فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۵۶۱ تا ۹٬۵۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی و مقایسه رضایتمندی شغلی بین کارکنان بخش دولتی و بخش خصوصی است. این پژوهش بر مبنای اطلاعات کمی، تکمیل پرسش نامه و تجزیه و تحلیل های آماری و در سه گام انجام شده است. به همین منظور پس از بررسی پیشینه تحقیق و سایر مطالعات انجام گرفته در این خصوص به تنظیم پرسش نامه براساس مدل JDI پرداخته شد. پس از توزیع 210 پرسشنامه 140 پرسشنامه از 7 اداره و سازمان دولتی و شرکت خصوصی تکمیل و جمع بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که به طور کلی رضایتمندی شغلی در میان کارکنان بخش دولتی بیشتر از بخش خصوصی است. بیشترین ضریب تأثیر مربوط به فاکتورهای سبک رهبری و حقوق و مزیا است. میزان رضایت شغلی در بخش دولتی بالاتر از 2.5 بدین مفهوم که کارکنان بخش دولتی زضایمندتر و در بخش خصوصی کمتر از میانگین 2.5 است بدین مفهوم که رضایت شغلی در میان کارکنان بخش خصوصی کمتر است.
نقش ماه های مذهبی در رابطه بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش تعدیل گری حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش ماه های مذهبی بر رابطه بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر نقش تعدیل گری حاکمیت شرکتی است. منظور از ماه های مذهبی، ماه های رمضان و محرم هستند. از دوره تصدی مدیرعامل، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، استقلال هیأت مدیره، مالکیت اعضای هیأت مدیره، اندازه موسسه حسابرسی و مالکیت سرمایه گذاران نهادی به عنوان مؤلفه های حاکمیت شرکتی استفاده شده و تعداد132شرکت در دوره14/8/92 هجری شمسی مصادف با1/1/1435(اول محرم) هجری قمری تا تاریخ 19/6/97 هجری شمسی مصادف با 29/12/1439(آخر ذی الحجه) هجری قمری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، الگوی رگرسیون چند متغیره بر مبنای داده های پانلی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد تفاوت معنی داری بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و ریسک سقوط قیمت سهام در ماه های رمضان و محرم در مقایسه با سایر ماه ها وجود دارد، هم چنین، حاکمیت شرکتی دارای اثر معناداری بر رابطه بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و ریسک سقوط قیمت سهام در ماه های رمضان و محرم می باشد. به عبارتی، در شرکت هایی با سطح حاکمیت شرکتی بالاتر، احساسات سرمایه گذار اثر مطلوب تری را بر ریسک سقوط قیمت سهام خواهد داشت.
ابزارهای مالی و ریسک های مرتبط
حوزههای تخصصی:
شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی مستعد و متخصص است. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی، براساس روش جمع آوری داده ها، اسنادی- پیمایشی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. ابتدا در فاز کیفی، الگوی برندکارفرمایی طراحی شد و سپس در فاز کمّی، اعتبارسنجی الگو صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها در فاز کیفی، تحلیل تم و در فاز کمّی، روش تحلیل عاملی تأییدی بود. به منظور رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از روش تصمیم گیری چند شاخصه و تکنیک ساو استفاده شد. یافته های پژوهش که به شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش منجر شد که شامل: 7 بعد، 28 مؤلفه 64 شاخص است. نتایج حاصل از رتبه بندی ابعاد الگو نشان داد که بعد نظام مدیریت منابع انسانی در رتبه اول، استراتژی برند در رتبه دوم، استراتژی استخدامی در رتبه سوم، سبک مدیریتی در رتبه چهارم، جایگاه برندکارفرما در رتبه پنجم، شناخت کارکنان در رتبه ششم، ترویج و ارتقای برند در رتبه هفتم قرار دارند. بنابراین، با توجه به رتبه اول نظام مدیریت منابع انسانی در فرایند رتبه بندی ابعاد الگو، باید نظام سازی و حرکت مستمر در چارچوب این نظام و ساختاری متناسب با مدیریت علم، کارآمد و توانمند در حوزه مدیریت منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تعریف و تبیین شود.
روابط مشتری و تأمین کننده و هزینه بدهی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی یافتن تأثیر روابط مشتری و تأمین کننده و هزینه بدهی در کارخانه قند شهرستان اقلید است. به منظور پاسخگویی به سؤال های پژوهش و نیز تحقق اهداف پژوهشی، پس از بررسی ادبیات پژوهش و یافتن ابعاد مختلف متغیرهای مدیریت زنجیره تأمین و نیز مدیریت ارتباط با مشتری، طرح پژوهش و روش پژوهش مشخص گردید و پس از تعاریف عملیاتی و ساختن پرسشنامه سنجش ابعاد متغیرهای مذکور 260 نفر از کارکنان بخش های مختلف کارخانه قند اقلید انتخاب شده و به آن ها پرسشنامه ارائه شد. با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (لیزرل) مدل های ساختاری مختلفی اجرا گردید تا اینکه بهترین مدل ساختاری از بین مدل های اجرا شده انتخاب گردید. پس از اجرای مدل، مدل نهایی پژوهش که شاخص های برازش بهتری نسبت به دیگر مدل ها داشت انتخاب شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد همه متغیرهای تشریح شده و ارتباطات مابین آن ها بصورت مستقیم است که با تقویت و بهینه شدن هر یک از آن ها متقابلا متغیر دیگر بهبود می یابد. بطور مثال با افزایش میزان اعتماد در مدیریت زنجیره تأمین، حفظ و مراقبت از مشتری بهبود پیدا می کند و همچنین بطور متقابل بهبود در مراقبت از مشتری منجر به افزایش اعتماد در مدیریت زنجیره تأمین و کاهش بدهی خواهد شد. بنابراین ابعاد مختلف مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت زنجیره تأمین و هزینه بدهی بصورت هم نیروزایی بر یکدیگر تأثیر گذاشته و یکدیگر را تقویت می کنند. کلمات کلیدی : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت ارتباط با مشتری، کارخانه قند اقلید، هزینه بدهی، مدل سازی معادلات ساختاری
تاثیر سرمایه فکری بر قابلیت مقایسه صور ت های مالی
حوزههای تخصصی:
قابلیت مقایسه صورت های مالی یکی از ویژگی های کیفی است که بر مفید بودن اطلاعات مالی تأکید می کند. صورت های مالی باید در برگیرنده اطلاعات مقایسه ای دوره قبل باشد. اطلاعات مقایسه ای باید تا جایی افشا گردند تا جهت درک صورت های مالی دوره جاری، مربوط تلقی شوند. قابلیت مقایسه صورت های مالی ویژگی است که به استفاده کنندگان در شناسایی و درک شباهت ها و تفاوت ها کمک می نماید. با توجه به گذار جوامع از عصر صنعت به عصر اطلاعات، اهمیت سرمایه های فکری در دنیای تجارت نیز رشد یافته است. سرمایه فکری تلاش برای استفاده مؤثر از دانش موجود و دارایی های نامشهود است. ازاین رو هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا سرمایه فکری بر قابلیت مقایسه صورت های مالی تأثیر معناداری دارد یا نه؟ جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 تا 1399 و با استفاده از اطلاعات 118 شرکت و روش رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه پرداخته شد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه فرعی اول، متغیر سرمایه فیزیکی با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار با قابلیت مقایسه صورت های مالی است. و همچنین نتایج فرضیه فرعی دوم حاکی از آن است که متغیر سرمایه ساختاری با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار قابلیت مقایسه صورت های مالی است. همچنین نتایج فرضیه فرعی سوم حاکی از آن است که متغیر سرمایه انسانی با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار قابلیت مقایسه صورت های مالی است.
تأثیر هوش تجاری در بازاریابی بر افزایش فروش در شرکت های تولیدی
حوزههای تخصصی:
هدف از این بررسی تأثیر هوش تجاری در بازاریابی بر افزایش فروش در شرکت های تولیدی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به این خاطر که به بررسی و تحلیل وضع موجود پرداخته است، روش بکار گرفته شده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه مورد مطالعه کارشناسان و مدیران شرکت پوپک صنعت بادرود بود که تعداد آنان 180نفر است. با توجه به تعداد معلوم کارکنان برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران به صورت تصادفی 120 نفر انتخاب شد و پرسشنامه میان این افراد توزیع گردید. برای جمع آور ی داده های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص های اولیه از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده شد. در آمار استنباطی پس از بررسی پایایی و روایی پرسشنامه، نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف بررسی شد، سپس با استفاده از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls به بررسی فرضیات پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده تمام فرضیات پذیرفته شدند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که یکپارچگی، کیفیت محتوا، دسترسی و استفاده از اطلاعات بر افزایش فروش و عمکلرد تاثر معناداری دارند.
ارزیابی و کلاسه بندی تامین کنندگان برای برون سپاری بر اساس تکنیک پرومسورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بسیاری از سازمان ها برای حفظ مزیت رقابتی خود در بازارهای جهانی و کاهش مخاطره های سرمایه گذاری، فرایند برون سپاری را انجام می دهند. انجام این فرایند مستلزم انتخاب دقیق تأمین کنندگانی است که در حلقه برون سپاری سازمان شرکت می کنند. بدین منظور مدیران نیازمند ابزاری علمی و دقیق به منظور ارزیابی، تحلیل و طبقه بندی تأمین کنندگان هستند. در این پژوهش ضمن شناسایی مهم ترین معیارهای لازم برای برون سپاری به ارزیابی تأمین کنندگان با استفاده از تکنیک پرومسورت پرداخته می شود.
روش شناسی: باتوجه به هدف پژوهش، این تحقیق از نظر جهت گیری در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد و به لحاظ ماهیت روش کار توصیفی- پیمایشی است. از طرفی به دلیل به کارگیری تکنیک پرومسورت بر اساس نمایه های مرزی، از نوع تحقیقات کمّی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل کل شرکت های فعال در زنجیره تأمین شرکت ساختمانی شاهرود نگین است که در فرایند ارزیابی و کلاسه بندی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: این پژوهش در قالب مطالعه موردی شرکت شاهرود نگین و با ارزیابی 22 تأمین کننده آن صورت گرفته است. به منظور برون سپاری فعالیت های شرکت و بر اساس تکنیک به کارگرفته شده، تأمین کنندگان این شرکت در چهار دسته شرکای استراتژیک (بهترین دسته)، شرکای توسعه ای، شرکای رقابتی و شرکای نامناسب (بدترین دسته) قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق ضمن نشان دادن مزیت تکنیک به کاررفته در این پژوهش، مقایسه ای اجمالی با روش های الکتره3 و پرامتی تری، مدیران می توانند از تکنیک پرومسورت، ضمن ارزیابی جامع از تأمین کنندگان و کلاسه بندی آن ها در قالب نمایه های مرزی تعریف شده، فرایند برون سپاری فعالیت های خود را انجام دهند.
