فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
18 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف:
این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان انجام شد.
روش:
پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است با رویکردی کمی انجام شد. جامعه آماری تعداد 2462 نفر دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه20 شهر تهران بود و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و طبق این فرمول تعداد 322 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سلامت عمومی GHQ- 28، مهارت های اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن وفوستر (1992)، تاب آوری کلاهنن (1996) ، تاب آوری تحصیلی مارتین (2001) استفاده و با روش نمونه گیری خوشه ای بین افراد نمونه توزیع شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها :
یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های اجتماعی با با سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری دارد. مهارت های اجتماعی با مولفه های سلامت روان شامل (خود پذیری، خودمختاری و رشد شخصی) رابطه معناداری دارد. تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد مولفه های تاب آوری (تاب آوری اجتماعی، تحصیلی و عاطفی) با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد.
بررسی روان شناختی و جامعه شناختی رشد و تعالی فرهنگی زنان در منظومه فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
37 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روان شناختی و جامعه شناختی رشد و تعالی فرهنگی زنان در منظومه فضای مجازی بود. جامعه پژوهش تمام متون روان شناختی و جامعه شناختی مرتبط با منظومه فضای مجازی و رشد و تعالی فرهنگی بود. نمونه مورد پژوهش مطالب روان شناختی ، جامعه شناختی، فرهنگی و فضای مجازی در ارتباط با زنان بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای به صورت فیش برداری از مفاهیم مهم پژوهش بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل محتوا بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان نیازمند برخورداری از سلامت روان شناحتی، مشارکت و بهره مندی از امکانات و فرصت های زندگی اجتماعی هستند و توانمندی آنان از جمله رهیافت های علمی و فرهنگی به زنان کمک می کند تا به استقلال و خودکفایی برسند. ارتقای سلامت روان شناختی و تعالی زنان تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله مهمترین آن ها عوامل قید و بندها، ارتقای فرهنگ عمومی، شبکه ها و سازمان های زنانه ، رسانه ها و فضای مجازی هستند که از آن ها تحت عنوان «منظومه فضای مجازی» یاد می شود. هم چنین سیاست گذاری صحیح و مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی می تواند زمینه را برای حفظ تعادل و سلامت روان شناختی زنان همراه با رشد و تعالی آنان به همراه داشته باشد. برقراری ارتباط و تعامل زنان با جامعه از طریق فضای مجازی و ایجاد شبکه های عرفی و سازمان های مختص زنان از عوامل اثرگذار در حفظ سلامت روان شناختی و تعالی فرهنگی زنان است که می تواند از حوزه تخصصی و علمی به حوزه عمومی و عامه پسند وارد شود.
خشونت خانگی زوج علیه زوجه (مطالعۀ تطبیقی در فقه امامیه و حقوق موضوعه با تأکید بر لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
571 - 588
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان پدیده ای است که آثار ناگواری بر سلامت جسم و روح زنان و به تبع آن بر سلامت خانواده وارد می کند. از آن مهم تر خشونت و سوءرفتار زوج علیه زوجه است که با توجه به نقش و جایگاه زن در خانواده، لزوم توجه و بررسی بیشتر این پدیده مشخص می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که چه قواعد فقهی و حقوقی در رفع و منع پدیده خشونت خانگی زوج علیه زوجه وجود دارد. در این پژوهش، این موضوع از منظر فقهی و حقوقی بررسی و به برخی از شبهاتی که درمورد جواز چنین خشونتی در اسلام وجود دارد پاسخ داده می شود. همچنین دیدگاه قانون گذار ایران به موضوع بررسی و درنهایت راهکارهایی برای مقابله و توقف این پدیده ارائه می شود. روش تحقیق توصیفی است و با ابزار تحلیل محتوای کیفی به تبیین موضوع پرداخته شده است. از نظر فقه امامیه، انواع خشونت به خصوص از سوی زوج، علیه زنان منع شده و از منظر مقررات داخلی حقوق ایران، با وجود خلأهای قانونی در این خصوص، اقداماتی مبنی بر بسترسازی فرهنگی در بادی امر و در کنار آن تصویب قوانین خاص، مؤثر و کارآمد، از جمله تصویب هرچه سریع تر لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوءرفتار» می تواند تا حد زیادی از ارتکاب این پدیده بکاهد.
