فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۰۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر دین داری، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر گرایش به باروری زنان متأهل شهر تهران انجام شد. باروری و گرایش به آن متغیری چندوجهی است که در علوم گوناگون بررسی شده و در پژوهش حاضر از بعد جامعه شناختی به آن پرداخته شده است. این پژوهش براساس داده های پیمایشی بر روی 384 نفر از زنان متأهل 20 تا 44 ساله شهر تهران که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند، انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس راهبردهای حل تعارض و شاخص استرس والدگری جمع آوری و به روش ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین متغیرهای مستقل دین داری، حمایت اجتماعی، تحصیلات با متغیر وابسته گرایش به باروری، رابطه آماری معنادار وجود دارد. همچنین در نتایج رگرسیون مشاهده شد که دین داری و تحصیلات، تغییرات گرایش به باروری را تبیین می کند. در تحلیل مسیر نیز نتایج نشان داد که دین داری به طور مستقیم، حمایت اجتماعی به صورت غیر مستقیم و تحصیلات هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر گرایش به باروری تأثیر داشته است.
نقش زنان درتوسعه پیامدهای اقتصادی تجارت چمدانی از قشم
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
35 - 47
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه پیامدهای اقتصادی تجارت چمدانی کالا از قشم به تهران توسط زنان بود. جامعه آماری تمامی زنانی که از قشم به تهران اقدام به انتقال کالا می نمایند. از جامعه آماری مذکور به جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری به وسیله 50 مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده در بین 30 زن انتقال دهنده و 20 کارشناس که به روش هدفمند و گلوله برفی تعیین شده اند، اقدام گردید. طرح پژوهش بر مبنای روش شناسی کیفی و نظریه زمینه ای استراس و کوربین بود. در این راستا داده ها تجزیه و تحلیل شده و در کدگذاری باز، 143 مفهوم و 1162 دلالت مفهومی، در کدگذاری محوری31 مقوله و در کدگذاری انتخابی، مقوله ی هسته ای " رفاه آفرین/چالش برانگیز" تعیین گردید. نتایج نشان داد که پاسخگویان تجارت چمدانی را با دو کارکرد متناقض پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای زنان انتقال دهنده و خانواده هایشان، ساکنین و کسبه قشم، هم چنین برای جامعه و دولت ارزیابی نمودند. در مدل زمینه ای نیز نبود فرصت شغلی، عدم رسیدگی به اقشار محروم، نیاز مالی، اجبار، شرایط علی و همکاری با "چترباز"، زمینه نامناسب تجارت، بازدارندگی بازار تهران، بازار قشم، شرایط زمینه ای و آگاهی از قوانین گمرکی،کنترل غیرمستقیم، میانبرها و زمینه مساعد، شرایط مداخله گر در فرآیند تجارت چمدانی شناخته شدند.
پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه تعهداخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در پیش بینی کیفیت زندگی دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی و مطالعات همبستگی از نوع پیش بینی بوده است. جامعه آماری 1098 نفر شامل تمام دانشجویان شاهد و ایثارگر شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 96-97 در دانشگاه آزاد اراک بود که از میان آنها 285 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم کوتاه (1989)، مقیاس تعهد اخلاقی (هاشمی و همکاران، 1395)، مقیاس تجربه معنوی روزانه (اندروود و ترسی، 2002) و مقیاس خودیابی (اکبری بلوطبنگان و رضایی، 1393) بوده است. نتایج تحلیل آماری نشان داد بین متغیرهای تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تجربه معنوی روزانه و خودیابی می تواند تغییرات مربوط به کیفیت زندگی را بین دانشجویان به گونه ای معنادار تبیین و پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد می توان با به کارگیری شیوه هایی برای افزایش تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در دانشجویان به ارتقای سطح کیفیت زندگی بین آنها کمک کرد.
