فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
169 - 190
حوزههای تخصصی:
بانکداری اسلامی با توجّه به ماهیّت آن نیازمند نوع خاصّی از شیوه های نظارتی به منظور انطباق فعالیّت های نظام بانکی با اصول و قوانین شریعت می باشد. در این پژوهش سعی شده که ضرورت وجود نظارت شرعی در نظام بانکی با مبانی فقهی چون قاعده نفی غرر، ممنوعیّت ربا، لاضرر، حفظ مصالح عموم، و عدم معصومیّت حاکمان توجیه گردد و مستندات قانونی متعدّدی نظیر اصل دو، چهار و هفتاد و یکم قانون اساسی و همچنین فلسفه وجودی تصویب قانون عملیّات بانکی بدون ربا و دیگر مقرّرات مرتبط، بر لزوم نظارت شرعی در این زمینه تأکید و بررسی شود. مؤسسات بین المللی مالی اسلامی، راهکارهایی را به منظور اجرایی شدن نهاد مذکور در سیستم بانکداری کشورهای اسلامی ارائه نموده اند که در بیشتر کشورهای با ساختار بانکداری اسلامی اعمال گردیده است. در ایران نیز طی چندسال اخیر، شاهد تثبیت نسبی جایگاهی با شأن نظارتی، اجرایی و تقنینی برای ناظر شرعی هستیم؛ لیکن سیستم بانکی کشور تا اجرایی شدن و شهود نتایج نظارت شرعی هنوز در ابتدای مسیر قرار دارد. رفع موانع و ارائه راهکارهای اجرایی نمودن نظارت شرعی نیازمند بررسی مبانی فقهی، تبیین راهکارها و آموزش اجرایی نمودن آن می باشدکه هدف از این تحقیق را نیز به خود معطوف نموده است. موضوع فوق، در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی از نگاه فقهی حقوقی، مورد مدّاقه و بررسی قرار گرفته است.
فرآیند حکم شناسی در استنباط یا الگوریتم استنباط فقهی / گفت وگو با حجّت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر قدمی و رضا میهن دوست از پژوهشگران و اساتید حوزه علمیه خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
مدّتی است که در مجامع علمی، اصطلاح «الگوریتم» مطرح شده است. این اصطلاح، به معنای فرآیندسازی هر عملیاتی است. از آنجا که علم فقه دارای عملیات استنباط است، می توان گفت استنباط فقهی، دارای الگوریتم است. این الگوریتم استنباط فقهی را باید از علم اصول طلب نمود؛ چراکه رسالت علم اصول، فراهم سازی قواعد کلّی استنباط فقهی و فرآیندسازی آنهاست. در واقع، الگوریتم به مثابه یک دستگاه استنباطی است که توسط علم اصول، مستدل و نظریه پردازی می شود و در اختیار فقیه قرار می گیرد. البته فقها در مباحث فقهی، نگاهی الگوریتمیک به استنباط حکم شرعی داشته اند؛ امّا آن را به صورت شفاف بیان نکردند.
ازاین رو، الگوریتم پیشنهادی این دو پژوهشگر حوزوی، شفاف سازی الگوریتم ارتکازی فقهاء محسوب می شود. خروجی این الگوریتم، حکم شرعی و تعیین مرتبه آن است؛ یعنی الگوریتم استنباط باید به این سؤال پاسخ دهد که آیا حکم، جعل شده است یا خیر، و اگر جعل شده است، آیا به مرتبه فعلیت رسیده است یا خیر، و اگر به مرتبه فعلیت رسیده، آیا به مرتبه تنجز هم رسیده است یا خیر. بنابراین، الگوریتم پیشنهادی بر اساس همین مراتب حکم، پی ریزی شده است.
حجّت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر قدمی و رضا میهن دوست، در این گفت وگو با استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی به بررسی عملکرد فقها پرداخته اند؛ تا بدین وسیله، الگوریتم استنباطی ایشان استخراج شود.