شناسایی عوامل مرتبط با مدیریت بدن در ایران: طراحی یک مدل با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
207 - 238
حوزههای تخصصی:
ظهور جامعه مصرفی در چند دهه اخیر و مسئله مدیریت بدن به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی چنین جامعه ای، ذهن بسیاری از محققین را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در کشور است که با استفاده از روش فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2003) انجام شده است. بر همین اساس، با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج مطالعات پیشین که بین سال های 1390 تا 1401 انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، مطالعات پیشین شناسایی و از بین 487 مقاله در نهایت 72 مقاله با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت و پایایی یافته های این پژوهش، شاخص کاپا مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بررسی این شاخص نشان دهنده کیفیت مناسب یافته های پژوهش بوده است. یافته های حاصل از این مطالعه به استخراج کدهای متفاوتی انجامید و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ترکیب یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، هفت زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: بعد فردی و روان شناختی با بعد اجتماعی؛ بعد فرهنگی؛ بعد رسانه ای؛ بعد پزشکی و زیستی؛ بعد سیاسی و متغیرهای زمینه ای. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که شیء واره شدن بدن، احساس خود برتربینی، متمایز بودن، سانسور بدن، کسب منزلت اجتماعی و تأیید اجتماعی از سوی گروه های مرجعی چون خانواده، دوستان و همسالان و از مهم ترین عواملی است که بر مدیریت بدن در بین افراد جامعه اثرگذار است.
تحلیلی بر مؤلفه های اقتصادی مؤثر بر میزان ازدواج و طلاق با تأکید بر مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مؤلفه های اقتصادی با میزان ازدواج و طلاق به روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی که امکان تحلیل کوتاه مدت و بلندمدت را فراهم می آورد، انجام شد. همچنین تحلیل مقایسه ای مؤلفه های اقتصادی مشترک و توأمان مؤثر بر ازدواج و طلاق نیز ارائه گردید. داده های پژوهش از کلیه اطلاعات و آمار مکتوب مربوط به اقتصاد ایران در سال های 1362 تا 1399 جمع آوری شد. نتایج تحلیل بلندمدت داده ها نشان داد که میزان بیکاری به طور مستقیم، و ضریب جینی به طور معکوس با میزان طلاق رابطه معنادار دارد. متغیرهای مشارکت اقتصادی زنان، رشد درآمد سرانه، شهرنشینی و رشد اجاره مسکن رابطه معناداری با میزان طلاق در بلندمدت ندارد. همچنین متغیرهای شهرنشینی، مشارکت اقتصادی زنان و رشد درآمد سرانه به طورمستقیم، و متغیرهای ضریب جینی، رشد اجاره مسکن و نرخ بیکاری به طور معکوس، با میزان ازدواج در بلندمدت رابطه معکوس دارد. نتیجه قابل توجه درباره مشارکت اقتصادی زنان این بود که با افزایش میزان مشارکت اقتصادی زنان، میزان ازدواج ها در کشور افزوده شده و این متغیر، تأثیر معناداری بر میزان طلاق در کشور نداشته است.
تحلیل عوامل افزایش و کاهش جمعیت بر اساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع فرزندآوری در عین حال که یکی از مهمترین مسائل نهاد خانواده به طور خاص، و نظام اجتماعی به طور عام است، موضوعی عارضی است. شناخت عوامل مؤثر بر زادآوری در یک جامعه، به ویژه در شرایط بحران جمعیتی، از نقش و اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش آن است که بر اساس آموزه های قرآن و حدیث عوامل مؤثر بر زادآوری را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، قرآن کریم با روش تدبر و تمامی کتب اربعه روایی مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین مرتبط، با گردآوری استنادی مورد تحلیل استنباطی اصولی قرار گرفت. با توجه به کثرت مضامین وارد شده درباره مسأله جمعیت، این مضامین مورد دسته بندی قرار گرفت، آنگاه مهمترین و معتبرترین مضامین در هر قسمت انتخاب و مورد استناد قرار گرفت. افزایش یا کاهش جمعیّت تحت تأثیر متغیّرهای فراوانی است که غفلت از شناخت درست این متغیّرها باعث پیچیده تر شدن مسأله و وخیم تر شدن اوضاع، می شود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان مهمترین علل افزایش یا کاهش نسل را به علل فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی طبقه بندی نمود. ازدواج به هنگام، احسان به والدین، استقلال اقتصادی فرزندان، گرایشات دینی و مذهبی، صله رحم و سیاستگذاری های تقویتی و تکمیلی هم راستا با تکثیر نسل، مهمترین عوامل ازدیاد نسل در جامعه از منظر آیات، روایات و احادیث هستند. کاهش ازدواج یاافزایش سنّ آن، شیوع عقوق والدین، وابستگی اقتصادی فرزندان، کم رنگ شدن اعتقادات دینی در باب فرزندآوری، قطع رحم و سیاستگذاری های هم سو با زندگی مجردی، از مهمترین عوامل کاهش یا انقطاع نسل از منظر قرآن و حدیث هستند. در نتیجه بیش از آنکه عوامل سیاسی را در افزایش یا کاهش جمعیت اثرگذار باشند، عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی را در این مسأله اثرگذار هستند.
تجربه زیسته زنان کارگر خانگی در بستر جهان های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
329 - 355
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهان های متکثر و متفاوت می پردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیسته این زنان به منزله گروهی خاموش و در حاشیه به دلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است. رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربه سوژه بدن مند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین می یابد. جامعه آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلوله برفی و نمونه گیری وابسته به معیار انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد سطوح برجسته ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بی قدرتی، ابهام و درآسایش نبودن است که به طور مشخصی منتج از غلبه روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندی شده است که ساختاری از سلسله مراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید می کند. چنین زمینه ای نیت یا انگیزه و اعمال روزمره هردو سوی را دچار امکان چندخوانشی بودن می کند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینه های فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظام های اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندی های اجتماعی سلسله مراتبی است. ما به طور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهم تنیدگی هایی هستیم و بازتولید منظومه هایی معرفتی را میسر می سازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. جامعه پژوهش شامل متون مرتبط با روان شناسی زن، معماری و چگونگی نگرش به زن در فرهنگ اسلامی می باشد. نمونه پژوهش مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. نتایج بررسی و تحلیل نشان داد که مؤلفه های زنانه مؤلفه هایی هستند که با روحیات زنانه همسوتر بوده و موجب ایجاد رضایتمندی بیشتر برای زنان می شوند. مولفه های زنانه شامل زمینه گرایی، افقی گرایی، بی مرز بودن، نفی مرکزیت، شفافیت، سیالیت، اقتصادی بودن، مقیاس انسانی، عملکردگرایی، کاربرد تزیینات، کل نگری، طراحی ارگانیک، ساختارشکنی، کاربر محوری، آرگونومیک بودن، پرداختن به جزییات خاص و درهم پیچیدگی فضایی می باشد. اما زنان معمار، بیشتر از مؤلفه های کاربر محوری ، آرگونومیک ، عملکردگرا ، منعطف ، ارگانیک و تزییناتی استفاده می کنند. هم چنین نتایج بررسی مؤلفه ها از نقطه نظر روان شناسی زنانه و فرهنگ اسلامی نشان داد که مؤلفه های زنانه در معماری با روحیات و ویژگی های زنانه ی اسلامی منطبق است و می توان با به کار گیری مؤلفه ها، فضاهایی طراحی کرد که با روان زنان سازگارتر است.
نقش تاب آوری سازمانی و فردی در فرهنگ کسب و کار وکارآفرینی دیجیتالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری سازمانی و فردی در فرهنگ کسب و کار وکارآفرینی دیجیتالی زنان بود. جامعه پژوهش کلیه مطالعات و متون مرتبط با تاب آوری در فرهنگ کسب وکار و کارآفرینی دیجیتالی بود. نمونه پژوهش مطالب مرتبط با تاب آوری سازمانی وفردی درفرهنگ کسب وکار و کارآفرینی دیجیتالی زنان بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری استفاده شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که تاب آوری یک ویژگی مهم در شخصیت و منش کارآفرین است و به عنوان یک جنبه اساسی در فرآیند کارآفرینی شناخته شده است. تاب آوری، سازمان را به سمت دستیابی به نتایج موفق سوق می دهد و می تواند به شرکت ها در مدیریت ناملایمات کمک کند. تاب آوری سازمانی به ویژه برای کسب و کارهای کوچک بسیار مهم است. هم چنین درسطح تاب آوری فردی، محققان از آن به عنوان ویژگی های شناختی و رفتاری یاد می کنند. افراد تاب آور دیدگاهی خوش بینانه، پرشور و انرژی بخش به زندگی دارند و به تجربیات جدید علاقه مند هستند. از منظر روان شناختی، افراد تاب آور کسانی هستند که قادر به تحمل استرس و مقابله با فشار هستند. هم چنین یافته ها نشان داده که کارآفرینی نقش مهمی در تقویت فرهنگ کسب و کار، رونق اقتصادی و بهبود رفاه ملی ایفا می کند. توسعه فن آوری مجموعه ای از فرصت ها را برای کارآفرینان زن به منظور کشف و گسترش عملیات تجاری خود باز کرده است. پیشرفت در فناوری ارتباطات منجر به تولد شبکه های رسانه های اجتماعی شده است که کارآفرینان زن را قادر می سازد در شیوه های بازاریابی نوآوری کنند.
تحلیل مفهوم اخلاق درخانواده ازمنظرامام سجاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به سبک زندگی دین محور، درگرو رعایت بایسته های اخلاقی است. یکی از منابع اصلی احصاء اصول اخلاق در خانواده منابع دینی است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی اخلاق درخانواده از منظر امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه انجام شد.از نظر هدف ،پژوهش حاضرکاربردی است و با رویکردکیفی و روش تحلیل محتوا که به طریقه کد گذاری بازو محوری صورت پذیرفت. در مرحله کد گذاری باز ، پنجاه و چهار دعای کتاب صحیفه سجادیه با مضمون اخلاق درخانواده و سیره آن حضرت به روش کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت وکه ماحصل کد گذاری باز و محوری رسیدن به (118)کداولیه و (12)مقوله فرعی و (4)مقوله اصلی بود که بر اساس آن مدل اخلاق در خانواده مفهوم بندی شد..یافته های پژوهش در چهار مقوله محوری شامل: رهیافت های اخلاقی عموی در خانواده ،رهیافت اخلاقی ویژه در روابط همسری، تعامل والدین با فرزندانو رهیافت های اخلاقی ویژه تعاملفرزندان با والدینسازمان یافت.اصول اخلاقی عمومی در خانواده شامل چهار مولفه؛«رفتار محبت آمیز»،«عفو وگذشت»،«همکاریو تشریک مساعی »و«احترام متقابل»است. رهیافت های اخلاقی ویژه روابط زوجین براساس مولفه محوری «مدارا و سازگاری » مفوم بندی شد.والدین درارتباط با فرزندان خود به رعایت«بایسته های تربیت» ،«حفظ و مراقبت»، و«نظارت»امر شده و مولفه های رهیافت های اخلاقی فرزندان درارتباط با والدین شامل؛«احسان و نیکی»،«حمایت»، «اطاعت»، و«مراقبت»می شود. یافته های این پژوهش می تواند درجهتسیاست گذاری آموزشی و تربیتی نهادهای فرهنگی- تربیتی همچون، خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه و رسانه ها مورد استفادهقرارگیرد.
مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در اسلام و غرب با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در اسلام و غرب ، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای است.
روش : تحقیق حاضر، از روش آمیخته کیفی- کمی استفاده کرده است به طوری که برای بخش کیفی (کدگذاری و استخراج مضامین) از روش تحلیل مضمون در محیط MAXQDA استفاده شد و برای بخش کمی از تکنیک مدیریت ریسک FMEA بهره برده شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده است که 120 عبارت بیانی و متون گزینشی در 25 مضمون پایه و 6 مضمون سازماندهی شده، در رابطه با جایگاه زنان طبقه بندی شده اند؛ در این میان آسیب هایی که مبتنی بر الگوی غربی در جامعه شناسایی شده اند، 23 ریسک در 5 اثر بالقوه بوده که سطح ریسک همه آن ها بارز و جدی گزارش شده است، که با شناسایی و استخراج رهنمودهای مقام معظم رهبری و امام خمینی( ره) (چون الگوگیری از زنان برجسته اسلام، اهتمام به جهاد تبیین، توجه به حقوق و مسئولیت زنان متناسب با توانایی های جسمی-ذهنی) مقادیر ریسک ها به سطح قابل قبول کاهش داده شده اند.
