مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۵۰۶٬۰۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه، مسائل نوین حوزه شهرسازی به دلیل پیچیدگی، عدم قطعیت و هنجارمندی، بغرنج تلقی می شوند. این در حالی است که علی رغم معرفی مفهوم مسئله بغرنج در معنای عام در طول 5 دهه گذشته، شناسایی مسائل شهری بغرنج و نحوه مواجهه با آن، در میان نظریه پردازان برنامه ریزی شهری همچنان موضوعی در کانون توجه و نیازمند مطالعه است. ازاین رو، هدف از مقاله حاضر، تدوین چارچوبی برای شناسایی مسائل بغرنج در برنامه ریزی شهری است. روش شناسی مطالعه، تحلیل تبارشناسانه است که پدیده ها را در تطور تاریخی خود بررسی کرده و جایگاه انتقادی مناسبی را برای فهم شرایط کنونی آن ها، پدید می آورد. این چنین، مفهوم مسئله شهری بغرنج در پنج مرحله شامل شناسایی، سوابق شکل گیری، کشف گفتمان ها، تحلیل گسست و نقد حال، مورد تحلیل تبارشناسی قرارگرفته است. بر اساس چارچوب پیشنهادی، مسائل شهری بغرنج در دو دسته کلی مشخصه های مسئله محور و مشخصه های راه حل محور، قابل شناسایی هستند که متعاقباً ویژگی هایی را چون نامعینی در تعریف و پیکربندی، منحصربه فردی، ارتباط متقابل و تنگاتنگ، عدم امکان تعریف راه حل قطعی، پایان ناپذیری فرآیند مواجهه و عواقب گسترده و اجتناب ناپذیر مواجهه، در برمی گیرند. درعین حال، نبود حاکمیت و متولی اصلی در مواجهه، فرصت محدود برای مواجهه و تشدید به واسطه مواجهه شوندگان، ظهور مسئله شهری فوق بغرنج را به دنبال دارد. چارچوب ارائه شده برای شناسایی مسائل بغرنج در شهرسازی، زمینه ساز تحلیل دقیق تر و متعاقباً تعریف کارآمدتر چگونگی مواجهه با آن ها برای برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری است که به علاوه، نیازمند کاربست و مداقه در پژوهش های مرتبط موضوعی و موردی آتی خواهد بود
انگاره "شهریتِ معماری" رهیافتی در تبیین قابلیتهای معماری ابنیه در ارتقاء کیفیت فضای شهری پیرامون خود (موردپژوهی: تکیه زنجیری شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 53
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن.
هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد.
روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است.
نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.
وجوه تاثیرگذار فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65-48
حوزه های تخصصی:
اهداف: فناوری در تمامی مراحل فرآیند معماری، به صور مختلف حضور دارد. آنچه یک اثر معمارانه را شاخص می نماید، وجود خصیصه ها و مفاهیم متعالی تر در ساختار آن است. فناوری در آفرینش این نوع معماری حضوری متفاوت داشته و در این حالت، جنبه نمادین یافته است. در این روند بروز اثر، نمای ساختمان به عنوان بیرونی ترین عنصر قابل درک که عموما وظیفه انتقال مفاهیم نمادین اثر را دارند، نقش پررنگی در تاثیرپذیری فناوری های نوین دوره خود دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی وجوه اثرگذار فناوری بر شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر می باشد. ابزار و روش ها: پژوهش انجام شده به صورت ترکیبی است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی و تاریخی، همزمان نقش نشانه و اثرگذاری آن بر معماری آیکونیک و همچنین، وجوه تاثیرات فناوری نوین بر معماری با مبنا قرار دادن اصول ویتروویوسی بررسی گردیده و در ادامه، عوامل اثر گذار بر استفاده فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر، تحلیل و در انتها، داده های به دست آمده با روش کمی مورد سنجش واقع شده است. یافته ها: مطابق آزمون انجام شده بر فرضیه، متغیر فناوری تاثیر معناداری بر شکل گیری نمای شاخص ساختمان های آیکونیک داشته و این بدین معناست که با افزایش میزان حضور فناوری روز، بر میزان تحقق شکل گیری نمای شاخص، افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: فناوری فرآیندی رو به رشد بوده که امروزه با تمامی ساختارهای زندگی بشر تعامل پیوسته دارد. آن چه که در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده، لزوم تطابق روند طراحی و ساخت محیط مصنوع با موضوع پویایی موجود در ذات فناوری است.
