مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۵۳۷٬۱۳۱ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
53 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از محیط های در حال نوسان، محیط اینترنت برای کسب و کارهای اینترنتی است. بررسی فعالیت های تجاری صورت گرفته، انجام بیش از یک میلیارد خرید را در بیش از 34 کشور نشان می دهد که این مسئله از رشد انفجاری کسب و کارهای اینترنتی در سراسر جهان حکایت دارد. نکته مهمی که در اینجا مطرح می شود توانایی های منحصربه فرد اینترنت برای استفاده از مدل های بازاریابی جدید کسب وکار، ارزش های جدید برای مشتری و منابع و منافع متعدد برای کارآفرینان است که وجه تمایز با کسب و کارهای سنتی و فیزیکی است؛ چراکه در کسب وکارهای سنتی و فیزیکی استفاده از مدل های کسب و کار و ارزش های جدید محدودتر است. این تمایز در بستر بازاریابی را در کسب و کارهای سنتی و اینترنتی می توان در رویکرد بازاریابی کارآفرینانه جستجو کرد؛ چراکه بستر بازاریابی کارآفرینانه در کسب وکارهای اینترنتی، اینترنت و در کسب وکارهای سنتی، محیط فیزیکی است و همین امر موجب شده کسب وکارهای اینترنتی با سرعت بیشتری رشد کنند. این در حالی است که تحقیقات زیادی در زمینه نقش بازاریابی کارآفرینانه به طور ویژه در کسب وکارهای اینترنتی صورت نگرفته است و لزوم توجه به این موضوع احساس می شود. هدف این پژوهش، شناسایی و سطح بندی عوامل حیاتی موفقیت بازاریابی کارآفرینانه در کسب وکارهای اینترنتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت روش نیز از نوع آمیخته اکتشافی (کمی-کیفی) است که در بخش کیفی، عوامل حیاتی موفقیت بازاریابی کارآفرینانه در کسب وکارهای اینترنتی شناسایی و در بخش کمی این عوامل سطح بندی شدند. نمونه مورد مطالعه شامل 12 مدیر کسب و کارهای اینترنتی و 10 خبره دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی کارآفرینانه است که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه بود. برای روایی ابزار تحقیق از روایی سازه، روایی محتوا و روایی بیرونی و برای پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها: پنج عامل اصلی حیاتی برای موفقیت بازاریابی کارآفرینانه شامل پاسخ گویی به محیط، کارآفرینی، منابع، زیرساخت فنی و زیرساخت فکری در قالب 14 مضمون فراگیر و 30 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند. متن مصاحبه ها با کمک نرم افزار اطلس، بازیابی و 80 کد اولیه از آن ها استخراج شد. مضامین فراگیر شامل ریسک پذیری، فرصت طلبی، نوآوری، رهبری، مشتری مداری، استفاده از منابع، فرهنگ، استراتژی، تاکتیک ها، خلق ارزش، فناوری، گستردگی ابزارها، سرمایه گذاری و انعطاف پذیری است. برای سطح بندی عوامل شناسایی شده از تکنیک مدل سازی ساختاری - تفسیری استفاده شده است. نتایج سطح بندی نیز نشان داد که گستردگی ابزار، سرمایه گذاری و انعطاف پذیری در سطح یک، اهرم سازی منابع در سطح دو، فرهنگ، استراتژی، مشتری محوری و فناوری در سطح سه، تاکتیک در سطح چهار، پیشرو بودن و ارزش آفرینی در سطح پنج، ریسک پذیری، فرصت طلبی و نوآوری در سطح شش قرار گرفتند. نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به اهمیت عوامل موفقیت بازاریابی کارآفرینانه، کارآفرینان در کسب و کارهای اینترنتی باید تمرکز خود را بر این عوامل کلیدی متمرکز کرده و الگوهای موفقیت بازاریابی کارآفرینانه را بر اساس آن ها تطبیق دهند. این عوامل می توانند دستاوردهای زیادی را برای کسب و کارهای اینترنتی فراهم کنند و به آن ها کمک کنند تا در بازار رقابتی و پویا به موفقیت دست یابند.
بررسی تأثیر تئوری محدودیت بر کاهش ضایعات عادی و غیرعادی شرکت های لاستیک سازی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
54 - 69
حوزههای تخصصی:
تئوری محدودیت، یک فلسفه مدیریتی اثربخش است که بر شناسایی و غلبه بر محدودیت های سیستم های تولیدی تمرکز دارد. این تئوری، با ارائه یک چارچوب منسجم برای بهینه سازی فرآیندها، به شرکت های لاستیک سازی کمک می کند تا ضایعات را کاهش داده و بهره وری را افزایش دهند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تئوری محدودیت بر کاهش ضایعات عادی و غیرعادی شرکت های لاستیک سازی می باشد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابداران مدیریت، مدیران تولید شرکت های لاستیک سازی و اعضای هیات علمی دانشگاه می باشند. تعداد نمونه آماری 115 نفر انتخاب و پرسش نامه بین نمونه آماری توزیع گردید. روایی پرسش نامه از طریق مصاحبه با استادان و صاحب نظران حرفه مورد تائید قرارگرفته است. برای آزمون پایایی پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت سنجش نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون T استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که تئوری محدودیت باعث کاهش ضایعات عادی و غیرعادی شرکت های لاستیک سازی می گردد. حذف محدودیت های غیرضروری می تواند جریان کار را بهبود بخشد و باعث کاهش ضایعات شود. وقتی گلوگاه های تولیدی بهینه شوند، کارایی افزایش می یابد و احتمال ضایعات کمتر می شود.
