فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
پتروگرافی مقطع نازک مواد سرامیکی
حوزههای تخصصی:
پتروگرافی مقطع نازک روشی برای مطالعه و طبقه بندی ساختارهای رسی است. این روش در بررسی طیف گسترده ای از مواد، شامل سنگ ها، مواد معدنی، سفال، سرباره ها، بتن، آجر، اندود (مخلوطی از آهک یا گچ) مورداستفاده قرار می گیرد. اطلاعات به دست آمده از پتروگرافی، سبب شناخت برخی جنبه های مهم مطالعات سفال ازجمله منشأ و فن تولید آن ها خواهد شد. مقطع نازک، به وسیله ی برش قطعه کوچکی از نمونه موردمطالعه ساخته شده، سپس به سطح صافی از تیغه (لام) میکروسکوپ شیشه ای چسبانده و سطح آن تا رسیدن به ضخامت استاندارد (25-30 میکرومتر) پولیش شده و نهایتاً با استفاده از میکروسکوپ پلاریزان مقاطع آماده شده، مورد مطالعه قرار می گیرد. در ضخامت استاندارد، اجزاء معدنی موجود در بافت سفال با طیف های رنگی مختلف ظاهر شده و بر اساس خواص نوری مشخص شناسایی می شوند در این مقاله به اهداف پتروگرافی سفال، تاریخچه پتروگرافی مقطع نازک و فرازهایی در پتروگرافی مقطع نازک مواد سرامیکی شامل: روش تهیه مقطع نازک و بررسی و آنالیز آنها پرداخته شده است.
چند نکته ی تازه درباره ی تاریخ گذاری نامه ی تنسر به گُشْنَسْپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ی تاریخ گذاری نامه ی تنسر دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. به عقیده ی پاره ای از پژوهندگان، نامه ی تنسر، دوره ی اردشیر بابکان نوشته شده است و آگاهی های این نامه، به طور کامل، رخدادهای دوره ی آغازین تاریخ ساسانیان را بازتاب می دهند؛ امّا در دوره ی خسرو انوشیروان (۵۳۱-۵۷۹ م) و همچنین در هنگام ترجمه ی نامه ی تنسر به عربی، پاره ای آگاهی ها و گفتارهای تازه به این نامه افزوده اند. دیگران عقیده دارند که نامه ی تنسر دوره ی خسرو انوشیروان و برای مشروعیّت دادن به آیین ها و قوانین و نهادهای تازه ای که خود وی به وجود آورده بود، ساخته و پرداخته شده است تا اندیشه ها و نوآوری ها و تغییراتی که در این نامه دیده می شوند، پدیده ای کهن و از روزگار اردشیر بابکان شناخته شوند. حتی نامه ی تنسر را از ساخته های دوره ی یزدگرد سوم (۶۳۲ ۶۵۱م.) برای بازسازی شاهنشاهی ناتوان و آشفته ی ساسانیان هم شناخته اند. در این پژوهش، با مطالعه ی پاره ای آگاهی ها و اشاره ها در نامه ی تنسر که چندان دیده نشده است، کوشش خواهد شد که چند نکته ی تازه برای تاریخ گذاری نامه ی تنسر به خود دوره ی اردشیر بابکان بررسی و تحلیل شود.
