مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
فرآیند تحلیل شبکه ای فازی
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران در تمام سازمان ها، خواستار استفاده بهینه از امکانات و ظرفیت های موجود در بخش های مختلف می باشند. بنابراین وجود مدلی به منظور ارایه بازخورد در راستای بهبود عملکرد شعب مختلف سازمان ها و دستیابی به ابزاری جهت برآوردن این نیاز مدیران، بسیار ضروری و منطقی به نظر می رسد. هدف از این پژوهش ارائه یک مدلی تلفیقی فرآیند تحلیل شبکه ای فازی، کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده های فازی جهت ارزیابی عملکرد شعب ادارات تعاون استان یزد می باشد تا با این وسیله بتوان علاوه بر شناسایی شعب کارا و ناکارا، استراتژی های مناسب را جهت بهبود عملکرد شعب ناکارا و تقویت هرچه بیش تر شعب کارا تدوین نمود. در این پژوهش از مدل کارت امتیازی متوازن به منظور استخراج شاخص های ارزیابی، از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای فازی به منظور تخمین اهمیت نسبی هر شاخص تحت یک چشم انداز واحد و از تکنیک تحلیل پوششی داده های فازی به منظور ارزیابی کارایی شعب استفاده شده است. بعد مالی به عنوان مهمترین بعد در ارزیابی و شعبه شهرستان یزد و اردکان به عنوان کاراترین شعب از نظر سطح عملکرد شناسایی گردیدند.
ارائه یک مدل تصمیم گیری چند معیاری هیبریدی فازی غیر جمعی به منظور اولویت بندی و ارزیابی تأمین کنندگان (شرکت آذین تنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط رقابتی و لزوم تمرکز بر فعالیتهای اصلی سازمان ،شرکتها فرایندهای غیر اصلی خود را به تامین کنندگان میسپارند،لذا یکی از مشکلات مدیران،ارزیابی وکنترل فعالیتهایی است که به تامین کنندگان سپرده شده است و انتخاب تامین کننده مناسب نقش مهمی در موفقیت سازمانها دارد.
مساله انتخاب و ارزیابی تامین کنندگان یک مساله تصمیم گیری با معیار چندگانه است.با توجه به اینکه در پژوهشهای گذشته روابط بین معیارها و زیر معیارها کمتر مورد توجه قرار گرفته است،در ابن تحقیق مدلی ارایه شده است که این روابط را در نظر میگیرد.بدین ترتیب که ابتدا از طریق مدل بندی ساختاری توصیفی(ISM) ارتباط بین معیارها مشخص شده وسپس با استفاده ازفرایند تحلیل شبکه ای فازی(FANP) و در نظر گرفتن روابط متقابل بین زیر معیارها وزن نسبی هر زیر معیار بدست می آید. در انتها با استفاده از وزنها نسبی بدست آمده، نمره عملکرد هر تامین کننده برای هر زیر معیار و استفاده از انتگرال چاکوئت(انتگرال فازی غیر جمعی) جهت از بین بردن اثرات ارتباط بین زیر معیارها بر روی نمره عملکرد، تامین کننده مطلوب انتخاب می گردد.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد هوش تجاری برمبنای فرآیند تحلیل شبکه فازی
حوزه های تخصصی:
در محیط تجاری سریعا در حال تغییر امروز، نیاز به اطلاعات تجاری سودمند برای سازمانها نه تنها به منظور کسب موفقیت بلکه برای بقاء حیاتی می باشد. با توجه به ناتوانایی سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در برآورده کردن انتظارات تصمیم گیرندگان سازمانی در عرصه رقابت در سالهای اخیر، فن آوریهای هنر گونه ای نظیر هوش تجاری به یکی از مفاهیم مهم در مدیریت سیستمهای اطلاعاتی تبدیل شده و با فرهنگ سازمانهای پیشرو عجین شده است و در خط مقدم فناوری اطلاعات برای پشتیبانی تصمیم گیری مدیریت قرار دارد. در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و معرفی مهمترین فاکتورها و عوامل مؤثر در عملکرد یک سیستم هوش تجاری، یک مدل ارزیابی عملکرد هوش تجاری (در قالب یک مطالعه موردی در یک سازمان تولید کننده نرم افزار) ارایه گردد و با توجه به عدم استقلال و وجود وابستگی بین عاملهای مؤثر، از روش فرآیند تحلیل شبکه فازی برای شناسایی وابستگی های ممکن بین عوامل و اندازه گیری آنها برای توسعه مدل ارزیابی استفاده شده و در ادامه، نتایج حاصله با روشهای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی[1]و فرآیند تحلیل شبکه غیر فازی[2] مقایسه شده است.
بررسی نیازهای هوادارن از سیستم مدیریت ارتباط باهوادار(FRMS) با استفاده از تکنیک های (TOPSIS و ANP) فازی (مطالعه موردی: هواداران فوتبال استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان سازمان ها ظهور کرده است. هواداران فوتبال مهم ترین سرمایه باشگاه های فوتبال می باشند، بنابراین استفاده از سیستم مدیریت ارتباط با هوادار از الزامات باشگاه هاست. استفاده از این سیستم در درجه ی اول مستلزم شناخت نیازهای هواداران می باشد. از این رو در این مقاله هدف شناسایی نیازهای هواداران از سیستم مدیریت ارتباط با هوادار می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گرد آوری اطلاعات توصیفی(تحلیلی_ پیمایشی ) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه هواداران تیم های فوتبال استان یزد و حجم نمونه 325 نفر می باشد. مطالعات انجام شده نشان می دهد که می توان نیازهای هواداران را در سه بعد امکانات ساختاری، امکانات ارتباطی و مسائل کیفی تفکیک کرد. سپس با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره فازی، مولفه های کلیدی شناسایی، رتبه بندی و درجه اهمیت هریک از آنها تعیین و الویت بندی شده است، که در نهایت پوشش مناسب بازیها توسط رسانه، داشتن کادر فنی مجرب و ایجاد کانون هوداری به عنوان مهم ترین نیازهای هواداران انتخاب گردید.
ارایه چارچوبی یکپارچه جهت تشکیل سبد پروژه های سازمان با با رویکرد تلفیقی QFD و ANP در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
255 - 286
حوزه های تخصصی:
امروزه اساس کار اغلب هلدینگ ها و شرکت های پیمانکاری، مبتنی بر پروژه هایشان است لذا بخش اعظم درآمدهای آنها در گرو انتخاب و اجرای صحیح پروژه ها می باشد. اصولا ارزیابی و انتخاب پروژه ها جهت تشکیل سبد بهینه پروژه سازمان، یک مسئله تصمیم گیری چندمعیاره است که با توجه به ماهیت آن و قضاوت های ذهنی تصمیم گیرندگان، دارای عدم قطعیت و ابهام می باشد. از این رو مدیران نیازمندی سازوکاری نظام مند هستند تا درحضور معیارهای متعدد، تصمیم گیری صحیحی را اتخاذ نمایند. در این مقاله، چارچوبی یکپارچه مبتنی بر رویکرد بسط عملکرد کیفیت فازی و روش فرآیند تحلیل شبکه ای فازی، جهت برگرداندن نیازمندی های کارفرمایان به مشخصه های فنی موردنیاز و همچنین ارزیابی و انتخاب پروژه های کاندید برای ورود به سبد پروژه های سازمان پیشنهاد می شود. برای نمایش قابلیت های چارچوب پیشنهادی، ارزیابی و انتخاب مناسب ترین پروژه در حوزه ساختمان و ابنیه در یک شرکت پروژه محور دردستور کار قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن است که در میان نیازمندی های کارفرمایان این حوزه، "مدیریت نظام مند ریسک پروژه" از بیشترین وزن (اهمیت) و در بین مشخصه های فنی موردنیاز پروژه (معیارهای ارزیابی پروژه) "توانمندی فناوری" با امتیاز 0.088 از اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها برخوردارند. بعلاوه پروژه پیشنهادی پنجم در مجموع کلیه معیارها بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و به عنوان پروژه کاندید قرار گرفته است.
ارزیابی اثرات محیط زیستی کارخانه کمپوست همدان به روش تلفیق FANP و RIAM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
279-298
حوزه های تخصصی:
تولید روز افزون زباله و چگونگی دفع مناسب آن از چالش های زیست محیطی عمده جوامع انسانی می باشد که سبب افزایش توجه بیشتر به مسئله بازیابی و بازیافت مواد خام شده است. از جمله روش های بازیابی و بازیافت مواد جامد شهری می توان به تهیه کمپوست از مواد آلی اشاره داشت. ماتریس ارزیابی اثرات سریعروش جدیدی است که برای ارزیابان مفید است به دلیل آنکه در یک مسیر شفاف و دائمی فرآیند تحلیل ارزیابی اثرات محیط زیستی را سازماندهی می کند و به طور قابل توجهی زمان صرف شده برای EIA را کاهش می دهد. جهت وزن دهی اثرات از روش فرایند تحلیل شبکه ای فازی استفاده شد و تجزیه و تحلیل و امتیاز دهی آن ها نیز با استفاده از روش ریام صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن است از میان تمامی اثرات شناسایی شده، 19 اثر زیست محیطی از فعالیت های کارخانه کمپوست همدان ضرر می بینند. اما برای 6 اثر زیست محیطی دیگر نتیجه مثبت داشته است و بنابراین اثرات بسیار مفیدی در مقیاس منطقه ای و در برخی موارد آثار مثبت ملی دارد.
تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
179 - 207
حوزه های تخصصی:
بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه از صنعت گردشگری به مثابه رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند که با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی فرصت ها و محدودیت های گردشگری نقش مؤثری در توسعه روابط و مناسبات اقتصادی و در نتیجه توسعه ملی و منطقه ای و تنوع بخشی به اقتصاد ملی و منطقه ای بر عهده دارد. به همین منظور پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از رویکردی تلفیقی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره در محیط فازی نظیر تصمیم گیری گروهی فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی به تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری در استان خوزستان بپردازد. در راستای دستیابی به این هدف، این سؤال مطرح هست که راهبردهای توسعه گردشگری استان خوزستان کدامند؟ و کدام راهبرد باید در اولویت اجرایی مدیران ذی ربط قرار گیرد؟ جهت پاسخگویی به این سؤال، پس از بررسی پیشینه پژوهش، از نظرات تعداد 30 نفر از کارشناسان و خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه گردشگری استفاده شده است. نتایج نشان داد که در جهت نیل به توسعه گردشگری در استان خوزستان، می بایست عملیاتی نمودن راهبردها به ترتیب اولویت: راهبرد تنوع (با امتیاز وزنی 28/33%)؛ راهبرد تهاجمی (با امتیاز وزنی 43/26%)؛ راهبرد تدافعی (با امتیاز وزنی 12/21%) و راهبرد بازنگری (با امتیاز وزنی 17/19%)، در رأس برنامه های اجرایی مدیران ذی ربط قرار گیرد. نتایج مذکور حاکی از غلبه نقاط قوت و تهدیدها نسبت به ضعف ها و فرصت های موجود در توسعه گردشگری استان است.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای اثرگذار بر مسیر شغلی کارکنان دانشی با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فرآیندهایی که در مدیریت منابع انسانی توجه چندانی به آن نشده است؛ موضوع مدیریت مسیر شغلی است. همچنین، با توجه به عصر کنونی که عصر اقتصاد دانشی خوانده میشود؛ دانش و کارکنان دانشی اهمیتی دوچندان یافتهاند. بنابراین، مسئله مورد بررسی در این پژوهش، تعیین اهمیت معیارهای مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی در دو گروه پژوهشگری و مدیریتی است؛ ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت است. برای اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی در این پژوهش از مدل تحلیل شبکهای فازی با رویکرد برنامهریزی غیرخطی استفاده شده است. استفاده از این روش در مقایسه با سایر روشهای اولویتبندی، به دلیل داشتن مفروضاتی است که با شرایط واقعی تصمیمگیری همخوانی بیشتری دارد. در این پژوهش، 6 عامل بهعنوان عوامل مؤثر بر مدیریت مسیر شغلی کارکنان دانشی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که در میان 6 معیار اصلی مورد بررسی در دو گروه کارکنان دانشی ترتیب تأثیرگذاری معیارها بر مسیر شغلی همانند بوده است. شایستگیهای اختصاصی دارای بیشترین اهمیت در مسیر شغلی کارکنان دانشی هر دو گروه بوده است و پس از آن به ترتیب؛ معیار ارزیابی عملکرد، ویژگیهای مزیتساز، دورههای آموزشی، سابقه کاری و تحصیلات قرار دارند.
