فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگیاست و بررسی آن به عنوان یک مسئله ی علمی و در حال گسترش در ایران حائز اهمیت است. بر این اساس این مطالعه به بررسی رابطه ی مصرف گرایی با رسانه های ارتباط جمعی پرداخته و با استفاده از نظریه و مدل ارتباطی اقناع به مطالعه ی نقش کانال های ارتباطی و جنسیت مخاطبین پیام در مصرف گرایی پرداخته است. روش استفاده شده به صورت پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و نمونه ی مورد مطالعه 400 نفر از جوانان (29-18) ساکن در شهر شیراز بوده که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و مصرف گرایی بر حسب جنسیت رابطه وجود دارد و در این میان مـردان به دلیل آنکه بیشتر از رسانه های ارتباط جمعی استفاده می کنند مصرف گراتر از زنان می باشند.
نقد و تحلیل روند تحقیقات و تالیفات در موضوع زنان در ایران
در میان تحقیقات علوم انسانی در ایران، موضوعات زنان، با آنکه دارای عناوین متنوع و متعددی است، ولی جزء رشته های نوپا و جدید محسوب می شود؛ و در نظام علمی کشور، اهمیت این دانش به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد کم توجهی قرار گرفته است.
در مقاله حاضر، به بررسی اجمالی تغییرات پدید آمده نسبت به جایگاه زنان در ایران، چالش ها و موضع گیری های دوگانه در مورد موضوعات مبتلا به آنان (مانند تناقصی تحصیل و اشتغال) پرداخته شده و ضرورت تولید و تنظیم الگوی سازمان یافته و متناسب با جامعه ی اسلامی ـ ایرانی به عنوان خلاء اصلی به خصوص در بخش های پژوهشی و تحقیقات علوم انسانی و مطالعات زنان، اشاره شده است.
این مقاله، در برگیرنده ی گزارشی از طرح پژوهشی انجام گرفته در گروه بررسی مسائل زنانِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. در این پژوهش علاوه بر گزارش روند تحقیقات در موضوعات مربوط به زنان در بیست سال گذشته (1363-1383)، الگویی جامع شامل 27 متغیر سه بُعدی به عنوان شاخصه ی ارزیابی معرفی می شود که این پژوهش را از تحقیقات مشابه آن متمایز می نماید.
یافته های تحقیق حاضر حاکی از آنند که تحقیقات و تألیفات بیشتر در موضوعات فردی زنان، با پیروی از شرایط اجتماعی به جای نگرش به ابعاد توسعه ای از جمله محورهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بوده است؛ به علاوه، الگوی خاصی که مبین سیر مشخص و حاکم بر جهت تحقیقات باشد، یافت نشد.
نقد فمینیستی مجموعه داستان «دخترخاله ونگوک»اثر فریده خرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم، واژه ای فرانسوی به معنی «طرفداری از حقوق زن» و «جنبش آزادی زنان» است که اگرچه با معنای کنونی، واژه ای نوین است، قدمتی به اندازه ی تاریخ دارد. نقد فمینیستی نیز بر آن است تا نقش زنان را در دو محور خالق اثر (زن در مقام نویسنده) و شخصیت خلق شده (چهره ی ارایه شده از زن در آثار نویسندگان)، بررسی کند. محور و گرایش اول با عنوان «نقد زنان» و گرایش دوم با نام «جلوه های زن» مطرح شده است. در این مقاله به نقد فمینیستی و بررسی چهره ی زن مجموعه داستان «دخترخاله ونگوک» از فریده خرمی پرداخته می شود. در همین راستا، ابتدا خلاصه ای از داستان ها ذکر، آن گاه به نقد داستان ها از دو دیدگاه مذکور پرداخته شده است. ضمن نقد این مجموعه درمی یابیم که اثر مذکور گواه دغدغه ی زنانه ی نویسنده ی آن است. مضمون داستان ها، مسائل عاطفی اجتماعی زنان در برابر مردان و جامعه است. محور موضوعات بدون هیچ تردیدی زن، مسائل زنان و محدودیت هایشان می باشد و اندیشه ی زن محور نویسنده سبب خلق و ظهور ایده های مردستیز گشته است.
