فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت . در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا ، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و ... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت ، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند. بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و ... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه ، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
دولت سامانیان در عرصة سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ساسانیان روزگار درازی سپری شد تا بستر مناسبی برای تحولات کشورداری و مناسبات خارجی در ایران فراهم آید. خراسان بزرگ در چنین اوضاعی زمینه های ساختار نوینی ایجاد کرد و رمقی تازه به جان خسته جامعه ایرانی بخشید تا با تکیه بر چنین ظرفیتی دروازه های خود را به سوی جهان آن روزگار بگشاید. با تأمل در رویدادهای این روزگار می توان شالوده اصول سیاست خارجی در تاریخ ایران را از قرن چهارم هجری/دهم میلادی دریافت. در این هنگام امیران سامانی در خراسان بزرگ رستاخیزی در علم، هنر و فرهنگ به وجود آوردند و در پی آن در صدد پی افکندن ساختارهای استواری برای روابط با جهان معاصر خود برآمدند. آل سامان را به جرأت می توان نخستین دولت در تاریخ ایران دوره اسلامی دانست که با توسل بر وضعیت حساس منطقه ای، تمهیدهای لازم برای آشنایی و کسب جایگاه جهانی را آغاز کردند. اینان با وجود مراوده با خلافت عباسی و نیز حکومت های متقارن و همسایه، برای دریافت اطلاع و برقراری ارتباط با دیگر ملت های جهان تلاش هایی کردند و آغازگر عصر تازه ای از تحول های خارجی شدند.
از ملیشدن نفت ایدئولوژی نسازید
حوزههای تخصصی:
کلاه تَرک از آغاز تا صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلاه ترک یا تاج صوفیانه، در نزد متصوفه جایگاه و کارکرد خاصی دارد. در شکل و مفهومِ «تاج» یا «کلاه ترک» از قرن های اولیة اسلامی تا زمان تأسیس سلسله صفوی تغییر و تحولی اساسی صورت گرفته است. هدف این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، شناخت این تغییر و تحولات و توجه به علل و عوامل تاریخی آن است. تدقیق در منابع اصلی، اعم از متون تاریخی و ادبی و عرفانی، نشان می دهد که کلاه ترک متصوفه، طی چند قرن، دچار تحولات شکلی و مفهومی شده و از معنی صرف سرپوش به نشانه ای از ترک ذمائم، و سپس به شعار دینی و شعار مذهبی، و بعد به عنصری برای هویت بخشی سیاسی و اجتماعی و نیز بهانه ای برای تحقیر توسط مخالفان تبدیل شده است.
بررسی نقش «لمپن» ها در انتخابات و بلواهای دوره های هفدهم و هجدهم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر ایران و به ویژه بعد از برپایی نظام مشروطه، واقعیّت تلخی را به نمایش می گذارد. در این شرایط که نظامِ مبتنی بر قانون، در ایران حاکم شد، حوادث و وقایعی رخ داد که عامل اصلی آن، ماهیّت استبدادی و ابزار آن، گروه ها و افرادی بودند که در پایین ترین رده های اجتماعی قرار داشتند. درواقع، عدم پذیرش واقعی نظام مشروطه از سوی آخرین شاهان قاجاری و سپس پهلوی ها، موجب شد تا زمینه برای بهره برداری ایشان از گروه هایی که عنوان «لمپن» دارند، فراهم شود. لمپن ها بدون آنکه فایده ای برای جامعه خود داشته باشند، ابزار بسیار مناسبی در دست حاکمیّت و جریان های سیاسی بودند تا با استفاده از آن ها به خواسته های خود برسند. دوران انتخابات و سپس عمر مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی، شاخصی برای بررسی نقش آفرینی لمپن ها در تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. در این دوران که مصادف با حوادث مهمّی در تاریخ ایران است، لمپن ها هم در ناامن کردن فضای انتخابات و تأثیرگذاری بر نتیجه آن و هم در ایجاد بلواهای اجتماعی در دوران حیات مجالس مذکور، نقش مؤثّری داشتند که بنابر اهمّیت موضوع، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
سؤال اصلی این پژوهش، این است که «لمپن ها چه نقشی در فضای انتخاباتی مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی و بلواهای دوران این مجالس داشته اند؟» برای پاسخ به این سؤال، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «لمپن ها ابزار ناکارآمدیِ انتخابات و ایجاد بلواهای مصادف با مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی بوده اند». یافته های این پژوهش اثبات می نماید که این گروه ها موجب شدند تا با کمترین هزینه، بزرگترین خسارات و آسیب ها بر نظام سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره معاصر وارد شود.
از طبرستان تا مازندران؛ تأملی بر دگرگونی مفهومی و جغرافیایی طبرستان از آغاز تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد می شود. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی می کند. حاصل تحقیقات نشان می دهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نام گذاری مازندران با ویژگی های جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابت های خاندانی، درگیری های داخلی و توسعه طلبی حکام، در نوسان بوده است.
نقش قوبیلای قاآن در مناسبات ایران و چین در دوره ایلخانان
حوزههای تخصصی:
حمله مغول ها به رغم همه مصائب و مشکلاتی که برای کشورهای ایران و چین به بار آورد، سبب شد تا مناسبات بین دو کشور به شکل بهتری دنبال شود. با توجه به اینکه مشروعیت حکومت های مغولی سایر نواحی از سوی قاآنات مغولی چین صادر می شد؛ روابط سیاسی بین دو کشور ایران و چین به بالاترین سطح خود تا آن تاریخ رسید. در این میان قوبیلای قاآن به عنوان فاتح چین و مؤسس سلسله یوآن (معاصر با پنج حاکم ایلخانی) نقش تعیین کننده ای در ایجاد مناسبات بین دو کشور ایران و چین داشت. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال بررسی جایگاه قوبیلای قاآن در مناسبات بین ایران و چین در دوره ایلخانان است. با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتایخانه ای خواهد بود.
بررسی جایگاه سیاست یکپارچه سازی فرهنگی در تمرکزگرایی دولت رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع کودتای 1299ه. ش و پس از آن به حکومت رسیدن رضاخان مرحله نوینی را در تکاپوی تاریخی جامعة ایران رقم زد. دولت وی برای رسیدن به ثبات سیاسی، اصل تمرکز را در همة ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی، سرلوحة برنامه های خود قرار داد. به لحاظ فرهنگی دولت رضاشاه در صدد بود با اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی، تمرکزگرایی قدرت را محقق سازد؛ چرا که دیگر سیاست های دولت رضاشاه همچون ایجاد ارتشی واحد، اسکان عشایر، عرفی کردن قوانین و مواردی از این قبیل نمی تواست موجب دوام و بقای تمرکز قدرت وی شوند. تنوع قومی و فرهنگی جامعة ایران به همراه تنوع اقلیمی، خود مانع عمده ای بر سر این راه بود؛ بنابراین، دولت رضاشاه تلاش داشت با از بین بردن اختلافات فرهنگی جامعة ایران و تبدیل آن به جامعه ای با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مشترک به زعم خویش ملتی با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و معتقدات و آرمان های مشترک به وجود آورد و سیاست تمرکزگرایی را نهادینه سازد. در همین راستا دولت از طریق گسترش و ایجاد مدارس آموزشی نوین و سازمان هایی نظیر سازمان پرورش افکار در صدد برآمد این آرمان را در راستای تحقق اصل تمرکزگرایی پیگیری نماید. این که دولت رضاشاه تا چه اندازه موفق شد این هدف را تحقق بخشد خود موضوعی است جداگانه، اما این که اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی رضاشاه با در نظر گرفتن تنوع اقلیمی و فرهنگی و زبانی جامعة ایران چه جایگاهی در تمرکزگرایی دولت رضاشاه داشت؟ مسئله ای است که این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آن است.
درآمدی بر رشوه، پیشکش و انواع آن در عهد قاجار (با تکیه بر عهد ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشوه و اقسام آن یکی از پدیده های شوم اجتماعی است که در تاریخ ایران – به ویژه در دوره معاصر- همواره مطرح بوده است. نشانه ها و آثار این پدیده را تقریباً در بیشتر امور جامعه و سیاست های این دوره می توان مشاهده کرد. این مقاله در پی روشن کردن زمینه ها و شیوه دریافت و پرداخت رشوه و پیشکش، موضوعات و موارد رشوه دهی و رشوه گیری است. این نوشتار که به شیوه توصیفی – تحلیلی و بر پایه برخی از منابع دست اول همچون خاطرات سیاستمداران، گزارش سیاحان و مأموران خارجی و همچنین برخی از کتب تحقیقی تدوین شده است به بحث فساد بر محور رشوه و پیشکش می پردازد و نشان می دهد که موضوع رشوه و اقسام آن تقریباً از مهم ترین موضوعات فساد در تمامی ارکان جامعه است و نقش بسیار مهمی در روابط بین بیشتر دولت مردان و صاحب منصبان دارد. رشوه و پیشکش با توجه به مقتضیات زمان و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره قاجار انواع و اسامی متعددی پیدا کرده است و حتی در بسیاری از موارد نیز شکل قانونی، عرفی و شرعی به خود گرفته تا جایی که به عنوان یکی از منابع مهم و تأثیرگذار مالی و مداخل عمومی کشوری شمرده می شود
سرنوشت سرتیپ جان محمدخان امیر علائی و دو فرزندش
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار و ماهیت نظام حقوقی دولت سلجوقی
حوزههای تخصصی:
در بررسی نظام حقوقی دولت سلجوقی دوگونه محکمه بر اساس وظایف و حیطه های فعالیت هر کدام قابل تشخیص است: محکمه سلطانی یا همان دیوان مظالم که شخص سلطان و در مواردی نواب حکومتی وی در ایالات متولی و مسوول آن بودند، و محاکم شرع که توسط قضات و علمای دینی اداره می شد. در محاکم شرع به دعاوی و مرافعات خصوصی و عمومی بین اشخاص و در محکمه سلطانی به جرایم و دعاوی اداری و سیاسی مرتبط با حکومت رسیدگی می شد. وجود محکمه سلطانی، در سنت ایرانی به مظالم نشستن پادشاهان ریشه داشت و محاکم شرع برخاسته از سنتهای دین اسلام بود.
نگاهی به تحولات مرزهای شرقی ایران در دوره قاجار و پهلوی (مطالعه موردی: بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر حکمیت مرزی آلتای در محدوده یزدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بر آن است تا به بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر رای نهایی حکمیت آلتای بپردازد. بدین منظور اقداماتی از قبیل سابقه سرحدداری قاینات در زمان میرعلم خان، تاسیس گمرک یزدان، علل حضور گسترده نظامی نیروهای قاینات در یزدان، ساخت قراولخانه و استمرار سرحدداری و اثرات آن بر حکمیت آلتای مورد بررسی قرار می گیرد.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد تاریخی مربوط به سرحد قاینات، گمرک یزدان، قراولخانه و اسناد مربوط به نیروهای نظامی حکومت محلی در یزدان، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته های پژوهش: حکمیت مرزی آلتای در سال 1313ش، جوان ترین حکمیت مرزی است که طی آن بخش مهمی از مرز ایران و افغانستان تعیین و تحدید گردید. محدوده این حکمیت شامل قسمتی از مرز استان خراسان رضوی کنونی با افغانستان و تمامی مرز استان خراسان جنوبی با افغانستان است. در محدوده این حکمیت، سیر مستقیم شمالی- جنوبی خط مرزی، در محدوده یزدان به سمت افغانستان تغییر مسیر یافته و با در بر گرفتن یزدان و کلاته کبوده در طرف ایران، دو مرتبه به مسیر مستقیم بازگشته و به سیاه کوه منتهی می گردد. بدین ترتیب یک تحدب مرزی در مرز خاوری ایران با افغانستان به وجود می آید. آلتای پس از بررسی این قسمت از مرزها و مطالعه درباره شواهد و دلایل طرفین، حکمیت خود را اعلام نمود. یکی از مهم ترین مناطق مورد چالش ایران و افغانستان در این حکمیت، محدوده یزدان بود و آلتای علی رغم استدلال افغان ها، آن را به همراه راه های ارتباطی آن به ایران واگذار کرد. یکی از علل واگذاری یزدان به ایران سابقه حضور پررنگ و مستمر ایران در آن منطقه بود. این حضور در دوره میرعلم خان و پس از جدایی هرات آغاز شد و تا زمان حکمیت آلتای ادامه یافت و بسیار موثر بر تعیین مرزبندی بود.
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
چند نامه از اشرف افغان (نامه اشرف افغان به سلطان احمدخان عثمانی)
حوزههای تخصصی:
صدسالگی صنعت نفت ایران : گفت و گو با فریدون برکشلی و علی اکبر وحیدی آل آقا
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن از عمر صنعت نفت ایران ما می گذرد، ولی هنوز هم از لحاظ اقتصادی شدیداً وابسته به نفت و از نظر تکنولوژی صنایع نفتی نیازمند غرب هستیم. هنوز هم نمی دانیم که این ماده برای تاریخ و تمدن ایرانی ــ اسلامی ما، طلای سیاه بوده است یا بلای سیاه؟ حتی کشورهای کاملاً عقب افتاده و بی ذخایری را در اطراف خود می بینیم که نداشتن نفت باعث شکوفایی در عرصه های دیگر اقتصادی آنها مانند، بازرگانی، توریسم و صنایع مصرفی شده و فقر ذخایر طبیعی و معدنی در عمل به آنها توانایی بخشیده است تا ناتوانی.حتی اگر در صنایع نفتی مقام ممتازی هم به دست آورده باشیم، باز باید دید تحول در منابع و فناوری های انرژی و جهش قریب الوقوع صنایع و امکانات به سوی استفاده از انرژی های نو، ما و اقتصاد انرژی ما را در مسیر کژراهه نینداخته باشد.حاصل گفت وگوی دکتر محمدباقر حشمت زاده با دو تن از کارشناسان حوزه نفت، آقایان دکتر فریدون برکشلی ــ دارای قریب سی سال تجربه علمی و عملی در زمینه نفت و اقتصاد انرژی ــ و مهندس وحیدی آل آقا ــ فارغ التحصیل امپریال کالج انگلستان و کارشناس دبیرخانه اوپک در وین ــ پیش روی شماست تا مهم ترین مسائل مربوط به نفت و صنایع نفتی را از زبان آنها بشنوید. به امید توجه و بهره برداری شما.
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.