زنان و فضای شهری کرمانشاه (مقایسه محلات دولت آباد و کسرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
219 - 250
حوزههای تخصصی:
مسأله مرکزی مکتوب حاضر مطالعه ی نسبت زنان با فضای شهری کرمانشاه است. برای این منظور زنان دو محله ی دولت آباد و کسری انتخاب شدند که بجز جنسیت، اثر پایگاه اجتماعی-اقتصادی زنان بر رابطه ی آن ها با شهر و پذیرش آن ها از سوی شهر مورد بررسی قرار گیرد. روش مقاله نظریه زمینه ای است و متناظر با مسأله و روش تحقیق، داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شدند. راهنمای اصلی تحلیل داده ها، نظریه تولید فضای لفور بوده است.تحقیق به این نتیجه رسید که زنان هر دو محله پیوندی با شهر ندارند و شهر فضای عمومی برای پذیرش زنان ندارد. با این حال زنان محله دولت آباد نیازهای فضای شهری را در اجتماعات خویشاوندی، همسایگی و محله ای رفع می کنند و زنان محله کسری فضاهای عمومی خصوصی شده را جایگزین فضاهای شهری کرده اند. عدم حضور زنان در فضای شهر حاصل غیبت آن ها در نظم اقتصادی و نقش فرعی در سامان تقسیم کار مناسبات مسلط در شهر کرمانشاه است.
بررسی تأثیر ابعاد اعتبار اینفلوئنسرها، جذابیت و اعتماد و تخصص بر قصد خرید در صنعت زیبایی پوست با توجه به نقش واسطه ای درگیری مشتری
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ابعاد اعتبار اینفلوئنسرها، جذابیت و اعتماد و تخصص بر قصد خرید در صنعت زیبایی پوست با توجه به نقش واسطه ای درگیری مشتری هدف اصلی در این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد اعتبار اینفلوئنسرها، جذابیت و اعتماد و تخصص بر قصد خرید در صنعت زیبایی پوست با توجه به نقش واسطه ای درگیری مشتری است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از بعد جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق نیز عبارت اند از استفاده کنندگان از خدمات پوست و زیبایی در شهر شیراز که از طریق رسانه های اجتماعی (اینستاگرام) مرکز موردنظر خود را انتخاب کرده اند. حجم نمونه با توجه بزرگ بودن و عدم وجود آمار دقیق در مورد تعداد جامعه، بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری مورد استفاده، غیر تصادفی در دسترس بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. در این پژوهش جهت آزمون فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد به این منظور، نرم افزارهای SmartPLS و SPSS مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد جذابیت و تخصص اینفلوئنسرها و همچنین درگیری مشتری بر قصد خرید در صنعت زیبایی پوست تأثیر مثبت و معنادار دارد. در این میان درگیری مشتری در رابطه بین ویژگی ها اینفلوئنسرها با قصد خرید نقش واسطه ای دارد.
واکاوی کیفی هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
83 - 109
حوزههای تخصصی:
زیبایی ظاهری در مناسبات جهان مدرن به ویژه برای زنان اهمیت زیادی دارد.بازنمود ابعاد جسمانی هویت در افراد کم توان جسمی متفاوت با دیگران است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تاویلی انجام شده است.میدان بررسی این پژوهش، دختران نابینای شهر تهران بودند.شرکت کنندگان نیز، 19نفر از دانشجویان دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری دردسترس هدفمند انتخاب شدند.داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و با کدگذاری کلایزی تحلیل شدند.طبق یافته ها هویت زنانه از نگاه شرکت کنندگان شامل سه مقوله کلی ابعاد زنانگی، زنانگی نابینایان و تصویربدن است.هویت زنانه دارای ابعاد درونی، ظاهری و اجتماعی است.زنانگی نابینایان در ارتباط با نقش های اجتماعی، مسائل ارتباطی، مقبولیت و نیز فعالیت اجتماعی شکل می گیرد.در بعد نگرشی تصویر بدن، رسیدگی به ظاهر و رضایت از آن در دختران نابینای شرکت کننده، بالا ارزیابی شد.در بعد ادراکی نیز زیبایی ظاهری، جز در روابط اجتماعی کوتاه مدت، ملاک شایستگی در آن ها شناخته نشد.در نتیجه یافته ها، هویت زنانه دختران نابینا در بعد درونی مانند دیگران است؛ اما آسیب بینایی و پیامدهای آن سبب شده است که هویت زنانه دختران نابینا در بعد جسمانی و اجتماعی متفاوت با دختران دیگر شکل بگیرد و چالش هایی را برای آن ها به همراه داشته باشد.
تحلیل سیاست کیفری ایران در برخورد با بزه بد حجابی (مطالعه موردی استان قم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شدید ترین مکانیزم رسمی برای حمایت از یک ارزش و هنجار اجتماعی، ضمانت اجرای کیفری است. از روزگاران قدیم، دولت ها برای حفظ ارزش های مورد تأکید خود، نقض آن ارزش ها را جرم دانسته و برای آن، مجازات تعیین کرده اند. رعایت پوشش شرعی، از ضروریات دین اسلام و از هنجارهای جامعه ایران است؛ لذا عدم رعایت حجاب در تبصره ماده 638 قانون مجازات ایران، جرم انگاری شده است. اعمال کیفر می تواند تهدیدی قابل توجه برای اشخاصی باشد که اندیشه جرم بدحجابی را در سر می پرورانند و مرتکب را نیز از ارتکاب مجدد جرم بازمی دارد؛ زیرا پیشگیری در مفهوم موسع، علاوه بر اقدامات غیرکیفری، مشمول اقدامات کیفری نیز می شود. این تحقیق، با رویکرد تحلیلی- اسنادی، بدواً به بررسی اجزا و عناصر جرم از منظر قانون مجازات اسلامی می پردازد و سپس به روش مطالعه موردی و در قالب پرسشنامه، رویکرد مخاطبین در شهر قم را در موضوع جرم انگاری تحلیل می کند. نتایج تحلیل آماری این پژوهش حاکی از آن است که میان پیشگیری کیفری و کاهش بدحجابی در سطح%1 sig< رابطه معنادار مستقیم وجود داشته و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را دارد. البته شدت این رابطه در میان گروه ها مختلف است. بیشترین شدت رابطه، مربوط به گروه روحانیون و کمترین شدت رابطه، مربوط به گروه بازاریان است.
مرور نظام مند مطالعات عدالت جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی مفهومی نامتعین است که در مکاتب مختلف معنای خاصی به خود می گیرد و در رویکرد اسلامی معنایی تناسبی و در رویکرد فمینیستی معنایی تساوی گرایانه دارد. در عصر حاضر روز به روز بر تعداد پژوهش هایی که با رویکردهای مختلف به موضوع عدالت جنسیتی می پردازند افزوده می شود و همین مسئله اهمیت ارزیابی، تلخیص و جمع بندی این پژوهش ها را آشکار می کند. مطالعه حاضر با روش مرور نظام مند به ارزیابی 26 مقاله علمی- پژوهشی حول عدالت جنسیتی، در بازه زمانی 1395 تا 1400 پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که 09/59 درصد پرسش های پژوهش ها جنبه اجتماعی داشتند. هم چنین عوامل اجتماعی چون «کلیشه های جنسیتی»، «ایدئولوژی مردسالار»، «ساختار اجتماعی و سازمانی مردانه» و «شهرسازی مردانه» با 81/61 درصد، بیشترین نقش را در ایجاد نابرابری جنسیتی داشتند. به علاوه تبعیض جنسیتی سبب بروز پیامدهای اجتماعی و روانی چون «بازتولید ساختار اجتماعی نابرابر»، «احساس محرومیت» و «کاهش انگیزه شغلی و تحصیلی» گردیده است. 15/95 درصد پژوهش های تحت مطالعه معنای تساوی گرایانه از عدالت جنسیتی را مفروض گرفته -بودند.
مقایسۀ دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسۀ آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
327 - 351
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی می پردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری داده ها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانه ای و گنجینه های هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد می نماید اما از سویی دیگر، برخی از داستان های عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
تجربه زیسته دختران تحصیل کرده مجرد ساکن تهران در فضاهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
163 - 200
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز تمام کنشگران اجتماعی از جمله زنان فضاهای مختلف اجتماعی را تجربه می کنند. فضاهایی از قبیل دانشگاه، محل کار، خیابان و غیره. در هر یک از این فضاها روابط اجتماعی خاصی جریان دارد. در اینجا روابط اجتماعی از منظر روابط قدرت نگریسته شده است. در این مقاله ابتدا شرحی مختصر از انواع قدرت، مفهوم مقاومت و مفاهیم بدیل آن را ارائه کرده ایم. سپس با رویکرد هرمنوتیک تفسیری و از طریق مصاحبه روایی با 20 دختر مجرد ساکن تهران، تجربه زیسته آن ها در مواجهه با انواع قدرت را تحلیل کرده ایم. میدان هایی که اعمال قدرت در آن ها را بررسی کردیم خانواده، دانشگاه، محل کار و فضای عمومی بود. یافته ها حاکی از سه نوع مواجهه با روابط نابرابر قدرت است: پذیرش قدرت، احساس بی قدرتی و مقاومت. بیشترین تجربه در بین این سه نوع مواجهه، تجربه بی قدرتی بود. نتایج نشان دادند مفهوم مقاومت به تنهایی برای تحلیل مواجهه با قدرت به شدت ناکافی است. همچنین، بر اساس یافته ها می توان گفت سوژه ها هویت های یکپارچه ندارند و بر اساس تفسیرشان از موقعیت می توانند سوژه پذیرا، بی قدرت یا مقاوم باشند.
مطالعه تجربه زیسته دختران در زمینه سازگاری با فوت مادر در دوران نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه سازگاری بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست داده اند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها 22 مضمون فرعی استخراج شد که در 6 مؤلفه اصلی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تغییر نگرش، پذیرش حمایت های جایگزین، تلاش هدفمند و پرورش روابط صمیمانه بعد از تجربه فقدان به سازگاری با زندگی پس از فقدان می انجامد. شیوه های سازگاری غیرمؤثر شامل طیفی از توجه برگردانی تا عدم مواجه با مسئولیت زندگی می شود که حالت اخیر، به سرکوبی فشار روانی ادراک شده و احتمال تداوم اثرات آن می انجامد.
نقش زنان و دختران در توسعه ایران (مطالعه موردی توسعه در ج.ا.ا)
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۲ شماره ۸۹
93-128
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در ماه های اخیر از اهمیت زیادی برخوردار شده است، نقش زنان و دختران در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی است. امروزه زنان و دختران ایرانی در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی را ایفا می کنند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز چنین پیشرفتی در جامعه نقش زنان است، درگذشته زنان ایران به دلیل وجود برخی مشکلات و محدودیت های زیاد از این امکانات برخوردار نبودند اما امروزه نقش آن ها رو به فزونی بوده است. به لحاظ تاریخی، شاید بتوان گفت یکی از اولین قدم های زنان در توسعه در ایران، در زمان قاجاریه بوده است که در این دوره زنان برای رسیدن به مقام و جایگاهی مهم در جامعه تلاش فراوانی کردند. و از آنجایی که برخوردار بودن از سواد و تحصیلات و آموزش یکی از شرایط لازم برای تحقق این نقش بوده است، بنابراین در توسعه آن کوشیدند. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که زنان و دختران در توسعه ایران در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه نقشی دارند؟ نویسنده در پاسخ به این سوال به روش توصیفی-تحلیلی این فرضیه را مطرح کرده است که زنان نقش بسزایی را در توسعه ایران دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد، باتوجه به شاخص های بهداشتی، آموزشی، مشارکت اجتماعی و ... زنان ایرانی حضور تعیین کننده ای در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... داشته و در شرایطی به مراتب بهتری، نسبت به اغلب کشورهای درحال توسعه منطقه ای و اسلامی قرار دارند.