تحلیل رابطه میان کنش سیاسی آنلاین با نگرانی شهروندان از تهدیدات امنیتی ازطریق میانجیگری اعتماد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رابطه میان کنش سیاسی آنلاین و نگرانی شهروندان ایرانی را از تهدیدات امنیتی با تأکید بر نقش میانجی اعتماد نهادی بررسی می کند. با استفاده از داده های موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی و روش تحلیل ثانویه، مدل مفهومی پژوهش با بهره گیری از مدل سازی حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس آزمون شد. یافته ها نشان می دهند که کنش سیاسی آنلاین به طور مستقیم با کاهش اعتماد نهادها و افزایش نگرانی از تهدیدات امنیتی مرتبط است. همچنین، اعتماد به نهادهای سیاسی و امنیتی به عنوان متغیر میانجی، تأثیر کنش های آنلاین را بر نگرانی های امنیتی تعدیل می کند. نتایج با نظریه حباب های فیلتر و مفاهیم مرتبط مانند اتاق های پژواک و پروپاگاندای رایانشی همخوانی دارد که نشان دهنده نقش الگوریتم های شبکه های اجتماعی در تقویت بی اعتمادی و اضطراب امنیتی است. این پژوهش بر ضرورت سیاست گذاری های دیجیتال برای افزایش شفافیت الگوریتم ها، تقویت سواد دیجیتال و بازسازی اعتماد نهادی تأکید دارد تا اثرات منفی کنش های آنلاین بر انسجام اجتماعی و امنیت ملی کاهش یابد.
ارزشیابی اجرای آزمایشی بسته تربیت و یادگیری کتاب درسی کار و فناوری پایه ششم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه:یکی از مسئولیت های سیاست گذاران، ارزشیابی برنامه درسی است. این پژوهش، به منظور ارزشیابی اجرای آزمایشی بسته تربیّت و یادگیری کتاب کار و فنّاوری پایه ششم، انجام شد.روش ها: روش انجام پژوهش، آمیخته(کمّی و کیفی) بود. برای این منظور، اطّلاعات و داده ها با ابزارهای مشاهده کلاس واقعی، مصاحبه، پرسش نامه و گروه کانونی از 46 معلّم، 92 دانش آموز، 46 مدیر، 94 نفر از اولیا و 44 موقعیت کلاس درس از هفت استان به دست آمد. ابزارهای پژوهش مشتمل بر اهداف، انطباق با توانایی های جسمی و شناختی دانش آموزان، قابلیّت اجرای روش های یاددهی_ یادگیری پیش بینی شده، قابلیت اجرای روش های ارزش یابی پیش بینی شده، کیفیّت اجزای بسته تربیّت و یادگیری، توانمندی ها و نیازهای آموزشی معلّمان و میزان اثرگذاری بسته آموزش معلّم از طریق گروه کانونی نهایی شد.یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که در بخش اهداف، دانش آموزان به 9 هدف(ابراز دریافت حسی، افزایش قدرت ایده پردازی و تخیّل، ساخت پروژه متناسب با توانمندی دانش آموز، رعایت الزامات انجام پروژه ها، رفتار همدلانه و مشارکتی، رفتار مسئولانه در فعّالیت های یادگیری، کسب مهارت های پایه یادگیری رشته های موضوعی، شناخت مفاهیم مقدماتی فناوری و سواد دیجیتال و بهره گیری درست از فناوری ها، ارائه محصول اجرای مهارت) به نقطه معیار 70 درصدی دست یافته و در 3 هدف دیگر به این نقطه دست نیافته اند. از منظر انطباق با توانایی های جسمی و شناختی، نتایج نشان داد که بسته یادگیری در موارد واژگان تخصصی و فنی، پیچیدگی فعّالیت و سطح مفاهیم و وابستگی به جنسیّت دارای اشکال است. ازنظر قابلیّت اجرای روش های یاددهی_ یادگیری، موارد فقدان یا نقص در طراحی آموزشی از سوی معلّمان مشاهده شد. ازنظر قابلیت اجرای روش های ارزشیابی، ابزارهایی مانند سیاهه مشاهده رفتار، خودسنجی، همسال سنجی و گزارش کار، کم ترین استفاده را در بین معلّمان داشت. ازنظر کیفیّت اجزای بسته، وضعیت تصاویر کتاب از منظر معلّمان و دانش آموزان، خوب ارزیابی شد. ازنظر شکل ظاهری کتاب، مشکلاتی در زمینه اندازه قلم، جلد کتاب، حجم کتاب، طراحی درون متن و نوشتار درون متنی وجود داشت. ازنظر توانمندی ها و نیازهای آموزشی معلّمان، پیشنهادهایی مانند فراهم سازی ابزار و وسایل و تجهیزات، زمان بندی و مدیریت زمان اجرا و بازنگری محتوایی ارائه شد. نتیجه گیری: ارزشیابی این برنامه، بیانگر وجود اشکالاتی در طراحی بود. نتایج این پژوهش می تواند، در بهبود کیفیّت برنامه درسی کار و فنّاوری و نیز طراحی دوره های آموزشی برای معلّمان ابتدایی مفید باشد.
