مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۰۴٬۲۴۵ مورد.
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
287 - 309
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش واکاوی نقش سیاستهای حمایت از مشتریان مالی در کارایی سود بانکها مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از لحاظ طبقه بندی بر حسب هدف، پژوهشی کاربردی است و از لحاظ طبقه بندی بر مبنای روش، تحقیق توصیفی محسوب می شود و از میان تحقیقات توصیفی، از نوع همبستگی است. قلمرو مکانی این پژوهش کلیه بانک های ایرانی بوده که تحت نظارت بانک مرکزی در بازه تحت مطالعه، فعالیت داشته و در زمینه عملیات اجرایی بانکی شامل جذب سپرده ها و اعطای تسهیلات به عنوان بانک تخصصی یا تجاری، دولتی یا خصوصی فعالیت داشته و نهاد خاص مالی یا واحد نظارتی و موارد مشابه نباشد. فرضیه های پژوهش با استفاده از نمونه ای متشکل از 25 بانک ایرانی طی سال های 1396 تا 1401 و با بهره گیری از الگوی رگرسیون چندگانه مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی مورد آزمون قرارگرفت. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که رعایت الزامات قانونی رفتار منصفانه با مصرف کنندگان محصولات یا خدمات مالی بر کارایی سود بانک ها تاثیر مثبت دارد. رعایت الزامات قانونی افشای اطلاعات مورد نیاز مشتری با مصرف کنندگان محصولات یا خدمات مالی بر کارایی سود بانک ها تاثیر مثبت دارد. رعایت الزامات قانونی در زمینه پاسخ گویی یا حل دعاوی مصرف کنندگان محصولات یا خدمات مالی بر کارایی سود بانک ها تاثیر مثبت دارد. و همچنین نظارت بر اعمال سیاست های حمایتی از مصرف کنندگان محصولات یا خدمات مالی بر کارایی سود بانک ها تاثیر مثبت دارد.
ارزیابی خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش بهترین- بدترین (BWM) (مطالعه موردی: شهرستان دوره چگنی، استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
68 - 85
حوزه های تخصصی:
به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش سوزی جنگل ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل تر است، یا وقتی که آتش آثار منفی شدیدتری خواهد داشت، دارد. آتش جنگل از مهم ترین مخاطرات طبیعی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل خطر آتش سوزی و بررسی عوامل موثر بر آتش سوزی در محدوده جنگلی شهرستان دوره چگنی انجام شد. هدف اصلی مطالعه حاضر تلاش برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر آتش سوزی با ترکیب داده های توپوگرافی و سایر داده های کمکی از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش بهترین-بدترین برای منطقه مورد مطالعه است. نقشه خطر آتش سوزی از طریق نمره دهی و وزن دهی لایه های عوامل موثر آتش سوزی (پوشش گیاهی، شیب، جهت، ارتفاع، اقلیم و فاصله از سکونت گاه ها و جاده ها) بدست آمد. بر اساس نتایج، منطقه مورد مطالعه به چهار کلاسه خطر آتش سوزی طبقه بندی شد. مناطق با خطر آتش خیلی زیاد (7 درصد) و زیاد (11 درصد) در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. همچنین به ترتیب 8 و 74 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاسه های خطر آتش متوسط و کم قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل به مدیران زمین در درک الگوهای آسیب پذیری و خطر آتش در سیمای سرزمین کمک می کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نتایج، سرمایه گذاری ها در شرایط محدودیت منابع، بازسازی جنگل، تیمارهای ماده سوختنی و سایر اقدامات کاهش آسیب آتش می تواند در نواحی با خطر آتش سوزی زیاد هدف گذاری شود.
