فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ظهور اقتصادی چین در دهه های اخیر، سبب شده است که هم زمان با اهمیت یافتن مؤلفه اقتصاد در سیاست خارجی این کشور، دیپلماسی اقتصادی به مثابه یک ابزار در دستورکار سیاست گذاری خارجی بیجینگ قرار گیرد. چالش ها و فرصت های ناشی از دو روند هم زمان ملی گرایی و جهانی شدن با تقویت روند همکاری های منطقه ای نیز بستر مناسبی را دراختیار دیپلماسی اقتصادی چین در مناطق گوناگون، ازجمله آسیای مرکزی قرار داده است. هدف اصلی این مقاله، واکاوی جنبه های گوناگون دیپلماسی اقتصادی چین در منطقه آسیای مرکزی است. این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از داده های اقتصادی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای مرکزی با چه فرصت ها و چالش هایی روبه رو است؟» در همین راستا می توان گفت، با وجود فرصت های اقتصادی چشمگیر در این منطقه برای دیپلماسی اقتصادی چین، چالش های سیاسی مهمی نیز در برابر این شکل از دیپلماسی وجود دارد». یافته های این پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای مرکزی با فرصت های اقتصادی ای همچون ظرفیت های انرژی منطقه، بازارهای مصرفی، محیط نیازمند سرمایه گذاری خارجی، و نقش تسهیل کننده و اعتمادساز سازمان همکاری شانگهای روبه رو است و درمقابل، با چالش های سیاسی ای مانند حضور قدرت های رقیب، چین هراسی در منطقه، و شکنندگی دولت ها در آسیای مرکزی نیز روبه روست.
دولت ها و مسئولیت اجتماعی - نهادی صلح سازی در جوامع چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
60 - 85
حوزههای تخصصی:
جنگ و صلح واقعیت همه جوامع بشری و از جمله جوامع چندفرهنگی با محوریت نهاد دولت است. اینکه آیا صلح محصول عمل دولت هاست یا خیر؟ و صلح واقعیتی سیاسی و امری ساخته شدنی است یا امری ناخودآگاه و فرض گرفتنی؟ همه این پرسش ها تلاش دارند تا نقش دولت ها را بعنوان بزرگترین نهاد سیاسی رسمی در امر صلح مورد بررسی قرار دهند. در هر سمت از این پرسش ها، صاحبنظرانی قرار گرفته اند؛ برخی با برداشت از صلح به مثابه نبود جنگ، دولت ها را کارگزار اصلی بنای صلح در هر جامعه دانسته اند و عده ای دیگر با ابتنای صلح بر گسترش ناخودآگاه یک فرهنگ خاص، از نقش دولت ها در این امر کاسته و بر نقش و مسئولیت نیروهای اجتماعی، نهادهای مدنی و نخبگان تأکید دارند. این مقاله در راستای پاسخگویی به این پرسش است که نقش دولت ها در صلح سازی و مصالحه بویژه در جوامعی که از تنوع و گونه گونی فرهنگی برخوردارند، چه بوده و این دولت ها از چه ویژگی هایی برخوردارند؟ مقاله به لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و نیز از نظر تجزیه و تحلیل یافته ها در چارچوب روش تحلیل کیفی قابل طرح می باشد. یافته های پژوهش بر این نکته تأکید دارد که پرداختن به موضوع صلح بدون پرداختن به مسئولیت اجتماعی - نهادی و نیز ساخت و بافت سیاسی دولت ها امکانپذیر نبوده و علی رغم منحصر به فرد بودن ماهیت هر تعارض و درگیری، دولت های مصالحه گر از یکسری ویژگی های مشترک همچون برخورداری از ظرفیت های نهادی مناسب، فراگیر بودن، دمکراتیک بودن و تنوع پذیری رسانه ای، حزبی و هویتی و اقتصاد متوازن برخوردارند.
