فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۵, June ۲۰۲۳
27 - 39
حوزههای تخصصی:
Artificial intelligence (AI) has the potential to revolutionize the field of archaeology by enabling researchers to analyze large amounts of data quickly and accurately. In this article, we have tried to implement some methods and algorithms in image processing on the image of ancient artifacts. We implemented the algorithms on two historical models as examples, one of which is the image of a coin decorated with the image of Farkhan the Great and the other is the coin with the image of Khursheed Daboui to obtain the details of these works from the images on the computer. We used Edge Detection, Hough Transform, imcontour, and Filter Images Using Predefined Filters algorithms in MATLAB software, each of these algorithms is used for specific purposes in image processing. By using digital image analysis techniques, researchers can gain a deeper understanding of the objects and sites they are studying and can make new and important discoveries about the history and culture of ancient civilizations.
فعالیت های سیاسی شاپور بختیار در سال های پس از انقلاب اسلامی ایران (با تکیه بر اسناد و مطبوعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاپور بختیار ازجمله چهره هایی بود که با وجود برخورداری از موقعیت های ممتاز در دوران پرفراز و نشیب حیات خویش، همچنان برخی از جنبه های زندگی خصوصی و عملکردش ناگفته و در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. نمونه آن را می توان در فعالیت ها و اقدامات وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد. هدف مقاله حاضر توصیف و تبیین اقدامات او برای نابودی جمهوری اسلامی است. سوال اصلی مقاله آن است که شاپور بختیار بعد از خروج از ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران چه اقداماتی انجام داد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اقدامات بختیار طی چندین مرحله به وقوع پیوست. زمینه چینی برای هرج ومرج و آشوب در ایران به ویژه مناطق مرزی، تخریب لوله های نفت خوزستان، ایجاد رعب و وحشت در تهران از طریق انفجارهای متعدد، راه اندازی نشریات، مجلات و ایستگاه های رادیویی، پخش اعلامیه علیه جمهوری اسلامی، همکاری با مخالفین جمهوری اسلامی مانند رژیم بعث عراق و کُردهای مخالف از جمله نتایج این پژوهش است.
جایگاه و مواضع نیروهای محلی بوشهر در برابر تجاوز و اشغالگری بریتانیا در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
209 - 230
حوزههای تخصصی:
اشغال ایران طی جنگ جهانی اول توسط بیگانگان به ویژه بریتانیا در جنوب، عرصه مهم بروز «مقاومت» در برابر بیگانگان است. مردم نواحی بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان در کانون اصلی این پایداری ها بودند. به رغم دفاع همه جانبه مردم این نواحی در برابر انگلیسی ها و مزدوران آ نها این پایداری در پایان، ناکام ماند. یکی از مسائل مهم در این زمینه، پراکندگی نیروهای محلی و عدم اتحاد آنها به ویژه رؤسای محلی در برابر بیگانگان است. سؤال اساسی این پژوهش، آن است که ماهیت و مواضع نیروهای محلی مناطق مزبور، در این مقطع تاریخی چه بوده است و چه تأثیری بر پایداری آنان در برابر انگلیس داشته است؟ به نظر می رسد که گرایش ها و منافع سیاسی و اقتصادی مختلف رؤسای محلی در این نواحی، ضعف دولت مرکزی و توطئه های انگلیس سبب شد تا بهره برداری کامل و مناسبی از نیروها و امکانات بالقوه در برابر بیگانگان صورت نگیرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره برداری از منابع کتابخانه ای و به ویژه اسناد، به بررسی موضوع است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که تضاد منافع سیاسی و اقتصادی رؤسای محلی در جنوب و اختلافات اساسی میان نواحی شمالی و جنوبی بوشهر به همراه توطئه های انگلیس از عوامل اساسی شکست این پایداری ها و آرایش ناهمگون در برابر انگلیسی ها شد.
