فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
57 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مفسران زن محور، با هدف هجمه به برداشت های مردسالارانه از قرآن، رویکرد تاریخی است. برخی با اشاره به تحولات گوناگون تاریخ جاهلی و عرب عصر نزول، در طراحی الگویی متفاوت برای اثبات برابری جنسیتی تلاش کردند. بایستگی تحقیقات منسجم به فراخور زمینه سازی برای طرح آراء و نظرات مختلف موجب شد، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تقریری از دیدگاه های تاریخی نگر مفسران زن مدار بپردازد و مبانی آن را تحلیل و بررسی کند. مهم ترین یافته های پژوهش حاکی است که مفسران زن محور از طریق تأکید بر ضرورت خوانش تاریخ مند قرآن ذیل آیات فسخ نکاح، تعدد زوجات و حجاب رهیافت باورهای ناصواب در تشریعات قرآنی مربوط به زنان را نتیجه می گیرند؛ لذا مانایی آموزه های قرآنی و همچنین کفایت احکام تشریعی در حوزه ی زنان را مخدوش می کنند. از منظر نگارندگان این پژوهش مبنای منشأ شناختی و انسان شناختی نگره ی مذکور محل نقد و بازاندیشی است؛ تنزل دادن احکام تشریعی زنان در سنت پیامبر (ص) در بافت فرهنگی به تضییع محتوا و پیام دین می انجامد و تبعات باطلی را به دنبال دارد. ازجمله راهبردهای مفسران زن محور برای اثبات دیدگاه های فمینیستی توسل به گزاره های دینی با نادیده گرفتن تفسیر روشمند آیات و به حاشیه راندن اصل فرازمانی و فرامکانی قرآن است.
تدوین برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار بر مبنای نظریه روانشناسی فردیو ارزیابی اثربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
135-167
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار بر مبنای نظریه روانشناسی فردی و ارزیابی اثربخشی آن بود که در دو مرحله و به صورت کیفی و کمی انجام شد. مرحله اول با روش تحلیل محتوای مضمونی انجام گرفت، جامعه پژوهش منابعی(کتب) بودند که در آنها نظریه روانشناسی فردی شرح داده شده بود. نمونه گیری آن بصورت هدفمند انجام شد. مرحله دوم به روش نیمه آزمایشی انجام شد که طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید. یافته ها در بخش کیفی، منجر به ارائه برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی برای زنان سرپرست خانوار گردید و در بخش کمی یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر افزایش سطح توانمندی روانی زنان سرپرست خانوار تأثیر دارد و می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که باعت می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند
برساخت های اجتماعی زنان از زنانگی ریزوماتیک در بستر مراکز ورزشی، آرایشی و زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 116
حوزههای تخصصی:
مفهوم زنانگی به مثابه ی سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته، به دنبالِ «شدن های» مختلف است که یکی از بسترهای مهم آن مراکز ورزشی، آرایشی و کلینیک های زیبایی است. بدین منظور شناسایی دلالت های زنانگی هدف پژوهش حاضر است و محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ مشتریان کلینیک های زیبایی، باشگاه های ورزشی، آرایشگاه ها و مراکز بهداشتی رفتند و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 50 نفر از زنان و دختران، مصاحبه ی نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با استفاده از نرم افزار ان ویوو 11 و نیز با استفاده از نظریه ی داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. در این پژوهش، هژمونی فرهنگی غرب و صنعت فرهنگ در قالب شرایط علّی، هویت بریکولاژ و تسهیل شدن جراحی ها و اعمال زیبایی به عنوان شرایط مداخله گر کشف شد. هم چنین چالش زیبایی و نمایش جنسی به عنوان شرایط زمینه ای در نظر گرفته شد. فانتزی های زیبایی و جنسی و آبژگی جنسی، خودپنداره و افزایش ولع جنسی نیز به ترتیب به عنوان استراتژی ها و پیامدهای زنانگی یافته شد. در نهایت نیز مفهوم زنانگی ریزوماتیک به عنوان هسته ی مرکزی استخراج شد. توجه به مفهوم مذکور دلالت های زنانگی را به خوبی تصویر می کشد.
بازی های رایانه ای و بازنمایی زنان؛ تحلیل نشانه شناختی مجموعه بازی السا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
221-253
حوزههای تخصصی:
امروزه، بازی های رایانه ای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعت های انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت به صورت گسترده ای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده می شود. بازی های رایانه ای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاه های بسته بندی شده ای را در قالب کلیشه ها ارائه می دهند. پژوهش حاضر با مطالعه بر روی مجموعه بازی رایانه ای السا در پی واسازی کلیشه های جنسیتی زنانه است. این مطالعه ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در این مجموعه بازی، نشان می دهد چه دلالت ها و مضامین پنهانی در پس برساخت نمونه آرمانی زنانه نهفته است. به طورکلی این پژوهش برای رمزگشایی از مضامین و کلیشه های جنسیتی پنهان شده در این مجموعه بازی از رویکرد کیفی و روش نشانه شناسی استفاده می کند. یافته ها نشان داد حضور شخصیت زن در اغلب صحنه ها تروماتیک و مسئله دار است؛ از جمله مقوله های کلیشه ای برسازنده این هویت تروماتیک عبارت اند از: قرار گرفتن در نقش های تعیین شده، بدن تربیت پذیر، نمایش توأم با رضایت و حضور پنهان سوژه حامی. کلیشه های جنسیتی نهفته در پس این بازی، زنان را متعلق به خانه و محیط آن می داند و از طریق طبیعی سازی نقش های جنسیتی در پی تشدید روابط موجود است.
اثربخشی طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه و الگوهای حل تعارض در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
99-113
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه و الگوهای حل تعارض در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ(1998) و پرسشنامه الگوهای حل تعارض رحیم(1997) بود. زنان متأهل گروه آزمایش طی 20 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله طرح واره درمانی با پروتکل درمانی جفری یانگ و همکاران(2003) قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس(مانکوا) و تحلیل کوواریانس تک متغیره(آنکوا) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته نشان داد که طرح واره درمانی برکاهش طرح واره های ناسازگار اولیه و بهبود الگوهای حل تعارض در گروه آزمایش اثربخش است و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد.
سلامت معنوی به عنوان تعدیل کننده رابطه بین انزوای اجتماعی و بهزیستی ذهنی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعدیل کنندگی سلامت معنوی در رابطه بین انزوای اجتماعی و بهزیستی ذهنی بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد که در سال تحصیلی 96-1395 انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 240 نفر از دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه لرستان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل؛ مقیاس بهزیستی ذهنی، پرسش نامه سلامت معنوی و پرسش نامه انزوای اجتماعی بود. داده های حاصل با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی به منظور بررسی توان تعدیلی متغیر سلامت معنوی تحلیل شدند.یافته های تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل گر سلامت معنوی در رابطه بین انزوای اجتماعی و بهزیستی ذهنی را مورد تایید قرار داد. بر اساس نتایج می توان گفت که انزوای اجتماعی، عامل مهمی در بهزیستی ذهنی است که سلامت معنوی تأثیر آن را کمتر می کند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان (مورد مطالعه: زنان متاهل شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
295 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه می باشد. برای تببین تئوریک مسئله از نظریه های منابع در دسترس، جامعه پذیری جنسیتی، تضاد و ناسازگاری پایگاهی، نظریه ستمگری و سرمایه اجتماعی بهره گرفته شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل 49-15 شهر ارومیه در سال 1394 می باشد که از این تعداد، با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای 381 نفر به عنوان حجم نمونه جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. برای حصول اطمینان از اعتبار ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، از روش اعتبار سازه و اعتبار صوری استفاده شده است. همچنین آلفای کرونباخ روشی است که برای محاسبه پایایی مقیاس های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که رابطه خطی بین متغیرهای حمایت اجتماعی، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و اقتدار نامشروع مرد در خانواده با خشونت علیه زنان مورد تایید واقع شده است، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای مانده در مدل رگرسیونی توانستند 5/24 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند و در این بین، متغیر اعمال قدرت از سوی مرد در خانواده بیشترین سهم را در تبیین متغیر خشونت علیه زنان داشته است.
جهت گیری نسبت به کنترل اجتماعی (نمونه پژوهی: نوع شناسی جهت گیری نسبت به مقررات پوشش در بین زنان دانشجو دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با کمی تأمل در شرایط کنونی ایران، در فضای خصوصی یا فضای عمومی، از خیابان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی گرفته تا حوزه های غیررسمی تر مانند پاساژ، رستوران و حتی با مراجعه به فضای مجازی، با پوشش چندگانه ای از زنان مواجه می شویم. کمبود گزارش های پژوهشی در این زمینه سبب شده است تا برای شناسایی انواع جهت گیری ها نسبت به مقررات پوشش زنان در دانشگاه پژوهشی انجام شود؛ این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش آنلاین و ارسال پرسشنامه به صورت تصادفی انجام شد؛ جامعه آماری آن، دانشجویان زن دانشگاه فردوسی بودند که از میان آن ها درنهایت 331 دانشجو از 12 دانشکده انتخاب شدند. چارچوب مفهومی بر اساس نوع شناسی جهت گیری ها نسبت به کنترل اجتماعی گرث و میلز ارائه شده و چهار نوع جهت گیری نسبت به مقررات پوشش از طریق رویکرد تحلیل مقایسه ای شناسایی شده است. در مرحله اول، با بهره برداری از نوع شناسی گرث و میلز و در مرحله دوم ضمن بومی سازی و توسعه آن با عنوان نوع شناسی عملیاتی، انواع جهت گیری ها معرفی شده اند. پژوهش حاضر سه دستاورد اصلی دارد. اول آنکه نوع شناسی گرث و میلز فقط ۱۵درصد جهت گیری ها نسبت به مقررات پوشش را در نمونه، شناسایی کرده است؛ درحالی که نوع شناسی عملیاتی با رویکرد بومی سازی، توانایی شناسایی جهت گیری های مذکور را تا ۷۹درصد افزایش داده است. دوم آنکه علاوه بر چهار نوع جهت گیری معرفی شده، ضمن مطالعه داده ها و تعیین مشابهت ها و تفاوت ها، جهت گیری دیگری تحت عنوان جهت گیری نوین شناسایی شده است که 38/12درصد از نمونه را شامل می شود؛ و لذا فقط 45/8درصد از نمونه ناشناخته باقی مانده است. سوم آنکه نتایج آنالیز واریانس حکایت از تفاوت معنادار بین انواع جهت گیری ها در رابطه با آگاهی از مقررات پوشش داشته است. این یافته بیان کننده اهمیت آگاهی و لزوم حضور آن در مؤلّفه های نوع شناسی جهت گیری ها نسبت به کنترل اجتماعی است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های اجتماعی وعملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
17 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر بود. در این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بوده است. جامعه آماری شامل تعدادی از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی اول شهر مرودشت در سال تحصیلی 94-1393 بود، که به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و تعداد 30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل به عنوان حجم نمونه برآورد شد. این تعداد،افرادی بودند که در پرسشنامه مهارت های اجتماعی (گرشام والیوت) و عملکرد تحصیلی (فام وتیلور) که به عنوان ابزار این پژوهش بودند، در مرحله ی پیش آزمون، نمرات پایینی را کسب نمودند. آموزش مهارت های زندگی به مدت دو ماه و طی نه جلسه ی نود دقیقه ای آموزشی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل، هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش با توجه به نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان و همچنین بر خرده مقیاس های مهارت اجتماعی و عملکرد تحصیلی و خرده مقیاس های عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر معناداری داشته است.
مروری سیستماتیک بر پژوهش های آشفتگی زناشویی سیطره پوزیتیویسم و غیبت مسائل جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً موضوع آشفتگی زناشویی به عنوان یکی از عامل های ختم شونده به طلاق مورد توجه قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان می دهد در هر لحظه از زمان 20% جمعیت در معرض آشفتگی زناشویی هستند. لذا به نظر می رسد شناسایی عوامل پیش بینی کننده آشفتگی زناشویی و توجه به مسائل جنسیتی جهت هر گونه اقدامات پیشگیری کننده ضروری است. بنابراین، مرور سیستماتیک حاضر، با هدف شناسایی عوامل پیش بینی کننده آشفتگی زناشویی در پژوهش های مورد نظر و چگونگی توجه آنها به مسائل جنسیتی انجام شده است. قلمرواین مرور پژوهش های انجام شده طی سال های 2018-1981 بوده و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده ازکلید واژه های آشفتگی زناشویی، زنان، مردان، زوجین و معادل انگلیسی آن ها انجام شده است. نتایج این مرور متون نشان داده که مطالعات به ترتیب عوامل فردی2/52 %و بین فردی7/21%، اجتماعی- فرهنگی13%، فردی و بین فردی7/8%، فردی واجتماعی –فرهنگی3/4 %را پیش بینی کننده آشفتگی زناشویی می دانند. دیگر نتایج این مطالعه حاکی از آن است که آشفتگی زناشویی در 86% مطالعات با روش کمی مورد بررسی قرار گرفته و60% مطالعات مبنای تئوریکی مشخصی درنظر نگرفته اند. فراتر از چنین ویژگی هایی، به نظر می رسد نگاه محققین در بیشتر مطالعات انجام شده، مبتی بر نظرگاهی پوزیتیویستی از روانشناسی و روانشناسی اجتماعی بوده است و جای خالی رویکردهایی غیر پوزیتیویستی برای تحلیل چنین موضوعی احساس می شود؛ تحلیل هایی که مفاهیمی همانند" توالی تعاملی در روابط زناشویی"،"جهان ادراکی زوجین"، "همدلی هیجانی" و "مسائل جنسیتی" را به میان آورند. این چنین رویکردهایی در کنار رویکردهای پوزیتویستی می توانند به غنای تحلیلی " پژوهش های آشفتگی زناشویی " مدد رسانند.
اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوا صورت گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زوجین ناشنوای شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 20 نفر داوطلب از زوجینن ناشنوا یا نیمه شنوای شهر اصفهان بود که به صورت غیرتصادفی (در دسترس) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، در حالی که گروه گواه در لیست انتظار بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای بسته آموزشی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه روابط خانوادگی اولسون و بارونز (2004)، پرسش نامه تعارضات زناشویی (تجدیدنظر شده، 1375، MCQ-R)، پرسش نامه بخشش تامپسون و همکاران (2005) و مقیاس صمیمیت (الکسیس جی، واکر و لیندا تامپسون، 1983، IS)، هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) استفاده شد. نتایج ب دست آمده نشان داد آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، بخشش و صمیمیت به طور معنادار مؤثر بوده است، اما این آموزش بر کاهش کل تعارضات زناشویی مؤثر نبوده است (05/0< p). طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت روش مناسبی برای بهبود روابط زناشویی، افزایش بخشش و همچنین افزایش صمیمیت در زوجین ناشنوا بوده است.