رابطه کمال گرایی و رفتار پرخاشگرانه در میان زنان بسکتبالیست
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۱
31-41
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین ابعاد کمال گرایی ( اهداف و معیار های شخصی، نگرانی درباره اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادات والدین، تردید نسبت به اعمال و سازماندهی ) با رفتار پرخاشگرانه خصمانه در زنان بسکتبالیست شهر اصفهان، انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان بسکتبالیست شهر اصفهان به تعداد ۱۰۵ نفر تشکیل داده اند که از میان آنان تعداد ۸۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های جمع آوری اطلاعات، شامل پرسش نامه های کمال گرایی فراست (FMPS) و پرخاشگری ورزشی بردمایر (BAAGI) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل و نتایج نشان داد که بین نگرانی در مورد اشتباهات، تردید نسبت به اعمال و انتقادات والدین از میان ابعاد کمال گرایی با پرخاشگری خصمانه، رابطه منفی معنادار وجود دارد (۰۵/۰≥P). علاوه بر این، نتایج نشان داد که بعد نگرانی بیش از حد در مورد اشتباهات، به عنوان قوی ترین پیش بین پرخاشگری خصمانه می باشد که توانست ۲۳ درصد از واریانس پرخاشگری خصمانه را تبیین کند.
بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
1 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد است. جامعه پژوهش آثار منیرو روانی پور و جلال آل احمد و نمونه مورد پژوهش، شخصیت پردازی زن در داستان مشنگ و بچه مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوه ی شخصیت پردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافته های پژوهش نشان داد که داستان «مشنگ» اثر منیرو روانی پور، نمونه موفق شخصیت پردازی زن است که نویسنده در آن به همه ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچ یک را نادیده نگرفته است و داستان «بچه مردم» اثر جلال آل احمد، نمونه ناموفق این نوع شخصیت پردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.
رابطه ی ابعاد سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن در زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
55-69
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع زیبایی و بدن به ویژه در جامعه ی معاصر هدف این پژوهش بررسی ابعاد مختلف سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر کرمانشاه بود. جامعه آماری پژوهش زنان 15 تا 29 سال شهر کرمانشاه بود. تعداد 320 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته در زمینه سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن بود. در جهت پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش به بررسی و تحلیل رابطه میزان کل و همچنین ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی چون سرمایه فرهنگی (بعد تظاهرات رفتاری)، سرمایه فرهنگی (بعد سرمایه فرهنگی عینیت یافته)، سرمایه فرهنگی (بعد معلومات درونی شده)، همچنین پایگاه اقتصادی، سن و وضعیت تأهل به عنوان متغیرهای مستقل و مدیریت بدن در میان زنان به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. نتایج تحقیق با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره حاکی از ان بود که به جز متغیر سن، بین تمامی متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی با واسطه گری صبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی با واسطه گری صبر در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش این تحقیق، همبستگی بود. جامعه آماری تمام دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه شیراز و 235 دانشجو (95 پسر و 140 دختر) با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی مشخص شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، صبر خرمایی، فرمانی و سلطانی، و سازگاری تحصیلی باکر و سیریک جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیر مستقیم شیوه های فرزندپروری مستبد (4/06 = t) و مقتدر (4/84 = t) بر سازگاری تحصیلی به ترتیب برابر با 0/07 و 0/08 و در سطح 0/01 معنار بوده است. هم چنین اثر غیر مستقیم شیوه فرزندپروری آسانگیر (2/33= t) برابر با 0/05 و در سطح 0/05 معنادار بوده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که صبر در رابطه با شیوه های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی، نقش واسطه ای را ایفا می کند. شاخص نیکویی برازش الگو نیز برازش الگوی پیشنهادی پژوهش را تأیید کرد. نتایج پژوهش مؤید این است که شیوه های فرزندپروری به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه صبر بر سازگاری تحصیلی تأثیر دارد؛ لذا ضروری است در نظام تعلیم و تربیت به شیوه های فرزندپروری و صبر به عنوان عوامل مؤثر در سازگاری تحصیلی بیش از پیش توجه شود.
Systematic review of research on the effect of modesty on family strength(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
79 - 105
حوزه های تخصصی:
The institution of the family has been attacked by various schools over the past few centuries. The formation of single-parent families, gay marriage, white marriage, etc., are the results of this invasion. In the meantime, it is "shyness" that can be the protector of the family in this cultural campaign. This article provides a systematic review of research in the field of hijab, chastity and modesty and its impact on the family in a positive light and the effects of cultural invasion in a negative light. In fact, the innovation of this research is the study of the effect of modesty as a strengthening element of the family, which has been neglected in most studies. Methods: In a search conducted in Persian and English index index banks, seven, 650 and 47 articles were found in SID, Magiran and Noormags databases, respectively. Out of 705 studies, 605 works were not conceptually related. After deleting them, 100 articles were analyzed and after studying the abstract and text of all these articles, 38 related articles were reviewed. Conclusion: The results of this study show that it is necessary to pay attention to upbringing and strengthening modesty as one of the basic factors in strengthening the family. This topic should be included in the research priorities of family researchers.
