مطالب مرتبط با کلیدواژه

فاء اعجمی


۱.

فاء اعجمی و تصحیف و تحریف آن در نسخِ خطیِ متأخّر با شواهدی از دیوان قطران تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاء اعجمی تصحیف تحریف نسخِ خطیِ متأخر دیوان قطران تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۵
فاء اَعْجَمی صامتی است که در قدیم در کتابت به شکلِ «ڤ» (با سه نقطه فوقانی) نشان داده شده است و دراصل یک سایشیِ دولبیِ واکدار (β) بوده است. به تدریج، فاء اعجمی (β) بر اثرِ تحوّل، به واج های دیگر (f، v، b و p) تبدیل شده است. در نتیجه این تحوّلِ زبانی و با از بین رفتنِ فاء اعجمی در زبان فارسی، به تدریج شکلِ مکتوبِ این حرف، یعنی «ڤ» (با سه نقطه فوقانی)، برای عمومِ کاتبانِ نسخِ خطی غریب و ناآشنا نمود و از این رو، وقتی آنان از روی یک نسخه خطی قدیمی استنساخ می کردند، از شناختِ آن حرف ناتوان بودند و خواسته یا ناخواسته آن را تصحیف یا تحریف می کردند. در مقاله حاضر، با تکیه بر شواهدی از دیوان قطران تبریزی، به تبیینِ مسئله تصحیف و تحریفِ فاء اعجمی در نسخِ خطیِ متأخّر پرداخته ایم.
۲.

تحول فاءِ اعجمی یا صامت دولبی سایشی واک دار β از زبان طبری کهن تا زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی زبان طبری زبان مازندرانی متون کهن طبری فاء اعجمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
از میان زبان های ایرانی دوره میانه که دارای واج گونه سایشی دولبی واک دار β هستند، می توان به سغدی، پهلوی اشکانی، فارسی میانه ترفانی و بلخی اشاره کرد. واج مذکور که نزد قدما به فاءِ اعجمی نیز معروف است، در متون اولیه اسلامی به صورت «ڤ»، «ف» و صورت تصحیف شده آن، «ق» مضبوط است. اما نکته قابلِ توجه این است که زبان فارسی میانه نشانه ای برای این صامت در خط پهلوی ندارد. به همین دلیل، می توانیم ادعا کنیم که این واج حاصل تحول خودِ زبان طبری در دوره نو و با کمی تسامح، نیای همین زبان در دوره میانه بوده است. علی رغم آنچه از متون فارسی قرون اولیه اسلامی درمورد این صامت به دست آمده و درباره آن مطالب متعددی نگاشته شده، از وجود چنین صامتی در زبان طبری، هیچ صحبتی به میان نیامده است. کلماتی مانند «*سَفزه» و «اَفروج» که در متون کهن طبری ثبت شده اند، به روشنی نشان دهنده این صامت در این زبان هستند. همچنین می دانیم که واج گونه β، زمان زیادی در زبان های ایرانی نو باقی نمانده و در گونه های مختلف زبان فارسی، به واج های p، b، v و f بدل شده است. اما در زبان طبری کهن و برخی واژه ها در گویش های مازندران، تحول آوایی دیگری رخ داده که حاصل آن به تولید مصوت ō̆ یا ū̆ انجامیده است، مانند «اوروج o/urūj»، «شو šō»، «اوou/o »، «اوکَتَن o/ukatan»، «فَرسیو farsiyo» و «لو lu». در این مقاله، قصد داریم با رویکرد زبان شناسی تاریخی، وجود فاءِ اعجمی در زبان طبری و بقایای آن در زبان مازندرانی را اثبات کنیم و به تبیین قواعدی بپردازیم که توجیه کننده این تحول آوایی رخ داده در زبان طبری باشد. همچنین موارد استثنا زبان طبری را مرور می کنیم و درنهایت، به قاعده ای که جایگزین تحول یادشده گشته است، اشاره خواهیم کرد. سرانجام از میان همین یافته ها، به شناسایی دوره های تحول زبان طبری دست خواهیم یافت.