قیمت گذاری اختیار گستره بر پایه مدل های نرخ بهره لایبور پرش انتشار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
35 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه ، مشتقات مالی نقش بسزایی در توسعه بازارهای مالی و کنترل ریسک دارند. بازارهای حاصل از مشتقات مالی ، نه تنها ابزاری برای کنترل ریسک می باشند بلکه خود به عنوان یک بازار دوم ، برای جذب سرمایه های کوچک جهت اجرای پروژه های بزرگ می باشد. کشورهایی که بازارهای مالی آن ها دچار نوسانات شدید قیمت می باشند ، نیازمند ابزار مالی نوین کنترل ریسک هستند. در این مقاله ، از اختیارات گستره به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری و کنترل ریسک استفاده شده است که در ابتدا با بیان مفاهیم این ابزار نوین مدلی با استفاده از معادلات دیفرانسیل تصادفی و جزئی ساخته شده است. مدل حاصل از یک معادله دیفرانسیل تصادفی با جمله پرش به یک معادله دیفرانسیل جزئی انتگرالی بدون ریسک تبدیل شده است، که بیانگر قیمت اختیار گستره روی نرخ های بهره لایبور می باشد. از آنجایی که مدل حاصل دارای جواب بسته یا جواب تحلیلی نبوده ، در این مقاله ، با استفاده از روش جهت متناوب ضمنی (ADI) ، جواب در نقاط گسسته تخمین زده شده است که علاوه بر مطالعه روش ، به بررسی و اثبات پایداری روش نیز پرداخته شده است. در مرحله بعد، مدل قیمت گذاری با استفاده از نرم افزار متلب پیاده سازی و نتایج حاصل از آن به تصویر کشیده می شود. در نهایت نتیجه گیری می شود که روش ضمنی جهت متناوب یک روش کارا و مناسب است که مشکلات موجود در مدل های قیمت گذاری که توسط پرش ها ایجاد می شود را برطرف می کند
تاثیر عوامل رقابتی بر رفتار نامتقارن هزینه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت هزینه و چگونگی برنامه ریزی مصرف منابع یکی از مسائلی است که همواره جهت مدیریت در راستای ارزش آفرینی برای بنگاه تحت مدیریت خود با آن سروکار دارند، اما این امر مستلزم آگاهی کامل از چگونگی رفتار هزینه ها و عوامل تاثیرگذار بر رفتار هزینه ها است. مطالعات پیشین در مورد رفتار نامتقارن هزینه، به طور عمده بر عوامل داخلی تمرکز داشته اند. با این وجود، مدیران در زمان اتخاذ تصمیمات راهبردی هزینه، عوامل داخلی و خارجی را توأماً مورد توجه قرار می دهند. از این رو، در این پژوهش، جهت توجه بر عوامل خارجی، تاثیر عوامل رقابتی بر رفتار نامتقارن هزینه ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، همبستگی یا همخوانی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات صورت های مالی 167 شرکت در دوره زمانی 1389 الی 1398 مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند گانه با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر این است که عوامل رقابتی از جمله تمایز محصولات، هزینه ورود و اندازه بازار، تاثیر معنا داری بر رفتار نامتقارن هزینه های فروش، اداری و عمومی ندارد. نتیجه گیری: شرکت های فعال در صنایع رقابتی، کنترل کم تری بر قیمت محصولات دارند و ممکن است برای حفظ سودآوری معین یا به حداقل رساندن زیان، هزینه ها را کاهش دهند. همچنین، شرکت های فعال در صنایعی که هزینه ورود بیشتر است، تمایل کمتری بر سرمایه گذاری در منابع متعهدانه مانند هزینه تبلیغات، تحقیق و توسعه و هزینه های فروش، اداری و عمومی دارند تا از ورود رقبای بالقوه به این بازار و همچنین از دستیابی به قدرت انحصاری بلندمدت جلوگیری کنند. در نتیجه، مدیران این شرکت ها ممکن است در زمان کاهش فروش، اقدام به کاهش این مخارج نمایند.
الگوی هوشمندسازی ساختمان های اداری مبتنی بر اکوسیستم اینترنت اشیا با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۱۰۵-۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل و شاخص های تاثیرگذار بر هوشمندسازی ساختمان های اداری مبتنی بر اینترنت اشیا به منظور ارائه الگوی پژوهش جهت مدیریت ارتباطات و انرژی می باشد. روش: برای استخراج متغیرهای اولیه از روش مطالعات کتابخانه ای استفاده کرده و سپس برای ارائه مدل کیفی از روش دلفی فازی استفاده شد و برای اعتبار سنجی مدل کیفی ارائه شده، از روش تحلیل عاملی تاییدی با معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPls استفاده شده است. یافته ها: شناسایی 7 عامل و 32 شاخص تاثیر گذار بر هوشمندسازی ساختمان های اداری مبتنی بر اکوسیستم اینترنت اشیا، میزان تاثیر و الویت بندی عوامل و ارائه الگوی آن ها می باشد. نتیجه گیری: مشخص شد عوامل قانونی و دولتی، عوامل اقتصادی و اجتماعی بیشترین تاثیر و ایمنی و امنیت، ارتباطات بیشترین الویت را بر هوشمندسازی ساختمان های اداری مبتنی بر اکوسیستم اینترنت اشیا دارند و پیشنهاد شد در ساختمان های اداری جهت بالا بردن امنیت ساختمان، ایجاد نظارت و مدیریت ساختمان از راه دور زیرساخت های لازم جهت اتصال ساختمان به سازمان های انتظامی و شرکت های امنیتی و پرتال مرکزی ساختمان از طریق اینترنت ایجاد شود.
تأثیر محرک های بالقوه ریسک دادخواهی ناشی از اشتباه ها و تحریف ها در گزارشگری مالی صاحبکاران بر تعدیل اظهارنظر حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
125 - 165
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با توجه به اهمیت محرک های بالقوه ریسک دادخواهی در حوزه حسابرسی مبتنی بر ریسک، تأثیر تعدیلات حسابرسی سنواتی و مدیریت سود ناشی از اشتباه ها و تحریف ها در گزارشگری مالی صاحبکاران بر اظهارنظر تعدیل شده حسابرسی بررسی گردیده است. در راستای انجام تحلیل های آماری، جامعه متشکل از 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1398 طبق شرایطی غربال شده است. فرضیه های پژوهش با بکارگیری مدل های رگرسیون لوجیت باینری چند متغیره طبق مشاهده های شرکت-سال آزمون شده اند. یافته ها نشان داده اند به موازات افزایش مدیریت سود ناشی از تحریف در گزارشگری مالی شرکت ها، احتمال ارائه اظهارنظر تعدیل شده حسابرسی افزایش یافته است. همچنین، به موازات افزایش تعدیلات سنواتی ناشی از اشتباه ها در گزارشگری مالی شرکت ها، احتمال ارائه اظهارنظر تعدیل شده حسابرسی افزایش یافته است. به علاوه، شواهد بیانگر آن است که سطوح بالاتر اقلام تعهدی غیرعادی و فعالیت های واقعی غیرعادی در شرکت ها سبب تقویت رابطه مثبت بین تعدیلات سنواتی و ارائه اظهارنظر تعدیل شده حسابرسی شده است. در واقع، تعدیلات سنواتی و مدیریت سود به عنوان پیامدهای وجود اشتباه ها و تحریف ها در گزارشگری مالی صاحبکاران، حسابرسان را در معرض تهدید ریسک دادخواهی قرار می دهد که در مقوله حسابرسی مبتنی بر ریسک انتظار می رود منجر به تلاش بیشتر حسابرسان و انجام حسابرسی با کیفیت شود. در چنین شرایطی حسابرسان به منظور کاهش بالقوه ریسک دادخواهی، محافظه کارانه عمل کرده و از طریق ارائه اظهارنظر تعدیل شده حسابرسی نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند.The Impact of Potential Litigation Risk Motives arising from Material Errors & Misstatement in Clients’ Financial Reporting on Modified Audit Opinion
The Role of Crowdsourcing in Startup Product Development
حوزههای تخصصی:
Today, startups continuously seek innovative strategies to stay competitive and accelerate growth. One such strategy gaining prominence is crowdsourcing, particularly in the realm of product development. Crowdsourcing leverages the collective intelligence and creativity of a diverse group of individuals to solve problems, generate ideas, and develop products. This approach not only democratizes innovation but also provides startups with access to a vast pool of talent and resources. This letter delves into the significance of crowdsourcing in startup product development, supported by recent research and case studies. Crowdsourcing represents a transformative approach to product development for startups, offering cost-effective, innovative, and agile solutions to complex challenges. By integrating crowdsourcing with lean startup methodologies, startups can harness the collective intelligence of a global talent pool, driving continuous innovation and market relevance. As the entrepreneurial landscape continues to evolve, embracing crowdsourcing will be essential for startups aiming to achieve sustainable growth and success.
طراحی سیستم خبره فازی برای پیش بینی اثربخشی نظام جبران خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
17 - 47
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تمرکز بر تنوع سرمایه های انسانی موجود در سازمان ها و نقش احتمالی آنها در اثربخشی نظام جبران خدمات، هدف از اجرای این پژوهش، پیش بینی اثربخشی نظام جبران خدمات برای انواع سرمایه های انسانی در نیروی انتظامی استان قزوین بوده است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) است. جامعه آماری مدیران عالی، میانی و عملیاتی نیروی انتظامی استان قزوین به تعداد 53 نفر بود که از این میان، دسترسی به نظرهای 46 نفر از آنان برای محقق ممکن شد. ابزار سنجش، پرسش نامه بود. به منظور تحلیل داده ها، از روش های تحلیل شبکه ای و سیستم استنتاج فازی استفاده شد. یافته ها: بنا بر نتایج پژوهش، اثربخشی نظام جبران خدمات با توجه به نوع سرمایه های انسانی متفاوت است. اولویت عناصر جبران خدمات برای سرمایه های انسانی هسته ای، به ترتیب عبارت است از: جذب، پاداش، حقوق، مزایا، خدمات رفاهی و جایزه. اولویت عناصر برای سرمایه های انسانی ویژه عبارت است از: حقوق، مزایا، جذب، پاداش، خدمات رفاهی و جایزه. این اولویت برای سرمایه های انسانی ضروری به این ترتیب است: حقوق، مزایا، خدمات رفاهی، پاداش، جایزه و جذب و در نهایت، برای سرمایه های انسانی کمکی اولویت عناصر عبارت است از: مزایا، پاداش، حقوق، خدمات رفاهی، جایزه و جذب. همچنین، ارزیابی مدل در نیروی انتظامی نشان داد که بیشترین اثربخشی مشاهده شده در این سازمان، سرمایه های انسانی ضروری تعلق دارد. نتیجه گیری: مهم ترین دستاورد این مقاله، طراحی سیستمی در زمینه جبران خدمات اثربخش در نیروی انتظامی است که با توجه به مقادیر ورودی ها، به طور پویا مقدار خروجی را تعیین خواهد کرد. برای پیش بینی میزان اثربخشی نظام جبران خدمات، این الگو بسیار کاربردی است.
ارائه مدلی برای شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
89 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی حوزه جدیدی از حسابداری و حسابرسی به نام حسابرسی دادگاهی است تا عوامل مؤثر بر تقاضا برای استفاده ازخدمات حسابرسان دادگاهی را شناسایی و ضمن ارائه مدلی برای آن به تبیین جایگاه این حرفه در اجتماع بپردازد. روش: در این پژوهش در گام نخست با بهره گیری از مقالات مختلف و نظرات خبرگان 120 عامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی شناسایی و با استفاده از نظر 18 نفر از خبرگان عوامل مؤثر به روش دلفی غربال و 40 عامل تأیید گردید. در گام دوم پژوهش، 38 عامل با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون تأیید و پرسشنامه پژوهش بر اساس فرمول کوکران بین 369 نفر از کارشناسان رسمی دادگستری شاغل در استان تهران به عنوان نمونه آماری توزیع گردید. در نهایت عوامل مؤثر با استفاده از روش معادلات ساختاری اولویت بندی گردید. یافته ها: در این پژوهش عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی به 2 دسته درونی و بیرونی طبقه بندی شده است. عوامل درونی شامل ویژگی های مالی و معاملاتی، ویژگی های مدیریت و فردی، ویژگی سیستم های اطلاعاتی و حسابداری، ویژگی های رفتاری و اخلاقی، ویژگی های ساختاری و ویژگی های اقتصادی و عوامل بیرونی نیز شامل عوامل قانونی و نظارتی، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، عوامل مرتبط با حسابرسان مستقل و عوامل مربوط به مراجع قضایی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد از بین عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی، عوامل درونی نسبت به عوامل بیرونی از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. نتایج این پژوهش کمک شایانی به شناسایی گلوگاه های تقلب و فساد نموده و نقش مهمی در ارتقای جایگاه حسابرسی دادگاهی در اجتماع ایفا می نماید.
تأثیر درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در مؤسسات بر ارزش های حرفه ای در موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی تاثیر درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در موسسات بر ارزشهای حرفه ای درمؤسسات حسابرسی را مورد بررسی قرارداده است.درتئوری هایی فلسفه اخلاق ورفتارسازمانی ادعامیشود ویژگیها و رفتارحرفهای به تنهایی مبتنی برباورهای افرادنبوده، بلکه علاوه براین تحت تأثیرمفاهیم وشرایط سازمانی نیز قرار میگیرد. جامعه آماری پژوهش کلیهی شرکاء، مدیران و سرپرستان مؤسسات حسابرسی مورد اعتماد بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران در سال 1399 بین 159 نفر موردآزمون قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه طراحی شده که روایی آن مورد تأیید خبرگان حرفه قرار گرفته است جمع آوری شده و برای آزمون فرضیه ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای آماریSpss24 وSmartPls3 استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشاندهندهی وجودرابطه مثبت درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در مؤسسات و تعهد آنها نسبت به منافع عموم میباشد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر وجود رابطه منفی بین درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم بر مؤسسات و پذیرش و مشارکت در رفتار غیرحرفهای است. علاوه بر این نتایج آزمون فرضیهها نشان داد بین پذیرش اخلاقی حسابرسان نسبت به اقدامات غیر حرفه ای و مشارکت در رفتار غیرحرفه ای رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش نشان میدهد که درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم بر مؤسسات میتواند عاملی تأثیرگذار در کاهش پذیرش و مشارکت در رفتار غیرحرفه ای اخلاقی حسابرسان و افزایش تعهد این افراد در حفظ منافع عموم باشد. پژوهش حاضر در راستای نهادینه سازی فرهنگ اخلاقی در مؤسسات حسابرسی میتواند مورد استفاده شرکاء، مدیران و سرپرستان حسابرسی مؤسسات حسابرسی قرار گیرد.
مدل تعهد سازمانی با تبیین جایگاه نوآوری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مسئولیت اجتماعی شرکتی و خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
165 - 194
حوزههای تخصصی:
پیشرفت و موفقیت، مختص سازمان هایی است که با ایجاد بسترهای لازم، نیروی انسانی خود را به نوآوری، مهارت و کارآفرینی تجهیز کرده تا با استفاده از این توانمندی های ارزشمند و همراه با تعهد، سایر منابع سازمان را به سوی ایجاد ارزش های جدید در راستای نیاز جامعه هدایت نماید. برای رسیدن به این مهم جذب و نگهداری نیروی متخصص و کیفی دارای اهمیت خواهد بود. از آن جا که نگهداری و ایجاد تعهد در سازمان ها از دریچه پویایی و نوآوری سازمانی است تا کارکنان احساس مشارکت و به کارگیری مهارت های خود داشته باشند؛ لذا در این پژوهش به دنبال بررسی نقش خلق ارزش مشترک را بر تعهد سازمانی سنجیده و جایگاه مسئولیت اجتماعی شرکت، فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی را بر ایجاد تعهد سازمانی مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری آن را مدیران سازمان های دولتی استان تهران تشکیل می دهند که از میان آن ها 357 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با کمک پرسشنامه ای با میزان آلفای کرونباخ 795/0 به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای Spss و Smart-pls تجزیه و تحلیل شده اند. روایی ظاهری و محتوایی به تأیید 4 نفر از خبرگان رسید و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد. نتایج نشان داد خلق ارزش مشترک و نوآوری سازمانی با تعهد سازمانی رابطه مستقیم دارد. مسئولیت اجتماعی شرکت نیز هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم تعهد سازمانی را تقویت می کند. همچنین فرهنگ سازمانی رابطه نوآوری سازمانی و تعهد سازمانی را به صورت مثبت تعدیل می کند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق با رویکرد ترکیبی تحلیل اکتشافی و ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۲
225 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق است. مطالعه حاضر با استفاده از روش ترکیبی، یک رهیافت کیفی-کمی را برای تدوین و اعتباریابی مدل عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین از دیدگاه نخبگان صنعت برق ارائه می کند. در راستای تدوین و شناسایی عوامل بهینگی، از تحلیل مضمون و شبکه مضمونها با استفاده از نرم افزار نویو برای تشکیل شبکه مضامین، الگوی کیفی عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین طراحی شد. برای تدوین الگوی اولیه عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین، تعداد 23 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت برق با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی برای تجزیه وتحلیل داده ها و اعتبارسنجی عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین از روش کیفی، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری ISMو تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج نشان داد که چارچوب اولیه الگوی کیفی بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق دارای شش بعد است که عبارتند از: عملکرد زنجیره تأمین، مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت ریسک زنجیره تأمین، مدیریت کیفیت زنجیره تأمین، تولید و عملیات و پایداری زنجیره تأمین. در گراف ISM، متغیرها در چهارده سطح مختلف طبقه بندی شدند که در بالاترین سطح مدل عوامل "سازمان"و "راهبردها" و در پایین ترین سطح "رضایتمندی مشتری" قرار گرفت. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل با یازده متغیر، متصل با چهار متغیر و وابسته با ده متغیر قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت.
Analysis of Stock Market Manipulation using Generative Adversarial Nets and Denoising Auto-Encode Models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Market manipulation remains the biggest concern of investors in today’s securities market. The development of technologies and complex trading algorithms seems to facilitate stock market manipulation and make it inevitable for regulators to use Deep Learning models to prevent manipulation. In this research, a Denoising GAN-based model has been designed. The proposed model (GAN-DAE4) consists of a three-layer encoder along with a 2-dimension encoder as the discriminator and a three-layer decoder as the generator. First, using statistical methods such as sequence, skewness, and kurtosis tests and some unsupervised learning methods such as Contextual Anomaly Detection (CAD) and some visual and graphical methods, the manipulated stocks have been detected in the Tehran Stock Exchange from 2015 to 2020; then GAN-DAE4 and some supervised deep learning models have been applied to the prepared data set. The results show that GAN-DAE4 outperformed other deep learning models (with F2-measure 73.71%) such as Decision Tree (C4.5), Random Forest, Neural Network, and Logistic Regression.
بهینه سازی و تحلیل حساسیت قرارداد های IPC با در نظرگرفتن مدل پویای مخزن و مدل تصادفی قیمت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
143 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این مقاله، مدل سازی و بهینه سازی کل پروژه بهره برداری از چاه های نفتی ایران، در طول مدت قرارداد IPC برای تنظیم صحیح پارامتر ها و درجه های آزادی قرارداد برای تعریف یک بازی برد برد و بررسی حساسیت تغییرهای آن است.
روش: به کمک روابط فیزیکی حاکم بر میدان نفتی، یک مدل پویای جدید برای مخزن، به عنوان نوآوری مطرح شده است. از سوی دیگر، مدل تصادفی کارآمدی برای رفتار قیمت نفت معرفی شده است. به کمک دو مدل یادشده، مدل مالی قرارداد به صورت کامل بیان شده و با استفاده از این مدل، پارامترها، درجه های آزادی قرارداد، شاخص های مالی و پروژه ای تحلیل حساسیت شدند و بهینه این ضرایب محاسبه شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که اگر پاداش پیمانکار در هر بشکه، در محدوده مناسب (3 تا 7 دلار) تنظیم نشود، پیمانکار به نرخ تولید پایین تمایل پیدا می کند. علاوه بر این، برای قیمت های بسیار پایین نفت (زیر 30 دلار) ریسک سرمایه گذاری افزایش می یابد.
نتیجه گیری: تحلیل حساسیت مدل نشان می دهد که هر یک از پارامترهای مسئله، اعم از پارامتر های قراردادی، مخزنی و میدانی، قیمت نفت، هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های عملیاتی، چه میزان می تواند در سود پیمانکار و صاحب مخزن سهم داشته باشد که این مهم، قدرت چانه زنی ها را افزایش می دهد.