فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
1 - 17
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان امر ایدئال و انسان به عنوان موجودی که در وضعیت فعلی هر جامعه ای در حال گذران زندگی است، دو حیثیت قابل بحث در علوم انسانی و اجتماعی هستند. این تفکیک اولیه از این دو حیث از انسان می تواند ما را در مواجهه با هویتی تحت عنوان علوم اجتماعی و علوم انسانی بیشتر آشنا کند. افکاری که انبوهی از نظریه ها و اصطلاحات و واژگان را در اقتصاد، جامعه شناسی و دیگر رشته های علوم تولید کرده اند. آنتونی گیدنز از جمله اندیشمندانی است که این دو حیثیت را در مطالعات اجتماعی خود در نظر گرفته و ازاین رو مطالعه آثار او می تواند به ما نشان دهد که چگونه میان شناخت روش شناختی انسان با شناخت انسانی که واقع شده است تمایز بنهیم. او انسان را در مرحله اول براساس اقتضائات نظری مدرنیته متأخر صورت بندی مفهومی می کند و در مرحله ای دیگر این صورت بندی را برای مطالعه انسان در دوره اخیر مدرن به کار می گیرد. انسانی که شخصیت او در بدن خلاصه می شود و بنابراین، مدیریت بدن به منزله امری به عنوان عاملیت انسانی تلقی می شود؛ جایی که اخلاق و دین به عنوان امور هویت بخش، جای خود را از دست داده و حتی امکانی برای ورود مرگ برای شکل دهی شخصیت به عنوان واقعیت جهان انسان از چشم ها دور نگه داشته می شود تا مانعی بر سر راه خرد کردن انسان و هویت انسانی در دوره مدرن اخیر نباشد.
کاربست معرفت فطری در شناخت اوصاف الهی از منظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربست معرفت فطری در شناخت صفات خدا از دیدگاه صدرا و دکارت با نظامهای فلسفی مختلف، تلاش برای بازنمایی نقش فطرت در کسب معرفت یقین بخش و استخراج وجوه اشتراک و افتراق خداشناسی فطری در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب با هدف دستیابی به معیار و مبنایی مستحکم در اثبات معناداری گزاره های الهیاتی و تکامل مباحث خداشناسی است. روش: در این پژوهش عقلی، به نگرش این دو اندیشمند به شناخت صفات خدا مبتنی بر ادراک فطری با روش توصیفی، تحلیلی پرداخته شد. یافته ها: مهم ترین وجوه اشتراک صدرا و دکارت در این زمینه، ابتنای شناخت اوصاف الهی بر معرفت فطری و بهره مندی از عقل و شهود در شناخت صفات خدا؛ و از جمله وجوه افتراق این دو اندیشمند، تفاوت در تعیین مصادیق اوصاف الهی و اقسام و گستره صفات خدا می باشد. نتیجه گیری: وجود اختلاف در مبانی فلسفی و معرفت شناختی نظیر اصالت وجود، اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل در فلسفه صدرا و نیز اصالت مفهوم، عدم شناخت علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت، در کنار رویکرد عرفانی صدرالمتألهین نسبت به صفات خدا در مقابل نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی، این دو دیدگاه را متمایز گردانده است؛ اما اتفاق در برخی مبانی، موجب آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت فطری خدا و صفات او شده است.
دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی: روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی به مثابه یکی از کانون های پیشرفت جامعه و زمینه ساز پیشرفت در سایر حوزه ها مورد توجه قرار گرفته، و بنابراین کیفیت این نهاد و میزان دستیابی به اهداف آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم، با توجه به تغییر پارادایم های توسعه از توسعه اقتصادی به توسعه انسانی بیش از پیش خود را نشان می دهد چرا که در توسعه انسانی نیز، انسان، محور و هدف توسعه است و رویکردی که بر آن تأکید می کند تحت عنوان رویکرد قابلیت ها معرفی می شود. رویکرد قابلیت ها رویکردی کامل تر، کل نگرتر و متحول کننده تر نسبت به رویکرهای پیشین به آموزش مانند رویکرد سرمایه انسانی و حقوق در طراحی برنامه آموزشیِ آموزش عالی ارائه می دهد زیرا با نیازهای زمینه ای از پیش تعیین شده محدود نشده است. با نگاهی به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی تمرکز می کند. در روش شناسی پژوهش، از رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. بدین منظور با جستجو در 16 پایگاه علمی معتبر، 1945 مقاله اولیه در فاصله زمانی 1979 تا 2022 و 1358 تا 1402 شناسایی و 12 مقاله مرتبط انتخاب شد و مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت. فراترکیب مطالعات پیشین نشان می دهد دلالت های رویکرد قابلیت ها در آموزش عالی را می توان ذیل چهار مقوله قابلیت های زمینه ای، قابلیت های رفتاری، قابلیت های آموزشی و قابلیت های اقتصادی-رفاهی دسته بندی کرد. مقولات فرعی (قابلیت ها) شناسایی شده نیز شامل 20 مفهوم هستند.