کاربرد ان. ال. پی در حکایت های گلستان سعدی با تأکید بر الگوی سوئیش (جابه جایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
207 - 236
حوزه های تخصصی:
الگوی سوئیش(جابه جایی) برای اوّلین بار در سال 1985 توسط ریچارد بندلر(روان شناس) و جان گریندر (زبان شناس)، بنیان-گذاران رشته ان. ال. پی مطرح شد. بر اساس این الگو، رفتارهای خوشایند و هدفمند، با کمک منابع درون جایگزین رفتارهای ناخوشایند، اجباری و ناخواسته می شوند. در میان شاعران و نویسندگان بزرگ ادبیات فارسی هم سو با این شیوه درمان، سعدی استادی کارآزموده و عمل گراست که در گلستان با به کارگیری الگوی جابه جاییِ آنی، رفتارهای خوشایندِ شادی آفرین را با کمک منابع درون، جایگزین رفتارهای ناخوشایند و بازدارنده می کند. هدف تحقیق حاضر که با روش تحلیلی - توصیفی همه ابواب گلستان را مورد واکاوی قرار داده است، کاربرد ان. ال. پی در حکایت های گلستان سعدی با تأکید بر الگوی سوئیش است. فرضیه پژوهش تأکیدی است بر این مسئله که هرکس برای خلقِ تصاویر خوشایند و نتایجی که دنبال می کند، منابع لازم و کافی در اختیار دارد و می تواند با شناخت دقیقِ محرّک های مهاجم و مزاحم برای تولید تصاویر مثبت و نشاط آفرین از منابع درون اقدام کند و خود را از هرگونه ترمز ایست(عدم تحرّک، تنبلی) و تله های ذهنی دور کند. با این هدف، نتیجه یافته ها درگلستان نشان داد که مواجهه مؤثّر با تله و رهایی ذهن از اسارتِ تصاویرِ مهاجم می تواند دلیل بروزِ تصوّرات خوب و رشد احساسات خوشایند در ذهن باشد و به تبع آن دلیلی مؤثّر در جلوگیری از سرایت آن به دیگران خواهد بود. همچنین این رویارویی قدرتمند، نشاط، سرزندگی و عزّت نفس پایدار را به دنبال خواهد داشت.
بررسی تطبیقی آفت حرص و طمع در مثنوی های تعلیمی با رویکرد به مصیبت نامه عطار و مثنوی معنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
127 - 152
حوزه های تخصصی:
در تبیین مبانی ومفاهیم اخلاقی به ویژه رذایل اخلاقی بیشترین مقوله های کاربردی در بیان تعریف، سبب و علت و شیوه های درمانی آن است.آنچه که در بیان حرص وطمع در دیدگاه این دو عارف وشاعر به خوبی مشهود است بهره مندی، استناد وتوجه به مفاهیم قرآنی وروایات اسلامی در این زمینه است، هر دو عارف حرص وطمع را در وجود انسان مانند دیگر غرایز نهادینه در سرشت وفطرت وی دانسته با این تفاوت که مولوی به دو حرص پسندیده و مذموم اشاره می نماید اما عطار تکیه بر مذموم بودن این خصلت دارد.نکوهش حرص وطمع وتوصیه به پرهیز ازآن با یاد مرگ ویاد خداوند ونیز داشتن قناعت در کلام هردوشاعر جاری است.نگاه متفاوت مولوی در باب حرص توجه به حرص پسندیده وبیان عواقب ناشی از آن است، مولوی توصیف بیشتری از حرص وطمع نسبت به عطار در مثنوی ارائه کرده که البته این را نمی توان خرده ونقصانی بر مصیبت نامه که حجم کمتری نسبت به مثنوی دارد وارد نمود.
علل عدم موفقیت استراتژی آمریکا در افغانستان
درعرصه بین المللی کشورها در مواجهه با تحولات و پدیده های مختلف و اثر گذاری بر سیاست های خارجی و داخلی کشورها از استراتژی های مختلفی به فراخور شرایط درونی و بیرونی خود، رقیب و فضای بین المللی سود می جویند. آن چه ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر و با انگشت اتهام گذاشتن بر طالبان و القاعده در افغانستان انجام داد، نوعی استراتژی محسوب می شود که در فضای نوستالوژیک ایجاد شده توام با تصمیم گیری شتاب زده و سهل انگاری مسایل درونی جامعه افغانستان رخ داد و برون داد آن اتخاذ استراتژی-های متفاوت و حتی متناقض در این کشور بحران زده از 2001 بود. در این مقاله که با هدف بررسی استراتژی های ایالات متحده پسا 11 سپتامبر در افغانستان به نگارش در آمده است، به این سوال اساسی پاسخ داده می شود که تغییرات کلان استراتژی ایالات متحده چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور اثر-گذار بوده و چرا این کشور در اشغال افغانستان از استراتژی های مختلفی استفاده کرده است و سپس بر اساس یافته های به دست آمده از روش گردآوری کتابخانه ای چنین استنتاج می شود که تغییرات مداوم استراتژی آمریکا در افغانستان به دلیل عدم توجه به مسایل درونی و پیچیدگی های تاریخی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی این کشور بوده که نتیجه آن تنزل جایگاه آمریکا در عرصه جهانی و ناکامی در سرکوب طالبان، پدیده تروریسم و فقدان ثبات در افغانستان می باشد. امریکا در نظر دارد به منظور حفظ هژمونی خود، به تقابل با قدرت هایی مثل چین و روسیه بپردازد که قصد به چالش کشیدن آن را دارند.
ارائه مدل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
223 - 270
حوزه های تخصصی:
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
شناسایی ، تحلیل و اولویت بندی ذی نفعان نظام بانکی ایران با استفاده از روش تحلیل محتوا و روش ترکیبی بهترین – بدترین و آراس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
371 - 399
حوزه های تخصصی:
نظام بانکی با شبکه پیچیده از روابط با ذی نفعان مواجه است که یا از آن تأثیر می پذیرند و یا بر آن تأثیر می گذارند هر یک از ذی نفعان خواسته ها و انتظاراتی دارند که بر اساس توان خود آن را دنبال می کنند که برخی موارد در تقابل با خواسته ذی نفعان دیگر قرار می گیرد آنچه مشخص است پاسخگویی به تمام خواسته های این ذی نفعان برای نظام بانکی امکان پذیر نیست؛ بنابراین شناسایی و اولویت بندی این ذی نفعان برای نظام بانکی بسیار حیاتی است در این پژوهش با روش تحلیل محتوا گزارش های پایداری بانک ها در دو سطح متعارف و اسلامی و ابزار مصاحبه، ذی نفعان شناسایی گردیده است و با استفاده از روش بهترین - بدترین و آراس فازی به بررسی ضریب اهمیت و رتبه بندی هر یک از این معیارها پرداخته شده است در این پژوهش ذی نفعان در دو سطح اجمالی و تفصیلی مورد بررسی قرار گرفته است و درنهایت با روش آراس فازی رتبه بندی این ذی نفعان انجام شده است و با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای شناسایی و رتبه بندی ذی نفعان احصا گردیده است و از میان معیارها، قدرت، منافع، فوریت و شدت تأثیر و پتانسیل به ترتیب بیشترین اهمیت را دارا بوده است و در میان ذی نفعان دولت، بانک مرکزی، سهام داران عمده در بالاترین رتبه قرار گرفته است که این موضوع نشان از نقش مهم حاکمیت در نظام بانکی دارد مشتریان خرد و سپرده گذاران علی رغم اینکه از منظر بانکداری اسلامی جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ اما توجه مناسبی صورت نگرفته است.
The Role of ChatGPT-based Instruction and Flipped Language Learning in Metadiscourse Use in EFL Learners’ Argumentative Writing and their Perceptions of the two Instructional Methods(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The advent of ChatGPT, an all-purpose intelligent Chabot created by Open AI, has created a multitude of prospects and opportunities within the realm of language education. Owing to its exceptional capacity to produce a wide range of textual outputs, ChatGPT responds to queries in a matter of seconds. The present study aimed to examine the appropriateness of ChatGPT-based instruction and flipped language learning instruction (FLLI) in classrooms in terms of enhancing EFL learners’ interactional metadiscourse realization across language proficiency levels. Sixty-three English language learners were divided into four distinct groups: 16 in the advanced and 16 in the intermediate FLLI group, 15 in the advanced, and 16 in the intermediate ChatGPT group. Before initiating the study, all participants were given a pretest that specifically assessed the use of interactional metadiscourse markers (IMMs) in argumentative writing. The four experimental groups were separately exposed to ChatGPT-based instruction and FLLI during eight sessions. Results from a two-way analysis of variance (ANOVA) procedure through SPSS (version 25) revealed that the ChatGPT-based instruction was more effective than FLLI, and both intermediate and advanced language learners following the ChatGPT-based instruction used IMMs in argumentative writing more successfully. Moreover, the participants’ perceptions of ChatGPT and FLLI were analyzed through MAXQDA (version 2020), showing more positive attitudes towards using ChatGPT in language learning in general and IM realization in particular. The findings have the potential to provide advantages for teacher educators in terms of utilizing ChatGPT learning approaches.
