مطالب
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
منبع:
سیاست دوره ۴۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
185 - 201
حوزههای تخصصی:
بدون تردید مقوله «خوشبختی و سعادت»، از مسائل بنیادین و پرسش های دیرینه و پایدار بشر به شمار می آید که بسیاری از مکاتب دینی و فکری نیز آن را مد نظر داشته اند. بررسی متون دینی و سخنان پیشوایان دین در رابطه با سعادت بشر و شناخت بهتر این مفهوم از دیدگاه آنان می تواند بر نحوه زندگی فردی انسان و حتی جهت گیری ها و سیاست گذاری های کلان جامعه تأثیر گذارد. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر موارد به کارگیری ریشه «سعد» در نهج البلاغه امیرالمؤمنین، به دریافت منظور امام علی (ع) از «سعادت» بپردازد. در این مقاله با توجه به کاربرد ریشه «سعد»، به دسته بندی موارد کاربرد این ریشه، و نیز گیرنده سعادت، اعطاکننده آن، ماهیت آن، سعادت دنیوی و اخروی و رابطه امور اخلاقی، دینی و معرفتی با سعادت پرداخته شده و برخی از الزامات و پیامدهای آن برای سیاست بیان گردیده است.
طبیعت مصنوعی؛ ارزیابی رویکرد طراحی در بوستان نهج البلاغه و جوانمردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
روددره های تهران که در گذشته به عنوان یک اکوسیستم طبیعی اثر مطلوبی بر محیط زیست شهر داشته و مکان مناسبی برای رویدادهای اجتماعی مردم بوده اند، نقش مهمی در تقویت حس مکان و هویت بخشی به منظر شهر ایفا می کردند. این عناصر با تعریف جهت توسعه تهران در امتداد خود به مهم ترین اندام طبیعی در ساختار کالبدی شهر تبدیل شدند. تجاوز ساخت و سازها به حریم روددره ها و رشد کالبد مصنوع شهر، منجر به برهم زدن تعادل میان محیط طبیعی و مصنوع شهر و تضعیف نقش روددره ها در کیفیت منظر شهری تهران شد، اما هنوز با وجود بناهای انبوه و بلند نقش مهمی در شکل شهر، هویت و خوانایی آن ایفا می کنند. به همین جهت در سال های اخیر مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان شهری بوده و ساماندهی و احیاء آنها با هدف توجه به ظرفیت های طبیعی و تعدیل اثرات نامطلوب رشد کالبد مصنوع، از برنامه های اصلی طرح جامع شهر تهران قرار گرفت. از سال 1386 روددره های شهر تهران به عنوان اندام های طبیعی شهر مورد توجه قرار گرفته و بر نقش تفرجی آنها در طرح جامع اخیر تأکید شده است. با وجود این روند برنامه ریزی و اجرای معدود پروژه های مرتبط با رودرده های تهران حاکی از آن است که ظرفیت های مهم ترین عناصر طبیعی و هویتی شهر تهران در هر سه بعد پایداری شهری و در دو مقیاس برنامه ریزی و طراحی فضا مغفول مانده است. در نتیجة اقدامات صورت گرفته، اصلی ترین مؤلفه های طبیعی ـ ساختاری شهر تهران به بوستان هایی شهری تبدیل شده اند. این نوشتار تلاش می کند با دیدی انتقادی از خلال بررسی دو پروژه ساماندهی روددره کن (بوستان جوانمردان) و ساماندهی روددره فرحزاد (بوستان نهج البلاغه)، رویکردهای حاکم در مدیریت و برنامه ریزی شهری و طراحی فضایی این پروژه ها در شهر تهران را مورد توجه قرار دهد و میزان موفقیت آنها در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری در دو مقیاس مذکور را ارزیابی کند.