بررسی آیین های سوگواری در روزگار بوییان
حوزههای تخصصی:
آیین های سوگواری از جمله مراسمی است که در حوزه فرهنگ یک جامعه قرار می گیرد و جزو آداب و رسومی است که همه ی جوامع با ادیان و فرهنگ های گوناگون به آن توجه دارند. در ایران نیز این مراسم همواره به مناسبت های مختلف و با اهمیت خاصی انجام می شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از منابع دست اول تاریخی و پژوهش های معتبر به بررسی این آیین اجتماعی در ایران و در حوزه تاریخی حکومت آل بویه پرداخته شود. خاندان ایرانی آل بویه به دلیل قرار گرفتن در شرایط سیاسی- اجتماعی آن زمان توانستند در دوران خلافت عباسی، حکومتی شیعی مذهب تأسیس کنند و از نظر شیعی بودن حاکمان آن قابل توجه می باشند. این نوشته برآن است تا مراسم سوگواری و عزاداری، تدفین، خوراک و پوشاک سوگواری، عزاداری روز عاشورا و مراسم سوگواری را در نزد فرمانروایان و مردمان عادی به طور کلی در این دوره مورد توجه قرار دهد و از این رهگذر تا حدودی بحث تاریخی آداب سوگواری را در نزد ایرانیان و شیعیان روشن نماید. این مقاله تلاش داشته است که با استفاده از داده ها و مطالب کتابهای این دوره و با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی پدیده سوگواری و عزاداری در دوره آل بویه بپردازد و در نهایت به این نتجیه رسیده است که لباس سیاه بر تن کردن، پا برهنه در مراسم عزاداری شرکت کردن ،تعطیل کردن کار و امور روزانه به خاطر اهمیت شخص فوت شده و سه روز بر مرده سوگواری کردن جزو آداب اصلی سوگواری در دوره مورد نظر بوده است.
دربارهٔ القاب دو شاه ساسانی در مجمل التواریخ و القصص
حوزههای تخصصی:
مجمل التواریخ و القصص کتابی ست به زبان فارسی و متعلق به سال ۵۲۰ هجری قمری (۱۱۲۶ میلادی) که از برخی جهات بی همتاست. بحث دربارهٔ متن و اهمیت آن توسط علامه قزوینی در مقدمهٔ نسخه ای که توسط ملک الشعرای بهار در نیمهٔ اول قرن بیستم منتشر شد، آمده است. این نسخه بر پایهٔ نسخه ای دست نویس متعلق به سال ۱۴۱۹ میلادی که در کتابخانهٔ ملی فرانسه در پاریس نگهداری می شود، نوشته شده بود. در سال ۲۰۰۱ میلادی، نسخهٔ دست نویس کهن تری متعلق به سدهٔ ۱۴ میلادی که در کتابخانهٔ دولتی برلین نگهداری می شود، توسط امیدسالار و افشار به صورت رونوشت تصویری از متن اصلی چاپ شد. این نسخهٔ چاپ شدهٔ جدید، براساس متنی کهن تر بود و برای درک بهتر برخی از مشکلات متن قدیمی، یاری دهنده است.
بررسی استحکامات دفاعی دوره پارت بر اساس بقایای برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مشکلات شناخت معماری پیش از اسلام کمبود آثار سالم برجای مانده از آن زمان است. این مسئله به خصوص در مورد دوره اشکانی (247 ق. م تا 224 م) صدق می کند. دوره ای که در آن مدارک خاص، کمیاب و گنگ است و معمولاً بیشتر آثار معماری مربوط به این دوره در خارج از مرزهای ایران امروزی قرار دارند. به دلیل کمبود آثار معماری دوره اشکانی، شناخت ما در مورد معماری این دوره بیشتر بر اساس قلاع و دژهای برجای مانده از این دوره است. تابه حال، بر اساس این آثار برجای مانده، توانسته ایم برخی از نقاط تاریک معماری اشکانی را روشن کنیم و استفاده بیشتر از آنها این فرصت را پیش خواهد آورد تا به جزئیات بیشتری در ارتباط با معماری و سیستم های دفاعی این دوره پی ببریم. وضعیت جغرافیایی سرزمین ایران، واقع شدن آن در منطقه ای حد فاصل بین آسیای میانه، هند، بین النهرین و آسیای صغیر، و قرار داشتن آن در مسیر جاده ابریشم، همواره این سرزمین را در معرض حمله ها و تهاجم های ملل، اقوام و قبایل مجاور قرار داده است، بنابراین حاکمان کشور مجبور بوده اند از مناطق مرزی در برابر هجوم بیگانگان محافظت کنند. یکی از مؤثرترین شیوه ها برای آمادگی در برابر حمله احتمالی، احداث استحکامات در نقاط حساس بوده است. در این مقاله تلاش می شود یکی از مهمترین مجموعه بناهای این دوره، یعنی «استحکامات پارتی» معرفی و مورد بررسی قرار گیرند. براین اساس به نظر می رسد بیشتر قلعه های اشکانی پلانی چهارگوش با برج هایی گرد در گوشه ها دارند که این ویژگی در سرتاسر امپراطوری دیده می شود، ولی استفاده از مصالح بر اساس ویژگی های جغرافیایی در قسمت های مختلف متفاوت بوده است.
حکمرانان مادی در متون نوآشوری ؛ارایه فهرست جدید از شاهان وحکمرانان مادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات باستان شناسی و تاریخی در مورد مادها در منابع کلاسیک یونانی محدود می باشد. با توجه به تناقضاتی که در این منابع درباب اسامی و توالی شاهان و حکمرانان مادی وجود دارد- به عنوان مثال هردوت از چهار شاه مادی و کتسیاس از نه شاه مادی یاد می کند که تنهاهر دو مورخ در باب شاه آخر با هم همخوانی دارند- در این نوشتار سعی شده که این اختلافات برمبنای متون نوآشوری مورد بررسی قرار گیرد. برای نیل به این هدف، استفاده از روش پروپوسوگرافی{ ""نام تبارشناسی"" : یعنی روش مطالعه ای که دربردارنده تاریخ سیاسی،اجتماعی، مطالعه نهادهای فرهنگی-اجتماعی و نسب شناسی می باشد}مدنظر قرار گرفته است. براساس آنچه در متون نوآشوری مربوط به سال های 855-600 ق.م آمده، فهرست جدیدی از شاهان و حکمرانان مادی گردآوری شده که در آن از شش حکمران مادی صحبت می شود، که سه شاه اول با نامی در ارتباط و مقایسه با دیوکس هرودت و شاه چهارم در مقایسه با فرورتیش، شاه پنجم اوماکیشتر با کیاخارس و ایشتومگو با آستیاگس مقایسه و یکسان سازی شده اند و موراد مشابه و متناقض بیان گردیده اند.
تبیین موقعیت ناهمگون هنرمندان و صنعت گران در جامعه عصر تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تحولات تاریخی ایران همواره بر نقش و جایگاه اقشاری همچون سیاست مداران، نظامیان و روحانیون تأکید شده است؛ اما در این میان اقشاری چون هنرمندان و صنعت گران نیز وجود داشتند که در طی ادوار مختلف از جمله دوره حاکمیت تیموریان بر ایران (913-771ق) نقش و سهم قابل توجهی را در شکل گیری این تحولات ایفا نمودند. شکوفایی و فراگیر شدن هنر و صنعت در این دوره و کارآمدی هنرمندان و صنعت گران در عرصه های مختلف سبب شد تا این گروه از جایگاه و موقعیت متفاوتی نسبت به دیگر ادوار برخوردار شوند. از یک سو توجه و اشتغال به هنر و صنعت در بین طبقات مختلف از بالاترین سطوح اجتماعی تا افرادی با خاستگاه غلا می مانع از قرار گرفتن هنرمندان و صنعت گران این دوره در یک مرتبه اجتماعی معین گردید. از سوی دیگر تفاوت در ملّیّت، خاستگاه اجتماعی، سطح رفاهی و معیشتی، نگرش های اعتقادی و اخلاقی، قابلیت ها و توانمندی های علمی و فنی آنان و همچنین میزان شهرت ایشان در بین مردم، ناهمگونی و عدم ثبات در موقعیت اجتماعی این قشر را شدت بخشیدند. تحقیق حاضر با هدف بازنمایی زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماع ی هنرمن دان و صنعت گران در جامع ه تی موری بررسی موارد مذکور می پردازد. نتایج این بررسی از لحاظ مطالعات تاریخ اجتماعی ایران و شناسایی جایگاه این قشر در نظام اجتماعی این دوره با توجه به کمبود اطلاعات تاریخی در این زمینه حائ ز اهمیت است. در همین راستا روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای سه دسته منابع و اسناد تاریخی، اجتماعی و هنری است.