تبیین برنامه حفاظتی ساختارهای خشتی در برزن جنوبی تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
در دامنه کوه رحمت در بخش جنوبی تختگاه تخت جمشید، حد فاصل تختگاه و آرامگاه ناتمام منسوب به داریوش سوم مجموعه بناهایی قرار دارند که از نظر معماری شبیه به سایر بناهای قرار گرفته بر روی تختگاه بوده و هم محور هستند و انحرافی ۲۰ تا ۲۵ درجه به سمت غرب دارند این مجموعه موسوم به برزن جنوبی شامل ۸ سازه جدا از هم به وسیله معابر و گذرهایی طراحی شده به هم مرتبط اند و عموما دارای تالارها و ایوان های ستون دار هستند. مهیا نمودن برخی از مسائل اقلیمی در این مجموعه همچون مهار کردن شیب زمین کنترل سیلاب های روان شده از کوهسار نظم در فرم و ساختارهای برپا شده مسیرهای دسترسی و گذرگاه ها عناصر و جزییات معماری و شهرسازی گویای استفاده و بهره مندی از علم شهرسازی و طراحی شهری در آن است. متأسفانه پس از کاوش و چند مرحله ابتدایی اقدامات مرمتی در محوطه برزن جنوبی ساختارها به حال خود رها شده است. بیشترین مصالح به کار برده شده در این محوطه خشت بوده که عدم رسیدگی مداوم به آن باعث زوال و تخریب ساختارهای خشتی شده است. ماهیت ناپایدار سازه های خشتی در این محوطه اهمیت و ضرورت حفاظت و نگهداری مستمر از این محوطه ارزشمند را گوشزد می کند؛ بنابراین در این مطالعه پس از بررسی عوامل آسیب رسان طرح حفاظت در قالب طرح حفاظت جامع پیشنهاد گردید. در این طرح سعی بر کاهش روند فرسایش و درمان آسیب های ناشی از عوامل آسیب رسان مورد نظر بوده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر هدف و روش به صورت پژوهش کاربردی و میدانی است و داده ها به صورت کیفی بر مبنای استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای فیش برداری نقشه کروکی و روش میدانی مشاهده ای
مصاحبه ای تصویربرداری است. از نتایج این پژوهش دسته بندی مهم ترین آسیب های وارده به محوطه در چهار دسته مختلف و ارائه پیشنهادهای حفاظتی به منظور اصلاح آسیب های وارده به محوطه بوده است.
پایش میکروبیولوژیکی هوای داخل چهار مخزن مجموعه میراث جهانی کاخ موزه گلستان در راستای حفاظت پیشگیرانه مجموعه های موزه ای
حوزههای تخصصی:
آثار با ارزش تاریخی فرهنگی همواره در معرض هجوم عوامل بیولوژیکی و تخریب ناشی از آن قرار دارند به ویژه وقتی که شرایط فیزیکی و شیمیایی اثر و محیط اطراف آن با خصوصیات یک ارگانیسم یا یک میکروارگانیسم سازگار باشد. بنابراین جلوگیری از وقوع چنین شرایطی و پیشگیری از هجوم عوامل بیولوژیکی باید از جمله اهداف اصلی و اولیه هر مرکزی باشد. طی سال ها روش های مختلفی مانند استفاده از مواد ضد عفونی کننده برای کنترل عوامل بیولوژیکی در مجموعه های مختلف تاریخی و فرهنگی به کار گرفته شده است. با گذشت زمان و با افزایش آگاهی از تأثیرات مخرب ناشی از استفاده این مواد روی آثار مورد درمان محیط زیست و کاربران امروزه استفاده از روش های جایگزین غیرسمی بیشتر توصیه می شود. تجربه نشان داده است روشی که کمترین آسیب را به مجموعه ها و کارکنان وارد میکند روش پیشگیرانه و کنترل منظم است که از طریق نظارت و اداره محیط امکان پذیر است. مدیریت تلفیقی آفات با هدف نهایی دور کردن عوامل بیولوژیکی مخرب از یک مکان از جمله روش های پیشگیری دراز مدت و غیرسمی کنترل عوامل بیولوژیکی است که امروزه در بسیاری از موزه ها بایگانی ها و کتابخانه ها به کار گرفته می شود. در این مقاله ضمن مروری کوتاه بر فرسودگی زیستی و راهبردهای پیشگیرانه و کنترل آن پایش میکروبیولوژیک هوای داخل چهار مخزن در مجموعه میراث جهانی کاخ موزه گلستان شامل مخازن پوشاک مردم شناسی کتابخانه نسخ خطی مخزن فرش و تابلوهای نقاشی انجام گرفت. برای این منظور نمونه برداری از هوا به روش رسوبی انجام گرفت و کلونی های میکروبی جداسازی شده بر روی محیط های کشت بررسی و شناسایی شدند. نتایج حاصل از پایش میکروبیولوژیک هوای داخل مخازن در این مطالعه نشان داد به جز مخزن فرش بقیه مخازن شامل مخزن پوشاک مردم شناسی مخزن نسخ خطی و مخزن تابلوهای نقاشی از نظر تعداد میکروارگانیسم های موجود در هوا در سطح قابل قبول می باشند.