نقش تصورات منفی در روابط زوجین و راهکارهای درمان از دیدگاه اسلام و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف دیدگاه اسلام در مورد یکی از عرصه های مهم روابط زوجین یعنی تصورات، به کنکاش در آموزه-های اسلامی پرداخته و با استخراج مفاهیمی مرتبط با این موضوع، نقش آسیب زای تصورات منفی در روابط همسران را مورد بررسی قرار داده است. همچنین به روش توصیفی- تحلیلی مشکلات زوجین در بعد تصورات را از دیدگاه روان شناسی و اسلام تحلیل نموده است. سپس با تعیین اهداف درمانگری، یک راهکار درمانی در نه گام، برای حل این مشکل ارائه و فنون درمانگری را نیز تحلیل و تبیین نمود. نتایج پژوهش نشان داد که تصورات منفی در پدیدآیی روابط آسیب زا بین همسران تأثیر قابل توجهی دارد. از این رو، تصورات منفی یکی از وجوه روابط همسران است که مورد توجه اسلام واقع شده و متون روان شناسی نیز بر آن تأکید دارند. فنون درمانی که طی پژوهش حاضر از منابع اسلام و روان شناسی استخراج شد عبارتند از: مواجهه تجسمی، تصویرپردازی مثبت، تصور بالاترین حد، تصورات ذهنی هدایت شده، تجسم خلاق، دعا و انس با خداوند، تصویرپردازی مثبت از اعمال، کسب تفکر یقینی، تصویرپردازی صورت باطنی عمل و تصویرپردازی عواقب عمل، و هدایت خودگویی.
تأثیر تحولات اجتماعی بر سیاست گذاری حجاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران در سال های اخیر در موضوع حجاب شاهد تحولات عمیق و گسترده ای بوده است. حیات اجتماعی، ظرف مکانی تحقق سیاست های اجتماعی و فرهنگی است. این سیاست ها در همان حال که از نظام ارزشی جامعه نشئت می گیرد، در بستر حیات اجتماعی اجرایی می شود. در سال های پس از انقلاب اسلامی تحولات نظام ارزشی، سیاست گذاری و سیاست های مرتبط با حجاب را تحت تأثیر قرار داده است. این تأثیرات معطوف به نوع سیاست ها و روش های اجرای سیاست ها بوده است و الگویی را نشان می دهد که در آن متناسب با کاهش نگرش های مثبت به مسئله حجاب در جامعه، نوع سیاست ها در جهت کاهش اقدامات کنترلی و تمرکز بر سیاست های اقناعی تغییر کرده است. مقاله حاضر بر اساس نظریه انگلهارت و مدل نظری مبتنی بر این نظریه، با استفاده از روش تحلیل ثانویه تلاش کرده است تا ضمن نشان دادن الگوی تأثیر تحولات نظام ارزشی بر سیاست های حجاب، روندهای معطوف به تحولات سیاست گذاری حجاب در سال های آینده در نظام سیاست گذاری را نشان دهد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس بدکارکردی های جنسی در زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
19 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس بدکارکردی جنسی در زنان متاهل شهر شیراز به مرحله اجرا در آمده است. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین زنان متاهل شهر شیراز، 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شواهد مربوط به اعتبار و پایایی ابزارهای تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه دلزدگی زناشویی ( پاینز )، پرسشنامه بد کارکردی جنسی (نوبره و پینتو – گویا ) نشان می دهد که اعتبار و پایایی ابزارهای پژوهش در حد قابل قبولی بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش همزمان ) مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی جسمی را پیش بینی کنند. همچنین ابعاد محافظه کاری جنسی، لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی عاطفی را پیش بینی کنند. علاوه بر این، ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی روانی را پیش بینی کنند.
حق شرط کشورهای اسلامی و اروپایی بر کنوانسیون رفع اشکال هرگونه تبعیض علیه زنان در چارچوب نظام حقوقی حق شرط و موازین مرتبط به آن
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم تحولات بنیادینی در زمینه حقوق بین الملل به وجود آمد. در این دوران جامعه ملل با حجم گسترده ای از معاهدات روبه رو است که معاهدات حقوق بشری قسمت عمده ای از آن را تشکیل می دهد. معاهدات حقوق بشری به عنوان یکی از بنیادهای اصلی حقوق بین الملل از ارزش دوچندانی برخوردار هستند. ماهیت حمایتی این اسناد اقتضا دارد که چارچوب تحلیلی متفاوتی در ارتباط با مسائلی همچون ایراد حق شرط از سوی کشورها نسبت به آنان اتخاذ گردد. کنوانسیون رفع اشکال هرگونه تبعیض علیه زنان به عنوان مهم ترین سند حقوقی مربوط به زنان از بیشترین میزان حق شرط در بین اسناد حقوق بشری برخوردار است، بخش قابل توجهی از حق شرط های انشا شده ناظر بر مواد بنیادین کنوانسیون است که در وهله اول کلی است و در وهله دوم موضوع و هدف این کنوانسیون را به چالش می کشاند. به همین رو، بررسی این حق شرط ها در چارچوب موازین حاکم بر حق شرط بر اساس کنوانسیون معاهدات 1969 از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مطالعه پیش رو با بررسی هدف و فلسفه تدوین این کنوانسیون به مطالعه مقوله حق شرط در این سند از سوی کشورهای اسلامی و اروپایی به عنوان یکی از اصلی ترین معاهدات حقوق بشری می پردازیم.
نقش کنیزانِ رامشگر در موسیقیِ قرون اولیه اسلامی (دوره اموی و عصر اول عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
215 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مطالعه جایگاه و نقش کنیزان در موسیقی قرون نخستین اسلامی است. نقش مهم کنیزان در پیشبرد موسیقیِ قرون اولیه اسلامی و دامنه فعالیت آن ها را می توان چنین برشمرد: نوازندگی، خوانندگی، آهنگ سازی، آموزش موسیقی، حفظ و انتشار ساخته های موسیقی دانان، نقد و مباحثه و ایجاد فضای پویای موسیقایی در جامعه. نظریه پردازیِ موسیقی تنها جنبه ای بود که بانوان به آن نمی پرداختند و بنا به دلایل علمی و تخصصی تر، حوزه ای مردانه به شمار می رفت. از مظاهر توانمندی زنان در موسیقی قرون اولیه اسلامی، نقش آنان در آموزش و تربیت موسیقی دانان نسل خود است. شاگردی کردن مردان نزد بانوان موضوع درخور توجهی است که در جامعه مردسالار آن زمان رایج بود. از دیگر یافته های تحقیق حاضر می توان به نوعی تضاد و دوگانگی در موقعیت و رفتارهای اجتماعی بانوانِ موسیقی دان اشاره کرد. از یک سو اشتغال به موسیقی باعث ارتقای جایگاه کنیزان می شد. آن ها با آموزش موسیقی به جایگاه بالای اجتماعی می رسیدند و همانند شاهزادگان شهرت و ثروت فراوانی کسب می کردند. اما، از سوی دیگر، اشتغال بانوانِ طبقات بالا و اشراف به موسیقی دون شأن اجتماعی و خانوادگی آن ها محسوب می شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است.
رمانتیسم سپاری در شعر فروغ فرخ زاد
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
37-53
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیر رمانتیسم و گذر از آن در شعر فروغ فرخ زاد است. رمانتیسم یکی از مهم ترین مکاتب ادبی جهان است که ریشه در تحولات اقتصادی و اجتماعی غرب داشته و همواره از جهات گوناگون مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. گر چه در ایران زمینه های مادی ظهور این مکتب به طور کامل مهیا نبوده و بالطبع رمانتیسم نمی توانسته در جامعه ی ادبی همپا و همتای نمونه ی غربی اش به فعلیت برسد، اما از اوان مشروطه و اولین ترجمه ی آثار ادبی، شاخصه هایی از این مکتب به حیات ادبی وارد شده و سپس با تحولات اجتماعی بازار گرمی پیدا کرده است. فروغ فرخ زاد یکی از چهره های مؤثر شعر رمانتیک ایران است که شعرش آیینه ای است از تحولات مکتب رمانتیسم ایرانی و در آثارش می توان استحاله ی این مکتب را در حیطه ی شعر امروز بررسی کرد. این نوشتار بر آن است که به روش توصیفی-تحلیلی و با تاکید بر شاخصه های مکتب رمانتیسم به دگردیسی شعر فروغ فرخ زاد بپردازد. نتایج این تحقیق بیانگر این است که شعر فروغ فرخ زاد توانسته در مسیری دشوار از رمانتیسمی سطحی به رمانتیسمی فهیم و اندیشمند طی مسیر کرده و به موقعیتی ویژه دست یابد.
راهکارهای ارتقاء فرهنگ مطالعه در میان زنان عضو کتابخانه های عمومی شهر ملایر
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
117-126
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه راهکارهای ارتقاء فرهنگ مطالعه در زنان عضو کتابخانه های عمومی شهر ملایر بود. جامعه مورد پژوهش 220 نفر بوده که تعداد 212 نفربه آن پاسخ داده اند . پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به صورت توصیفی- پیمایشی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد و نتایج نشان داد که؛ مهمترین راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه به ترتیب عبارت بودند از: «توجه به نیازهای اطلاعاتی و انجام پژوهش هایی در رابطه با نیازسنجی منابع درخواستی» با میانگین 34/3 درصد، «مثبت نشان دادن تأثیر مطالعه بر سایر یادگیری ها» با میانگین 30/3 درصد، «ساخت و تجهیز کتابخانه های روستایی» با میانگین 26/3 درصد و «تهیه منابع جدید» با میانگین 25/3 درصد بدست آمد.
فراتحلیل کیّفی مقالات پژوهشی حوزه توانمندسازی زنان روستایی و شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی و فراتحلیل کیّفی مطالعات حوزه توانمندسازی زنان روستایی و شهری بود. بر این اساس در گام نخست تمامی مقاله های علمی- پژوهشی با کلیدواژه های توانمندی و توانمندسازی در بازه زمانی 1375 تا 1395 از پایگاه اطلاعاتی علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی نورمگز استخراج شد که شصت مقاله را در بر می گرفت. در ادامه چهل و دو مقاله ای که شامل واژه های زنان روستایی یا زنان شهری در عنوان، چکیده یا کلمات کلیدی بودند، برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش شدند. طبق یافته های تحقیق حاضر، مطالعات این حوزه دو جهت گیری کلی دارند، گروهی از آن ها به دنبال تحلیل نظری و ارائه مدل های مداخله ای برای توانمندسازی گروه های مورد نظر بوده اند. گروهی دیگر به بررسی فرایند توانمندسازی زنان، به لحاظ تجربی با در نظر گرفتن نمونه های متفاوت از زنان روستایی و شهری توجه کرده اند. در مجموع عواملی همچون تحصیلات، اشتغال، داشتن مهارت های اجتماعی، اعتماد به نفس، خودارزشمندی و بهره مندی از آموزش های عمومی از عوامل مؤثر بر توانمند شدن زنان روستایی و شهری بوده است. این یافته ها با نتایج مورد تأکید در بسیاری از تحقیقات غیر ایرانی در حوزه توانمندسازی زنان نیز مطابقت دارد.
رابطه دلایل ادامه زندگی مشترک با انواع راهبردهای حفظ رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دلایل ادامه زندگی مشترک با انواع راهبردهای حفظ رابطه زناشویی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوجین 17 - 55 ساله شهرستان اصفهان و سمنان را شامل می شد که مدت ازدواج آن ها بین 1 - 35 سال بود و در سال 1395 به زندگی مشترک خود ادامه می دادند. نمونه پژوهش شامل 175 نفر (100 نفر زن و 75 نفر مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از مقیاس دلایل ادامه زندگی مشترک و پرسشنامه راهبردهای حفظ رابطه برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین عوامل پاداش دهنده و تعداد عوامل پاداش دهنده با انواع راهبردهای حفظ رابطه زناشویی رابطه مثبتی وجود دارد. از طرف دیگر بین عوامل محدود کننده و تعداد عوامل محدود کننده با انواع راهبردهای حفظ رابطه زناشویی رابطه ای منفی وجود دارد. همچنین از نظر دلایل پاداش دهنده و محدود کننده برای ادامه زندگی مشترک، تفاوت آشکاری بین دو جنس مشاهده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که عوامل پاداش دهنده در جهت راهبردهایی که افراد برای نگهداری زندگی مشترکشان به کار می گیرند، نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به منظور افزایش و بهبود کیّفیت، رضایت و ثبات زندگی مشترک زوجین به کار گرفته شود.