تحول یادگیری در عصر دیجیتال و تأثیر آن بر آموزش دختران
حوزههای تخصصی:
مسیر تحول آفرین آموزش در چهارمین انقلاب صنعتی بر نقش حیاتی ادغام فناوری و آموزش تأکید دارد. این حوزه میان رشته ای با رویکردهای فعال و مسئله محور مانند یادگیری مبتنی بر بازی، یادگیری ترکیبی و رویکردهای یادگیری مبتنی بر پروژه مشخص می شود که در مواجهه با تغییرات ناشی از همگرایی فناوری های پیشرفته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان، توسعه ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، فرصت های بی سابقه ای برای بهبود یادگیری شخصی سازی شده و تعامل محور ایجاد کرده است. بااین حال، ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای درحال توسعه، از جمله ایران، با چالش های قابل توجهی روبه رو بوده و بحث هایی پیرامون تأثیر آن در کاهش تجربیات عملی و تعامل کاربردی در محیط های آموزشی مطرح شده است. علاوه بر این، مقاومت معلمان در برابر تغییرات فناورانه، کمبود منابع مالی و محدودیت های زیرساختی از دیگر موانع پیش روی این تحول محسوب می شود. با توجه به اهمیت روزافزون محتوای آموزشی دیجیتال، این مطالعه با استفاده از مرور نظام مند، به بررسی میزان اثربخشی و نحوه اجرای یادگیری دیجیتال در دختران و زنان می پردازد. این مقاله از رویکردی نظام مند برای گردآوری داده های اولیه استفاده کرده است. در این جستجو، ۱۶ مقاله شناسایی شد، یافته های این پژوهش نشان می دهد که یادگیری دیجیتال تأثیر مثبتی بر افزایش تعامل دختران و زنان، بهبود عملکرد تحصیلی و تقویت علاقه به موضوعات علمی دارد. همچنین، بهره گیری از روش های یادگیری ترکیبی و ابزارهای چندرسانه ای می تواند باعث تقویت تفکر انتقادی میشود. بااین حال، موفقیت این برنامه ها مستلزم آموزش و حمایت مستمر و تدوین سیاست های آموزشی انعطاف پذیر است.
تحلیل چگونگی تعامل حقوق طبیعی کلاسیک و حقوق طبیعی مدرن؛ تأملی بر گذار از حق کانتی به حق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
233 - 272
حوزههای تخصصی:
مقدمه : حقوق طبیعی کلاسیک، در مقایسه با حقوق طبیعی مدرن، به سنت اجتماعی وفادارتر است؛ این وفاداری را نباید، خیلی هم منفی ارزیابی کرد، زیرا موجب می شود اندیشه ارسطویی بر حقوق طبیعیِ میراث پارادایم مدرنیته ترجیح داشته باشد و حتی در تقابل با پوزیتیویسم امروزی، کاراتر و مؤثرتر به نظر برسد. راستی را اگر بخواهیم، حقوق طبیعی ای که امکان سازگاری با واقعیت را ندارد، خود، زمینه ساز توسعه پوزیتیویسم حقوقی و آن هم از نوع افراطی آن است؛ اما این وفاداری به سنت نزد حقوق طبیعی کلاسیک، می تواند چالشی درونی را برای این نوع از حقوق طبیعی موجب شود و هویت، ماهیت و کارکرد آن را با بحران مواجه سازد و عبور از آن را نتیجه بدهد. کارکرد اصلی حقوق طبیعی، گذار از هست به باید و اصلاح و جهت دهی حقوق موضوعه، بر اساس همین گذار است. این سخن البته، به معنای نفی نقش حقوق موضوعه نیست. حقوق موضوعه می تواند با تکمیل حقوق طبیعی کلاسیک، زمینه عینی سازی و تحقق اجرایی آن را فراهم آورد و نقطه پایان دیالکتیک در حقوق طبیعی کلاسیک باشد. به نظر می رسد دغدغه گذار از هست به باید نزد اندیشه ورزان حقوق طبیعی کلاسیک وجود دارد و چارچوب مشخصی هم دارد؛ این چارچوب را باید در سیر منطقی میتوس به فوسیس، لوگوس و در نهایت به آرته بازیافت. پرسش این است که آیا بدون حاکمیت متافیزیک بر واقعیتِ متغیر، این گذار اتفاق می افتد؟ واقعیت این است که جایگاه متافیزیک در این حقوق و چگونگی تعامل متافیزیک و طبیعت در آن، محل بحث و تأمل است. این تعامل را در لسان فلسفه یونانی، شاید بتوان به تعامل و چگونگی هم زیستی میتوس و طبیعت (فوسیس) تعبیر کرد. میتوسی که می تواند نقش ایدآلیسم نهفته در طبیعت اشیاء ارسطویی را ایفاء کند و آرته یونانی، اگرچه مفهومی مبهم و غیرهنجاری دارد، مسیر آن ایدآلیسم باشد. آری، طبیعت حتی از نوع زئوسی آن، به خودی خود نمی تواند کارکرد هنجاری داشته باشد؛ اما این لوگوس یونانی است که با تکیه بر تمیس یونانی که خود، بوی میتوس یونانی را می دهد ، خوانشی هنجاری به طبیعت اشیاء می دهد؛ لوگوسی که البته بنا نیست به مانند اندیشه کانتی، خود نماد متافیزیک محض انسانی باشد؛ حتی گاه از آن، خوانشی مکانیکی ارائه می شود و در قواعد مکانیکی نمود می یابد؛ اما از قواعد مکانیکی فراتر است و برهانی است که می رود تا ماهیت و کارکردی هنجاری به طبیعت اشیاء و حتی آرته یونانی بدهد. بااین حال، خود اصطلاح واقعیت و طبیعت اشیاء این پرسش را ایجاد می کند که آیا حقوق طبیعی ارسطویی تغییرپذیر است؟ اگر این حقوق طبیعی متغیر باشد، چگونه امری متغیر می تواند معیار امر درست و ملاک سنجش اعتبار حقوق موضوعه باشد؟ آیا با فرض تغییرپذیری حقوق طبیعی، باید نتیجه گرفت که اثبات و برهانی که لوگوس نماد آن است، صرفاً تجربی محض بوده و یا لوگوس در قواعد مکانیکی طبیعی منحصر است و به همین دلیل، دیگر نباید ایدآلیسمی را با کمک میتوس و آرته دنبال کرد و زئوس را حاکم دانست و تمیس را به فراموشی سپرد؟ آیا در این صورت، اگر بتوان از ایدآلیسمی هم سخن گفت، ایدآلیسمی تاریخی یونانی بوده و به این ترتیب، باید، آن را و آرته یونانی را به فراموش خانه تاریخ سپرد و نتیجه گرفت که اساساً میان حقوق طبیعی کلاسیک از یکسو و حقوق بشر که نماد متافیزیک مدرن تلقی می شود از سوی دیگر رابطه ای وجود ندارد؟ اگر به نام میتوس و آرته، قائل به عنصر متافیزیکی در اندیشه ارسطویی باشیم، آیا این عنصر می تواند زمینه ساز پذیرش حقوق بشرِ پارادایمِ مدرن، در چارچوب حقوق طبیعی ارسطویی باشد؟ اگر پاسخ منفی است، ایدآلیسم ارسطویی، میتوس و آرته یونانی، آنگاه که بناست ماهیتی هنجاری پیدا کنند، با چه نوعی از حق سازگار خواهند بود؟ روش: از آنجا که حقوق طبیعی کلاسیک نماد تعامل متافیزیک با واقعیت است، بالطبع نه روش تجربی محض برای تحلیل آن می تواند مورد استفاده باشد و نه روش قیاسی محض؛ با عنایت به این نکته، نگارنده در تحلیل داده ها، روش پوزیتیویسم میانه را اتخاذ می کند. این روش تحلیلی، توصیفی نیست؛ بلکه، نگاهی هنجاری را در پاسخ به پرسش های فوق دنبال می کند. یافته ها: ارسطو با تأکید بر طبیعت اشیاء و به طور خاص، طبیعت تاریخی اجتماعی انسان یا همان فوسیس انسانی، به عنوان منشأ اعتبار امر درست، درواقع، از بحران و چالش چگونگی تعامل عبور کرده است، زیرا این طبیعت انسانی، ماهیتی تکاملی دارد و نوعی از ایدآلیسم درون آن وجود دارد و همین ایدآلیسم، باقی نماندن در هست و گذار از هست به باید را تضمین می کند؛ به سخن دیگر، ارتباط معناداری میان فوسیس ارسطویی و آرته وجود دارد؛ این حداقلی از متافیزیک را باید حاصل توجه به جایگاه میتوس در اندیشه ارسطویی دانست؛ حقیقتی که اسطوره است و به همین دلیل، با استدلال و برهان، قابل بازشناسی نیست و نسبت به آن، منطق اقناعی جواب می دهد و منطق استدلالی راهگشا نیست. واقعیت این است که اندیشه ارسطویی، مبین سیری منطقی است که از میتوس یونانی آغاز می شود و با ابتنای بر فوسیس ارسطویی و به وسیله لوگوس، به آرته یونانی می رسد. سیری زنجیروار که حذف شدن هر کدام از حلقه های آن، یا اندیشه را در دام سوفسطایی گرفتار می سازد یا به ژوسناتورالیسم مدرن می انجامد. با این حال، ماهیت ایدآلیسم و تکامل ارسطویی و تعیین نقطه پایان این تکامل، خود چالش دیگری است. تلقی یونیورسالیسم و هسته اصلی و ذاتی آن یعنی حق بشری به عنوان نقطه پایان این تکامل، وفاداری حقوق طبیعی کلاسیک به سنت اجتماعی را، زیر سؤال می برد، زیرا یونیورسالیسم، نوعی فراروایت فرهنگی است که با نسبیت فرهنگی مؤانستی ندارد و بیان دیگری از جهانی سازی حق کانتی است. برای تعدیل واقع گرایی حقوق طبیعی، به مفهوم حق نیاز است؛ اما نباید این حق، همان متافیزیک کانتی باشد، زیرا در این صورت، باید از حاکمیت متافیزیک بر طبیعت سخن گفت و با این حاکمیت، سخن گفتن از وفاداری حقوق طبیعی به سنت اجتماعی بی معنا خواهد بود. نتیجه گیری: اگر خاستگاه امر درست ارسطویی، طبیعت اشیائی است که ماهیتی تکاملی دارد، دلیلی ندارد که این طبیعت، منشأ حق سو ژه محور نباشد و صرفاً آن را، سازگار با حق چون ابژه بدانیم. تأکید ارسطو بر طبیعت انسانی به معنای پذیرش سوژه ارسطویی هم است و چرا این سوژه ارسطویی، منشأ حق طبیعی ارسطویی شده نباشد. چاره حل چالش سوژه کانتی، این نیست که به سنت گرایی میشل ویله اکتفا کنیم و ابژه را، جایگزین سوژه کنیم؛ بلکه، چاره را باید در درک درست سوژه ارسطویی جستجو کرد؛ سوژه ای که ادعای ماقبل الإجتماعی بودن ندارد و اجتماعی بودن، شاخصه آن است.
