فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله سنت های الهی که در حوزه قرآن پژوهی مطرح است سنت ابتلاء و امتحان است که آیات زیادی در قرآن کریم به این موضوع عنایت دارد این تحقیق با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و مراجعه به کتب لغت تفاسیر قرآن کریم و مراجعه به احادیث معصومین (ع) فراهم آمده و در پی پاسخ به این سوال است که واژه تمحیص از حیث مفهومی و با توجه به سیاق آیه به چه معناست و با واژه هایی مانند فتنه، ابتلاء و امتحان چه ارتباطی پیدا می کند. نتیجه حاصل از آن این است که تمحیص اخص از هر سه واژه فوق الذکر است. از جمله دلایل این ادعا این است که در قرآن کریم این واژه خاص مؤمنین بکار رفته است. از نظر قرآن کریم بستر و زمینه ای که موجب تمحیص و تخلیص اهل ایمان می شود مواجهه مؤمن با دشواری های سخت و طاقت فرسا از قبیل حضور در میدان جهاد نابرابر با دشمنان دین است که با صبر و استقامت و جانبازی برای رضای خدا به عالی ترین درجات ایمانی که همان تمحیص ایمان است دست می یابد و پیامد نوید بخش آن آرامش و اطمینان قلب و عزت و سعادت در دنیا و رسیدن به منزلت و آسایش و قرب الهی در آخرت خواهد بود.
ولایت فقیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تجلی در عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
تجلی به معنای جلوه گری، ظاهر، آشکار و درخشنده شدن است. در اصطلاح درخشش نور الهی بر دل عارف و کلاً تجلی حق بر هستی است. این جلوه الهی با محو و نابودی صفات بشری همراه می باشد.
تجلی سه قسم است: تجلی ذات که نشانه اش فنای ذات و تلاشی صفات سالک در سطوات انوار ذات الهی است. آن را صقعه می گویند. تجلی صفات که نشانه اش به صفات جلال خضوع و خشوع در برابر قدرت و جبروت حق است یا به صفات جمال که نشانه اش سرور و انس در برابر لطف، رحمت و رافت حق است.
تجلی افعال که نشانه اش ندیدن افعال خلق و مشاهده فعل الهی در همه جا و هر فعل را از نسبت دادن به خود ساقط کند.
افعال آثار صفاتند و صفات مندرج تحت ذات پس شهود تجلی افعال را محاضره و شهود تجلی صفات را مکاشفه و شهود تجلی ذات را مشاهده نامند.
علت پیدایش همه موجودات همان تجلی حق است که به دو صورت تعبیر شده است.
تجلی علمی: ظهور حق در صورت اعیان ثابته در حضرت علم (فیض اقدس) است.
تجلی شهودی وجودی: ظهور حق به احکام و آثار اعیان ثابته (فیض مقدس).
در تجلی نخست در مرتبه علم، حق به صورت اعیان و قابلیت و استعدادهای آن ظهور کرده است و در تجلی دوم به احکام و آثار اعیان مطابق استعدادها و قابلیت های آن ها تحقق بخشید و عالم را به وجود آورد. وجود عالم اثر تجلی حق است.
اگر تجلی حق بر همه اشیاء نباشد حقیقت اشیاء ظاهر نمی شود.
چون عالم از تجلی خالی ماند آناً نابود می گردد و چون تجلی خدا در عالم جریان یابد جهان باقی ماند پس کل هستی به ظهور و تجلی حق باقی است.
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
کاوشی در مفاد آیه آل حم
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم هفت سوره ( سوره های 40 تا 46 ) با « حم = حامیم » افتتاح شده اند که آنها را « الحوامیم = حم ها » می نامند. اما - چنانکه خواهیم دید – این سوره ها طی روایات و سخنان مفسران قرآن کریم به « آل حم = آل حوامیم » نیز نامور هستند. پیوند و خویشاوندی و قرابت این سوره ها از جهات متعددی است که ما چنین قرابت و مناسبی را در هیچیک از مجموعه های دیگر سوره های قرآن کریم نمی بینیم. و از خود « حم » نیز بوی خویشاوندی و قرابت به مشام می رسد. سیوطی می گوید : « یکی از انواع مناسبات و روابط که در قرآن کریم مورد بحث قرار می گیرد – عبارت از تناسب نامهای سوره ها با مقاصد و اهداف آنها است، آنگاه می گوید در نوع هفدهم [ کتاب الاتقان ] راجع به این نوع از انواع تناسب اشاره کرده ایم». کرمانی در کتاب « عجایب القرآن» یا « الغرائب و العجائب » می گوید: « سوره های هفتگانه ای در قرآن کریم می بینیم که به « حوامیم» [ = جمع «حم» ] نامبر دارند ، و همه آنها دارای نامهای مشترک هستند». سوره های یاد شده – که از سوره 40 آغاز می شود و بالفاصله و به ترتیب تا سوره 46 ادامه می یابد – عبارتند از سوره های « مؤمن» ، « فصلت» ، « زخرف »، « دخان» ، « جاثیه » و « احقاف» که همه آنها با « حم» افتتاح شده اند. کرمانی جهاتی را درباره نامگذاری و توالی و تعاقب این سوره ها یاد می کند ، مبنی بر اینکه « میان سوره های مذکور نوعی تشابه و همانندی وجود دارد ، تشابهی که ویژه همین سوره ها است » اما جهات تشابه سوره های مذکور را – با استفاده از بیان کرمانی و سایر مفسران – به شرحی که از این پس می بینید خاطر نشان می سازیم : -هر یک از سوره های مورد بحث با واژه « الکتاب» و یا واژه های معادل و گویای مفهوم « کتاب» پس از « حم » آغاز شده اند. -انذارها و هشدارهای بیدادگر و بیم آور سوره های مذکور از لحاظ بلندی و کوتاهی تعبیر ، شبیه یکدیگرند. -سخن خداوند متعال در این سوره ها ازنظر نظم و اسلوب تعبیر و ارائه مطلب ، یکدست می باشد؛ و در این سوره ها ازاین لحاظ ، همگونی جلب نظر می کند. -همه این سوره ها یکی هستند ، و هریک از انها از پی یکدیگر – به همین ترتیبی که در مصحف موجود دیده می شوند – به ترتیب پس از سوره « زمر » نازل شده اند. اگرچه آیاتی از آنها چنانکه خواهیم دید مدنی می باشند. -احادیث فراوانی در فضیلت تلاوت سور « حوامیم » در جوامع حدیثی فریقین جلب نظر می کند. -این هفت سوره مجموعاً دارای عنوانهای مشترکی هستند که عبارتند از : « تاج القرآن » ، « ثمره قرآن» ، « دیباج القرآن» ، « روضة من ریاض الجنة » ، « ریاحین القرآن»، « لباب القرآن» و « یاسمین العرائس».
امامان وارثان انبیاء
فلسفه تاریخ در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسباب النزول
حوزههای تخصصی:
جوهر از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر ملاصدرا درباره جوهر و عرض با نظر ابن سینا و ارسطو متفاوت است. طبق نظر او وجود عرض، وجود فی غیره است، نه وجود فی نفسه لغیره؛ آن طور که ابن سینا معتقد بود. و به حکم اینکه حقیقتی است تابع جوهر، لازمه عرض بودنش این است که هیچ استقلالی در مقابل جوهر نداشته باشد و نه تنها استقلال ندارد، بلکه از مراتب وجود جوهر است، و بالاتر از این، مجموع جوهر و عرض شخص واحدی را به وجود میآورند که گویی اصلاً اثنینیتی بین آن دو وجود ندارد . به گفته ملاصدرا، وجود ذهنی یا حضور صور در نفس یا ذهن که در نتیجه آن علم به اعیان خارجی و علم به ذات حاصل می شود، فراتر از مقولات جوهر و عرض است و با حقیقت وجود یکی است. به همین وجه، ما دیگر جوهر را نه در مقابل پدیدار و عرض قرار می دهیم و نه در برابر صیرورت و تغیر و دگرگونی. سخن ملاصدرا در اثبات حرکت جوهری بر این پایه استوار است که وجود شیء، همه چیز شیء است و ماهیت امری اعتباری است. او بر اساس اصل حرکت جوهری، اثبات می کند که حرکت در جوهر و ذات اشیاء ساری و جاری است و دگرگونی در اعراض و ظواهر، ریشه در ذات و جوهر اشیاء دارد، بنابراین، نیاز به محرک نخستین به عمق وجودات سیال راه یافته و در واقع وجودشان عین فقر و نیاز است. صدرالمتالهین ملاک ربط متغیرات به ثابت و حادثات به قدیم را همین جوهر سیال می داند که هویتی گذرا دارد و از جنبه هستی پذیری متکی به علت خویش است. بدین ترتیب حرکت طبیعی ارسطویی و تغییر دفعی یک جوهر به جوهر دیگر - که ابن سینا آن را همراه با تغییر تدریجی پذیرفته و از آن به کون و فساد تعبیر کرده است - جای خود را به حرکت جوهری وجودی می دهد که از منبع فیض لایزال الهی که دائم الفیض و دائم الفضل است، نشات می گیرد. تحلیل چنین نظریه ای از ملاصدرا در باب جوهر و بیان تفاوت آن با نظر ارسطو و ابن سینا هدف اصلی این مقاله است.
حجاب عرفانی در معارف بهاء ولد و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «معارف» تنها اثر باقی مانده از بها ولد، محمد بن حسین خطیبی بلخی، پدر مولانا است. بها ولد و اثرش «معارف» در طول تاریخ مورد بی توجهی ادیبان و دوستداران عرفان و ادبیات بوده است. ولی امروزه عرفان صادقانه و ساده و ناب و بی لفظ بازی او مورد توجه بیش از پیش ایرانیان و محققان وعرفان دوستان غربی واقع شده است. این کتاب بر خلاف آنچه از نامش تصور می شود، مجوعه منظمی از اندیشه ها و عقاید نیست بلکه حاوی مجموعه ای پراکنده و نامنظم از افکار، بیان رویاها، تصورات، تعمق در معنی و تفسیر برخی آیات قرآنی و تاویل عرفانی آنها، تفکر در مورد مسائل کلامی چون جبر و اختیار و... و گاهی گلچینی از مواعظ و خطابه های اوست که بدون هیچ ترتیب موضوعی توسط خود او یا دیگران کنار هم جمع شده و بعدها نام «معارف بها ولد» به خود گرفته است. عرفان او، عرفان مثبت و جمع گرا (صحبت) و به دلیل تاکید بر انس و جمال و معیت مهرآمیز الهی مبتنی بر احساس شادی ومسرت و مزه (در برابر عرفان متکی بر زهد و خوف) است. حجاب یکی از مقوله های عرفانی مطرح شده در این کتاب است. در این مقاله ابتدا حجاب عرفانی را با توجه به اقوال متقدمین صوفیه تعریف کرده و سپس اندیشه های بها ولد را در این مورد به تفصیل بررسی نموده و آن گاه بازتاب اندیشه های بها ولد را در مثنوی نشان خواهیم داد.
اضطراب
اسلام دین زنده و همیشه جاوید
حوزههای تخصصی:
گزیده اى از مباحث سیاسى در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
الوهیت در عرفان ساتیا سای بابا
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۵۸
حوزههای تخصصی:
بررسی کتاب مقدمه ای بر مبانی عرفان و تصوف
حوزههای تخصصی:
وجود محمولى
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
چکیده
در این مقاله به بررسى پاسخهاى مختلف به این پرسش پرداختهایم که آیا مفهوم «وجود» در قضایاى هلیه بسیطه، مانند «خدا هست» ، محمول است . روشن شدن این مسئله مىتواند اعتبار یا عدم اعتبار براهین وجودشناختى و حتى جهانشناختى را روشن کند .
در بخش اول، مقاله آرا، ادله و نتایج مسئله از دیدگاه فیلسوفان غربى مطرح و بررسى شده است و بخش دوم، به بررسى آرا، ادله و نتایج مسئله به صورت مقایسهاى بین فیلسوفان غربى و مسلمان مىپردازد .
تفاسیر مفسران: تفسیر ملاصدرا و مقایسه ابعاد نقلی و عقلی و کشفی آن
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی: