستان را رقم می زند. عشق دراین چهار داستان، هدفی عالی تر را دنبال می کند و نتایج بزرگ و مهمی را برای عاشق به ارمغان می آورد. هدف غایی درچهار داستان غنایی مورد بحث تنها بیان یک ماجرای عاشقانه نیست، بلکه بیانگر وصول به مدارج کمال، طرح عواطف انسانی، مسایل روانی و درنهایت ایجاد التذاذ ادبی است. چین از روزگاران گذشته تأثیرات ژرفی برعرفان و ادب فارسی داشته است و در داستان جمشید و خورشید و هم در وامق و عذرا، نماد صورت و موطن زیبارویان و نگاره هاست.
قصه های عاشقانه در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
87-116
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی مولانا حاوی مباحث بسیار متنوع و گوناگونی است؛ به طوری که هر قسم موضوعی را در آن می توان یافت. اما در همه موضوعات مطرح شده در آن، مولانا می خواهد به آن هدفی که در ذهن خود دارد، برسد و با تمثیل های خود، مخاطب را به اقناع برساند. یکی از مباحثی که در لابه لای ابیات مثنوی به چشم می خورد، ذکر داستان های عاشقانه ای چون لیلی و مجنون، محمود و ایاز، وامق و عذرا، شیرین و فرهاد و ... است که قهرمانان این داستان ها، نام آشنا و شناخته شده هستند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای، ضمن پی بردن به میزان بسامد این داستان ها در دفترهای شش گانه مثنوی ، به این پرسش پاسخ داده شود که مولانا از ذکر این داستان ها در مثنوی ، چه اهدافی را دنبال می کرده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مولانا جز در مواردی که با هدف بیان مثال نامی از قهرمانان این داستان ها می برد، در بقیه موارد، با ذکر این حکایت ها یک لطیفه زیبای عرفانی را که منبعث از عشق حقیقی که پایه و اساس مکتب اوست، بیان می کند.
تحلیل داستان وامق و عذرا بر اساس نقد کهن الگویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از انواع نقد اسطوره ای است که بیشتر بر نظریات یونگ در مورد ناخودآگاه جمعی و صور ازلی تاکید دارد. در نظر یونگ، کهن الگوها آن دسته از صور ازلی ونوعی اند که در عمق ناخودآگاه جمعی انسان ها، به صورت بالقوّه وجود دارند و خفته اند. این صور کهن و اساطیری، می توانند در هنر و ادبیّات تجلّی یابند. منظومه های عاشقانه، یکی از عرصه هایی است که می تواند بستر ظهور کهن الگوها گردد. از آن جا که ادبیّات هر ملّت، ریشه در فرهنگ و باورهای آن سرزمین دارد و مطالعه داستان های کهن، نه تنها از جنبه ادبی، هنری یا سرگرمی، بلکه از نظر آشنایی با افکار و ارزش های فردی و اجتماعی مردم یک سرزمین حائز اهمیّت است؛ پژوهش حاضر، با تببین نمادها و کهن الگوهای داستان وامق و عذرا و نقش آن ها در تعالی عاشق، می کوشد جایگاه معشوق تعالی بخش را در منظومه مذکور مورد بررسی قرار دهد؛ تا آشکار شود که آیا در داستان عاشقانه، اتّحاد کهن الگوها می تواند نقش معشوق در تعالی عاشق را نشان دهد؟ مشاهده می شود؛ اتّحاد و ارتباط کهن الگوها در این منظومه در جهت رشد و شناخت و رسیدن به کمال انسانی عاشق است.
مقایسه ی وامق و عذرای ظهیر کرمانی با ازهر و مزهر حکیم نزاری قهستانی
حوزه های تخصصی:
منظومه وامق و عذرا یکی از آثار ظهیر کرمانی است که آن را به تقلید از خسرو نامه ی عطار سروده است. در این مقاله وجوه تشابه دو اثر غنایی منظومه ازهر ومزهر نزاری قهستانی و وامق و عذرای ظهیر کرمانی با روش کتابخانه ای و با شیوه ی تحلیل و توصیف مورد بررسی قرار گرفت. به جهت شناخت عمیق ترمتون ادبی و غنایی این دو اثر به شیوه مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفتند که در هر دو اثر شاهزاده ای عاشق دختری زیبا شده ولی بعد از روبرو شدن با مخاطرات فراوان و ماجراهای هولناک مشابه به معشوق خود رسیده اند. با وجود شباهتهای دو منظومه تفاوتهایی نیز در این دو منظومه وجود دارد مانند شیوه عاشق شدن شخصیت ها، عذرا دختر پادشاه جن است و ازه،ر شاهزاده ای از نوع انسان، حضور هلیل به عنوان رقیب در ازهر و مزهر و نبودن رقیب در وامق و عذرا. در مجموع زاویه دید در هر دو داستان بیرونی است و صحنه پردازی متفاوت است. در اثر ظهیری کرمانی مخیل و در اثر نزاری قهستانی بیشترصحنه ها بیان حماسی نبردهای مزهر با هلیل و یاران اوست. زبان منظومه ی ظهیر کرمانی مزین به آرایه های ادبی است اما اثر نزاری قهستانی نسبت به آن ساده تر است و این مساله اثر وی را از شکل حجمی به خطی بدل ساخته است.