گفتنی است در نهمین نشست از سلسله نشست های علمی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال با موضوع «فرآیند حکم شناسی در الگوریتم دانش اصول فقه» که به تاریخ 19 آبان 1401ش در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی برگزار گردید، این دو پژوهشگر و نویسنده عزیز به ارائه مطلب و معرّفی کتاب یادشده پرداختند. در همین راستا، در این شماره از فصلنامه ره آورد نور به معرّفی بیشتر موضوع و اهمّیّت کتاب مزبور مبادرت ورزیدیم.
تحلیلی تطبیقی از آثار و پیامدهای اثباتی ارتداد زن در مذهب امامیه و رویکرد سلفیه با تمرکز بر دیدگاه امام خمینی و ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتداد یکی از آموزه های فقهی اسلامی است که دستاویز و بستری برای نقد و حمله به دین اسلام شده است؛ به ویژه اگر این مسئله در ارتباط با زنان باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. مذهب امامیه و رویکرد سلفیه دو گفتمان زنده و تأثیرگذار معاصری هستند که باوجود داشتن اشتراکات متعدد، در حوزه ارتداد زنان اختلافات فراوانی باهم دارند. مقایسه تطبیقی ارتداد زن در این دو گفتمان ضمن اینکه می تواند تبیین صحیحی از این مسئله ارائه دهد، جنبه های اختلافی آنها را نیز روشن می سازد. پژوهش پیش روی با نظر در اهمیت ارتداد زن با روشی اسنادی تحلیلی تطبیقی در پی پاسخ به جنبه های اختلافی دو گفتمان در پیامدهای اثباتی احکام ارتداد زن شکل گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که امامیه با تقسیم مرتد به فطری و ملی و بنیادی دانستن مفهوم جنسیت در احکام ارتداد، شرایط خردمندانه تر و آزادنه تری از سلفیان برای زن مرتد مهیا می سازد؛ برای مثال، برخلاف رویکرد سلفیه، در مذهب امامیه زنِ مرتد کشته نمی شود. توبه او پذیرفته می شود. مالکیت او از اموالش و تصرفات غیرمالی او زایل نمی شود. ورّاث مسلمان او وارث اموال او می شوند. فرصت چندماهه برای تفکر و توبه و بازگشت و حفظ علقه زوجیت دارد؛ در حالی که در گفتمان سلفیان در احکام مرتد هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. زن مرتد از هیچ گونه امتیاز یا حمایت یا تخفیفی در مجازات بهره مند نیست. قوانین ارتداد سخت و خشن تری در انتظار او است.
نقد جریان فکری قرآن بسندگی در اندیشه تفسیری آیت الله مهدوی کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه «قرآن بسندگی» به مثابه ی یک جریان انحرافی در روش تفسیر قرآن، سعی دارد با کنار زدن سنت و تأکید بر ناکارآمدی میراث روایی در فهم و تفسیر قرآن، حجیّت و اعتبار سنت را زیر سوال ببرد. تکوّن و شکل گیری این تفکر به استناد منابع تاریخی و حدیثی، در صدر اسلام و با شعار «عندنا کتاب الله» بوده و سپس در طول تاریخ به یک جریان انحرافی تبدیل گشته است، به گونه ای که هم اکنون در اندیشه فرقه هایی مانند «قرآنیون» به وضوح می توان این تفکر انحرافی را مشاهده نمود. به همین دلیل در این پژوهش ضمن معرفی اجمالی ریشه های شکل گیری این نظریه، به نقد ادلّه معتقدین به این نظریه از منظر آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(ره) از جمله اندیشمندان قرآنی عصر حاضر پرداخته و مجموعه مطالبی که توسط ایشان در نقد این تفکر بیان شده است، جمع آوری و تحلیل گشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد آیت الله مهدوی کنی به نقد و ابطال مهمترین ادلّه این جریان پرداخته اند که عبارتند از: پاسخگویی قرآن کریم به همه نیازها، عدم اعتبار سنت در کنار حکم الهی، اختصاص ارشادهای پیامبر به همان عصر، مخدوش بودن سنت از نظر سند و متن، عدم قطعیت صدور سنت از پیامبر.