بررسی امکان افزایش دوره تصدی حضانت توسط زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
25-38
حوزههای تخصصی:
مطابق نظر مشهور فقهای امامیه، حضانت پسر تا دو سال و دختر تا هفت سال با مادر است و پس از آن پدر عهده دار این امر می گردد. این دیدگاه با ضرورت ها و واقعیت های اجتماع هم خوانی ندارد و لذا مورد نقد بسیاری از روان شناسان قرار گرفت. اشکال آنان این بود که در نیازهای کودک سه ساله به مادر تفاوتی بین دختر و پسر نیست. این نقدها مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا با اصلاح ماده 1169 قانون مدنی، حضانت فرزندان (اعم از دختر و پسر) را تا هفت سالگی به مادر واگذار کند. شورای نگهبان این مصوبه را غیر شرعی دانست و نهایتاً مجمع تشخیص آن را تصویب کرد. مفهوم این روند این است که این مصوبه با قواعد اولیه فقه امامیه مغایرت دارد و مشروع نیست و نهایتاً بتوان آن را بر اساس قواعد ثانویه توجیه کرد. این نکته ای است که در ضمانت اجرای درونی قوانین تأثیر منفی دارد. در این مقاله با تبیین دیدگاه شهیدصدر درباره ی نقش مصلحت در تقنین و تطبیق آن با مسأله حضانت و بررسی آراء فقها درباره ی حضانت فرزندان طلاق، خصوصاً آراء فقیهان نام دار امامیه هم چون شیخ-مفید و شیخ طوسی در باب حضانت (که قائل به حضانت مادر تا هفت سال، تا نه سال و حتی تا زمان بلوغ فرزند هستند) مشخص می شود که می توان گزینه های بهتری را که منطبق بر قواعد اولیه فقهی نیز می باشند (بدون نیاز به تصویب مجمع تشخیص مصلحت و تبعات فقهی و اجتماعی آن) مصوب نمود.
تعامل در فضای سایبر و تاثیر آن بر هویت زنان در ایران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث مربوط به زنان، هویت جنسیتی، شکل گیری و تغییرات آن از جمله حوزه هایی است که در سال های اخیر در محافل آکادمیک و سیاسی - اجتماعی گسترش بسیاری یافته است. این امر تا حدود بسیاری بازتاب دگرگونی در خود زندگی اجتماعی است که سبب شده در پرتوی تازه به تفاوت های از پیش برقرارشده بین هویت و شیوه های رفتار نوعی زن و مرد نگریسته شود. تحولاتی که در دهه های اخیر در زمینه ارتباطات و فضای سایبر روی داده، سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و آگاهی زنان شده است. افزایش تحصیلات زنان و مشارکت آن ها در کارهای درآمدزا از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می شود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی و قدیمی با نقش های جدید می شود و می تواند به تعارض هویت زنان منتهی شود. در این مقاله سعی می کنیم تاثیرات فضای سایبر بر هویت زنان در ایران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه تهران) را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو به دنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که تعامل در فضای سایبر تا چه حد بر هویت زنان در ایران تاثیرگذار بوده است؟ در این راستا استدلال اصلی مقاله حاضر این است که تعامل در فضای سایبر سبب دور شدن زنان ایرانی از هویت های سنتی خود شده است. لازم به ذکر است روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی با تکیه بر اطلاعات پیمایشی است
کارکرد و میزان آمادگی زنان ایرانی برای مقابله با کنش های جمعی اعتراض آمیز
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران سیاسی و اجتماعی بر این باورند که وقوع کنش های جمعی اعتراض آمیز از جمله ویژگی های بسیاری از جوامع کنونی است. چه، سیاست ها و فرآیندهای حاکم بر آن جوامع مانع از برآوردن برخی مطالبات و انتقادات برخی شهروندان می گردد. از همین روی، گروه های اپوزیسیون با تدابیر از پیش طراحی شده، شهروندان معترض و ناراضی از جمله زنان را تهییج و تحریک به بروز کنش های ضد امنیتی و مخرب می نمایند. تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که نهاد های سیاسی و امنیتی تنها زمانی، می توانند کنشگران معترض را از استمرار رفتارهای ضد امنیتی باز دارند که از گروه های مختلف از جمله زنان، برای مقابله با آنان بهره گیرند.
