فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جوامعی که باکرگی دختر هنگام ازدواج به دلایل مختلف فرهنگی اهمیت بالایی دارد، ؛ دخترانی که به هردلیل واجد دارای پرده بکارت نیستند، بعضا برای فرار از برچسب روابط نامشروع، خشونت های احتمالی، ازدست دادن فرصت های اجتماعی و... و موارد مشابه اقدام به ترمیم بکارت می کنند. این اقدام پیامدهای ابعاد فردی، اجتماعی و حقوقی متفاوتی دارد. این مقاله به پیامدهای حقوقی این عمل در حوزه روابط و مناسبات خانوادگی پرداخته است. ترمیم پرده بکارت از چشم انداز حقوقی در ازدواج دارای ابعادی چون: «لزوم اذن ولی در نکاح باکره»، «اعمال خیار تدلیس نسبت به عقد نکاح» و «تعیین مهریه» است. مطابق قوانین موجود فردی که اقدام به ترمیم می کند در نهاد خانواده با سه مساله اصلی مواجه است: ۱) لزوم اذن ولی در نکاح باکره؛ ۲)امکان وقوع تدلیس(فریب در ازدواج)؛ و ۳) تعیین تکلیف مهریه. پژوهش حاضر، از روش توصیفی، تحلیلی–توصیفی تطبیقی و استقرانی استفاده کرده و مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای با ابزار گردآوری اطلاعات و فیش برداری از منابع معتبرحقوقی و آراء قضایی مرتبط با مسئله بر اساس قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که اذن ولی در نکاح باکره تداوم ندارد و نیز عدم بکارت زوجه به طورکلی موجب حق فسخ نیست مگر آنکه باکرگی شرط شده باشد. همچنین اثر ترمیم بکارت در محاسبه مهریه قبل و بعد از رابطه جنسی متفاوت است . نهایتا نویسندگان پیشنهاد می کنند: مواد قانونی مربوط به ترمیم بکارت بازنگری شوند؛ نهادهای ذی ربط نظارت ویژه ای روی مراکز جراحی ترمیم بکارت داشته باشند؛ معاونت اجتماعی و پیشگیری از جرم قوه قضاپیه آموزش های کارآمدی برای آگاه سازی جامعه از ابعاد قانونی ترمیم بکارت و نیز باقی بودن اهمیت بکارت داشته باشد و نهادهای تربیتی و رسانه ای ملی، با آموزش والدگری موفق، گسست ارتباطی میان دختران با والدینشان را که خود زمینه لغزیدن در روابط نامتعارف و یا پنهانکاری های متعاقب آن از جمله ترمیم های فریبکارانه را فراهم می نماید، تقلیل دهند.
رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
18 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف:
این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهارت های اجتماعی و تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان انجام شد.
روش:
پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است با رویکردی کمی انجام شد. جامعه آماری تعداد 2462 نفر دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه20 شهر تهران بود و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و طبق این فرمول تعداد 322 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سلامت عمومی GHQ- 28، مهارت های اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن وفوستر (1992)، تاب آوری کلاهنن (1996) ، تاب آوری تحصیلی مارتین (2001) استفاده و با روش نمونه گیری خوشه ای بین افراد نمونه توزیع شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها :
یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های اجتماعی با با سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری دارد. مهارت های اجتماعی با مولفه های سلامت روان شامل (خود پذیری، خودمختاری و رشد شخصی) رابطه معناداری دارد. تاب آوری با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد مولفه های تاب آوری (تاب آوری اجتماعی، تحصیلی و عاطفی) با سلامت روان دانش آموزان رابطه دارد.