نقد و بررسی روش مفسران در تفسیر آیه ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ... ﴾(اسراء/44)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه کریمه ۴۴ سوره اسراء، که به تسبیح عمومی موجودات اشاره دارد، بدلیل در بر داشتن ابعاد عمیق کلامی و عرفانی، مباحث فراوان و بعضا متعارضی را میان مفسرین برانگیخته است. برخی مفسرین با استناد به براهین عقلی امکان تسبیح حقیقی برای موجودات را منتفی دانسته و دلالت آیه را بر تسبیح حالی و مجازی اثبات نموده اند که با ظاهر بسیاری از روایات معتبر در تعارض است. از سوی دیگر تنی چند از مفسران معتقدند همه مخلوقات عالم دارای علم، شعور و حیات بوده و مقصود از تسبیح، تسبیح حقیقی است. یکی از راه های کشف معنای حقیقی و صحیح آیه، تفحص از روش تفسیری صحیحی است که بر قواعد و اصول تفسیری استوار باشد. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه تطبیقی روش تفسیری تفاسیر معتبر، از مهمترین تفاسیر فریقین در انواع گرایشهای روایی، کلامی و عرفانی کامل-ترین دیدگاه و علل آن را شناسایی نماید. بر این اساس، نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که روش تفسیری علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان به سبب کاربست اصول و قواعد صحیح تفسیری از قبیل «تفسیر قرآن به قرآن»، «تدبر در سیاق آیه»، «به کار گیری روش عقلی در استدلالات کلامی»، «استناد روایی و همسویی دیدگاه با روایات معتبر موجود در ذیل آیه»، جامع ترین روش ها به شمار می آید.
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
واکاوی فقهی- حقوقی اعتیاد زوجین از منظر حقوق زناشویی
حوزههای تخصصی:
پیامد حقوقی اعتیاد زوجه، تجویز ازدواج مجدد برای زوج و پیامد حقوقی اعتیاد زوج، حق طلاق برای زن است. چالش اصلی در این باره، چگونگی ایجاد تعادل بین حقوق هریک از زوجین در فرض اعتیاد طرف دیگر است. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع حقوقی و پزشکی موجود در این حوزه، تفاوت تأثیر اعتیاد بر توانایی جنسی زن و مرد و درنتیجه، توان ایفای وظایف جنسی واکاوی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ازآنجاکه قوام توان جنسی مرد مبتنی بر عامل نعوظ است و یافته های پزشکی نشان می دهد که اعتیاد موجب اختلال در نعوظ می شود، اعتیاد مرد نقش اساسی در برقراری روابط زناشویی دارد و بدون نعوظ برقراری رابطه منتفی است. این وضعیت در حکم عنن بعد از عقد و از حیث فقهی و حقوقی از موجبات فسخ نکاح است درحالی که در زنان اولاً، اعتیاد نقش اساسی در توان جنسی آنان ندارد و ثانیاً، حتی با اخلال در زمان و دوره قاعدگی یا کاهش میل جنسی زن نیز از لحاظ نقش انفعالی در رابطه زناشویی، اصل رابطه منتفی نیست. بنابراین، استیفای حقوق زن یا شوهر باید بر مبنای «نوع تأثیر اعتیاد بر مرد و زن» و در پرتوی «حقوق زناشویی زوجین» تفسیر شود.
بازخوانی مدافعانه از اندیشه آخوند خراسانی در مسأله تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
91 - 120
حوزههای تخصصی:
اگرچه در اندیشه غالب الهیات اسلامی، روایات تحریف نما مقبولیت نداشته و به طور ویژه شیعیان بر این باورند که هرگز در محتوی و الفاظ قرآن کریم تحریف صورت نپذیرفته است، اما برخی گزارش ها از اقوال گاه بر پذیرش وقوع تحریف در قرآن از سوی شیعیان حمل می شود و اندیشه تحریف ناپذیری نزد شیعه را دچار خدشه می سازد. طرح ادعای علم اجمالی و مساعدت اعتبار با تحریف قرآن در کلام آخوند محمدکاظم خراسانی(متوفی 1329ق) فقیه و اصولی صاحب کتاب کفایه الأصول، از جمله این موارد است که منجر به ایجاد شائبه شده لذا پرداختن به آن و بازخوانی و تحلیل دیدگاه این اندیشمند شیعی در مسأله تحریف پذیری قرآن را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی رویکرد کلی عقل گرایانه آخوند خراسانی و مبانی او در بیان حجیّت ظواهر کتاب معرفی و وجوه استدلال آخوند در باب روایات تحریف نما شناسانده شده است. یافته های مقاله حکایت از سوء برداشت منتقدین از دیدگاه آخوند خراسانی نسبت به روایات تحریف نما دارد و این در حالی است که مرحوم آخوند انگاره تحریف قرآن را کاملاً بی اعتبار می داند. وی در بیان حجیت ظواهر الفاظ قرآن، با طرح فرض محتمَل بر تحریف به نقصان، آنرا صرفاً نوعی علم اجمالیِ غیر منجِّز و نیز فاقد معزِّریت می داند که اساساً حجت نبوده و طبعاً لطمه ای نیز به سلامت اعتبار ظواهر قرآن وارد نمی سازد. بر این اساس، بحث آخوند ارتباطی با پذیش اعتبار روایات تحریف نما نداشته و اینگونه وجود دلیل عقلی بر این مسأله را طرح و رد می سازد. اعتقاد به اصل عدم تحریف قرآن کریم در میان شیعه بویژه مرحوم آخوند خراسانی غیر قابل انکار است.
بازپژوهی رجال کشی در لسان المیزان عسقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
71 - 97
حوزههای تخصصی:
رجال کشی با گزینش شیخ طوسی با نام «اختیار معرفه الرجال» در اختیار ما قرار گرفته است. قرائن حاکی است که گزینش طوسی به مفقود شدن پاره ای از محتوای رجال کشی انجامیده است.گزارش هایی از نسخه گزینش شده، در برخی منابع پسین امامیه موجود است. از انبوه منابع اهل سنت تنها لسان المیزان عسقلانی از رجال کشی مطالبی را نقل کرده، در حالیکه اکثر گزارش های عسقلانی، در اختیار معرفه الرجال موجود نمی باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به دو سؤال سامان یافته، نخست بررسی وجود/ عدم نسخه ای از اصل رجال کشی نزد عسقلانی و دوم بررسی منابع احتمالی عسقلانی از منبعی غیر از رجال کشی در نقل از او. این جستار با روش تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای با جمع بندی شواهدی به این گزاره متمایل شده که اصل رجال کشی نزد عسقلانی بوده و او در لسان المیزان از آن استفاده کرده، ولی شواهد دستیافته این مطلب را به طور کامل اثبات نمی کند.
