فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
223 - 244
حوزههای تخصصی:
از جمله راهبردهای سیاسی فرهنگی که در دربار ایلخانان به کارگرفته شد همانا نوع نگاه و رویکرد آنها نسبت به دین و اقلیت های دینی بود. بسیاری این نوع نگاه حکومتی مغولان به دین و امور مذهبی را تسامح و تساهل مذهبی دانسته اند که باعث گردید تا در دربار ایلخانان افرادی با مذاهب مختلف حضور یافته و به مدارج بالای حکومتی برسند. همچنین حاکمان مغول خود نیز، در ادوار مختلف عصر ایلخانی دارای ادیان متفاوتی بوده اند. ادیان ابراهیمی از جمله ادیانی است که در عصر مغول رواج بسیار پیدا می کند و آثار هنری بسیاری تحت تاثیر این ادیان قرار می گیرند. از جمله آثار هنری فاخر هنری عصر ایلخانی، نسخه خطی جامع التواریخ رشید الدین فضل الله همدانی است که در زمان وزارت ایشان به رشته تحریر در آمده و مصور گشته است. این نسخه کتابی است تاریخی و در بر گیرنده تاریخ اسطوره ها، باورها و فرهنگ قبایل ترک- مغول و سایر اقوام و ادیان است. در این پژوهش سعی بر آن است تا چگونگی شرایط و حضور ادیان ابراهیمی در عصر ایلخانی را مورد مطالعه قرار داده و بازنمود آن را در نگاره های نسخه جامع التواریخ رشید الدین بیابیم. و به این سوالات پاسخ گوییم که1- چرا در تصاویر جامع التواریخ رشیدالدین شاهد همزیستی مسالمت آمیز نگاره هایی از ادیان اسلام،مسیحیت و یهودیت هستیم2- ویژگی های بصری نگاره های مرتبط با هر یک از ادیان ابراهیمی کدام است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی صورت می پذیرد و تجزیه تحلیل دادهها در آن به صورت کیفی خواهد بود. نتایج حاصل گویای این امر است: به دلیل تسامح و تساهل مذهبی که در عصر ایلخانان حضور می یابد، در تالیف و کتابت نسخه جامع التواریخ نیز شاهد حضور نگاره هایی با مضامین یهودی، مسیحی و اسلامی (ادیان ابراهیمی) در کنار همدیگر هستیم.
تجربه مشترک انحلال فردیت در عرفان اسلامی و عرفان هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
301 - 322
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تجربیات مشترکی است که دو مکتب عرفانی اسلامی و هندی در باب انحلال فردیت دارند. انحلال فردیت به معنای گذشتن از خود تن و یکی شدن با خالق است که در عرفان اسلامی با نام فنا فی الذات شناخته می شود. در این پژوهش به روش تحلیلی، با بررسی متون عرفان هندی و عرفان اسلامی به دنبال یافتن مشترکات و مفاهیم کلی که تحت این مشترکات توسعه داده شده اند، بودیم. نتیجه این که در متون اوپانیشاد و عرفان اسلامی؛ انسان علت غایی آفرینش دانسته شده و در هر دو مکتب عرفانی انسان م ظهر و آی نه صفات الهی است. در عرفان هندی، روح انسان تحت تأثیر کرمه بر جیوه؛ در چرخه سمساره؛ از جسمی به جسمی بالاتر یا حضیض تر حلول می کند. و تنها راه نجات از این چرخه و انحلال در برهمن؛ همانا دانش، عمل یا عشق می باشد. در عرفان اسلامی اما تناسخ وجودندارد و موضوعیت انحلال فردیت و فنای در ذات با رها شدن از قیود مادّی و یافتن صدق و صفای باطنی؛ ممکن است. انحلال فردیت به عنوان تجربه مشترک بین دو اندیشه عرفان اسلامی و عرفان هندی را از نظر مفاهیم کلی شبیه به همدیگر است اما از نظر جزئیات و توسعه مفاهیم با یکدیگر تفاوت دارند. هرچند در هر دو مکتب عرفانی؛ عشق نجات بخش روح انسان معرفی شده است.
جایگاه اجتماعی بردگان در نورستان قبل از ورود اسلام بر اساس سفرنامه جورج اسکات رابرتسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۱۰۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
نورستان ولایتی واقع در شمال شرق افغانستان است که در منابع اسلامی قرون میانه به نام بلور/بلورستان و در میان مسلمانان به نام کافرستان معروف شده است. مردم نورستان به چند طبقه اجتماعی تقسیم می شدند که در پایین ترین طبقه آن بردگان قرار داشتند. بردگان نقش مهمی در پیشبرد کارهای روزانه و زندگی مردم نورستان به عهده داشتند. بردگان شغل های مهم مانند نجاری، آهنگری، کنده کاری روی چوب، ساختن لباس و پوشاک، کفش سازی و چرم سازی را به عهده داشتند. در این میان نجاری و آهنگری در زندگی روزانه مردم نورستان از جایگاه ویژه برخوردار بود، زیرا وسایل کشاورزی و سلاح های جنگی مورد نیاز آنها توسط بردگان تهیه می شد. زنان و دختران برده نیز برای کار در خانه ها، فرزندآوری و کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفتند. این پژوهش با تکیه بر سفرنامه جورج اسکات رابرتسون، جایگاه اجتماعی و زندگی روزانه بردگان در نورستان قدیم را مورد بررسی قرار داده است.
الگوی پیوست نگاری فرهنگیِ مراکز تجاری و تفریحی با تأکید بر هویت ایرانی- اسلامی؛ مشهد مال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حوزه فرهنگی یکی از اصلی ترین اهداف انقلاب اسلامی و سرلوحه انقلاب بود. جاری کردن فرهنگ و ارزش های دینی و اخلاقی در جامعه و زندگی، از مهم ترین اصول در سیاست گذاری فرهنگی از سوی بزرگان انقلاب به ویژه امام خمینی(ره) بود. علاوه بر این، در دوره های بعد به ویژه در سال های اخیر به دلیل پشت سر گذاشتن شرایط اضطرار در سایر حوزه ها، حوزه فرهنگی از سوی بزرگان نظام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی بازارها از دیرباز، نقش اساسی در هویت بخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی اسلامی بر عهده داشته اند، اما با تحول این فضاهای تجاری و شکل گیری مجتمع های تجاری مدرن و به خصوص مگامال ها، نگرانی های جدی درباره تاثیرات این فضاها بر هویت فرهنگی جامعه به وجود آمده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش، پیوست نگاری فرهنگی پروژه مشهدمال، بر مبنای ماتریس فازی، پیشنهاد شده است. در ساختن ماتریس ارزیابی، فعالیت های اصلی طرح در فاز بهره برداری و نیز شاخص های مهم فرهنگی که از این فعالیت ها تاثیر می پذیرند با استفاده از روش دلفی فازی، تعیین و اهمیت هر اثر به صورت اعداد فازی مثلثی برآورد می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ونسیم(VENSIM) روشی عملیاتی برای ارزیابی فرهنگی و اجتماعی مال ها ارائه شده است.
سیاست جنایی ایران درجرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
109 - 127
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: «اقتصاد در زندگی افراد جامعه، نقش بی بدیلی را ایفا می کند و به دلیل برخورد مستقیم با زندگی مردم، اساسی بوده و به هیچ عنوان نمی توان آن را نادیده گرفت؛ به نحوی که به نقل از معصومین، نابسامانی در حوزه اقتصاد نه تنها باعث اخلال در حوزه های دیگر زندگی می شود بلکه دین و معاد انسان را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. هدف ما در این تحقیق تبیین سیاست جنایی ایران در مواجهه با جرایم اقتصادی از منظر حقوق موضوعه می باشد». مواد و روشها: مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار تحقیق، فیش برداری از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته ها:« برقراری و حفظ نظم اقتصادی در گرو مبارزه با اخلال گران در نظام اقتصادی و مجرمین اقتصادی است. مبارزه با جرایم اقتصادی هم موجب برقراری نظم اقتصادی می شود و هم از آثار و تبعات مضر اختلال در اقتصاد کشور جلوگیری می کند». ملاحظات اخلاقی: از ابتدا تا انتهای مقاله اصول صداقت و امانتداری عایت گردیده است. نتیجه گیری: سیاست جنایی ایران در قبال جرائم اقتصادی با چالش های عدیده ای مواجه می باشد. از اساسی ترین این چالشها و ابهامات می توان به عدم تبیین جامع و مانع از مفهوم و هدف جرایم اقتصادی، گستره پرونده ها، نحوه اتخاذ سیاست کیفری و میزان تناسب و اثربخشی آن اشاره نمود.
واکاوی انگیزه های سرایش و درون مایه های شعر استغاثه در دوره اندلس (بر اساس نظریّه عمل پیر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
66 - 85
حوزههای تخصصی:
واژه استغاثه از حیث معنایی، بلاغی و ادبی به معنای شفیع طلبیدن است. از دیرباز در ادبیات عرب نوعی شعر با درون مایه استمداد ظهور یافت که «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوی و مادی «توکّل» و «تمسّک» بهره می برد که در پی تغییراتی در اوضاع جامعه هدف بود. با نگاهی به پژوهش های محقّقان حوزه ادبیّات و تاریخ ادبیات، می توان دریافت درون مایه های ادبی استغاثه در واقع، بیانگر مسئولیت اجتماعی و تعهد هنری شاعران بوده و نیک آشکار است که برای فهم عمیق تر چرایی سرایش این نوع اشعار، به کارگیری نظریه هایی که شناختِ جامعه و مردم خاص زمانی را بررسی می کنند، راهگشا خواهد بود. در پژوهش توصیفی‑تحلیلی حاضر، تلاش شده است تا از دیدگاه جامعه شناسی پیر بوردیو استفاده شود. بر مبنای این نظریّه، تعهد اجتماعی، عمل و کنش، بازتاب منش جامعه است. با تحلیل جامعه شناسی این مهم، آشکار خواهد شد که ساختارهای اجتماعی توانمندِ قشر حاکم، چه تأثیری بر قشر فرمان بر جامعه دارند. ازآنجاکه کُنش های ناآگاهانه به وجود آمده در ساختار اجتماعی دوران جاهلی و مقابله با اجبارهای صادره از قشر حاکم درنتیجه برخی تک بیت هایی با موضوع استغاثه بوده، در زمان حکومت مسلمانان بر اندلس عواملی همچون درگیری های دائمی اقتصادی و سیاسی، فساد اخلاقی حاکمان، حملات و فجایع منتج از جنگ های صلیبی سبب ساز تکوین این نوع شعر و تبدیل آن به صورت فن مستقل گردید. علاوه بر این، با توجّه به مدح قشر حاکم همراه استمداد در این نوع ادبی، در ادامه نیز چرایی عدم دوام مدح و هم تمرد و گلایه تدریجی علیه قوانین حاکم باگذشت زمان قابل بررسی است
الخصائص الشکلیّه للغزلیّات العربیّه والفارسیّه: دراسه مقارنه إحصائیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
113 - 140
حوزههای تخصصی:
یعدّ الغزل من الأغراض والفنون الشعریّه المهمّه فی الأدبین العربیّ والفارسیّ، إذ أقبل علیه الشعراء العرب والفرس منذ القدیم واهتمّوا به شکلاً ومضموناً. وتکشف لنا الدراسه التاریخیّه والشکلیّه التأثّرات المتبادله بین الغزل العربیّ والفارسیّ فی أصولهما الشکلیه والإیقاعیّه. وهذا الأمر دفعنا إلى معالجه هیکلیّه هذا النوع من الشعر وأوزانه معتمدین على المنهج المقارن لکی یتضح لنا مدى التأثّر والتأثیر فی هذا الإطار. ونهدف بإنجاز هذه الدراسه إلى الکشف عن الاختلافات ووجوه الشبه الموجوده بینهما وکذلک التلاؤم والتناسب الموجودین بین المضمون والشکل الخارجی للغزل بین الأدبین. فحسب هذا نقسّم البحث إلى ثلاثه مباحث؛ أوّلاً نعالج البناء الفنی للغزل بین الأدبین ثمّ نقوم بدراسه أوزان الغزلیّات العربیّه والفارسیّه. وأخیراً نفرد مبحثاً خاصّاً بملاءمه أوزان الغزلیات مع المعنى فی الأدبین. على مستوى أوزان القصائد والمقطوعات الغزلیّه فی الأدب العربیّ نرى أنّ شعراءها أکثروا من نظمها فی الأوزان المعروفه بشکل عام، غیر أنّهم أهملوا الأوزان القصیره وقلّلوا من الأوزان المجزوءه، ورأینا الفرس قد استحسنوا نظم الغزلیّات فی الأوزان الطویله ذات المقاطع الکثیره (أکثر من 13 مقطعاً) لاسیّما فی القرنین السابع والثامن وما بعدهما، وهو ما نراه واضحاً فی غزلیّات سعدی وحافظ الشیرازی ولعلّه یکون من أهمّ العوامل الّتی أدّت إلى إقبال الناس على غزلیّاتهما، فلکلّ من الأوزان المستعمله فی الغزلیّات الفارسیّه والعربیّه خصائص ملاءمه لنفسیّه الشاعر فی نظمه الغزلیّه. فالشاعر یختار الأوزان الّتی أنِستها أذواق أصحاب اللغه.
بازپژوهی ادلۀ حرمت نکاح با زن کافر غیرکتابی (با تأکید بر مصلحت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
319 - 340
حوزههای تخصصی:
امکان ازدواج با زنان غیرمسلمان در طول تاریخ اسلامی، مسئله ای بحث برانگیز بوده که در برخی ابعاد آن مثل ممنوعیت ازدواج با کفار غیرکتابی، ادعای اجماع امامیه و اهل سنت مطرح شده است، با توجه به ارتباطات روزافزون جوامع امروزی به خصوص با کشورهای شرق آسیا که نوعاً غیرکتابی محسوب می شوند و لزوم توجه به نیازهای جنسی حلال، بازپژوهی این ازدواج ضروری است. بنابراین با تحلیل ادلۀ حرمت چنین ازدواجی، از جمله مدرکی بودن اجماع بر حرمت و عدم احراز حرمت نکاح با زن کافر غیرکتابی از ادلۀ دیگر مثل آیات و روایات و همچنین وجود اماراتی مانند اصاله الحلیت در ازدواج و احتمال مشرک بودن مجوس و جواز نکاح با زنان آنها، به عنوان کافر غیرکتابی، از منظر برخی فقها امکان جواز چنین نکاحی ولو موقت در فقه امامیه، دور از مصلحت نیست. از طرفی با توجه به مبانی برخی مذاهب فقهی مبتنی بر حجیت مصالح مرسله، با توجه به امکان اثبات عدم ظهور نصوص در حرمت نکاح با زنان کافر غیرکتابی و همچنین وجود مصالحی مانند نیاز به ارتفاع امیال جنسی حلال مردان مسلمان، در کشورهایی که مردم آن کافر غیرکتابی اند، جواز نکاح با زنان غیرکتابی بعید نیست..
Metaphorical imagery in verses related to the Day of Judgment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
149 - 160
حوزههای تخصصی:
According to rhetoricians, metaphor is more eloquent than other expressive tricks and techniques such as simile and metaphor.Because in metaphor, simile is forgotten and is claimed to be vihicle same tenor. European speakers have considered it the queen of virtual similes and the main form of permission. Exaggeration in simile and illustration and creating an important purpose of any metaphor.Thus metaphor is at the highest level of rhetoric.In the present article, which is provided by a descriptive-analytical method, a corner of the functions of metaphor in explaining and depicting the resurrection and its circumstances was shown.This article seeks to answer the question of whether metaphor is useful in explaining the verses related to the resurrection.Based on the findings of this study,the God has used metaphor for purposes such as visualization in order to guide human and to better explain and influence the word on hearts.Among these, the use of submerged metaphor and allegory is more.
Analysis of Extremist Feeding by Abrār in Surah Al-Insān(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the Sabab-e-Nuzūl of verse 8 of Surah Al-Insān, it is stated that the Ahl al-Bayt (AS) gave their food for three consecutive days while they were fasting and in need of that food. Apparently, the way of giving alms here is extremist and moderation is not observed in it. Therefore, there is a contradiction between the quality of food by the Infallibles (AS) and the verse Make not thy hand tied (like a niggard’s) to thy neck, nor stretch it forth to its utmost reach, so that thou become blameworthy and destitute. (Isrāʼ/29) It is necessary to investigate this suspicion in order to protect the infallibility of Abrār. Therefore, this research has analyzed the mentioned conflict from two perspectives with a descriptive-analytical method: 1- The difference of context in the two verses 2- The difference in the existential capacity of human beings and the relativity of concepts. In the end, it is stated that the context of the word in Surah Al-Insān is praise and it cannot be contrary to verse 29 of Isrāʼ, in which moderation in almsgiving is recommended. Also based on the verse "On no soul doth Allah place a burden greater than it can bear." (Baqarah/286) and the differences in the existential capacity of human beings, the range of moderation in charity is different for each human being. Therefore, in the method of feeding, Abrār has observed moderation, but moderation at its highest level.
تأثیرات متقابل فقه و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
77 - 106
حوزههای تخصصی:
فقه و اخلاق از زمره علومی اند که با هم قرابت ها و اشتراکات متعددی دارند. همچنین از آغاز پیدایش تاکنون تعاملات و ارتباطاتی با هم داشته اند که با رویکرد های گوناگونی می توان تأثیرات متقابل فقه و اخلاق را بررسی کرد. این مقاله رویکردی توصیه ای دارد یعنی تأثیرات متقابلی که فقه و اخلاق باید بر یکدیگر داشته باشند را بررسی می کند. تأثیراتی که فقه باید بر اخلاق بگذارد این است که فقه مقدمه تشکیل صفات و استدلال های اخلاقی و زمینه ساز فهم حُسن و قبح عملی و... شود و نیز تولید برخی مسائل در فقه و به کارگیری آن ها در اخلاق صورت گیرد. متقابلاً تأثیراتی که اخلاق باید بر فقه بگذارد عبارت اند از: تکامل روش اجتهادی و فقهی و تأمین مقدمات استدلال های فقهی توسط اخلاق، اخلاقی شدن امتثال دستورهای فقهی، به کارگیری آموزه های دیگرِ دین همچون اخلاق، تولید برخی موضوعات توسط اخلاق و به کارگیری آن ها در فقه، ایجاد قواعد فقهی جدید با لحاظ قرار دادنِ اخلاق، جعل احکام شرعی فرعی، ایجاد تغییر در احکام شرعی در زمان وجود تضاد و تزاحم بین فقه و اخلاق و نیز دخالت آموزه های اخلاقی در به وجود آمدن برخی قواعد فقهی (چنان که اسلام سنت جاریه و قوانین موضوعه خود را براساس اخلاق تشریع کرده و به تربیت مردم براساس آن اخلاق فاضله توجه کرده است).
سیره رفتاری امام زین العابدین (ع) در اصلاح و نجات جامعه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
21 - 41
حوزههای تخصصی:
جامعه اسلامی در زمان امامت امام زین العابدین (علیه السلام) و پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)، به علت فراموشی سنت و دوری از فرامین ناب قرآن کریم از یک طرف و از سویی دیگر به علت رویه فاسد حکام وقت، به انحطاط اجتماعی گرفتار شده بود. در این میان امام زین العابدین (ع) با سیره رفتاری خویش، به اصلاح و نجات جامعه برخاستند. مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل محتوایی، به سیره رفتاری امام زین العابدین (علیه السلام) در جهت اصلاح و نجات جامعه پرداخته و نتایج پژوهه حاضر بیانگر آن است که: دوران امامت امام زین العابدین علیه السلام، یکی از پر اختناق ترین دوران های تاریخ اسلام برای شیعه به شمار می رفت، به حدی که شیعه در آستانه انقراض قرار داشت، در این میان، یکی از فعالیت های مهم حضرت، در راستای حفظ اسلام ناب و نیز شیعیان، سیره رفتاری حضرت بود که متناسب با شرایط جامعه به کار می بستند. برخلاف تصور رایج در مورد سیره رفتاری امام زین العابدین (ع) پس از واقعه کربلا که ایشان را منزوی نشان می دهد، ایشان با سیره رفتاری خویش در قالب: ارتباط با شیعیان، استفاده از ابزار تربیتی گریه، تربیت و آزادسازی غلامان، دستگیری از مستضعفان، تقویت علمی جامعه شیعه و استفاده از ابزار دعا، به اصلاح و نجات جامعه می پرداختند.
گونه شناسی شیوه های تربیت اخلاقی حضرت یوسف (ع) از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
بشر، با تمام پیشرفت و توسعه های که در حوزه ی علوم و فناوری داشته است به دلیل عدم توجه به ارزش های اخلاقی و مسائل تربیتی که ناشی از نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر غیر آموزه های وحیانی است گرفتار مشکلات و نابسامانی های بسیاری در عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی شده است. درک صحیح شیوه های تربیتی پیامبران می تواند الهام بخش تفکرات سازنده و رفتارهای مطلوب و سیراب کننده ی دل های تشنه ی حقیقت در هر عصر و نسلی باشد و نقش حیاتی در تحولات عظیم انسان های بیداردل و تزکیه ی نفوس در ابعاد گوناگون زندگی ایفا کند. نگارندگان با توجه به اهمیت و کاربردی بودن مسئله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از دانش تربیت، بر اساس گزاره های قرآن شیوه های تربیتی اخلاقی حضرت یوسف (ع) را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که حضرت یوسف (ع) در حوزه شیوه های اخلاقی از شیوه ایجابی، اصلاحی و تثبیتی و تقویتی استفاده کرده است. در شیوه ایجادی از ارائه الگوهای نیکو، بیان وقایع واقعی و جذاب، ترغیب به ایجاد رفتار و اعمال خوب، انذار و تبشیر، تزکیه و تلقین و بهره گیری از پرسش اخلاقی در تربیت، جهت نهادینه سازی ارزش ها و تمدن سازی، در شیوه اصلاحی از موعظه و جدال نیکو، تقوا مداری، چشم پوشی و از خودگذشتگی و در شیوه تثبیتی و تقویتی از ایجاد بینش مثبت در مخاطبین، یادآوری نعمت ها و ابتلا و امتحان بهره جسته است. شایان ذکر است که شیوه های ذکرشده جهانی بوده و امروز هم اگر به درستی به کار گرفته شوند تحول بنیادی در جامعه بشری ایجاد خواهد شد، همان طور که حضرت یوسف (ع) با به کارگیری آن ها توانست رفتارها، گفتارها و خصلت های ناپسند مردم مصر را متحول ساخته اخلاق برگرفته از وحی را به آنان در حوزه نظر و عمل آموزش دهد.
گونه شناسی دعا در قرآن کریم و پنج تفسیر فارسی از قرن چهارم تا ششم
منبع:
دعاپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
42 - 56
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان مخلوقی بی نظیر با جنبه های مادّی و معنوی ،نیازهای اساسی و مهمّی دارد. یکی از مهم ترینِ این نیازها ، برقراری ارتباط درونی با خالق بی همتا و یگانه است. «دعا» با داشتن گستره ای به وسعت نیاز های درونی، به مثابه ابزاری قدرتمند و شگرف، فراهم کننده این ارتباط های عظیم برای انسان است. منابع دینی، بخش هایی از این ارتباط ها را به تصویر کشیده اند. در بین این منابع، قرآن کریم ،آشکار کننده ارتباط های دعایی تحریف نشده مهم است.در کنار این منبع درخشانِ بی نظیر، تفسیر های فارسی به تفسیر، شرح و ذکر رویدادهای دعایی پرداخته اند. به جهت ضرورت، در این مقاله به بررسی دعاها، از نظر ویژگی های کلی دعا ؛همانند ویژگی های دعا پذیرنده ،عوامل شکل گیری دعاها ، آداب برگزاری دعاها ، جنبه ها،زمینه ها ، منبع ها و سویه های آن ها، در منابع مورد بحث به ویژه از منظر قرآن کریم می پردازیم و در ادامه به این سوال مهم پاسخ می دهیم که آیا می توان دعاها را در قرآن کریم ،همچنین در تفسیر های قرآن پاک، ترجمه تفسیر طبری، تفسیر قرآن مجید( نسخه کمبریج )،تفسیر نسفی و تفسیر بخشی از تفسیری کهن از نظر «گونه شناسی» مورد بررسی و تقسیم بندی قرار داد و ویژگی های هر کدام را بر شمرد؟ آنگاه به نتیجه می رسیم که می توان دعاها را به گونه های مختلف تقسیم بندی کرد .
بررسی تطبیقی تأثیر مکان بر عده در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عده مدت زمانی است که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی تواند شوهر دیگر اختیار کند و این مدت بنابر حامل و حائل بودن و یا حائض و غیر حائض بودن زن و همچنین فوت شوهر یا طلاق، تاحدی متفاوت است. این پژوهش با روند توصیفی_تحلیلی به این پرسش محوری تأثیر تعلق مکانی و دین و دار زوجه در ثبوت و سقوط عده در فقه اسلامی پرداخته است و این نتایج احصا شد؛ جمهور فقهای اسلامی رأی به ثبوت عده برای نکاحی که موجود و منعقد در دارالإسلام و خارج از دارالإسلام، از نکاح مسلمان، کتابی و اهل ذمه، داده اند ولی در رأی غیر مشهوری برای نکاح اهل دارالحرب عده قائل نبوده و حربیه را به محض ورود به دارالإسلام مجاز به ازدواج دانسته است واین رأی را برای مرتده ای که از دارالإسلام خارج شود نیز ثابت دانسته اند. مدعای تحقیق برابری و ثبوت عده برای زوجه داخل و خارج از دارالإسلام و بدون لحاظ کردن تعلق مکانی اوست، ادله مدعا عدم فسخ فوری نکاح زوجین مختلف الدار، صحت نکاح اهل کفر، مورد خطاب بودن کفار نسبت به احکام و ثبوت حکمت های عده در تمام نکاح ها می باشد.
تقابل حق و تکلیف حضانت با پذیرش اولویت مصلحت طفل از منظر فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
134 - 144
حوزههای تخصصی:
حضانت حق و درعین حال، تکلیفی است که قانون برای حفظ و نگهداری کودک به والدین سپرده است. دو موضوع به عنوان چالش در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است؛ از یک سو، حضانت حق والدین است و از سوی دیگر، حضانت به عنوان تکلیف ابوین شناخته می شود. همین موضوع اختلاف بین فقها و حقوقدانان را درباره اسقاط این حق، بیشتر کرده است؛ بنابراین، در این مقاله سعی بر آن است که جنبه حق بودن حضانت و چگونگی تقابل آن با تکلیف بررسی شود. رویکرد این مقاله توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. رهیافت این مقاله حضانت را حقی می داند که برای والدین در روابط مابین خودشان قابل اسقاط و انتقال است و در صورت استنکاف آنان از حضانت به طور هم زمان، برای یکی از والدینی که در آن زمان برای حضانت اولویت دارد، به عنوان تکلیف شناخته می شود (زیرا حق طفل در مقابل حق والدین، ارجحیت دارد) و ضمانت اجرای مدنی و کیفری بر عهده دار حضانت اعمال می گردد.
جستاری نو در تعیین ملاکِ میزانِ استحقاق و مسئولیت پزشک
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
1 - 27
حوزههای تخصصی:
در انواع قراردادهای شرعی و عرفی اعم از اجاره و جعاله و ... در صورتی که اجیر یا وکیل تقصیر نداشته باشد شرع مقدس اسلام وی را ضامن ندانسته و او را در جایگاه امین قرار می دهد، عملیات پزشکی نیز اگر در قالب یکی از این قراردادها قرار گیرد این احتمال وجود دارد که با او نیز معامله امین شود و در صورت عدم کوتاهی ضمانت از وی برداشته شود. در ماده 495 قانون مجازات اسلامی با عملیات پزشکی به همین شکل برخورد شده و در صورت عدم تقصیر، وی را ضامن نمی داند. در بین فقهاء شیعه در رابطه با ضمان و عدم ضمان پزشک گرچه اختلاف شده است اما مشهور فقهاء قایل به ضمان پزشک حاذق و متخصص شده اند. روش تحقییق: این پژوهش به صورت کتابخانه ای و از نوع توصیفی – تحلیلی است که برای انجام آن از متون فقهی و حدیثی و قانون جمهوری اسلامی ایران و آئین نامه های مراکز درمانی خصوصی و دولتی استفاده شده است. یافته ها: فقها در مورد ضمان پزشکِ خطا کار دو دیدگاه عمده اراده کردند؛ ضمان پزشک در همه حال به نحوی که حتی رضایت و برائت بیمار او را از ضمان خلاصی نمی بخشد. عدم ضمان پزشک که خود دارای دو قسم است؛ قسم اول: عدم ضمان پزشک در همه حال . قسم دوم: ضمان مگر اینکه از بیمار برائت نامه اخذ کرده باشد.
روایت «مَنْ تَعَدَّى فِی الْوُضُوءِ کَانَ کَنَاقِضِهِ» در ترازوی نقد
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
در نظر برخی از حدیث پژوهان، روایت«مَنْ تَعَدَّى فِی وُضُوئِهِ کَانَ کَنَاقِضِه»ممکن است دلالت بر تعداد شستن در وضو یا تعدی در مسح کردن یا تعدی در مقدار آبِ لازم برای وضو یا شستن به جای مسح کردن داشته باشد. در نوشتار حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، باید گفت: سند این روایت با توجه به موثق بودن راویان آن،موثقه است واز منظر فقه الحدیث با بررسی آیات قرآن و روایات و حکم عقل به این نتیجه رسیدیم که مراد امام معصوم (ع)، این است که اگر کسی مبتلا به وسواس باشد و چند بار وضو بگیرد، وضویش باطل است؛ بسیاری از روایت ها به صورت صریح و با دلالت تطابقی، و برخی از روایات به دلالت التزامی و به صورت تأیید کننده، حرمت تعدی و چند بار وضو گرفتن را بیان می کنند وروایات مخالف را به دقت عرفی می توان به دو صورت جمع کرد که بار دوّم را از باب استحباب گرفت همان طور که فقهاء نیز به آن فتوا داده اند یا اینکه گفت: منظور از تعدی که ناقض وضو است، شستن اضافه بر بار دوّم یعنی همان بار سوّم است که به اجماع همه فقهاء مبطل وضوست.
جستجوی معنای زندگی در عصر تصویر جهان
منبع:
الهیات سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷
41-63
حوزههای تخصصی:
دلالت حرف «أو» در آیۀ 95 سورۀ مائده؛ خوانشی نو از روایات حمل شده بر نظریۀ ترتیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
271 - 299
حوزههای تخصصی:
طبق قوانین شریعت، «صید کردن» از اعمالی است که بر شخص محرِم حرام می شود. در آیۀ 95 سورۀ مائده حکم تحریم صید در حال احرام و کفاره های آن بیان شده است. مفسران و فقیهان در مورد برخی احکام ذکرشده در این آیه، اختلاف کرده اند. علت این تباین دیدگاه، برداشت های مختلف از تعابیر موجود در آیه، وجود روایات به ظاهر متعارض و همچنین دیدگاه های متفاوت در تعیین نقش کلمات و حروف است. این پژوهش صرفاً به موضوع «تخییر یا ترتیب داشتن حکم کفارۀ قتل صید در حال احرام» می پردازد و ضمن گردآوری قرائن فهم و بررسی آرای مفسران و فقیهان فریقین، تحلیلی از دیدگاه های موافق و مخالف ارائه می کند. در ادامه نقش حرف «أو» از نظر ادبی بررسی می شود و در تبیین نقش این حرف در آیه و جایگاه حکم آن در میان سایر کفاره ها می کوشد. در خاتمه نیز روایات مشعر بر نظریه های «ترتیب» و «تخییر» بررسی و به منظور رفع تعارض ایجادشده، خوانشی نو از روایات محمول بر نظریۀ «ترتیب» ارائه می شود. براساس شواهد به دست آمده، نگارندگان، دیدگاهی که محرم را در انتخاب کفاره مخیر می داند، پذیرفته و حکم به رعایت ترتیب را متعارض و متنافر مستندات موجود یافته اند.