فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۳
107-116
حوزههای تخصصی:
زبان سغدی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که از آن گنجینه ای پربار از متون و واژگان بجای مانده است. شوربختانه، با آن که سغدی روزگاری به عنوان یک زبان میانجی در طول جاده ابریشم روایی داشته، امروزه تنها گویشی از آن در بخش کوچکی از تاجیکستان در دره یغناب به عنوان زبان یغنابی به جای مانده است. در این نوشتار کوشش گردیده، نخست پیوند زبان سغدی از نگر ساخت واژه اعم از این که یک واژه بسیط است یا مشتق یا مرکب با دیگر زبان های ایرانی مانند اوستایی، فارسی میانه و... نشان داده شود و سپس، به گونه ای اختصاصی زبان سغدی با یغنابی دربخش واژگان مشتق پسونددار از نگر دگرگونی های دستوری و معنایی که یک واژه ساده در پیوند با پسوند پیدا می کند، مورد بررسی و سنجش قرار گیرد.
منطبق سازی تاریخ گذاری های مطلق (14C) و نسبی گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز براساس روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز به عنوان یکی از مهم ترین محوطه های مرتبط با دوران آهن در نواحی شرقی دریاچه ی ارومیه شناخته می شود. تا کنون در این محوطه 5 فصل کاوش باستان شناختی صورت گرفته و بر اساس یافته های سفالی به دست آمده، تاریخ گذاری نسبی آن برابر با 1200-800 پ.م پیشنهاد شده است. در این پژوهش با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)، نمونه های برداشت شده از بقایای انسانی گورستان، مورد تاریخ گذاری مطلق قرار گرفته و نتایج تاریخ گذاری مطلق با تاریخ گذاری نسبی مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است. جهت انجام این آزمایش، 4 عدد قطعه استخوان و 1 نمونه دندان از میان بقایای انسانی در دسترس، برداشت شده و هر 5 نمونه در آزمایشگاه رادیو کربن پوزنان لهستان مورد آزمایش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش، ضمن تائید تاریخ گذاری نسبی پیشنهادشده بیانگر این نکته است که این محوطه طبق تاریخ گذاری مرسوم عصر آهن به دوران عصر آهن 1 و 2 تعلق دارد؛ همچنین بر اساس مطابقت داده های فلزِ آهن در گورستان عصر آهن مسجد کبود با تاریخ گذاری مطلق انجام شده و الگوی متداول استفاده از فلز آهن در سایر نواحی حوضه ی دریاچه ارومیه به نظر می رسد که نواحی شرقی دریاچه، در دورانی پس از عصر آهن 2 به صورت گسترده از متالوژی آهن استفاده کرده اند. این پژوهش از این منظر می تواند مورد اهمیت باشد که تاریخ گذاری مطلق گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز به عنوان یک محوطه شاخصِ عصر آهن در شرق دریاچه ارومیه، کمک شایانی در تاریخ گذاری سایر محوطه های هم دوره در شمال غرب ایران و مخصوصاً حوضه دریاچه ارومیه خواهد کرد.
بازشناسی، توسعه و بهبود سایت موزه های باستان شناسی، بر پایه نظریات و با استفاده از مدل سوات (SWOT) درتجارب داخلی و خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
115 - 137
حوزههای تخصصی:
در ایران محوطه های باستان شناسی بسیاری وجود دارد که به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی در معرض آسیب قرار گرفته اند. این معضل به تخریب آثار ارزشمند و به تبع آن، به ازبین رفتن تاریخ، عملکرد و کالبد آثار می انجامد. سایت موزه ها می توانند در تحقق هدف حفاظت جامع، توسعه فرهنگی و تاریخی مکان و نیز استفاده بهینه از ظرفیت های محوطه بسیار کارآمد باشند. هدف این پژوهش، بازشناسی شاخص های مهم در چارچوب نظری منعطف در جهت ایجادسایت موزه بر مبنای رویکرد حفاظتی و گردشگری است. برای این منظور، در مرحله اول با مروری بر ادبیات و نظریات ارائه شده در این حوزه و پیشینه سایت موزه ها در جهان، به ضرورت ایجاد سایت موزه و توجه به محوطه های باستان شناسی پرداخته شد. سپس، در مرحله دوم، با مستند سازی دو تجربه خارجی و دو تجربه داخلی به بررسی و تحلیل آنها با روش سوات، زمینه ارتقای دانش نظری در عرصه ساخت سایت موزه ها فراهم آمد تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاست های کارآمدتری اتخاذ کرد. روش کار در این مقاله توصیفی، تحلیلی است و نتایج پژوهش نشان داد که یکی از موثرترین راه های حفاظت از محوطه ها و شناساندن تاریخ و فرهنگ آنها، ایجاد سایت موزه ای است که بتواند از محوطه باستان شناسی و ارزش های آن حفاظت کرده و در عین حال با جذب مخاطبان عمومی، متخصصان و با استفاده از روش های نوین و کارآمد این محوطه ها را مدیریت کرده و از آنها بهره برداری کند.
بخت و کوشش در هفتادمین پرسش دادستان دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
123 - 130
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاثیر بخت و کوشش در زندگی آدمیان بر اساس پرسش هفتادم دادستان دینی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بخت و تقدیر در فرهنگ اقوام و ملل مختلف با مفهوم سرنوشت مشخص و از پیش تعیین شده ارتباط دارد؛ گاهی نیز در معنی تاثیر نیر وهای مافوق الطبیعی بر زندگی و مرگ مردمان است. تعدادی از ادبا و فلاسفه اراده و خواست مردمان را در برابر نیروی تقدیر و بخت هیچ می دانند و به مفهوم جبر در سرنوشت آدمیان اعتقاد دارند؛ در قبال این گروه عده ای دیگر بخت و تقدیر را مغلوب توکل به خدا می دانند و معتقدند که روند زندگی آدمیان در سایه تلاش و کوشش آنان قابل تغییر و تحول است. در نظر آنان آدمی در انتخاب سرنوشت خویش مختار است و با نیروی اراده و اختیار مسیر زندگی خود را تعیین می کند. بر اساس هفتادمین پرسش دادستان دینی پاره ای از رویدادهای زندگی آدمیان بر اساس بخت و تقدیر تعین می شود و پاره ای دیگر از آن به کنش و کوشش وی وابسته است. در این پرسش ذکر شده که زندگی، زن و فرزند و سروری و دارایی انسان به بخت وتقدیر بستگی دارد و جایگاه معنوی و میزان پارسایی یا بد کرداری انسان به کنش و کوشش وی وابسته است.
لایه نگاری بخش جنوبی تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
77 - 96
حوزههای تخصصی:
کاوش های آموزشی پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه ها و توالی فرهنگی بخش جنوبی این محوطه، صورت پذیرفت. در این فصل دو ترانشه ۷ و ۸ به منظور دست یابی به هدف تعیین شده، مورد کاوش قرار گرفت. متأسفانه، لایه های فرهنگی تپه سگزآباد به دلیل حفاری های غیر مجاز گسترده به شدت مضطرب شده است، ولی به نظر می رسد بخش های جنوبی محوطه کمتر مورد تعرض قرار گرفته و لایه های فرهنگی در این بخش مخصوصاً در ترانشه ۷ توالی منطقی و منظمی دارند. در این ترانشه شواهدی از دوره های مفرغ جدید، عصر آهن و دوره تاریخی شناسایی شد ولی به دلیل کوچک بودن ابعاد ترانشه ها (۲ × ۲ متر)، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری مشخصی نشد، ولی سفال های بدست آمده از این کاوش امکان ارائه گاهنگاری نسبی این بخش را میسر می سازد. ضخامت لایه های فرهنگی در این بخش، مخصوصاً در ترانشه ۷ نشان دهنده وسعت زیاد این محوطه است که لزوم انجام تعیین حریم بر مبنای گمانه زنی را ایجاب می کند. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی، معرفی و مقایسه انواع سفال های بدست آمده از این دو ترانشه و لایه نگاری و ارائه گاهنگاری نسبی تاکید دارد.
تحلیل تبعید مخالفان سیاست های سه گانۀ نظام اجباری، اتحاد البسه، و کشف حجاب، در دورۀ پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
6 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت ویژگی های تبعید مخالفان سیاست های سه گانه نظام اجباری، اتحاد البسه، و کشف حجاب، در دوره پهلوی اول شامل انتخاب محل تبعیدگاه، مدت تبعید، و شناخت گروه های اجتماعی تبعیدیان.روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تنظیم شده است.یافته ها و نتیجه گیری: در دوره پهلوی اول برای انتخاب تبعیدگاه معیارهای تفاوت اقلیم، مذهب و عقاید، و شغل تبعیدی مدنظر بوده است؛ ولی درباره تبعیدیان مخالف نظام اجباری، اتحاد البسه و کشف حجاب این معیارها رعایت نشده است. تبعید مخالفان سیاست های سه گانه جنبه تنبیهی و تنبّهی داشت. مدت زمان آن کوتاه بود و با اظهار ندامت تبعیدی، تبعید به پایان می رسید. روزنامه نگاران، فعالان کمونیست، ملّاکان و ایلات و عشایر، اتحاد البسه و کشف حجاب را پذیرفتند. در این دوره اتحاد البسه و کشف حجاب مسئله عشایر نبود تا با آن مقابله کنند؛ ولی مسئله مردم محلی بود و بدین سبب است که بیشترین تبعیدی از شهرهای استان خراسان و نیز شهرهای قم، یزد و کرمان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که واکنش مخالفان سیاست های نوسازی درقبال تبعید، رویه یکسانی را نشان نمی دهد. برخی از گروه های مردمی با نوشتن ندامت نامه به تبعید خود خاتمه دادند؛ ولی در بین روحانیون تبعیدی که در جریان واکنش به اتحاد البسه در تهران «حبس در تبعید» شده بودند نشانه ای از ندامت دیده نمی شود. تحلیل محتوای تبعیدنوشته های این افراد که در قالب شعر، نثر و یادگاری بر دیوارهای زندان قصر باقی مانده است از قیاس زندان آن ها با زندان امام موسی بن جعفر حکایت دارد و نشانه ای از تأسف از عملکرد در این تبعیدنوشته ها دیده نمی شود. درنهایت می توان به این جمع بندی رسید که حکومت با استفاده از ابزار تبعید توانست که این سیاست های سه گانه را به پیش ببرد و ازاین جهت ابزار تبعید برای اجرای این سیاست ها برخلاف تبعید ایلات و عشایر کارآمد بود.
تجزیه و تحلیل کورگان ها و گورهای کلان سنگی مکشوف از محوطه های باستانی قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران در عصر مفرغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
73 - 95
حوزههای تخصصی:
کورگان ها یا گورهای کلان سنگی، ازجمله گورهایی هستند که در عصر مفرغ و آهن در محدوده جغرافیایی وسیعی، یعنی شرق اروپا، آسیای میانه، آناتولی و شمال غرب ایران گسترش پیدا می کند. وسعت کورگان ها و اشیائی که از این گورها به دست آمده، نشان دهنده میزان جایگاه اجتماعی شخص متوفی بوده است. تدفین حیوانات نیز سنتی است که در این دوره در مناطقی چون: قفقاز، شرق آناتولی و شمال غرب ایران، افزایش چشمگیری پیدا می کند. هدف از این پژوهش، توضیح و تبیین کورگان ها، گورهای کلان سنگی و سنت قربانی حیوانات برای طبقات اجتماعی خاص در عصر مفرغ است؛ ازجمله پرسش های این پژوهش این است که، آیا در عصر مفرغ روابط تجاری بین منطقه قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران وجود داشته است؟ و چرا گورهای کلان سنگی این دوره، در اندازه و تعداد اشیائی که از داخل گورها به دست آمده ، با یک دیگر متفاوت هستند؟ فرضیه پژوهشی حاضر در پاسخ به این پرسش است که با توجه به کشف سرپیکان های ساخته شده از ابسیدین و سفال های نوع ارومیه که از محوطه های عصر مفرغ شمال غرب ایران به دست آمده، می توان گفت در عصر مفرغ بین منطقه قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران، روابط نزدیکی برقرار بوده است؛ هم چنین بزرگ بودن اندازه کورگان ها و اشیائی که از داخل این گورها به دست آمده، نشان دهنده جایگاه اجتماعی شخص متوفی بوده است؛ بدین معنی که افراد عادی دارای گورهای سنگ چین ساده و گورهای صندوقی بودند و قبور آن ها فاقد هدایای تدفینی بوده است، ولی افراد سطح بالای جامعه دارای گورهای بسیار وسیع بوده و در کنار صاحب گور، تعداد زیادی هدایای تدفینی به دست آمده است. در این پژوهش با استفاده از مشاهدات عینی و مطالعات کتابخانه ای، به بررسی کورگان های مکشوف از منطقه قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران در عصر مفرغ، پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که کورگان های مکشوف از قفقاز جنوبی قدیمی تر از کورگان های به دست آمده از شمال غرب ایران هستند و در عصر مفرغ متأخر ارتباط فرهنگی و تجاری بین این دو منطقه وجود داشته است. بیشترین گورهای کلان سنگی عصر مفرغ متأخر فلات ایران، مربوط به منطقه اصلاندوز و پارس آباد در اردبیل و منطقه اهر و خداآفرین در آذربایجان شرقی است، که اکثر آن ها دارای شکلی مدور هستند و از درون بیشتر این گورها اجساد حیواناتی چون گاو، اسب و سگ به همراه هدایای تدفینی به دست آمده است.
کاربردپذیری ابزارهای کمک جستجو در نرم افزار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: سنجش میزان کاربردپذیری ابزارهای کمک جستجو در قالب فیلدهای جستجو، پدیدآور، موضوع و عنوان در نرم افزار سازمان اسناد و کتابخانهملی ایران از دیدگاه کاربران. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش توصیفی حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به روش شبه آزمایشی انجام شده است. فنون جمع آوری داده ها، گزارش های کلامی (تفکر با صدای بلند) و مشاهده مستقیم در حین انجام تکالیف بود. برای گردآوری اطلاعات جمعیت شناختی از پرسشنامه استفاده شد؛ جامعه پژوهش را کاربران مبتدی و خبره سازمان اسناد و کتابخانه ملی تشکیل دادند. کاربران پس از انجام تکالیف با نظرسنجی پس آزمون، نظرات خود را بیان کردند. یافته ها و نتیجه گیری: ابزارها برای کاربران خبره در مقایسه با کاربران مبتدی، کاربردپذیرتر بودند. کاربران مبتدی در مقایسه با کاربران خبره در تکمیل تکالیف، دشواری بیشتری به دلایل عدم آشنایی با واژگان آرشیو و چگونگی جستجو در نرم افزار داشتند. حدود 60 درصد از مشارکت کنندگان به سهولت فیلدهای «جستجو» و «پدیدآور» را تکمیل نمودند. هر چند بیشترین کارآیی مربوط به فیلد «پدیدآور» بود؛ اما تکمیل آن در میان 10 درصد از کاربران ناموفق بود. کمترین و بیشترین میانگین زمانی به ترتیب مربوط به فیلدهای «عنوان» و «موضوع» بود. در مجموع ابزارها برای کاربران کاربردپذیر بوده و می توان از طریق آموزش و استفاده از راهنما، کاربردپذیری را افزایش داد. در زمان ورود اطلاعات، واژه شناسی و کاربرپسندی ابزارها مهم است. کاربران با استفاده از ابزارهای کمکی کاربردپذیر، جستجوهای خود را انجام داده و نیاز به حضور واسطه را کاهش می دهند.
ضمیر ناخودآگاه زرتشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
58 - 66
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استناد به بندهای مختلف گاهان، کوشش می شود به درک هر چه بیشتر زبان آهنگین زردشت و این که آیا این زبان نمادین است یا خیر، بپردازیم. اگر این زبان، رمزی است، به واقع رمزگرایی، کوشش برای رخنه در فراسوی جهان تصورات درونی و بیرونی انسان است و پی بردن به مفاهیم این نمادها، ما را به شناخت هر چه بیشتر اندیشه های زردشت و ضمیر ناخود آگاه مردمان روزگار او رهنمون می سازد. نمادهای زرتشت نشان دهنده خلاقیت او در تبدیل جوانب حیات انسانی به رمزی شاعرانه است که در واقع بیان تظاهر مستقیم ناخودآگاه قومی-زبانی اوست. نمادهای فرهنگی برای توضیح حقایق جاودانگی بکار می روند. حرکت از ذهن خودآگاه که در ذهنیت خیالی خود، تمثیلی و جان بخش به مفاهیم انتزاعی و ایجاد اسعاره های نوین نه تنها سبب رشد زبان، که سبب بسط آگاهی و درک عمیق تر از جهان پیرامون می نماید.
The Chivalry Culture of Great Khorāsān in the 8th-9th Centuries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article reviews chivalry traditions, developed in ancient Iran, and their transition and transformation to the country’s post-Islamic history. The author analyses the cultural mechanisms, which provided this movement, and argues that its roots and prerequisites should have taken place in Great Khorāsān at the very turn of the ‘Abbāsid revolt in the middle of the century CE. This was a period when an external call activated forces and facilities, preserved in the stratum of Iranian knights, to become the basis for the later military evolution within the new circumstances. The cultural importance of Khorāsān for the Iranian state and rule at the turn of the Muslim era is reflected in written texts. The early muslim period in Great Khorāsān was a special time as Iranian predominance mingled with multicultural traditions in the boundary region. The topic is presented in a wide context including Irasnian literary, artistic, and artisanal sources, helping to visualize the historical backdround of Iran. This is based on philosophical doctrines for Iranian cultural developement proposed by contemporary scholars.
تأملی در پیوند منصب «تُواچی» و «جارچی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
56 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش ارزیابی دیدگاهی است که «تواچی» به عنوان یکی از مناصب متداول و صاحب نفوذ در تشکیلات نظامی تیموریان از دوره صفویه به منصب دیگری به نام «جارچی» تحول پیدا کرده است و ازآنجاکه این مدعا مناقشه برانگیز است، پژوهش حاضر به بررسی مدعای مذکور و سنجش آن با منابع تاریخی می پردازد. روش/ رویکرد : پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و عمدتاً با رویکردی انتقادی به طرح دیدگاه پژوهش گران و بررسی دقیق متون می پردازد. یافته ها/ نتیجه گیری : دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که به غیراز وظیفه ای که جارچی درزمینه رساندن پیام و فرمان های صادرشده -به ویژه درصحنه نبرد- انجام می داده است، میان این منصب با منصب تواچی مناسبتی تاریخی دیده نمی شود و نمی توان مدعای یادشده درباره یکسانی معنای این دو منصب و وظایف آن ها را ثابت کرد.
Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
Calligraphy in Islamic art is regarded as sacred due to its connection with the divine word. The Quran itself references the sanctity of the pen, the value of writing, and swears by them. Inscriptions are the only visual elements that directly carry meaning and hold significant importance in the architectural structures of the Islamic period in Iran from both visual and content perspectives. The aim of this paper is to achieve favorable results in response to the following questions: What were the goals and exp Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran.ectations of the designers and writers in composing and designing the inscriptions? What elements and components shaped the themes of the mosque's inscriptions? The results of field and library studies indicate that the artists' goal in writing and designing the inscriptions was to create a building worthy of the Muslim community that would attract the attention of every viewer and provide spiritual tranquility. Additionally, the expectation of the designers and writers in composing these inscriptions was to immortalize their memory in the field of art and architecture. Based on the study and analysis of the inscriptions, it appears that most of the inscriptions in Imam (Shah) Mosque are derived from the Quran and contain poems praising FathAliShah, the names of Qajar kings, the names of artists, poets, and verses that indicate the date of the building's construction
بررسی قوم باستان شناسی روستاهای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه و اهمیت آن در تفاسیر باستان شناختی با تأکید بر الگوهای دفع زباله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
71 - 94
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، پیشرفت بسیار سریع فناوری ها سبب تغییرات فراوان و سریعی در جنبه های مختلف زندگی انسان از معماری و ساختار اجتماعی تا پوشش و خوراک شده است. بنابراین، امروزه مکان ها و جوامع اندکی وجود دارند که از این تغییرات به دور مانده باشند. به همین جهت، ثبت و ضبط اطلاعات موجود در چنین مکان هایی که بستر سنتی خود را حفظ کرده اند، برای کمک به شناخت یافته های باستان شناختی و تحلیل و تفسیر داده ها اهمیت زیادی دارد. دو روستای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه ازجمله اندک اجتماعاتی هستند که تا حدی از تغییرات عصر حاضر به دور مانده اند و توانسته اند تا حدودی شیوه سنتی زندگی خود را حفظ نمایند. بر همین اساس، برای انجام تحقیق حاضر، دو روستای مذکور مناسب ترینِ گزینه ها جهت انجام مطالعات قوم باستان شناسی نسبت به پیرامون خود به شمار می رفتند و از این رو، برای پژوهش حاضر انتخاب شدند. در این پژوهش، به بررسی قوم باستان شناسی این دو روستا به طور هم زمان پرداخته و با مطالعه جنبه های مختلف زندگی، توصیفی جامع از آنها ارائه شده است. درنهایت، با مقایسه یافته های حاصل از تحقیق، پیشنهاد هایی ارائه گردیده است که به باستان شناسان کمک می کند تا تحلیل دقیق تری از یافته های خود داشته باشند. همچنین، الگوی دفع زباله که اهمیت زیادی در کاوش ها و تفاسیر باستان شناسی دارد، مورد تأکید قرار گرفته و نظریاتی درباره منظر باستان شناسی محوطه ها ارائه گردیده است.
طبقه بندی و گونه شناسی سفال های عصر آهن II به دست آمده از کاوش های باستان شناسی قره تپه سگز آباد قزوین به کمک توابع شعاع، تانژانت و انحنای (RTC) منحنی لبه خارجی سفال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین پژوهش ها در بررسی های میدانی و کاوش های علمی باستان شناسی، ارائه یک توصیف کمّی و کیفی دقیق از ویژگی های هندسی قطعات سفالی است. این توصیفات در قالب مفاهیم طبقه بندی و گونه شناسی سفال های یک دوره تاریخی مطرح شده است و از آن ها به منظور بررسی ساختارهای فرهنگی و اجتماعی آن دوره استفاده می شود. امروزه، بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه به کمک روش های رقومی و مدل سازی های ریاضی صورت می گیرند. در این پژوهش نیز به بررسی امکان استفاده از روش ها و الگوریتم های ریاضی در طبقه بندی و گونه شناسی سفال های باستانی پرداخته می شود. آنچه در وهله اول حائز اهمیت است، معرفی مجموعه ای از ویژگی های هندسی برای منحنی لبه خارجی سفال است که در قالب توابع RTC به الگوریتم ها معرفی می شوند. این توابع ویژگی های یکتا و منحصربه فردی را برای هر منحنی لبه خارجی نشان می دهند که از آن ها در طبقه بندی و گونه شناسی سفال ها استفاده می شود. طبقه بندی نمونه ها به کمک شبکه عصبی مصنوعی و بر اساس توابع RTC انجام شده است که در آن نمونه ها با دقت حدود 95درصد و در سه طبقه کاسه، کوزه و خمره قرار می گیرند. شبکه عصبی طراحی شده یک شبکه سه لایه با یک لایه پنهان است که شامل دو نورون می شود. خروجی شبکه کدهای رقومی صفر، یک و دو هستند که به ترتیب به لبه های کاسه، کوزه و خمره اشاره می کنند. در ادامه، با تصحیح نمونه های خطادار و از مجموع 209 طرح سفال، 128 نمونه در طبقه کاسه ها (61.2درصد نمونه ها)، 42 نمونه در طبقه کوزه ها (20.1درصد نمونه ها) و 39 نمونه در طبقه خمره ها (18.7درصد نمونه ها) قرار می گیرند. پس از انجام طبقه بندی، گونه شناسی نمونه های موجود در هر طبقه نیز به کمک الگوریتم خوشه بندی اتصال همسایگی صورت گرفته که در آن فرم لبه های موجود در طبقات کاسه ها، کوزه ها و خمره ها به ترتیب در 83، 22 و 27 تیپ از یکدیگر متمایز می شوند. دقت روش گونه شناسی سفال ها نیز بین 95درصد تا 97 درصد ارزیابی می شود.
پیشنهاداتی در خصوص کتیبه اورارتویی دستبند تول تالش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
123 - 136
حوزههای تخصصی:
اورارتوها از قرن نهم ق.م تا حدود سه سده پادشاهی خود را در اطراف دریاچه های وان اورمیه و سوان گسترش دادند. دستبند مفرغی تول تالش با کتیبه ای اورارتویی توسط پژوهشگرانی بررسی شده است و آن را نشانگر بسط مرزها یا تأثیرات اورارتوها یا شیئی غنیمت گرفته شده و کتیبه آن را متعلق به آرگیشتی اول یا ساردوری دوم می دانند. اما، لحیم دستبند موجب خوانش های گوناگون متن آن شده و توجه را از نقاط دیگر دستبند منحرف کرده است. فلز نبشته با بی دقتی و ترکیبی از رسم الخط های مختلف ایجاد شده و تشخیص دوره نگارش آن را مشکل کرده است. کتیبه دو واژه ar-gis-ti و us-tu-u دارد که می توانسته us-tu-u-ni یا us-tu-u-ri یا us-tu-u-li باشد. نگارنده بر این نظر است که این دستبند طبق سنتی باستانی می توانسته از محوطه ای به محوطهٔ دیگر انتقال یابد و شاید از ابتدا از دو قسمت از دو جای مختلف از یک کتیبه بزرگ تر ساخته شده و به هم لحیم و به شکل دستبند درآمده و تزئین شده است. واژگان ابتدا و انتهای کتیبه ناقص هستند و شاید سازنده به دلیل نام آرگیشتی و برای اینکه آن را به اندازه لازم در آورد به بخش دیگری که ni-se us-tu-u بوده متصل کرده و به دستور آن بی توجه بوده یا به اورارتویی تسلط نداشته است. در این صورت ترجمه کتیبه به شکل به هم پیوسته جایز نیست چون دو واژه مجزای «آرگیشتی» و «اهدا کرد...» هستند. وجود hi بنوت در زیر لحیم دستبند نیز غیر ممکن نیست نگارنده به دلیل رسم الخط بد دستبند آن را تقدیم شده به خالدی نمی داند.
سکه های اتابکان آذربایجان مکشوفه در استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
111 - 121
حوزههای تخصصی:
علم سکه شناسی بخش مهمی از باستان شناسی و شاهد زنده ای از تمدن دنیای قدیم و ملل مختلف است. این علم توانسته است بزرگترین خدمت را در روشن کردن گوشه های تاریک و مبهم تاریخ گذشته ایفا کند. سکه در هر دوره نماینده عادات، آداب، خط، زبان، هنر، تمدن، ثروت و ارتباطات تجاری هر ملت و مملکتی است. در واقع، سکه توانسته است در محوطه های تاریخی کمک شایانی به روشن شدن تاریخ و هنر دنیای قدیم بنماید. سکه سندی مکتوب، کتابی کوچک و پرمحتواست که فقط ارزش مبادلاتی و پولی نداشته بلکه کاربردهای نمادین و آیینی نیز ایفاکرده است. سکه های دوره سلجوقی نسبت به دیگر دوره ها کمتر مطالعه شده اند؛ لذا بررسی این سکه ها کار ارزنده ای خواهد بود. این مقاله بر آن است تا سکه های اتابکان آذربایجان مکشوفه در شهر سجاس و روستای ورمزیار استان زنجان را که مربوط به دوره سلجوقی اند؛ معرفی نموده و ویژگی های هنری و کتیبه های آن ها را بیان نماید.
تأثیر «پزشکی شدن» جامعه بر مذهب در دوران پس از مشروطۀ ایران (1284 -1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
6 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف: با شروع دوره مدرن در جهان و سرایت خزنده آن به میان جامعه ایرانی درطول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بسیاری از ساختارهای جامعه ایرانی -که درطول تاریخ با مشارکت نهاد سنت و مذهب شکل گرفته بود- موردتهدید مفاهیم و برداشت های جدید قرار گرفت و این تهدید در موارد زیادی به مقابله سنت و مدرنیته منجر شد.یکی از عرصه های به شدت تأثیرپذیر جامعه پیشامدرن ایرانی، نهاد بهداشت و درمان بود که براساس ترکیبی از طب مزاجی، طب عامیانه و با رنگ و بوی مذهبی، درطول تاریخ شکل گرفته بود. پس از ورود اولین نشانه های مدرنیته به ایران، این نهاد مسلط اجتماعی (نهاد بهداشت و درمان سنتی)، به شدت درمعرض هجمه تأثیرات بینش علمی تازه قرار گرفت و بسیاری از باورهای آن زیر سؤال رفت.روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر تلاش کرده است تا با تکیه بر یکی از مفاهیم جامعه شناسی پزشکی تحت عنوان «پزشکی شدن» این مقابله و مواجهه را تحلیل کند و میزان تأثیرگذاری این روند بر نفوذ مذهبی درمیان جامعه ایرانی را بررسی کند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای چند دهه، فضای فرهنگی جامعه متأثر از صف آرایی و تقابل بین مفاهیم مذهبی و مفاهیم بهداشتی بود و در مسیر پزشکی شدن، نهاد مذهب بسیاری از عرصه های نفوذ اجتماعی را به نهاد پزشکی واگذار کرد.