An Analytical Study on the Impact of Development-Driven Education on Environmental Improvement with Emphasis on the Human Development Index(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aims to present an analytical review of the relationship between development-driven education and environmental improvement. Previous research in this field has often examined the effect of environmental pollution on the human development index in general. However, this study uniquely focuses on a separate review of human development indicators on the environment and education. Thus, this study applied an econometric method using Eviews13 software during the years 1990-2023. The analytical review of the effect of development-driven education on environmental improvement, with an emphasis on the human development index, was conducted among selected countries of the Middle East (United Arab Emirates, Bahrain, Egypt, Iran, Iraq, Jordan, Yemen, Kuwait, Lebanon, Libya, Oman, Qatar, Turkey, Syria, Cyprus, and Saudi Arabia) and Iran. The dependent variable in this paper was CO2 emission, and the independent variables included education, health, standard of living (a measure to evaluate the human development index), fossil fuel consumption, and the growth rate of the urban population. The results of the study in the Middle Eastern countries indicate that the measurement dimensions of the human development index have a negative and significant effect on environmental pollution. Higher human development is beneficial for the environment and mitigates CO2 emissions and other pollutants. Additionally, this protects the environment by lowering pressure on natural resources. The variables of urbanization rate and fossil fuel consumption have a positive effect on the level of air pollution. In addition, the results of the study in Iran demonstrate that fossil fuel consumption and urbanization are factors that directly influence the country’s air pollution, and the measurement dimensions of the human development index. No significant relationship was found regarding education (average years of education for adults), but a negative and significant effect was shown on environmental pollution.
بررسی بازتاب تصور دانش آموزان دوره ابتدایی از آلودگی شیمیاییِ منابع آبی در نقاشی (مورد مطالعه: بندر کیاشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم علمی با مقوله حفاظت از محیط زیست ارتباط تنگاتنگ دارند. محلول شیمیایی و مفاهیم وابسته به آن از موضوعات پرتکرار در حوزه محیط زیست است. ازجمله اساسی ترین فعالیت هایی که در اغلب کشورهای دنیا در راستای مدیریت پسماند و پساب ها انجام می شود، آگاه و حساس کردن انسان ها از اوان کودکی است. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان تصور دانش آموزان مقطع ابتدایی به مفهوم محلول شیمیایی، برای تغییر رفتارهای مخرب نسبت به منابع آبی می باشد. طرح پژوهشی حاضر از نوع ترکیبی می باشد. روش پژوهش نیز تحلیل محتوا از نوع تجمعی است. جامعه آماری، مجموعه نقاشی های کودکان مقطع ابتداییِ منطقه بندرکیاشهر است که تعداد 154 نمونه از نقاشی های دانش آموزان به صورت هدفمند انتخاب شد و مفاهیم مربوطه در نقاشی ها به شیوه توصیفی - تفسیری تجزیه وتحلیل گردید. ابزار جمع آوری داده ها، فیش برداری از مطالب و منابع مرتبط و نیز انتخاب مفاهیم موردنیاز از تعاریف مرتبط با موضوع محلول شیمیایی در متون علمی معتبر می باشد. سؤال اساسی پژوهش حاضر این بود که با توجه به مفاهیمِ نقاشی دانش آموزان، درک و شناخت آنان از مفاهیم زیست محیطیِ وابسته به محلول شیمیایی چگونه است؟ بر طبق یافته های این پژوهش، کمترین توجه و درک کودکان به مؤلفه های زیست محیطیِ مبحث محلول، شامل: احتیاط در برخورد با محلول های آسیب رسان، عدم تماس با محلول های ناشناس، تأثیر اندازه ذرات در حل شدن سریع تر و عدم مخلوط کردن انواع شوینده است. درنتیجه با توجه به آمادگی ذهنی و شناختی بالای کودکان برای یادگیری، نیاز مبرم به آموزش های زیست محیطیِ اثربخش در دوران کودکی وجود دارد.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی اراک و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های مختلفی برای ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی وجود دارد که یکی از کارآمدترین این روش ها اتوماتای سلولی است. در اتوماتای سلولی حالت یک سلول در هر زمان بستگی به حالت خاص خود و حالت های همسایگان خود در گام زمانی قبلی دارد. با توجه به ماهیت فضایی این مدل، در پژوهش حاضر تغییرات کاربری اراضی و روندهای توسعه فضایی شهر اراک و روستاهای پیراشهری با استفاده از مدل مذکور و پردازش تصاویر ماهواره ای ارزیابی و پیش بینی شد. از زنجیره مارکوف برای ایجاد قوانین گذار استفاده گردید. در این راستا کاربری اراضی در سه دوره زمانی 1990، 2006 و 2023 میلادی با استفاده از طبقه بندی به روش ماشین های بردار پشتیبان تهیه شده و میزان تغییرات هر کاربری محاسبه گردید. سپس، تغییرات کاربری و گسترش فضایی شهر اراک و روستاهای پیرامون با استفاده از مدل اتوماتای سلولی برای افق 2040 میلادی پیش بینی شد. نتایج بیان گر دینامیک بالای تغییرات کاربری در سطح منطقه است. این امر ناشی از توسعه فضایی زیاد شهر اراک بوده که تأثیرات عمیقی بر منطقه پیراشهری داشته است. محاسبات نشان داد که در طی سال های 1990 تا 2006 میلادی مساحت کاربری ساخته شده با افزایشی درحدود 3/4104 هکتار به رقم 8/8391 هکتار رسیده است. در طی دوره زمانی 2006 تا 2023 میلادی بالغ بر 7/3516 هکتار به مساحت کاربری مذکور افزوده شده است. در این رابطه درصد زیادی از اراضی کشاورزی منطقه به کاربری ساخته شده تغییریافته اند. نتایج مدل اتوماتای سلولی نشان داد که تا 2040 میلادی، بیشترین میزان دینامیک فضایی بین کاربری های ساخته شده-کشاورزی خواهد بود. پیش بینی می شود که تا 2040 میلادی بالغ بر 2571 هکتار از اراضی کشاورزی منطقه به کاربری ساخته شده تبدیل شوند. در این رابطه، ساخت وسازهای زیادی در محور اراک- قم و محور اراک- شازند صورت خواهد گرفت. در منطقه پیراشهر شمال اراک توسعه کاربری ساخته شده به صورت توسعه فضایی روستاها و گسترش ویلاها خواهد بود.
تحلیل عوامل تاثیرگذار بر گسترش فیزیکی منطقه پیراشهری کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
گسترش شهری، یکی از الگوهای رشد شهری است که باعث انبساط هسته مرکزی شهر به سوی مناطق پیراشهری شده و نابودی اراضی کشاورزی، باغات و منابع طبیعی و اثرات منفی محیط زیست را به دنبال دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی گسترش کالبدی- فضایی شهر شیراز و تحلیل شناسایی عوامل مؤثر بر گسترش آن بوده است. بنابراین ازجمله تحقیقات کاربردی به شمار می رود که از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. داده و اطلاعات موردنیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی جمع آوری گردیده و برای سنجش رشد کالبدی شهر، از دو مدل کمی هلدرن و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کلان شهر شیراز رشد نامناسب و زیادی داشته است که می توان الگوی رشد پراکنده را برای آن متصور شد. براساس مدل هلدرن، حدود ۵۹ درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و ۴۱ درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. همچنین شاخص آنتروپی برای سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۹۵ به ترتیب ۳/۲ و ۹۵/۲ می باشد که نشان از رشد افقی آن دارد. این رشد افقی بر روی زمین های کشاورزی و باغات صورت گرفته و درنتیجه باعث کاهش فعالیت های تولیدی و نابودی اراضی زراعی و باغات مولد در مناطق پیراشهری گردیده است. لذا لازم است که برای حفظ فضاهای طبیعی و منابع باقیمانده، چاره اندیشی شود.
تبیین نقش توزیع کاربری زمین و محیط ساخته شده بر فعالیت بدنی و سلامت ساکنین محلات شهری، مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 148
حوزه های تخصصی:
با رشد نرخ شهرنشینی و افزایش بیماری های جسمی و روانی ناشی از کم تحرکی افراد، تلاش برای ایجاد بسترهای افزایش فعالیت بدنی شهروندان به یکی از موضوعات اساسی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. در تحقیق حاضر که در کلان شهر اصفهان انجام شد ابتدا مشخص گردید که میانگین شاخص توده بدنی افراد نمونه، در وضعیت اضافه وزن قرار دارد (=25.89). همچنین شاخص سوخت وساز فعالیت در هفته بر میانگین کل دقیقه فعالیت در هفته (=3.92)، نشان داد وضعیت فعالیت افراد در سطح متوسط قرار دارد. سپس با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نقش مؤلفه های محیط ساخته شده بر فعالیت فیزیکی افراد در دامنه های مختلف بررسی گردید. تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت ساکنان نیز ارزیابی شد. محدوده موردمطالعه مناطق 15 گانه اصفهان بوده و پرسشنامه در میان 402 نفر از ساکنان این مناطق توزیع گردید. مقادیر پایایی، روایی و برازش کلی مدل در حدود مناسب بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تمامی متغیرها در سطح اول مدل ازجمله "تنوع کاربری"، "دسترسی به کاربری ها و خدمات"، "اتصال پذیری خیابان"، "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری"، "زیبایی شناختی"، "ایمنی" و " امنیت"، تأثیر مثبت و معنادار بر "محیط ساخته شده" داشته و در بین آن ها "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری بیشتر از سایر مؤلفه ها متغیر محیط ساخته شده را تعریف می کند. در سطح دوم، میانگین فعالیت فیزیکی در دامنه ها و شدت های مختلف اندازه گیری شده و ضرایب مسیر محیط ساخته شده بر هر دو دامنه فعالیتی (امور روزمره – ورزش و تفریح) مثبت و معنادار بودند. نتایج در سطح سوم مدل نشان داد "فعالیت جهت ورزش و تفریح" بیشتر از فعالیت جهت امور روزمره بر سلامت ساکنان تأثیر می گذارد.