نقشِ زنانِ نژاده دربار در بر تخت نشینیِ شاهانِ نخستینِ ساسانی (مطالعه موردی: شاپوردختک همسر بهرام دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
57 - 81
حوزههای تخصصی:
بنابر برخی از عهدنامه ها و وصیت نامه های منسوب به شاهان ساسانی که توسط مورخان دوره اسلامی به دست ما رسیده، فرآیند شاه گزینی توسط خود شاه انجام می پذیرفته است. در نامه تنسر به گشنسب شیوه ای دیگر گزارش شده که طی آن انجمن های دائمی شاه گزینی وجود داشته که وظیفه آن ها که شامل مؤبدان مؤبد، دبیران مهشت و سپاهبد سپهبذان می شد، برگزیدن جانشین، پس از مرگ شاه بود. تا پیش از برگردانِ کتیبه شاپور یکم ساسانی بر کعبه زردشت، آگاهی ما در بابِ زنان دربار ساسانی محدود به اطلاعاتی می شد که از طریق روایات مورخان دوره اسلامی در اختیار داشتیم. با ترجمه کتیبه شاپور، ابعاد جدیدی در مسئله قدرت از طریق زنان نژاده دربار و تأثیرگذاری آن ها در موضوع جانشینی و مشروعیت شاهان نخستین ساسانی پیشِ رویِ پژوهشگران پدیدار شد. در این پژوهش تلاش ما بر این است تا با شیوه توصیفی-تحلیلی، ضلع سومی در مثلث قدرت دوره ساسانی که همانا زنان بانفوذ دربار بوده اند، بگشاییم. از این رو، به بررسی وضعیت زنان والاتبار در دربار شاهان ساسانی از اردشیر یکم تا نرسه (224-302م.) و جایگاه زنان نژاده در به قدرت رسیدن شاهان این دودمان خواهیم پرداخت. پژوهش موردی ما در میان این بانوان، «شاپوردختگ»، همسر بهرام دوم و مادر بهرام سوم است که به احتمال فراوان مدتی نیز به عنوان ولیعهد شاهِ ساسانی نیز انتخاب شده بود.
واکاوی مسائل اجتماعی زنان در نشریات دانشجویی زن نگار 1356- 1321(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأسیس دانشگاه دردوره پهلوی اول وگسترش آن دردوره پهلوی دوم باعث شد تا فرآیندهای اجتماعی شدن جوانان در دوره معاصر دچار تحول گردد. نهاد دانشگاه علاوه برآن که مکانی علمی بود، عرصه ای برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به حساب می آمد؛ یکی از نمونه های آن، انتشار نشریات دانشجویی است که دانشجویان بخشی از فرآیند اجتماعی شدن را در آن تجربه کرده و به بیان دیدگاه های خویش در بستر آن می پردازند. ایده اصلی پژوهش حاضر شناخت مسائل اجتماعی زنان بر اساس مطالب مندرج درنشریات دانشجویی زن نگار در بستر نهاد دانشگاه در دوره پهلوی است. پژوهش حاضر که به روش کیفی و بهره گیری از چارچوب تحلیل محتوا گردآوری شده درپی یافتن پاسخ این پرسش است که آیا در نشریات دانشجویی زنان در فاصله سال های 1321 (سال انتشار نخستین نشریه دانشجویی زنان) تا سال 1356 به مسائل اجتماعی زنان توجهی شده است؟ اگر پاسخ مثبت می باشد، چه موضوعاتی بیشتر مورد توجه قرارگرفته اند؟ یافته های حاصل از استخراج 41 عنوان نشریه دانشجویی زن نگار از میان منابع آرشیوی داخلی و خارجی که به صورت برشماری کامل و غیرگزینشی مورد تحلیل قرار گرفته، نشان می دهد که در این نشریات دانشجویی، آموزش عالی زنان، برابری اجتماعی و حقوق زن در خانواده سه موضوع محوری هستند که بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
دیدگاه زنانِ ایرانی در مورد سرطان پستان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:درک دیدگاه زنانِ غیرمبتلاء از بیماری سرطان پستان می تواند در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه از این بیماری نقش موثری ایفاء نماید. این تحقیق تلاش کرد به درک بهتر ما از ادراک زنان ایرانی از سرطان پستان روشنی بیشتری بخشد. روش:در این پژوهش از روش کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی استفاده و داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 39 زن 20-40 ساله که به شیوه هدفمند انتخاب شدند با استفاده از رویکرد کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:در این پژوهش برای درکِ بهتر دیدگاه زنان ایرانی از سرطان پستان به چهار جنبه شامل چیستی ادراک شده، علل ادراک شده، احتمال ابتلاء ادراک شده و فرجام ادراک شده سرطان پستان پرداخته شد. ما دریافتیم زنان ایرانی ماهیت سرطان پستان را یک بیماری ترسناک، علامت دار، شرم آور و پیش رونده دانسته و احتمال ابتلاء ادراک شده سرطان پستان در مورد خودشان را به دلیل باورهای سبب شناسیِ شان از سرطان پستان، بسیار اندک ارزیابی می نمایند. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر کمک ارزشمندی به شناخت ادراک زنانِ ایرانی از بیماری سرطان پستان داشته و می تواند تلویحات سودمندی در مداخلات معطوف به افزایش آگاهی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ی اثربخش تر و در نهایت کاهش مرگ های ناشی از تشخیص دیرهنگام این بیماری در میان جامعه ی زنانِ ایرانی داشته باشد.
چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام دینی است که مراقبت از سالمندان را امری ضروری و ارزشمند به حساب می آورد و بر آن تاکید دارد. با اینکه بسیاری از فرزندان مسئولیت مراقبت از والدین سالمند خود را برعهده نمی گیرند ولی شواهد حاکی از آن است که زنان مراقب در خانواده های مذهبی نسبت به این وظیفه خود متعهدانه عمل کرده و به صورت کارآمدی به والدین خود رسیدگی می کنند و این سوال را در ذهن برمی انگیزند که چگونه این مهم را به انجام می رسانند؟ از این رو پژوهش حاضر با هدف چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی انجام شد. روش مطالعه تحلیل مضمون تعمقی بود.از بین زنان مراقب سالمند در شهر اردستان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. داده ها به روش شش مرحله ای کلارک و براون تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مراقبت موفق از سالمندان حاوی چهار مضمون هسته ای است: انگیزش برای تکریم با کدهای سازمان دهنده (انگیزش مذهبی و خانوادگی)، صفات تکریم کننده (صفات شخصیت، تجارب طی زندگی)، علل تکریم (تربیت دینی در گذشته، ادامه تربیت در زمان حال) و چگونگی تاب آوری در مسیر تکریم (عوامل عاطفی آرام کننده، چگونگی گذران اوقات فراغت، معنا در زندگی). با توجه به نتایج، می توان آموزشهای غنای روانی و معنوی برای مراقبین سالمندان تهیه کرد تا ویژگی های لازم برای مراقبت کریمانه از سالمند و تاب آوری در آنان تقویت شود.
تحلیل عوامل افزایش و کاهش جمعیت بر اساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع فرزندآوری در عین حال که یکی از مهمترین مسائل نهاد خانواده به طور خاص، و نظام اجتماعی به طور عام است، موضوعی عارضی است. شناخت عوامل مؤثر بر زادآوری در یک جامعه، به ویژه در شرایط بحران جمعیتی، از نقش و اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش آن است که بر اساس آموزه های قرآن و حدیث عوامل مؤثر بر زادآوری را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، قرآن کریم با روش تدبر و تمامی کتب اربعه روایی مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین مرتبط، با گردآوری استنادی مورد تحلیل استنباطی اصولی قرار گرفت. با توجه به کثرت مضامین وارد شده درباره مسأله جمعیت، این مضامین مورد دسته بندی قرار گرفت، آنگاه مهمترین و معتبرترین مضامین در هر قسمت انتخاب و مورد استناد قرار گرفت. افزایش یا کاهش جمعیّت تحت تأثیر متغیّرهای فراوانی است که غفلت از شناخت درست این متغیّرها باعث پیچیده تر شدن مسأله و وخیم تر شدن اوضاع، می شود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان مهمترین علل افزایش یا کاهش نسل را به علل فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی طبقه بندی نمود. ازدواج به هنگام، احسان به والدین، استقلال اقتصادی فرزندان، گرایشات دینی و مذهبی، صله رحم و سیاستگذاری های تقویتی و تکمیلی هم راستا با تکثیر نسل، مهمترین عوامل ازدیاد نسل در جامعه از منظر آیات، روایات و احادیث هستند. کاهش ازدواج یاافزایش سنّ آن، شیوع عقوق والدین، وابستگی اقتصادی فرزندان، کم رنگ شدن اعتقادات دینی در باب فرزندآوری، قطع رحم و سیاستگذاری های هم سو با زندگی مجردی، از مهمترین عوامل کاهش یا انقطاع نسل از منظر قرآن و حدیث هستند. در نتیجه بیش از آنکه عوامل سیاسی را در افزایش یا کاهش جمعیت اثرگذار باشند، عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی را در این مسأله اثرگذار هستند.