مغان در روزگار هخامنشیان براساس متون کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغان در دربار پادشاهان، مراسم یزش و نیایش را به جای می آوردند؛ اجرای مراسم قربانی، بدون حضور آنان امکان پذیر نبود؛ چراکه مغان را تنها راه ارتباط با خدایان می دانستند. مساله مقاله حاضر بررسی مراسم قربانی و آیینی دوره هخامنشیان و تاثیر آن در افزایش قدرت و نفوذ مغان در ایران باستان است. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از بررسی تطبیقی تلاش دارد براساس نوشته های کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید به این پرسش پاسخ دهد که نقش مغان، بخصوص در زمینه مراسم قربانی و آیینی چه تأثیری در عصر هخامنشیان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با قدرت گرفتن پادشاهان هخامنشی، مراسم قربانی و آیینی نیز باشکوه تر برگزار گردید و در نتیجه، سهمیه و پیشکشی های بیشتری به مغان اختصاص داده شد. این امر باعث قدرتمند شدن مغان، تثبیت جایگاهشان، نفوذ در دولت هخامنشی و تشکیل رتبه های مختلف و همچنین افزایش قدرت طبقه دین مردان در عرصه های دین و دولت در ایران باستان گردید.
گاهنگاری مطلق (14C) و نسبی محوطه دوه گُز خوی با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شواهدی از دوره مس و سنگ انتقالی، دالما و پیزدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود برخی سوالات و ابهامات موجود در گاهنگاری باستان شناختی شمال غرب ایران، این محوطه به عنوان یکی از محوطه های کلیدی پیش از تاریخ این منطقه برای کاوش انتخاب گردید. در این پژوهش سعی بر آن است تا با ارائه گاهنگاری دقیق و لایه نگاری منسجم به ابهامات اساسی از جمله وضعیت فرهنگی منطقه در دوران نوسنگی جدید/مس و سنگ انتقالی، مس و سنگ قدیم (دالما) و نیز مشخص شدن وضعیت منطقه در دوران مس و سنگ میانی و جدید پرداخته شود. در این پژوهش با استفاده از گاهنگاری مطلق کربن 14 و روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS) شش نمونه از قطعات ذغال جهت تاریخگذاری مطلق مورد آنالیز قرار گرفته است که نتایج بدست آمده توانسته به برخی از ابهامات جدول گاهنگاری شمال غرب ایران پاسخ گوید. قبل از کاوش های کول تپه هادیشهر و دوه گُز خوی هیچ گونه گاهنگاری دقیقی برای بازه زمانی حد فاصل حسنلو دوره VIII (پیزدلی) و حسنلو دوره VII (یانیق) ارائه نگردیده است. همان گونه که کاوش ها و مطالعات پیشین بازگو می کنند حسنلو دوره VIII تا VII یک بازه زمانی هزار ساله را در بر می گیرند، اما نکته اساسی در این رابطه، وجود تنها دو دوره یعنی دوره پیزدلی و یانیق (کورا – ارس II) خود حاوی یکسری ابهامات فراوانی است، چراکه بر اساس مطالعات و کاوش های جدید مشخص گردیده است که چندین دوره در حد فاصل حسنلو VIII و VII قابل تاریخگذاری است. همین موضوع یکی از ایرادات اساسی در ارتباط با جدول گاهنگاری است که برای باستان شناسی پیش از تاریخ این منطقه ارایه گردیده است. نتایج آنالیزها در نهایت بازه زمانی 5400-5000 ق.م. را برای دوره مسو سنگ انتقالی (Dava Göz I)، 5000-4500 ق.م. برای دوره مس و سنگ قدیم یا همان دوره دالما (Dava Göz II)، 4500-4200 ق.م. برای دوره مس و سنگ میانی و جدید 1 یا همان دوره پیزدلی (Dava Göz III) و در نهایت بازه زمانی 4200-3800/3700 ق.م. برای دوره مس و سنگ جدید 2 (Dava Göz IV) پیشنهاد می دهند.