مدل یابی نشانه های اختلال بدریخت انگاری بر اساس تصویر بدنی و ترس از ارزیابی منفی با نقش میانجی عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
150 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی نشانه های اختلال بدریخت انگاری بر اساس نگرانی از تصویر بدنی و ترس از ارزیابی منفی با نقش میانجی عزت نفس در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران در پاییز سال ۱۴۰۳ بودند. بر اساس مدل کلاین (۲۰۲۳) و با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰۰ نفر زن مبتلا به سرطان پستان انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس اختلال بدریخت انگاری بدن (BDDS) هانلی و همکاران (۲۰۲۰)، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی (BICI) لیتلتون و همکاران (۲۰۰۵)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNE) لری (۱۹۸۳) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (۱۹۸۹) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که عزت نفس در رابطه بین نگرانی از تصویر بدنی و ترس از ارزیابی منفی با نشانه های اختلال بدریخت انگاری نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس توسط روانشناسان می تواند به تبیین نشانه های بدریخت انگاری بدن در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان پستان کمک نماید. بر این اساس یافته های پژوهش حاضر می تواند برای روانشناسان سلامت در مداخله های روان شناختی جهت کاهش نشانه های بدریخت انگاری بدن دارای تلویحات کاربردی باشد.
نسبت سنجی حقوق فردی و عامه در پرتو دگرگونی های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق عمومی تطبیقی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶)
48 - 70
حوزههای تخصصی:
تحول در گفتمان های حقوقی معاصر، به ویژه با برجسته شدن چالش های هویتی، فرهنگی و نابرابری های ساختاری سبب شده است تا مفاهیم کلاسیک حقوق عمومی برای پاسخ گویی به مطالبات نوین کفایت نکنند. در این میان، «حقوق جمعی» به عنوان مفهومی همعرض ، نیازمند تبیین دوباره در نسبت با نظم حقوقی موجود و مفاهیم همعرض است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل مفهومی و فلسفی حقوق جمعی، در پی آن است که جایگاه این مفهوم را در منظومه حقوق عمومی، به ویژه در تمایز با حقوق فردی و گروهی و عامه بازشناسی کند. نوع تحقیق نظری تحلیلی است و با بهره گیری از منابع بین المللی و اسناد حقوق بشری و آراء اندیشمندان معاصر، مفاهیمی چون «فردیت اجتماعی شده و حق بر انسجام جمعی و حقوق هویت ساز» را بازسازی و صورت بندی می کند. مطالعه نشان می دهد که حقوق جمعی واجد هویتی مستقل است که بر پایهٔ تعلقات مشترک، حافظه تاریخی و نیاز به عدالت ترمیمی بنا شده و قابل فروکاست به حقوق فردی یا عامه نیست. درحالی که حقوق عامه متوجه منافع کلیت جامعه و حفظ نظم عمومی است، حقوق جمعی ناظر به حمایت از گروه هایی با هویت متمایز و مطالبه گر بازتوزیع منزلت و منابع است. نتایج این تحلیل، چارچوبی مفهومی برای بازاندیشی در طراحی نهادها، سیاست گذاری های چندفرهنگی و تقنین در جوامع متکثر فراهم می آورد؛ ازجمله در نظام حقوقی ایران که با چالش های هویتی و فرهنگی متنوعی مواجه است.
نقد و بررسی ره یافت پاپ ژان پل دوم نسبت به نقش انتخاب اساسی در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
نظریه گزینه اساسی یکی از نظریه های مرتبط با سعادت انسان است که مدعی است رویکرد کلی به سوی خیر نشان دهنده کمال و موقعیت روح انسان در نزد خداست و گناهان نمی توانند در گزینه اساسی تغییر ایجاد کنند؛ اما پاپ ژان پل دوم با وجود پذیرش گزینه اساسی، لوازم آن را نمی پذیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به متون معتبر مذهب کاتولیک و بیانات پاپ درصدد است تا ره یافت ایشان نسبت به نقش گزینه اساسی در کمال انسان را نقد و بررسی کند. نتایج به دست آمده عبارت اند از پیروی از مسیح، تعهد به پای بندی به اصول بنیادین، تأثیر عقل و اختیار در کمال و مبانی پاپ در پذیرش گزینه اساسی به عنوان تعهد. پاپ اشکالاتی از جمله نادیده گرفتن اختیار، برداشتن مسئولیت اخلاقی، نسبی گرایی اخلاقی، ازخودبیگانگی و ناهماهنگی با آموزه های بنیادین را بر این نظریه وارد و همچنین، استدلال اساسی این نظریه را رد می کند. ره یافت پاپ دارای ملاحظاتی از جمله نادیده گرفتن آثار بسیاری از گناهان، عدم قطعیت قضاوت های وجدان، نقص در پاسخ به استدلال، ناسازگاری از پیش تعیین شدگی با مسئولیت اخلاقی و عقل و اختیار، انعطاف ناپذیری در مسائل جدید و بی ثمر بودن این نظریه در اخلاق است که عدم توفیق ره یافت پاپ را در جمع کردن میان مبانی خویش و این نظریه نشان می دهد