اما به کارگیری هر یک از گروه ها، از جمله زنان، برای مقابله با کنشگران معترض مستلزم آگاهی از میزان آمادگی و استقبال آنان برای مقابله با معترضان است. به همین سبب در پژوهشی روشمند و ملی میزان آمادگی دختران و زنان ایران برای مقابله با بحران های شهری ( و کنش های اعتراض آمیز ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها، بیان گر آمادگی نسبتاً بالای زنان و دختران ایرانی برای مقابله با بحران های شهری بود. اما در این زمینه تفاوت های معناداری بین زنان استانهای مختلف، و نیز زنان بسیجی، سپاهی و عادی وجود داشت.
تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار کوشش می شود تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان با رویکردی توصیفی، تحلیلی نمایانده شود. فرض اصلی مقاله این است که هر چند مهلفه های فرهنگ سیاسی در ایران همچون: فرهنگ آمریت، تابعیت، عدم تساهل و سعه صدر، خشونت و سیاست گریزی سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان در طول تاریخ گردیده است، لیکن در مقاطع خاص تاریخی مشارکت سیاسی افزایش یافته است. چنانکه در انقلاب مشروطه، مشارکت سیاسیِ عملی به طور چشمگیری افزایش یافت و حتی زنان نیز برای اولین بار دست به فعالیت های سیاسی زدند. به طور مشخص در انقلاب اسلامی ایران، مشارکت سیاسی زنان به کمال رسید. در این انقلاب برای نخستین بار زنان نقشی و سهمی برابر با مردان یافتند. این انقلاب تجلی مشارکت سیاسی در ایران بود. هر چند اندک اندک از گرمی آن کاسته شد.
زن و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر در عام ترین تعریف خود، ظهور و تجلی استعدادهای فطری و زیبایی طلب انسان در قالب آثار هنری است؛ مفاهیمی که به تمامی، ذاتیِ انسان محسوب می شوند.
حال آیا می توان هنر را، که با مفاهیمی چنین هویت می یابد، با جنسیت، که یک عَرض محسوب می شود، مرتبط دانست؟ آیا می توان جنسیت را عاملی در ایجاد تمایز میان مفهوم و مصادیق هنر برشمرد؟ و یا می توان با استناد به جنسیت، به تمایز میان هنرها قائل شد و هنر را به هنر مردان و هنر زنان تقسیم کرد؟ آیا شرایط فرهنگی، مواضع ایدئولوژیک و جایگاه اجتماعی در مفهوم هنر و نسبت آن با جنسیت (به ویژه زن) تاثیرگذار است؟ آیا قوانین و حدود فقهی در قلمرو هنر ، جنسیت را عاملی تعیین کننده در صدور احکام متفاوت نسبت به زن و مرد می داند؟
این مقاله با تبیین مفهوم هنر و ماهیت آن در ساحت فلسفه ی هنر و نیز تعالیم اسلامی سعی دارد، مفاهیم مرتبط با نسبت زن و هنر را مورد بحث و تامل قرار دهد و جوابی برای سؤالات فوق بیابد.