روند پیچیدگی اجتماعی و سیاسی در جهان عیلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
87 - 102
حوزههای تخصصی:
کتاب ها و مقاله های فراوان درباره عیلام و عیلامی ها نگاشته شده است. این آثار یا درباره تاریخ، تاریخ هنر و یا باستان شناسی عیلام اند. در ادبیات باستان شناختی و تاریخی عیلام تاکنون مدلی توضیحی درباره شکل گیری حکومت اولیه در عیلام بزرگ ارایه نشده است. گرچه امروزه کمتر شکی در مورد خاستگاه کوهستانی عیلامی ها میان پژوهش گران وجود دارد، اما تا آنجا که نگارنده می داند هیچ یک از نوشته های توصیفی و تحلیلی به چگونگی مکانیسم و دینامیسم روندی که در آن عیلامی ها با ادغام منابع سرزمین های پست و سرزمین های بلند توانستند با توسعه یک اقتصاد سیاسی ترکیبی به قدرت رسیده و بیش از هر سلسله و امپراتوری در خاور نزدیک، حدود ۲۵۰۰ سال دوام آورند، نپرداخته اند. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های این روند دراز مدت درکالبد یک مدل توضیحی ارایه شود که دربرگیرنده برخی داده های تازه از بررسی های دشت رامهرمز و ممسنی نیز است.
تحلیلِ بازتابِ وقایع قحطی بزرگ ایران در نقاشی های قلم دان لاکی مضبوط در موزه ملی ملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
58 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: شناختِ بازتاب وقایع قحطی بزرگ ایران (1296ش-1298ش) در نقاشی های یکی از قلم دان های لاکی مضبوط در موزه ملی ملک.پرسش پژوهش: کدام یک از وقایع مربوط به قحطی بزرگ ایران در نقاشی های منقوش بر قلم دان لاکی مضبوط در موزه ملی ملک بازتاب یافته است؟روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیل محتوا و برمبنای رویکرد بازتاب انجام شده و داده های آن از منابع کتاب خانه ای و اسنادی و مشاهده گردآوری شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نقاشی های پنهان شده بر زبانه قلم دان لاکی موزه ملی ملک، گوشه ای از جامعه قحطی زده ایران در خلال سال های 1296ش تا 1298ش را بازتاب داده است و به قولی آینه و پژواک صدای جامعه دوران خویش است. دقت بازتابِ بخشی از این واقعه اجتماعی در نقاشی های قلم دان لاکی مذکور قابل توجه است. این چهار نقاشی کوچک، تصویری واضح از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم در دوران قحطی بزرگِ انتهای سلسله قاجار به مخاطب خود نمایش می دهند و نقطه عطفی در هنر واقعیت گرای اجتماعی ایران در دوران قاجار به حساب می آیند.
تحلیل مضمونی اخبار خوارج عصر امویان (132- 41) در منابع تاریخی اصحاب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با درک ارزشمندی میراث تاریخی اصحاب حدیث و اثرگذاری آن در ذهن مخاطبان این آثار در موضوع خوارج عصر اموی و با هدف کشف شبکه مضمونی موجود در این متون و برای رسیدن به الگویی که توضیح دهنده منطق کلی و شاکله آن ها باشد، تلاش می کند تا به سؤال «اصحاب حدیث در ثبت اخبار خوارج چه مضامینی را به مخاطبان ارائه می کنند؟» پاسخ دهد. برای یافتن این پاسخ ابتدا به مطالعه میراث تاریخی اصحاب حدیث در این زمینه پرداخته شد و از میان آثار موجود، تاریخ خلیفه بن خیاط (ابن خیاط240ق)، بقایای کتاب المعرفه و التاریخ (فسوی277ق)، تاریخ الامم و الملوک (طبری 310ق)، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک ، (ابن جوزى 597ق) انتخاب شد و داده های مرتبط با اخبار خوارج از میان آنان استخراج و سپس با روش تحلیل مضمون و اجرای مراحل مختلف آن، داده ها تحلیل و مضامین نهفته در منابع منتخب کشف شد که چهار مضمون فراگیرِ خوارج جریانی سیاسی- مذهبی و عملگرا، تهدیدات دائمی خوارج برای حکومت، سرکوب خوارج با هزینه های هنگفت و اسلامی بودن سرکوب خوارج یافت شد که این مضامین با توجه به رویکرد اصحاب حدیث به خلافت، در راستای مشروعیت بخشی به رفتار امویان در قبال سرکوب خوارج است.