تحلیل و بررسی کهن الگوی دوگانه شیر و بازتاب آن در متون حماسی، عرفانی و شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
95 - 122
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی شیر در اساطیر جهانی و ادبیات ایرانی پایگاه خاصی داشته و شاعران و سخنوران از آن برای القای معانی فراوانی همچون شجاعت، سلطنت، جنگاوری و ..بهره برده اند؛ تا جایی که کشتن شیر یا اژدها در مهد توسط حضرت علی(ع) از ماجراهای مشهور اساطیری و پهلوانی است که تدریجا به حوزه اشعار آیینی راه یافته و بسیاری از شاعران آیینی از سده هفتم تاکنون بدان پرداخته اند. شهرت نماد شیر در حوزه عرفان و اخلاق هم می تواند بحثی سمبولیک باشد و شیر نماد دشمنان بیرونی(اهریمن، دشمنان دین و...) و درونی(نفس) باشد که اغلب قدیسان دینی بر آن چیره شده اند. استفاده از نماد شیر به دلیل قالب حماسی و مفاخره آمیز، نه تنها در طول تاریخ، بلکه در حوزه شعر آیینی و حماسه های دینی و اشعار مدح بزرگان دین به ویژه حضرت علی(ع) بازتاب دارد. این پژوهش با روش تاریخی تحلیلی-تطبیقی و بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای، ضمن بررسی کارکردهای چندگانه این کهن الگو به نقش آن در شعر عرفانی و آیینی نیز می-پردازد. نتایج نشان می دهد آیین و اسطوره پیوند ناگسستنی داشته و شیر در شمار کهن الگوهایی است که از دنیای اسطوره و حماسه پای در عرصه شعر عرفانی و آیینی گذاشته و به مقتضای آموزه های آن؛ جنبه های نمادین تازه ای یافته است
مؤلفه های سواد دینی معلمان: مرور نظام مند بر اساس مدل رایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد دینی معلمان از شاخص های مهم در تربیت دینی فراگیران است از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های سواد دینی معلمان است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 143 مقاله درباره مؤلفه های سواد دینی معلمان است که بین سال های 2011 تا 2022 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 30 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه های سواد دینی معلمان در 4 محور و 56 عامل طبقه بندی شدند. این محورها شامل محورشناختی – دانشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل تخصصی و حرفه ای معلمان در زمینه دین و سواد دینی)، محور عاطفی- نگرشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل نگرشی در زمینه دین و تربیت دینی)، محور رویه ای – راهبردی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل رویه ای معلم در تربیت دینی فراگیران) و بعد ارتباطی و تعاملی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل ارتباطی معلم در زمینه دین و تعاملات او در زمینه مسائل دینی) می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت سواد دینی معلمان در تربیت دینی فراگیران علاوه بر شاخص های شناختی و تخصصی به عوامل مختلفی چون ابعاد عاطفی و نگرشی، رویه ای، ارتباطی و تعاملی وابسته است.
آیات حجاب و چالش های معاصر (نقد شبهات)
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهات پر تکرار شبکه های مجازی عدم حجاب اجباری در عصر نبوی و پیامد آن عدم جواز حجاب اجباری در عصر کنونی است. اهمیت نداشتن حجاب، و بسنده بودن حجاب حداقلی به دلیل تأخیر در نزول آیات حجاب، و تأخّر نزول حجاب حداکثری (جلباب) بر حجاب حداقلی (خمار) از دیدگاه برخی بر پایه غالب روایات ترتیب نزول، و نیز رفع حکم حجاب با رفع حکمت آن، چالش ها و شبهات دیگر حجاب می باشد که فراروی تحقیق درباره آیات حجاب و چگونگی تحقّق و رواج آن در عصر نزول با وجود بقای فرهنگ جاهلی است؛ از این رو تحقیق پیش رو، با تکیه بر قرائن آیات و مبتنی بر پژوهش روش مند در آیات حجاب و شرایط معاصر نزول قرآن و با تمرکز بر چهار محور چرایی تأخیر حکم حجاب، حکمت دو مرحله ای بودن نزول آن، بسترسازی هوشمندانه بین دو مرحله نزول، و استفاده حداکثری از فضای حاکم بر جامعه عصر نبوی، می کوشد به دفع شبهات یادشده فائق آید و مهم ترین نتیجه تحقیق پیش رو اثبات وجود ظرفیت حجاب اجباری در آیات قرآن و نقش نظام اسلامی در آن خواهد بود.