شناسایی کشمکش های نقش جنسیتی و مالی زنان شاغل درگیر تعارضات زناشویی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی کشمکش نقش جنسیتی و کشمکش مالی زنان شاغل درگیر تعارض زناشویی انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. طی این مطالعه پژوهشگران، 10 زن شاغل درگیر تعارض زناشویی را در تابستان 1401 در شهر تهران با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و با سؤالاتی که از جمع بندی مرور ادبیات پژوهش و نظر اساتید روانشناسی و مشاوره خانواده و یک نفر متخصص در حوزه موضوع (زوج درمانگر) تدوین شده بود مورد مصاحبه نیم ساختاریافته قراردادند. بدین ترتیب داده ها جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی انجام گردید و نتایج منجر به شناسایی 2 مضمون اصلی تحت عناوین کشمکش مالی با مضامین فرعی (مرزبندی مالی، سوءاستفاده مالی، تفکرات غیرمنطقی مالی، عدم تمکین مالی و فردگرایی در تصمیم گیری های مالی) و کشمکش نقش ها با مضامین فرعی (نادیده گرفتن استقلال زن، زن ستیزی در تصمیم گیری های مالی و معاشرتی ، مرد ستیزی در تقسیم بندی وظایف ، منع مالکیت زن) شد. نتایج نشان داد که رفتارهای ناکارآمد مالی زنان در رابطه زناشویی منجر به تعارضات زناشویی می شود و همچنین بنا بر تجارب زیسته شرکت کنندگان، نگرش جنسیتی سنتی مردان در برخورد با مسائل گوناگون زندگی مشترک و دیدگاه نابرابر آنها نسبت به همسران خود، عامل مهمی در این اقدامات مالی ناکارآمد زنان است که عاملی برای ایجاد تعارضات زناشویی است.
ارزش های والدگری، والد خوب از منظر فرزندان و فرزند ایده آل از منظر والدین: یک مطالعۀ کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
158 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارزش های والدگری، والد خوب و فرزند ایده آل از منظر والدین و فرزندان ایرانی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دارای فرزند و فرزندان ساکن تهران در مقطع زمانی سال 1399-1400 بوده و نمونه مورد بررسی شامل 23 نفر از والدین و فرزندان بودند که با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری و تحلیل شد و و در نهایت حاصل کدگذاری ها 385 کد اولیه، 65 مفهوم، 17 مقوله و 3 طبقه کلی بود. در این مطالعه طبقه والد خوب که شامل 5 مقوله اصلی برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، تأمین نیازهای مادی و معنوی؛ برخورداری از مهارت های ارتباطی مناسب؛ آگاه و مدبر و مقتدر و قاطع است. طبقه فرزند ایده آل، شامل 6 مقوله اصلی شامل برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، متعهد و مسئولیت پذیر ، استقلال و استقامت، فعال و باعزت نفس، سازگاری و رضایت، و لامت است. همچنین طبقه منابع خاستگاه های والدینی شامل 6 مقوله اصلی شامل تجربه زیسته، فرهنگ و اجتماع، رسانه، دین و مذهب ، آموزش و والدین است. طبق یافته های پژوهش حاضر، مادر خوب مادری است که فداکار، از خود گذشته، صمیمی و همدل، مهربان و با محبت باشد و پدر خوب پدری است که صادق و قابل اعتماد باشد و به خانواده و فرزندان خود نیز اعتماد داشته باشد و عدالت را در مورد ایشان به درستی به ار برد. فرزند ایده آل از نظر والدین ایرانی فرزندی استکه از صفات اخلاقی و انسانی مناسبی ن برخوردار است، متعهد و مسئولیت پذیر، مستقل و با استقامت، فعال و با عزت نفس و سازگار و راضی است و به سلامتی جسمی و روانی و رفتاری خود اهمیت می دهد.
رابطه ذهن آگاهی، بنیان های اخلاقی – فرهنگی و تفکر انتقادی با امیدواری و ادراک خداوند در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه کانونی ذهن آگاهی، بنیان های اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی با امیدواری و ادراک خداوند در زنان متاهل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه علوم پزشکی بود که از میان آن ها تعداد 180 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امیدواری اسنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه ادراک خداوند لارنس (1997)، پرسشنامه ذهن آگاهی براون و ریان (2003)، پرسشنامه بنیان های اخلاقی- فرهنگی هایت و گراهام (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. برای تحلیل داده ها، از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (ذهن آگاهی، بنیان اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی) با متغیرهای ملاک (امیدواری و ادراک خداوند) دو تابع کانونی معنی دار برابر با 644/0 و 293/0 وجود دارد (05/0>p). هم چنین نتایج تحلیل کانونی نشان داد که در مجموعه متغیرهای پیش بین ذهن اگاهی قوی ترین پیش بینی کننده است. در مجموعه متغیرهای ملاک، امیدواری قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری را دارد. بنابراین با توجه به نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی، بنیان های اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی در پیش بینی امیدواری و ادراک خداوند می توان چنین نتیجه گرفت که با تمرکز بر متغیرهای پیش بین می توان، امیدواری و ادراک خداوند را در دانشجویان زن متاهل افزایش داد.
ساخت و رواسازی پرسشنامه احساس تنهایی در بین زنان ایرانی (مطالعه موردی زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
69 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی پرسشنامه تنهایی در بین زنان ایرانی(مطالعه موردی زنان شهر تهران) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر تهران بود. برای انتخاب آزمودنی ها از طریق مصاحبه با زنان 18 تا 45 سال که تجارب آن ها در زمینه احساس تنهایی بود تا زمان اشباع مصاحبه ها ادامه یافت. بعد از 12 مصاحبه کد جدیدی استخراج نشد. روش پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و کیفی بود. برای ساخت و روایی پرسشنامه احساس تنهایی در زنان ایرانی، در مرحله کیفی پژوهش، از شرکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. برای روایی و پایایی پرسشنامه از روایی صوری کیفی و کمی، نسبت روایی محتوا، شاخص محتوایی روایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه به به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیف بررسی گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه احساس تنهایی با 13 گویه از سه عامل (تنهایی خانوادگی، تنهایی فردی و تنهایی اجتماعی) تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت از پرسشنامه احساس تنهایی می توان برای ارزیابی احساستنهایی در زنان استفاده کرد.
تحلیلی بر مؤلفه های اقتصادی مؤثر بر میزان ازدواج و طلاق با تأکید بر مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مؤلفه های اقتصادی با میزان ازدواج و طلاق به روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی که امکان تحلیل کوتاه مدت و بلندمدت را فراهم می آورد، انجام شد. همچنین تحلیل مقایسه ای مؤلفه های اقتصادی مشترک و توأمان مؤثر بر ازدواج و طلاق نیز ارائه گردید. داده های پژوهش از کلیه اطلاعات و آمار مکتوب مربوط به اقتصاد ایران در سال های 1362 تا 1399 جمع آوری شد. نتایج تحلیل بلندمدت داده ها نشان داد که میزان بیکاری به طور مستقیم، و ضریب جینی به طور معکوس با میزان طلاق رابطه معنادار دارد. متغیرهای مشارکت اقتصادی زنان، رشد درآمد سرانه، شهرنشینی و رشد اجاره مسکن رابطه معناداری با میزان طلاق در بلندمدت ندارد. همچنین متغیرهای شهرنشینی، مشارکت اقتصادی زنان و رشد درآمد سرانه به طورمستقیم، و متغیرهای ضریب جینی، رشد اجاره مسکن و نرخ بیکاری به طور معکوس، با میزان ازدواج در بلندمدت رابطه معکوس دارد. نتیجه قابل توجه درباره مشارکت اقتصادی زنان این بود که با افزایش میزان مشارکت اقتصادی زنان، میزان ازدواج ها در کشور افزوده شده و این متغیر، تأثیر معناداری بر میزان طلاق در کشور نداشته است.
واکاوی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 144
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های مهم زندگی انسان شناخته می شود و شور و اشتیاق نوجوانی به همراه تحولات هویتی و اجتماعی، این دوران را به یک دوره خاص و منحصر به فرد تبدیل می سازد. از آنجا که دختران نوجوان در این دوره تلاش دارند تا افکار و رفتار همسو با سایر همسالان خود داشته باشند؛ ممکن است در مقوله پوشش و حجاب یا پذیرش نوع خاصی از حجاب مورد تردید واقع شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی کیفی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر کم حجاب در یکی از مراکز آموزش زبان های خارجی شهرکاشان است که مشارکت کنندگان در پژوهش به شیوه هدفمند از میان آنها انتخاب شدند و بعد از مصاحبه با 11 نفر داده های حاصل از پژوهش به اشباع نظری رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و در نهایت با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از پژوهش با ۴ مضمون اصلی و ۱۲ مضمون فرعی شامل: زمینه های اجتماعی (هنجارهای اجتماعی، انطباق با عرف جامعه و مد، بستر محیط و جغرافیای محل زندگی، قضاوت اجتماعی، امنیت اجتماعی و دلالت دینی)، زمینه های فردی (احساس راحتی، اختیاری بودن پوشش، اصالت زیبایی)، زمینه های خانوادگی (الگوگیری و پیروی از خانواده، اقناع و نرمش خانواده)، الگوهای رسانه ای (فضای مجازی) به دست آمد. با عنایت به نتایج به دست آمده به نظر می رسد یکی از مهم ترین رسالت های مراکز فرهنگی و سیاست گذار در امر پوشش و حجاب تبیین هر چه بهتر این پدیده برای نسل نوجوان جامعه است.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس ناملایمات روانی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس ناملایمات روانی براساس ادراک زنان سرپرست خانوار به روش ترکیبی کیفی- کمی انجام شد. بدین منظور، ابتدا پژوهش های پیشین انجام شده درباره عوامل مؤثر بر ناملایمات روانی زنان سرپرست خانوار (به زبان فارسی و غیرفارسی) بررسی شد و بااستفاده از نتایج تحلیل عاملی و روش دلفی، مدل الگوی مفهومی از آن استخراج و گویه های مقیاس ساخته شد. سپس برای تعیین ساختار عاملی مقیاس از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. تأیید ساختار عامل مقیاس نیز باروش تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. جامعه هدف در بخش اول پژوهش شامل خبرگان، مدیران و کارکنان سازمان بهزیستی و کمیته امداد، متخصصین و مشاورین فعال در امور زنان در دستگاه های اجرایی و نهادهای غیردولتی بود که تعداد 3۰ نفر از ایشان به روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری در پاسخ به مصاحبه های بخش اول پژوهش انتخاب شدند. جامعه هدف بخش دوم پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار استان تهران بود که تعداد 417 نفر از ایشان به روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شدند و به مقیاس ناملایمات روانی پاسخ دادند. داده های پژوهش باروش تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل و شش عامل استخراج شد که عبارتند از: حمایت اجتماعی، تاب آوری، بهزیستی روان شناختی، روان آزردگی، مواجهه با استرس و افسردگی. این عامل ها توانست ۸۲.۴۸٪ از واریانس کل آزمون را تبیین نماید. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوا، روایی سازه و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. شاخص های به دست آمده روایی قابل قبولی را نشان داد. پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ ۸۳٪ به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که مشخصات روان سنجی ابزار ساخته شده قابلیت مناسبی دارد و در سنجش ناملایمات روانی زنان و انجام پژوهش هایی در حوزه روان شناسی زنان می توان از آن استفاده نمود.
برساخت اجتماعی قتل خانوادگی: مطالعه موردی یک زن قربانی رابطه فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: قتل های خانوادگی یکی از آسیب های اجتماعی است که هر سال در سراسر دنیا قربانیان زیادی را به خود اختصاص می دهد. در سالهای اخیر قتل به خاطر مسایل ناموسی به عنوان یک مسایل اجتماعی مطرح شده که حوزه های علمی بسیار به آن پرداخته اند با توجه به ماهیت این کنش برساخت اجتماعی قتل های خانوادگی سعی دارد با دیدی انتقادی ماهیت این نوع قتل را به پرسش بگیرد برساخت اجتماعی ما را برآن می دارد که جدی تر بیندیشیم و برداشت های متفاوت روانی و اجتماعی از این پدیده را ارایه دهیم . در این مقاله قتل خانواده گی بعنوان یک کنش اجتماعی معنادار که با انگیزه های ذهنی خاص صورت می گیرد در نظر گرفته می شود براین اساس فهم عوامل موثر بر قتل خانواده گی در یک بستر معنای خاص، توسط کنشگران درگیر در این پدیده مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، واکاوی مجاری و بر ساخت قتل خانوادگی از منظر افراد درگیر در این مسئله است .
مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش کیفی و با تکنیک مطالعه موردی است، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار بوده و برای تحلیل یافته ها از تکنیک نظریه پایه ور(گراندد تئوری) استفاده شده است. مورد مطالعه زن قربانی است که متاهل و دارای یک فرزند است. که توسط همسرش به قتل رسیده.
یافته ها: در این بخش مصاحبه های مورد واکاوی قرار گرفته است به طورکلی در خلال تحلیل کیفی با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 146 مفهوم و 11مقوله عمده: ازدواج زود هنگام و درون گروهی ، وابستگی زیاد به خانواده پدری، بیماری جسمی و روانی ، تحصیلات پایین، اعتقادات مذهبی ضعیف، روابط زناشویی ضعیف، فشار نقش قربانی زن، تغییر نیاز ها، ابراز ناخوشایندی از شیوه زندگی استخراج شدند، مهارت های زندگی، صمیمت زوجین و .. سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای "بازاندیشی خشونت مجاز "ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: فرهنگ، هنجارهای خانواده و عوامل اجتماعی متعددی در برساخت کنش قتل خانوادگی پدیدار گشته است، بنابراین جهت بازاندیشی در قتل های خانوادگی که به لحاظ برخی هنجارهای فرهنگ سنتی مجاز شمرده می شود جامعه روستایی نیازمند حمایت و آموزش است اختصاص آموزش خانواده با پروتکل های مناسب در کاهش قتل های خانوادگی تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین اجرای برنامه های آموزش گروهی به زوج های جوان در روستاها و توسعه کسب و کارهای خانگی برای زنان و مردان روستایی در بیکارهای فصلی یا دوره های خشکسالی سلامت خانواده های روستایی را بهبود خواهد داد.
مطالعه تجربه زیسته دختران در زمینه سازگاری با فوت مادر در دوران نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه سازگاری بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست داده اند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها 22 مضمون فرعی استخراج شد که در 6 مؤلفه اصلی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تغییر نگرش، پذیرش حمایت های جایگزین، تلاش هدفمند و پرورش روابط صمیمانه بعد از تجربه فقدان به سازگاری با زندگی پس از فقدان می انجامد. شیوه های سازگاری غیرمؤثر شامل طیفی از توجه برگردانی تا عدم مواجه با مسئولیت زندگی می شود که حالت اخیر، به سرکوبی فشار روانی ادراک شده و احتمال تداوم اثرات آن می انجامد.
تحلیل سیاست کیفری ایران در برخورد با بزه بد حجابی (مطالعه موردی استان قم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شدید ترین مکانیزم رسمی برای حمایت از یک ارزش و هنجار اجتماعی، ضمانت اجرای کیفری است. از روزگاران قدیم، دولت ها برای حفظ ارزش های مورد تأکید خود، نقض آن ارزش ها را جرم دانسته و برای آن، مجازات تعیین کرده اند. رعایت پوشش شرعی، از ضروریات دین اسلام و از هنجارهای جامعه ایران است؛ لذا عدم رعایت حجاب در تبصره ماده 638 قانون مجازات ایران، جرم انگاری شده است. اعمال کیفر می تواند تهدیدی قابل توجه برای اشخاصی باشد که اندیشه جرم بدحجابی را در سر می پرورانند و مرتکب را نیز از ارتکاب مجدد جرم بازمی دارد؛ زیرا پیشگیری در مفهوم موسع، علاوه بر اقدامات غیرکیفری، مشمول اقدامات کیفری نیز می شود. این تحقیق، با رویکرد تحلیلی- اسنادی، بدواً به بررسی اجزا و عناصر جرم از منظر قانون مجازات اسلامی می پردازد و سپس به روش مطالعه موردی و در قالب پرسشنامه، رویکرد مخاطبین در شهر قم را در موضوع جرم انگاری تحلیل می کند. نتایج تحلیل آماری این پژوهش حاکی از آن است که میان پیشگیری کیفری و کاهش بدحجابی در سطح%1 sig< رابطه معنادار مستقیم وجود داشته و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را دارد. البته شدت این رابطه در میان گروه ها مختلف است. بیشترین شدت رابطه، مربوط به گروه روحانیون و کمترین شدت رابطه، مربوط به گروه بازاریان است.