گزارش حفاظت و مرمت خمره های ساسانی در پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار با مروری بر قواعد و اصول حفاظت و مرمت سفالینه ها
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن اشاره به پاره ای از اصول و قواعد حفاظت و مرمت آثار سفالین فرآیند فناورانه بازسازی دو خمره ساسانی را طی گزارش مکتوب و مصور مورد بررسی قرار می دهد و تفاوت هایی که در انتخاب مواد و روش درمان به دلایل مختلف ایجاد شده است را شرح می دهد. خمره هایی مورد اشاره از کاوش سال ۱۳۹۶ دشت ورامین به سرپرستی آقای دکتر حصاری به دست آمده اند و در کارگاه حفاظت و مرمت سفال پژوهشکده با حضور تعدادی از دانشجویان رشته حفاظت و مرمت آثار تاریخی فرهنگی مرمت و بازسازی شده اند.
Review: a Look at the Evolution of Women's Clothing During the Qajar Era as a Visual Language(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The final goal of this research is to investigate the design of Qajar women's clothing in different periods. In the first step, the question arises whether the cover can be a language. Then this research seeks an answer to the question of what messages in the form of language mean. Therefore, in the current research, the above issue has been analyzed by a case study of Qajar women's clothing and using a descriptive-analytical qualitative research method. Findings: This study shows that the clothing of Qajar women can be considered a single language of signs. In deciphering this language, concepts such as women's attention to religious foundations, gender inequality, and patriarchal view in society, the value of wearing Iran's old traditions, as well as the desire to move towards westernization and fashionism of Europeans can be inferred. The results of this research show the importance of the role, color, code, sign, symbol, and finally language in the field of women's clothing in the Qajar period.
منطبق سازی تاریخ گذاری های مطلق (14C) و نسبی گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز براساس روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز به عنوان یکی از مهم ترین محوطه های مرتبط با دوران آهن در نواحی شرقی دریاچه ی ارومیه شناخته می شود. تا کنون در این محوطه 5 فصل کاوش باستان شناختی صورت گرفته و بر اساس یافته های سفالی به دست آمده، تاریخ گذاری نسبی آن برابر با 1200-800 پ.م پیشنهاد شده است. در این پژوهش با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)، نمونه های برداشت شده از بقایای انسانی گورستان، مورد تاریخ گذاری مطلق قرار گرفته و نتایج تاریخ گذاری مطلق با تاریخ گذاری نسبی مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است. جهت انجام این آزمایش، 4 عدد قطعه استخوان و 1 نمونه دندان از میان بقایای انسانی در دسترس، برداشت شده و هر 5 نمونه در آزمایشگاه رادیو کربن پوزنان لهستان مورد آزمایش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش، ضمن تائید تاریخ گذاری نسبی پیشنهادشده بیانگر این نکته است که این محوطه طبق تاریخ گذاری مرسوم عصر آهن به دوران عصر آهن 1 و 2 تعلق دارد؛ همچنین بر اساس مطابقت داده های فلزِ آهن در گورستان عصر آهن مسجد کبود با تاریخ گذاری مطلق انجام شده و الگوی متداول استفاده از فلز آهن در سایر نواحی حوضه ی دریاچه ارومیه به نظر می رسد که نواحی شرقی دریاچه، در دورانی پس از عصر آهن 2 به صورت گسترده از متالوژی آهن استفاده کرده اند. این پژوهش از این منظر می تواند مورد اهمیت باشد که تاریخ گذاری مطلق گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز به عنوان یک محوطه شاخصِ عصر آهن در شرق دریاچه ارومیه، کمک شایانی در تاریخ گذاری سایر محوطه های هم دوره در شمال غرب ایران و مخصوصاً حوضه دریاچه ارومیه خواهد کرد.