اصطلاح شناسی میزان و نقش عقل در آیه 25 سوره حدید با تکیه بر آراء مفسران و دین پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمقِ پایان ناپذیر آموزه های قرآن سبب شده است که همواره با تأمل در آیات و واژگان آن، دریافت بدیعی از این کتاب آسمانی حاصل شود. در این نوشتار با بررسی اقوال تفسیری در مورد واژه «میزان» ذیل آیه 25 سوره حدید، یک دیدگاه تفسیری، به مثابه مصداق ارجح مطرح گردید. مفسران در تفسیر این واژه نظریات متفاوتی بیان کرده اند که عبارتند از: ترازوی سنجش کالا، عدل، امام، حق، دین و عقل. نتایج پژوهش پس از تحلیل تفسیری آیه نشان می دهد که عقل نه تنها یکی از بهترین مصادیق تفسیری برای واژه «میزان» است، بلکه معیار تشخیص میزان بودن دیگر نظریات تفسیری نیز به شرط پذیرش تنها به وسیله عقل صورت می گیرد. تَتَبُّع متون دینی و آموزه های آن نیز مؤیِّد این دیدگاه تفسیری قرار گرفت. تبیین و تأیید جایگاه عقل در منظومه دین و نقش منحصر به فرد آن در اصول و فروع احکام از دیگر دستاوردهای این پژوهش است. با توجه به اینکه از منظر تعدادی مفسران آیه ی 25 سوره حدید بیانگر رسالت انبیاء در برقرای عدالت اجتماعی است، تفسیر میزان به عقل، منجر به تبیین نقش خاصِ آن در به دست آوردن این آرمان بشر خواهد شد. زیرا یکی از کاربردهای عقل تطبیق آموزه های وحی با مقتضیات زمان است. به عبارت دیگر به نظر می رسد برقراری عدالت اجتماعی بدون ابزار عقل، در کنارِ بیِّنه و کتاب امکان پذیر نیست.
بررسی تطبیقی روش تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) و مفسران معاصر فریقین در حکمرانی قرآنی سوره برائت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
53 - 76
حوزههای تخصصی:
تک تک آیات قرآن کریم به مثابه قوانین اساسی زندگی بشرند و این مهم در جایگاه تمدن سازی ایمان به معارف قرآن و عمل همه جانبه به آن، متضمن سعادت افراد و جوامع، و متعارض با منافع حاکمان ستمگر است. ازاین رو آنان همواره در تلاشند جوامع اسلامى و آحاد ملت مسلمان را در بى خبرى از مفاهیم عمیق و نجات بخش قرآن قرار دهند. آیت الله خامنه ای مفسر معاصر قرآن با رویکرد عصری، سیاسی و اجتماعی می باشد که آراء تفسیری اش معطوف به مسائل حکمرانی قرآنی است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این پرسش می باشد که برون دادهای روش تفسیری آیت الله خامنه ای در حکمرانی قرآن در سوره برائت چیست و با دستاوردهای سایر مفسران معاصر که رویکرد اجتماعی داشته اند، چه تفاوت هایی دارد. بررسی توصیفی تحلیلی این مسأله حاکی از آن است که نگرش سیاسی و اجتماعی آیت الله خامنه ای در تفسیر مراد الهی تا بدانجا می باشد که معرفی و تفکیک سوره های مکی از مدنی را با معیار قبل و بعد از تشکیل حکومت اسلامی پیش گرفت، تا فرق میان این دو زمان را با حکومت ورزی تعیین کرده و با تطبیق مسائل پس از هجرت با مسائل انقلاب اسلامی، حکمرانی دینی رسول الله (ص)، معیاری برای مدیریت جامعه بر محور قرآن و دین قرار گیرد. توصیفات، داوری ها و دستورات پروردگار حکیم در سوره برائت شامل نمایش تجلی اقتدار کامل مسلمانان بر مشرکان، بیزارى از مشرکان پیمان شکن در مدینه، پرداختن به وقایع پس از فتح مکه، ماجرای جنگ تبوک و متخلفان آن، حج گزاردن مؤمنان، بازگشت از جنگ تبوک، حجه الوداع و مأموریت الهی پیامبر (ص) بر قرائت آیات برائت از مشرکان پیمان شکن در این مراسم، ازجمله مباحث مهم سیاسی اجتماعی ناظر به حکمرانی قرآن در این سوره می باشد که از دید غالب مفسران فریقین مغفول مانده است.
