فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت همواره از جایگاه محوری در گفتمان های سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است. دولت های مختلف به اقتضای بستر فکری و اجتماعی و همین طور ضرورت های عملی سیاست خارجی خود، ادراکات مختلفی از مقوله امنیت داشته اند. از آنجا که عموماً گفتمان دولت ها در گسست از گفتمان های دولت های قبل شکل می گیرد، مواضع دولتمردان جدید در سال اول شروع به کار آنها از اهمیت زیادی در مرزبندی های گفتمانی میان آنها برخوردار است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در برهه ابتدایی تشکیل دولت های خود چه گفتمان هایی درباره مقوله امنیت داشته اند و وجوه تمایز این گفتمان ها کدام اند؟ این مقاله از چارچوب تحلیل امنیتی لین هَنسِن استفاده می کند و بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، در صدد تحلیل صورت بندی های گفتمانی روحانی و رئیسی در حوزه امنیت، «دیگریِ» گفتمانی آنها و برملاکردن نشانه های گفتمانی آنهاست. به این منظور، متن سخنرانی های روحانی و رئیسی در سال اول جمع آوری و بر اساسِ میزان ارتباط با مفهوم امنیت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. استدلال اصلی مقاله این است که گفتمان حسن روحانی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی منافع مشترک و در تضاد با خشونت و افراط گرایی به مثابه «دیگری» و در مقابل، گفتمان ابراهیم رئیسی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی عدالت و در تضاد با «دیگریِ» سلطه طلبی و دخالت قدرت های خارجی شکل گرفته است. دال های مرکزی متفاوت، امکان/عدم امکان تعریف منافع مشترک امنیتی، دستورکارهای امنیتی متفاوت و نحوه پیش بینی پیامدهای امنیتی نظم در حال گذار بین المللی از جمله مهم ترین تمایزهای گفتمانی روحانی و رئیسی است. بر این اساس، ابتدا چارچوب مفهومی و روش شناسی توضیح داده می شود. سپس گفتمان امنیت روحانی و رئیسی در دو بخش مورد تحلیل و در بخش سوم مورد مقایسه قرار می گیرند. در پایان، نتیجه گیری مقاله خواهد آمد.
بررسی حقوق جهانگرد در نظام حقوقی اسلام و ایران و مقایسه آن با اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی حقوق جهانگرد در نظام حقوقی اسلام و ایران و مقایسه آن با اسناد بین المللی است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع، به بررسی حقوق جهانگرد خواهد پرداخت. در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد آنچه ضرورت و اهمیت این مقاله را نشان می دهد این است که ایران علیرغم پتانسیل های بالای جذب توریسم نتوانسته در این زمینه موفق عمل کند و بخش مهمی از این موضوع به ضعف قوانین و حقوق جهانگردی در ایران بر می گردد که بسیار کلی، مبهم، فاقد ضمانت اجرایی بالا و برخورداری از عدم تخصص هستند. در ادامه این سوال مطرح است چه حقوقی را می توان برای جهانگرد در نظام حقوقی اسلام و ایران را برشمرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که، آزادی عقیده و مدارا ، حفاظت از جان، مال و اموال، حق امنیت، مصونیت از ظلم و ستم از جمله حقوق مشترک جهانکرد در دو نظام حقوق ایران و اسلام می باشند. نتیجه بدست آمده در این مقاله این است که اولا، در مقایسه حقوق جهانگرد تفاوت چندانی میان فقه اسلامی و قانون موضوعه ایران وجود ندارد اما در حوزه تعیین مصادیق حقوق جهانگرد، حقوق ایران از فقه اسلامی تاثیر پذیرفته است. ثانیا، در مقایسه با اسناد بین المللی، موانع حقوقی بسیاری از جمله برداشت نادرست از قانون اساسی، عدم تضمین های لازم به جهانگرد و عدم استاندارد سازی قوانین با ساختارهای بین المللی در قوانین موضوعه ایران دیده می شود.
نقش الگوی انقلاب اسلامی ایران در شکل گیری محور مقاومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده گفتمان اسلام انقلابی، مسئله ی فلسطین و حمایت از نهضت های آزادی بخش، یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ج.ا ایران شناخته شده است، این رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی، باعث گردید ایران رفته رفته با الهام بخشی و نقش الگو واقع شدن در بین گروه های مقاومت، جایگاه رهبری هسته محور مقاومت را برعهده بگیرد، پرسش اصلی این پژوهش آن است که جایگاه و نقش الگوی ایران در تشکیل محور مقاومت چیست. دراین پژوهش فرض بر این است که ایران به عنوان یک پدیده با ویژگی های خاص خود، توانسته است الگویی هویت بخش برای بقای جریان مقاومت باشد. چارچوب نظری پژوهش براساس مکتب کپنهاگ و نظریه امنیتی بوزان تدوین گردیده است.روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده واطلاعات و داده های موردنیاز بر مبنای روش اسنادی و کتابخانه ای و فیش برداری، گردآوری شده اند. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل شده است تشکیل یک محور امنیتی با رهبری ایران می باشد، که بایستی نقش بهینه ای را ایفاء نموده و ضمن تعمیق همکاری و توسعه مناسبات، در سایر زمینه ها به ویژه بعد اقتصادی و ارتقاء جایگاه مقاومت در عرصه سیاست داخلی کشور ها گام بردارد.
افول هژمونی آمریکا از دیدگاه متفکرین غربی با تأکید بر نظریات فوکویاما و هانتینگتون
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
71 - 93
حوزههای تخصصی:
افول در آمریکا از زمانی آغاز شد که این کشور با برهم زدن موازنه قدرت در جهان و از بین بردن نظام دوقطبی به دنبال تأمین منافع ملی آمریکا در نظام تکقطبی برآمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سئوال است که آیا در هژمونی آمریکایی افول روی داده و اینکه این افول چه ویژگی هایی دارد تا به درستی مورد شناسایی قرار گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این سئوالات است که اولاً معنا و ماهیت دقیق افول هژمونی آمریکا چیست و این افول چرا و چگونه اتفاق افتاده است؟ و ثانیاً نظام جهانی در پرتو افول هژمونی آمریکا به چه وضعیتی دچار خواهد شد؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که افول آمریکا از زمان فروپاشی شوروی آغاز گردید و نظام جهانی به سرعت در سراشیبی تغییر وضعیت از نظام تکقطبی به یک جهان چندقطبی قرار گرفت. اگرچه مبنای این پژوهش، تأکید بر نظریات فوکویاما و هانتینگتون میباشد، اما از نظریات دیگر اندیشمندان غربی نیز در راستای دستیابی به پاسخ سئوال این مقاله استفاده شده است.
بررسی تاثیر تحریم های آمریکا بر سلامت عمومی شهروندان ایرانی: نمونه موردی شهر یاسوج
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
95 - 120
حوزههای تخصصی:
تحریم ها یکی از ابزارهای سیاست خارجی کشورها برای تغییر رفتار سایر دولت ها و پیش برد منافع ملی محسوب می گردد. آمریکا ازجمله کشورهایی است که بیشترین تحریم ها را علیه مخالفین خود بکارگرفته است. سابقه این تحریم ها علیه ایران به چهار دهه قبل بازمی گردد. علی رغم اینکه استفاده کنندگان از تحریم تاثیرات آن بر شهروندان عادی را انکار می کنند و معتقدند این تحریم ها هدفمند هستند بحث های جدی در این باره در جامعه دانشگاهی مطرح است. هدف پژوهش حاضر سنجش این تاثیرات بر ایرانیان پس از خروج آمریکا از برجام است. سوال اصلی پژوهش این است که تحریم ها چه تاثیری بر سلامت عمومی شهروندان ایرانی طی بازه زمانی 1397 تا 1401 داشته است؟ فرضیه پژوهش اشاره می کند که تحریم ها سلامت عمومی و مولفه های آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای ارزیابی فرضیه فوق از روش کمّی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 400 نفر از شهروندان ساکن شهر یاسوج تشکیل دادند و برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه میانگین تی مستقل، رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون و...استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین تحریم های آمریکا و سلامت عمومی شهروندان شهر یاسوج رابطه معناداری وجود دارد. بدین صورت که با افزایش میزان تحریم ها از میزان سلامت عمومی شهروندان کاسته شده است. همچنین نتایج به دست آمده نشان دادند که در متغیر سن، جنس و وضعیت تاهل، هیچ تفاوت معناداری بین زنان و مردان دیده نشد.
بررسی انتقادی مطالعات قومی از منظر صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
81 - 97
حوزههای تخصصی:
مطالعات قومی در سطح جهان و ایران در چند دهه اخیر رشد و گسترش فراوانی داشته است. متناظر با تجربه های فراوان و پرهزینه ی ناشی از مناقشات قومی در سطح نظام بین الملل و درون مرزهای ملی کشورها، در حوزه مطالعات قومی آثار و ادبیات گسترده ای خلق و بازتولید و توزیع گردیده است که بعضاً از پس زمینه ها و محتواهای مطالبه جو و ناهمگرا حکایت داشته است. با چنین پیش زمینه ای این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش کلیدی است که دانش مطالعات قومی چه نسبتی با صلح می یابد و آیا درمجموع ادبیات تولیدی و علمی این حوزه توانسته است فضای این عرصه را تلطیف نماید و با مفهوم صلح اعم از صلح در مفهوم کلاسیک و منفی آن و یا صلح در مفهوم مثبت و جدید ارتباط برقرار نماید؟ درحالی که جان مایه، جهت گیری و برآیند اصلی صلح معطوف به عفو و بخشش، گذشت و ایثار، گفتگو، مذاکره و چانه زنی، آشتی و سازش، رضایت، نرمش و دوستی و نهایتاً مصالحه است؛ هسته اصلی و روح حاکم بر پژوهش های قومی، تولید و صورت بندی ادبیات «تمایز» و «تفکیک» هویتی است. ادبیات تولیدشده در این دانش با تکیه و تأکید بر «تنوع» به مثابه یک واقعیت؛ «شناسایی و تحقق مطالبات هویت های متکثر قومی» را وجهه همت خویش قرار داده است و در فضای متأثر از «رویکرد انتقادی به مدرنیسم» به ویژه «نحوه و فرایند دولت- ملت سازی»، «بدکارکردی های دولت های مدرن» و «گسترش ادبیات جهانی شدن» به لحاظ معنایی، مفهومی، نظری، رویکردی، روشی و معرفتی در سپهر اندیشه ورزی، غلبه گفتمانی و بعضاً همدلانه یافته و شاید در رویکردی انتقادی بتوان ادعا کرد که این ادبیات در مواردی در پناه طرح عدالت توزیعی و ترمیمی، تحرکات واگرایانه خشونت گرا را با نگاهی همدلانه مورد کنکاش و بررسی قرار می دهد و چه بسا نهاد و ساحت دولت – ملت به مثابه مهم ترین سازه ی سیاسی بشری را در قالب لفاظی های آرمان گرایانه دچار بحران مشروعیت و هویت ساخته است. پژوهش پیش رو تلاش دارد با بهره گیری از روش کیفی – تفهمی به شیوه ای اکتشافی و مروری نسبت این مطالعات را با صلح موردسنجش و ارزیابی قرار دهد که در نوع خود نوآورانه می نماید.
تحلیل محتوای خشونت رسانه ای (مطالعه موردی: خشونت مطبوعاتی در انتخابات ریاست جمهوری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
تأسیس و توسعه مطبوعات در ایران آثار مثبت و منفی متعددی داشته است که در این میان «خشونت مطبوعاتی» از جمله پیامدهای منفی آن به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای خشونت مطبوعاتی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (به سال 1396) است. جامعه آماری این پژوهش روزنامه های ایران، شرق، کیهان و وطن امروز و نمونه آماری مطالب حاوی خشونت در این روزنامه ها است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزار اندازه گیری، مشاهده و مطالعه مطالب، نحوه اجرا کدبندی موارد مرتبط با خشونت و واحد تحلیل «کلمه» و «جمله» بوده است. یافته های پژوهش نشان داد در ایام برگزاری انتخابات، روزنامه های مورد نظر در چهار بعد مخاطبان، موضوع، نوع اتهام و شکل انتشار خشونت از یکدیگر متمایز بوده اند.
نظمِ بین المللیِ در حال گذار از منظر سازه انگاری: بررسی نقش ایده ها، هنجارها و هویت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
نظمِ بین المللیِ در حال گذار یکی از جذاب ترین موضوعات پژوهشی روابط بین الملل در دهه های اخیر بوده است. وجه مشترک پژوهش های واقع گرا و لیبرال در این زمینه، تمرکز بر ابعاد مادی نظم بین المللی و وجه افتراق آنها ماهیت منازعه آمیز یا همکاری جویانه سیاست بین الملل در دوران گذار است. با وجود این پیشینه نظری، ابعاد معنایی نظم بین المللیِ در حال گذار در این تحقیقات مغفول مانده است. تحقیقات سازه انگارانه معدود درباره این ابعاد نیز صرفاً برخی ابعاد را مبنا قرار داده اند و جامعیت لازم را ندارند. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که رویکرد سازه انگاری چه کمکی به فهم نظم بین المللیِ در حال گذار می کند. برای پاسخ به این سؤال ابتدا ادبیات موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس چارچوب مفهومی سازه انگارانه شامل مقوله ایده ها، هنجارها و هویت ها برای فهم ویژگی های نظمِ بین المللیِ در حال گذار توضیح داده خواهد شد. سپس در سه بخش مقاله، تداوم، فرسایش و ظهور ایده ها، هنجارها و هویت ها در نظمِ بین المللیِ در حال گذار مورد بررسی قرار خواهند گرفت. یافته اصلی مقاله این است که روندهای همزمانِ تداوم، فرسایش و ظهور ایده ها، هنجارها و هویت ها مهم ترین ویژگی نظمِ بین المللیِ در حال گذار از منظر سازه انگاری است.
مفهوم قانون در اندیشه میرزا ملکم خان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
137 - 166
حوزههای تخصصی:
قانون مفهوم کلیدی مشروطیت ایران است. ایرانیان از آغاز دوران جدید تاریخ خود به اهمیت این مفهوم پی بردند. به باور آنها قانون راه حل مشکلات متعددی بود که در کشور وجود داشت. اندیشمندان ایرانی از دوره قاجار کوشش کرده اند که دیدگاه خود را در مورد این مفهوم و چگونگی نوشتن آن در ایران بیان کنند. در این مقاله به بررسی آرای یکی از مهمترین روشنفکران ایران در عصر قاجار در خصوص قانون پرداخته شده است. میرزا ملکم خان از نخستین ایرانیانی بود که در مورد قانون سخنان متعددی گفت و تاریخ قانون خواهی ایرانیان با نام او گره خورده است. در این مقاله کوشش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نوشته های ملکم خان تعریف او از قانون، چگونگی وضع قانون، ویژگی های قانون و نسبت فقه با قانون مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه سخنان او در برخی موضوعات مانند ویژگی های قانون قابل توجه است، اما حقیقت آن است که نمی توان اندیشه ای منسجم و منظم در خصوص مفهوم قانون از آرای او بیرون کشید.
تحلیلی بر کارکرد سیاست فرهنگی یونسکو در پیوند کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
297 - 321
حوزههای تخصصی:
شناختن و شناساندن عناصر فرهنگی مشترک، نقش مهمی در همگرایی و واگرایی ملت ها دارد. وجود تشابهات فرهنگی و آگاهی از آن ها، موجب تسهیل در همکاری و ارتباطات میان کشورهاست. کارویژه اصلی یونسکو نیز پیشبرد همکاری های فرهنگی میان ملت ها می باشد و این کارگزاری با ایجاد سازوکارهای نهادی، به شناخت متقابل فرهنگ های متجانس مبادرت می نماید. در این میان، حوزه تمدنی ایران فرهنگی به عنوان یکی از برجسته ترین پهنه های فرهنگی جهان، همواره از ظرفیتی کم نظیر به منظور گسترش همکاری در میان واحدهای سیاسی ذیربط برخوردار می باشد. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که یونسکو چگونه از سیاست فرهنگی در جهت توسعه پیوندهای سیاسی-هویتی در میان کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی بهره جسته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چهارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی و با استناد به منابع کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. در نهایت، یافته های این پژوهش بیانگر آن است که یونسکو در قالب اجرای پروژه های فرهنگی همانند میراث جهانی، میراث فرهنگی ناملموس، حافظه جهانی، دانشگاه های همزاد، شهرهای خلاق و دیگر موارد، به همگرایی فرهنگی در حوزه تمدنی مزبور مبادرت ورزیده است. روندی که علاوه بر توسعه مناسبات چندوجهی فرهنگی در میان کشورهای این حوزه، همواره تحت الشعاع شماری از چالش های اجرایی، سیاسی و اجتماعی نیز بوده است.
Islamic revolution challenges: US- Iran relations and human rights(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
US- Iran relations were special and strategic ones and after the Islamic revolution and upon suspension of diplomatic ties, these relations were replaced by a sustainable enmity and hate even after four decades. This matter is unique in the history of diplomatic relations. Based on the direct and face to face negotiations between Iran and the United States regarding nuclear issues in the 11th government, the necessity of the analysis of the factors contributing to the continuous conflicts between two countries has attracted the attention of the researchers and scientists in the field of international relations and has posed the question as to why even four decades after Islamic Revolution, the two countries have failed to establish a rational, logical and free from slogan relations. This question can be addressed from various viewpoints including nuclear deal, terrorism, Middle East peace process and human rights. The aim of the present study is to investigate the role of the human rights’ issue and its effect on the US – Iran relations, with a descriptive-analytical manner, hypothesizing that this issue has no noticeable weight and importance in the continuous conflict between two countries .To confirm this hypothesis, human rights situations in Pahlavi era are considered and compared with similar situations in Islamic Republic, and then their contribution to the US – Iran relations is analyzed . A historical - analytical method is used to explain the evidences and findings .
تأثیر ایده خوداتکایی بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خوداتکایی از مسائل مهم مورد تأکید در راهبردهای جمهوری اسلامی ایران است. عوامل متعددی موجب توجّه و تأکید جمهوری اسلامی ایران بر خوداتکایی شده که جنگ تحمیلی و تحریم های بین المللی از آن جمله است. با این حال باید دید کاربست این راهبرد چه تأثیری بر امنیت ملّی خواهد داشت، زیرا از دیرباز، همواره مسئله امنیت ملّی مهم ترین دغدغه دولت های گذشته و حال بوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی بسط و قبض یافته است. ازاین رو سؤال پژوهش حاضر این است که ایده خوداتکایی چه تأثیری بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه نیز این است که عوامل زمینه ای خوداتکایی نظیر انسجام ملی، موقعیت عمده ژئوپلیتیک کشور، پیشینه تاریخی تمدنی، اراده استقلال طلبی سیاسی، اعتماد متقابل مردم و حاکمان و ارتباط مؤثر و سازنده با بازیگران منطقه ای و بین المللی بر تحقق ایده خوداتکایی و به تبع تقویت امنیت ملّی تأثیرگذار است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و از روش پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری از بین نخبگان دانشگاهی و پژوهشگران انتخاب و داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS1 تجزیه و تحلیل شده اند و درنهایت داده های به دست آمده با روش توصیفی تحلیلی و با عنایت به مکتب نظری کپنهاگ واکاوی شده است. یافته های پژوهش وجود رابطه ای معنادار بین متغیرهای زمینه ای و امنیت ملّی را نشان می دهد.
نقش «مصلحت سیاسی» در افزایش قدرت نرم برای بازدارندگی سیاسی و امنیتی "با تأکید بر اندیشه امام خمینی (ره)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
55-78
حوزههای تخصصی:
از منظر امام خمینی، مصلحت سیاسی و حکم حکومتی برآمده از آن از ریاست الهیه مفوضه به پیامبر اسلام و اختیارات حکومتی فقیه جامع الشرایط ناشی می شود و غایت مصلحت سیاسی در جمهوری اسلامی «حفظ جمهوری اسلامی» است و هیچ امر دیگر فقهی و غیر آن نمی تواند مانعی در مسیر حفظ نظام تلقی شود. این امر به دلیل آن است جمهوری اسلامی مهمترین دلیل حفظ و بقای «اسلام ناب» در جهان و مهمترین حامی محرومان و مستضعفان جهان است؛ از این منظر حفظ آن مهمترین واجب الهی تلقی می گردد و در صورت انحصار حفظ جمهوری اسلامی در مسیر یا ابزاری خاص، استفاده از آن جایز و بلکه واجب می باشد. این رویکرد نظری به مصلحت سیاسی تأمین کننده بخش قابل توجهی از قدرت نرم نظام سیاسی بوده که طی آن می تواند بازدراندگی سیاسی – امنیتی خود را به خوبی حفظ نماید. در واقع مصلحت سیاسی به معنای ابزاری برای تهدید نظری و شناختی دشمن برای کاهش احتمال اعمال قدرت سخت اوست و سبب افزایش بازدارندگی نظام اسلامی می گردد. بر این اساس نظام اسلامی بدون توسل به قدرت سخت می تواند بازدارندگی سیاسی و امنیتی خود را افزایش دهد.
شناسایی تهدیدات رسانه ای ماهواره های تلویزیونی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
105-131
حوزههای تخصصی:
شبکه های ماهواره ای یکی از منابع قدرت نرم و بخش مهمی از زیربناهای ارتباطی دنیا هستند. گسترش ارتباطات و تبادل فرهنگ از طریق ماهواره ها، ورود ارزش های جدید و به تبع آن رفتارهای جدید را به دنبال دارد و به عنوان یک تهدید نرم می تواند به تدریج فرهنگ و هویت یک ملت را تغییر دهد. لذا ارزیابی تأثیرات عمیق این رسانه بر ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی ضروری است. سؤال اصلی در این پژوهش این است که تهدیدات رسانه ای ماهواره های تلویزیونی چیست و راهکارهای مناسب جهت مقابله با آن ها کدام اند؟ برای پاسخ به این سؤال و گردآوری و تحلیل اطلاعات از دو روش «پیمایشی» با تکنیک پرسشنامه و روش «مصاحبه عمقی» با تکنیک «مصاحبه بسته یا هدایت شده» استفاده شده است. جامعه آماری در روش پیمایش «کلیه افراد بالای 18 سال شهر تهران که برنامه های شبکه های ماهواره ای را تماشا می کنند» و در روش مصاحبه عمقی «متخصصان حوزه های علوم ارتباطات و علوم سیاسی» بودند. یافته ها نشان می دهد که از مجموع 450 پاسخگو، بیشترین نسبت پاسخگویان با انواع تهدیدات ماهواره ای از قبیل «تهدیدات روانی، سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و نظامی –امنیتی» «موافق» بوده اند و 3/33 درصد «میزان تهدید آفرینی ماهواره» را «متوسط» ارزیابی کرده اند. همچنین بیشترین نسبت آنان (1/43 درصد) بهترین شیوه برخورد با تهدیدات ماهواره را «بالا بردن سواد رسانه ای» دانسته اند. یافته های مصاحبه نیز مؤید آن است که برای مواجهه با ماهواره اتخاذ راهکارهای تنوع (فوق فعال) و تهاجمی (فعال) مناسب تر از راهکارهای انفعالی و حفظ وضع موجود است.
تحلیل علم سنجی از مقالات آینده پژوهی منتشر شده در نشریات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
35 - 62
حوزههای تخصصی:
درک سرشت پژوهش های یک حوزه ی دانشگاهی و رفتار پژوهشگران در آن حوزه، به خصوص در مورد مقولات میان رشته ای بسیار مهم است. درک حاصله به برنامه ریزان و پژوهشگران کمک می کند تا ضمن فهم وضعیت گذشته و حال، برای بهبود وضعیت آینده نقشه راه دقیق تری داشته باشند. این مهم در مورد آینده پژوهی نیز صادق است به خصوص اینکه آینده پژوهی ذاتاَ در مورد وضعیت آینده است و فهم گذشته و حال آن نشان می دهد که به کدام آینده ها بیشتر پرداخته ایم و از کدام آینده ها غفلت کرده ایم. برای رسیدن به این درک به مطالعات علم سنجی نیاز است که در این پژوهش به منظور تحلیل مقالات آینده پژوهی منتشر شده در نشریات علمی ایران از ابزارهای آن استفاده شد. جامعه این تحقیق تعداد 920 مقاله منتشر شده در حوزه آینده پژوهی بود. نتایج نشان داد که شبکه هم نویسندگی بر اساس سنجه های مرکزیت به چه شکل است. همچنین هشت خوشه موضوعی در این زمینه شناسایی شدند و جایگاه آنها در نمودار راهبردی مشخص گردید. خوشه "جغرافیدان های عاشق آینده" به عنوان خوشه ی با مرکزیت و تراکم بالا مشخص شد. همچنین خوشه های "آینده نگاری راهبردی" و " آموزش عالی آینده گرا" به عنوان خوشه های نابالغ و توسعه نایافته معرفی شدند. خوشه های "توسعه دانشی"، "آینده دینی"، "روابط منطقه ای" و "وزن سنگین روش" در منطقه افول و نوظهور قرار گرفتند و خوشه ی "چشم انداز آی سی تی" به عنوان خوشه غیر محوری شناخته شد.
بحران فلسطین در اندیشه ی آیت الله بروجردی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
103 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف در پژوهش حاضر بررسی مسئله ی فلسطین در منظومه ی فکری آیت الله بروجردی (ره) و امام خمینی (ره) با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی است. سؤال پژوهش این است که چه تفاوتی در رویکرد آیت الله بروجردی و امام خمینی نسبت به فلسطین وجود داشته است؟ دولت فلسطین در سال 1948 میلادی با رأی سازمان ملل متحد و نفوذ قدرت های بزرگ جهانی به دو دولت مجزا تقسیم شد که دولت فلسطین و رژیم اسرائیل حاصل این تصمیم بود. در مقابل این روند ایجادشده، اعتراض های گسترده ای از جمله حوزه های علمیه و مراجع در بازه های زمانی مختلف شکل گرفت. آیت الله بروجردی در زمان رژیم پهلوی دوم نسبت به این حادثه تلخ واکنش نشان داد که در اعلامیه ی ایشان آمده است و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نحوه ی برخورد با مسئله ی فلسطین قوت بیشتری گرفت و فضا جهت حمایت از فلسطین بازتر شد. یافته پژوهش نشان می دهد، آیت الله بروجردی و امام خمینی در چگونگی برخورد با مسئله فلسطین رویکرد متفاوتی داشتند. نگاه امام خمینی و آیت الله بروجردی در باب مسئله ی فلسطین بر اساس نگاه دو مرجع به بحث دین و سیاست و نحوه ی فعالیت آن ها در حوزه های دینی و سیاسی برمی گردد. فرضیه مقاله این است که با توجه به مبانی فکری امام خمینی و آیت الله بروجردی درباره ارتباط دین و سیاست، امام خمینی اعتقاد به کنشگری فعال و حمایت مادی و معنوی از مسئله فلسطین بود، اما آیت الله بروجردی به خاطر صیانت از حوزه علمیه نوپا، رویکرد کنشگری غیرفعال را در حمایت از فلسطینیان انتخاب کرده بود.
چیستی نفوذ فکری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
197 - 227
حوزههای تخصصی:
ادبیات نفوذ، پس از اهتمام مقام معظم رهبری، به طور جدی وارد ادبیات سیاسی کشور گردیده و پژوهش هایی حول آن صورت پذیرفته است. پژوهش های موجود پیش از شناختن ماهیت و چیستی نفوذ فکری فرهنگی، معنا و مفهوم آن را بدیهی و آشکار تلقی کرده و از آن گذشته اند و به مثابه یک اصل مسلم، پای را در پله دوم قرار داده و به آسیب های نفوذ فکری فرهنگی و راه کار مقابله پرداخته اند؛ درحالی که بنابه مطالعات پژوهشگر، اصل چیستی نفوذ فکری فرهنگی مورد غفلت قرار گرفته است. ازمنظر نویسنده، نفوذ فکری فرهنگی مسئله ای پیچیده است تا جایی که فهم درست و عمیق آن، ممکن است این راه کارها را هم متحول کند. به همین منظور، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی مفاهیم قدرت نرم، جنگ نرم، جنگ شناختی و ...، به تبیین نسبت این مفاهیم با نفوذ فکری پرداخته و نفوذ را تلاش یک قدرت خارجی برای تضعیف و تغییر ارزش های حیاتی یک جامعه که برای بقای یک نظام سیاسی ضروری هستند، تبیین می کند. در این راستا هر اندیشه ای که در مقابل طرح لیبرال دموکراسی قرار گیرد، برچسب بنیادگرایی خورده و باید ازطریق نفوذ فکری و فرهنگی، به اندیشه ای که با لیبرالیسم قابلیت هم نشینی و سازگاری داشته باشد، تغییر یابد. طرح هایی چون «شبکه مسلمانان میانه رو»، «شبکه رهبران جوان» و ... در این راستا پی ریزی شده اند.
تقویت ضریب ایدئولوژیک به مثابه عامل مقوم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
71 - 95
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی هر کشور یکی از مهم ترین دستاوردهای هر نظام سیاسی است که سایر حوزه های توسعه و پیشرفت جامعه در سایه آن به سرانجام می رسد. یکی از پشتوانه های اصلی تقویت و بیشینه کردن امنیت ملی، ضریب ایدئولوژیک هر کشور است که مؤلفه ها و شاخص های آن می تواند در هر جامعه ای متفاوت باشد. این مؤلفه ها و شاخص ها با گذر زمان کمرنگ شده و بعضاً به دست فراموشی سپرده می شود و اگر از طریق بازگویی و بازتولید به نسل های بعدی منتقل نگردد، بعد از مدتی ضریب ایدئولوژیک که مهم ترین پشتوانه امنیت ملی یک کشور به حساب می آید، تضعیف شده و به دنبال آن امنیت ملی کاهش یافته و تهدیدات افزایش می یابد. بنابراین تقویت امنیت ملی از روش های بازگویی و بازتولید می تواند تهدیدات امنیت ملی را با تقویت و بالا بردن ضریب امنیت ملی کاهش دهد. در این تحقیق که از روش آمیخته یا ترکیبی انجام شده است با استفاده از تحلیل منابع 5 مؤلفه و 29 شاخص برای ضریب ایدئولوژیک شناسایی شد که بعد از توزیع پرسشنامه ها تعداد 36 پرسش نامه جمع آوری و با نرم افزار «SPSS» تجزیه وتحلیل شد که پس از تجزیه وتحلیل مؤلفه ارزش ها، مشارکت سیاسی، شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین، هویت ملی، مراسم و شعائر ملی- مذهبی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بودند و از بین 29 شاخص امام خامنه ای(مدظله) و حضرت امام(ره) از مؤلفه شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین، ولایت مداری از مؤلفه ارزش ها، دین و مذهب از مؤلفه هویت ملی و شهید حاج قاسم سلیمانی مجدداً از مؤلفه شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین در اولویت های اول تا پنجم تأثیرگذاری بر ضریب ایدئولوژیک قرار دارند و مابقی شاخص ها در اولویت های بعدی می باشند.
تاثیر نظام ادراکی نخبگان سیاسی بر سیاست خارجی اسرائیل؛ مطالعه موردی: بنیامین نتانیاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۲ (پیاپی ۷۲)
147 - 180
حوزههای تخصصی:
بنیامین نتانیاهو اصلی ترین چهره صحنه سیاسی اسرائیل طی یک دهه گذشته به شمار می رود. از آنجایی که وی سهم مهمی در شکل دادن به رفتار و تصمیمات سیاست خارجی این رژیم در صحنه بین المللی داشته است، این پژوهش می کوشد سبک رهبری و خصایص شخصیتی وی را بعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار و در عین حال مغفول مانده در تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل مورد بررسی قرار دهد. از این رو فرضیه اصلی مقاله این است که رفتار سیاست خارجی اسرائیل طی یک دهه گذشته بیشتر متاثر از نظام ادراکی و سبک رهبری بنیامین نتانیاهو بوده است. چارچوب مفهومی و روشی مورد استفاده، روش تحلیل خصایص رهبری مارگارت هرمن با تکیه بر متغیر پیچیدگی مفهومی در آن است. نتایج این پژوهش که حاصل تحلیل محتوای کمی داده های گفتاری نتانیاهو طی بازه زمانی 2009 تا 2019 است، نشان می دهد سطح پایین پیچیدگی مفهومی و رویکرد سیاه و سفید به مسائل سیاست خارجی همراه با سطح بالای باور به توانایی کنترل رویدادها، تمایل بالا به قدرت و بی اعتمادی شدید به دیگران به رویکرد تهاجمی و بازصفتانه نتانیاهو در سیاست خارجی اسرائیل شکل داده است که نمود آن را می توان در بزرگ نمائی تهدید ایران و مخالفت با ایده تشکیل دولت مستقل فلسطینی مشاهده کرد.
دولت محدود؛ بازخوانی سیاست «سلطه و تغییر» در دوره پهلوی دوم بر پایه نظریه جول.اس میگدال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
59 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش پیش رو، واکاوی و بازخوانی تکه ای از تاریخ «سلطه و تغییر» در ایران در دو دهه 1340و 1350 شمسی است که در عمل می توان گفت بازنمود یا آیینه تمام نمایی از کلیت مناسبات دولت – جامعه در بستر سیاست های «نوسازی و اصلاحات» در تاریخ ایران معاصر به شمار می رود. بررسی قابلیت ارائه «استراتژی بقای جدید»، ظرفیت «اعمال کنترل» و در نهایت توانایی و اراده «تحول اجتماعی» دولت پهلوی دوم و موانع پیش روی آن، بر پایه نظریه «دولت محدود یا دولت درون جامعه» جول.اس میگدال، در مرکز بحث این نوشتار قرار دارد. به اعتقاد میگدال جهت فهم درست و دقیق ماهیت و عملکرد دولت در جهان سوم، باید از رویکرد استعلایی و افسانه و اسطوره دولت «کامل» مورد نظر دولت گرایان که دولت را در مقابل جامعه قرار می دهد و مبتنی بر بازی جمع جبری صفر میان دولت و جامعه است، پرهیز نمود و رویکرد دولت «پاره ای یا تکه ای» از جامعه است را مورد توجه قرار داد. به عبارت روشن تر این نگاه مستلزم تغییر تمرکز تحلیل از دولت به عنوان یک سازمان بوروکراتیک مستقل (نگاه ساختاری) به دیدگاهی «فرآیندگرا» از دولت در جامعه است. با این توصیف پرسش اصلی پژوهش این است که چرا سیاست تغییر و تحول اجتماعی دولت محمدرضاشاه پهلوی در قالب انقلاب سفید (در دهه 40 و 50) نتوانست به اهداف مدنظر خود دست یابد و در نهایت پهلوی دوم با بحران سلطه و کنترل اجتماعی روبرو شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت پهلوی دوم به رغم برخورداری از میزان نسبتاً بالایی از کنترل اجتماعی، به جهت محدودیت های ناشی از ماهیت جامعه شبکه ای و همچنین الزامات و ضرورت های نظام بین الملل، دولت ضعیفی بود که نتوانست استراتژی بقای جذاب تر و کارآمدتری برای نیروهای اجتماعی ارائه و منابع لازم برای حمایت از سیاست «تحول اجتماعی» مدنظر خود را بسیج نماید، از این رو در نهایت ناگزیر به «سیاست بقا» روی آورد.