مطالعه ساختارشناسی نمونه های ملاط گچی از سه دوره تاریخی و چهار اقلیم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاً در نقاط مختلف ایران با توجه به اقلیم و با توجه به مصالح بومی، ملاط مناسب برای ساخت بنا و برای اندود و آرایه های معماری انتخاب می شده است. مطالعه ساختارشناسی ملاط پنج بنا که در چهار اقلیم متفاوت ایران قرار دارند و مربوط به سه دوره تاریخی هستند می تواند بررسی های اندک گذشته در خصوص شناخت فنی ملاط در دوره ساسانیان، سلجوقیان و ایلخانان مغول را تکمیل تر کند. این شناخت از سه جهت می تواند ارزشمند باشد: شناخت دانش فنی ساخت ملاط در دوره های تاریخی؛ کمک به حفظ آثار باقی مانده در بناهای موردمطالعه؛ کمک به مهندسی معکوس و ساخت ملاط مناسب برای مرمت آثار. پژوهش حاضر باهدف دستیابی به پارامترهایی که بیشترین تأثیر در استحکام و ماندگاری ملاط گچی در دوره های تاریخی را دارد، انجام شده است. در این راستا، از بناهای موردمطالعه، نمونه برداری انجام پذیرفت که با استفاده از آنالیزهای (XRD, XRF, EDS) و مطالعه با میکروسکوپ دیجیتال و همچنین SEM به ارزیابی و مقایسه میان این ملاط ها اقدام شد. نتایج حاصل از پژوهش گویای این مهم است که تفاوت اقلیمی و تفاوت دوره های تاریخی تأثیر زیادی بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی ملاط گچی ندارد. دو پارامتر تأثیرگذار (که تأثیر پارامتر دوم بیشتر است) که در نتیجه پژوهش حاضر ثابت شد، الف: میزان و چگونگی ترکیب مواد برای ساخت ملاط ب: چگونگی عمل آوری ملاط، است. استادکاران سنتی برای ماندگار کردن اثرشان، در مرحله عمل آوری ملاط، تلاششان را کرده اند تا به کیفیت موردنیاز و متناسب با اقلیم برسند. یکی از نکات مهمی که برای چگونگی عمل آوری و حتی ترکیب ملاط گچی مدنظر بوده، کارکرد ملاط است. معمولاً ملاط گچی با سه کارکرد (ملاط بین مصالح سنگ و آجر، ملاط برای اندود سطوح، ملاط برای آرایه های گچی) اجرا می شده که هر کدام به زیربخش هایی نیز قابل تقسیم است و همه این ها در چگونگی عمل آوری ملاط تأثیر دارد.
فمینیسم و نظریه تحلیل جنسیت در تاریخ نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری فمینیستی که در آغاز تحت تأثیر رویکردهای پوزیتویستی با موضوع زن به سراغ منابع تاریخی رفت در ادامه با تأسی از اندیشه های پساساختارگرایانه، جنسیت را سرلوحه مطالعات تاریخی خویش قرار داد که به دنبال گسترش موضوعات تاریخی و تاریخ نگاری فراتر از یک جنس خاص می گشت. مطالعات تاریخ بر محور جنسیت را نخستین بار مورخی فمینیستی تحت عنوان جان والاک اسکات در آمریکا آغاز کرد. او با ادغام تاریخ نگاری و فلسفه و با ارائه نظریه جنسیت به بحث درباره کاربرد نژادپرستانه ای از رهایی جنسی پرداخت و جنسیت را به عنوان ابزاری تحلیلی برای تاریخ نگاران پیشنهاد کرد. محققان و متفکران بسیاری این نظریه را به عنوان رویکردی برای فهم مطالعات تاریخی در حوزه زنان قرار دادند و گاه بدون توجه به بنیان های نظری این رویکرد، آن را به عنوان تنها نظریه پست مدرن در حوزه مطالعات تاریخ زنان به کار بستند؛ لذا مقاله با هدف بررسی مسئله جنسیت در تاریخ نگاری، ضمن معرفی اندیشه های والاک اسکات به بازتاب معرفت شناسی و تاریخ نگری ایشان خواهد پرداخت. در راستای این مقصود این مقاله توضیح می دهد که والاک اسکات در تاریخ نگری با چه گزاره هایی و با چه نوع نگاه معرفت شناسانه ای، جنسیت را جهت درک معنای تاریخ پیشنهاد می دهد؛ درواقع اسکات ضمن کاربست اندیشه پساساختارگرایانه در نقد زبان و انکار بدن طبیعی براساس معرفت شناسی فمینیست پست مدرن، نظریه تحلیل جنسیت را به عنوان روشی در مطالعات تاریخی و تاریخ نگاری ارائه کرده است.