مقایسه ماهیت فلسفه و رویکرد تطبیقی آن از منظر علامه طباطبایی، دکتر حائری یزدی و دکتر فلاطوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۸
121 - 148
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، مقایسه ماهیت فلسفه و رویکرد تطبیقی آن با تاکید بر آراء علامه طباطبایی، دکتر حائری یزدی و دکتر فلاطوری است که با روشی مقایسه ای، ضمن پردازش اولیه در توصیف دیدگاه سه اندیشمند و جستجوی تمایزات و تشابهات، به پردازش ثانویه و تبیین آنها در فلسفه تطبیقی توجه نموده است. وجه پیشاتطبیق در انتخاب اطراف سه گانه تطبیق، آن است که سه اندیشمند در عین اعتقاد به اصالت تراث حکمی سنتی، به گشودن پنجره به سوی دیگری فلسفی و معاصرت آن میراث اندیشیده و البته در مواردی متمایزند که بررسی آنها می تواند رهگشای فلسفه تطبیقی در ایران باشد. یافته ها حاکی از آن است که آنها در ارائه خوانشی نوین و احترام و ارتباط با دیگری های فکری به شکل گفتگوی فلسفی و طرح فلسفه پویا و جامع، مشترکند اما در نوع ارتباط با فلسفه غرب، دغدغه دینی یا فلسفی و تلقی از ماهیت علم بایکدیگر متمایز بوده تا آنجا که برخی فیلسوف تطبیقی با رویکرد فرافرهنگی و برخی مانند استاد فلاطوری بیشتر گرایشات میان فرهنگی دارند. استقبال معرفتی از دیگری های فلسفی و ارزیابی عقلانی در مقایسه، اخذ رویکرد پویا و روش اجتهادی، حفظ بی طرفی روشی و عدم قداست بخشی به فیلسوفان و مکاتب سنت خودی و پرهیز از شخصیت پرستی، نکات مهم آراء این اندشمندان در تداوم و تکامل فلسفه تطبیقی معاصر است. البته گسترش دامنه شکار مسائل و توجه به موضوعات نوین انضمامی، توسعه طرفین مقایسه در افکار فلسفی غرب و شرق دور، حفظ تواضع معرفتی و پرهیز از تمایزطلبی صرف، از نکات ترمیمی مهم در فلسفه تطبیقی کنونی است.
تحلیل و تطبیق تأثیرپذیری دو شاعر معاصر (شهریار و مشیری) از اندیشه های عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
93 - 110
حوزههای تخصصی:
عرفان در ادبیات ایران جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد معنوی و فکری در این ادبیات شناخته می شود. عرفان اسلامی که با تجربیات و تأملات روحانی و عرفانی مرتبط است، تأثیر به سزایی بر شعر، نثر و متون مذهبی اسلامی گذاشته است. نفوذ عرفان، بر ادبیات فارسی، محدود به زمان و مکان نیست و همواره، الهام بخش ادبای ژرف اندیش بوده است. در دوره معاصر نیز، بسیاری از شاعران، از مشرب زلال عرفان بهره مند شده و سروده های ارزشمندی عرضه داشتند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و تطبیق تأثیرپذیری شهریار و فریدون مشیری از اندیشه های عرفانی پرداخته می شود. با بررسی اشعار این دو، مولفه های عرفان اسلامی مانند توحید، نبوت، معاد، انسان کامل، کشف و شهود، مکاشفات، نگاه عرفانی به دنیا، سماع و دیگر مباحث مطرح شده در عرفان اسلامی، مورد بررسی قرارمی گیرد. هدف اصلی این پژوهش نشان دادن عمق تاثیرات عرفانی بر آثار این دو شاعر و چگونگی تجلی آن ها در شعر معاصر است. از نتایج پژوهش این که شعر فریدون مشیری سرشار از مفاهیم عرفانی است. او با استفاده از نمادها و تصاویر عرفانی، به بیان مفاهیمی چون توحید، معاد، انسان کامل، کشف و شهود، و مکاشفات پرداخته است. مشیری با نگاه عارفانه به زندگی و مرگ، اشعاری با بار معنایی عمیقی سروده است که نشان دهنده تأثیرپذیری او از عرفان اسلامی است. اشعار شهریار نیز، تلفیقی از زیبایی ادبی و عمق عرفانی هستند که به شناخت بهتر از جوانب مختلف زندگی و معنویت انسان کمک می کنند. کلیدواژه ها: عرفان، شعر معاصر، شهریار، مشیری، عرفان ادبی.
مطالعه تأثیر وزن بر عاطفه عرفانی غزلیات حافظ (مطالعه موردی چهار غزل در وزن های پر بسامد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
287 - 308
حوزههای تخصصی:
تناسب ذوق و قریحه شاعرانه در هارمونی احساس و عاطفه سبب تأثیر شعر در ذهن و دل مخاطبان می شود. حافظِ کلام وحی با انتخاب وزن های موزون، مفاهیم عرفانی سخن خود را در صدر می نشاند. وی در بحر پربسامد رمل با کلک نقاش خود در گردش پرگار حقیقت، عشق ازلی را در ذهن بشر تداعی می کند و در این تجربه خواننده را در شِکوه جدایی هم نوا می کند. بحر مجتث «که من خموشم و او در فغان و در غوغاست» فریاد دل هر انسان آشناست که شعر او را همراه با وزن در اذهان ماندگار می کند.در بحر مضارع با هنرمندی و ذوق موسیقیایی خود واژگانی را در زنجیره کلام به کارمی برد که در پیوند و هماهنگ با وزن و محتواست. بحر هزج واگویه های دلی است که قدمت دیرینه در زبان پارسی دارد و حکایت از خون دل آهوی سرگردان در وادی عشق است؛ شیوه بیان و تکرارها از جهت عاطفی احساس همدلی و همزاد پنداری را در مخاطب برمی انگیزد. این پژوهش بر اساس روش کتابخانه ای-استقرایی انجام شده است. کلید واژه ها: وزن، عاطفه عرفانی، غزل حافظ، احساس، محتوا.
شناسایی عوامل و راهبردهای نظام جبران خدمات پیشکسوتان در ورزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
59 - 70
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به صورت ترکیبی، آمیخته کیفی و کمی و باهدف شناسایی عوامل موثر و راهبردهای نظام جبران خدمات پیشکسوتان در ورزش صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از معاونین وزیر، مدیران کل ستادی وزارت متبوع، رؤسای فدراسیون ها و دبیران، رؤسا و اعضاء هیت مدیره فدراسیون ها، اعضاء رسمی کمیته ها نظیر اعضاء کمیته ها ملی المپیک، پارالمپیک، شورای عالی ورزش و رؤسا، مدیران و معاونین ادارات کل ورزش و جوانان و در بخش کمی مربیان، داوران و بازیکنان پیشکسوت مطرح در حوزه ورزش استان های تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی و اصفهان به تعداد 3560 نفربود که از بین آنان 350 نفر با استفاده از نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی بود. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار 23SPSS مورد بررسی و تایید شد. جهت برازش مدل مفهومی و تبیین راهبردهای تحقیق از معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده گردید. یافته های پژوهش نهایتا تعداد 4 عامل: فرهنگی، مالی، مدیریتی و عاطفی و تعداد 41 مقوله درخصوص موضوع پژوهش را مورد شناسایی قرارداد. در نتیجه حل مشکلات مالی، توسعه عوامل فرهنگی و ارتباطات اجتماعی پیشکسوتان در ورزش بهمراه مدیریت بکار گیری مجدد آنها و تکریم و احترام ایشان می تواند بعنوان بخشی ازراهبردهای جبران خدمات این عزیزات تلقی گردد
پاسخ به اشکالات روایات نجاست سگ در گذر نقد کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۷
91 - 118
حوزههای تخصصی:
نجاست سگ، صرف نظر از برخی اختلافات جزئی، مورد اتفاق فقیهان امامیه بوده و ادله متقن و قابل دفاعی دارد. مؤلف کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی» در بخش «طهارت سگ از منظر روایات»، پس از طرح پنج دسته از روایات نجاست سگ، کوشیده تا با روش فقهی در دلالت آن روایات بر نجاست سگ تشکیک کند، که البته از این مهم ناتوان است. «توهم نیاز به حقیقت شرعیه در واژه «نجس» برای برداشت نجاست فقهی از روایات»، «فقدان اعتبارسنجی در اسناد روایات»، «خلط اصطلاحات اصولی» و...، اشتباهاتی است که موجب استنتاج نادرست مؤلف شده است. پس از تبیین اشتباهات مؤلف، روشن می شود که مانعی از استنباط نجاست سگ از روایات وجود ندارد.
Semiotics of ‘Doors’ at the Entrances of Islamic Pilgrimage Shrines Based on the Peircean Model
منبع:
Razavi Heritage, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۲۵
21 - 31
حوزههای تخصصی:
Human beings are meaning-generators, and their pursuit of meaning manifests through interpreting “signs.” Architectural elements can be perceived as signs capable of conveying valuable and significant messages. The more precise the semiotic interpretation of architectural elements, the deeper the understanding of their meaning. Since entry into any space necessitates passing through its door, the door functions as a connector between different realms, as an intermediary between a given place’s exterior and interior. Given the unique architectural significance of doors at entrances of Islamic pilgrimage shrines, they can be interpreted as meaningful signs. “Being at the shrine” can be understood as a form of human presence, which is materialized at entrances of Islamic pilgrimage shrines, particularly through the focal point of the door. The door marks the beginning of a transition into a sacred space, and numerous rituals are associated with this entry point. These rituals emphasize the commencement of the rites of entrance and initiation into a holy site. This study applies semiotic analysis based on Peirce’s model to examine the architectural element of the door as a meaningful sign. It seeks to answer the following questions: How can the physical characteristics of an entrance be interpreted both as a response to functional necessity and as a meaning-generating sign in the forms of index (namāya), symbol (namād), and icon (shamāyil)? Additionally, what concepts are semantically aligned with the door concerning the entrances of Islamic pilgrimage shrines? The research is based on a library study for data collection and employs a descriptive-analytical method to interpret the semiotics of doors. The findings indicate that the architectural element of the door, beyond its functional essence, encapsulates profound meanings. Semiotics offers a powerful tool for enhancing this architectural element’s understanding and deep analysis, allowing for a more precise interpretation. The primary function of the door as a sign is to establish a communicative space between the exterior and the interior. The door facilitates guidance and invitation into the sacred environment by dividing the spatial domain into inside and outside. Moreover, the first rites of initiation and presence commence here—placing the hand on the chest, expressing reverence, offering salutations, and seeking permission to enter. Therefore, the door is the gateway to the realm of presence and encounter. In the entrance of Islamic pilgrimage shrines, the door can be interpreted as a symbolic manifestation of the Divine Name al-Hādī (the Guide), the Imam’s guidance, the Perfect Man’s station, and the mediator of Divine Grace
تعیین مناطق مساعد کشت ذرت بر اساس تأمین نیازهای حرارتی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانه ای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آب وهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگل کراس 704 که به صورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبت شده و داده های دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفاده شده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاه ها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دوره های فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشه های مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایه های ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنه بندی اراضی مساعد کشت ذرت دانه ای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج به دست آمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامه ریزان و تصمیم گیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزش گذاری اقتصادی این خدمات می پردازد. به منظور مدل سازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر داده های دور سنجی سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیه سازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجه ای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزش گذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال می باشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلی متر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آب های سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری می نماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخ های تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دوره های 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکرد های این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال می رسد. در مجموع ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه می باشد.
Obituary: Katja Föllmer (October 17, 1974 – June 11, 2025)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
3 - 3
حوزههای تخصصی:
Katja Föllmer was born on October 17, 1974. She was a senior researcher and lecturer at the University of Göttingen. Katja Föllmer studied Iranian Studies, Arabic Studies, and Ethnology at the University of Göttingen between 1993 and 2002, earning a Master of Arts degree. Katja Föllmer received her doctorate in Iranian Studies in 2007 with a thesis on “Satire im Iran von 1900 – 2000: Eine Analyse exemplarischer Texte” (Satire in Iran from 1900 to 2000: An Analysis of Exemplary Texts) (Harrassowitz, Wiesbaden; 2008), and her habilitation in Iranian Studies in 2017 with a thesis on “Das vorislamische Erbe Irans: Zwischen Tradition und Reform und Modernisierung” (The Pre-Islamic Heritage of Iran: Between Tradition and Reform and Modernization) (Kohlhammer, Stuttgart, 2022).Her research interests include concepts and ideas from the pre-Islamic heritage in Iranian societies, issues in Iranian cultural and religious history from antiquity to the present, Persian historiography, identity construction, classical and modern Persian literature, and Sufism and Persian Sufi literature.Manṭiq-uṭ-Ṭayr (The Conference of the Birds or Speech of the Birds) is a Persian poem by Farid ud-Din Attar, translated into German as Die Konferenz der Vögel by Katja Föllmer (2014). She published Satire in Iran Von 1990 Bis 2000: Eine Analyse Emplarischer Texte (Satire in Iran from 1990 to 2000: An Analysis of Empirical Texts) (2008); and also, Das Vorislamische Erbe Irans: Zwischen Islamischer Tradition Und Reform Und Modernisierung (Iran’s Pre-Islamic Heritage: Between Islamic Tradition and Reform and Modernization) (2022).Dr. Katja Föllmer passed away on June 11, 2025, at the age of 50. May her soul rest in peace.
Identifying Barriers to Utilizing Donors' Capacity in Developing Sports Infrastructure in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The development of sports infrastructure is crucial for promoting sports culture in society; however, this process is challenged by a lack of financial resources. Donors can complement government resources by financing and accelerating sports projects, but utilizing their capacity faces obstacles. The present study aimed to identify barriers to utilizing donors' capacity in developing sports infrastructure in Iran. This study employed a qualitative content analysis method using the thematic analysis technique, which is exploratory in nature. The research population included sports experts, managers, and individuals active in the field of sports philanthropy. Sampling was conducted through purposive and snowball methods, reaching theoretical saturation after 17 interviews. Data were collected via semi-structured interviews conducted through direct communication and telephone calls. To assess validity and reliability, acceptability, transferability, confirmability, and test-retest methods were used. Data analysis yielded 52 open codes, categorized into 17 sub-themes and 6 main themes: organizational barriers, planning and management barriers, legal barriers, cultural barriers, economic barriers, and awareness and educational barriers. The present findings can serve as a crucial guide for sports organizations and the government in identifying barriers to utilize donors' capacity in developing sports infrastructure, thereby facilitating improved actual performance in this domain.
مقایسه اختلالات جنسی بین مصرف کنندگان بوپرونورفین و اپیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اختلالات جنسی ناشی از مصرف بوپرونورفین و اپیوم در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش شناسی: این پژوهش به صورت مرور نظام مند طراحی شده است. داده ها با جستجوی مقالات علمی منتشرشده در پایگاه های معتبری همچون PubMed، Scopus، Web of Science و Google Scholar گردآوری شدند. کلمات کلیدی مانند Buprenorphine، Opium، Sexual Dysfunction و Libido مورد استفاده قرار گرفتند. معیارهای ورود شامل مطالعات انسانی و حیوانی درباره اثرات این دو ماده بر عملکرد جنسی بوده و مطالعات دارای داده های ناقص حذف شدند. یافته ها: نتایج بررسی ها نشان داد که هر دو ماده تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد جنسی دارند. بوپرونورفین با اثر بر گیرنده های اوپیوئیدی و کاهش سطح دوپامین و تستوسترون موجب کاهش میل جنسی، اختلال در نعوظ و ارگاسم می شود. در مقابل، اپیوم در مصرف کوتاه مدت ممکن است موجب افزایش موقت میل جنسی شود ولی در مصرف مزمن موجب کاهش تحریک پذیری، اختلالات ارگاسم، انزال و افت کیفیت اسپرم می شود. همچنین، اضطراب، افسردگی و استرس جنسی در میان مصرف کنندگان هر دو ماده شایع گزارش شده است. نتیجه گیری: اختلالات جنسی ناشی از مصرف بوپرونورفین و اپیوم به دلایل هورمونی، روانی و عصبی، به ویژه در مصرف مزمن، می تواند تأثیرات پایداری بر سلامت جنسی افراد داشته باشد. شناخت تفاوت های اثرگذاری این دو ماده برای انتخاب درمان های مؤثرتر و مداخلات هدفمند در فرآیند ترک اعتیاد ضروری است.