مردم سالاری دینی و الزامات معرفتی و سیاسی آن در دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
53 - 76
حوزه های تخصصی:
نظام های سیاسی دموکراتیک غربی عمدتا پس از جنگ دوم جهانی به عنوان الگویی مطلوب برای اداره کشورهای مختلف با تنوع فرهنگی مختلف به شکل رایجی فراگیر شده اند. پس از سقوط رژیم های توتالیتاریستی در انتهای قرن بیستم حکومت های مبتنی بر ارای مردم و تفکیک قدرت شاه بیت محافل پیگیر مقوله توسعه سیاسی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طرح الگوی مردم سالاری دینی و برجسته شدن نقش مردم در در مسایل سیاست داخلی و سیاست خارجی قالب جدیدی برا حکمرانی سیاسی مطرح شد که در مقایسه با دموکراسی غربی از تفاوت های معناداری برخوردار بوده است. الگوی مردم سالاری دینی برامده از پیروزی انقلاب اسلامی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی و تبیین ایشان از ان از برجستگی خاصی بهره مند بوده است. در پژوهش حاضر نگارنده به دنبال بررسی دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مردم سالاری دینی هستند. از این رو سوال ذیل مطرح می شود مبانی معرفتی الگوی مردم سالاری دینی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی چیست؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود الگوی مردم سالاری دینی مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس مبانی برقراری عدالت در جامعه، قانون محور، آزادی، رضایت مردم و حق مداری قرار گرفته است. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی- تبیینی و روش جمع آوری منابع اسنادی می باشد.
نگاه به شرق از تبیین تا راهبرد (با تاکید بر اندیشه امامین انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 122
حوزه های تخصصی:
کشورهای شرقی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره مطرح بوده اند و از زاویه مسایل و منافع اقتصادی و سیاسی از اهمیت برخورداراند. نخبگان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب راهبرد نگاه به شرق جهت موازنه سازی با غرب و فروش سوخت های فسیلی و واردات فناوری و کالاهای مصرفی سیاست های مختلفی را طرح کرده اند. انچه در دولت های مختلف در تعامل با شرق همواره مطرح بوده است فروش نفت و واردات کالا در شرایط تحریمی بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) از شرق و نحوه تعامل با ان معنای خاصی را مدنظر داشت. در دوره پس از جنگ هشت ساله تحمیلی شرق در قالب تعاملی راهبردی مدنظر قرار گرفت. در ادبیات امامین انقلاب مفهوم شرق از محتوای خاصی برخوردار است و به کشورهایی گفته می شود که در جغرافیای خاصی حضور دارند. سوال پژوهش این است که رویکرد امامین انقلاب اسلامی در ارتباط با مفهوم شرق و اتخاذ راهبرد در تعامل با ان چگونه است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود که رویکرد امامین انقلاب نسبت به شرق کشورهایی را که در برابر غرب مستقل تر هستند دربرمی گیرد و این کشورها در اولویت تعاملات سیاست خارجی قرار می گیرند. روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تبیینی و روش جمع اوری مطالب اسنادی است.
گفتمان «شعوبی گرایی» در روایت شاهنامه ی فردوسی (براساس تحلیل گفتمانی ارنستو لاکلائو و شنتال موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
137 - 164
گفتمان شعوبیه واکنشی دربرابر سروری حاکمیت غیرایرانی بر جان و ناموس ایرانیان بود که از حدود قرن اول تا قرن های ششم و هفتم هجری قمری ادامه یافت. این مقاله روایت شعوبی را براساس الگوی تحلیل گفتمانی لاکلائو و موفه در روایت شاهنامه تحلیل می کند. چگونگی و چرایی مبارزات ایرانیان در بستر خیزش شعوبی به ویژه در روزگار فردوسی روشن می شود. با منازعه های گفتمان شعوبی و حاکمیت غیرایرانی، گفتمان شعوبی در روایتِ فردوسی با دال های دادگری، اختیار، خردورزی و میهن دوستی در پیرامون هسته ی معناییِ «احیای حاکمیت ایرانی» بازتعریف و مفصل بندی می شود. سلطه ی سیاسی و نظام عقیدتی غزنوی، خلافت بغداد را به عنوان «غیرهای گفتمانی» معرفی می کند و با برجسته کردنِ مفاهیم هویتی و حاشیه رانیِ سخت گیری های عقیدتی و اقتصادی، با گفتمان رقیب به ضدیت می پردازد. گفتمان شعوبی برای تحقق «رهایی» از سلطه ی عقیدتیِ دستگاه خلافت بغداد و حاکمیت سیاسیِ غیرایرانی، نظریه ی حاکمیت ایرانی «آرمان شاه» را بازتولید می کند. عاملیّت سیاسیِ مبارزه با بیگانگان و حاکمیت غیر با سوژه ی آزاده ی «جهان پهلوان» (رستم) محقق می شود که برای تحقق این آرمان و آرزوی گفتمانی، با دشمنان و بیگانگان مبارزه می کند و هیچ گاه اسارت و خفت را در برابر غیرهای گفتمانی نمی پذیرد.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 14
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در دوران کرونا به دلیل استفاده زیاد از فضای مجازی، معمولا با کاهش سلامت روانی و انگیزه تحصیلی مواجه می شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوران همه گیری کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر متوسطه یکم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 40 دانش آموز با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1970) بود. گروه آزمایش مداخلات درمانی گروهی 10 جلسه 90 دقیقه ای مربوط به مثبت اندیشی را دریافت کردند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش های معمول مدارس را دریافت می کردند. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با ویرایش 21 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مؤلفه های متغیرهای سرزندگی تحصیلی (0/01>P) و انگیزش پیشرفت دانش آموزان مؤثر و مثبت بود (01/0>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: مثبت اندیشی با مؤلفه عملکردی خود موجب خودکارآمدپنداری تحصیلی شده و همین موضوع در بهبود سرزندگی تحصیلی مؤثر است و موجب چرخه ای از اتفاقات مثبت تحصیلی برای فرد می شود. همچنین بیان تجارب مثبت و دریافت پس خوراند از سایر اعضا از قوی ترین مراحل روش مثبت نگر در شناخت توانایی های قابل اتکا است که در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش دارد.