تشبیه و تنزیه از دید متکلمین مسلمان با تکیه بر فرازهایی از نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از فروعات مبحث اسماء و صفات الهی، صفات خبری است. صفات خبری از نظر متکلمین، اصطلاحاَ به صفات الهی که از طریق خبر، یعنی قرآن و حدیث رسیده، اطلاق می شود. گرچه ذکر صفات خبری لزوماَ به معنای صدور از جانب وحی و یا مفسران معصوم الهی نیست، بلکه این صفات می تواند با مفاد فطری بشر و عقل مستقل، مطابقت داشته باشد. بعد از رحلت پیامبراکرم ( ص )، جامعه مسلمین به دلیل تخطی از تفسیرهای معصومین [علیهم السلام ] در فهم و گزارش از صفات خبری، چنددسته شدند: 1- تشبیه گرایان: اشاعره، کرامیه و اخباریون؛ که صفات الهی را بدون تأویل می پذیرفتند و دخالت عقل را در آن منع می کردند؛ 2- تشبیه در عین تنزیه: عرفا و بعضی فلاسفه نظیر "ملاصدرا"؛ معتقد بودند چون خداوند ذاتاَ واحد است، منزه و چون در قالب صفات مخلوقات متجلی می شود، مشبه است؛ 3- تأویل گرایان شیعه و معتزله؛ که معتقد بودند خداوند از همه شؤون امکانی و نقصانی منزه است و صفات خبری را تأویل می کردند. همین معنا صحیح است؛ چون این نظریه از طریق وحی بیانی به پیامبر اکرم (ص) رسیده، و از طریق احادیث ایشان و اوصیاء طاهرین اشان به مردم ابلاغ شده است. از آنجاکه نظریه وحدت وجود در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است و خود وحدت وجود از نتایج اصالت و تشکیک وجود است، بنابراین ابتدا اصالت وجود، سپس اشتراک معنوی، بعد تشکیک و در آخر وحدت وجود مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. در پایان پژوهش نیز خاطر نشان خواهیم داد که نظریات وجودی حکمت متعالیه، در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است. سپس پیشنهاد داده شد تا به جای نظریات وجودی ذکرشده، نظامی دیگر جایگزین شود تا بهتر بتواند معنای تنزیه مطلق را که برگرفته از معارف اهل بیت است، تبیین نماید.
مدلسازی شایستگی های منابع انسانی بر اساس آموزه های نهج البلاغه (مطالعه موردی؛ سنخیت سنجی شایستگی های منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(ع))
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه در حوزه مدیریت، خصوصا مدیریت منابع انسانی بصورت چشمگیری بکار گرفته می شود، مفهوم شایستگی و شایسته سالاری می باشد. در واقع همان گونه که وی.ای.کامپرفرم مطرح می کند، مدلهای شایستگی می تواند به عنوان شیوه ای برای یکپارچه کردن اقدامهای مختلف منابع انسانی به کار رود. این بدین معناست که می توان هر یک از زیر سیستم های مدیریت منابع انسانی را بر اساس شایستگی طراحی کرد و در واقع شایستگی، هسته مرکزی تمامی فعالیت های منابع انسانی سازمان است. این شایستگی موجب به وجود آمدن پارادایمی در ادبیات مدیریت منابع انسانی شده، که به مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی معروف است. در این پژوهش با توجه به پرسش اساسی آن «مدل مفهومی شایستگی منابع انسانی در نهج البلاغه کدام است؟ » سعی می شود با مطالعه دقیق و جامع کتاب شریف نهج البلاغه با استفاده از تکنیک روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و روش تحقیق کمی مدلسازی ساختاری تفسیری و تکمیل پرسش نامه توسط 40 تن از نخبگان و متخصصان حوزه مدیریت و نهج البلاغه، ضمن استخراج 332 کد از متن نهج البلاغه، چهل و هشت مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده با عناوین( خدا مجوری، عدالت محوری، معرفت، درایت، قوت و سلامت)، شایستگی های منابع انسانی مدل سازی شود و همچنین در نهایت در راستای تست مدل، مولفه های نیروی انسانی دانشگاه امام صادق(ع) با مولفه های شایستگی منابع انسانی استخراج شده سنخیت سنجی و مدل رادار آن ارائه شود.
بررسی راههای شناخت خدای متعال در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
مـیـزان ارزش هـر شـنـاخـتـی، بـه قدر ارزش موضوع آن است. اخداشناسی با ارزش ترین گونه شناخت است. برای شناخت خدای متعال راههای متعددی وجود دارد. از مهمترین این راهها راه فطرت، راه عقلی-حسی و راه عقلی- فلسفی است. کلام حضرت علی علیه السلام به این راهها اشاره شده است. شرایط فکری و مباحث علمی در هر زمان می تواند تأثیر فراوانی در نوع کلام حضرت داشته باشد، به گونه ای که مشاهده می شود، برای اثبات وجود خدای متعال، گاه به ساده ترین روش، یعنی آیات آفاقی اشاره می کند و گاه به بیان استدلالات پیچیده عقلی، فلسفی می پردازد. این پژوهش با استناد به سخنان حضرت علی علیه السلام راههای شناخت خدای متعال را بررسی خواهد کرد.
مرگ و مردن: روایت های علم اجتماعی و دانش دینی (نظریه اجتماعی، نهج البلاغه، مثنوی معنوی)(مقاله پژوهشی حوزه)
شواهد درون متنی سندیت نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله شبهاتی که درباره نهج البلاغه مطرح شده، اعتبار مطالب و استناد آن به امیرالمؤمنین علی (ع) است که اندکی بعد از تدوین نهج البلاغه ادعا شده است و افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه به آن دامن زده اند. در این مقاله، با تکیه بر شواهد درون متنی نهج البلاغه بر این نکته تأکید شده است که اگر هیچ سند معتبری هم در این باره پیدا نشود، باز هم می توان ادعا کرد که این جملات و سخنان از آن امام همام (ع) صادر شده است؛ زیرا شواهدی چون علو محتوا و جامعیت، بداعت کلام، تأثیرگذاری و جاذبه عجیب، فصاحت و بلاغت، سخن از رؤیت ملائکه، شنیدن و دیدن نشانه های آفاقی و انفسی، اخبار غیب و خبردادن از آینده، تحدی طلبی درباب علم و آگاهی و هماهنگی وقایع در نهج البلاغه با تاریخ، ثابت می کند که حقایق و معارفی که در این مجموعه عظیم درقالب گفتارهای بدیع و جذاب مطرح شده، از عهده بشر عادی خارج است و این متن درعین صامت بودن، به استنادش به علی (ع) گواهی می دهد.
منابع ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۴ مهر و آبان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۲)
77 - 90
حوزههای تخصصی:
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، یکی از مهم ترین شروح و منابع تفسیری نهج البلاغه به شمار می رود. نویسنده در نوشتار حاضر کوشیده است تمامی منابع مورد استفاده ابن ابی الحدید در نگارش کتاب خود را مورد بررسی قرار دهد. از این رو، ابتدا منابع روایی، حدیثی، و سپس منابع تاریخی وی را برمی شمارد. در ادامه، از منابع لغوی، و منابع فلسفی، کلامی و عرفانی یاد می کند. نویسنده در نهایت، با بیان منابع متفرقه ابن ابی الحدید در موارد فقهی، نجومی و ...، نوشتار خود را به پایان می رساند.
تحلیل و بررسی آرایة متناقض نما در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جذاب ترین مباحث زیبایی شناسیِ متن، بحث متناقض نماست. بهره گیری از شگرد متناقض نما از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می گردد. نهج البلاغه از جمله متونی است که شگرد متناقض نما در آن بسامدی قابل توجه و اثرگذار دارد. این متن علاوه بر بعد دینی، اهل ذوق و بلاغت را شیفته بیان و اسلوب خود کرده، و قابلیت آن را دارد که از این نظرگاه ادبی نیز مورد بررسی قرار گیرد. چنین استنباط می شود که هرگاه حضرت علی قصد روشنگری درباره دنیا و یا ایجاد معرفت الهی در مردم را داشته، از این فنّ بیانی بهره بیشتری برده است. شاید بتوان یکی از علت های گزینش این گونه بیان، در موضوعات پیش گفته را دو بعدی بودن دنیا و عدم شناخت حضرت حق با حواس ظاهری دانست. نکته دیگر اینکه بیشتر متناقض نماها با قرار گرفتن در قالب تشبیه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود، فاصله می گیرند و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اولیه کلام پی می برد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیم بندی تازه از انواع متناقض نما، خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه را از این چشم انداز، به بوته نقد و تطبیق می کشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل می کند.
نگاهی اجمالی به مدیریت تعارض در سیره عملی حضرت علی(ع) از منظر نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث جامعه اسلامی امروز، موضوع تعارض است. تعارض پدیده ای است که کم و بیش در اغلب جوامع وجود دارد. صرف نظر از عوامل تعارض، آنچه اهمیت دارد دیدگاه انسان ها نسبت به این موضوع است که آیا تعارض امری مطلوب است یا نامطلوب؟ اگر نامطلوب است چاره ای جز رفع و دفع آن نیست و اگر مطلوب است، چه مقدار از آن مطلوبیت دارد که ایجاد، یا تقویت گردد که این خود نیاز به مدیریت تعارض را آشکار می کند. مقاله، به بررسی عوامل زمینه ساز و سبک مدیریت تعارض در سیره عملی حضرت علی (ع)، در رویارویی با فتنه ها و کارشکنی ها، یا به طور کلی تعارض های اجتماعی منفی پرداخته است. تعارض های اجتماعی منفی که ماهیتی مخرب و فرساینده دارند معمولاً در قالب مسائلی بروز می کنند که نظم و وحدت جامعه را به خطر می اندازند.
روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است. از دیدگاه نهج البلاغه، عوامل مختلفی زمینه ساز بروز این گونه تعارض های هستند که می توانند ناشی از عوامل فردی، میان گروهی، اجتماعی، مدیریتی، یا تلفیقی از آنها باشند. سبک مدیریت تعارض حضرت علی(ع) در مقابله با تعارض های اجتماعی دارای سه شیوه کلی است که شامل مدیریت ذهنی تعارض، مدیریت نرم تعارض و مدیریت سخت تعارض است. هر کدام از این سه تعارض در جایگاه خود و در مقابله با تعارض های یادشده دارای نقشی بسیار مؤثر، قابل اهمیت و ارزشمند هستند.
موقعیت های مرزی در فلسفه های اگزیستانس و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود می دانند و معتقدند که انسان به واسطه ی قرار گرفتن در این موقعیت ها، به شناخت راستین خود دست می یابد. نهج البلاغه از این موقعیت ها تحت عنوان آزمایش الاهی یاد می کند و آن ها را سنتی ثابت و لایتغیر از سوی خالق هستی می داند که منجر به شناساندن گوهر درون می شود. سرانجام این پژوهش بدان جا می انجامد که هردو اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه رخ دادن این گونه اوضاع و احوال را برای دست یابی به شناخت صحیح از خویشتن، امری ضروری می دانند. از دیگر مشترکات این دو نگرش آن است که بروز این اتفاقات را همگانی و گریزناپذیر درنظر می گیرند؛ اما نهج البلاغه که دربرگیرنده حکمت اسلامی است، بیش از اگزیستانسیالیسم، شمه ای توحیدی و غایتمند برای این موقعیت ها و شناخت حاصل از آن ها قایل است که در نهایت به تکامل دنیوی و اخروی انسان می انجامد.
روابط بینابینی قرآن با خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن های گوناگون از دیرباز، با یکدیگر ارتباطی بینابینی داشته و از نظر زبانی، وزنی و معنایی بر یکدیگر اثر گذاشته و از هم اثر پذیرفته اند.اگرچه این ارتباط از گذشته مطرح بوده است و تبادل کلام هنری را در بسیاری از آثار گذشتگان می بینیم، در دوره معاصر، میخائیل باختین، اندیشمند روسی، باردیگر، مقوله بینامتنی را از دیدگاهی نو بررسی کرده و کسانی همچون ژولیا کریستوا، رولان بارت و هارولد بلوم، تحت تاثیر باختین، به این مسئله پرداخته اند.بر اساس نظریه بینامتنی، هر متن بر پایه متونی که پیشتر خوانده ایم، معنا می دهد و بر رمزگانی استوار است که پیشتر شناخته ایم. پیوند ناگسستنی مفاهیم نهج البلاغه و قرآن کریم، از ژرفایی بسیار برخوردار است و به روساخت، محدود نی شود؛ بلکه در سطح ژرف ساخت، پیوندی عمیق میان این دو کتاب برقرار است؛ به طوری که در بسیاری از موارد، درک دقیق معنای موردنظر امام (ع) جز از طریق آشنایی با متن پنهان و شناخت چگونگی رابطه این دو کتاب با یکدیگر میسر نیست.با خوانش دقیق خطبه های نهج البلاغه، به این نتیجه می رسیم که بیشترین شکل روابط بینامتنی قرآن با خطبه های نهج البلاغه، به صورت نفی متوازی است که در آن، امام (ع) توانسته است نوعی سازش میان متن پنهان و متن حاضر ایجاد کند و تعاملی آگاهانه با آن پدید آورد.
آموزش نهج البلاغه در دانشگاه ها و ارائه راه کاری مناسب برای تدریس آن در مقطع کارشناسی (بررسی موردی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش نهج البلاغه به عنوان یکی از شاخه های مهم متون اسلامی در قالب واحدهای درسی اصلی و اختیاری، بیش از سه دهه در دانشگاه های ایران مورد توجه قرارگرفته است. یکی از شیوه های مطرح و تقریباً سنّتی آموزش این متنِ عظیم، بیان آموزه های دینی، معرفتی، اعتقادی و تربیتی نهج البلاغه است. این در حالی است که نهج البلاغه در تقسیم بندی متون، یکی از شاخه های مهم متون ادبی شناخته می شود؛ لذا، توجه به جنبه های ادبی آن امری ضروری در آموزش است، زیرا استادان می توانند با استفاده از روش های کارآمد و نوین تدریس، مهارت هایی همچون صحیح خوانی، درک و فهم معنایی، ذوق ادبی و تشخیص ویژگی های سبکی حضرت علی (ع) را در دانشجویان افزایش دهند.
امروزه، نظریه پردازان و متخصصان آموزش متون ادبی، راهبردهای کارآمدتری را برای آموزش نهج البلاغه ارائه داده اند که نه تنها به آموزش آموزه های محتوایی آن اهمیت می دهد، بلکه ادبیّت این متن عظیم ادبی را نیز پوشش می دهد. از این رو، جستار حاضر درصدد معرفی این راهبردها و میزان اجرای آن ها در دانشگاه های تهران است.
روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار اصلی آن را پرسشنامة محقق ساخته است. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش نشان داد که نهج البلاغه در دانشگاه های تهران به عنوان یک متن ادبی تدریس نمی شود و بیشتر به مسائل محتوایی آن توجه می شود.
امتناع معرفت کنه ذات و صفات الهی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از امکان معرفت کنه ذات و صفات الهی همواره یکی از مهم ترین مسائل در تاریخ اندیشه بشر است. در فرازهای متعددی از سخنان حضرت علی (ع) به این مسأله تصریح شده که معرفت کنه ذات و صفات الهی به وسیله هیچ کدام از ابزارهای شناخت برای بشر امکان پذیر نیست. اگرچه این نوع شناخت برای احدی مقدور نیست، ولی نمی توان به بهانه امتناعِ شناخت کنه ذات و صفات الهی، از اصل خداشناسی محروم ماند. شناخت خدا از طریق صفات و آثار صنع الهی در عالم تکوین امکان پذیر است. در این پژوهش برآنیم، به بررسی و تبیین معرفت کنه ذات و صفات الهی بپردازیم و با استناد به فرازهایی از کلام حضرت علی (ع) نشان دهیم که چنین شناختی نه تنها امکان پذیر نیست، بلکه اساساً ممتنع است. ولیکن خدا را از روی صفات و آثارش می توان شناخت.
معرفت کشفی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت مجموعه آگاهی های آدمی است که همواره متعلق به امری غیر از خود است؛ جز در یک مورد، یعنی معرفت های عرفانی که ورای حیث التفاتی اند؛ معرفت های آدمی یا حسی اند و یا مفهومی؛ اما دسته ای از معارف وجود دارند که از آنها می توان با عنوان معرفت های کشفی یاد کرد که بدون توجه به حیث التفاتی و بدون داشتن مصداقی در درون و بیرون، تحقق می یابند که همان معرفت های عرفانی اند. در این مقاله سعی شده است کمّ و کیف معرفت کشفی، اعم از معرفت التفاتی و غیرالتفاتی (هو هویّت) در نهج البلاغه بررسی شود. بر اساس نهج البلاغه معرفت کشفی از راه های معمول عقلانی و حسی به دست نمی آید، بلکه از راه عروض احوال عرفانی و تأمل حاصل از نیایش به دست می آید و معروض این احوال واجد نوع خاصی از آگاهی می شود که پیش از آن سابقه نداشته است؛ برای مثال شخص در این فرایند آگاهی خاصی به امور غیبی پیدا می کند که قبلا هیچ سابقه ای از آن نداشته است؛ مانند آگاهی خاص به احوال آدمیان.
سیماى تربیت یافتگان از منظر نهج البلاغه
منشور فرماندهی کارامد بر گرفته از نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با عنوان «منشور فرماندهی کارامد در نیروی انتظامی از دیدگاه نهج البلاغه» تحت تأثیر اهداف متعالی نظام اسلامی در حوزه امنیت همه جانبه، نقش فرماندهی انتظامی در تحقق این اهداف، خلأ سبک و الگویی که با پیروی از آن بتوان با حداقل تلفات، زمان و امکانات موفق به کسب حداکثر نتایج شد، و از سوی دیگر تحت تأثیر از فرصتها و تهدیدات در محیط خارجی و قوتها و ضعف ها در محیط داخلی است، مقاله بر آن است تا منشور فرماندهی کارامد را در ناجا با مطالعه اکتشافی از منبع گرانبهای نهج البلاغه مشخص کند. این نوشتار، که نتیجه یک طرح پژوهشی است از حیث هدف، کاربردی و از حیث سطح تحلیل بر خوردار از ماهیتی توصیفی استنباطی و از حیث رویکرد و طبقه بندی روش به روش کتابخانه ای متکی است. داده های مورد نیاز از راه مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به تارنماهای اینترنتی با استفاده از ابزار فیش، گردآوری شده است. این نوشتار با طرح پرسش اصلی تحقیق: «از دیدگاه نهج البلاغه، منشور فرماندهی کارامد در نیروی انتظامی در راستای اجرای ماموریتها از چه اصولی برخوردار است؟»، پاسخی منطقی و مستدل عرضه، و با مطالعات اکتشافی و بهره گیری از نظر خبرگان، اصول دوازده گانه ای برای منشور تدوین شده است. محققین بر این باورند که با نهادینه شدن منشور، ظرفیتهای پنجگانه (مقابله با تهدیدات سخت، نیمه سخت، نرم، عمق بخشی داخلی و عمق بخشی خارجی) برای نظام سیاسی اسلام شکل خواهدگرفت که در راستای نهادینه شدن آن در پایان نوشتار، پیشنهادهایی در سه سطح عرضه شده است.
بررسی واژگان متقاربة المعنی در خطبه شقشقیه نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و برجسته ترین ویژگی های ساختاری نهج البلاغه امام علی علیه السلام، انسجام دورن متنی در هر یک از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار است. تناسب و انسجام حاصل پیوند میان اجزای آن- چینش معنایی واژگان به کار گرفته شده- در محور همنشینی و جانشینی است. به بیانی دیگر، ارزش واژگان به کار گرفته شده در جمله و یا جملات، منوط به گزینش آن هاست. در سایه این دو محور ارزش های زیبا شناسی به نمایش گذاشته می شود.
هر چند تعیین حوزه معنایی واژگان از میان واژگانی که دارای تقارب معنایی هستند، عاملی مهم برای گزینش واژگان به شمار می رود در حقیقت، این مهم، یکی از شگردهای هنری امام علی علیه السلام است.
در این مقاله، نگارنده بر آن است تا با بررسی معناشناسانه واژگان متقاربة المعنی از میان واژگانی که دارای تقارب معنایی هستند، دلایل معنایی گزینش واژگان موجود در عبارت های انتخابی را با نظر به کتب لغوی در خطبه مشهور شقشقیه مورد بررسی و تحلیل معنایی قرار دهد و صلاحیت و عدم صلاحیت واژگان منتخب از خطبه را نمایان سازد.
اصطلاح شناسی «عدالت» و پیوند آن با مفاهیم همسو در آموزه های نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم اسلامی در تعریف «عدالت» تعبیرهای مختلفی دارند؛ مانند اجتناب از گناهان کبیره و عدم اصرار بر صغیره، دادن هر حقی به صاحب حق و... . چنان که در تبیین معنای لغوی «عدالت» به انصاف، مساوات و میانه روی اشاره می شود. شناخت دقیق معنای لغوی این واژه و یافتن نسبت آن با تعریف های اصطلاحی عدالت در علوم مختلف، ما را به فهم کامل و بهتری از عدالت خواهد رساند.
در این مقاله، با بررسی هر یک از معانی لغوی «عدل»، همراه با ارائه شواهدی از نهج البلاغه، به تحلیل مفهوم این واژه پرداخته شده و مشخص گردید که «عدل» در لغت، مقابل «جور» و به معنای استقامت و منحرف نشدن از حدود طبیعی و شرعی اشیا است. به عبارت دیگر، عدالت یعنی رعایت حدودی که هر شیء (به معنای اعمّ کلمه)، به لحاظ قانون عقل یا شرع، مقتضی آن است. این معنای واحد بر تمام اقسام عدالت، أعم از عدل الهی (تکوینی و تشریعی) و عدل بشری (عدالت اخلاقی، قضایی و...) قابل اطلاق است. از این رو، تعریف امام علی(ع) از عدل به «انصاف»، «أدای حقوق صاحبان حق»، «میانه روی» و «قرار دادن هر چیزی در جایگاه مناسبش» با یکدیگر هماهنگ و ناظر به معنای لغوی عدالت بوده است. تعریف اخیر، تعریفی جامع به حساب می آید به نحوی که همة تعریف هایی که در علوم مختلف از اقسام عدالت ارائه می شود، ریشه در همین تعریف دارد. بنابراین، واژة «عدل» به اشتراک معنوی بر تمام اقسام مصادیق خود صدق می کند.
نقد و بررسی دیدگاه های مربوط به خطبه ی هشتادم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نقصان عقل زنان در خطبه ی هشتادم نهج البلاغه، گر چه ضعف سندی دارد، امّا با توجه به تکرار مضمون آن در نامه ی چهاردهم نهج البلاغه، محل تأمل و تعمق است. در شرح خطبه ی مذکور، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. دغدغه ی نگارندگان در این نوشتار آن است که ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مختلف در این باره، روشن سازند که نظریه ی نقصان عقل ذاتی زنان در راستای فرهنگ قرآنی هیچ مستند مهمی ندارد، بلکه با تعمق در برخی از آیات قرآن کریم، به نظر می رسد علی رغم تفاوت های فراوانی که در خلقت زنان و مردان وجود دارد، زنان در عقل ذاتی هیچ نقصانی نسبت به مردان ندارند؛ از این رو نمی توان انگاره ی نادرست نقصان عقل ذاتی زنان را به کلام مولی علی (ع) مستند کرد. بر پایه ی گفتار وحی که گویای مهجوریت و مظلومیت زنان عصر جاهلیت بوده و حکایت از زنده به گور کردن دختران، به ارث بردن زنان و... دارد، برداشت نقصان عقل اکتسابی زنان آن عصر از کلام حضرت علی (ع) منطقی و عاقلانه به نظر می رسد. زدودن آن همه مهجوریت و محرومیت، گذر زمان و هدایت هادیان به حق را می طلبید و هدف حضرت علی (ع) در توجه دادن افکار جامعه به این نوع نقصان، تنها آسیب شناسی اجتماع و در نتیجه هدایت افکار جامعه به سمت اصلاح آن بوده است و نشانگر این واقعیت است که ضعف رشد عقلی و علمی زنان در هر عصری، موضع دقتّ و احتیاط است و سعی در اصلاح و رفع نقاط مشکل و ضعف مورد تأکید آموزه های دینی است.