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به حجاب (مطالعه ی موردی: گرایش به حجاب در بین زنان 18 تا 32 ساله شهرستان لالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
343 - 366
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از رویکرد پیمایشی و بر اساس نظریات گزینش عقلانی، برچسب زنی های ناسنجیده، یادگیری کجروی و خرده فرهنگ ها مورد تحقیق قرار گرفته است . نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، تعداد300 نفر اززنان 18 تا 32 ساله مقیم در شهرستان لالی بوده،که به صورت غیر احتمالی و با روش هدفمند گزینش شده اند. در این تحقیق متغیرهایی نظیر سن، شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و میزان استفاده از رسانه های گروهی بر متغیر وابسته ی نگرش به حجاب مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. با توجه به پارامتریک و رابطه ای بودن سطح فرضیات(به جز فرضیه ی اول) از آزمون هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیری و جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ی پارامتریک اول از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه بین آزمودنی ها بهره برده شد . در نتیجه به جز متغیر رسانه های جمعی، بین سایر متغیرهای مستقل دیگر نظیر: شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و سن با نگرش به مقوله ی حجاب رابطه ی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد.
تبیین واکنش های رفتاری و مقابله های دانشجویان دختر با نشانگان ضربه عشقی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
111-134
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، تبیین واکنش های رفتاری و مقابله های دانشجویان دختر با نشانگان ضربه عشقی انجام شده است. جامعه مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان دخترخوابگاهی دانشگاه تهران در سال تحصیلی1397-1398 که در یک سال گذشته تجربه آسیب عشقی را داشتند، تشکیل دادند. به منظور نمونه گیری دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران در طی یک فراخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. درنهایت تعداد 14نفر انتخاب و از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. به منظور درک تجارب زیسته دختران با تجارب نشانگان ضربه عشق، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی، اتخاذ گردید. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها 2 مضمون اصلی، 17مضمون فرعی و 41 مفهوم استخراج شدند. نتایج نشان داد مضمون اصلی نخست«واکنش های رفتاری و مقابله های سازگارانه»بود که مضمون های فرعی حرکت به سوی دیگران، سازگاری با شرایط، درخواست کمک حرفه ای، احتیاط در رفتار، خودمدیریتی، اشتغال و فعالیت، بهره مندی از مهارت و واکنش های معنوی سازگارانه را دربرمی گرفت. مضمون اصلی دوم«واکنش های رفتاری و مقابله های ناسازگارانه»بودکه مضمون های فرعی مقایسه گری، سرزنش گری، عدم مراجعه به متخصص، بازی نقش، یادآوری خاطرات، دوری گزینی، خود آسیب رسانی، اهمال کاری و گلایه های معنوی بود. بنابراین وجود واکنش های متنوع در شرکت کنندگان، نشان دهنده این است که نوع حمایت های محیطی و روان شناختی، بینش فردی و تیپ شخصیتی در کیفیت واکنش ها نقش مهمی را ایفا می کند.
نقدی بر رویکرد اقتصادمحور قوانین خانواده؛ تبیین خلأهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین خلأهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن و ارائه راهکارهایی برای احقاق آن، با استفاده از روش اسنادی- تطبیقی انجام شد. تأملات حقوقی در ارتباط با حقوق زن در نقش همسری و تطبیق آن با آموزه های فقهی، توجه ویژه قانونگذار به حقوق اقتصادی زن را نشان می دهد. در حالی که براساس غایات و اهداف شریعت و تجربه عینی آسیب های موجود در حوزه خانواده، حقوق انسانی و عاطفی زن، اهمیت و اولویت بالاتری نسبت به حقوق اقتصادی وی دارد، اما به دلیل عدم پیش بینی آن در قانون، جایگاه قابل قبولی در نهادهای اجتماعی و قضائی نیافته است. بدین منظور در پژوهش حاضر، ظرفیت های دو نهاد قانونگذاری و قضائی بررسی و باتوجه به محدودیت های حقوق در حوزه خانواده، راهکارهای ثبت قواعد تکمیلی، احیاء نهاد داوری و به کارگیری ضمانت اجرای ترمیمی از جمله مسیرهای قانونی احیاء حقوق انسانی و عاطفی زن معرفی شد.
حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی پس از زایمان با نقش واسطه گری راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان به عنوان یکی از اختلالات خلقی زنان را مبتلا می کند و در بیش از نیمی از موارد شناسایی و درمان نمی شود و تبعات آن متوجه زندگی زناشویی و الگوی رشدی فرزندان می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه گری راهبردهای مقابله ای در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی پس از زایمان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی بود که در آن از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل 200 نفر از کلیه زنانی که شش ماه بود صاحب فرزند شده بودند که به صورت در دسترس از مرکز بهداشت شهر تهران انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WOCQ) افسردگی پس از زایمان ادینبرگ (EPDS) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) گردآوری شد. داده ها به کمک نرم افزار آماری Spss و Amos تحلیل شدند. یافته ها: میانجی گری نسبی راهبردهای مقابله ای با داده های جمع آوری شده تأیید شد و راهبردهای مقابله ای مسئله محور و هیجان محور 32% از پراکندگی نمرات افسردگی زنان را تبیین نموده و همچنین اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر افسردگی پس از زایمان از طریق راهبردهای مقابله ای مسئله محور و هیجان محور به ترتیب 13/0- و 06/0- به دست آمد. مدل مفروض میانجی گری نسبی راهبردهای مقابله ای هیجان محور و مسئله محور در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده با افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت نتایج نشان می دهد که حلقه مفهومی راهبردهای مقابله ای هیجان محور و مسئله محور در پیوند دوایر مفهومی حمایت اجتماعی ادراک شده با افسردگی از نقش قابل ملاحظه ای برخوردار است.
هویت جمعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که حضور دختران دانشجو درسال های اخیر در دانشگاه های کشور، بسیار پررنگ ترشده است و تعداد دانشجویان زن روند افزایشی داشته است.بررسی هویت جمعی دانشجویان دختر برای حضور در جامعه و احساس امنیت اجتماعی آنان ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت جمعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی شهر بابل درسال95 -1394 انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ اجرا، پیمایشی، به لحاظ معیار، کاربردی و به لحاظ معیار زمانی مقطعی بوده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. اعتبار پرسشنامه از نوع اعتبار محتوایی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای متغیرها بیانگر بالا بودن همبستگی درونی گویه ها و به عبارت دیگر مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش بود. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر دیدگاه نظری بوزان، ویور، مولار و گیدنز می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که ،5/78 درصد از دانشجویان دختر دارای هویت جمعی بالا بوده اند. بر اساس نتایج این پژوهش، بین هویت جمعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دختر رابطه معنی دار آماری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیون خطی بین متغیرهای سن و مقطع تحصیلی با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی داری دارد. با توجه به نتایج آنالیز واریانس چندگانه، همچنین بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و امنیت اجتماعی رابطه معنی دار است.
واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
131 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان در نظام آموزشی جنوب ایران به خصوص استان هرمزگان در عصر پهلوی می باشد و با در نظر گرفتن فرهنگ مردم و نوع برخورد و دیدگاه آنها نسبت به زنان، به نقش آنان در تحولات نظام آموزشی در این عصر می پردازد. روش : این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی- کتابخانه ای، به واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان دردوران پهلوی پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که جامعه زنان به طور کلی و بالاخص زنان هرمزگان در نظام آموزشی دوره رضاشاه چه جایگاهی داشتند؟ یافته ها : تحقیق پیش رو نشان می دهد از سال 1319 به بعد در بخش ها و روستاهای هرمزگان آموزش و پرورش، شروع به فعالیت کرد و آنچه در این میان بسیار به چشم می آید یکی آن است که نقش خیرین (زنان و مردان ) و هیئت امناء ها در تاسیس و گسترش مدارس مقاطع مختلف، در این دوره در استان هرمزگان گاه پر رنگ تر از نقش دولت بوده است و دوم آنکه در میان آموزشگاه های متفاوت، نام آموزشگاه های دخترانه نیز به نسبت مناسبی به چشم می خورد. اولین دبستان دخترانه در بندرعباس در سال ۱۳۱۱ ه . ش به مدیریت و آموزگاری خانم طلعت باستی، تأسیس گردید و نقش بانوان هرمزگان در ترویج فرهنگ و تعلیم و تربیت دانش آموخته های بومی نقشی ماندگار است.
راهکارهای زنان شاغل در مواجهه با فشار نقش
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
27 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای زنان شاغل در مواجهه با فشار نقش می باشد. جامع ه پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شاغل شهر بابل بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود که با توجه به کیفی بودن روش پژوهش از روش اشباع نظری برای تعداد آزمودنی ها استفاده شد. در این پژوهش تعداد 18 شرکت کننده برای تحلیل کیفی انتخاب شدند. طرح پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. سپس اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با زنان شاغل جمع آوری و به روش کدگذاری نظری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 10و بر اساس نظریه های نقش اجتماعی و تعارض کار و خانواده تحلیل شدند. مفاهیم و مقولات از شرکت کنندگان و عبارت های معنا دار آنان پدیدار شد، به بیان دیگر ؛ تحلیل محتوا از نوع قیاسی استقرایی انجام گرفت؛ بدین صورت که در برخی قسمت ها، با توجه به حساسیت نظری، مفاهیمِ مهم استخراج و نام گذاری شدند. سپس با استفاده از تکنیک تلخیص، برحسب وجوه اشتراک مفاهیم، مقولات اساسی مشخص شدند. یافته ها نشان داد که زنان راهکارهایی چون؛ انکار یا کتمان فشار نقش، سازگاری، توانمندسازی جسمی و روحی، برنامه ریزی کردن، استفاده از مراکز خدماتی، کاهش نقش های سنتی و اجتماعی را در مواجهه با فشار نقش برمی گزینند.
بررسی تاثیر عوامل اجتماعی بر توسعه کارگروهی با نقش تعدیل گر تعهد عام( مورد مطالعه: زنان 20 سال به بالای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
237 - 270
حوزه های تخصصی:
کار گروهی شامل همکاری در قالب و تحت سازماندهی نظام دموکراتیک گروه است؛ این یک شکل از عضویت داوطلبانه اعضاء است که مجموع خروجی فعالیت را، نسبت به زمانی که فعالیت به صورت فردی، انجام شود، به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر کار گروهی زنان با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تعهد عام پرداخته است. در این تحقیق هدف تعیین تأثیر عوامل اجتماعی با مؤلفه هایش بر کارگروهی با ابعاد «هدف مشترک، احساس مشترک، ارزش مشترک و تعامل مشترک» است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان بالای 20 سال شهر تهران در سال 1398 با جمعیت 2817308 نفر تشکیل داده است؛ حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power بدون نیاز به جمعیت آماری و تنها با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل پژوهش با در نظر گرفتن وضعیت مطلوب 520 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و SMART PLSS حاکی از آن است که فرضیه ها مبنی بر تأثیر متغیرهای کنش ارتباطی، مدارای اجتماعی و سلامت اجتماعی بر کارگروهی و ابعاد آن تأیید شده است ولی فرضیه تأثیر اعتماد اجتماعی بر کار گروهی رد شده است؛ نقش تعهد عام در رابطه تأثیر مدارای اجتماعی در افزایش کار گروهی مؤثر واقع شده است؛ به عبارتی تعهد عام تقویت کننده رابطه بین دو متغیر کارگروهی و مدارای اجتماعی است.
بررسی نقش واسطه ای جو روان شناختی در رابطه ی میان هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
171 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، تبیین نقش واسطه ای جو روان شناختی در رابطه ی میان هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معلمان زن است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان زن ابتدایی ناحیه ی 5 شهر مشهدکه بالغ بر150 نفر بودند، می باشد. در این پژوهش، تعداد 102 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسش نامه ی استاندارد جو روان شناختی کویز و دکوتیز، هوش فرهنگی آنگ و همکاران و سازگاری شغلی پورکبیریان بود. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روایی محتوا تأیید و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. که به ترتیب هوش فرهنگی 92/0، جو روان شناختی، 94/0 و سازگاری شغلی ،85/0 بود. داده ها با آزمون های کولموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری(SEM) تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد. بین هوش فرهنگی و جو روان شناختی رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد. بین جو روان شناختی و سازگاری شغلی رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد. جو روان شناختی در رابطه ی بین متغیرهای هوش فرهنگی و سازگاری شغلی نقش واسطه گری معنی دار ایفا می کند.
عدالت جنسیتی و گفتمان تغییر در احکام فقهی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت جنسیتی به معنای «عدالت استحقاقی در مورد زنان و مردان» است. گفتمان تغییر می کوشد نابرابری های فقهی میان زن و مرد را برای دستیابی به این امر کاهش دهد. هدف این پژوهش واکاوی متدولوژی این گفتمان و ارائه نقشه راه روشمندانه مطلوب برای دستیابی به عدالت جنسیتی است. در این راستا با روش تحلیلی انتقادی، آثار نویسندگان پس از انقلاب اسلامی در خصوص این نابرابری ها بررسی شده اند. در ذیل این گفتمان «رویکردهای غیرفقهی و روشنفکرانه» در اعتبار کتاب و سنت خدشه می کنند اما رویکردهای فقهی و شبه فقهی همچنان بر اعتبار فی الجمله ادله فقهی اصرار دارند. در ذیل این رویکردهای اخیر نیز، «رویکرد تغییر در اجرا»، دامنه تغییر را صرفاً در مرحله اجرای این احکام می شمارد. «رویکرد تغییر در افتاء»، مرحله استنباط این احکام را دستخوش تغییر دانسته، با «کشف فروع جدید» و بازنگری در ادله با روش های مرسوم در فقه شکل می گیرد و رویکرد «وضع اصول جدید» با اجتهاد در خود قواعد استنباط حکم شرعی و دستیابی به روش هایی نوین به اظهار نظرهای فقهی جدید دست می یابد. صرف نظر از اشکالات صغروی که در این رویکردها وجود دارد، فی الجمله صورت بندی های کبروی آنها قابل قبول است و نظم مطلوب در آن ها برای دست یابی به عدالت جنسیتی بدین شرح است: یکم وضع اصول جدید و بازنگری در قواعد استنباط؛ دوم کشف فروع جدید و بازنگری در ادله؛ سوم رویکرد تغییر در اجرا در فرضی که نابرابری مفاسدی به دنبال دارد و چهارم گفتمان ثبات در فرضی که هیچ تغییر موجهی حتی در مقام اجرا به اثبات نرسد.
بازاندیشی نقشهای جنسیتی زنانه و تعیین کننده های فرهنگی و اجتماعی مرتبط با آن (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر زنان با به چالش کشاندن نقشهای سنتی و بازتعریف نقشهای جنسیتی درپی یافتن هویتی فراتر از نقشهای مرتبط با خانه و خانواده هستند. باز اندیشی در نقش های جنسیتی بستگی به نگرش و عقیده در مورد آن دارد. هدف این مطالعه بررسی نگرش زنان به نقشهای جنسیتی و تبیین عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر آن است که به شیوه کمی و و با روشهای توصیفی، همبستگی و علی در سال 139۸ ۱۳۹۷ انجام شده است. در این بررسی با استفاده از ابزار پرسشنامه و براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب، 600 نفر از زنان متأهل شهر شیراز بین مناطق یازده گانه این شهر انتخاب شدند و پس از جمع آوری داده ها اطلاعات با نرم افزار SPSS با آماره های توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون t، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره) تحلیل شد. نتایج نشان داد ۵/۲۱ درصد از پاسخگویان در زمینه های اجتماعی، شغلی و خانوادگی نقشهای سنتی زنانه را مهمترین نقشهای زنان دانسته اند؛ ۱۳ درصد با باز اندیشی زیادی در این زمینه قائل به کمترین تفاوت در نقشهای زنانه و مردانه بوده و ۵/۶۵ درصد نگرشی میانه داشته اند. هم چنین ارتباط معنا داری بین متغیر های سن، وضعیت اشتغال، تحصیلات، درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، مدت زمان ازدواج، میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی و شبکه های ارتباطی مجازی زنان و هم چنین درآمد و پایگاه شغلی همسران آنها با بازاندیشی آنان در نقشهای جنسیتی وجود داشت. نتایج رگرسیون چند متغیره همزمان نیز حاکی بود که تحصیلات، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، استفاده از اینستا گرام، تلویزیون و وضعیت شغلی همسران از مهمترین تبیین گر های بازاندیشی زنان در نقشهای جنسیتی است.
رابطه سرمایه های اجتماعی شرکت و حمایت اجتماعی بر کارآفرینی کارکنان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
99-111
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی شرکت و حمایت اجتماعی بر کارآفرینی کارکنان زن شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بود. نمونه تحقیق شامل 154 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، پرسشنامه حمایت اجتماعی نکوئی و همکاران (1393) و پرسشنامه کارآفرینی کوراتکو و همکاران (1993) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که سرمایه های اجتماعی شرکت (ساختاری، ارتباطی، شناختی) و حمایت اجتماعی (عاطفی، اطلاعاتی، ابزاری) با کارآفرینی کارکنان زن رابطه مثبت معنی دار دارند و از بین متغیرهای پیش بین متغیر حمایت اجتماعی و حمایت عاطفی پیش بینی کننده مناسبی برای متغیر ملاک کارآفرینی سازمانی می باشد.