بحثی پیرامون وضعیت مالی دوران سلجوقیان با اتکا به مسکوکات آن دوران
حوزههای تخصصی:
ظهور حکومت سلجوقیان(429 تا 590 ﻫ. ق)، که با اعمال حاکمیت مستقل سیاسی بر ایران پس از ساسانی توام بود، را می توان نقطه عطفی در تاریخ تحولات این سرزمین به شمار آورد. آنها برای اداره امپراتوری گسترده ای که از جیحون تا آناتولی و شام گسترش یافته بود ناگزیر به اعمال دیوانسالاری قوی مالی بودند که بخش قابل توجه آن به ضرب و توزیع مسکوکات اختصاص می یافت. علیرغم نقش تاثیرگذار سلجوقیان در تحولات سرزمینهای اسلامی و گستردگی عرصه این تحولات در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی و نظامی، در پژوهش حاضر تنها تحولات مالی عصر سلاجقه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، در آغاز نظام دیوان سالاری سلجوقیان و به تبع آن به موضوع اقطاع و دیوان استیفاء پرداخته می شود و آنگاه با اتکا به شواهد سکه شناسی وضعیت نظام پرداخت مواجب و نظام پولی سلجوقیان مورد مطالعه قرار گرفت. استفاده از مسکوکات فلزی بدان سبب است که آنها را می توان از معتبر ترین اسناد در تاریخ نگاری و تحلیل تحولات تمدن های کهن به شمار آورد.این پژوهش که بر اساس روش تحلیلی، توصیفی و با بررسی نمونه هایی از سکه های فرمانروایان سلجوقی به انجام رسیده است، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هاست که نظام مالی سلجوقیان چگونه و به چه میزان در مسکوکات فلزی آنها انعکاس یافته است؟ و علت اینکه فراوانی نسبی مسکوکات این دوران را دینار یا طلا تشکیل می دهد چیست و آیا این امر نشان دهنده این است که اقتصاد پولی این دوران از شرایط مناسبی برخوردار است؟ بر همین اساس این فرضیات مطرح می شود که در زمان سلجوقیان وضعیت نظام مالی را براساس میزان موجودی خزانه های حکومتی و تغییرات ایجاد شده در آن در گذر زمان می توان ارزیابی کرد در دوره های زمانی مختلف متغیر بوده است. در زمینه اینکه علت فراوانی نسبی مسکوکات این دوران باید اشاره کرد که90 درصد مسکوکات آن دوران از جنس طلا بوده است، این امر به خاطر این است که سلجوقیان با ذوب مسکوکات و فلزات قیمتی که از مالیات های مذکور، مصادره و غنایم فتوحات حاصل می شد، می توانستند سکه های مخصوص با عیار طلای بالایی ضرب کنند. که به نظر نمی رسد این امر نشان دهنده این باشد که وضع اقتصادی این دوران از شریط مناسبی برخوردار بوده باشد.
تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان (981-998ق. /1602-1619 م.) و مسجد سلیمانیه استانبول (929-936 هجری /1550-1557 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت صفویان (907-1142ق/1501-1736 م.) یکی از مهم ترین دوره های تاریخی ایران به شمار می آید، چرا که طی آن ایران از ثبات و یکپارچگی برخوردار گردید، دورانی که معرف مهارت های معماری است. مسجد شیخ لطف الله یکی از این شاخص هاست. دیگر امپراتوری جهان اسلام، حکومت عثمانی (698-1341ق /1299-1923 م.) بود. مساجدی که برای سلاطین ساخته شدند، نمونه کاملی از ساختار برجسته و آیین زیباشناختی آن دوره محسوب می شوند. مسجد «سلیمانیه» یکی از این موارد است. سلسله های صفوی و عثمانی دارای گرایش های مذهبی بودند و بازتاب آن را می توان در هنر و معماری مشاهده نمود. در این پژوهش براساس روش توصیفی- تحلیلی؛ به بررسی تجلی باورهای دینی و مذهبی در آثار معماری ایران و عثمانی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان و سلیمانیه استانبول پرداخته خواهد شد. پژوهش نشان می دهد باورهای دینی حاکمان و سپس، جهان بینی سازندگان در معماری آنها نهفته است و استفاده از دین و مذهب سنگ بنای هر دو حکومت را تشکیل می داد. نفوذ دین بر هنر و معماری صفوی بیش از عثمانی بود. شاید بتوان علت را در معمر بودن حکومت عثمانی جستجو نمود که اوج تأثیر باورهای دینی بر هنر صفوی، با تسامح عثمانی در مواجهه با ادیان، مقارن گردید. معمار دربار عثمانی در ابتدا کیش مسیحیت داشت. شاید به این جهت در مسجد سلیمانیه، تأثیر مسیحیت را می توان در کنار اسلام تسنن مشاهده نمود، در حالی که مسجد شیخ لطف الله مبین تفکرات تصوف و شیعی است.
پژوهشی در دانش بومی کشاورزی ایران با تکیه بر سه کتاب باقی مانده از قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلومات کشاورزی در زمانهای گذشته در میان خانوادههای کشاورز ایرانی، به صورت شفاهی منتقل می شد. از این رو،کتاب هایاندکی در حوزه کشاورزی تالیف شده و بر جای مانده است. در این نوشتار تلاش می شود با بررسی سه کتاب ارشاد الزراعه، معرفت فلاحتورساله طریق قسمت آب ُقلب،میزان دانش و درجه پیشرفت و مهارت کشاورزان ایرانی در استفاده از آب، زمین، شرایط اقلیمی، رعایت توالی و آیش در کشت انواع محصولات، اعتلای کیفیت محصولات، دفع آفات حیوانی و طبیعی،انبار کردن و نگهداری انواع محصولات و میوه ها و استفاده درست از منابع آبی نمایانده شود. مهارتی که علیرغم پیشرفت های علمی در زمینه کشاورزی، هنوز هم می تواند برای کشاورزی امروزایران، بسیارمفید و کارساز باشد.
مقیاسها و روشهای اندازه گیری و تقسیم آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت کافی نبودن بارندگی در ایران بهره گیری از منابع آب،نیازمند به ساخت انواع سازه های آبی از قبیل قنات، کانالهای آبیاری، بند و غیره بوده و چون ساخت این سازه ها نیاز به همکاری جمعی داشته و بالطبع بهره برداری از آب به دست آمده نیز به صورت مشترک بوده است، به ناچار برای انجام این کارهای مشترک نیاز به رسم و راهی داشته اند که شیوه کار و بهره گیری از آن کار مشترک را روشن کند.بدین منظور برای تقسیم عادلانه آب قوانین دقیقی وضع شده و نهادهای گوناگونی به منظور تصحیح و نظارت بر حسن اجرای آنان تشکیل گردد.در نتیجه، پدیده کمبود آب در ایران به عنوان یک مسئله عمومی سبب شده تا مردم ایران برای آب ارزش بسیاری قائل شوند و برای جلوگیری از هدر رفت آن برنامه ریزی دقیقی از جمله اندازه گیری صحیح آب صورت گیرد. به این منظور مقیاسهای گوناگونی در ایران مورد استفاده قرار گرفت. همچنین سیستم هایی نیز تحت عنوان آب پخشان یا مقسّم برای تقسیم عادلانه آب شکل گرفت.
کیفیت بازنمایی اندیشه ایرانشهری در سنت تاریخ نگاری عصر صفوی (مبانی تکوین دگرباره امر سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر صفوی دوره ای مهم در صورتبندی گفتمان هویت سیاسی- اجتماعی ایران است. در این دوران، پس از سال ها فترت، حکومتی مستقل، فراگیر، انحصاری، قدرتمند و دارای ایدئولوژی ویژه سیاسی شکل گرفته و با کاربست سخت و نرم افزارهای قدرت جامعه را همسو با خویش متحول نمود. مدارهای سازنده سیاست و امر سیاسی در عصر صفوی دستخوش بازاندیشی و مفصل بندی دگرباره گردید. در این دوره اندیشه و عمل سیاسی- اجتماعی ایرانیان، صورتی آمیزه ای و درهم پیچیده یافت. از دید نگارندگان، اندیشه و کنش سیاسی صفویان، از پنج کیان تصوف، تشیع، ایران بودگی (بازیابی مفهوم ایران و سنت شاهی آرمانی ایرانی)، سنت خلافت اسلامی و موج نوپدید مدرنیته و تمدن غرب سازمان یافته بود. نوشتار پیش رو با به پرسش گرفتن این مبنای نوین حکومت داری، به دنبال فهم کیفیت احیای سنت ایرانشهری در اندیشه سیاسی دوران صفوی است. در این راستا و بر پایه فرضیه نوشتار، در عصر صفوی در پارادایمی ترکیبی، گونه ای خاص از امر سیاسی، هویت سیاسی- اجتماعی و مبنایی نوین برای مشروعیت سیاسی بنیاد نهاده شده که در سنت تاریخ نگاری آن نمود جدی یافته و متضمن احیا و بازتولید اندیشه سیاسی ایرانشهری یا شاه آرمانی ایرانی گردید. برای تدقیق بیشتر و یافتن پیکره ای قابل احصا، تمرکز بر روی سه اثر مهم عالم آرای عباسی، نقاوه الآثار و عالم آرای شاه اسماعیل است. چارچوب نظری نوشتار مبتنی بر رهیافت تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن ارائه می دهد.
پژوهشی پیرامون نقش گُل و مرغ و کاربرد آن در هنرهای سنتی ایران (دوران زندیه و قاجاریه)
حوزههای تخصصی:
نقاشی گل و مرغ، اصطلاحی برای توصیف نوعی از نقاشی قدیم ایرانی است که دارای موضوع گل، برگ، پرندگانی مانند بلبل و گاه پروانه بود. گل ها و پرنده ها از قرن 9 ه . ق در نقاشی ایرانی وجود دارند اما گل ها و پرنده های مستقل از قرن 11 ه . ق به بعد، به صورت «تک نقاشی» بر صفحات مرقعات می نشینند. در دوره زندیه نوعی هنر به عنوان «مکتب زند» یا «مکتب گُل» در شیراز پدید آمد؛ زیرا بیشترین توجه به نقاشی های گل و مرغ می شد و میراث این هنر توسط زندیه به عنوان تحولی که از دوران صفویه آغازشده بود به هنر قاجار انتقال یافت. هدف از این پژوهش آشنایی با مفهوم گُل و مرغ و پیشینه آن، همچنین بررسی نقوش گل و مرغ در هنرهای سنتی است. در طی این پژوهش مشخص شد که گل و مرغ در زمینه های گوناگونی همچون کاشی نگاری، آثار لاکی مثل آیینه کاری، قلمدان نگاری، جعبه جواهرات و منسوجات کاربرد دارد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود در کتابخانه ها است. بررسی آثار گل و مرغ به روش کتابخانه ای، مشاهده ای و میدانی صورت گرفته است و از منابع متعدد و معتبر در دسترس پژوهشگر بهره گرفته شده و پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی است.