تحلیل استراتژی ها و سیاست های مربوط به تربیت و توسعه نیروی انسانی حرفه ای
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
255 - 269
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل استراتژی ها و سیاست های مربوط به تربیت و توسعه نیروی انسانی حرفه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی/کمی) است. مشارکت کنندگان این پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و حوزه منابع انسانی بودند که با اصل اشباع انتخاب شدند. همچنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل 335 نفر مدیران ارشد شرکت های خصوصی شهر تهران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در بخش مصاحبه های میدانی از فیش برداری و ضبط صوت و برای جمع آوری اطلاعات آماری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در خصوص روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از مصاحبه (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. در بخش کمّی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. همچنین جهت اولویت بندی مؤلفه ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط فازی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد استراتژی های تربیت و توسعه نیروی انسانی حرفه ای شامل انتخاب و کارمند یابی، آموزش وپرورش، توسعه سازمانی و مدیریت اجرایی است. همچنین بر اساس نتایج، مدیریت اجرایی در اولویت اول قرار گرفت.
زمینه های شکل گیری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در برابر اتحاد جماهیر شوروی از منظر موازنه تهدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در نظر دارد تا زمینه های شکل گیری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) را در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق بر اساس نظریه موازنه تهدید استفان والت را مورد سنجش قرار دهد، بنابراین سئوال این پژوهش این است که شاخص های مطرح شده در نظریه موازنه تهدید استفان والت تا چه اندازه با عوامل موثر در شکل گیری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق قابل تطبیق می باشد؟ فرض بر این است که شاخص های ذکر شده در نظریه موازنه تهدید والت در شکل گیری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) علیه اتحاد جماهیر شوروی موثر و قابل انطباق بوده است.روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه «موازنه تهدید» استفان والت است. اطلاعات لازم با استفاده از شیوه کتابخانه ای و با مراجعه به کتابها، مقالات، و نشریات داخلی و خارجی و منابع اینترنتی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس نظریه موازنه تهدید والت شاخص های ذکر شده در شکل گیری اتحادها (مجاورت، قدرت تهاجمی،نیات تهاجمی، افزایش قدرت تهاجمی) در شکل گیری ناتو علیه اتحاد جماهیرشوروی سابق موثر و قابل تطبیق می باشد.
رابطه متغیرهای رسانه ای، مدنی و اجتماعی با حقوق شهروندی معلمان: مطالعه موردی شهرستان جوین
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
141 - 164
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نگارندگان در صدد تبیین سنجش میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی وعوامل موثر بر آن با توجه به متغیرهایی همچون: آگاهی سیاسی، میزان و نوع استفاده از رسانه های جمعی، مشارکت و عضویت در نهادهای مدنی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی هستند. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و داده ها با تکنیک پرسشنامه ای جمع آوری شده اند. مهمترین یافته های این مطالعه در ارتباط با جامعه آماری ذکر شده عبارتند از: 1. بین آگاهی سیاسی معلمان و سطح آگاهی آنان به حقوق شهروندی خویش در سه بعد مدنی، سیاسی و اجتماعی ارتباط مثبت و معنا دار در سطح بالا دیده شد. 2. بین متغیر میزان استفاده از رسانه های جمعی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی، ارتباط مثبت و معنا دار دیده شد. 3. بین محتوای سیاسی و مدنی استفاده از رسانه های جمعی و میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی ارتباط مثبت و معنا داری دیده شد، در مورد محتوای اجتماعی این ارتباط مثبت بود، اما معنادار نبود. 4. تأثیر متغیر حضور و مشارکت در عرصه های عمومی و مشارکتی و نهادهای مدنی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی نیز مثبت و معنا دار نشان داده شد.