انتخاب مدل بلوغ مدیریت پروژه در پروژه های عمرانی شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
ارزیابی بلوغ مدیریت پروژه مزیت های متعددی را برای سازمان های پروژه محور به همراه خواهد داشت. اصلی ترین خروجی آن ارزیابی درجه بلوغ و تعالی نظام مدیریت پروژه در سازمان و امکان برنامه ریزی جهت بهبود با هدف ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای داخلی و بین المللی می باشد. هدف از انجام مقاله حاضر، شناسایی مدل های مختلف بلوغ مدیریت پروژه و انتخاب مدل بهینه با استفاده از تکنیک فرآین د تحلیل شبکه ای فازی و شناسایی شاخص های بلوغ مدیریت پروژه و رتبه بندی شاخص ها در پروژه های عمرانی شهرداری تهران، می باشد. جامعه و نمونه آماری پژوهش حاضر را 20 نفراز مدیران ارشد شهرداری و اساتید دانشگاهی، تشکیل می دهند. ابتدا مدل ها و شاخص های ارزیابی بلوغ مدیریت پروژه از ادبیات موضوع و پیشینه ی پژوهش شناسایی سپس با استفاده از نظر خبرگان مدل مفهومی شناسایی شد. آن گاه با استفاده از پرسش نامه های مقایسات زوجی ابعاد و شاخص ها وزن دهی و مدل های بلوغ مدیریت پروژه رتبه بندی شد. مدل OPM3 در بین مدل های بلوغ مناسب ترین مدل را بین مدل های سنجش بلوغ پروژه در شهرداری تهران کسب نمود. نتایج این تحقیق می تواند دید جامعی را به مدیران و کارشناسان ارشد شهرداری تهران و شرکت های عمرانی را در شناخت شاخص ها و تعیین اهمیت این شاخص ها و انتخاب مدل سنجش بلوغ بهینه مدیریت پروژه را ارائه نماید.
مدل سازی اثر دانش فرآیندهای کسب وکار بر ارزش سازمان با استفاده از روش دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی پتانسیل بالایی در خصوص حمایت از ارتباطات دوجانبه میان سازمانها و مشتریانشان، با هزینه نسبتا پایین و سطوح بالایی از کارایی را دارا می باشند، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات ناشی از ابعاد استفاده از رسانه های اجتماعی (شامل ابعاد اجتماعی، سرگرمی، شناختی) بر ابعاد تشکیل دهنده مدیریت دانش مشتری صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل37 مدیر و تمامی مشتریان بانک کارآفرین در سطح شهر تهران می باشد و 400 نفر به عنوان نمونه براساس روش احتمالی تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب و پرسشنامه پژوهش میان آنها توزیع شده است داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. درنهایت فرضیّه های تحقیق براساس نتایج بدست آمده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. براساس این نتایج، استفاده از محتوای اجتماعی و لذّت جویانه رسانه های اجتماعی تأثیر مستقیم معناداری بر روی همه ابعاد مدیریّت دانش داشته اند. امّا استفاده شناختی از رسانه های اجتماعی تنها روی بعدهای دانش از مشتری و دانش برای مشتری تأثیر مستقیم معناداری داشته و تأثیر آن بر روی بعد دانش درباره مشتری غیرمعنادار بوده است. رسانه های اجتماعی در سطح سازمانی و در نهایت بر مدیریت دانش مشتریان در سطح فردی اثر مثبت و معناداری دارد .تجزیه و تحلیل اثرگذاری رسانه اجتماعی (در سطح سازمانی) بر متغیر سطح فردی یعنی مدیریت دانش به کمک روش های عادی رگرسیونی امکان ناپذیر است و به همین دلیل برای شناسایی این اثرگذاری در دو سطح مختلف از تجزیه و تحلیل چند سطحی استفاده گردید. داده ها همچنین به کمک نرم افزار تحلیل خطی سلسله مراتب(HLM) تحلیل شده اند خروجی نرم افزار تأییدکننده روابط چند سطحی متغیرهای پژوهش می باشد.
رویکرد پویایی سیستم برای ارزیابی عملکرد پایداری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج در صنعت قطعه سازی خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۹
145 - 178
حوزه های تخصصی:
به دلیل رشد فشارهای جهانی برای پایدارتر شدن صنایع، سازمان ها مجبور شده اند شیوه های جدید مدیریتی را در تمامی سطوح سازمانی برای دستیابی به پایداری در زنجیره تأمین اجرا نمایند. شیوه های جدید مدیریتی باید ازنظر ارزیابی عملکرد پایداری مورد سنجش قرار گیرند. هدف این مقاله، بررسی رفتار پویای شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج و تأثیرشان بر عملکرد پایداری در زنجیره تأمین قطعه سازی خودرو است. در این مقاله، از دیمتل فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی برای اولویت بندی شیوه های لارج مبتنی بر ارزیابی خبرگان استفاده شده است و رویکرد یکپارچه از شیوه های لارج ارائه گردید و درنهایت برای ارزیابی عملکرد پایداری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج از رویکرد پویایی سیستم استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که سناریوهای بهبود در اجرای مدیریت کیفیت جامع و تولید به موقع تأثیر زیادی بر پایداری زنجیره تأمین دارد و نتایج حاصل از اجرای این دو سناریو نشان از بهبود پایداری در زنجیره تأمین می دهد. مدل ارائه شده به مدیران صنعت و تصمیم گیران کمک می کند که شیوه های مؤثر بر پایداری را شناسایی کنند و در جهت پایدار شدن زنجیره تأمین مورد پذیرش قرار دهند.