بررسی رسائل نگاری در تاریخ نگاری دوره موحدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه تاریخ مغرب و اندلس در دوره اسلامی با فراز و نشیب هایی همراه بوده است که از منظر تاریخ نگاری مهم است، چراکه مسائل گوناگون و تحولات متعددی از تاریخ این خطه به طور علمی واکاوی نشده است. دولت موحدون ازجمله تجربه های موفق حکومتی بربرها در مغرب و اندلس به شمار می آید که در قرن ششم هجری حاکمیت داشتند. آنچه در این میان موردتوجه نبوده، مکاتبات اداری و منابع دیوانی است که به مثابه منبعی برای تاریخ نگاری دوره موحدون می توان به حساب آورد. این منابع که با عنوان «رسائل» شناخته شده است، ازجمله مدارک رسمی و نامه های دولتی بوده که از جانب خلفا صادر و دبیران آن را ثبت کرده اند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با روش تحلیلی و مطالعه بر ساختار شکلی و محتوایی رسائل دیوانی، به دنبال آن است که اهمیت آن را در سنت تاریخ نگاری مغرب و دولت موحدون ارزیابی کند. همچنین به این پرسش پاسخ دهد که رسائل نگاری چه جایگاهی در ساختار تاریخ نگاری دولت موحدون داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطالعه ساختار شکلی و محتوایی رسائل موحدی، دارای جنبه های مختلف تاریخی بوده و بخشی از سنت تاریخ نگاری دوره موحدون به حساب می آید. اهمیت علمی و تاریخ نگارانه این رسائل از آنجا بیشتر نمایان می شود که جنبه هایی از زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در بر می گیرد. همچنین ازطریق بررسی زبان، سبک و موارد نگارشی این رسائل، تصویری از زندگی فکری و ادبی آن دوران به دست می آید.
مکان یابی بندرگاه هرمز قدیم بر پایه شواهد باستان شناختی و متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۶۳-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بنادر تجاری ایران در سد ه های میانی دوران اسلامی، هرمز قدیم بوده است. این بندر در سده های اولیه تا میانی هجری قمری در ولایت جیرفت قرار داشته است. در سده پنجم هجری قمری، و پس از افول رونق تجاری بندر سیراف، بندر هرمز، یکی از مهم ترین و فعال ترین مراکز بازرگانی دریایی ایران در حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان به شمار می رفت و با اکثر مراکز اقتصادی، بازرگانی و صنعتی مهم دنیای قدیم در ارتباط بود. در اواخر سده هفتم هجری قمری در پی درگیری های محلی و ناامنی منطقه، استقرار هرمز از ساحل، به جزیره ای در مقابل آن به نام «جرون» منتقل شد. طبق آن چه در متون تاریخی آمده است، پس از این جابه جایی، بندرگاه ساحلی را «هرمز کهنه» و بندرگاه واقع در جزیره را «هرمز نو» نامیدند. مهم ترین دوره رونق استقرار هرمز قدیم سده های پنجم تا اواخر سده هفتم هجری قمری، بوده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مکان یابی «هرمز قدیم» بر پایه شواهد باستان شناسی و منابع تاریخی است و پژوهش بر پایه این پرسش شکل گرفته که براساس داده های باستان شناسی و منابع تاریخی، بندرگاه هرمز قدیم در کجا واقع بوده است؟ بدین منظور، اطلاعات اولیه به دو شیوه میدانی و اسنادی گردآوری شده است. بر پایه متون تاریخی، موقعیت هرمز کهنه در محدوده شهرستان میناب امروزی قابل ردیابی است، این درحالی است که امروزه شهر یا محوطه باستانی با نام هرمز قدیم در سواحل این شهرستان وجود ندارد. ازسوی دیگر، طبق منابع مکتوب، هرموز قدیم ساختار یکپارچه ای نداشته و محل بندرگاه و محل استراحت و اقامت بازرگانان در یک محل واقع نبوده و با هم فاصله داشته اند. این پژوهش درنهایت به این نتیجه رسیده است که براساس بررسی های باستان شناسی صورت گرفته در شهرستان میناب، محوطه «چَخا» در کنار خور چخا، بقایای بندرگاه هرمز قدیم بوده است.
