فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجودی بودن مرگ نزد ملاصدرا، برخلاف فیلسوفان اگزیستانسیالیسم امکان معرفت بدان را فراهم می سازد. وی آن را رهایی دهنده نفس از جسم و قید و بند عالم دنیوی می داند. در نتیجه معرفت بدان و درکی وجودی از طریق این رهایی، صعود از عالم حس به عوالم مثالی و خیالی را برای فرد مهیا می سازد. «معنای زندگی» نیز گرچه از جمله مسائل فلسفی مطرح برای انسان مدرن است، اما براساس نگرش صعود انسان از عوالم مادی، مثالی و سپس عقلی در این نظام فلسفی، تبیینی ویژه به خود می گیرد. بر این اساس، تمام عوالم پایین تر مندرج در عالم بالاتر قرار داشته و در نتیجه انسان به واسطه شناخت از نفس و آگاهی یافتن از ابعاد این ادراک وجودی، توانا به زیستی جاودانه می شود. «مرگ اندیشی» سبب معرفت درباره گذران عمر و تحول جوهری نفس از نشئه جسمانی به سوی تجرد و سرانجام جدایی از جسم می شود. امری که ربط وثیقی با کمال نفس و غایت یابی او داشته و سبب معنایابی و انقلابی در نگرش به مرگ، به عنوان امری وجودی می گردد. از نظر ملاصدرا مرگ همان استکمال جوهری نفس و تحول آن به سوی عالمی دگر است. مطابق با رأی او مرگ امری ضروری و اجتناب ناگزیر است؛ زیرا نفس در مسیر فعلیت یافتن خود، وقتی به غایت برسد، به ضرورت از بدن جدا می شود. «معناداری زندگی» و ارتباط فلسفی آن با «مرگ اندیشی» از جمله مسائل مهم در فلسفه دین معاصر است که فیلسوفان اگزیستانس هر یک، به گونه ای منحصر به فرد، بدان پرداخته و نظرات بدیعی را در این ساحت رقم زدند. تحلیلی فلسفی از دیدگاه های ملاصدرا به دلیل طرح اندازی جامع ترین نظریات در باب حقیقت مرگ از یک سو و اندیشه معطوف به مرگ به عنوان مسئله ای فلسفی از سوی دیگر (از طریق استنباط نگرش فلسفی وی) و در نتیجه معناداری حیات ناب به واسطه میل به جاودانگی انسان، در مقایسه با فلاسفه پیش از خود، مقصود اصلی این مقاله است.
روابط افغانستان و چین: تغییر به سمت شراکت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط چین و افغانستان در دهه های گذشته براساس رویکرد پکن به تحولات منطقه ای و بین المللی تنظیم شده است. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تصرف کابل از سوی طالبان موجب تغییر رویکرد چین در قبال افغانستان از دیدگاه های مختلف شد. خروج آمریکا موجب تغییر موازنه قدرت در افغانستان و به تبع آن مناطق پیرامونی آن خواهد شد. رویکرد چین نسبت به افغانستان همواره برمدار ملاحظات امنیتی بوده و در حال حاضر ملاحظات اقتصادی نیز به آن افزوده شده است. طرح بزرگ اقتصادی چین در پاکستان و آسیای مرکزی در کنار نگرانی از پیوند میان گروه های افراطی در افغانستان با ایغورها در همسایگی این کشور از مهم ترین نگرانی های امنیتی چین است. حضور طالبان در قدرت و خروج آمریکا از افغانستان منجر به تغییر الگوی روابط از بی تفاوتی حساب شده به شراکت استراتژیک شده است. مؤلفه هایی مانند قطعیت نداشتن محیطی و انطباق استراتژیک، زمینه ساز پذیرش این الگو از سوی چین شد. در پژوهش حاضر به بررسی چرایی تغییر رویکرد چین در قبال افغانستان از بی تفاوتی حساب شده به شراکت استراتژیک می پردازیم و می خواهیم با بیان کنشگری چین در افغانستان تصویر روشنی از این تحولات ارائه دهیم.
نقد و بررسی ترجمه قرآن جناب آقای حداد عادل
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۳)
219 - 249
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است ترجمه قرآن جناب آقای حداد عادل را در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 13 تا 32 یا که اندر عبارت ترکی / بش یوز آلتون دویست دینار است!
از سوره مائده، نکات انتقادی خود را نسبت به ترجمه بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
بررسی مستندات قرآنی کرون مبنی بر عدم وجود بت فیزیکی در زمان پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مستشرقان با رویکردهای مختلف به تحقیق در قرآن پرداخته اند. کرون با استناد به آیات، در مقاله «دین مشرکان قرآنی» ادعای موحد بودن مشرکان را طرح کرد با این دلایل که در مکه بت فیزیکی نبوده تا در قرآن آئین بت پرستی ذکر گردد، مکه محیط کشاورزی نبوده تا هدایایی تهیه گردد، آلهه و لات و...، خدایان کوچک تر و مستقل، واسطه بودند که اعراب به آنها فرشته گفتند و مشرکان با اعتقاد به طیف گسترده خدایان، صرف اعتقاد به توحید خالقیت، موحدند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی ادعای وی را با استناد به آیات بررسی نموده و یافته ها نشان داده که او معنای توحید را بدرستی درنیافته چون مشرکان دچار اعتقاد به تعدد آلهه و عدم اعتقاد به توحید ربوبیت جزئی بودند و مشرکان با توجه به قرائن موجود در آیاتی چون 99 انبیاء، برای لات و آلهه دیگر بت ساخته بودند و آن ها صرف بت خیالی نبودند و از طریق تجارت و یا با توجه به اشاره آیات به امکان کشاورزی در برخی مناطق عربستان برای تهیه محصول جهت پیشکش، اهدای هدایا با توجه به احترام مشرکان برای بتان ممکن بود و بدون آئین نبود، بنابراین بت فیزیکی و آئین خاص برای بتان در زمان پیامبر(ص) وجود داشته و حضرت(ع) بت شکنِ بت فیزیکی و نیز بتِ مفاهیم ذهنی مشرکان بوده است.
تحلیل نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
آیا تربیت اخلاقی امری عقلانی عاری از تلقین است یا این که لزوما با تلقین اخلاقی همراه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش و نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. دیدگاه مخالف تلقین، منکر هرگونه نسبتی میان تربیت اخلاقی اصیل با تلقین است. در این نگرش تلقین بر اساس چهار معیار قصد، روش، محتوا و پیامد صورت می گیرد. در دیدگاه موافق تلقین، نقش تلقین برای تربیت اخلاقی، حیاتی و اجتناب ناپذیر است. در این رویکرد از آن جایی که تصدیق معیار غایی اخلاقی غیرممکن است تلاش در تربیت اخلاقی مسلما رنگ و بوی تلقین دارد. فصل مشترک دو دیدگاه فوق، نادیده گرفتن شرایط سنی یادگیرنده در امر تربیت اخلاقی است. پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه مخالف تلقین، تربیت اخلاقی بدون تلقین را امری غیرممکن می داند. اما از سوی دیگر با محصور کردن کارکرد مثبت و لازم تلقین به دوران اولیه رشد بچه از دیدگاه تربیت اخلاقی تلقینی نیز فاصله خواهد گرفت. مطابق این ادعا، از آن جایی که بچه در مراحل اولیه رشد خود فاقد قوای انتقادی و استدلالی لازم برای فهم و پذیرش و تبعیت از یک معیار اخلاقی است، تربیت اخلاقی در این دوره با تلقین درآمیخته است. این نوع تلقین، تاثیر گذاری بر تمایلات، عادات و انتظارات بچه است که منجر به شکل گیری تعهد اخلاقی نزد او خواهد شد. لذا تلقین اصول اخلاقی در دوران بچگی ناقض تفکر و سنجش نقادانه قضاوت های اخلاقی در دوره رشد و بلوغ فکری او نخواهد بود.
حکم تکلیفی تلقیح مصنوعی با تأکید بر فتوای حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
25 - 42
حوزههای تخصصی:
امروزه تلقیح مصنوعی مشکل ناباروری را بیش از پیش قابل حل کرده است. لکن جوانب مختلفی در بحث از مسأله تلقیح مصنوعی مطرح می باشد. در مقاله ی حاضر به حکم تکلیفی این مسأله توجه شده است. لکن علاوه بر تبیین حکم تکلیفی، توجه به اختلاف میان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با برخی فقها در این مسأله داشته ایم و از آنجا که نزد ما از ایشان در این مسأله، به جز فتوا در دسترس نیست؛ می توان این مقاله را گامی در مستندسازی فتوای ایشان دانست و با توجه به نقد ادله حرمت تلقیح مصنوعی، ممکن است در استفاده از این راه حل ناباروری توسعه دهیم. با این بیان روشن شد که درنتیجه این بحث، با فتوای ایشان همراه شده ایم.
تکاپوی مالی و اجتماعی شیوخ صفوی در اداره طریقت و تأسیس صفویه (907- 650)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
۱۱۸-۹۹
حوزههای تخصصی:
حکومت صفویه (1135-907) حاصل بیش از دو قرن تدارک صبورانه شیوخ صفوی جهت دست یابی به قدرت بود. صوفیه تا پیش از دوره شیخ صفی الدین اردبیلی به انزوا و دوری از مراکز قدرت سیاسی روی آوردند. از دوره شیوخ صفوی نوعی دگردیسی در اندیشه شیوخ صفوی رخ داد که از آن می توان به ورود تدریجی به سیاست با استفاده از تکاپوهای مالی و اجتماعی یاد کرد. تحقیق حاضر می کوشد با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که مهمترین تکاپوهای مالی و اجتماعی شیوخ صفوی در اداره بلندمدت و پایدار طریقت صفوی چه بوده است؟ به نظر می رسد که شیوخ صفویه در فرایندی بلندمدت با استفاده از تکاپوهای مالی و اجتماعی مردم محور و غیر رسمی موفق به اداره طریقت و تأسیس حکومت شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شیوخ صفوی از طریق ایجاد پیوند بین مناطق روستایی و عشایری با نهاد شهر و استفاده از ظرفیت های مالی این سه نهاد، استفاده بهینه از درآمدهای مربوط به وقف، خمس، زکات و انفال، مدیریت مردم محور طریقت صفوی، تأکید بر لقمه حلال، بهره مالی از جهاد و غزا با کفار شروانشاهی، عنایت و توجه به اقشار ستمدیده و فقیر و بهره برداری از معافیت های دیوانی و مالیاتی اعطایی از حاکمان وقت، در فرآیندی بلندمدت و صبورانه موفق به تشکیل حکومت صفوی شدند.
جنسیت و فاعل اخلاقی در رویکرد تکاملی به اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کُنش اخلاقی افراد، حسب مبانی و چارچوب نظری دیدگاه های مختلف روان شناختی متفاوت بوده و دامنه این تفاوت می تواند تا تمایز جنسیتی نیز گسترده شود. از طرفی، فرضیه تکامل داروین، با نفوذ گسترده و قدرتمند خود در حوزه زیست شناسی و دیگر حوزه ها، تحلیل کنشگری اخلاقی افراد را نیز تحت تأثیر قرار داده و از همین رو، تبیین هایی منطبق با مبانی دیدگاه تکاملی در این حوزه مطرح شده است. در تحقیق حاضر، به مرور اصول تأثیرگذار بر فاعلیت اخلاقی در نظریه تکامل پرداخته شده و ضمن واکاوی برخی امیال و رفتارها که به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم از مصادیق خُلق یا سطوح فاعلیت اخلاقی به شمار می آیند، نقش جنسیت بر کنشگری اخلاقی افراد تحلیل و بررسی شده است. مرور دیدگاه های اخلاق تکاملی، مؤید این نکته است که اصول، مبانی و تبیین های منطبق بر دیدگاه تکاملی و لوازم آن، اراده و مسئولیت رفتار افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد. همچنین وجود تبیین هایی از برخی امور اخلاقی نظیر همدلی، مراقبت، تعهد و پرخاشگری مبتنی بر دیدگاه تکاملی، می تواند بحث جنسیت پذیری اخلاق در این رویکرد را درخور پی گیری سازد.
تبیین و تحلیل تأویل انفسی منازل آخرت در مکتب حکمی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای تفکر تأویلی بازگرداندن معارف دینی به وجوه حکمی آن است. محور بحث این مقاله آن است که منازل آخرت در آموزه های دینی دارای تأویل انفسی است و گاهی این تأویل ها تحلیل شده است. در حقیقت تأویل گزاره های دینی اخروی همان تجلیات مسانخ وارد بر نفس و نیز ملکات نفس در حیات آخرتی است. نفس انسان دارای مراتب گوناگونی است که در هر مرتبه شهودی از خود دارد و منازل آخرت همان شهود نفس از مکتسبات خود در دار دنیاست. در حرکت استکمالی نفس، به تدریج، از پرده ها و حجاب های نفس در شناخت خویش کاسته می شود و بر خودآگاهی اش افزوده می گردد. این خودآگاهی در هر مرتبه تجلیاتی را بر او ظاهر می سازد که حاصل اعمال او در دنیاست. این مقاله درصدد تأویل منازل آخرت بر مراتب نفس است. از نتایج این پژوهش اثبات آن است که معاد درواقع بازگشت به درونی ترین لایه خود است که آثاری بیرونی دارد. نیز غایت حرکت نفس شهود عین الربط بودن خود و فنا در علت هستی بخش (خداوند) است. همچنین نفس مظهری برای اسماء جمال یا جلال الهی است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی براساس انطباق اصول عقلی و اخبار وحی با علم النفس صدرالمتألهین نگاشته شده است.
قواعد تعامل مردم و حاکمیت از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ شماره ۲۹۴
11-21
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر این است که آیا می توان برای تعامل میان آحاد جامعه و حکومت از میان گزاره های نهج البلاغه قواعد روشنی استخراج کرد؟ قواعدی که با کاربست و رعایت آنها، بتوان از خطر ابتلا به وضعیت جوامعی که با نادیده گرفتن قواعد تعاملی مطلوب، موجبات ذلت و خواری و بلکه سقوط خود را فراهم کردند، جلوگیری کرده و باعث عزت و سربلندی و ارائه الگویی برای جوامع امروزی شویم؟ در پاسخ به این مسئله، برای گردآوری داده ها، از شیوه کتابخانه ای و بررسی اسنادی و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش توصیفی و تحلیل محتوایی گزاره های مستخرج، استفاده کردیم. نتایج این تحقیق در دو بخش قواعد ارتباطی حاکمیت با مردم، و قواعد ارتباطی مردم با حاکمیت ارائه شده که در بخش اول قواعدی همانند مسئولیت پذیری، انتقاد پذیری، رعایت اعتدال و انصاف در مواجهه با مردم، پرهیز از امتیازخواهی و... در بخش دوم قواعدی چون وفاداری نسبت به حکومت، خیرخواهی نسبت به حکومت در آشکار و نهان، اجابت خواسته های حکومت، و اطاعت از فرمان های حکومت اسلامی مطرح شده است.
ملاحظاتی در مبانی فلسفی کثرت گرایی دینی جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
47-56
حوزههای تخصصی:
نظریه کثرت گرایی دینی با جان هیک، فیسلوف دین مشهور انگلیسی معاصر شناخته می شود، بنا بر دیدگاه او حقیقت، نجات و رستگاری اختصاص به دین و مکتب خاصی ندارد و پیروی از هر دینی در نهایت، منجر به فوز و فلاح انسان ها خواهد شد. او با مطالعه و بررسی اوضاع متدینین در ادیان گوناگون، از ضرورت پذیرش کثرت گرایی سخن می گوید و معتقد است ادیان گوناگون از مناظر متفاوتی با حقیقت متعالی نسبت یافته اند، به همین جهت همه ادیان به یک اندازه معتبر هستند. در این مجالِ مختصر این سنخ از رهیافت به دین و مبانی و لوازم فلسفی آن، به روش توصیفی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته و از طریق نقد این مبانی نشان داده شده است که کثرت گرایی دینی پرسش های جدی در مورد درک ما از حقیقت، تلقی ما از جهان بینی دینی و ماهیت تعهد و التزام مؤمنانه ایجاد می کند. ازجمله اینکه با پذیرش رهیافت کثرت گرایانه به دین، دعاوی متضادی که در ادیان وجود دارد و نیز اذعان به درستی همزمان آنها قابل توجیه نخواهد بود؛ اینکه چگونه سنت های مختلف دینی با پذیرش کثرت گرایی به تعهدات معرفت شناختی و هستی شناختی برخاسته از دینِ خود می توانند همچنان وفادار بمانند؛ افزون بر اینکه تلقی نسبی انگارانه از حقیقت یا تحلیل غیرشناختی از گزاره های دینی و اعتقادی با نصوص دینی و دعاوی دین و در یک کلام با هویت هر دینی در تعارض قرار می گیرد.
دراسة عنصر "النبرة" بناءً على نظریة السردیات البنیویة لجیرارد جینیت روایة "مذکّرات کلب عراقي" مثالاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یجب البحث عن الأسس النظریه للسردیات المعاصره فی الشکلیات الروسیه وکذلک فی وجهات النظر البنیویه لباحثین مثل دو سوسور. لذلک، دخلت السردیات کعلم مستقل إلى الساحه فی النصف الثانی من القرن العشرین، وتمکن علماؤها مثل جیرارد جینیت من بناء الأسس النظریه لعلم السرد الجدید من خلال توسیع آراء أسلافهم من اللغویین. لقد تمکنوا من تمییز خمس مقولات محوریه عن بعضها البعض فی تحلیل الأعمال الروائیه، وهی: النظم والاستمراریه والتکرار والوجه والنبره. فی أبسط تعریف لها، تعد "النبره" فی الروایه هی نفسها طریقه السرد التی تتضمن عنصرین مهمین هما "الزمان" و "المکان". تحاول هذه المقاله تحلیل عنصر "النبره" فی الروایه بالمنهج الوصفی التحلیلی. والمثال الذی قمنا باختیاره فی هذا البحث هو روایه "مذکرات کلب عراقی" والتی تم تحلیلها بناءً على نظریه جیرارد جینیت. وتشیر نتائج هذا البحث إلى أن النبره المستخدمه فی هذه الروایه، على مستوى المکان، هی نبره "الاستبطان"، کما أن نبره الروایه هی "الاسترجاع الفنی" على مستوى الزمان.
آسیب شناسی روش تربیتی تنبیه و راه های برون رفت از آن با نگرش به منابع اسلامی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
31 - 48
حوزههای تخصصی:
تنبیه از روش های مهم و مؤثر تربیتی است که برخلاف وجهه ناخوشایند و آفت هایی که دارد در طول تاریخ تعلیم و تربیت بشر سابقه زیادی دارد. امروزه نیز برخی اندیشمندان حذف آن را به خاطر بازدارندگی آن در شرایط خاص نمی پسندند. بدیهی است استفاده نادرست از این روش اگر براساس اصول و ضوابط مناسب نباشد، آسیب های متعددی برای فرد و جامعه به دنبال دارد که در منابع اسلامی نیز به حد مطلوبی به این آسیب ها و حتی راهکار های برون رفت از آن پرداخته شده است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، آسیب های مطرح شده در منابع اسلامی، اعم از آسیب های جسمانی، روانی، اخلاقی، اجتماعی، شخصیتی، دینی و اخروی و حتی راهکار های برون رفت از این آسیب ها اعم از آموزش روش های مختلف تربیتی به والدین، هماهنگی در تربیت، عدم تصمیم گیری در حال عصبانیت و کاستن از سختی شرایط زندگی، کشف، ارائه و تبیین شده است.
ادراک و انگیزشِ عقل عملی در اندیشه صدرایی؛ تأملی بر دیدگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم می شود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا می کند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئله ای چالش برانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم می شوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از عقل نظری گشته و گروهی قائل به آن شده و به اثباتش مبادرت ورزیده اند. در میان دسته دوم نیز جماعتی منکر کارکرد ادراکی عقل عملی گشته و در مقابل، طائفه ای قول به مدرِک جزئی بودن آن را اختیار کرده اند. ملاصدرا در آثارش با تکیه بر دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض)، وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری دانسته و با اِسناد مفاهیمی چون «استنباط»، «فکر»، «تروّی»، «حدس»، «الهام»، «اعتقاد» و «حکم» که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را برای عقل عملی اثبات می کند. از برخی عبارات وی کارکرد انگیزشی نیز فهم می شود. ما در این نوشتار ضمن ارائه صورت بندی نوینی از نظریه صدرا به مناقشه صغروی (و نه کبروی) در دو ملاک مذکور پرداخته و با عنایت به اینکه همه انواع ادراک جزئی، قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رهنمون شده ایم که عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری ندارد و بالتبع کارکرد ادراکی و انگیزشی نیز برای آن متصور نیست.
واکاوی سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری (مطالعه موردی تحلیل روایات مکان نظافت در منابع روایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
155 - 171
حوزههای تخصصی:
واکنش مسلمانان در دوره های پس از فتوحات اسلامی به پدیده های وارداتی مانند نظافت، نمونه ای از تغییرات سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری است که در این پژوهش، از رهگذر روایات اسلامی و گزارش های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است. توجه گسترده به موضوع نظافت از جمله حمام در آن دوران، نشان دهنده آن است که برخی مفاهیم ناظر به سبک زندگی در چهار قرن نخست، در متن و زمینه فرهنگ مصرف گسترش پیدا کرده و باعث ایجاد تنوع در فعالیت های عمومی مسلمانان گردیده است؛ به گونه ای که با دگرگونی ذائقه ها و ارزش های شخصی، الگوهای جدیدی در زندگی افراد پدید آورده است. از نظر متشرعان و بزرگان دینی، پیدایش شیوه های متمایز در موضوع نظافت بعد از فتوحات اسلامی که با طبایع فردی و هوس های مصرفی طبقات متوسط مسلمانان سازگار شده بود، به فروریزی نظام حیا و عفت عمومی منجر می گردید و فرهنگ وارداتی حمام های عمومی، باعث تنزل معیارها و سطوح فرهنگی والای اسلامی می شد و نسل های جدید را به بی مبالاتی فزاینده ای معطوف می نمود؛ از این رو ترس و نگرانی از امکانات فرهنگی بیگانه که به جوامع سنتی مسلمانان وارد شده بود آنان را به مقاومت برمی انگیخت؛ با این حال، امکان گفتگو در استفاده از این تسهیلات، موافقانی در این زمینه پدید آورد که به زندگی غنی تر و پیچیده تر می اندیشیدند؛ چنان که برای نمونه متن روایات حمام نشان از آن دارد که تغییرات سبک زندگی در مواجهه با پدیده نوین حمام های عمومی، در چهار قرن نخست به تدریج بهبود یافته و احکام سخت گیرانه نخستین را جز در ارتباط با زنان ملغی کرده است.
نقش رأی مردم در تحقق حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه با تأکید بر آرای امام خمینی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
123 - 150
حوزههای تخصصی:
مردمی یا الهی بودن حکومت و به عبارتی تأثیر رأی مردم در مشروعیت حکومت در جوامع دینی، از گذشته مورد اختلاف اندیشمندان حوزه سیاست دینی و صاحبان قدرت در نظام های سیاسی مبتنی بر دین بوده است و هریک از صاحب نظران این عرصه در احتجاج بر نظر خود سعی در استناد آن به منابع و متون دینی داشته اند. از جمله مهمترین مصادیق حاکمیت دینی، نظام جمهوری اسلامی و از جمله مهمترین منابع دینی در این خصوص کتاب شریف نهج البلاغه است. تحقیق حاضر برای پاسخ به سؤال «رأی مردم چه جایگاهی در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی دارد؟»، با روش توصیفی تحلیلی، به برشماری و تحلیل عباراتی از نهج البلاغه و صحیفه امام خمینی که مبین زاویه نگاه این دو رهبر به شرایط تشکیل حکومت است، پرداخته و با واکاوی فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) و تطبیق گفتار و سیره امام خمینی با آنها، فرضیه «رأی و نظر مردم دخالت مستقیم در مشروعیت حکومت دارد» را اثبات می کند. فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) از جمله: «این شما بودید که مرا به آن دعوت کردید و من علاقه ای به خلافت نداشتم»، و تبعیت نظری و عملی امام خمینی از آن که در بیاناتی نظیر: «حتی اگر مردم برخلاف صلاح خودشان رأی بدهند، آن رأی تعیین کننده وضعیت ملّت خواهد بود» ظهور و بروز یافته است، مثبت این ادّعاست.
Father and Mother: two topos of family ethics in Cristianity and Shia Islam
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۲,No ۱, Issue ۳, (۲۰۲۲)
103 - 146
حوزههای تخصصی:
Christianity and Shiite Islam share the religious nature of marriage as compliance with a divine precept and of the family as a sharing and continuation of the divine will preordained for the creation and multiplication of human beings on the face of the earth. I will not dwell on the institution of marriage itself and I will omit to expound its principles, canons and ethics proper to it. I therefore proceed to immediately lay out the essential outlines that characterize the existential philosophy and the role to which parents are called within the family cell. Of this cell they are not the only protagonists, and it must also be said that the cell itself is not an end in itself: the parents are one with the children and the family is one with the society, civil and religious, in which and with which it evolves, lives its religiosity and ethics, and realizes divine wills. The subject of people who make up the family nucleus in the strict sense and the people who gravitate with different duties and in different capacities around it, such as fathers, mothers, sons, daughters, relatives and servants, is vast and complex in its articulations. This is true both as regards their interpersonal relations and their relations with the community environment in the midst of which they stand as elements of edification and support. Indeed, an exhaustive treatment of the personal roles of individuals constituting the family would in itself require extremely detailed and laborious research. Perhaps in no other field has legalism indulged so much as in the treatment and determination of the rights and duties inherent to the members of the family unit. Not only because of their natural belonging to a tribe, clan and family, but also because of their religious identity as subjects of a revealed law, over whom the dominion of faith prevails, or ends up prevailing, over every other instance of ethical, associative and community order. We therefore propose to outline, below, just a few of the complex religious and human implications of the interpersonal relations that regulate and govern the family institution as it articulates itself and becomes the core of the so-called Islamic community.
اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
حدیث عنوان بصری در سده های اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاه الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی، ناشناس است و حتّی نام گذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده می شود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانسته های تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق A سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّم تر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالب های صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف می کند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق A قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
روش شناسی «اجتهاد گروهی در فرایند تقنین» با تقریری نوین از «جامعه پذیری دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
43 - 68
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی اصلی در حوزۀ روش شناسی اجتهاد فقهی و تقنینی این است که کلیدواژه های روش شناسی، اجتهاد گروهی، جامعه پذیری دینی، بایسته های تقنین و صورت تفکر اجتماعی که در این نگارش مطرح است، به آسیب های ذیل مبتلاست؛ یا مسکوت مانده، یا همۀ ابعاد را در برنمی گیرد و نیازمند تکمیل است، یا مناسبات معنایی آنها نظام مند نیست یا اینکه پایبندی به قاعدۀ التزام به شیء التزام به لوازم آن است، در تبیین کلیدواژه ها فاقد حد نصاب است. این نگارش، با تقسیم روش شناسی به روش شناسی بنیادین و روش شناسی کاربردی تأکید دارد که با رویکردی نوین به جامعه پذیری دینی و تبیینی نوین از مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی اجتهاد و تقنین، تفکر اجتماعی از انحصار ماده و نتایج دقیق خارج شده و مزین به صورت نیز می شود. از ثمرات صورت تفکر اجتماعی این است که بایسته های تقنین به بایسته های نوین آراسته شده و اجتهاد گروهی با فعلیت یافتن واقعی به پویایی و غنای نوین دست می یابد. با این احیاگری روشمند است که فرایند تقنین، فرایندی منطبق بر بایسته ها شده و قانون برآمده از آن از تنافی های ساختاری و محتوایی پیراسته می شود. حفظ و تقویت جایگاه قوۀ مقننه و شورای نگهبان به عنوان بخشی از نهاد تقنین در گرو رویکرد مذکور به اجتهاد است.
بازشناسی کتاب «بصائرالدرجات» و بررسی تحلیلی روایات و انتساب آن به صفار قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب بصائرالدرجات منسوب به صفار قمی، از جمله کتب متقدم شیعه محسوب و جایگاه مهمی در منظومه اعتقادی شیعه در مسأله امامت دارد و حاوی 1881 روایت است؛ در مورد این کتاب، دو چالش؛ انتساب بصائر به صفار قمی و وجود روایات غلوآمیز در آن، بحث های زیادی را برانگیخته است. پژوهه پیش رو، به صورت توصیفی _ تحلیلی، علاوه بر بررسی شخصیت علمی صفار و نقش او در انتقال معارف اعتقادی شیعه، به بررسی کتاب بصائرالدرجات تنها اثر باقی مانده وی، پرداخته و روایات آن را، بازکاوی و بررسی نموده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که انتساب این کتاب به صفار، قطعی می باشد و بحث های چالشی برخی در انتسابِ بصائر به وی، از قرن پنجم نشأت می گیرد که جو حاکم بر محافل امامیه، تحت تأثیر عقل گرایی، این بود که گرایش فکری اهل سنت را آشکارا به چالش نکشند، همین امر سبب شد نسبت به محتوا و ماهیت کتابِ بصائرالدرجات، با نوعی از کتمان، طوری وانمود شده که گویا این کتاب متعلق به صفار قمی نیست. چالش دوم؛ یعنی وجود روایات غلوآمیزِ هر چند اندک در بصائر، ناشی از تفاوت مبانی و روش ابن داوود حلی با وی و متأثر از اختلافِ معنا و مصادیق غلو، نزد محدثان و عالمان قرن چهارمِ شهر قم بوده است.