فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
17 - 38
حوزههای تخصصی:
ممکنات چون دارای مرتبه و تعین و ظهور خاص هستند، بر هر یک از این تعینات، اسمایی حاکم است که مبدأ ظهور هر عینى و مبدأ رجوع به اصل هر مظهرى، همان اسم حاکم بر آن مظهر است که آن را ربوبیت می کند. در نظام آفرینش نیز به فیض حکیم مطلق، اسمایی بر دنیا و آخرت، بر دهر و بر شرایع نازل از جانب حق تعالی، حاکم است که این اسمای حاکم، دولت هایی دارند و دولت برخی از آنها، پایان ناپذیر و برخی پایان پذیراست. اسمایی که دولت آنها پایان می پذیرد؛ یا تحت ربوبیت اسمای دیگر که محیط بر این اسم هستند، قرار می گیرند یا رجوع به ذات می نمایند. اسم حاکم بر هر انسان نیز، اسمی حاکم و غالب در بین اسمای عین ثابت اوست که از آن به "صراط مستقیم" او یاد شده است، لذا انسان سالک می تواند با تخلق، تحقق و فنای در اسم حاکم خود، به مراتب کمالی اش دست یابد. البته انسان به دلیل جامعیت نوع انسان، در هر مرتبه یا هر عالمی که باشد، تحت تأثیر اسمای حاکم در مرتبه از نظام آفرینش نیز قرار می گیرد و اما در بین اسمای، اسم اعظم "الله"، مختص به انسان کاملِ مکمل یا همان حقیقت محمدیه(ص) دارد که مستجمع جمیع اسمای جمال و جلال الهی است که در آن ساحت، هیچ اسمی بر اسم دیگر غلبه ندارد و این هیئت کامل الهی، در نهایت اعتدال اسمایی است. این مقام ازلی و ابدی، اختصاص و حصر در حضرات محمدیین(ع) دارد. لذا انسان کامل، به تبع مظهریت "الله ذاتی" بودن، مبدأء، مرجع و واسطه ظهور همه اسمای حاکم است و بر آنها سمت سیادت و ربوبیت دارد و خلیفه مطلق حضرت حق تعالی در همه مراتب هستی است.
جستاری معناشناختی در عَلَم بودن اسم الرَّحْمٰن
حوزههای تخصصی:
پس از اسم جلاله الله و ربّ، الرحمٰن پربسامدترین نام خدا در قرآن است. افزون بر بسمله و آیه سوم فاتحه الکتاب، الرحمن با بسامدی فراوان بویژه در سوره های میانه مکّی به کار رفته است. با پذیرش دیدگاه دانشمندان مسلمان که الرحمن اسم مبالغه از ماده رحمت و وصف خدا ست، مسئله ای که رخ می نماید این است که تفاوت معنایی الرحمن با وصف رحیم، که آن هم مشتق از رحمت و در مورد خدا به معنای مبالغه است چیست، بویژه در بسمله و در آیاتی هم چون «تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ» (فصّلت/ 2) که هر دو در کنار هم آمده اند. پاسخ این مسئله را می توان در این دانست که الرحمن نه اسم مبالغه در وصف خدا یعنی صفت خدا به معنای مبالغه در رحمت وی، بل که اسم عَلَم است و هم چون اسم جلاله الله بر ذات خدا دلالت می کند. در بخش نخست این پژوهش با روی کرد تاریخی و کاربست سامی شناسی تطبیقی و در بخش دوم با روی کرد ساخت گرا و تکیه بر کاربرد قرآنی، شواهد متعددی بر علم بودن اسم الرحمن ارائه می شود؛ از آن جمله است کاربرد همواره معرفه در زبان های سامی، و کاربرد نیافتن در قرآن در اشاره به غیر خدا. دارابودن توأمان دو ویژگی معرفه بودن و مصداق خاص داشتن به معنای علم بودن اسم الرحمن است.
درنگی در کارکرد نهاد داوری در قراردادهای پیمانکاری با تحلیل رویه قضائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
213 - 258
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، دولت ها به منظور ایجاد بسترهای مناسب و اجرای زیرساخت های عمرانی، از قراردادهای پیمانکاری با شرکت های داخلی و خارجی استفاده می کنند. اما این قراردادها در برخی موارد با مشکلاتی مانند تفسیر و نحوه اجرا همانند سایر قراردادهای تجاری مواجه می شوند.از طرف دیگر، ماهیّت قراردادهای پیمانکاری موجب می شود که اختلاف به سرعت و چه بسا در محل اجرای پروژه، حلّ و فصل شود. روش های حلّ و فصل اختلافات با توجه به رویکرد غیر قضائی آن می تواند نسبت به حلّ سریع وکاهش هزینه ها در رسیدگی مؤثّر باشد. از جمله این روش ها، رجوع به داوری است. قانونگذار ایرانی در ماده 53 شرایط عمومی پیمان، شورای عالی فنّی سازمان برنامه و بودجه را به عنوان مرجع داوری حلّ و فصل اختلافات تعیین نموده، اما از آنجایی که محدوده ماده 53 مذکوردر قلمرو اصل 139 قانون اساسی و ماده 457 آئین دادرسی مدنی بوده و از طرف دیگر، به دلیل عدم دامنه مشخّص در خصوص اموال دولتی و عمومی، این مسأله، مورد بحث و اختلاف نظر می باشد. هدف از نگارش این مقاله ضمن بررسی نمودن حلّ اختلافات توسّط داوری، تبیین ماهیّت و نحوه اجرای تصمیمات نهاد داوری در قراردادهای پیمانکاری نیز می باشد. در این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی سعی می شود به نقد و بررسی ظرفیّت های حقوقی نهاد داوری شورای عالی فنّی سازمان برنامه و بودجه، و همچنین دلایل ناکارامدی و بروز اختلافات در پروژه های عمرانی پرداخته شده و شرایط و روش های حلّ و فصل اختلافات در فیدیک را بیان می دارد. علاوه بر این، دامنه پذیرش رسیدگی به اختلافات قراردادهای عمرانی به معنای خاص خود که شرایط عمومی پیمان را منضمّ به خود دارند و نحوه پذیرش و اجرای آرای صادره از سوی نهاد داوری سازمان برنامه و بودجه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. راه حلّ اساسی و مهمّ آن است که هیأت وزیران به موجب مصوّبه ای، مجوّز موضوع اصل 139 و ماده 457 آیین دادرسی مدنی را صادر نموده و اجازه دهد دعاوی ناشی از قراردادهای پیمانکاری، به مراکز داوری معتبر و مستقلّ مانند مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران ارجاع شده و ماده 53 شرایط عمومی پیمان اصلاح گردد.
بررسی حد نصاب اخلاقی از منظر شهید مطهری با تکیه بر واقعیت اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
حد نصاب اخلاقی به مرز سعادت حقیقی اطلاق می شود. هدف این تحقیق استنتاج این حد، از کلام شهید مطهری با توجه به سنخ واقعیت اخلاقی به روش توصیفی تحلیلی است. وی سنخ واقعیت اخلاقی را دینی و پرستش آگاهانه می داند و این پرستش جز با اعتقاد به توحید یعنی حد نصاب اخلاقی امکان ندارد. به نظر می رسد بیان شهید مطهری در اثبات سنخ واقعیت اخلاقی که اخلاق دینی است، از جهت مبانی و لوازم آن، به بیان اصلاحی و تکمیلی ذیل نیاز دارد، به این بیان که با توجه به ویژگی خاص انسانی باید سنخ واقعیت اخلاق را برای انسان تعقل دانست. انسان بر اساس کما ل خواهی، قرب به کمال مطلق را متعلق تعقل خود قرار می دهد و در شناخت رابطه خود با کامل مطلق، به نیازمندی خود پی می برد و به تبعِ این شناخت، رفتار متناسب با آن نیاز را که ابراز آن نیازمندی و تشکر از معطی آن است انجام می دهد. شهید مطهری به آن، پرستش آگاهانه اطلاق می کند.
A Corpus-Based Analysis of Lexical Bundles in the English Translation of the Holy Qur’an: Structural Forms and Functional Types in the Spotlight(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lexical bundles crucially shape the discourse of specialized registers such as religious scriptures, yet research on bundles that characterize Islamic sacred texts such as the Qur'an remains scarce. This study conducts a comprehensive corpus analysis to identify prevalent lexical bundles in an English translation of the Qur'an, illuminating their structural forms and functional roles in encoding Islamic theology. A specialized corpus of 166,807 words spanning 114 suras was constructed, with frequent bundles extracted using software and filtering based on predetermined frequency/distribution thresholds. Identified bundles were qualitatively coded for structural realizations and functional types by multiple researchers. Findings revealed a marked predominance of nominal and prepositional phrase bundles systematically lexicalizing and reinforcing core religious concepts and metaphysical tenets. The quantitative prevalence of research-oriented bundles contextualizing theological subject matter over participant-oriented ones projecting stances and experiences, suggests that the Qur’an upholds an epistemological tradition regarding itself as an inviolable corpus encoding divinely revealed spiritual verities. These findings yield profound pedagogical implications since instructional approaches elucidating prevalent bundles as linguistic "building blocks" can foster holistic mastery of authentic Qur’anic expressions among diverse learners while preserving spiritual sanctity. Furthermore, bundle-focused activities cultivate integrated literacies surrounding comprehension, rhetorical articulation, and critical analysis of the linguistic and cultural dimensions of religious texts.
عوامل تأثیرگذار در پایداری «رزق طیب» از منظر امام سجاد علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
42 - 59
حوزههای تخصصی:
رزق طیّب، رزقی گوارا و سازگار با فطرت و طبیعت قوای انسانی بوده و موجب سلامت جسم و تعالی روح انسان است. آموزه های دینی و دعاهای پیشوایان دین راه گشای مؤمنان در مسیر کسب رزق طیّب هستند. امام سجاد علیه السلام در فرازهایی از دعاها درخواست رزق طیّب و راه کارهای حفظ و مداومت آن را از پروردگار متعال درخواست نموده است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، درنظر دارد تا علاوه بر 54 دعای صحیفه کامله که در دسترس همگان است از میان 270 دعای امام زین العابدین علیه السلام که تا حدودی ناشناخته و مهجور است، به جمع آوری محتوا در مورد حفظ و دوام رزق طیب بپردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه امام سجاد علیه السلام حمد و شکر خداوند، زهد، توکل بر خدا، قناعت، میانه روی در مخارج زندگی، رضایت به روزی مقدر و در نهایت، عمل به دستورات قرآن موجب می شود که رزق طیب در زندگی انسان پایدار و محفوظ باشد.
انتقال و نصب ضریح فولادی حرم ائمه بقیع (ع) در دوران قاجار به روایت اسناد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
51 - 70
حوزههای تخصصی:
حرم های واقع در قبرستان بقیع، به خصوص حرم مطهر ائمه بقیع (ع)، بیش از هزار سال، زیارتگاه مسلمانان جهان بوده است. ساخت بناهایی در قبرستان بقیع، در دوران عباسیان آغاز گردید و در دورن سلجوقیان بارگاهی باشکوه بر روی قبور ائمه بقیع (ع) ساخته شد و در دوران عثمانی ها نگهداری، مرمت و بازسازی آن بقعه از جمله ضریح آن، ادامه یافت. به دلیل علاقه وافر شاهان قاجاری به مرمت و بازسازی بقاع متبرکه، یک ضریح فولادی برای قرار گرفتن بر روی قبور مطهر ائمه بقیع(ع) ساخته و ابتدا به جده و سپس به مدینه منتقل و نصب شد. این مقاله با روش گردآوری اسناد مرتبط، چگونگی ساخت، انتقال و نصب آخری ضریح بارگاه ملکوتی ائمه بقیع (ع) را بازگو کرده و به این نتیجه دست یافته که: ضریح فولادی با کیفیت بسیار عالی در سال 1310ق. (1272ش.). در اصفهان ساخته شده و سپس به جده منتقل و پس از 8 سال توقف و معطلی در جده در سال 1320ق. نصب شده است. کارشکنی مقامات عثمانی، فوت نصاب ضریح و کوتاه بودن آن، از علل تاخیر در نصب ضریح جدید بیان شده است.
جایگاه عدالت در ساخت شرعی حکمرانی قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
فهم معنا و جایگاه عدالت در حکمرانی قرآنی مستلزم توجه به ساخت معنایی قرآن کریم است. مقاله حاضر با رویکردی معناشناختی و با بهره گیری ازروش تفسیری تلاش می کند نسبت عدالت و امر حکمرانی را از نظر قرآن کریم تبیین نماید. از دیدگاه نگارنده، عدالت به عنوان یک الزام شرعی در درون ساخت شرعی حکمرانی قرآنی به عنوان یکی از زیربخش های ساخت معنایی حکمرانی قرآنی قابل تبیین است. مطالعه آیات ناظر به عدالت اجتماعی نشان می دهد از نظر قرآن کریم عدالت اجتماعی در امر حکمرانی، الزامی شرعی هم برای حکمرانان و هم مردم است. قرآن کریم به طور خاص تحقق عدالت اجتماعی را به عنوان یک الزامی شرعی در عرصه عدالت قضایی به عنوان یکی از زیربخش های عدالت اجتماعی نیز مورد توجه قرار داده و درنهایت از طریق وجوب مبارزه با ظلم بر الزامی بودن تحقق عدالت اجتماعی تأکید نموده است.
فرآیند حکم شناسی در استنباط یا الگوریتم استنباط فقهی / گفت وگو با حجّت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر قدمی و رضا میهن دوست از پژوهشگران و اساتید حوزه علمیه خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
مدّتی است که در مجامع علمی، اصطلاح «الگوریتم» مطرح شده است. این اصطلاح، به معنای فرآیندسازی هر عملیاتی است. از آنجا که علم فقه دارای عملیات استنباط است، می توان گفت استنباط فقهی، دارای الگوریتم است. این الگوریتم استنباط فقهی را باید از علم اصول طلب نمود؛ چراکه رسالت علم اصول، فراهم سازی قواعد کلّی استنباط فقهی و فرآیندسازی آنهاست. در واقع، الگوریتم به مثابه یک دستگاه استنباطی است که توسط علم اصول، مستدل و نظریه پردازی می شود و در اختیار فقیه قرار می گیرد. البته فقها در مباحث فقهی، نگاهی الگوریتمیک به استنباط حکم شرعی داشته اند؛ امّا آن را به صورت شفاف بیان نکردند.
ازاین رو، الگوریتم پیشنهادی این دو پژوهشگر حوزوی، شفاف سازی الگوریتم ارتکازی فقهاء محسوب می شود. خروجی این الگوریتم، حکم شرعی و تعیین مرتبه آن است؛ یعنی الگوریتم استنباط باید به این سؤال پاسخ دهد که آیا حکم، جعل شده است یا خیر، و اگر جعل شده است، آیا به مرتبه فعلیت رسیده است یا خیر، و اگر به مرتبه فعلیت رسیده، آیا به مرتبه تنجز هم رسیده است یا خیر. بنابراین، الگوریتم پیشنهادی بر اساس همین مراتب حکم، پی ریزی شده است.
حجّت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر قدمی و رضا میهن دوست، در این گفت وگو با استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی به بررسی عملکرد فقها پرداخته اند؛ تا بدین وسیله، الگوریتم استنباطی ایشان استخراج شود.
گفتنی است در نهمین نشست از سلسله نشست های علمی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال با موضوع «فرآیند حکم شناسی در الگوریتم دانش اصول فقه» که به تاریخ 19 آبان 1401ش در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی برگزار گردید، این دو پژوهشگر و نویسنده عزیز به ارائه مطلب و معرّفی کتاب یادشده پرداختند. در همین راستا، در این شماره از فصلنامه ره آورد نور به معرّفی بیشتر موضوع و اهمّیّت کتاب مزبور مبادرت ورزیدیم.
جمالیات توظیف المجره فی الشعر العربی القدیم حتی نهایه العصر العباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
13 - 37
حوزههای تخصصی:
کانت ولاتزال السَّماء بسحر جمالها وما تکتنفه من ظواهر فلکیه مصدر إلهام فی الوصف والمقارنه والتشبیه و الاستعاره وخلق الصور الفنیه البدیعه، وکانت الأجرام الفلکیه بما فیها المجره روافد یتخذها الشعراء للتعبیر عن کوامن نفوسهم وما یختلج فی صدورهم وتصویرما کان یجیش فی أعماقهم من مشاعر وأحاسیس وعواطف، وکذلک یستخدمونها فی إغناء لغتهم الشعریه وإبراز مقدرتهم فیها، وقد یخلعون علیها من رهافه الحس سرَّ جمالها لیضفوا إلیها قیماً جمالیه فنیه. فکانت المجره من الروافد التی تشغلُ قسطاً من أشعارالشعراء العرب فی أغراضٍ کالمدح والوصف والفخر والاعتزاز یستخدمونها فی الخطاب الشّعری خاصهً فی تشبیهاتم، مستمدین لونها و علوّها وشکلها وهیئتها وأنوار نجوم حوزتها لتصویر المعانی البدیعه معبّرین بها عن مشاعرهم وعواطفهم وأهوائهم.وقد تطورت المضامین والصور المستمده منها علی مرّالعصور. وهذه الدراسه یإیجازها تحاول ما تیسّر لها استقراء الأبیات الشعریه فی المجره من الشعر القدیم حتی نهایه العصر العباسی ودراسه جمالیه توظیفها فنیاً. الکلمات المفتاحیه: جمالیات. المجره . الشعر. القدیم. العباسی
دراسه تحلیلیه لمبادئ الاستلزام الحواري في روایه «شمس بیضاء بارده» في ضوء قواعد غرایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدّ الاستلزام الحواری من أهمّ مرتکزات التداولیه و أبرزها، قد قام علی مبدأ التعاون الذی أقرّه «غرایس» و رأی ضروره أن یتبعه المتحاورون و یسیرون علی هدیه فی حوارهم و قد تفرّع عن هذا المبدأ أربع قواعد تضبط مسار الحوار، و هی: قاعده الکمّ، قاعده الکیف، قاعده المناسبه، قاعده الطریقه، بحیث إنّ أیّ خرق لإحدی هذه القواعد یؤدی إلی اختلال العملیه الحواریه، و انتقال کلام المتحاورین من المعنی الصریح إلی المعنی الضمنی وفقًا للمقام أو سیاق الحال، و نتیجه لذلک الخرق یظهر الاستلزام الحواری الّذی یتغیر بتغیر السّیاق الّذی یرد فیه شریطه احترام مبدأ التعاون. یهدف هذا البحث إلی توظیف مبادئ الاستلزام الحواری فی ضوء مبدأ التعاون الغرایسی و قواعده الأربعه فی روایه (شمس بیضاء بارده) لکفی الزعبی، متتبّعًا المنهج الوصفی التحلیلی، إذ یتطرّق إلی بعض نماذج الاستلزام الحواری فی الروایه، و یقوم بتحللها فی ضوء المنهج التداولی؛ و توصّل البحث إلی توظیف الاستلزام الحواری تداولیًا من خلال خرق المتحاورین لقواعد غرایس. تبیّن فی الدراسه أن خرق قواعد الکمّ و الکیف و المناسبه و الطریقه موجوده فی حوارات الروایه و المقصود بوجود هذه الحوارات، إقناع السامع و إنتباهه إلی خطأ الشخصیه الرئیسیه فی طریقه حیاته و أیضا الهروب من إجابه الأخرین إجابه صریحه لعدم الوفاق بین السائل و المجیب.
تحلیل ساحت های مجاهدت در گفتمان قرآنی بر اساس الگوی انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله رویکردهای کاربردشناسانه در زبان که امکان بازخوانی متون دینی را به مثابه گفتمان فراهم می آورد، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، ساحت های مجاهدت با عنایت به آیاتی که به صورت مصرّح و یا غیر مصرّح به جهاد اشاره دارند بر پایه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، مورد بررسی قرار گرفت، تا بتوان با در نظر داشتن ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و ارزشی که متن در بستر آن به وجود آمده است، به دریافت تازه ای از گفتمان مجاهدت در قرآن دست یافت. شبکه گفتمانی جهاد در مواجهه با نظم گفتمانی موجود در جامعه جاهلی زمان نزول و نیز ادوار پسینی نزول، با قرار دادن اصل دفاع و نیز مقاتله و مجاهده در راه خدا، به عنوان دالّ مرکزی گفتمان جهاد در قرآن، مجموعه ای از عناصر و ارزش های مفهومی را باز تعریف کرده و از طریق این نظام ارزشی جدید، ساحت های مجاهدت تبیین و بسیاری از حوزه های معناییِ در گردش در جامعه را تغییر داده است. مهم ترین این تغییرات باز تولید مناسبات قدرت در جامعه است که مناسبات اجتماعی را نظمی تازه می بخشد و مناسبات قدرت را ذیل نظام های معنایی و معرفتی دوگانه ای چون حق و باطل، الله و طاغوت، ایمان و کفر و غیره باز تعریف می نماید. تغییر و اصلاح اندیشه و باورهای درونی و ترسیم هنجارها در نهایت مخاطب گفتمان را به سوی کنش اجتماعی مناسب در راستای نظام های بهنجار سوق می دهد.
واکاوی فقهی- حقوقی اعتیاد زوجین از منظر حقوق زناشویی
حوزههای تخصصی:
پیامد حقوقی اعتیاد زوجه، تجویز ازدواج مجدد برای زوج و پیامد حقوقی اعتیاد زوج، حق طلاق برای زن است. چالش اصلی در این باره، چگونگی ایجاد تعادل بین حقوق هریک از زوجین در فرض اعتیاد طرف دیگر است. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع حقوقی و پزشکی موجود در این حوزه، تفاوت تأثیر اعتیاد بر توانایی جنسی زن و مرد و درنتیجه، توان ایفای وظایف جنسی واکاوی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ازآنجاکه قوام توان جنسی مرد مبتنی بر عامل نعوظ است و یافته های پزشکی نشان می دهد که اعتیاد موجب اختلال در نعوظ می شود، اعتیاد مرد نقش اساسی در برقراری روابط زناشویی دارد و بدون نعوظ برقراری رابطه منتفی است. این وضعیت در حکم عنن بعد از عقد و از حیث فقهی و حقوقی از موجبات فسخ نکاح است درحالی که در زنان اولاً، اعتیاد نقش اساسی در توان جنسی آنان ندارد و ثانیاً، حتی با اخلال در زمان و دوره قاعدگی یا کاهش میل جنسی زن نیز از لحاظ نقش انفعالی در رابطه زناشویی، اصل رابطه منتفی نیست. بنابراین، استیفای حقوق زن یا شوهر باید بر مبنای «نوع تأثیر اعتیاد بر مرد و زن» و در پرتوی «حقوق زناشویی زوجین» تفسیر شود.
لزوم فقهی گذر از تک فرزندی در پرتوی ضرورت افزایش جمعیت
حوزههای تخصصی:
بدون تردید جمعیت به عنوان سرمایه اجتماعی نقش بسزایی در پیشرفت هر جامعه ای دارد. کاهش نرخ زادوولد و پیر شدن جمعیت افزون بر بروز مشکلات بسیار در زمینه اقتدار و پیشرفت جامعه، کیان خانواده را به خطر می اندازد و صدمات جبران ناپذیری به سلامت روحی و روانی فرزندان وارد می سازد. خانواده های تک فرزند از نظر عاطفی گسست بیشتری دارند و در مقابل، محیط خانواده های با چند فرزند، صمیمی تر و همراه با ابراز عاطفه و مهرورزی بیشتر است. کاهش جمعیت یکی از مشکلات جدی پیش روی برخی از جوامع در حال پیشرفت ازجمله ایران اسلامی به شمار می آید که ضرورت مطالعه جدی درباره آن وجود دارد. یکی از مباحث چالش برانگیز در مباحث کاهش جمعیت، مطالعه مسئله تک فرزندی است. بررسی فقهی و دستیابی به حکم شرعی این مسئله یکی از عوامل مؤثر گذار از تک فرزندی در خانواده های دینی است و نقش فراوانی را در افزایش جمعیت ایفا می کند. این نوشتار درصدد است مبانی فقهی ضرورت افزایش جمعیت را ارزیابی کند و حکم فقهی تک فرزندی را روشن سازد. روش تحقیق در این پژوهش به اعتبار ماهیت، توصیفی-تحلیلی و با روش سنجش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. بررسی منابع فقهی نشان می دهد که آیات و روایات صراحتی در وجوب شرعی افزایش جمعیت ندارد، اما با توجه به قواعد فقهی و مبتنی بر مصالح و مفاسد و آسیب های تک فرزندی می توان به عدم جواز حکم کرد و تکثیر نسل و افزایش جمعیت را واجب دانست.
راه های تبیین مجملات قرآنی از نگاه اصولیان و قرآن پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
77 - 102
حوزههای تخصصی:
از مباحث مطرح در دانش اصول و علوم قرآن، «مجمل و مبیّن» است که نشان می دهد برخی از خطابات قرآنی نیازمند بیانی هستند تا مقصود الهی را با تمام ابعاد و جوانب بازگویند. از این رو، راه هایی جهت تبیین این مجملات بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی در پی بازکاوی و تحلیل راهکارهای تبیین مجملات قرآنی در دانش اصول و علوم قرآن است. بررسی کتاب های اصولی از گذشته تا حال نشان می دهد که دانش اصول نزد پیشینیان در این موضوع پربارتر عمل کرده و مبحثی با عنوان بیان در آثار اصولی حضور داشته که میان مبیّن با مجمل پیوند برقرار می ساخته و امروزه کم رنگ شده است. در آثار اصولی، توجه بر راه های بیان معطوف به نفس آیات و اقوال و افعال پیامبر(ص) بوده است؛ اما در آثار قرآن پژوهی، این دایره توسعه پیدا کرده و بر قرائن گوناگونی در تبیین مجملات قرآنی تکیه می شود و تطبیقات فراوان قرآنی در آن ها وجود دارد. تعامل مباحث علوم قرآن و علم اصول، موجب رشد و پختگی و کارایی هریک از آن دو می گردد. لازم است بحث مجمل و مبیّن بازطراحی جدیدی شود و به «اجمال و بیان» تغییر یابد و در محورهای اجمال مفهومی، اجمال مصداقی و اجمال در مقام عمل تنظیم شود.
دراسة الزمن الروائي في روایة "اسکندرونه" لفضل مخدر؛ على ضوء نظریة جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الشتاء ۱۴۴۵ شماره ۱۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه باعتبارها نمطاً سردیاً یعتمد على تقنیات متنوعه فی الکتابه، تتمتع بکامل القدره على التحلیل وذلک على ضوء النظریات التی تحدّثت عن عناصرها وکیفیه توظیفها. من هذا المنطلق، عمل جینیت على إکمال إجراءات النقاد البارزین فی بیان وظائف الزمن الروائی وقدّم نموذجاً بنیویاً متمیزاً یمکن أن یکون -إلى جانب عنصر المکان- أرضیه خصبه للدراسه والبحث. تتطرق هذه الدراسه عن طریق المنهج النقدی اللغوی الجینیتی إلى دراسه بنیه الزمن فی روایه "اسکندرونه" لفضل مخدر. إنّ الروائی اجتهد من خلال اعتماده على أسلوب الحوار بین الراوی-البطل والشخصیات الفرعیه، أن ینظّم النصّ الروائی بناء على معدّل السرعه المعیاریه التی نادى بها جیرار جینیت. ومن خلال توسّله إلى الماضی، یقیم نوعاً من التوازن المطلوب بین ذکره للأحداث والأبطال الثانویین فی الزمن الضائع. مع ذلک، لم یختصر الکاتب على اعتماد بنیه جینیت الزمنیه؛ وقد وظّف أحیاناً أسلوبی الحذف والتلخیص؛ لکی یمنح روایته سرعه أکبر أو یعتمد على أنواع الوقفات للحدّ من سرعه الزمن فی الروایه ویقودها إلى السرعه السلبیه. وقد تبیّن لنا من خلال نتائج البحث بأنّ "فضل مخدر" اتخذ أقصى درجات الزمنیه فی روایته "اسکندرونه" على ضوء نموذج جینیت. وإنّ الروایه تتمتع بنوع من النظم والترتیب الزمنی الذی قام به الراوی-البطل؛ لیس هذا فحسب، بل یعانی الراوی نفسه أیضاً بالتشویش الزمنی الّذی ینتهی به المطاف إلى الزمن الماضی. مع ذلک، فإنّ قمه إبداع الروایه تتمثّل فی النظره المتمیزه بالنسبه إلى المستقبل؛ وهی نظره أودعها الروائی فی النهایه المفتوحه لروایه المقاومه. ویبدو أنّ عقربه الزمن فی "اسکندرونه" تتراوح -على أساس نموذج جینیت- ما بین السرعه المعیاریه والسرعه السلبیه.
بررسی تحلیلی فرهنگ انتظار پادشاهی خداوند در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
181 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مشترک بین ادیان ابراهیمی آموزه اعتقاد به ظهور منجی و موعود آخرالزمانی است. مسیحیان معتقد عیسی مسیح؟ع؟ سه روز پس از مصلوب شدن زنده شد و مدتی بعد به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان دوباره از آسمان باز خواهد گشت و پادشاهی خداوند را بنا خواهد نهاد. در عهدین آموزش داده شده که مؤمنین هر لحظه و هر روز منتظر آمدن پادشاهی خداوند باشند و ایمانداران براساس فرهنگ انتظار تربیت شدند. در مسیحیت نخستین افرادی بودند که به نام منتظران پادشاهی خداوند شناخته می شدند و امروزه یکی از مراسمات دینی و دعا های بسیار مهم و اساسی در مسیحیت مراسم عشای ربانی است که در حقیقت به نوعی مراسم دعا برای آمدن پادشاهی خداوند شناخته می شود. در این تحقیق درصدد بررسی فرهنگ انتظار مسیحیت مطابق با مبانی عهد جدید می باشیم. هدف از این پژوهش تقویت نقاط مشترک دو دین اسلام و مسیحیت در مسئله اعتقاد به موعود و انتظار و آمادگی برای آمدن موعود می باشد. روش پژوهش مطالعات متنی با تمرکز بر متون مقدس مسیحیت می باشد.
واکاوی سندی و محتوایی حدیث«لعن الله الیهود و النصاری اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
202 - 225
حوزههای تخصصی:
حدیث مشهور «لعن الله الیهود و النصاری اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد» که پیامبر اسلامدر آخرین روزهای حیاتشان آن را ایراد فرمودند، در بسیاری از مصادر حدیثی شیعه و سنی آمده است و دو تفسیر از آن وجود دارد؛ سلفیان با تکیه بر مبانی خویش، تفسیری گسترده از این حدیث نموده اند و بر اساس آن بسیاری از مسلمانان را به خاطر ساخت زیارتگاه وبناهای یادبود بر قبور بزرگان دین، متهم به شرک نموده اند؛ اما جمهور محققین مسلمان با اکتفا به قدر متیقن از ظاهر روایت و پرهیز از قیاس و تعمیم حکم، تنها کسانی را مشمول آن دانسته اند که آگاهانه دچار غلو شده و اولیای خدا را در کنار او پرستش می کنند. گفتنی است ارائه تفسیر صحیح و مستند از این گونه نصوص دینی بهترین راهکار برای مقابله با پدیده تکفیر است.
بررسی فقر ذاتی در دعای عرفه امام حسین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 21
حوزههای تخصصی:
دعای عرفه یکی از پرمغزترین دعاهای مأثوره است که امام حسین علیه السلام در کمال انقطاع از خلق بیان فرموده است. این دعا در عین شیوایی بیان و بلاغت ادبی، حاوی معانی بلند فلسفی و عرفانی است که در مقاله حاضر به موضوع فقر ذاتی در این دعا پرداخته شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا فقر ذاتی به معنای عین ربط بودن و قیام مخلوقات به خالق در فرازهای دعای عرفه امام حسین علیه السلام مورد اشاره قرار گرفته است؟ به عقیده نگارنده در بخش هایی از دعا به صورت مستقیم و در قسمت هایی نیز به صورت غیر مستقیم به فقر ذاتی اشاره شده است. فرازهایی که به غنای ذاتی خداوند می پردازد نیز به قرینه مقابله ی فقر و غنا، قادر به اثبات این معناست و در نهایت، عباراتی که توحید افعالی را در بر می گیرد، توان اثبات فقر ذاتی ممکنات را نیز دارد.
بررسی آثار وضعی سبک زندگی اسلامی در اثر بخشی نوجوانان مبتلا به اختلال افسردگی شهر یزد (در پرتو دعای بیست و یکم صحیفه سجادیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
163 - 190
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، یکی از رویکردهای نوین در حوزه بهداشت روانی، توجه به ابعاد معنوی و روحانی زندگی است. از این رو، افسردگی به عنوان یک اختلال روانی مهم، در این راستا با رویکردهای درمانی مورد توجه قرار گرفته است. این رویکردها بر تغییر دیدگاه های منفی افراد و ادغام مفاهیم دینی در درمان تمرکز دارند تا به بهبود شرایط روحی و روانی افراد کمک کنند. به ویژه، در نوجوانان که افسردگی می تواند بر جنبه های مختلف زندگی شان تاثیر بگذارد، استفاده از مفاهیم معنوی و دعاهایی مانند صحیفه سجادیه می تواند به عنوان یک روش مؤثر در کنار درمان های مدرن مورد استفاده قرار گیرد. از این رو در پژوهش حاضر، این تحقیق با استفاده از روش های کیفی و کمی کاربردی انجام شده و به بررسی تأثیر سبک زندگی اسلامی بر بهبود افسردگی نوجوانان یزدی با تمرکز بر صحیفه سجادیه پرداخته است. در ابتدا، با استفاده از بررسی های کتابخانه ای و مراجعه به منابع اسلامی و روان شناسی، آثار وضعی این رویکرد با تکیه بر مضامین استخراج شده از دعای بیست و یکم صحیفه سجادیه تحلیل و هم سو سازی شده اند. در مرحله بعدی، با توزیع پرسش نامه و جمع آوری نتایج، روایی یافته های اولیه و هم بستگی آن مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت، تحلیل تأثیرات وضعی این آموزه ها از حیث بینشی، منشی و انگیزشی تأثیر معناداری بر کاهش علائم افسردگی در این گروه سنی را نشان می دهد.