نقش ترکیب جنسیتی دانش آموزان در شاخه های نظری و مهارتی بر نرخ ورود دختران و پسران به دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش نوعی سرمایه گذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب می شود. در نظام آموزشی ایران تامین و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانش آموزان به رشته های مهارتی و نظری در دوره متوسطه صورت می پذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیب جنسیتی دانشآموزان مدارس متوسطه در شاخه های نظری و مهارتی و نقش آن در پذیرش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه ها است. این پ ژوهش با تکیه بر نظریه های مدیریت منابع انسانی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی، از طریق مراجعه به اسناد و اطلاعات موجود در سال نامه های آماری وزارت آموزش وپرورش در یک دوره ده ساله (برنامه های دوم و سوم توسعه، 1384-1375) انجام شده است. نتایج نشان داد، در تمام سال های تحصیلی مورد مطالعه، نسبت دانش آموزان پسر در سال اول متوسطه بیش از دانش آموزان دختر بوده، اما در طی این دوره ده ساله نرخ ثبت نام دختران در دوره پیش دانشگاهی همواره بیشتر از پسران بوده است. هم چنین علیرغم افزایش حضور دختران در رشته های مهارتی در طی این دوره، پسران از فرصت ها و امکانات بیشتری برای ادامه تحصیل در رشته های مهارتی برخودار بوده اند. تنوع بیشتر رشته های مهارتی و وجود مدارس فنی بیشتر در سطح کشور برای پسران، از جمله این فرصت ها بوده است. دست رسی و حضور بیشتر پسران در رشته های مهارتی در مقابل دست رسی کمتر دختران به شاخه های مهارتی و حضور بیشتر آنان در رشته های نظری، زمینه ساز ایجاد فاصله های جنسیتی در دوره های پیش دانشگاهی و پذیرش بیشتر دختران در دانشگاه ها شده است
بررسی ساختار توزیع قدرت در رابطه ی زن- شوهر در خانواده از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار نظام خانواده بر اساس روابط اعضاء و حقوق و تکالیف متقابل آن ها شکل گرفته و استوار می شود. تمایز نقش های پدری، مادری و فرزندی و نیز زن و شوهری تمایز حقوق و تکالیف را به دنبال می آورد. بدین ترتیب حقوق و وظایف نقش ها متقابل امّا متفاوت است. علی رغم تقابل دوسویه حق و تکلیف در روابط اعضاء خانواده، عوامل و شاخص های ویژه ای زمینه ی بروز قدرت را برای یک نقش و توزیع قدرت در ساختار خانواده اسلامی فراهم می کند. تبیین ساخت قدرت در روابط اعضاء خانواده، بر اساس ترکیبی از دو شاخص توانایی های ذاتی و طبیعی و شاخص اقتصادی (انفاق) صورت می گیرد. مرد در نقش شوهر دارای جایگاه و قدرت نسبی برتر در خانواده اسلامی است، امّا از قدرت مطلق برخوردار نیست، قدرت او در خانواده به معنای اطلاق نفوذ امر او نمی باشد، بلکه تنها در دایره ی «عدل» و «معروف» و در گستره محدود حقوق شوهر نافذ و مشروع است. بر این اساس خانواده اسلامی دارای نظام «شوهرمحور» با گرایش «دوسویه» است. قدرت شوهر، در حق تصمیم گیری در مصالح کلی خانواده و شوؤن زوجیت از جمله در مورد مسکن، یا چگونگی بهره مندی جنسی یا توابع حق استمتاع شوهر معنا می شود. بدین ترتیب که خروج زن از منزل در صورت منافات با حق جنسی شوهر کنترل می شود. هم چنین قدرت زن، در صورت برآورده نشدن حقوق مالی او مانند مهر، نفقه و مسکن مناسب، یا حقوق غیرمالی مانند معاشرت بالمعروف، برخورد محترمانه و همراه با عدالت و احسان شوهر معنا می شود و بروز می یابد.
گونه شناسی نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن از منظر فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
39-54
حوزههای تخصصی:
نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن (1906-1828) بُرشی از یک زندگی خانوادگیِ خانواده ای خرده بورژوا در قرن نوزدهم است که به زعم خود نویسنده تلاشی است برای نشان دادن یک موقعیت انسانی (ماریسو،1970: 243). این نمایشنامه که نخستین بار در سال 1879 در کپنهاگ منتشر شد و به زعم توریل موی نخستین نمایش نامه ی مدرن ایبسن به شمار می آید بلافاصله مورد توجه بسیاری از منتقدین و متفکرین زمان خودش قرار گرفت (موی، 2006: 225) بسیاری از این منتقدین بلافاصله نمایش نامه را در گونه ی تراژدی قرار دادند. هرچند بعدها کسانی دیگر نظر دیگری درباره ی گونه ی این اثر ارایه کردند و در تراژدی بودن آن تردید کرده اند (اشتاینر، 1380: 27) اما برای نخستین بار در این مقاله است که گونه ی این نمایشنامه کمدی نامیده می شود. این مقاله سعی نموده است تا با بهره بردن از همبسته ای از نظریه ی نقد فمنیستی و نظریه ی دریافت بر این ادعای خویش صحه بگذارد و نشان دهد چگونه کاربرد نظریه ی فمنیستی در خوانش یک متن نمایشی می تواند گونه شناسی رایج در نظریه و نقد ادبی را که ساخته ی نگاه مردانه است دگرگون و گونه شناسی جایگزینی ارایه کند.
توسعه انسانی مبتنی بر جنسیت و آموزش زنان (نتایج مطالعه ای بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که وضعیت آموزشی زنان را با ابعاد گوناگون توسعه در حوزه توسعه انسانی و توسعه جنسیتی و در ارتباط با شاخص های بهداشتی، اقتصادی و سیاسی تحلیل و از طریق مطالعه تطبیقی میان کشورهایی با درجات متفاوت از حیث توسعه یافتگی، روندهای آموزشی در این کشورها را مطالعه نماید. در این مطالعه با استفاده از روی کرد روش شناسی تلفیقی از روش کتابخانه ای و تحلیل ثانویه و از داده های بانک جهانی و گزارش های توسعه انسانی (سال 2006) برای پاسخ به سوالات پژوهشی و آزمون فرضیه های اصلی مقاله استفاده خواهیم کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که آموزش زنان نه تنها نقشی مهم در توسعه انسانی دارد، بلکه توسعه جنسیتی را نیز بهبود می بخشد به طوری که توان مندسازی زنان عمدتا به لحاظ آموزشی و بهداشتی بوده و موقعیت زنان بر حسب مشارکت اقتصادی و سیاسی در میان کشورها یا در سطح بین المللی، در خلال سال های 1996 تا 2006 تغییرات مهمی نداشته است. هم چنین در تمامی کشورهای مورد مطالعه، شاخص های آموزشی مربوط به زنان همبستگی بالایی با شاخص های بهداشتی نشان می دهند در حالی که همبستگی آموزش زنان با شاخص های اقتصادی و سیاسی - به ویژه در میان کشورهای کمتر توسعه یافته - ضعیف تر بوده است.
بررسی رابطه ی وسایل ارتباطی نوین با هویت جنسیتی جوانان شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پیمایشی پیرامون رابطه ی وسایل ارتباطی نوین (اینترنت و تلفن همراه)، با هویت جنسیتی جوانان دختر و پسر (دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهر شیراز) بوده است. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه ی نواحی چهارگانه ی آموزش و پرورش شهر شیراز بودند. داده های مورد نیاز نیز با استفاده از نمونه گیری تصادفی مرحله ای از میان 368 نفر دانش آموز گردآوری شد. در چارچوب نظری پژوهش نظریه ی هویت اجتماعی ریچارد جنکینز و آنتونی گیدنز بکار برده شد. یافته های این پژوهش نشان دادند که بین کاربرد اینترنت و تلفن همراه با منطقه ی محل تحصیل رابطه ای معنی دار وجود داشته است. بین جنس و استفاده از اینترنت نیز رابطه ای معنی داری وجود داشت، اما همزمان رابطه ای معنی دار میان استفاده از تلفن همراه و جنسیت پاسخ گویان وجود نداشته است. بین طبقه و کاربرد تلفن همراه و اینترنت نیز رابطه وجود داشته است. بین کاربرد اینترنت و تلفن همراه با هویت جنسیتی در میان دختران رابطه ای معنادار وجود نداشت، در حالی که بین استفاده از اینترنت و هویت جنسیتی در میان پسران رابطه وجود داشته است.
مدیریت هویت؛ شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی زنان در نهادهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت ملت ها برای کسب سهمی بیشتر از جهان روزبه روز تشدید می شود و مدیریت منابع انسانی نقشی قابل توجه در این میان ایفا می کند. ورود گسترده زنان به عرصه های اجتماعی نویدبخش استفاده بهینه از همه پتانسیل های نیروی انسانی است. کشور ایران نیز در سال های اخیر شاهد حضور گسترده زنان در آموزش عالی بوده است. هرچه هویت اجتماعی این افراد قوی تر باشد، آرمان های کشور در سند چشم انداز بهتر تحقق می یابد. یکی از چالش های اساسی مدیران کشور؛ تقویت هویت اجتماعی در نهادهای آموزش عالی است که نیروی انسانی را تربیت می کنند. برای شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی، دو دانشگاه تهران و آزاد اسلامی واحد قزوین به عنوان نمونه انتخاب شده و داده ها به دو روش مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. تعداد نمونه برای مصاحبه از هر دانشگاه 20 نفر و برای پرسش نامه در حدود 419 نفر است. میانگین احساس هویت ملی در دانشگاه تهران 3.61 و در دانشگاه قزوین 3.87 است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که جداسازی فیزیکی، مکانی و نمادینِ هویت های دختران و پسران منجر به سرخوردگی دخترها شده و اعتمادبه نفس آن ها را از بین می برد. فقدان توانایی ایجاد پیوند میان هویت های مختلف، یکی از علل اصلی شکست در برقراری تعادل میان نقش های مختلف اجتماعی است که منجر به یک بعدی شدن دختران و خودباوری ضعیف آن ها می شود.
تحلیل گفتمان بازتولید زبان جنسیتی در مجلات عامه پسند فارسی در ایران (مجلات سال 1386)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۱
33-60
حوزههای تخصصی:
زبان جنسیتی حاکم بر گفتمان جنسیتی غالب بر فضای اجتماعی ایران، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین پدیده های موجود در کنش های زبانی و غیر زبانی افراد، در میان مجلات عامه پسند، به عنوان بخشی از نگاه رایج بر مفهوم جنسیت، نمود یافته است. از آن جایی که به نظر می رسد ایدئولوژی گفتمان جنسیتی حاکم، درصدد تزریق و بهره وری از نگاه جنسیتی خودساخته ای است که، تأمین کننده ی منافع اش باشد، و این امر خود را به شکلی قدرت مند، در هستی اجتماعی افراد القاء نموده است، لذا، ما برآن شدیم تا تأثیر و استیلای این خواست را، در ناخودآگاه ذهنی و گفتمان جنسیتی جامعه ی ایران، مورد تحلیل گفتمان قرار دهیم. در این راستا، برخی از داستان های موجود در مجلات عامه پسند فارسی منتشر شده در سال1386، با پشتوانه ی نظری برگرفته شده از دیدگاه میشل فوکو و روش شناسی نورمن فرکلاف، مورد تحلیل گفتمان قرار گرفته اند. در این پژوهش، یافته های هریک از متون، با مقوله های اساسی ای چون، سلطه، واژگونی و ناخودآگاه ذهنی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه ی به دست آمده، حاکی از این است که، ذهنیت افراد جامعه، بخصوص زنان، تحت تأثیر ناخودآگاهی است که، حامل خواست گفتمان جنسیتی حاکم می باشد. لذا، آنها کنش هایی را در پیش می گیرند که، نه با خواست و باور خودشان، بلکه القاء گفتمان جنسیتی حاکم است که، از آن ها به عنوان ابزاری در جهت بازتولید وضعیت موجود، بهره می برد.
تحقق تساوی جنسیتی دردسترسی به آموزش مدرسه ای طی سال های 1395-1355
تحقیق توصیفی حاضر در پی بررسی میزان تحقق شاخص تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش مدرسه ای (دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) ایران طی سال های 95-1355 و پیش بینی امکان تحقق این امر، برای سال 1395(به عنوان سال پایانی برنامه جهانی آموزش برای همه، اهداف توسعه هزاره و برنامه پنجم توسعه کشور) بوده است. به این منظور چهار سرشماری اخیر (55-65-75-1385) به عنوان سال های مبنا انتخاب و جمعیت واجب التعلیم دوره های مذکور از سرشماری ها و جمعیت دانش آموزی سال های مذکور از آمارنامه های آموزش و پرورش استخراج و نرخ ثبت نام ناخالص دختران و پسران مقاطع سه گانه در دوره های زمانی مورد اشاره محاسبه شد و بر اساس این نرخ، شاخص تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش محاسبه شد. عمده ترین نتایج نشان می دهد که طی 30 سال گذشته در دوره متوسطه در سال های 1375 و 1385 و در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1385 شاخص فوق محقق شده و در دوره راهنمایی هنوز تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش رخ نداده و هم چنان به ضرر دختران است. پیش بینی های صورت گرفته بر مبنای درصد رشد سالیانه شاخص فوق، نشان می دهد که برخلاف روند 30 سال گذشته، در سال تحصیلی 1395 و در همه مقاطع تحصیلی عدم تساوی در دسترسی به آموزش به ضرر پسران خواهد بود