نقد و باز تعریف کتاب واژه نامه توصیفی خاتم سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
263 - 277
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با رویکرد توصیفی انتقادی به نقد و بررسی «واژه نامه توصیفی خاتم سازی» به قلم نسرین طباطبایی پرداخته است؛ کتاب مذکور در سال 1382 به رشته تحریر درآمده است. در این راستا جنبه های صوری و ساختاری کتاب به لحاظ رعایت اصول نگارش علمی و همچنین محتوایی به لحاظ اهمیت مطالب و چیستی آن مورد بررسی واقع شده است. در شرایطی که مطالعات کتابخانه ای خاتم کاری اندک و با ابهاماتی مواجه بوده، نوشتار منابع هر چند با کاستی هایی دارای ارزش های معنوی برای خاتم کاری محسوب می گردد. در این کتاب مؤلف توانسته برای نخستین بار واژگان تخصصی خاتم کاری را گردآوری و توصیف نماید که ارزشمند و درخور تحسین است؛ در عین حال نقص هایی در روش ارائه، توصیف ناکافی در تعاریف واژگان و اصطلاحات تخصصی، فقدان برخی واژه های ضروری نیز بر آن مترتب است. از نظر صوری به لحاظ شیوه نگارش، نظام ارجاع دهی، ایرانیک نکردن برخی واژه ها و .. در کتاب دیده می شود. همچنین از نظر محتوایی ایرادهایی مانند نبود حد و مرز دقیق میان تعاریف برخی مدخل ها، تعاریف کوتاه و ناقص، فقدان برخی واژه های ضروری، عدم ارجاع مناسب و نبود فهرست به چشم می خورد. در این پژوهش سعی شده علاوه بر تبیین نقصان به بازتعریف واژگان نیز پرداخته شود.
تحلیل هندسی و عددی آرایه های معماری آستانه ماهان از جنبه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل دو جنبه اصلی ریاضیات؛ یعنی تحلیل «هندسی» نقوش و تحلیل «عددی» آرایه های معماری مزار شاه نعمت الله ولی ماهان بود. روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و برداشتهای میدانی است. در این مقاله ابتدا به شناخت اشکال و اعداد آرایه های معماری پرداخته شده و سپس احتمال ارتباط معنایی آنها را با مضامین عرفان اسلامی و اندیشه های شاه نعمت الله ولی بررسی می شود. یافته ها: نقش هندسی «چلیپا» و عدد «چهار» در تزئینات معماری آستانه بیشترین کاربرد را داشته و در ترکیب با هندسه هشت ضلعی منتظم، نمادی از «انسان کامل» و مظهر نور الهی و یادآور «حضور منجی موعود» است. نتیجه گیری: به نظر می رسد معماران این اثر، از نقوش هندسی منحصر به فردی بر پایه اعداد یک تا دوازده در شمسه ها و آرایه ها بهره برده اند که اشاره به اعتقادات شیعی اشاره دارند. «عدد دوازده» در نقاشی منحصر به فرد خطوط چلّه خانه برای معرفی امام دوازدهم شیعه به کار رفته و به نظر می رسد آموزه های شاه نعمت الله به صورت آرایه های معماری در مقبره وی مجسّم شده است. همچنین چرخش، پیچش و گردش این دوازده تَرک و وصول آنها به دایره ای واحد، نمایانگر اصل «وحدت در عین کثرت» است.