ارتقای فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
131 - 150
حوزه های تخصصی:
تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، با استفاده از شناخت نقاط ضعف سازه و مصالح مصرفی با هدف اولویت بندی پروژه های مقاوم سازی حائز اهمیت بسیاری است و در صورتی که این ارزیابی با دقت و ظرافت خاصی صورت نپذیرد، خسارات مالی زیادی را برجا خواهد گذاشت. بررسی ها به وضوح نشان می دهند که برخی از معیارهای تاثیرگذار در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی ساختمان ها در ایران نامناسب هستند. با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر سعی شده است با شناسایی نقاط ضعف فرم های ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های موجود در ایران به خصوص فرم های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، معیارهای موثرتری در تصمیم گیری در راستای اولویت بندی مدارس شناسایی شوند. بدین منظور با بررسی دستورالعمل های ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های موجود و سایر منابع مرتبط و همچنین نظرسنجی از اساتید و مهندسین سازه ای مجرب، معیارهای موثرتری به منظور ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های مدارس، شناسایی و وزن دهی شدند. به منظور بررسی دقت معیارهای وزن دهی شده بیش از ۱۰۰ مدرسه مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فرم های طراحی شده نواقص کارشناسی شده فرم های مدارس موجود را برطرف نموده است.
نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
169 - 200
حوزه های تخصصی:
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
تأثیر فعالیت های بدنی ادغام شده با بازی وارسازی در کیفیت اوقات فراغت دانش آموزان (مطالعه موردی: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
81 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش روزافزون فنّاوری و افزایش نیازهای روانی و جسمی جوانان، توجه به ارتقای کیفیت زندگی آنان به یکی از اولویت های اجتماعی تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر فعالیت های بدنی ادغام شده با گیمیفیکیشن در کیفیت اوقات فراغت دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود و با روش نیمه تجربی و با استفاده از پرسش نامه اوقات فراغت ابراهیمی و همکاران اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقطع دوره دوم متوسطه شهر اردبیل بود که 30 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به دو گروه 15 نفریِ آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های پارامتریک شاپیروویلک، آنالیز واریانس دوسویه و تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری (05/0P<) با استفاده از نرم افزار SPSS 26 استفاده شد. بررسی ها نشان داد عوامل زمان و گروه به همراه تعامل بین زمان و گروه، تأثیرات معناداری در مهارت های تصمیم گیری، آگاهی از فراغت، روابط اجتماعی و خودآگاهی داشتند. این تأثیرات به صورت آماری در تمامی مؤلفه ها با سطوح معنی داری P<0.001 و اندازه تأثیرات متغیر d=0.935)، d=0.898، d=0.934 و (d=0.937 برای مهارت تصمیم گیری، آگاهی از فراغت، روابط اجتماعی و خودآگاهی به ترتیب نشان داده شد. این یافته ها اهمیت زمان و تفاوت های بین گروه ها را در توسعه و بهبود این مهارت ها برجسته می کنند و تأکید می کنند که تعامل بین زمان و گروه نیز در این پیشرفت نقش دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، نتیجه گرفته می شود که ادغام تمرینات ورزشی با گیمیفیکیشن، به طور معناداری موجب افزایش کیفیت اوقات فراغت دانش آموزان می شود
سنجش دمای سطح زمین و ارتباط آن با شاخص های طیفی، مطالعه موردی: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
33 - 64
حوزه های تخصصی:
دمای سطح زمین، تابعی از انرژی خالص در سطح زمین است که به مقدار انرژی رسیده به سطح زمین، گسیلندگی سطح، رطوبت و جریان هوای اتمسفر بستگی دارد. در این تحقیق دمای سطح زمین (LST)، در استان خوزستان با استفاده از الگوریتم پنجره تقسیم محاسبه گردید. همچنین به منظور شناخت دقیق تر رفتار دمای سطح زمین در منطقه مورد نظر، از روش کدنویسی در سامانه «گوگل ارث انجین» استفاده شده است. صحت سنجی نقشه دمای تهیه شده نیز با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی استان خوزستان صورت گرفت. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط سه شاخص طیفی NDBI ،NDVI و NDBaIبا دمای سطح زمین (LST) است و به منظور دستیابی به این هدف، از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 در تیرماه سال 2022 استفاده گردیده است. پس از محاسبه دمای سطح زمین (LST) با استفاده از روش پنجره تقسیم، سه شاخص پوشش گیاهی، شاخص مناطق ساخته شده یا سطوح نفوذناپذیر و شاخص زمین های بایر محاسبه شد و با استفاده از همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 01/0 درصد ارتباط آن ها با دمای سطح زمین مورد بررسی قرار گرفت، نتایج همبستگی دما با شاخص های ذکرشده نشان داد که شاخص مناطق بایر (NDBaI)، هم بستگی مثبتی با دمای سطح زمین دارد و میزان R2 آن معادل با 488/0 می باشد. شاخص مناطق ساخته شده (NDBI) از هم بستگی منفی با دمای سطح زمین برخوردار است و میزان R2 آن معادل با 642/0- است و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) دارای هم بستگی مثبت غیر خطی با دمای سطح زمین می باشد، دلیل غیر خطی بودن پوشش گیاهی، پراکندگی و محدود بودن آن در بخش های مختلف سطح استان خوزستان است. همچنین معنی دار بودن و مؤثر بودن سه شاخص مذکور، با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات (OLS) بررسی شد. نتایج بررسی جزایر حرارتی در سطح استان خوزستان با استفاده از شاخص موران محلی نشان داد که جزایر حرارتی در خارج از محدوده شهری و در مناطق بایر متمرکز شده اند و دمای مناطق شهری نسبت به مناطق بیرون از شهر پایین تر است. جزایر خنک نیز در پهنه های آبی و پوشش های گیاهی متمرکز شده و دارای مساحت خیلی کمتری نسبت به جزایر حرارتی در سطح استان خوزستان می باشند.
فراترکیب اندیشه کوچ گری در تفسیر مدل تاب آوری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
93 - 126
حوزه های تخصصی:
جدا از قابلیت های فلسفی در مفهوم کوچ گری، جامعه عشایری یا کوچ نشین ازجمله شبکه های انسانی است که کنش های انطباقی، سرمایه ای و انضباطی یا حکمروایی متفاوت در آن باعث بروز ظرفیت های دیگری از دوام، تجارب، فرهنگ و مواردی این چنینی نسبت به زندگی شهرنشینی می شود. این قابلیت ها فرصتی در بازبینی مفهوم تاب آوری اجتماعی مبنی بر کوچ نشینی فراهم می سازد. نظر به بحران ها و نابرابری های اجتماعی در سال های اخیر ضروری است تا مدل های تاب آوری اجتماعی با هدف کارآمدی بازتفسیر شوند. این پژوهش به دنبال تفسیری از مدل تاب آوری اجتماعی در اندیشه کوچ گری با روش فراترکیب است. راهبرد پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف بنیادی و از نگاه ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و دارای هدف و راهبرد بنیادی –کیفی است. همچنین در این پژوهش از روش نظریه برپایه ای (داده بنیاد) در تفسیر مدل با کمک کدگذاری سه گانه 42 واقعه در 28 مفهوم، هشت مقوله فرعی و سه مقوله اصلی استفاده شده است. از تکنیک فراترکیب نیز برای غربالگری منابع این گونه استفاده شده که متون مرتبط بین سال های 1990 تا 2021 از پایگاهای معتبر طی پنج گام مورد بررسی قرارگرفته اند. تفسیر تاب آوری اجتماعی با خوانش مفهوم کوچ نشینی، سه مؤلفه اصلی را در این پژوهش پیشنهاد می نماید که در سیالیت و کنش شدنی قابل فهم است: مؤلفه نخست «انطباق» است که به کنشگری های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی وابسته است. مؤلفه دوم «سرمایه اجتماعی» است که تجمل گرا و زینتی نبوده بلکه درونی و متکی به دانش، نوآوری و خطرپذیری است. «حکمروایی»، مؤلفه سوم مدل، پیشنهاد شده که با شاخص هایی مثل ظرفیت سازی نهادی یا مشارکت در پیوند است و بیانگر نوعی حکومت شدنی به جای بودنی است. مفاهیم اجتماعی اصیل همچون کوچ گری و کوچ نشینی دارای قابلیت ها و تنش های معنایی عمیق و غنی هستند و بر مبنای آن می توان مدل های معاصر اجتماعی مانند تاب آوری را که دارای پیچیدگی و پویایی است، بازخوانی و تفسیر نمود. با توجه به ماهیت پژوهش های تفسیری و مدل ساز ، با درهم تنیدگی مفاهیم و ترکیب آن ها می توان با تفکر عمیق بر روی مفهوم سیال مثل کوچ گری و اعمال نظرات صاحب نظران مختلف، درک نوین از مدل های اجتماعی داشت.
مکان یابی و طراحی معماری کاربری های اداری شهری با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: منطقه 4 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
63 - 86
حوزه های تخصصی:
مکان یابی و طراحی معماری به عنوان بستری مناسب برای فراهم سازی زمینه دستیابی به هدف ها و مقاصد پدافند غیرعامل اهمیت بسزایی دارد و سبب موفقیتِ تصمیم گیری در سطح های مختلف استراتژیک می شود. فضاهای اداری یکی از کاربری هایی است که برنامه ریزان و طراحان برای خدمات رسانی شهری به آن توجه می کنند. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است که محققان آن درصدد مکان یابی و طراحی سایت های اداری در منطقه 4 شهر تبریز هستند. همچنین، در این مطالعه از روش های اسنادی و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 30 نفر است که با استفاده فرمول کوکران 28 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل مکان یابی از مدل IHWP در نرم افزار GIS و نیز برای ارزش گذاری میزان تأثیر شاخص های طراحی معماری فضاهای اداری در نمونه مطالعه شده از روش AHP در نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که از کل منطقه 4 شهرداری تبریز 3 درصد مطلوبیت خیلی کم، 9/15 درصد مطلوبیت کم، 40/43 درصد مطلوبیت متوسط، 74/28 درصد مطلوبیت زیاد و 96/8 درصد مطلوبیت خیلی زیادی را دارد و همان طور که نتایج در بخش مکان یابی نشان می دهد با حرکت از شمال به جنوب منطقه از میزان مطلوبیت کاسته می شود. همچنین، در این پژوهش 47 شاخص معماری برای طراحی ساختمان های اداری بررسی شد و نتایج نشان داد که مد نظر قرار دادن فضای امن زیرزمینی برای پناه بردن افراد در شرایط ضروری یا قرار دادن قسمت های حساس ساختمان اداری امری الزامی برای ایجاد پایداری در برابر تهدیدات است. در پایان نیز الزام هایی برای جانمایی و طراحی ساختمان های اداری ارائه شده است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
117 - 136
حوزه های تخصصی:
گردشگری ادبی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا و همواره از جمله گونه های اصلی گردشگری در ایران و به طور کلی، کشورهای در حال توسعه است. این نوع گردشگری می تواند دریچه ای نوین از شناخت، توسعه و پایداری را برای جوامع به همراه داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که ماهیت تفسیری و تحلیلی دارد و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمّی قرار دارد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های گراند تئوری، دلفی و در نهایت، از ماتریس خودتعاملی (SSIM) استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل متخصصان و نخبگان در حوزه گردشگری به طور عام و به طور خاص گردشگری ادبی است. برای گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده و در نهایت، تعداد 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مقوله هایی از جمله بهبود اقدام های مدیریتی و نهادی، افزایش در سرمایه گذاری گردشگری ادبی و موارد مربوط به آن، ارتقا در رقابت پذیری گردشگری ادبی در خاورمیانه و جهان با تبلیغات مناسب، عوامل قانونی و طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... به عنوان عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران شناسایی شد. سپس نتایج ماتریس خود تعاملی نشان داد که عامل اقدام های مدیریتی و نهادی بر سایر عوامل دیگر تأثیر دارد. عامل طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... که مهم ترین عامل در جذب گردشگران ادبی است، متأثر از سایر عوامل است و به خودی خود، تأثیری بر عامل دیگری نمی گذارد.
مکان یابی پناهگاه های شهری مبتنی براصول پدافند غیر عامل (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
195 - 218
حوزه های تخصصی:
مطابق قانون برنامه چهارم توسعه، یکی از محورهای اساسی موضوع امنیّت ملی، بحث پدافند غیر عامل است. فضاهای امن و پناهگاه ها، از بخش های حائز اهمیت در بحث پدافند غیر عامل هستند. در این پژوهش، شهر سنندج با توجه به این که یکی از شهرهای مهمّ و دارای اهمیت نظامی در غرب کشور است، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. برای مکان یابی پناهگاه های شهری از چهار معیار: کاربری های سازگار، کاربری های ناسازگار، کاربری کالبدی و ایمنی و همچنین زیرمعیارهای مؤثر مراکز با عملکرد پشتیبانی(مراکز فرهنگی، آموزشی، درمانی و ورزشی، آتش نشانی، صنعتی و خطرناک، مراکز حساس و مهمّ، تراکم جمعیت، نقاط پرتراکم، فضاهای باز و سبز، معابر اصلی، شیب و فاصله از رودخانه) استفاده شده است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP، مکان ها در پنج طبقه، با اولویت های بسیار مناسب تا بسیار نامناسب، جهت استقرار و احداث پناهگاه های شهری به دست آمده اند. نتایج نشان می دهد که مناطق مرکزی شهر سنندج دارای وضعیت های مناسب، نسبتاً مناسب و بسیار مناسب، از حیث استقرار پناهگاه هستند. این مکان ها شامل خیابان های: انقلاب، نمکی، امام، گلشن، چهارباغ، صلاح الدین ایوبی، طالقانی، استقلال، پاسداران، شهدا، قسمت هایی از خیابان کارگر، کمربندی عباس آباد و بلوارهای: بیست وهشت دی، دوازده فروردین، کردستان، بعثت و بلوار علامه حمدی است که می توانند به عنوان مکان های مطلوب برای احداث پناهگاه، مورد توجه قرار گیرند.
تبیین تاثیر رفتار قلمروپایی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی بر شکل گیری الگوی مسکن (نمونه مطالعاتی :محلات بانبور، بان برز، سبزی آباد، ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
41 - 64
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی ارتباط بین ویژگی های کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی و رفتار قلمروپایی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام انجام شده است. علی رغم اهمیت بالای مفهوم رفتار قلمروپایی و نقش آن بر ویژگی های کالبدی مسکن، تاکنون مطالعه جامعی درزمینه ارتباط بین این مفاهیم به ویژه در بستر محلات حاشیه نشین ایران انجام نشده است. در راستای این هدف، محلات حاشیه نشین شهر ایلام به عنوان یکی از مناطق با بالاترین نرخ حاشیه نشینی در کشور جهت مطالعه میدانی انتخاب شده اند. مدل مفهومی پژوهش بر مبنای مطالعات نظری و مصاحبه های کیفی عمیق بر اساس روش تئوری زمینه ای تدوین و تدقیق شده است. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان محلات حاشیه نشین بانبور، بان برز و سبزی آباد در شهر ایلام انجام شده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. سپس برمبنای روش پیمایش و سنجش کمی، وزن و اهمیت مفاهیم شناسایی شده، بر مبنای آرای متخصصین معماری و شهرسازی شهر ایلام ارزیابی و واکاوی شده است. نتایج تحلیل ها نشانگر آن است که معیارهای اثرگذار بر ویژگی های کالبدی مسکن محلات حاشیه نشین مبتنی بر رفتار قلمروپایی ساکنان را می توان در ابعاد مکان یابی قلمرو و عرصه عمومی، مفاهیم اجتماعی، مفاهیم فرهنگی، مفاهیم اقتصادی ، مفاهیم کالبدی و مفاهیم ادراکی بررسی نمود. یافته های این پژوهش نشانگر این است که ارتباط دوسویه ای بین ویژگی های کالبدی مسکن محلات حاشیه نشین و مفاهیم فرهنگی، اجتماعی، ادراکی، اقتصادی و قلمروپایی فضاهای عمومی در محلات حاشیه نشین شهر ایلام وجود دارد .توجه به این مفاهیم می تواند منجر به ارتقا کیفیت مسکن در محلات حاشیه نشین مبتنی بر رفتار قلمروپایی ساکنان گردد.
ارزیابی آسیب پذیری مناطق ساحلی نسبت به افزایش سطح آب دریا تحت تاثیر سناریوهای تغییر اقلیم (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق ساحلی مهمترین و حساس ترین مناطق به اثرات ناشی از تغییر اقلیم بویژه افزایش سطح آب دریا می باشند که پیامد های وخیم و آسیب های ناشی از آن را با درجه اطمینان بالاتری تجربه می کنند. هدف از این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری مناطق ساحلی واقع در محدوده منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه و کنگان) نسبت به افزایش سطح آب خلیج فارس است. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل داده های جزر و مدی ایستگاه های کنگان، بوشهر و امام حسن، مدل رقومی ارتفاعی، داده های ارتفاعی و تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 به منظور ساخت ترکیب رنگی حقیقی با اندازه تفکیک مکانی 10 متر می باشد. نقشه آب گرفتگی منطقه مورد مطالعه در صورت افزایش نیم، یک و دو متری سطح آب دریا تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین آسیب پذیری افزایش سطح آب دریا مرتبط با مجتمع های پتروشیمی نزدیک به ساحل می باشد. منطقه پارس جنوبی یک در نواحی رویش جنگل های مانگرو و صنایع پایین دستی در معرض بیشترین آسیبپ پذیری قرار دارد به طوری که حتی با نیم متر افزایش سطح آب دریا اراضی قابل توجهی به زیرآب خواهد رفت. عدم توجه به خطر بالا آمدن سطح آب دریا می تواند در آینده خسارت اقتصادی هنگفتی را به شرکت های پتروشیمی و صنایع مرتبط همچنین به اکوسیستم های حساس و شکننده ساحلی وارد سازد. بنابراین استراتژی مدیریتی منطقه ای برای کاهش این آسیبپ پذیری امری ضروری است. یکی از راه های مقابله با این آسیبپ پذیری، ساخت تپه های رگه ای و استفاده از موج شکن های معلق در زیر آب به همراه گرون های T شکل در سواحل تحت خطر آب گرفتگی است.
چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری شهری براساس مدل SWOT-QSPM (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
87 - 111
حوزه های تخصصی:
عبور رودخانه از داخل یک شهر یک فرصت بی نظیر برای توسعه گردشگری می باشد و حفظ پویایی و کیفیت و کمیت این منبع طبیعی به منظور بهره وری مداوم از آن در گذر زمان امری ضروری است. کلانشهر اهواز به واسطه عبور رودخانه کارون از درون آن شرایط ویژه ای برای صنعت گردشگری شهری ایجاد کرده است. برهمین اساس این تحقیق برآن است تا چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری در کلانشهر اهواز را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی (اسنادی- پیمایشی)، مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای، طراحی و تکمیل پرسشنامه و تعیین نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدیدهای موجود است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از منابع رسمی برای داده های کمّی(پرسشنامه و مصاحبه) بوده و تکنیک کار مدل SWOT-QSPM است. یافته ها نشان داد که جذب سرمایه های بخش خصوصی در جهت حفاظت و نگهداری از جاذبه های گردشگری و افزایش جذابیت اقتصادی، ارتقاء سطح حفاظت از جاذبه های گردشگری از طریق یکپارچگی و همکاری های بین سازمانی و ارتقاء سهم کلانشهر اهواز از بازار گردشگری داخلی و خارجی استان و کشور از طریق ارتقاء کیفیت جاذبه های گردشگری و ابزارهای الکترونیکی و تبلیغاتی به عنوان خروجی های این استراتژی تنوع طلبی در جهت رفع چالش ها ارائه می گردد.
بررسی و تحلیل قابلیت های ژئوتوریستی و مقاصد ژئومورفولوژیکی شهرستان جلفا
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
651 - 668
حوزه های تخصصی:
گردشگری در چارچوب الگوهای فضایی خاصی صورت می گیرد که مهم ترین بخش گردشگری شهری می باشد. ژئوتوریسم شاخه ای از صنعت گردشگری است و محوریت اصلی آن را رفتارشناسی سیستمهای ژئومورفوسایت ها تشکیل میدهد. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل قابلیت های ژئوتوریستی و مقاصد ژئومورفولوژیکی شهرستان جلفا می باشد. در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیل و به کمک دو مدل ژئوتوریستی با مشارکت گردشگری و مسئولین فعال در صنعت ژئوتوریسم منطقه به بررسی و تحلیل قابلیت های ژئوتوریستی و مقاصد ژئومورفولوژیکی با استفاده از روش فیولت و پائوولوا پرداخته شده است. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، نتیجه مدل فیولت نشان می دهد منطقه ی جلفا با کسب امتیاز ۱۰ از مجموع امتیاز های نرخ گردشگری و مدیریت در زمینه-های مختلف علمی، فرهنگی ،حفاظتی و ارزش استفاده دارای توان ژئوتوریستی می باشد. همچنین طبق ارزیابی های صورت گرفته با مدل پائوولوا از عوامل منفی رقابت پذیری منطقه جلفا به وجود ثروت طبیعی با مجموع 5/8 رقابت-پذیری که بیشترین امتیاز را دارا می باشد و کمترین امتیاز در بین عوامل منفی مربوط به زبان و نیز اسکان غیر رسمی با مجموع 2 می باشد. در بین عوامل مثبت بیشترین امتیاز مربوط به شاخص وجود ثروت طبیعی با مجموع 5/8 رقابت پذیری بوده و شاخص آبگرم و درمانی با مجموع 5/0 کمترین رقابت پذیری را نسبت به سایر عوامل کسب کرده اند. بنابراین نتیجه گیری می شود با ارزیابی و شناسایی پتانسیل های شهرستان جلفا و توسعه توانمندی ها منجر به توسعه منطقه ژئوتوریستی و جذب گردشگر خواهد شد.