اثرات بانکداری سایه بر ریسک بانکی با توجه به نقش ساختار سرمایه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
347 - 370
حوزه های تخصصی:
بانکداری سایه شامل مجموعه ای از واسطه گری های مالی غیربانکی مانند صندوق های سرمایه گذاری، شرکت ها و مؤسسات پولی و مالی است که در واقع دارای عملکرد بانکی می باشند، اما تحت نظارت قوانین مدون نظام بانکی نیستند. این مقاله به ارزیابی اثر بانکداری سایه ای بر ریسک بانکی در ایران می پردازد، علاوه بر آن، اثر ساختار سرمایه بر رابطه بانکداری سایه با ریسک بانکی مورد بررسی قرار می گیرد. سطح تحلیل پژوهش، منتخبی از بانک های ایران طی سال های 1392 الی 1398 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر الگوی اقتصادسنجی داده های پانلی با روش حداقل مربعات تعمیم یافته عملی بوده است. نتایج نشان می دهد که بانکداری سایه در هر دو گروه بانک های دولتی و خصوصی منجر به افزایش ریسک می شود و تغییر ساختار سرمایه به نفع دارایی های بانک، بخشی از افزایش ریسک ناشی از فعالیت های بانکداری سایه ای را خنثی می کند. همچنین، کیفیت دارایی و کفایت سرمایه در هر دو گروه به صورت معنی داری ریسک را کاهش می دهد. در رابطه با نقدینگی، مشاهده می شود که در بانک های دولتی اثر منفی و معنی داری بر ریسک دارد، اما اثر آن بر ریسک در بانک های خصوصی معنی دار نمی باشد. در رابطه با اندازه بانک، مشاهده می شود که در بانک های دولتی به صورت معنی داری ریسک را کاهش می دهد، در حالی که اثر معنی داری بر ریسک در بانک های خصوصی ندارد.
واژگونگی نقش و هویت جنسی ناگزیر و نامفهوم مردانه در آثار منتخب تنسی ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردیت سوژه های مذکر در نمایشنامه های تنسی ویلیامز به شکلی آفریده و تعریف می شوند که بعضاً با فرضیه ساختار هویت جنسی جودیت باتلر هماهنگ هستند. در چشم انداز کلی، روند این مهم، بررسی جایگاه هویت جنسی مذکر است که به صورت ظاهر در شکل دادن و تعیین جایگاه هویت جنسی ماده در سیستم فرهنگی دگرجنس گرایانه مؤثر بوده و جایگاه والاتر را از آن خود می سازد. اما در نگاه خردتر هویت جنسی مردانه بعضاً در ساخت فاعلیت مذکر نیز از قاعده دوقطبی پیروی کرده و برای هویت مذکر ژیگولو و یا هم جنس گرا یا حتی پیروی فرهنگ دوجنسیتی اجباری، جایگاه پایین تری را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله مشاهده و تحلیل نحوه شخصیت پردازی تنسی ویلیامز است که با نمایان ساختن نقش و هویت های جنسی مذکر متنوع، اعم از دگرجنس گرا، هم جنس گرا، و ژیگولو، به واکنش های متفاوت این افراد در رویارویی با استانداردهای ازپیش تعیین شده فرهنگ دوجنسیتی پرداخته و تنوع اجراگری آن ها را که اغلب به واژگونگی منجر می شود به نمایش می گذارد. هدف دیگر این پژوهش، تطابق یافته هایی که از خوانش و تحلیل نمایشنامه های ویلیامز به دست آمده، با فرضیه اجراگری جودیت باتلر است. در این مطالعه، نگارندگان مقاله حاضر، به این نتیجه گیری دست یافته اند که کاستی هایی در تئوری وجود دارند که شخصیت های مذکر نمایشنامه ها را به صورت کامل پوشش نمی دهند و با وجود اینکه ویلیامز سال های زیادی قبل از باتلر آثار خود را منتشر کرده، به صورت جامع و متنوع شخصیت های مذکری را پدید آورده که همه جوانب رویارویی