عطوفت در اوج قدرت: شیوه رفتاری پیامبر(ص) در همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی
حوزههای تخصصی:
رشد قدرت سیاسی و نظامی پیامبر(ص) در مدینه به گونه ای بود که در مدت کوتاهی منطقه حجاز را به پذیرش وضع موجود و حتی تسلیم در برابر اسلام واداشت. پیامبر(ص) در شیوه برخورد با مخالفان و نومسلمانان برای همگرا کردن آنان با جامعه اسلامی، از سوی برخی از مسلمانان با چالش هایی مواجه شد. این امر دو طیف فکری را در جامعه اسلامی به وجود آورد که یکی قائل به عطوفت در اوج قدرت و دیگری قائل به اعمال قدرت، خشونت و شدت عمل بود. مقاله پیش رو تلاش دارد چالش های این دو طیف فکری را با روش تحلیل تاریخی مورد بحث قرار دهد و به این پرسش بپردازد که شیوه های رفتاری پیامبر(ص) برای همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی با وجود مانع تراشی طیف تندروی مسلمان چگونه بود؟ یافته پژوهش نشان می دهد که طیف فکری تندرو با افکار خشن در پوشش دین، قائل به برخورد شدید با مخالفان و دشمنانِ تسلیم شده بود و چنین اندیشه ای را در موقعیت های متفاوت در قالب مفاهیمی چون: کشتن، گردن زدن، انتقام گرفتن، خوار کردن و مانند اینها بروز می داد. در مقابل، طیف معتدل با پیشگامی رسول اکرم رفتار مسالمت جویانه در قالب عفو و بخشش، صیانت از شخصیت و کرامت انسانی مخالفان و نومسلمانان، استفاده از توانمندی و تجارب آنان و مانند اینها را در پیش گرفت و توانست با استفاده از ظرفیت های انسانی موجود در میان مخالفان و نومسلمانان، ضمن اعتمادسازی زمینه همگرایی آنان را با جامعه اسلامی فراهم آورد.
فاء اعجمی و تصحیف و تحریف آن در نسخِ خطیِ متأخّر با شواهدی از دیوان قطران تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۳)
299 - 311
حوزههای تخصصی:
فاء اَعْجَمی صامتی است که در قدیم در کتابت به شکلِ «ڤ» (با سه نقطه فوقانی) نشان داده شده است و دراصل یک سایشیِ دولبیِ واکدار (β) بوده است. به تدریج، فاء اعجمی (β) بر اثرِ تحوّل، به واج های دیگر (f، v، b و p) تبدیل شده است. در نتیجه این تحوّلِ زبانی و با از بین رفتنِ فاء اعجمی در زبان فارسی، به تدریج شکلِ مکتوبِ این حرف، یعنی «ڤ» (با سه نقطه فوقانی)، برای عمومِ کاتبانِ نسخِ خطی غریب و ناآشنا نمود و از این رو، وقتی آنان از روی یک نسخه خطی قدیمی استنساخ می کردند، از شناختِ آن حرف ناتوان بودند و خواسته یا ناخواسته آن را تصحیف یا تحریف می کردند. در مقاله حاضر، با تکیه بر شواهدی از دیوان قطران تبریزی، به تبیینِ مسئله تصحیف و تحریفِ فاء اعجمی در نسخِ خطیِ متأخّر پرداخته ایم.
سنت های الهی و حرکت تکاملی جوامع و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۶۸-۴۹
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اندیشه ترقی جوامع و تاریخ از یک وضعیت پست تر به سوی وضعیتی عالی تر، محل بحث دانشمندان بوده است. نوشتار حاضر به این مسئله می پردازد که آیا می توان از طریق سنت های الهی، حرکت تکاملی جامعه و تاریخ را ثابت یا تقویت کرد؟ دراین پژوهش برای کشف و استخراج سنت ها از روش نقلی- وحیانی و در گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانه ای و در داده پردازی از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق: نشان می دهد که هرچند برای اثبات حرکت تکاملی به مقتضای فطرت و جعل خلافت الهی (مبانی انسان شناختی)، نقش دین و انبیای الهی (مبانی دین شناختی) و حرکت جهان به سوی خدا و عکس العمل نشان دادن آن نسبت به ظلم و گناه (مبانی جهان شناختی) توجه شده است؛ اما از مقتضای سنن الهی غفلت شده است. از رهگذر تلفیق این مبانی با سنت هایی نظیر استخلاف صالحان و همچنین سنت های پیش از آن مانند سنت استیصال و ابتلاء، می توان تصویر واضحی از حرکت تکاملی جوامع و تاریخ ارائه کرد.
جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
119 - 138
حوزههای تخصصی:
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
بررسی موردی همسر آزاری و خشونت علیه زنان در شهر سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همسرآزاری و خشونت علیه زنان پدیده ای تاریخی است که در جوامع مختلف به شکل های گوناگون وجود داشته و در برخی جوامع تشدید شده است. محققان ریشه این مسئله را در عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می دانند که تأثیرات منفی زیادی بر خانواده، به ویژه فرزندان، دارد. این خشونت در محیط های خصوصی مانند خانه پدری، خانه شوهر و فضاهای عمومی با روش هایی مانند بی احترامی، تمسخر، ضرب و شتم و دیگر اشکال آزار اعمال می شود. رایج ترین انواع آن شامل خشونت کلامی، روانی، جنسی، فیزیکی و اقتصادی است. هدف این تحقیق بررسی موردی همسرآزاری و خشونت علیه زنان در شهر سمنان است. سؤال اصلی این است که چند درصد از زنان سمنانی که به دادگستری مراجعه کرده اند، قربانی خشونت بوده اند؟ همچنین، جایگاه استان سمنان از نظر شیوع و ویژگی های این پدیده بررسی می شود. سؤالات فرعی نیز شامل میزان تحقیر روحی و روانی زنان، تعاریف و ابعاد خشونت، نهادها و کنوانسیون های مرتبط، و نظریه های ارائه شده توسط محققان است. جامعه آماری تحقیق 270 زن سمنانی است که به دلیل تجربه خشونت به دادگاه مراجعه کرده اند. روش تحقیق ترکیبی از مطالعات پیشین، مشاهده میدانی، مراجعه به مراکز مرتبط و استفاده از پرسشنامه است. نمونه گیری به روش ساده انجام شده است، به طوری که همه افراد شانس برابر برای انتخاب دارند. بیشتر زنان شرکت کننده اعتیاد، فقر، بیکاری و فرهنگ پدرسالاری را عوامل اصلی خشونت عنوان کرده اند. تحلیل داده ها نشان می دهد متغیرهایی مانند سن ازدواج، تفاوت سنی زوجین، مدت زندگی مشترک، سطح اجتماعی، تحصیلات و شغل همسر، هنجارشکنی و ضعف اخلاقی همسر، موافقت زن با هنجارهای خشونت آمیز و تنش خانوادگی با خشونت خانوادگی رابطه معنادار دارند. این یافته ها اهمیت توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی در کاهش خشونت را نشان می دهد.
آسیب شناسی مسأله بدبینی مردم نسبت به اسلام با تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
159-189
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهاتی که در سطحی وسیع بر ضد مبانی فکری حکومت اسلامی به ویژه مسأله ولایت فقیه ترویج می شود، این است که تشکیل حکومت در دوره غیبت، موجب بدبینی مردم نسبت به اسلام می شود؛ زیرا در این دوره به سبب غیبت امام معصوم، با تشکیل حکومت دینی، خطاهایی توسط مسؤولین حکومتی رخ می دهد که مردم خطاهای آنان را به حساب اسلام می گذارند و نسبت به اسلام بدبین می شوند و طبعاً بدبینی مردم نسبت به اسلام، مفسده بالاتری در بر دارد. شبهه مذکور علاوه بر آن که منطبق بر هیچ یک از حجج اربعه نیست، مخالف سیره و برخی واقعیت های دوره معصومین: نیز می باشد و با برخی قواعد اصول فقه؛ مانند قاعده «میسور» نیز مخالف است که در این پژوهش، شبهه مذکور بر اساس ادلّه فوق، واکاوی و نقد شده است.