مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد روان شناختی


۱.

رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کودک رویکرد اسلامی رشد دینی رویکرد روان شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۲۵۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۴۴
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
۲.

بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های زنانه معماری رویکرد روان شناختی فرهنگ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. جامعه پژوهش شامل متون مرتبط با روان شناسی زن، معماری و چگونگی نگرش به زن در فرهنگ اسلامی می باشد. نمونه پژوهش مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. نتایج بررسی و تحلیل نشان داد که مؤلفه های زنانه مؤلفه هایی هستند که با روحیات زنانه همسوتر بوده و موجب ایجاد رضایتمندی بیشتر برای زنان می شوند. مولفه های زنانه شامل زمینه گرایی، افقی گرایی، بی مرز بودن، نفی مرکزیت، شفافیت، سیالیت، اقتصادی بودن، مقیاس انسانی، عملکردگرایی، کاربرد تزیینات، کل نگری، طراحی ارگانیک، ساختارشکنی، کاربر محوری، آرگونومیک بودن، پرداختن به جزییات خاص و درهم پیچیدگی فضایی می باشد. اما زنان معمار، بیشتر از مؤلفه های کاربر محوری ، آرگونومیک ، عملکردگرا ، منعطف ، ارگانیک و تزییناتی استفاده می کنند. هم چنین نتایج بررسی مؤلفه ها از نقطه نظر روان شناسی زنانه و فرهنگ اسلامی نشان داد که مؤلفه های زنانه در معماری با روحیات و ویژگی های زنانه ی اسلامی منطبق است و می توان با به کار گیری مؤلفه ها، فضاهایی طراحی کرد که با روان زنان سازگارتر است.