با فرهنگ دگرجنس خواه را به تصویر می کشند. در این جستار نحوه بررسی به این صورت خواهد بود که مواردی از تئوری باتلر درخصوص اجراگری و اجراگری واژگون عنوان شده و با درنظر گرفتن شخصیت های مذکر نمایشنامه های تنسی ویلیامز، چگونگی کاربرد نظریه به صورت عملی تحلیل خواهد شد. از آنجایی که تنوع شخصیت های مذکر در نمایشنامه ها به همه ابعاد تئوری امکان اشراف و ظهور را می دهد، پژوهش حاضر بسیار با واقعیت جهان هستی مطابق بوده و از سوی دیگر، زندگی شخصی نویسنده به عنوان هم جنس گرایی که با قوانین و قطبی شدگی ماتریس قدرت جامعه و فرهنگ روبه رو بوده، بسیار به درک و شناخت کلی هژمونی فرهنگ دگرجنس گرا در ارتباط با فردیت های مذکر جامعه یاری خواهد رساند. در بررسی نمایشنامه های تنسی ویلیامز و شخصیت های مذکر آن ها، و استفاده از نظریه جودیت باتلر مبنی بر اجراگری و واژگونگی اجراگرایانه، دستاورد مهمی که حاصل می شود، نمایش نقص نظریه باتلر در توضیح نحوه برخورد فرهنگ دوجنسیتی در ارتباط با فردیت مذکر است. نظریه از این جهت با کمبود مواجه است که در مواردی که برای افراد مذکر هم جنس گرا یا دگرجنس گرا از سوی مردان و همچنین زنان جامعه نقش و هویت جنسی پایین تری تعریف می شود، هیچ گونه توضیح یا توجیهی ارائه نمی دهد. اجراگری هویت های جنسی مذکر و احیاناً واژگونگی اجراگرایانه آن ها در غالب بسیار متنوعی در آثار ویلیامز به نمایش درآمده اند که از سوی مردان جامعه و همچنین زنان جامعه که نقش غالب را انتخاب کرده و به عنوان نمایندگان ماتریس قدرت در ارتباط با اعضای مذکر روبه رو می شوند در جایگاه ثانویه قرار می گیرند.
ارزیابی ترجمه های فارسی در خصوص واژگان مترادف نمای مرتبط با مفهوم گناه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی میزان رعایت اصل عدم ترادف در الفاظ قرآن در ترجمه واژگان مترادف نما، از برجسته ترین ملاک های ارزیابی کار مترجمان است. ازجمله واژگان مترادف نما در آیات الهی، واژگان مرتبط با مفهوم گناه است. دقت در ترجمه این واژگان به فهم و درک بهتر معارف والای قرآن در سه حوزه عقاید، احکام و اخلاق می انجامد. در همین راستا، این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی توأم با نقد و با ارزیابی ترجمه های آقایان معزی، فولادوند، آیتی، الهی قمشه ای و خانم صفارزاده به عنوان نمایندگان پنج روش ترجمه تحت اللفظی، وفادار، معنایی، تفسیری و آزاد به این مسائل پاسخ دهد؛ بهترین معادل برای واژگان مترادف نمای مرتبط با مفهوم گناه در زبان فارسی چیست؟ موفق ترین روش ترجمه درخصوص واژگان یادشده کدام است؟ فرضیه تحقیق پیش رو عبارت است از اینکه مترجمان فارسی زبان در ترجمه واژگان مرتبط با مفهوم گناه به مثابه دسته ای از واژگان مترادف نمای قرآن، اصل عدم ترادف را لحاظ نکرده اند، در حالی که با عنایت به اصل معنایی واژگان یادشده امکان تبیین وجوه تمایز این الفاظ در ترجمه وجود دارد. نتایج ارزیابی های صورت گرفته حاکی از آن است که بیان معنای دقیق این الفاظ با عنایت به اصل معنایی واژگان یادشده و در قالب واژگانی مختصر و مفید و یا در قالب توضیحاتی درون پرانتز در روش های معنایی، آزاد و تفسیری امکان پذیر است، اما به دلیل محدودیت ناشی از ذات و طبیعت روش های ترجمه تحت اللفظی و وفادار، این دو روش چندان کارآمد نیستند.
نقدی بر مقاله: چرا فریدون سومین است؟ رمزگشایی نام فریدون با روش تحلیل خویشکاری اسطوره بر مبنای زبان شناسی تاریخی (ریشه شناسی در زمانی)1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته به نقد مقاله «چرا فریدون سومین است؟ رمزگشایی نام فریدون با روش تحلیل خویشکاری اسطوره بر مبنای زبان شناسی تاریخی (ریشه شناسی در زمانی)» از آقای فرزاد قائمی پرداخته ایم. از مقاله این گونه برمی آید که نویسنده در حوزه ای مطلب نوشته که در آن تخصصی نداشته است. ناآشنایی نویسنده با مفاهیم، مقدمات و منابعِ حوزه مورد نظر، باعث شده نظرات و تحلیل های ایشان نادرست از کار درآیند. علاوه بر تحلیل ها و نظرات نادرست، نوع ارجاع دهی ها هم در مقاله آقای قائمی عجیب است و بیشتر ارجاعات به گونه ای است که نویسنده فقط خواسته نظرات نادرستش را به منبعی ارجاع دهد تا نشان دهد که حرف و نظرش مستند است. علاوه بر این ها نویسنده مطالبی را (بعضاً عین به عین) از پژوهشگر(ان) دیگری برداشته، اما متأسفانه به ایشان ارجاع نداده است. از آنجا که اشتباهات این چنینی در مقاله فراوان است می توان آن را نمونه خوبی برای واحد درسی روش تحقیق به شمار آورد، زیرا به طور عملی به دانشجویان نشان می دهد که چه کارهایی را نباید در یک مقاله علمی پژوهشی انجام داد.
تحلیل نشانه - معناشناسی تجارب عرفانی بایزید بسطامی تذکره الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
305 - 335
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار با رویکرد نشانه معناشناختی تحلیل شد تا سازوکار و چگونگی شکل گیری معنا در متن مورد نظر تبیین شود. بایزید در این گفتمان قبل از تولد مورد عنایت و انتخاب حق قرار دارد. سپس در سیر تکوینی، کنش گری است که طی ریاضت ها، عبادت ها، سفرهای آفاقی و همه کنش هایی که در هستی شناسی عارفان اسلامی و عطار به عنوان راوی متن کنش ارزشی محسوب می شود، به مقصود نمی رسد. نتیجه این کنش ها، شوش است؛ ناکامی و نقصان، شکست ها و تنش های عاطفی، نیاز شدید در مقابل بی نیازی و استغنای مطلق حق، سرانجام او را به انحلال فردیت، عبور از مرزهای خود و یگانگی با هستی و خداوند می رساند. هرچه خواست قوی تر و شدیدتر است، ناکامی حاصل از نتوانستن شدیدتر و تنش عاطفی معناسازتر است. معنایی که سرشار از عاطفه، ادراک و حضور است. احساس و ادراک گفته پرداز، گاه با پدیده ای بیرونی و گاه با رویارویی با عالم درون، به ظهور معنا منجر می شود. برخی از تجارب بیرونی حاصل انطباق، انعکاس و برخی تجارب درونی حاصل انجذاب، هم حضوری و یگانگی است. ذکر بایزید و معراج او، آینه تمام نمای همه آن چیزی است که عرفان پژوهان، آن را تجربه عرفانی می نامند. رخدادی غیرمنتظره، انفعالی که طغیان معنا و پرشوری زبان را به همراه دارد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. رویکرد نظری پژوهش بر مبانی نظری دانش نشانه معناشناختی در تحلیل تجربیات عرفانی استوار است. گستره پژوهش شامل بازخوانی و تأمل در تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار است که می کوشد در گفتمانی عاطفی، میان نظام کنشی، تنشی و شوشی، شکل گیری معنا را، واکاوی کند.
نقد نظریه مخاطب نهفته ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
109 - 150
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریه مخاطب نهفته ادبیات کودک و نوجوان از ایدن چمبرز را نقد کرده ایم. ایدن چمبرز در نظریه خود، برای شناخت مخاطب نهفته در ادبیات کودک و نوجوان، فنونی را پیشنهاد می کند. در طرح این نظریه که مفاهیم مفیدی ارائه می کند، ایرادها و خلأهایی وجود دارد که آن ها را ذیل چند عنوان توضیح داده ایم: کلی گویی و ابهام در تعاریف، هم پوشانی مقوله ها، رعایت نکردن مدعاها در مثال و سست بودن مبانی نظری. کاربست صحیح این نظریه در عمل، نیازمند بازنگری، تکمیل و اصلاح ایرادهایی است که در این پژوهش مطرح کرده ایم. در ادامه تلاش کردیم در جهت اصلاح نظریه پیشنهادهایی ارائه کنیم. با توجه به این که هدف نظریه چمبرز یافتن مخاطب نهفته است ما نیز به سراغ تکنیک هایی رفتیم که امکان یافتن این مخاطب را به ما می داد. در زبان شناسی رمان و روایت شناسی، روش ها و مفاهیم کارآمدی یافتیم و روشی براساس تحلیل ساختار متن و گفتمان روایت طراحی کردیم که با کمک آن می توان مخاطب نهفته را استنباط کرد. این روش شامل مفاهیم معنابن، کانونی سازی، صدا و فاصله است که درکی دقیق تر از مخاطب نهفته به دست می دهند.
Pragmatic Deviation of Searle’s Felicity Conditions of Illocutionary Speech Acts in Trump’s Political Speeches(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
225 - 255
حوزه های تخصصی:
Reviewing related literature shows deviation from Searle’s felicity conditions has not been given attention. The present paper aims to investigate pragmatic deviation from Searle’s (1969) felicity conditions of illocutionary speech acts in the previous president of the US, Donald Trump’s political language. A qualitative method is used to gather and examine the data. The instrument consists of three oral documents which are chosen purposefully: (1) Trump’s discourse to a group of his supporters in Illinois state, (2) Trump’s meeting with Broadcasters MacCallum and Baier on Fox News Channel, and (3) Trump’s interview with Broadcaster Cooper on CNN Channel. The paper uses a discourse analysis method to study these documents. Findings reveal that Searle’s conditions (propositional content, preparatory, sincerity, essential) are deviated from in Trump’s political speeches: (1) Representative acts by making false claims without providing any evidence, (2) commissive acts by committing himself to do a future action, but Trump fails to fulfill it, (3) directive acts by ordering Joe Biden’s administration to prevent immigrants from entering the US, but Trump’s order cannot be done, (4) expressive acts by jokingly apologizing to his wife because he does not do anything wrong that pushes him to make an apology to her and thus has no real intention to do this act, and (5) declarative acts by declaring they are going to end Pelosi’s career politically, but she is not done. It is also found that deviation from these conditions happens as a means of persuading, influencing, threatening, mocking, and attacking others.
چالش های ترجمه ادبی از زبان روسی به زبان فارسی: بر مبنای ترجمه نمایشنامه «الکساندر پوشکین» میخاییل بولگاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
105 - 135
حوزه های تخصصی:
ترجمه یک گفتمان بین فرهنگی، بین دو زبان مبدأ و مقصد است. یکی از دشوارترین انواع ترجمه، ترجمه متون ادبی است. اگر اثر ادبی یک نمایشنامه باشد ترجمه آن با چالش های بیشتری روبه روست. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا با تحلیل چالش های موجود در ترجمه نمایشنامه «الکساندر پوشکین» که توسط میخاییل بولگاکف نویسنده مشهور دهه اول قرن بیستم روسیه نوشته شده، راهکارهایی را در زمینه ترجمه نمایشنامه های کلاسیک روسی ارائه دهیم. به عبارت دیگر هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چالش های زبانی پیش روی مترجم هنگام ترجمه نمایشنامه های کلاسیک روسی است. مهم ترین چالش های پیش روی مترجم در فرایند ترجمه ادبی کدامند؟ مترجم در برخورد با واقعیت های خاص زبان مبدأ باید از چه شیوه هایی استفاده کند؟ در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانه ای و نمونه کاوی توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مترجم نمایشنامه نیاز به شناخت واقعیت های زبان مبدأ دارد تا بتواند معادل یابی دقیقی برای آن ها انجام دهد. مترجم باید درک مطلوبی از موقعیت های گفتاری موجود در اثر داشته باشد و تلاش کند، تأثیر مشابه متن مبدأ را بر روی خواننده متن مقصد ایجاد کند. علاوه بر آن مترجم باید توانایی تحلیل گفتمان های موجود در نمایشنامه و هدف هر یک از شخصیت ها از بیان آن ها را داشته باشد تا در ترجمه کارکردهای منظوری ساختارهای نحوی موفق باشد. نتایج این تحقیق می تواند در ترجمه دقیق آثار ادبی کلاسیک به ویژه ترجمه نمایشنامه های کلاسیک از زبان روسی به زبان فارسی مؤثر باشد.