واکاوی کیفی هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
83 - 109
حوزههای تخصصی:
زیبایی ظاهری در مناسبات جهان مدرن به ویژه برای زنان اهمیت زیادی دارد.بازنمود ابعاد جسمانی هویت در افراد کم توان جسمی متفاوت با دیگران است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تاویلی انجام شده است.میدان بررسی این پژوهش، دختران نابینای شهر تهران بودند.شرکت کنندگان نیز، 19نفر از دانشجویان دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری دردسترس هدفمند انتخاب شدند.داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و با کدگذاری کلایزی تحلیل شدند.طبق یافته ها هویت زنانه از نگاه شرکت کنندگان شامل سه مقوله کلی ابعاد زنانگی، زنانگی نابینایان و تصویربدن است.هویت زنانه دارای ابعاد درونی، ظاهری و اجتماعی است.زنانگی نابینایان در ارتباط با نقش های اجتماعی، مسائل ارتباطی، مقبولیت و نیز فعالیت اجتماعی شکل می گیرد.در بعد نگرشی تصویر بدن، رسیدگی به ظاهر و رضایت از آن در دختران نابینای شرکت کننده، بالا ارزیابی شد.در بعد ادراکی نیز زیبایی ظاهری، جز در روابط اجتماعی کوتاه مدت، ملاک شایستگی در آن ها شناخته نشد.در نتیجه یافته ها، هویت زنانه دختران نابینا در بعد درونی مانند دیگران است؛ اما آسیب بینایی و پیامدهای آن سبب شده است که هویت زنانه دختران نابینا در بعد جسمانی و اجتماعی متفاوت با دختران دیگر شکل بگیرد و چالش هایی را برای آن ها به همراه داشته باشد.
نقش زنان و دختران در توسعه ایران (مطالعه موردی توسعه در ج.ا.ا)
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۲ شماره ۸۹
93-128
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در ماه های اخیر از اهمیت زیادی برخوردار شده است، نقش زنان و دختران در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی است. امروزه زنان و دختران ایرانی در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی را ایفا می کنند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز چنین پیشرفتی در جامعه نقش زنان است، درگذشته زنان ایران به دلیل وجود برخی مشکلات و محدودیت های زیاد از این امکانات برخوردار نبودند اما امروزه نقش آن ها رو به فزونی بوده است. به لحاظ تاریخی، شاید بتوان گفت یکی از اولین قدم های زنان در توسعه در ایران، در زمان قاجاریه بوده است که در این دوره زنان برای رسیدن به مقام و جایگاهی مهم در جامعه تلاش فراوانی کردند. و از آنجایی که برخوردار بودن از سواد و تحصیلات و آموزش یکی از شرایط لازم برای تحقق این نقش بوده است، بنابراین در توسعه آن کوشیدند. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که زنان و دختران در توسعه ایران در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه نقشی دارند؟ نویسنده در پاسخ به این سوال به روش توصیفی-تحلیلی این فرضیه را مطرح کرده است که زنان نقش بسزایی را در توسعه ایران دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد، باتوجه به شاخص های بهداشتی، آموزشی، مشارکت اجتماعی و ... زنان ایرانی حضور تعیین کننده ای در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... داشته و در شرایطی به مراتب بهتری، نسبت به اغلب کشورهای درحال توسعه منطقه ای و اسلامی قرار دارند.
اثربخشی بسته آموزشی بلوغ عاطفی زوجی اسلامی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی بلوغ عاطفی زوجی اسلامی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زنان انجام شد. بدین منظور، پژوهش با دو روش کیفی و کمی و در دو مرحله انجام گرفت. مرحله اول، شناسایی مولفه ها مبتنی بر منابع قرآنی- روایی و با روش تحلیل مضمون قیاسی نظریه محور و مرحله دوم با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر تهران در سال 1399 بودند. بدین منظور، 30 نفر از زنان دارای معیارهای ورود، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل، جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ (1989) و بهزیستی روان شناختی (1989) استفاده شد و داده ها با استفاده از بسته آماری برای علوم اجتماعی و به روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. نتایج نشان داد بسته آموزشی، بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در مرحله پس آزمون و پیگیری، تأثیر معناداری داشت (05/0p<). بنابراین می توان بسته آموزشی بلوغ عاطفی زوجی اسلامی را به منظور ارتقاء رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی، مورد استفاده قرار داد.