آسیب شناسی تحقق پذیر آمایش سرزمین در ایران نمونه موردی: دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
127 - 162
حوزههای تخصصی:
با اینکه قریب به نیم قرن از ورود مفهوم «آمایش سرزمین» به نظام برنامه ریزی ایران می گذرد، اما هنوز آمایش سرزمین در محاق پنج دسته چالش «معرفت شناسی»، «مشروعیت»، «روش شناسی و روش»، «محتوایی» و «تحقق پذیری» گرفتار بوده و امر «توسعه سرزمینی» نیز مستمراً از عدم تعادل ها و نابرابری های فزاینده، تعارضات بین بخشی و بین منطقه ای، تخریب منابع و اضمحلال فرصت های توسعه رنج می برد. چالش «تحقق پذیری» به عنوان یک حلقه مفقوده در نظام برنامه ریزی (و جریان آمایش سرزمین)، بی شک اساسی ترین، ملموس ترین و فراگیرترین این چالش ها بوده که به نحوی برون داد سایر چالش ها نیز است. «تحقق پذیری» نیز از جمله مفاهیم سهل و ممتنع بوده که تعریف مورد اجماعی در جامعه علمی ندارد. با این حال باید آن را مقوله ای فرایندی دانست که الزامات آن باید در هر سه مرحله «پیشاتدوین»، «در حین تدوین» و «پساتدوین» مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر، هدف اصلی تبیین مفهوم «تحقق پذیری» از یکسو و بررسی آسیب شناسانه تحقق پذیری دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین در ایران با بهره گیری از روش پانل (مصاحبه عمیق با کارشناسان، صاحب نظران و دست اندرکاران موضوع) از سوی دیگر است. نتایج نشان می دهد آسیب های مختلفی در هر سه ساحت پیشاتدوین (ساختاری - نهادی، قانونی و مدیریتی)، تدوین (مفهوم شناختی، روش شناختی و سازوکار تدوین) و پساتدوین (فرایندهای تصویب، اجرا و نظارت) بر جریان آمایش سرزمین مترتب بوده که تقریباً در دوره های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته و سبب تداوم اختلال در تحقق پذیری آمایش سرزمین شده است.
سنجش انتقادی فهم جان سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی براساس حیث التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
43 - 57
حوزههای تخصصی:
جان سرل با صورت بندی نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی می کوشد توضیحی قانع کننده برای رابطه بین حالت های ذهنی و بدن (مغز) و حل و فصل مشکل کهن ذهن−بدن ارائه دهد. خاستگاه اصلی طبیعت گرایی زیست شناختی، نظریه های زیست شناسی و فیزیکی، به ویژه دو نظریه تکامل زیستی و اتمی ماده است؛ بنابر نظر سرل، حالت های ذهنی همانند آگاهی و حیث التفاتی، بخشی از جهان طبیعی هستند و فرایندهای زیست شناختی مغز، یعنی فرایندهای سلول های عصبی سبب ایجاد آگاهی و نیز حیث التفاتی می شوند. هدف این مقاله سنجش انتقادی مفهوم سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی مبتنی بر موضوع مرتبط با «حیث التفاتی» است؛ ازاین رو نخست با توضیح نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی سرل نشان داده می شود که مبانی اصلی این نظریه عبارتند از اینکه همه پدیدار های ذهنی، مانند احساسات و عواطف، افکار و اندیشه ها معلولِ فرایندهای فیزیکی و شیمیایی موجود در مغزند و نیز پدیدار های ذهنی صرفاً ویژگی های سطح بالاتر مغزند. سپس با بیان اشکالات این نظریه مشخص می شود که آیا برخورد با آنها (اشکالات) از موضعِ طبیعت گرایی زیست شناختی امکان پذیر است؟
چالش تنظیم گری در حکمرانی امر خیر و داوطلبانه
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
223 - 240
حوزههای تخصصی:
بخش سوم اجتماعی شامل فعالیت گروه ها و مؤسسات غیردولتی اجتماعی در اشکال مختلف آن، ازجمله در حوزه نیکوکاری و فعالیت های داوطلبانه است؛ این بخش نقش مهمی در توسعه یک جامعه و حل مسائل اجتماعی آن دارد. در عین حال، اثربخشی مناسب این مؤسسات در جهت مشارکت اجتماعی و ایفای مسئولیت اجتماعی افراد جامعه، وقتی به دست می آید که رویه های حکمرانی و سیاست گذاری مناسب در کشور وجود داشته باشد. در جامعه ایران که نیکوکاری و کار داوطلبانه پیشینه تاریخی طولانی دارد و نیز نهادهای حاکمیتی تلاش می کنند به سهم خود نقش هرچه بیشتری در صدور مجوز، نظارت و هدایت فعالیت های بخش غیردولتی اجتماعی و جلب مشارکت آنها داشته باشند، تنظیم گری و ایجاد رویه هماهنگ بین فعالیت ها و برنامه های سازمان های حاکمیتی مسئله ای بسیار مهم و یک ضرورت جدی است. در این پژوهش با تشریح انواع مؤسسات اجتماعی غیردولتی و مقایسه ماهیت آنها و براساس توصیفِ وضعیت فعلی در نوع برنامه ها و سیاست های موجود از سوی سازمان های مختلف حاکمیتی، به تحلیل مسائل و چالش های موجود در حوزه تنظیم گری در حوزه سیاست گذاری امر خیر و داوطلبانه پرداخته شده است. درنهایت، براساس یافته های حاصل از این تحلیل، پیشنهادهای عملی برای اصلاح رویه های حکمرانی ارائه شده اند.
تببین عوامل موثر بر رعایت اخلاق پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (مطالعه ای در دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو با هدف تبیین عوامل موثر بر رعایت اخلاق پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی بوده که با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای 266 نفر انتخاب شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که ضرایب استاندارد شده در مدل های اندازه گیری: در بعد عوامل فردی، در گروه زنان شخصیت و در گروه مردان، انگیزش بالاترین بار عاملی را دارا بوده ست. در مدل عوامل محیطی داخل دانشگاه نیز درگروه زنان و مردان هر دو نشانگر دارای بار عاملی نزدیک به هم هستند. در نهایت در مدل اندازه گیری عوامل محیطی خارج از دانشگاه در گروه زنان و مردان، پژوهش و نگارش به غیر فارسی دارای بیشترین بار عاملی است. ضرایب استاندارد شده ساختاری نیز در کل نمونه و گروه زنان، عوامل محیطی خارج از دانشگاه و در گروه مردان عوامل فردی دارای بیشترین بار عاملی بر روی اخلاق پژوهشی را نشان داد.
بررسی عوامل شکل گیری قلدری سازمانی در دانشگاه: تجربه زیسته استادیاران جوان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۶۵-۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه به عنوان نهادی برآمده از بطن اجتماع و دانشگاهیان به عنوان قشر متفکّر آن، نقشی کلیدی در تحولات اجتماعی دارد. با این حال در دانشگاه ها، عواملی وجود دارد که دانشگاه را از دستیابی به هدف اصلی خود دور کرده و منجر به بروز پدیده های مخرب روانشناختی همچون قلدری سازمانی شده است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که تجارب استادیاران جوان از قلدری سازمانی در دانشگاه چگونه است و چه عواملی منجر به شکل گیری آن در محیط دانشگاهی می شود، نوشته شده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش را کلیه استادیاران جوان عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در سال 1401 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، هدفمند و گلوله برفی بود و پس از مصاحبه با 16 مرد و 8 زن، داده ها به اشباع نظری رسیدند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها به روش چند مرحله ای موستاکاس تحلیل شد. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها 5 مضمون اصلی مربوط به تجربه زیسته استادیاران جوان از قلدری سازمانی و 5 مضمون اصلی مربوط به عوامل قلدری سازمانی شامل عوامل فردی و عوامل سازمانی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسیاری از استادیاران جوان در سال های ابتدایی خدمت خود به علت داشتن سابقه کمتر و عدم ثبات وضعیت استخدامی خود در گروه یک نوع قلدری عمودی از بالا به پایین را تجربه کرده اند که معمولاً شامل مورد تهدید واقع شدن، محرومیت از امکانات و بهره کشی پژوهشی و اداری بوده است. همچنین وجود عدم شفافیت در برخی از قوانین و آیین نامه ها، ضعف نظام اداری حاکم در دانشگاه و تبعیض در ارائه خدمات و امکانات به عده ای از اساتید، از عمده ترین دلایل شکل گیری قلدری در دانشگاه بوده است.