بررسی جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطرح شدن دوره تیموریان به عنوان یک مقطع شاخص و مهم در تاریخ هنر ایران از یک سو و حجم کمی و کیفی فعالیت های هنری و صنعتی و آثار تولید شده در این حوزه از سوی دیگر، هنرمندان و صنعتگران را به قشری تأثیرگذار در جامعه این عصر مبدل نمود. این امر خود موجب شکل گیری جامعه ای هنری در این دوره گردید که اگر چه اعضای آن را هنرمندان و صنعتگران تشکیل می دادند ولی این افراد از مقام و موقعیت و جایگاه اجتماعی یکسانی برخوردار نبودند. تفاوت در خاستگاه(تنوع قومی و نژادی)، طبقه اجتماعی، اعتقادات مذهبی(اعم از شیعه و سنی و سایر مذاهب)، ویژگی های اخلاقی، تحصیلات، وضعیت معیشتی(سطح درآمد و میزان رفاه) و میزان شهرت و مقبولیت اجتماعی اعضای این جامعه مؤید این مطلب می باشد.مواردی که تحقیق حاضر میزان تأثیر آن ها را در تعیین، تثبیت یا عدم ثبات جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران این دوره بررسی می نماید.
عوامل رشد و افول زبان فارسی در امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان یک قوم ممکن است توسط عوامل پشتیبان کننده مختلفی چون قدرت نظامی و سلطه دراز مدت سیاسی و یا نفوذ گسترده فرهنگی در قلمرویی خارج از مرزهای نژادی آن قوم رواج یابد. زبان فارسی نیز از آن رو که دربردارنده ارزش های فاخرِ انسانیِ یک فرهنگ و هویّتی ممتاز است، در گذر تاریخ، زبانِ علوم و فنون و وابستگی و نژادها و اقوام مختلف، در گستره ای منحصر به فرد از چین تا بالکان و نیز در هند و آسیای صغیر، رواج چشمگیری داشته است. اینکه کدام عامل در گسترش نفوذ زبان فارسی و نیز افول آن در حوزه جغرافیایی مورد نظر به عنوان عاملی هویّتی مدخلیّت داشته، پرسشی است که این پژوهش می کوشد تا به روش توصیفی- تحلیلی به تبین آن بپردازد. یافته های پژوهش حاضر ناظر بر این است که عنایتِ سلاطین عثمانی به زبان فارسی و شاعران پارسی گوی، نفوذ فرقه های صوفیه- به ویژه مولویه- مهاجرت صنعتگران و بازرگانان از جمله عوامل نشر ادب فارسی و در نقطه مقابل، عصر تنظیمات، ملی گرایی ترکی یا «پان ترکیسم» و جنبش ترکان جوان به رهبری افرادی همچون شناسی، ضیاء پاشا و نامق کمال، به تقلید از سبک های غربی، از عوامل افولِ زبان فارسی در قلمرو عثمانی بوده اند#,
نقش ایرانیان در توسعة مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بغداد در سدة دهم هجری سرزمینی حدفاصل دو قدرت سیاسی مهم در منطقه بود؛ دولت عثمانی و دولت صفوی. به تدریج در نیمة دوم این قرن، پایه های قدرت دولت عثمانی در بغداد استوار شد. بغداد که پیش از این، تحت حمایت ایرانیان، پیشینه ای دیرینه در برپایی کارگاه های هنری و خلق نسخ مصور باشکوه داشت، در این دوره شکوفایی دوباره یافت. گرد آمدن هنرمندان و اصحاب هنر در بغداد، زمینة شکل گیری مکتبی جدید در کتاب آرایی را فراهم آورد که امروزه با نام مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی شناخته می شود. پرسش این است که ایرانیان تا چه اندازه در پیشرفت مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی تأثیرگذار بوده اند؟ پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی و روشی تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. این بررسی نشان داد که حضور و فعالیت استادان ادب و هنر ایرانی در بغداد، تأثیر بسیاری بر شکل گیری و گسترش مکتب کتاب آرایی بغداد و نوع آرایش کتاب ها در عصر حاکمیت عثمانیان داشته است.
روابط صوفیه و معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: