فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۸۶۱ تا ۱۲٬۸۸۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیوند زبان شناسی با تحلیل و بررسی متون به ویژه متن ادبی بسیار عمیق و به هم تنیده است. در این بین، زبان-شناسی متن و عوامل متنی از جمله انسجام، از اهمیت بالاتری برخوردار است. بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، به طورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است؛ ولی به سبب گستردگی این مباحث، پژوهش حاضر، صرفا سطح آوایی در تعدادی از عوامل آوایی چون سجع، جناس، موازات، التزام، ترصیع و تصدیر، مدنظر قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد انسجامی این عوامل را با توجه به تاثیری که در یکپارچگی متن دارند، در چند سوره از قرآن مورد بررسی قرار دهد، چرا که بررسی متن قرآن، از منظر انسجام آوایی آن، کمتر در میان پژوهش ها دیده می شود. از این رو این عوامل با استقراء تام در سوره های قمر، رحمن و واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفته و به کمک داده های آماری، بسامد و نسبت هر یک از این عوامل در انسجام بخشی به متن سوره ها، مشخص گردیده است، یافته ها نشان می دهد که سجع از مهم ترین عوامل انسجام آوایی در این سوره هاست که نقش بسزایی در ارتباط میان آیات و در نتیجه یکپارچه ساختن تمامِ متنِ سوره داشته است و در مقابل، ترصیع کمترین نقش را در انسجام متن داشته است و عوامل آواییِ التزام، موازات، جناس و تصدیر نیز به ترتیب در مراتب بعدی از اهمیت انسجامی قرار داشته اند.
فرقه های صوفیه تا روزگار کشف المحجوب هجویری
حوزههای تخصصی:
حق الناس
گفتمان اسلام گرایان در برابر پست مدرنیته(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
ظهور پست مدرنیسم نشانه بحران مدرنیسم است، که بحران معنا نام دارد. هر چند که امروزه مدرنیسم در مواجهه با این بحران، خود را از یک دکترین حقیقت یاب مبتنى بر این همانى عقل و دانش، به یک ضد دکترین مدعىِ نسخِ خودانگاره حقیقت در حوزه فلسفه و علم تبدیل مىکند، امّا این مدرنیسم متنبّه نیز نمىتواند طرف گفتوگوى اسلام قرار گیرد. از نظر نویسنده، بحران معنا همچنان در مدرنیسم وجود دارد و این بحران، انسان را به بىمعنایى مىکشاند. علاوه براین هر نوع گفتوگویى بین اسلام و پست مدرنیسم نیز تناقض گونه است، چرا که گفتوگویى خواهد بود بین یک دکترین استعلایى و حقیقت و یک ضد دکترینى که حقیقت جهان شمول و امر استعلایى را انکار مىکند. براین اساس اندیشه اسلامى هم باید سقوط عقل روشنگرى را مورد توجه قرار دهد و هم بدون افتادن در ورطه پست مدرنیسم، دیدگاهى آشتى جویانه از انسان ارائه کند تا از این طریق تعهد خود را در قبال وحدت اخلاقى نوع بشر تجدید نماید.
روش حل تزاحم های اخلاقی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل فلسفه اخلاق که به عنوان معضل اخلاق کاربردی مطرح است، تزاحم قواعد و افعال اخلاقی است؛ بدین معنا که گاه مکلف مختار، در انجام وظایف خود متحیر می شود و نمی داند وظیفه فعلی او انجام کدام عمل اخلاقی است. هدف از انجام این تحقیق ارائه روشی مناسب از میان روش های گوناگون برای رفع تزاحم های اخلاقی است که به روش تحلیلی ـ توصیفی انجام می گیرد. در این مقاله، روش هایی برای حل تزاحم مطرح می گردد و در نهایت دیدگاه آیت الله مصباح در زمینه حل تزاحم های اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد. ایشان در این زمینه دو روش به دست داده اند: ذو جهات بودن فعل واحد و تقیید موضوع های اخلاقی به قید «مفیدٌ للمجتمع». در این نوشتار به تحلیل و بررسی روش دوم که مورد پذیرش ایشان است، پرداخته و نتیجه گرفته ایم که معیارهای مطرح شده در این روش، کارآمد نیست؛ چنان که تقیید موضوعاتی چون عدالت یا حسادت به قید مفید و غیرمفید، نادرست است.
بررسی تطبیقی انجیل برنابا و اناجیل چهارگانه و ارزیابی آنها با قرآن (در زمینه نبوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبوت در بنی اسراییل دارای دو نقش سخنگویی و پیشگویی است. این دو نقش برای حضرت مسیح در اناجیل چهارگانه دیده می شود؛ اما نویسندگان این اناجیل در بیان، نقشی فراتر از نبوت را برای وی در نظر گرفته اند که مقام الوهیت است. در انجیل برنابا، مقام عیسی مقام نبوت است و او فرزند خدا یا خدا بودن خود را انکار کرده، خود را بنده خدا می خواند و دیگران را به عبودیت الاهی دعوت می کند. در این انجیل، علاوه بر اینکه از نبوت برخی از انبیای پیشین (آدم، ابراهیم و موسی) سخن آمده، بشارت ظهور پیامبر اسلام نیز آمده است که از این نظر با قرآن مطابقت دارد
بررسى راههاى انطباق رفتار مدیران آموزشى با معیارهاى اخلاق اسلامى
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسى تأثیر عوامل چهارگانهى آموزشى، انگیزشى، فرهنگى و سیستم ارزشیابى در انطباق رفتار مدیران آموزشى با معیارهاى اخلاق اسلامى از دیدگاه استادان حوزه و دانشگاه است. نظرهاى استادان حوزه و دانشگاه بر حسب متغیرهاى تعدیلکنندهى: جنس، سن، سابقهى تدریس، محل تدریس، سابقهى مدیریتى و رشتهى تحصیلى مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعهى آمارىِ این پژوهش را کلیهى استادان دانشگاههاى آزاد اسلامى منطقهى چهار کشور و کلیهى استادان حوزهى علمیهى اصفهان تشکیل مىدهند. براى انتخاب استادان دانشگاه از روش نمونهگیرى تکمرحلهاى استفاده شد که نهایتا 233 نفر در دسترس قرار گرفتند. در انتخاب استادان حوزه از طریق مشورت با مدیریت حوزهى علمیه، 80 تن از استادان با تجربه برگزیده شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامهى محقّقساخته بود که با نظر متخصصان و استادان، روایى آن تأمین گردید. بر اساس ضریب آلفاى کرونباخ، اعتبار پرسشنامه برابر 9078/0=ò به دست آمده است.
به طور کلى نتایج تحقیق نشان مىدهد، بنابر معنادار بودن tمحاسبه شده در جدول در سطح 01/0P>، از نظر استادان حوزه و دانشگاه عوامل چهارگانهى یاد شده (آموزشى، انگیزشى، فرهنگى و سیستم ارزشیابى) در انطباق رفتار مدیران آموزشى با معیارهاى اخلاق اسلامى مؤثراند.
حواله-2(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ویژگیهای قضاوت در اسلام (8): آداب قاضی و خصوصیات قضاوت
حوزههای تخصصی:
کثرت گرایی دینی
اندیشه مشیت الهى در تاریخنگارى اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن ابوالفتوح
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۴۹ و ۵۰
فرنگى ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نسبت اصل صحت و فساد با ماده 10 قانون مدنی و اصل آزادی قراردادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸
181 - 206
حوزههای تخصصی:
در متون فقهی مکرراً، به دو اصل صحت و فساد در معاملات استناد شده، بدون اینکه گستره و کاربرد این دو اصل، به صورت منضبط و مستدل روشن شود. این ابهام موجب شده که چارچوب و کارکرد های مواد 10 و 223 ق.م. نیز در متون حقوقی با هم خلط شود. برخلاف حقوق غرب، در حقوق اسلام اصل اولی در احکام وضعی معاملات چه در شبهات حکمی و چه در شبهات موضوعی، اصل فساد است، مگر اینکه دلیل معتبر شرعی و قانونی برخلاف آن موجود باشد. اصل صحت در شبهات موضوعی می تواند بر اصل فساد مقدم شود، ولی در شبهات حکمی نمی توان برای خروج از اصل فساد به اصل صحت تمسک نمود. با توجه به عرفی بودن موضوع معاملات در شبهات حکمی برای خروج از اصل فساد می توان پس از فحص و عدم ثبوت ادله مخالف به ادله عام و مطلق معاملات مثل اوفوا بالعقود تمسک کرد و صحت معامله را از طریق ادله لفظی مذکور اثبات نمود. بدیهی است صرفاً پس از اثبات شرعیت و قانونی بودن یک قرارداد می توان مستند به ماده 10 ق.م. آن را نافذ دانست. این مشروعیت پس از فحص از دلایل و عدم ثبوت دلیل مخالف با استناد به دلیل خاص یا عام و مطلق ولو مبتنی بر سیره عقلایی اثبات می شود و صرف اراده افراد برای ایجاد مشروعیت کافی نیست. در این نوشتار با تبیین، تحلیل و نقد متون فقهی و حقوقی، به روشنی گستره اصل فساد و اصل صحت در قراردادها مشخص شده و به تَبَع، مَجاری دقیق مواد 10 و 223 ق.م. نیز معیّن گشته است.