فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۸۱ تا ۱۲٬۴۰۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
141 - 164
حوزههای تخصصی:
نخستین خانه ای که برای مردم بنا گردید و مشعل هدایت انسان خوانده شد، کعبه است. ائمه: با توجه به این اهمیت، حج را وسیله تقویت دین نامیده و کعبه را پرچم رفیع اسلام معرفی کرده اند. از منظر بنیانگذار انقلاب اسلامی، حج عامل انسان سازی، و از ارزش های دینی است. باید در حج، پیرامون مفهوم واقعی سیاست اسلامی و درباره تمامی امور زندگی بحث شود. حج، دعوتی برای ایجاد جامعه ای تهی از رذایل مادی و معنوی است. حج، تجلی و بازگشت عشق الهی و عشق زندگی انسان کامل و جامعه متکامل و بیزاری از مشرکین است. درباره فلسفه حج ابراهیمی و آثار آن از دیدگاه امام خمینی1 ، مقالات متعددی نگاشته شده است؛ اما اهمیت این مقاله به واکاوی ویژگی های اصیل یک حج از منظر عالم و مرجعی است که واقعه سیاسی عظیمی همچون انقلاب اسلامی را رقم زده است. بیشتر مقالات به بُعد سیاسی حج پرداخته اند و بعُد معنوی و انسان سازی آن را از منظر امام، مغفول گذاشته اند. بر اساس یافته های پژوهش، حج مطلوب از نگاه امام1 ، عملی است که حاجی در آن به ویژگی های متعدد انسانی و دینی نائل آید و در نهایت، جامع ارزش های انسانی گردد. بر این اساس این مقاله با روش کتابخانه ای و با سیر در گفتارهای امام خمینی، به بررسی حج مطلوب و ویژگی های آن می پردازد.
بررسی محذور تأسیس فقه جدید در اثبات حکم با قاعده لا ضرر
حوزههای تخصصی:
قواعد فقهی گزاره هایی کلی هستند که نقشی کلیدی در استنباط احکام شرعی دارند. قاعده لا ضرر از جمله این قواعد است که به موجب آن هرگاه احکام موجود در شریعت اسلام سبب ایراد ضرر بر مکلفین گردد مرتفع می شود. اشکال مهمی که به قاعده فوق الذکر وارد شده، این است که در موارد عدم قانون گذاری شارع مقدس، لا ضرر کارایی لازم را نداشته و به موجب آن نمی توان احکامی وضع نمود که ورود ضرر را خنثی نماید چراکه در این صورت با محذور بزرگ تأسیس فقه جدید روبرو است. نکته فوق الذکر اساسی ترین محور مطالعه در پژوهش حاضر است. نگارنده به این نظریه نقد جدی دارد و در پژوهشی توصیفی - تحلیلی ضمن برشمردن قائلان و منکران شمولیت بر امور عدمی محذور ارائه شده توسط ایشان را در محک نقد فقهی قرار داده است. ضرورت بحث از آن روست که در فرض اثبات جریان قاعده در امور عدمی، می توان از این ظرفیت برای پاسخگویی به مسائل مستحدث و چالش های گوناگون فقهی در موارد خلأ قانونی بهره جست. نتیجه گیری بحث این است که تأسیس فقه جدید فی نفسه نمی تواند محذوری بر اثبات حکم با قاعده لا ضرر باشد؛ لذا لا ضرر اطلاق دارد و مفاد قاعده هم نفی حکم است هم اثبات حکم؛ لذا لا ضرر هم توان وتو و بی اثر کردن احکام ضرری را دارد و هم توان وضع حکم و قانون گذاری.
«بطین» بودن امیر المؤمنین علی علیه السلام در روایت ها: تحلیل سندی و متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
147 - 174
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل سندی و متنی روایت های مربوط به وصف شکم امام علی۷ پرداخته است. برخی از روایت ها، شکم بزرگ را جایگاه علم امام دانسته و یا آن را زیبایی ظاهری امام مطرح نموده اند و در برخی دیگر، این وصف در نکوهش امام۷ مطرح شده است. در این مقاله یازده روایت را که در آن ها وصف «بطین» به امام۷ نسبت داده شده، با توجه و تمرکز بر تاریخ ورود روایات در مصادر اولیه هر یک، بررسی نموده ایم. تحلیل سند و متن نشان می دهد که در سند آن ها از یک سو غالیان شیعه و از دیگر سو، مخالفان امام۷ وجود دارند و در تحلیل متن، انواع اشکال های متنی، همچون تصحیف، نقل به معنا و اضطراب وجود دارد. لذا انتساب این متون به امامان معصوم: ممکن نیست. مهم ترین یافته این مقاله، با توجه به مصدرهای روایات، آن است که زمان ساخت روایت ها دوران خلیفه های اموی است که بعدها در زمان خلافت عباسی ها وارد مصدرهای شیعه شده است.
تحلیل سندی و کشف مدلول حقیقی اخبار احدثیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخبار احدثیت دسته ای از روایاتند که شمار آنها حداکثر به پنج مورد می رسد. این دسته از اخبار بیانگر تقدیم روایتی هستند که صدورش نسبت به روایت معارض، پسین است و احدث نامیده می شود. عده ای از محدثان، فقیهان و اصولیان این دسته از روایات را دلیل بر مرجح بودن احدثیت در باب تعارض اخبار دانسته اند و در مقابل، اکثر بزرگان در این روایات مناقشه کرده و دلالت آن ها را بر این امر نپذیرفته اند. هدف پژوهش حاضر، یافتن مدلول حقیقی و پیام اصلی این اخبار با رویکرد توصیفی- انتقادی است. در این پژوهش نخست به شکل نوینی به تحلیل سندی روایات پرداخته شده و بیشتر آنها فاقد صحت سند شناخته شده اند. سپس کوشش شده تا دلالت آنها نقد و ارزیابی شود؛ در این بخش با مواجهه علمی و ملاحظه شواهد درون متنی و برون متنی، به شکل دسته بندی شده، هفت مناقشه نسبت به محتوای روایات اخذ احدث و سه مناقشه نسبت به روایات نسخ وارد شده و نیز وجوه محتمل در علت تقدیم احدث، مورد ساماندهی و نقد قرار گرفته اند. آنگاه فضای صدور این دسته از روایات، تحلیل و بررسی شده و با توجه به سخنان محققان و لحاظ متن، محتوا و نحوه تخاطب واقع در این روایات، نزدیک ترین وجه، بیان عامل تعارض دانسته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که قلمرو دلالت روایات و وجه صدور آنها غیر از علاج تعارض است و توجه به پیام اصلی این روایات، نقش کلیدی در علم اختلاف حدیث دارد.
واکاوی ادبی، تاریخی، دینی در برخی اخبار زندگی حضرت سکینه سلام الله علیها با رویکردی تحلیلی و ناقدانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخبار حضرت سکینه در کتب تاریخ و ادب از ابهامات، تحریف ها، اکاذیب و اتهاماتی برخوردار است که از نام، نسب، سن و ازدواج ایشان گرفته تا میادین شعر و ادب؛ حتی وفات او را شامل می شود. این مقاله با استناد به منابع ادبی و تاریخی و بهره گیری از قرآن و احادیث، بخشی از اخبار حضرت سکینه که به نام، نسب، و سنّ ایشان مربوط می شود را در بوته تحلیل و نقد قرار داده، به نتایجی معقول، منطقی و قابل قبول دست یافته که با عرف غلط شایع در برخی جوامع دینی و ادبی مسلمانان متفاوت است؛ ولی با واقعیت ادبی و تاریخی منطبق بوده، حفظ شئونات خاندان حسینی و شخصیت های حاضر در صحنه کربلا را در بر دارد. رفع اشتباه دایره المعارف اسلامی در باره جد مادری حضرت سکینه، تلفظ صحیح نام سکینه و عمر نسبتاً دقیق ایشان در سفر کربلا، از جمله دستاورد های این پژوهش می باشد.
جواز یا حرمت دست بوسی از منظر فقه مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
145 - 180
حوزههای تخصصی:
بوسیدن دست و حکم آن یکی از مسائلی است که همواره مورد بحث و مناقشه میان پیروان مذاهب بوده، به ویژه در عصر حاضر و با گسترش رسانه ها ابعاد جدّی تری پیدا کرده است. از آنجا که تحقیق موسّع و یکپارچه ای در این موضوع صورت نگرفته، پرسش از حکم دست بوسی مسئله ای است که نیازمندن کاویدن تا مرحله ی پاسخی درخور خواهد بود. از منظر امامیه، بوسیدن دست مکروه است مگر به جهت بزرگداشت مقام عالِم، استاد، پدر و… در میان اهل سنت نیز دو قول وجود دارد؛ بنابر قول اول، دست بوسی، مطلقاً مکروه است و این دیدگاه را مالک و بسیاری از پیروان او اختیار کرده اند. بنابر قول دوم، جمهور مذاهب اهل سنت (حنفی، شافعی، حنبلی و جمعی از مالکیه) قائل به تفصیل شده اند و از نظر آنها بوسیدن دست به جهت امور دینی (مثل علم، زهد، عدالت، شرافت، شایستگی، کِبر سن) جایز یا مستحب است و از همین رو، بوسیدن دست عالِم، مرد صالح، حاکم عادل و… را جایز می دانند. فقهای شافعی نیز تصریح می کنند که بوسیدن دستِ سادات از فرزندان حضرت فاطمه(علیهاالسلام) _ به دلیل شرافت نَسب _ مستحب است، اما بوسیدن دستْ به خاطر مسائل دنیوی (مثل ثروت و مقام و…) مکروه است. همواره عمده دلیل قائلین به جواز یا عدم جواز دست بوسی، روایات بوده است که البته، بر اساس جمع بین ادلّه، روایاتی که بر جواز دست بوسی دلالت دارند _ از حیث کمیت، کیفیت و دلالت _ بر روایاتی که دلالت بر حرمت دست بوسی دارند، ترجیح دارند. افزون بر دست بوسی، بوسیدن گونه، پیشانی، میان دیدگان، چشم، صورت، سر و… نیز جایز است. این تحقیق با هدف شناخت ادلّه و تبیین حکم دست بوسی انجام گرفته که به اتفاق فقهای امامیه، حنفیه، شافعیه، حنبلیه و جمعی از مالکیه، به جهت امور دینی، جایز است.
واکاوی نظر مشهور در موضوع «دعوت مخفیانه پیامبر اکرم(ص)» از نگاه قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
32 - 63
حوزههای تخصصی:
در بیشتر کتاب های تاریخ اسلام شیعه و سنی دو عنوان «دعوت پنهانی» و «دعوت علنی» به چشم می خورد. دیدگاه مشهور مورخان تاریخ اسلام درباره روش دعوت پیامبر به دین اسلام چنین است که ایشان پس از بعثت مأمور به دعوت همگان نبود و ازاین رو تا سه سال دل های آماده پذیرش حق را به صورت پنهانی و خصوصی به اسلام فرامی خواند؛ سپس در مرحله دوم رسالت خویش با نزول آیه 214 سوره شعراء به دعوت خویشان پرداخت و پس از آن در مرحله سوم رسالت خویش با نزول آیه 94 سوره حجر مأمور به دعوت عمومی شد. این نظریه مشهور بر اخبار تاریخی و روایات تفسیری استوار است؛ اما ابهامات فراوانی را در پی دارد و با سیاق آیات، غرض سوره های مرتبط و سیر نزول قرآن سازگاری ندارد. اگر در واکاوی این نظریه مبتنی بر سه اصل عرضه روایات بر قرآن، روش تفسیر تنزیلی و لغت شناسی آیات و روایات راه بپیماییم، خواهیم دید که پیامبر از ابتدا به تبلیغ توحید پرداخته و بعد از گذشت حدود شش سال از بعثت مأمور به تثبیت جایگاه اجتماعی رسالت و اعلام رسمی تشکل مسلمانان شده است. این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای تدوین شده، نشان می دهد برخلاف آنچه درباره مراحل گسترش اسلام در عصر نزول مشهور است که تاریخ اسلام در عهد مکی را به دو دوره دعوت پنهانی و آشکار تقسیم می کند، دعوت پیامبر از آغاز رسالت ایشان علنی بوده است.
مدینه جنت دوم (2)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
131 - 144
حوزههای تخصصی:
الفروق الدلالیّه لألفاظٍ مشترکه بین العربیّه والعبریّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتشابه اللغتان العربیّه والعبریّه فی کثیر من الخصائص اللغویه، وعلى المستویات کافه وذلک ناجم من انتمائهما إلى أسره لغویه واحده إذ یمکن عدّهما لهجتین للغهٍ أمِّ قدیمه، ومن ثَمَّ یسعى الدرس المقارن إلى استنتاج أحکامٍ تأصیلیهٍ تصب فی خدمه اللغتین، وتأتی أهمیه هذه الأحکام من قدرتها على حلّ قضایا خلافیه بقیت سنواتٍ محطّ تکهنات، وتحلیلات بعیده عن الواقع اللغوی، إضافهً إلى ما تقدّمه دراسه اللغه العبریّه على المستویین السیاسیّ والدینیّ؛ لأنها لغه ینتج عن دراستها تداولیاً الکشف عن البعد الفکریّ الإنسانیّ لمستخدمها. من هنا کان البحث فی مستویین من مستویات الدرس اللسانیّ؛ المعجم والدلاله عبر دراسه الألفاظ المشترکه صوتیاً، وهی التی حدث فیها بالاستعمال والتداول تغیّر دلالی فانتقلت الدلاله فیها أو توسعت، أو ارتقت، أو انحطّت، وذلک من منطلق حتمیه الاشتراک اللفظی فی اللغات التی لابد أنها یتفاعل بعضها مع بعض فینتج من هذا التفاعل ظواهر لغویّه لا یُعرف أصل لها إلا إذا بحثنا عن أصولها فی اللغه الأولى التی قدمت منها.
قواعد فلسفی و چیستی شناسی توحید ربوبی درتفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
فلسفه از جمله علومی است که همواره مورد هجمه مخالفان یا تأیید موافقان بوده است. عده ای قواعد فلسفه را فاقد حجیت دانسته اند و عده ای آن را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات و روایات، دخیل می دانند. از جمله روش هایی که می تواند کاربرد این گونه قواعد را در تفسیر متون دینی به منصه ظهور برساند بررسی گستره این قواعد در تفاسیری است که با گرایش فلسفی نگاشته شده است و بررسی تفسیر المیزان که به قلم مفسری فیلسوف به رشته تحریر در آمده است می تواند کاربرد فلسفه را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات شریفه قرآن نمایان سازد. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی کاربرد قواعد فلسفی در تقسیر آیات مربوط به توحید ربوبی مورد بررسی قرار می دهیم. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که قواعد فلسفی تا چه میزان در تفسیر متون دینی کارایی دارد. ایشان در تفسیر آیه 73-84 انعام با طرح قاعده «نیاز معلول به علت در مرحله بقاء» استدلال ابراهیم علیه السلام بر توحید ربوبی را به تصویر کشیده اند. همچنین او از قاعده «معطی شیء نمیتواند فاقد شیء باشد» و قاعده «سنخیت بین علت و معلول» در تفسیر آیه 258 بقره و رد استدلال نمرود بر اینکه زنده می کند و می میراند، بهره جسته است. ایشان برای تبیین برهان تمانع در تفسیر آیه 22 انبیاء نیز دو قاعده فلسفی «منحصر در فرد بودن نوع مجرد» و «سنخیت بین علت و معلول» را به کار می گیرد.
Applying Islamic Values of Management and Government System of Imam Ali (AS) into Current Political System of Pakistan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۴, Autumn ۲۰۲۰
135 - 175
حوزههای تخصصی:
Every society has a kind of system of government that in order to manage and policy, it is necessary to solve the problems of society according to a set of principles and laws and guide the living standards of the people towards the enjoyment of welfare and prosperity. Accordingly and considering the importance of this issue, in this study, which was done by qualitative method and using library studies and field research, three important points were considered in this qualitative and comparative study: First, the need to establish an Islamic state and the need to maintain Islamic power to achieve Islamic goals, perceptions and principles. The second is the duty of the people, such as the one who controls the government and the scholars, who must preserve the legislation of Islam and implement the Islamic laws and the third is the way to establish the Islamic state and religious legislation.
معرفی کتاب های مهدوی: 1.عوامل ورود به عالم بقیت اللهی - نویسنده: اصغر طاهرزاده/ 2.فرجام شناسی حیات انسان - نویسنده:غلامحسین تاجری نسب/ 3.مهدویت و جهانی شدن - نویسنده: بتول ده شیخی/ 4.مهدویت، هویت انقلاب اسلامی - نویسنده: رضا شجاعی مهر
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
139-142
حوزههای تخصصی:
مناقب نگاری های اهل سنت درباره اهل بیت (ع) مطالعه موردی دُرر السّمط فی خبرالسِّبط
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
41 - 51
حوزههای تخصصی:
گسترش تشیع در اندلس نسبت به دیگر مذاهب اسلامی بسیار کمرنگ بود. به رغم رشد اندیشه های گوناگون علمی و دینی، زمینه مناسبی برای توسعه اندیشه های علوی در اندلس فراهم نشد. با این همه چند تک نگاری درباره مناقب اهل بیت: توسط عالمان سنی در اندلس تألیف شده است.کتاب دُرر السّمط فی خبر السِّبط یکی از این مناقب نگاری هاست که با تأکید بر واقعه عاشورا به قلم ابن ابار اندلسی (متوفای ۶۵۸) نوشته شده است. بررسی چنین آثاری برای شناخت دیدگاه اهل سنت درباره اهل بیت: در اندلس مفید خواهد بود. پرسش اصلی پژوهش این است که کتاب درر السمط فی خبر السِّبط چه نقشی در معرفی اهل بیت: در اندلس داشته است؟ این اثر که در فضا و مکانی دور از محیط شیعی نگارش یافته گویای نفوذ و تأثیر تفکر اهل بیت: در میان مردمی است که تحت نفوذ حکومت های مخالف و متعصب می زیسته اند. همچنین این اثر در تلطیف و تعدیل دیدگاه معتصب سنیان نسبت به اهل بیت: مؤثر بوده است.
فهرست اسناد پیوسته با بقیع در واحد اسناد پژوهشکده حج و زیارت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
167 - 183
حوزههای تخصصی:
تخریب بقعه های بقیع در مدینه به دست سعودیان، در 8 شوال 1344ق. = 31/1/1305، یکی از مهم ترین اقدامات آل سعود در ابتدای سیطره دوم بر حجاز بود که بازتاب های زیادی در جوامع اسلامی داشت؛ هرچند بازتاب آن، به دلیل تخریب بقعه چهار امام شیعه، در بیان شیعیان، به مراتب بیشتر از اهل سنت بود. واحد اسناد پژوهشکده حج و زیارت، در راستای غنای هرچه بیشتر این مجموعه، اسناد مرتبط با بقیع را گردآوری کرده که فهرست اجمالی آن در سه قسمت، ارائه خواهد شد.
تفاسیر فلسفی در میانه خوانش برهان و تأویل با نگاهی به آثار ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پی جویی تفاسیر فلسفی پیش از ملاصدرا به معنای مصطلحِ تفسیر با دشواری همراه است. هرچند با توجه به تاریخ فلسفه اسلامی، ابن سینا برای نخستین بار به صورت ساختارمند بر برخی آیات و سوره های کوتاه قرآن تفسیر نوشت، صدرا نیز مهم ترین کوشش را در راستای طرح ریزی و غنای تفسیر فلسفی انجام است. در ادامه نیز سهروردی برای انعطاف بخشی به ادله فلسفی مشاء، آیات قرآن را با رویکردی ذوقی و اشراقی تبیین می کند. افزون بر این، حضور قرآن در نظام فکری ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا نسبت به سایر فلاسفه، گستره فراوانی دارد. آنها از آیات الهی گاه به عنوان دلیل، به صورت استشهاد و اقتباس و در مواضعی نیز در قالب تأویل مدلول های آیات با رویکرد فلسفی بهره می گیرند. همچنین با تعمّق در آثار بنیان گذاران حکمت مشاء، اشراق و متعالیه درمی یابیم تبیین های آنها از قرآن نه یکسره تفسیر به معنای مصطلح و نه سراسر تأویل تطبیقی نامیده می شود. آنها در تبیین کلام وحی، گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی عقلی برهانی، قرآن را تفسیر می کنند. گاهی نیز با روش تأویلی تطبیقی به تحمیل دیدگاهها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورند که گاهی مصداقی از تفسیر به رأی محسوب می شود. در پژوهش حاضر، پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار آنها خواهیم پرداخت.
نقش قدرت های فرامنطقه ای در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام یکی از مناطق حساس و استراتژیک در نظام ژئوپلیتیک در سطح کروی است. ذخایر عظیم انرژی، دریاها و راه های ارتباطی و همچنین وسعت گسترده و جمعیت زیاد آن، این منطقه را به منطقه ای کانونی در معادلات سیاسی و ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است. در جهان اسلام فرصت های گوناگونی وجود دارد به طوری که همگرایی در جهان اسلام این پتانسیل را دارد که ساختار قدرت جهانی را با تغییرات بنیادی مواجه کند. علی رغم وجود ظرفیت های گسترده انسانی و طبیعی بحران های ژئوپلیتیکی در منطقه جهان اسلام تأثیرات مخربی بر توسعه پایدار و امنیت پایدار در این منطقه داشته است به طوری که بحران های ژئوپلیتیکی مانع اصلی همگرایی در بین کشورها در جهان اسلام بوده اند. این بحران ها باعث شده اند که ظرفیت های اقتصادی کشورهای جهان اسلام شکوفا نشوند و هم چنین کشورها مشغول مسائل امنیتی و حاشیه ای و کشمکش های سیاسی باشند. با توجه به اهمیت ژئوپلیتیکی این منطقه لذا نقش قدرت های جهانی در بحران های ژئوپلیتیکی این منطقه مشهود است. این پژوهش با ماهیت توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به نقش قدرت های جهانی در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام پرداخته است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که قدرت های فرامنطقه ای بر اساس اهداف، استراتژی ها و منافع خود در ابعاد ژئواکونومیکی، ژئوکالچر و هیدروپلیتیکی جهان اسلام باعث تشدید بحران های ژئوپلیتیکی شده اند.
بررسی تطبیقی «انسان خداگونه» در تصوف، قبّالا و گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان خداگونه، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترکِ تصوف، مرکبه و قبالا، و گنوسی است. وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان، تحتِ تعابیری مانند آدام قَدْمون، آنتروپوس و آدم اول در عرفان یهود، گنوسی و صوفیه دیده می شود. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی ایده مزبور اختصاص دارد. نتایج نشان می دهد که با وجود وجوه مشترک، در میان این ایده ها تفاوت بنیادین می توان یافت. ناتوانی گنوسیان در تفکیک خدای متعال از نخستین آفریده اش (آنتروپوس)، آنها را به سمت دوگانه پرستی سوق داده است. مرکبه نیز اگرچه کوشیده اند تا مرز بین خدای یکتا و آدام قدمون را حفظ کنند، در عمل نتوانسته اند آن دو را از هم تفکیک کنند. قبالائیان در عین باور به توحید، با طرح نظریه «ان سوف» و عجز از بیان نسبت آن با یهوه، امکان اتهام به لغزش از محور توحید را در باورهای خود به وجود آورده اند؛ اما درصدد زدودن غبار این اتهام برآمده اند. در میان صوفیه، هرچند شباهت عقل اول به خداوند سبب شده است تا برخی مشایخ در پندار خویش عقل اول را در جایگاه خداوند بیابند، اما تمسک به توحید، در نهایت آنها را به خدای متعال رسانده است.
وادی نانوشته؛ چگونگی تقابل صورت و معنی در منظومه عرفانی منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
207 - 227
حوزههای تخصصی:
عطار در منطق الطیر از هفت وادی نام می برد؛ اما یک وادی نانوشته وجود دارد و آن گذشتن از صورت و رسیدن به معنی است. این موضوع به صورتِ تقابل این دو در کل منطق الطیر به شکلی نانوشته و نامنسجم منعکس شده است. در سخن عطار، صورت در مفهوم مجاز، کثرت ها، ظاهر، دنیا و وابستگی های به آن دیده می شود و معنی نیز در مفهوم وحدت، باطن، روح، تعالی و رسیدن به حقیقت می آید. حکایت این مرغان را هم در شکل و قالب و هم در محتوا و معنا می توان گذر از صورت به معنی دانست؛ زیرا عطار از قالب داستانی تمثیلی بهره برده و در متن هم خواننده و سالکِ راه را به گذر از ظواهر و صورت ها و توجه به معنی فرامی خواند. وی راه گذر از صورت و رسیدن به عالم معنی را در بریدن از وابستگی ها، داشتن همت و انصاف و درمجموع در طلب و عشق و فنا می بیند.
مظاهر الاتّساق فی نهج البلاغه من منظور النحو الوظیفی (الرساله ۲۸ نموذجًا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
153 - 164
حوزههای تخصصی:
یعتبر الاتّساق من أهم القضایا التی تنضوی إلی لسانیات النصّ. رغم عدم ضبط دلاله واحده للاتّساق یتجه المعنی العام له إلی ترابط النصّ فی المستوی البنائی ویتحقق بارتکازه علی العناصر الترکیبیّه والمعجمیّه. نظرا لأهمیه نهج البلاغه کنصّ فرید ومتمیّز فی الأسلوب، یتناول هذا البحث کیفیه الاتّساق وأهمّ میزاته فی رساله وجّهها الإمام علی (ع) إلی معاویه ردّا علی رسالته واعتبرها الشریف الرضیّ من محاسن الکتب. الوصول إلی هذا المهم یتحقق باستخدام المنهج التحلیلی والإحصائی، وفی إطار النظریه التی قدّمها «مایکل هالیدای» و «رقیه حسن»، ویتمّ باستخراج أهم آلیات الاتّساق المسیطره علی البنیه اللغویه فی الرساله. قد تبیّن من البحث أنّ تلاحم الأجزاء والوحدات الترکیبیه والمعجمیه یمنح النصّ نوعا متمیزا من الاتّساق، ویکون نتاج الاتّساق الترکیبی بأنواعه المختلفه نحو الإحاله بالضمیر، وخاصه ضمائر الحضور، وأداه الربط، وکذلک الاتّساق المعجمی الذی یرکّز فی معظمه علی التکرار بنوعیه تکرار اللفظ والتکرار الاشتقاقی، والتضاد والتوازی.
دراسه مَکانه الانفعالات النفسیّه فی مبالغات المتنبّی الشعریّه: اختلالات الشخصیّه أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ صناعه المبالغه لها مکانه خاصّه فی شعر المتنبّی بِصِفَتِهِ أحد روّاد الشعر فی ساحه الأدب العربیّ لها دَور ممتاز فی شعره. فکثیر من مبالغات المتنبّی الشعریّه یرتبط بشخصیّته ارتباطاً وثیقاً، وبعضها یرتبط بالضّغوط النفسیّه الّتی سیطرت علی نفسیّته من جانب العوامل البیئیّه. ونظراً لِتوسّع صناعه المبالغه فی شعر المتنبّی، وما للمبالغه من أَرصده نفسیّه فی إقناع المتلقّی، کان من اللّازم أن نهتمّ بدراسه شعره سیکولوجیّاً، وصولاً إلی قِسمٍ من اتّجاهاته الأدبیّه. نَحنُ بِالاستعانه بالأصول السیکولوجیّه الجدیده السّائده، ومن خلال منهج التحلیل النّفسیّ، نحاول الکشف عن العلاقه الموجوده بینَ انفعالات المتنبّی النفسیّه، واتّجاهه إلی المبالغه، وملامح هذه العلاقه، وإبراز دَور العوامل البیئیّه فی ظهور هذه العلاقه. وقَد أَنتَجَ هذا البحث وقوفنا علی دوافع المتنبّی النفسیّه، ما یُعینُنا فی التعرّف إلی قِسمٍ مهمٍّ مِن اتجاهاته الفکریه، والأدبیّه، ویُساعِدنا علی معرفه التّیّار النّفسی الحاکم علی شعره، من ناحیه اهتمامه بالمبالغه. وأخیراً أَرشَدَنا هذا البحث إلى أنّ الانفعالات النفسیّه لا تتمکنُّ من التأثیر علی مضامین الآثار الأدبیّه فقط، بَل بإمکانها تعیین وإحضار الفنون البلاغیّه فی النصوص الأدبیّه شعراً ونَثراً. فلهذا تُعَدُّ الانفعالات النفسیّه من المبادئ المهمه فی اتّجاهات الأدب، لا من حیث المضمون فقط، بَل من الناحیّه الشّکلانیّه، ومن حیث أَدَوات التعبیر.