Military Reasons of Heraclius’ Successes against the Sasanian Spāh: A Re-Examination of Karantabias’ Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۰۴-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
This article addresses and re-examines Marc-Anthony Karantabias’ analysis of factors that contributed to the defeat of the Sasanian Spāh by Heraclius by 627-628 CE. Karantabias’ analysis may be categorized into four (military) misconceptions with respect to the Spāh: (1) the notion that the late Sasanian Spāh lacked stirrups for the Savaran cavalry (2) the alleged refusal or lack of knowledge of the Mongolian draw which is proposed to have been of greater efficacy than the Sasanian (3-finger) bowshot (3) the notion of “Persian conservatism” leading to the Spāh’s refusal to adopt new military technologies and (4) the alleged supremacy of Steep/Central Asian and/or Hun-Turkic cavalry warfare over the Sasanians. These four misconceptions fail to be supported by a close examination of archaeological sites (e.g., Taghe Bostan) and artifacts (e.g., Sasanian stirrups, metal works, etc.), primary sources and pertinent research studies. A fifth misconception pertains to the lack of consideration of the shortcomings of the Sasanian four-Spadbed system which Heraclius was able to successfully exploit against the Sasanian empire. In conclusion, Heraclius’ successes are attributed to his exploitation of the weaknesses of the four-Spāhbed system as well as the Byzantine willingness to adopt Steppe/Central Asian technology (e.g., compound bow, iron stirrup).
Arrow Guides in Iran: History, Construction, and Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۲۰-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
A study of the arrow guide or nāvak in Iran. It covers the technical aspects of arrow guides and how they may have entered Iran. In Persian, arrow guides are called nāvak and their projectiles are called tīr-e nāvak. However, sometimes nāvak is used for the arrow as well, and even the bow. It also covers how outside cultures viewed Iran as a source of innovation in the further development of these devices. In Arabic they are called majrā and this is the term most familiar in the west due to two important translations of Arabic archery manuals into English, Arab Archery and Saracen Archery, but they were mentioned earlier as nāvak in an English translation of part of the Hidāyat ar-Rāmī, where they were mistakenly described as crossbows. Essentially, an arrow guide is a partially closed tube used with a bow to shoot a short arrow drawn much farther than its length would normally allow. This produces a projectile that has increased velocity and less friction through the air than a regular arrow. The arrow guide has had a long history in Iran, probably entering in the last years of the Sasanian Dynasty, surviving the Arab conquest and persisting until the gradual takeover by firearms. It was fertile ground for invention with many variations being spread across the Islamic world. The persistent association with Iran in Arabic archery manuals reflects the perception that much of its development was tied to Persian users. Here, Persian and Arabic sources are examined. Reference is made to original artefacts and reconstructions.
مقایسه سالیابی سقانفارهای مازندران با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس (مطالعه موردی: شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقانفار، بنائی چوبی در استان مازندران بوده که دارای کاربردی مذهبی می باشد. با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی سقانفارهای مازندران، مطالعات سالیابی مطلق با روش های علمی و قابل استناد بر روی آن ها صورت نگرفته است و پژوهش ها عمدتاً بر روی نقاشی های درون آن و یا معماری آن ها بوده است. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور، قدمت دو سقانفار شهرستان قائم شهر (وسطی کلا و سیدابوصالح) با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس تعیین شدند. در این روش ابتدا از تیرها و ستون های سازه دو سقانفار با مته رویش سنج و عکسبرداری از مقاطع نمونه برداری انجام شد. آنگاه نمونه های چوبی تهیه شده زیر دستگاه اندازه گیری LINTAB با دقت یکصدم میلیمتر اندازه گیری شدند و نمونه های تصویری با نرم افزار ImageJ اندازه گیری شدند. برای ارزیابی ترمولومینسانس، نمونه هایی از آجرهای پی سقانفار تهیه و برای تاریخ گذاری به آزمایشگاه منتقل شدند. در بررسی گاه شناسی درختی به کمک تطابق سری زمانی مرجع از پهنای حلقه های رویش بلوط منطقه گرگان با نمونه های مستخرج از سقانفارها مشخص شد که این بناها در دوره قاجار (وسطی کلا، 1856 میلادی و سیدابوصالح، 1881 میلادی) ساخته شدند و در دوره های تاریخی پس از آن، مرمت و حتی دستخوش تغییرات ازنظر ابعاد گردیدند. نتایج آزمایش های ترمولومینسانس انجام شده برروی آجرهای پی سقانفارها با نوسان پنج ساله، قدمت مورد سقانفار سیدابوصالح را 140 سال (زمان ساخت بنای اصلی) و قدمت سقانفار وسطی کلا را 50 سال (زمان ساخت بنای الحاقی) تعیین نمود. مقایسه این دو روش با هم نشان داد که درصورت وجود نمونه های چوبی مناسب برای استفاده در تکنیک گاه شناسی درختی، این روش از دقت بالاتری برخودار خواهد بود.
چشم انداز تاریخی تشکیلات فراماسونری در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
246 - 273
حوزههای تخصصی:
ریشه تشکیلات ماسونی در ایران به اوایل دوره قاجار بازمی گردد. ساختار و ماهیت این تشکیلات با تحولات تاریخی فلسفه سیاسی و حاکمیت گره خورده است. لژهای فراماسونری بعد از شهریور 1320 و کودتای 28 مرداد در ایران پا گرفتند و به حوزه های نفوذ پیوستند. تشکیلات ماسونی به مثابه قدرت های پنهان و در سایه، دارای وابستگی ها و کنش های مختلفی بوده اند. دوره پهلوی دوم عصر تکوین واقعی تشکیلات ماسونی در ایران است. فراماسونری در این دوره ۳۷ ساله دارای ابعاد و زوایای پنهان و متناقضی است که در طول تاریخ مغفول مانده است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی، رصد و تبیین تاریخی تشکیلات فراماسونری ایران در عصر پهلوی دوم است که پژوهشگر با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مطالعات تاریخی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و کتابخانه ای درصدد پاسخ گویی به ابهامات پژوهش می باشد. یافته ها بر این است که تشکیلات فراماسونری در طول سه دهه از عمر پهلوی دوم هم به ساختار هویتی مستقل دست یافت و در مقام یکی از مؤلفه های قدرت به صورت علنی ظاهر شد. این تشکیلات در روابط و کشمکش های درباری چه در سطح داخلی و هم به عنوان عناصر وابسته قدرت های فرامحلی و جهانی دارای کارکردهای متعددی بودند. در این دوره حوزه نفوذ لژهای فراماسونری وسعتی کشوری یافته و کانون های وابسته از انفعال خارج شدند و اولیای قدرت مناسبات درون تشکیلاتی را هدفمند و سازمان دهی نمودند.
تبعید روحانیون مبارز استان همدان در دوران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
324 - 357
حوزههای تخصصی:
در نهضت اسلامی به رهبری آیت الله خمینی، روحانیون همدان از همان آغاز نهضت (1341) تا دستگیری و بازداشت وی و مهاجرت علما به تهران و تبعید امام خمینی از ایران و ورود به عراق با ایجاد دالان ارتباطی انقلابیون با آیت الله خمینی نقش بارزی داشتند. به سبب این فعالیت ها روحانیون همدان در روند انقلاب اسلامی بازداشت، دستگیر و زندانی شدند و در آستانه پیروزی انقلاب به نقاط دورافتاده کشور تبعید گردیدند. مسئله این مقاله بررسی علل تبعید، میزان تأثیرگذاری فعالیت های سیاسی - اجتماعی روحانیون تبعیدشده همدان علیه رژیم و فرجام کار آنها است. شیوه تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است که با بهره گیری از منابع آرشیوی- کتابخانه ای و تاریخ شفاهی انجام شده است. فرضیه مقاله این است که ارتباط معناداری بین اقلیم، عقاید، فعالیت های تبعیدیان، میزان تأثیرگذاری و مقبولیت اجتماعی در زیستگاه بومی و محل اقامت اجباری آنها وجود دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعالیت و عقاید سیاسی- اجتماعی و مذهبی روحانیون مبارز توأم با مقبولیت عامه با انتخاب تبعیدگاه های آنان ارتباط داشته که معمولاً محل تبعید ازنظر اقلیم زندگی و فعالیت های آنان، دقیقاً مقابل وضعیت قبلی تبعیدشدگان بوده است.