بررسی مفهومی طولانی بودن آرزوها با تأکید بر فرایند مهار آن در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طولانی بودن آرزوها در بین دانشجویان با تأکید بر فرایند مهار آن در سیره علوی انجام شد. روش: روش تحقیق بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی استوار بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند. برای این منظور، تعداد 216 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش در بخش کتابخانه ای، منابع دست اول اسلامی و در بخش میدانی، شاخص «آرزو» گروزت و همکاران(2005) بودند. یافته ها: نتایج بخش میدانی نشان داد که شکاف بین میانگین اهمیت و احتمال دستیابی در تمامی حوزه های آرزوهای زندگی و ابعاد آن برای دانشجویان معنادار است؛ یعنی می توان نتیجه گرفت که اهداف برای دانشجویان مهم اند، اما شانس رسیدن به این اهداف برای آنان زیاد نیست که این امر به معنای طول أمل می باشد. نتیجه گیری: مرور منابع نشان داد که مهار و درمان طول أمل طی سه مرحله متوالی صورت می گیرد: در مرحله اول، انسان باید به نگرش صحیح نسبت به خود، جهان پیرامون و خالق یکتا دست یابد. در مرحله دوم، به گزینش و ارزیابی آرزوها اقدام کند و آرزوهای گزینش شده را به اهداف قابل دسترس تبدیل سازد. در مرحله سوم، به برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به اهداف خود مبادرت ورزد و از اتلاف وقت پرهیز کند.
بررسی ادراک فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
131 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک و تجربه دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکتری در سالهای 1390 تا 1399 (دهه 90) بودند که از میان ایشان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل و تنظیم نتایج، ویژگی های منفی اساتید در قالب سه مضمون اصلی و 44 مضمون فرعی دسته بندی شد؛ که مضامین اصلی شامل «عیوب اخلاقی و ضعفهای شخصیتی»، «نقایص آموزشی و کلاس داری» و «ایرادات و قصورات پژوهشی» می باشند. نتیجه گیری: از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی مورد مصاحبه در این پژوهش، ضعفها و قصورات شخصیتی، آموزشی و پژوهشی در برخی از اساتید خدشه به جایگاه ایشان وارد آورده و از نفوذ علمی و تربیتی ایشان بر دانشجویان کاسته است؛ بر این اساس، از اساتید انتظار می رود تا با نظر به این ویژگی ها، همواره پیش و بیش از دیگرسازی، مسیر رشد و خودسازی را دغدغه مندانه بپیمایند.
بررسی رابطه هوش معنوی و بهزیستی، با تحول اخلاقی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
201 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و بهزیستی با تحول و رشد اخلاقی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. روش: روش پژوهش از لحاظ روش آمار، توصیفی شامل محاسبه فراوانی ها، میانگین ها، انحراف استانداردها و برای آمار استنباطی از ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1401 بودند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 169 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به پرسشنامه هوش معنوی، بهزیستی معنوی و تحول اخلاقی پاسخ دادند. داده ها نیز توسط آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه ورود همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین مؤلفه های هوش معنوی و بهزیستی معنوی با تحول اخلاقی وجود دارد. به عبارت دیگر؛ با افزایش هوش معنوی و بهزیستی معنوی، تحول اخلاقی نیز افزایش پیدا می کند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 50 درصد از واریانس تحول اخلاقی توسط مؤلفه های هوش معنوی و بهزیستی معنوی تبیین می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد تحول اخلاقی در دانشجویان منوط به افزایش هوش معنوی و بهزیستی معنوی آنان است. بر این اساس، پیشنهاد شد که برنامه و طرحی جامع از سوی خانواده ها، متولیان فرهنگی و آموزش عالی به منظور تقویت هوش معنوی و بهزیستی معنوی دانشجویان برای تحول اخلاقی آنان تدوین و اجرا شود.
رویکرد پدیدارگرایانه کوانتمی؛ نگاهی نو به مسئله نهادها و تغییرات نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
19 - 33
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با به کارگیری تفاسیر ایده آل گرا از نظریه کوانتم، چارچوب مفهومی جدیدی تحت عنوان «رویکرد پدیدارگرایانه کوانتمی» برای تحلیل ماهیت نهادها و تغییرات نهادی معرفی شده است. دستاوردهای چارچوب نظری ما در مقایسه با نهادگرایان جدید عبارت اند از: فرض عقلانیت ناقص رد می شود؛ به طوری که شالوده عدم اطمینان فراگیر در جهان، پیش بینی ناپذیربودن انتخاب های بهینه فرد برای افراد دیگر در مقام سوم شخص است. ایجاد نهادها محصول هزینه - فایده کردن فرد قصدمند است که تصمیم می گیرد برای کاستن از عدم قطعیت ذاتی تصمیمات بهینه خود برای دیگران به چه میزان اطلاعات ذخیره شده در ذهن خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و از فردیت خود بکاهد تا زیست اجتماعی با دیگران امکان پذیر شود. براساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نشان داده شد که منشأ تغییرات نهادی تجربیات ناسازگار با آثار خارجی فراگیر هستند؛ به طوری که باوجود وابستگی به مسیر نهادها، تغییرات آن تدریجی نیست؛ بلکه در یک دوره گذار صورت می پذیرد. به دلیل آثار خارجی، تجربیات ناسازگار قواعد بازی سابق مختل شده و نهادهای جدید، قوام و استحکام لازم را ندارند. کوتاه شدن دوره گذار درگرو مداخله مستقیم دولت ها در توزیع رانت جهت قوام بخشی به قواعد بازی جدید است.
تحلیل ساختاری ارتباط اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی با رضایت شغلی با نقش واسطه ای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای توسعه حرفه ای در رابطه اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 245 نفر به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه توسعه حرفه ای پورکریمی(1389)؛ اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی پورکریمی و همکاران(1398)؛ رضایت شغلی قموشی و پورکریمی(1401) و خودکارامدی شغلی بندورا(1977) استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه توسعه حرفه ای 94/0=α؛ اخلاق حرفه ای 95/0=α؛ رضایت شغلی 80/0=α و خودکارامدی شغلی 86/0=α به دست آمد. روایی ابزار با استفاده از روایی سازه(تحلیل عاملی تأییدی) تأیید شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری: مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از عدم معناداری تأثیر اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی(0.19=γ)، است. اخلاق حرفه ای بر توسعه حرفه ای (0.24=γ)؛ خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی(0.57=γ) و خودکارامدی شغلی بر توسعه حرفه ای(0.65=γ)، تأثیر مثبت و معناداری داشته است و توسعه حرفه ای بر رضایت شغلی(0.34- =β) تأثیر منفی داشته است. تأثیر غیر مستقیم و منفی اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.08-) معنادار نبوده؛ همچنین تأثیر غیر مستقیم و منفی خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.22-) معنادار بوده است.
واگذاری طرح های نیمه تمام عمرانی: رهیافتی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
199 - 234
حوزههای تخصصی:
دولت در ایران همانند سایر کشورهای در حال توسعه پس از جنگ جهانی دوم خود را مسئول رفع عقب ماندگی کشور دانست و با طراحی برنامه های توسعه و اجرای طرح های عمرانی سعی در رفع این عقب ماندگی ها کرد. حجم عظیم طرح های عمرانی نیمه تمام یکی از واقعیت های مدیریت بخش عمومی در حال حاضر در کشور است. نمایندگان مجلس تصویب لایحه مشارکت عمومی و خصوصی را راه حل طرح های نیمه تمام می دانند. این تحقیق که به روش کیفی انجام شده تلاش دارد با تحلیل نظرات خبرگان به دو سؤال پاسخ دهد: اول آیا همه طرح های نیمه تمام را می توان واگذار کرد و دوم روش های اقتصادی سازی طرح ها برای واگذاری چیست؟ در این مقاله متن مصاحبه ها با نرم افزار کدگذاری باز شده است. نتایج تحلیل آن است که راه حل کلی برای همه طرح ها وجود ندارد و در هر مورد با توجه به شرایط زمینه ای (طبقه بندی طرح های ناتمام ، امکان اقتصادی سازی آنها و ...)، شرایط علّی (کنترل تصویب طرح ها)، شرایط مداخله ای (استفاده از ظرفیت های قوانین واگذاری، ورود سازمان خصوصی سازی به این موضوع و ...)، راهبردها (تدوین پیش نیاز های حقوقی ، تهیه آیین نامه ها و ... ) و پیامد (ایجاد انگیزه برای مدیران طرح ها از طریق ایجاد روش بازگشت منابع صرفه جویی شده و ...) باید روش مناسبی برای اقتصادی سازی و واگذاری طراحی کرد.
«معمای فیل و کوران»: مقایسۀ رویکرد جامعه شناسی و علم اقتصاد به مسئلۀ کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسخ به این پرسش که چرا یک نفر کارآفرین می شود و دیگران نه به هیچ عنوان ساده نیست. اکثر پژوهشگران این معما را پذیرفته و تعریف خاص خود را از مفهوم کارآفرینی ارائه داده اند. ازاین رو، کارآفرینی واژه بسیار مناقشه برانگیزی است که تجمیع نظریه های مربوط به این حوزه را مشکل کرده است. در میان نظریات گوناگون و گاه متناقض حوزه کارآفرینی، سهم رشته های علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی و تاریخ اقتصادی قابل توجه است. اما منظرهای این دو علم به مسئله کارآفرینی متفاوت است. این تفاوت ها دوگانه ادراکی کمتر از حد اجتماعی و بیشتر از حد اجتماعی را شکل داده که بسیاری معتقدند هر دو این ادراکات ناقص است. جامعه شناسی مبتنی بر فهمی است که عاملیت های فردی را بیش از حد اجتماعی می بیند، اقتصاد از فهمی استفاده می کند که انسان ها کمتر از حد اجتماعی اند. بنابراین، دوگانه ادراک کمتر از حد اجتماعی و ادراک بیشتر از حد اجتماعی مترادف است با مجادله بر سر توصیف کوران از فیلی که در تاریکی قرار گرفته، از زوایای مختلف آن را لمس کردند و هر کس دیدگاه خود را برای رد نظر دیگری ارائه می کند. بنابراین، تبیین این دوگانه و متعاقب آن مقایسه رویکرد جامعه شناسی و علم اقتصاد به مسئله کارآفرینی هدف مقاله حاضر است. این مقاله، اساساً ماهیت نظری داشته و در مرکز این تأملات قرار دارد. نقطه عزیمت مقاله حاضر بهره بردن از پارادایم جامعه شناسی اقتصادی جدید برای فراتر رفتن از دوگانه ادراک کمتر از حد اجتماعی شده و ادراک بیشتر از حد اجتماعی شده و پرداختن به مسیری است که بین این دو قطب متضاد جریان دارد تا بتوان کارآفرینی را به صورت حک شده در یک بستر اجتماعی و تاریخی درک کرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر انتشار فناوری کدهای دستوری تلفن همراه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فناوری مسیر خاصی در فرآیند پذیرش و انتشار طی می کند. ظهور و بروز عوامل بازدارنده و یا تسهیل کننده در بستر فنی-اجتماعی فناوری، تعیین کننده مسیر و سرعت انتشار فناوری است. در این راستا هدف از این پژوهش، تحلیل منحنی انتشار فناوری کدهای دستوری تلفن همراه (USSD) در ایران است. قلمرو موضوعی و زمانی این تحقیق شامل مشترکین تلفن همراه بر بستر فناوری USSD از سال 1389 تا 1398 می باشد. این مقاله با استفاده از چارچوب انتشار فناوری راجرز و داده های تاریخی مشترکین فناوری USSD در اپراتور همراه اول، منحنی های انتشار کاربردهای مختلف این فناوری را ترسیم و تحلیل می نماید. برای فهم و توضیح نمودارها و عوامل مؤثر بر انتشار در زمینه ایران، با 14 خبره و مطلع این حوزه در نهادهای تنظیم گر، سیاست گذار و اپراتور تلفن همراه مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش، USSD در خدمات اپراتوری و خدمات بانکی بیشترین کاربرد را داشته و در سایر حوزه ها کاربرد آن محدود بوده است. یافته ها همچنین نشان می دهد مزیت نسبی،پیچیدگی و آزمون پذیری بیشترین تأثیر را در تقویت انتشار USSD دارند و عوامل قیمت، مقررات و تعامل بازیگران، بیشترین تأثیر را بر محدود شدن انتشار این فناوری داشته اند. یافته های این مقاله دلالت های سیاستی و مدیریتی برای تنظیم گری و فعالیت های کسب وکاری در حوزه فناوری های مالی و خصوصاً USSD ارائه نموده است.
طراحی الگوی ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
57 - 100
حوزههای تخصصی:
ظرفیت خط مشی به توانایی توسعه «گزینه های خط مشی» برای دستیابی به اهداف عمومی اشاره دارد. خط مشی گذاری با قانونگذاری در تعامل تنگاتنگ است؛ از یک سو، خط مشی هایی در قالب لوایح و طرح ها به قانون تبدیل می شوند و از سوی دیگر، برخی از قوانین خود جنبه خط مشی دارند؛ بنابراین، هرچه ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس تقویت شود، قانونگذاری نیز تقویت می شود. قراین و مسائلی همچون تورم قوانین، صف طولانی طرح ها و لوایح در کمیسیون ها و همچنین لزوم خط مشی پژوهی برای ایجاد قوانین پویا و مادر، وجود دارد که بر لزوم مطالعه ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس شورای اسلامی می افزاید. هدف از این پژوهش، طراحی الگو از طریق شناسایی عناصر تشکیل دهنده ظرفیت خط مشی گذاری و شناسایی روابط بین آنهاست. این پژوهش با رویکرد کیفی و استراتژی مطالعه موردی انجام شده است که در آن مجلس شورای اسلامی به عنوان مورد مطالعه به صورت عمیق و کیفی بررسی می شود. بررسی برخی از بیانات مقام معظم رهبری، مصاحبه های نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خبرگان قانونگذاری و خط مشی گذاری، گزارش های کارشناسی و طرح ها و لوایح، ابزارهای گردآوری اطلاعات هستند؛ زیرا این پژوهش مبتنی بر چندروشی یا کثرت گرایی است. روش تحلیل داده ها براساس تحلیل مضمون است که سرانجام الگوی نهایی با چارچوب ورودی – پردازش - محصول - زمینه طراحی شده است. زیرساخت های ظرفیت سازی، غنی سازی ظرفیت خط مشی ها و ظرفیت خط مشی های ارتقا یافته و همچنین محیط حاکم بر ظرفیت خط مشی ها از عناصر شکل دهنده الگو هستند که توجه و عملیاتی سازی آنها به وضع قوانین مادر و تقویت کارویژه های مجلس شورای اسلامی منجر می شود.
ضوابط حاکم بر رسیدگی به لایحه بودجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
289 - 321
حوزههای تخصصی:
به موجب اصل (52) قانون اساسی واگذاری صلاحیت «تهیه بودجه» به دولت از یک سو و اعطای صلاحیت «رسیدگی و تصویب» آن به مجلس شورای اسلامی از سوی دیگر، سبب شده است تا در سایه سکوت قانونگذار عادی، اختلاف نظرهایی نسبت به حدود صلاحیت مجلس در رسیدگی و تصویب لایحه بودجه مطرح شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اتخاذ رویکردی تحلیلی - توصیفی در مقام پاسخگویی به این سؤال برآمده است که ضوابط حاکم بر رسیدگی مجلس به لایحه بودجه چیست؟ مبتنی بر ضوابط مستخرج از اصول مختلف قانون اساسی و نظرهای شورای نگهبان در مقام تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی مشخص شد که صلاحیت مجلس شورای اسلامی در «رسیدگی به کلیات شکلی لایحه بودجه» محدود به «احراز صحت تنظیم ساختار شکلی لایحه» با هدف نظارت بر تشکیل لایحه بودجه از «ماده واحده و تبصره ها»، «جداول» و «پیوست ها» و در مقام «رسیدگی به کلیات ماهوی لایحه بودجه» نیز محدود به «رد کلیات لایحه بودجه و الزام دولت به اصلاح آن» است. همچنین «عدم تغییر موضوع لایحه بودجه»، «عدم تغییر بنیادین در اجزای لایحه بودجه»، «عدم اخلال در ایفای وظایف نهادهای اساسی»، «عدم اخلال در برگزاری رویدادهای منبعث از قانون اساسی» و «ارسال به موقع مصوبه بودجه به شورای نگهبان» از بایسته های حاکم بر مرحله رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه به حساب می آیند.