بکارگیری رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی جهت اولویت بندی عوامل موثر بر انتخاب ارزهای دیجیتال مورد استفاده در حسابرسی دیجیتال دستگاه های اجرائی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۶۷-۳۴۸
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه پیشرفت های فنون رایانه ای حسابرسی بخصوص حسابرسی دیجیتال راهنمای بزرگی برای حسابرسان می باشد، همچنین حسابرسان نیازمند رویکرد جدید حسابرسی برای جمع آوری شواهد دیجیتالی می باشند. این رویکرد باید اطلاعات مهم و حساس را نشان دهد، مهمترین فاکتور در حسابرسی دیجیتال، شناسایی و ارزیابی ارزهای دیجیتال می باشند. ارزهای دیجیتال اخیرا از اقبال بالایی بین مردم و شرکت ها به منظور محلی برای سرمایه گذاری برخوردار شده اند. بیت کوین به عنوان یکی از مهم ترین ارزهای دیجیتال در سال های اخیر به عنوان منبع سرمایه گذاری و سود مورد توجه بسیاری از مردم و شرکت ها قرار گرفته است. به منظور شناسایی عوامل موثر بر پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال مشتری، امروزه ضمن بهره گیری از تکنیک های آماری، اقدام به نظرسنجی از خبرگان می کنند. در این تحقیق ضمن شناسایی معیارهای موثر، از تحلیل شبکه ای فازی برای محاسبه اوزان معیارها و گزینه ها استفاده شده است. این تحقیق از لحاظ نتیجه کاربردی و از لحاظ هدف توصیفی تبیینی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل افراد و خبرگان فعال در حوزه ارزهای دیجیتال می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی و تمام شماری انتخاب شده اند و حجم نمونه به ترتیب 306 و 30 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه می باشد که دارای روایی و پایایی مناسب می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات مبتنی بر مدل تصمیم گیری چندمعیاره بوده و نرم افزارهای Expert Choice و SPSS برای انجام محاسبات استفاده شده است. براساس محاسبات صورت گرفته، وزن معیارهای موثر محاسبه شده و برمبنای آن، از بین ارزهای دیجیتال، اتریوم به عنوان گزینه برتر در زمینه خرید ارزهای دیجیتال مورد استفاده در حسابرسی دیجیتال دستگاه های اجرائی کشور شناخته شده است.
ارایه الگوی مناسب ارزشگذاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
253 - 282
حوزه های تخصصی:
ارزشگذاری داراییها اعم از اوراق بهادار و داراییهای واقعی یکی از ارکان موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است، ارزشگذاری منصفانه منجر به تخصیص بهینه منابع سرمایه ای می شود و تخصیص بهینه سرمایه در اقتصاد نقش بی بدیلی را در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. در حال حاضر فقدان چارچوب مدون و مشخصی که بتواند برآورد دقیقی از ارزش تبیین نماید اهمیت دو چندان یافته است. بنابراین ارائه چارچوبی که بتواند فارغ از قضاوتهای شخصی و سلایق مختلف به صورت علمی و مستدل جهت ارائه الگوی مناسب به منظور ارزشگذاری شرکتها مورد استفاده قرار گیرد، اهمیت یافته است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مصاحبه با خبرگان به انتخاب الگوی مناسب ارزشگذاری سهام در 14 گونه شرکت مختلف خواهیم پرداخت بدین صورت که ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان وزن معیارها محاسبه شده و درنهایت الگویی جامع برای ارزشگذاری اقسام گوناگون شرکتها پیشنهاد شده است. در انتها هم آسیب شناسی جامعی از محیط ارزشگذاری ارائه شده است.معیارهای به کارگرفته شده در این پژوهش در 4 دسته رویکرد سودآوری گذشته (شامل میانگینEBIT، سود به قیمت گذشته)، رویکرد مبتنی بر دارایی(شامل ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی، ارزش خالص دارایی ها و ارزش تصفیه)، رویکرد تنزیل جریانهای نقدی(شامل fcff،fcfe،apv،eva و ddm) و رویکرد بازار(p/s،p/nav، p/e به جزگذشته، ev/ebit،p/c،ev/s،p/b،p/cf و p/dps) قرار گرفتند. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی است و از نظر ماهیت و روش جمع اوری داده ها، از نوع توصیفی و از شاخه مطالعه موردی می باشد.