نگرۀ جدید در نگارگری مکتب تهران: خیام و تأثیر او در شکل گیری آثار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۳۷۵-۳۵۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با بررسی برخی از نگاره های نگارگری مکتب تهران در دوران معاصر از یک سو و خوانش اندیشه ها و دیدگاه فلسفی «خیام نیشابوری» شاعر و ریاضی دان سده پنجم و ششم هجری قمری ایران در سوی دیگر در نظر دارد، تا چرایی و چگونگیِ موردتوجه قرار دادنِ اشعار و رباعی های این شاعر برای اولین بار توسط نگارگران مکتب تهران در دوره معاصر را مورد بررسی و پژوهش قرار دهد. فرضیه مورد پژوهش این است که هنرمندان مکتب تهران به ارزش های سنتی و نگارگری گذشته ایران در دوران مدرنیسم پای بند بودند تا با پیوند به گذشته، هرچه بیشتر ریشه های ایرانی و آریایی خود را حفظ کنند. آثار مورد پژوهش شامل نُه نگاره نگارگران معاصر و متعلق به مؤسسه فرهنگی موزه های بنیاد مستضعفان است. بر این اساس، روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و میدانی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز براساس پژوهش صورت گرفته و درنهایت، این نتیجه حاصل شده که هنرمندان مکتب تهران با احیاء سبک سنتی و نگارگری ایرانی برای بازگشت به شیوه های هنری گذشته در برابر هنر مدرنیسم تأکید می کردند و با پرداختن به آثار و اشعار خیام برای اولین بار درپی بازگشت به ریشه های آریایی و گذشته خود تا قبل از دوران تجدد و مدرن بودند.
Dehtal, Evidence of the Large Flake Acheulean at the North of the Persian Gulf, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran holds great significance for the question of the eastward expansion of the Acheulean hominins, as it is situated between the Arabian Peninsula and the Indian subcontinent, both of which have long and rich records of the Acheulean techno complex. Despite its strategic location, Iran has produced little evidence of the Acheulean techno complex. The only notable examples have been found in the western and northwestern regions of the country. The absence of Acheulean sites in southern Iran cannot be justified. Because this region, located in the northern parts of the Persian Gulf, was one of the main dispersal routes for Acheulean hominins towards the east. Here, we present a report on the discovery of a Lower Paleolithic locality near Dehtal, located in the northern region of the Persian Gulf. Additionally, we discuss the techno-typological characteristics of the lithics found in the area. Dehtal yielded a small, but characteristic lithic assemblage, which included a handaxe, a massive scraper, a large flake, and a flake core. The raw materials used are sandstone and fossiliferous limestone rock, which can be found as cobbles and boulders in secondary contexts on the northern slopes of Par-e Lavar. In addition to these findings, two boulder cores with large removal scars were also documented in the area, indicating large flake production in this locality. The site offers a unique opportunity to study a lithic assemblage in a relatively unknown area within the distribution range of the Acheulean technocomplex.
Reconstruction of a Persian Reinforced Bakhter Armor from the Period of 1540-1650: A Comprehensive Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۶۰-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
In recent years there has been a growing interest among historians, historical martial artists, reenactors, and those who are interested in Eastern culture as well as in Persian offensive and defensive weapons to have a more detailed study of armor. The change in the paradigm of defensive weapons throughout Western Asia (the last quarter of the 15th to the first quarter of the 16th century) has not yet been fully investigated. Reconstruction of mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE is quite challenging as most museums or major private collections do not have a complete set. Based on a detailed study of existing sets of joshan armor and several technical assumptions related to the design of this type of armor, the present study tries to reconstruct a fully protective complex of a joshan armor that was worn by a noble Persian warrior. The purpose of the following article is to reproduce a Persian mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE in its original size and design with its inherent properties and qualities. Different existing sets of this type of armor from museums are studied and compared to different miniatures and literary sources. Based on the collected information gained from theoretical and practical research, the article presents a historical armor design and provides advice on the practical reconstruction and production of such a set of armor. Armor masters were looking for the best combinations and ratio of plates and mail armor in one set. They were experimenting with the shapes and sizes of plates, the number of holes, diameters, geometry, and method of ring interconnections. Characteristic of the armor of this period is rather large plates and a small number of their rows (3-5 rows on the chest/back), a small overlap of the plates in a row, basically only the same standard plates are used, large mail rings (inner diameter about 10 mm).