درباره سیاست در اسلام: مطالعه ای غیر دولت بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
111 - 137
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش خواهمی کرد تا در یک مطالعه پدیدارشناسانه رابطه ای هستی شناختی میان شیوه های زندگی پیشا-تأملی یک مردم و سیاست برقرار کنیم که بتواند فهمی از هستی شناسی سیاسی در پیوند با مفهوم بنیادین شیوه های زندگی را ممکن کند. در این چارچوب تلاش خواهیم نمود تا نشان بدهیم چطور این نه دولت اسلامی، چه حاکم آن پیامبر اکرم(ص) یا امام معصوم(ع) باشد و چه فقیه شیعی یا خلیفه سنی، بلکه نفس مسلمان بوده در مقام یک شیوه زیست یا شکلی از خو کردن با جهان است که از دین مبین اسلام یک هستی سیاسی می سازد.ما بحث درباره شیوه های خو گرفتن در جهان و نظام خاص کنترل بدنی را که هویّت های سیاسی گوناگونی را می سازند با مطالعه درباره نماز و هم پیوندهای منطقی آن موردمطالعه قرار خواهیم داد. بنا داریم در نهایت نشان بدهیم که چطور نماز، مخصوصاً در مقام یک فریضه جمعی، شکلی از هویت یابی یا تمایزیابی سیاسی است. تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه درباره نسبت مفهوم دوستی، در معنای ارسطویی آن و سیاست در پیوند با نماز بپردازیم. همین طور نشان خواهیم داد که چطور نماز،مانند دیگر فرایظ دینی، در مقام مناسباتی جمعی می تواند مبنای دموکراتیک شکل گیری هویّت سیاسی،یا چنان که در رادیکال دموکراسی شانتال موف می بینیم، مجموعه دوستان باشد. ما تلاش خواهیم کرد تا مفهوم نماز را به بن مایه تئوریکی برای صورت بندی مفهوم شیوه زیست مسلمانانه در یک قرائت سیاسی از اسلام تبدیل کنیم.
تبیین فرصت های ژئواکونومیکی ج.ا. ایران در فضای پساجنگ سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای مختلف به فراخور ویژ گی های متفاوت جغرافیایی که دارند، نقشی چندبعدی در راهبردهای سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و جهانی ایفا می کنند. سوریه نیز از این قاعده مستثنا نیست و با توجّه به اختصاصات مختلف جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که دارد، جایگاهی چندبعدی در سپهر سیاست خارجی ج.ا. ایران ایفا کرده است. باوجود اینکه موقعیت راهبردی سوریه در محور مقاومت دیگر ابعاد اهمیت این کشور را متأثر ساخته است، با این حال سوریه از ظرفیت های ژئوکالچری و ژئواکونومیکی بالایی برخوردار است که در صورت توجّه جدی می تواند به کنش گری فعال و چند سویه در راهبردهای سیاست خارجی ایران در آینده بدل شود. این مقاله به روش توصیفی _تحلیلی و با بهره گیری از منابع مختلف کتابخانه ای، در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین فرصت های ژئواکونویکی ایران در فضای پساجنگ داخلی سوریه کدم اند؟ یافته بیانگر آن است که سوریه دارای ظرفیت های ژئواکونومیکی مختلفی همچون قرارگیری در کریدور انرژی ایران –عراق- سوریه- اروپا (پرسین پایپ)، کریدور زمینی خلیج فارس- مدیترانه و همچنین محیط مناسبی برای سرمایه گذاری ایران در بخش های نفت و معادن، با توجّه به نیاز سوریه به بازسازی های گسترده بعد از جنگ داخلی است. درواقع سوریه را می توان مکمل ژئواکونومیک ایران در حوزه صدور انرژی و همچنین دسترسی به بازارهای اروپایی دانست.
بررسی تأثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی همچون حوزه تجارت در حوزه سیاست نیز گسترش یافته است. بازاریابی سیاسی فرآیند استفاده از ابزارهای توسعه یافته برای بازار تجاری در حوزه های سیاسی است. احزاب و کاندیداها با استفاده از فنون بازاریابی درصدد جلب توجه مردم و ارائه هر چه بهترو بیشتر حزب و نماینده خود در انتخابات بوده اند. در واقع بازاریابی سیاسی پیوندی عمیق میان علم بازاریابی وسیاست است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020ریاست جمهوری آمریکا است. مقاله با کاربست نظریه بازاریابی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی در صدد است که به این سئوال اساسی پاسخ دهد که بازاریابی سیاسی در کارزار انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا چه تاثیری برانتخاب کاندیدای پیروز داشت؟ فرضیه مقاله این است که بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی در پیروزی کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا تاثیر به سزایی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد که بازاریابی سیاسی فرآیندهای منظمی را برای ارزیابی خواسته ها و نیازهای توده ها دارد. بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر آرای مردم در انتخابات طراحی شده است. نتایج این پژوهش اثربخشی بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی توسط کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا را نشان می دهد. با توجه به پیشرفت روز افزون این علم در اقصی نقاط جهان و نوظهوربودن آن در کشورمان در این مقاله سعی شده است به با نگاهی گذرا به مفهوم این علم و ابزار کاربردی آن بیشتر به جنبه های کاربردی آن در انتخابات2020 آمریکا پرداخته شود.
از استعمار تا جهانی سازی- مطالعه موردی تضادهای تجددگرایی فرانسوی در مراکش و الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 55
حوزههای تخصصی:
استعمار و پیامدهای آن، افزون بر ایجاد تغییر در ساختارها و مرزبندی های سیاسی، نقشه فرهنگی و اجتماعی جهان را نیز دگرگون ساخته است، اما اولویت مبارزه با استعمار، اغلب پرداختن به مسائل سیاسی است، و بحث پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن کمتر به میان آمده است. برخی تحلیلگران و اندیشمندان بر فواید استعمار و انتقال پیشرفت های مدنی و فناوری از اروپا و در نتیجه ارتقای سطح زندگی در کشورهای استعمارزده و برخی دیگر به ویژه به خطرپذیری همسان سازی های فرهنگی با غرب و تأثیر آن بر ساختارهای اجتماعی مستعمره ها اشاره کرده و استعمار را نکوهش کرده اند. با وجود مشابهت های اجتماعی و فرهنگی میان دو کشور الجزایر و مراکش، علل پیامدهای متفاوت استعمار فرانسه در این دو کشور چگونه تبیین شدنی است؟ در فرضیه استدلال می شود که دو عامل ویژگی جغرافیایی و پیشینه تمدنی، سبب بروز وضعیت های متفاوتی برای الجزایر و مراکش در رویارویی با استعمار فرانسه شده اند. امروزه که اثربخشی تضادهای جهانی سازی- در ادامه استعمار و همانند آن- الگوها و ساختارهای اجتماعی- فرهنگی کشورهای در حال توسعه را دستخوش تغییر می کند، و همانند دوران استعمار این پرسش پیش می آید که با در نظر گرفتن دو دیدگاه متضاد موافق و مخالف، چگونه می توان در مورد دیروز استعمار و امروز جهانی شدن به قضاوت درستی دست یافت. در این مقاله، ضمن بهره گیری از چارچوب مفهومی جهانی سازی و نوگرایی و نظریه پسااستعماری، با رویکردی موردی مقایسه ای و استفاده از روش تحلیل رویدادهای تاریخی و تحلیل مفهومی اسناد دولتی مانند قانون اساسی، تأثیر استعمار در مراکش (حمایت شده) و الجزایر (مستعمره) ارزیابی خواهد شد تا نشان داده شود که چگونه دو رویکرد متفاوت استعماری از سوی فرانسه در این دو کشور، به پیدایش واکنش هایی متضاد در آنها منجر شده است.
الگوی مفهومی ثبات/بی ثباتی در تداوم یا عدم تداوم نظام های سیاسی: علل، روند و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع ثبات و بی ثباتی سیاسی به دلیل تأثیر بر تداوم/ عدم تداوم نظام سیاسی موضوعی مهم در علم سیاست محسوب می شود. نظام های سیاسی همیشه با این موضوع درگیر بود ه ا ند، اما در چند سده اخیر و با گسترش تأسیسات تمدنی غرب به دیگر نقاط جهان، این موضوع به اشکال مختلف در کشورهای دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین نظریه ای که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و دیگر موضوعات تابع این نظریه کلان بوده، بحث تعادل اجتماعی است. زمانی که شکلی از تعادل اجتماعی از بین می رود تا شکل گیری تعادل جدید، کلیت نظام سیاسی به تبع نظام اجتماعی دچار بی ثباتی سیاسی می شود و به طور مداوم تغییرات سیاسی را تجربه خواهد کرد. مقاله حاضر به دنبال ارائه الگوی مفهومی ثبات/ بی ثباتی سیاسی در نظام های سیاسی و تشریح علل تداوم/ عدم تداوم آنهاست. فرضیه مقاله این است که موضوع ثبات/ بی ثباتی به واسطه درک علت آن، نوع فشار سیاسی از خارج برای تغییر الگوی ارزشی و پاسخ حکومت به آن به روش مسالمت آمیز/ قهرآمیز می تواند در افزایش/ کاهش بی ثباتی سیاسی نقش داشته باشد. این الگوی مفهومی کمک می کند تا علاوه بر درک بهتر موضوع، زمینه مطالعات تجربی آن را ارتقا یابد.
Cultural Reflection on the Islamic Revolution of Iran and Imam Khomeini s Teaching on Islamic Movements (Case Study: Hezbollah in Lebanon)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the crucial issues in the Islamic Revolution of Iran is its impact on Islamic countries and movements. One of the countries that the Islamic Revolution has dramatically influenced is Lebanon. The Lebanese Hezbollah movement is one of the most successful Islamic movements. Today, Hezbollah in Lebanon plays a decisive role in the fate of that country, but also regional and global equations. The present study aimed to study the effects and thoughts of the cultural ideas of the Islamic Revolution of Iran and the teachings of Imam Khomeini on the Lebanese Hezbollah movement. The article's central question is, 'what is the cultural impact of the Islamic Revolution of Iran and the teachings of Imam Khomeini on Hezbollah in Lebanon?' The research hypothesis is that with the victory and expansion of the Islamic Revolution of Iran, Muslims, especially Lebanese Shias and the Hezbollah movement, were more influenced by the Islamic Revolution of Iran than other groups. The results indicated that with the victory of the Islamic Revolution of Iran, Islamic movements, based on the teachings of Imam Khomeini, took steps towards identity and independence. Political Islam came to the text from the margins. Iranian Islamic ideas inspired Islamic movements. The result is that among the Lebanese Shias, the Hezbollah movement was more influenced by the Islamic Revolution of Iran than any other group. They see Iran as a supporter and model of the rescue struggle.
طراحی الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت آمیخته(کیفی – کمی) با رویکرد اکتشافی متوالی با روش داده بنیاد و میدانی جمع آوری شد. در بخش کیفی بر اساس روش داده بنیاد، داده های موردنیاز با انجام ۱۶ مصاحبه نیمه ساختاریافته (شامل ۶ خبره دانشگاهی و ۱۰ فرمانده) که با استفاده از شیوه ی نمونه گیری گلوله برفی و با شاخص اشباع نظری جمع آوری و تحلیل شد؛ و در بخش کمی، گردآوری داده ها به صورت میدانی بود که تعداد ۳۸۴ تن از فرماندهان، مدیران و کارشناسان ارتش جمهوری اسلامی ایران ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس با فرمول کوکران به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه داده ها به کمک نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده دارای ۱۰۶ کد باز، ۱۴ کد محوری و ۶ کد انتخابی است که بر اساس نتایج حاصل از برآورد معادلات ساختاری، یعنی بار عاملی و آماره تی، شرایط علی بر مقوله محوری و این مقوله بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و شرایط مداخله گر و زمینه ای بر راهبردها تأثیر معناداری داشتند.
آیت الله سید علی سیستانی، واقع گرایی اسلامی، صلح و امنیت در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
نقش مرجعیت در جوشش و اعتلای حوزه نجف اشرف و همچنین تحولات عراق بسیار پُررنگ بوده است. در این میان به ویژه آیت الله سیستانی به خاطر داشتن شخصیتی کاریزماتیک، عملگرا بودن، واقع گرایی و مصلحت گرایی، موقعیتی راهبردی داشته اند که در دوره اخیر کاملاً برجسته است. سؤال اصلی این پژوهش ناظر بر نقش ایشان در برقراری صلح، وفاق و امنیت ملی در داخل عراق و همچنین در سیاست خارجی صلح آمیز این کشور با دیگر کشورها است. برای این منظور محققان از نظریه و الگوی تحلیلی برآمده از واقع گرایی اسلامی بهره برده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیت الله سیستانی به ترکیبی مؤثر و هدفمند از اصول اسلامی و هنجارهای پذیرفته شده جامعه جهانی برای تحقق آرمان سیاسی دست یافته اند که امکان تأسیس و تقویت اصل صلح را در گستره داخلی عراق و مناسبات خارجی این کشور فراهم ساخته است.
پیشرفت های اجتماعی به عنوان ابزار قدرت نرم و چالش های آن در جمهوری اسلامی در اندیشه ی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
183-207
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های اجتماعی و به موازات آن چالش های پیش رو در جمهوری اسلامی همواره در طی این سالها نکته ای بوده که مد نظر امامین انقلاب قرار گرفته است، به لحاظ اهمیت موضوع در مقاله حاضر با هدف استخراج شاخص ها و مؤلفه های پیشرفت اجتماعی و در ادامه با ترسیم چالش های آن در بُعد اجتماعی با تکیه به اندیشه امنیتی امام خمینی (ره) انجام گرفته است. به همین منظور مسئله اصلی این تحقیق شناخت اندیشه های اجتماعی حضرت امام (ره) است؛ زیرا با شناخت اندیشه های اجتماعی حضرت امام خمینی (ره) و پیشرفت ها و چالش های آن می توان درگاه بعدی به نظریه های در ابعاد مختلف آن دست یافت ودرعمل از آن ها استفاده کرد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی - تحلیلی است که برای تحلیل یافته ها از فن تحلیل محتوا استفاده شده است. در حوزه یافته های تحقیق با بررسی و ارکان اجتماعی اندیشه امام خمینی که عبارتند از حکومت اسلامی، مردم و دولت مردان پیشرفت های این حوزه تبیین گردید و چالش ها و ضعف ها هم بیان شد و درنهایت نتیجه گیری که مبتنی بر یافته های تحقیق انجام و یک مدل مفهومی در حوزه بُعد اجتماعی اندیشه امام خمینی (ره) ترسیم و تشریح گردید.
امکان سنجی انطباق براندازی نرم نظام اسلامی با جرم افساد فی الارض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی که در شمار انقلاب های مخملی و رنگی قرار دارد، از مباحث نوظهور در ادبیات فقه سیاسی و جزایی است. شیوه اقدامات براندازان نرم، نوعاً، بهره گیری از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی و تمرکز بر حوزه های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی، با ترغیب به فساد و اشاعه آن، تشویش اذهان عمومی و اختلال در نظم عمومی جامعه، با هدف نیل نظام اسلامی به سوی فروپاشی و سرنگونی است. این واقعیت، ضرورت سخن از جرم انگاری براندازی نرم نظام اسلامی را نمایان می سازد. افساد فی الارض، یکی از عناوین مجرمانه ای است که مقاله پیش رو، با روی نهادن به مفهوم شناسی و توصیف ویژگی های آن، مترصد سنجش امکان انطباق براندازی نرم نظام اسلامی با آن است تا از این رهگذر، به جرم انگاری براندازی نرم نظام اسلامی دست یابد و براندازی نرم نظام اسلامی را یکی از مصادیق و پدیده های مجرمانه نوظهورِ جرم افساد فی الارض، نتیجه گیرد.
جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
197 - 218
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر منطقه گرایی به عنوان همسو یا بدیل جهانی شدن، یکی از رویکردهای انتخابی دولت هاست. ایران که بنا بر اقتضائات جغرافیایی و تاریخی، یک کشور بین المللی و قدرتی منطقه ای است، از آغازین سال دهه پایانی قرن بیستم، با پایان اشغال افغانستان از سوی شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی می توانست جایگاه منطقه ای خود را ارتقا دهد؛ اما به رغم موقعیت ممتاز جغرافیایی، قرابت های فرهنگی و تمدنیِ ایران با این کشورها و تدوین شش برنامه پنج ساله توسعه، جمهوری اسلامی ایران در طی سه دهه گذشته نتوانست به عنوان کشور قطب منطقه ای عمل کند و از ظرفیت های منطقه ای خود در ارتباط با آن کشورها بهره مند شود. در تحقیق حاضر پرسش اصلی این است که «جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه ایران چیست؟» و با استفاده از دو روش تجزیه و تحلیل تکرر و تحلیل محتوا، مواد و بندهای برنامه های شش گانه توسعه بررسی شد. یافته های مقاله نشان می دهد که در برنامه های توسعه منظور از منطقه مشخص نیست؛ میزان توجه به منطقه در برنامه ها به صورت پرنوسانی متغیر است؛ و مؤلفه اصلیِ منطقه، قلمرو شمول و کشورهای تشکیل دهنده آن، از یک برنامه به برنامه دیگر تفاوت دارد. به عنوان نتیجه کاربردی، پیشنهاد شده است که «حوزه تمدن ایرانی» به عنوان منطقه جغرافیایی فرهنگی محاط ایران، منطقه هدفِ ایران و مصداق معین منطقه فراملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور تعریف شود.
آیندۀ زیست اخلاقی ایرانیان در پرتوِ عرفی شدن و سکوت: (تحلیل واکنش دانشجویان در مواجهه با امر حجاب در گروه مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت رعایت حدود الهی، در ابعاد فردی و اجتماعی، پژوهش حاضر به بررسی میزان پای بندی دانشجویان به رعایت دستورات دینی و دعوت یکدیگر به پاسداشت ارزش ها و دوری از ضدارزش ها پرداخته است. این بررسی آینده پژوهانه، با رویکرد هنجاری و به روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین، با مطالعه یک گروه مجازی دانشجویی صورت پذیرفت. محتواهای ارائه شده از سوی کاربران مشارکت کننده در واکنش به نهی ازمنکر بدحجابی، اعم از متن، تصویر، ایموجی، استیکر و گیف، ثبت و مورد تحلیل قرار گرفت. در نتیجه 15 مضمون پایه، به دست آمد که بعد از ترکیب و تلخیص در چهار مضمون سازمان دهنده «غوغاگری»، «بهانه تراشی»، «شمع خاموش» و «سم سکوت» طبقه بندی شدند و درنهایت تک مضمون فراگیر «جولان باطل» شکل گرفت. رفتارهای یک گروه اقلیت و سکوت اکثریتِ دانشجویان در این گروه مجازی، به گونه ای رقم خورد که نه تنها پدیده بدحجابی تقبیح نشد، بلکه فرد منتقد، مجبور به پاک کردن پیام های خود شد. ازاین رو، آینده محتمل خبر از عقیم ماندن نهی ازمنکرها، افزایش سکوت و بی تفاوتی در برابر ضدارزش ها، عوض شدن جای منتقد و خطاکار و استبداد رفتاری افراد خطاکار خواهد داد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلنگری برای مدیران فرهنگی، در جهت توجه به ضریب برخی از تصمیم ها، در فضای مجازی و یا در سطح جامعه به شمار آید.
بررسی فقهی- حقوقی مسؤولیت حکومت اسلامی در قبال خسارت و دیه نیروهای داوطلب امدادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
169-189
حوزههای تخصصی:
در هنگام وقوع حوادث طبیعی و دیگر سوانح، برخی از نیروهای داوطلب امدادی دچار آسیب های جسمی و یا ازدست دادن جان خود می شوند. از آن جا که در برخی مواقع نیروی امدادی حادثه دیده یا اولیای دم او جهت مطالبه خسارت و دیه به محاکم قضایی مراجعه می کنند که در صورت فقدان پوشش بیمه ای داوطلب و برخی موارد مقررات صریحی در این باره وجود ندارد، مسؤول پرداخت دیه و خسارت های نیروهای داوطلب امدادی چه نهادی می باشد؟ فرضیه پژوهش آن است که با توجه به مبانی فقهی و برخی قوانین و مقررات، شرکت های بیمه و در صورت عدم وجود بیمه می توان با توجه به مصالح عالی و با صلاح دید ولی فقیه، حکومت اسلامی را مسؤول پرداخت دیه و خسارت های وارده به این افراد دانست. از جمله نتایج این پژوهش آن است که قوانین موجود در موارد اضطراری پیش بینی خسارات وارده به نیروهای مردمی را انجام نداده است، لکن با توجه به فراز پایانی ماده 516 قانون مجازات اسلامی، مصوب 1392 و دیگر قوانین و آیین نامه ها می توان ادارات و سازمان هایی که فراخوان امدادرسانی را صادر کرده اند، مسؤول دانست و در صورت فقدان شرایط، به مسؤولیت بیت المال قائل گردید. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ضمانت اجرای کیفری در صیانت از امر به معروف و نهی از منکر در قوانین جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
139-162
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر یکی از ارزش های اساسی و بنیادی جامعه است که از مهم ترین مظاهر جمهوریت و اسلامیت نظام بوده و نیازمند صیانت، ارتقا و شیوع روزافزون در جامعه است و ضامنی جهت سالم ماندن جامعه و تثبیت ارزش ها و زوال ناهنجاری ها در سایه مشارکت فعال و عمومی است. این ارزش اساسی با لحاظ ضوابط به کارگیری ضمانت های اجرایی بایستی صیانت شود که یکی از این ضمانت ها مداخله کیفری حکومت در صیانت از آن است. مراد از صیانت، مشخصاً تقویت عواملی است که به افراد جامعه انگیزش یا الزام جهت اجرای این فریضه می بخشد و زدودن موانع ساختاری و انسانی(مواجهه منفی ناشی از فعل یا ترک فعل) از پیش روی اجرای این فریضه است. بر این اساس، در رابطه تعاملی سه گانه بین آمر به معروف و ناهی از منکر، مخاطب و اشخاص ثالث ذی ربط بر حسب حق و تکلیف شان می توان فعل و ترک فعل تعریف نمود و ضمانت اجرایی کیفری نیز معین نمود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتاب خانه ای انجام یافته است.
ترویج نوآوری به واسطه استانداردسازی: مطالعه موردی قانون سوخت کم سولفور سازمان بین المللی دریانوردی
منبع:
سازمان های بین المللی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
311-343
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه 1990 میلادی «تأثیر قوانین و استانداردها جهت تحریک نوآوری در سازمان ها»، محل بحث مقالات و تحقیقات مختلفی بوده است. این پژوهش جهت شناسایی انواع استانداردها و سازوکار تأثیر آن ها بر نوآوری به واسطه سیاست های عمومی، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای تعاریف نوآوری و سیاست نوآوری را جمع آوری و در ادامه ارتباط انواع استاندارد با نوآوری و تأثیر قوانین دولتی با انواع استانداردهای اشاری را بررسی کرده است. سپس در مطالعه موردی «استاندارد الزام آور استفاده از سوخت کم سولفور از ابتدای سال 2020 در صنعت کشتی رانی» ساختار سازمان بین المللی دریانوردی و مراحل تبدیل یک پیشنهاد به استاندارد در این سازمان را تشریح نموده است. در بخش پایانی با به کارگیری روش کیفی و مصاحبه با خبرگان، راهکارهای متنوعی که کشورها و شرکت های بزرگ در صنایع مختلف برای تطابق با این استاندارد ارائه نموده اند، از نظر واکنش نوآورانه به موضوع استاندارد تحلیل و ارزیابی شده است؛ راهکارهایی شامل بهره برداری از گازوئیل دریایی و سوخت های کم گوگرد، بهره برداری از آمیزه های سوختی کم گوگرد، نصب واحدهای آلاینده زدای گازهای احتراقی در کشتی ها، استفاده از گاز طبیعی یا استفاده از سایر سوخت های دریایی مانند متانول، سوخت های زیستی در دست واحدهای تحقیق و توسعه در صنایع مختلف پالایشگاهی، شیمیایی، نانو و پلیمر که انواع نوآوری در فناوری های محصول و فرایند و در سطوح مختلف را ایجاب می کنند. این مطالعه موردی نشان داده است که یک استانداردسازی جهانی در ترغیب انواع روش های نوآوری مؤثر است و می تواند مسیر توسعه آینده کشورها و شرکت ها را شکل دهد.