فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
نظام هستی و نظام دنیوی بر اساس حکمت الهی طراحی شده و مدیریت می شود، و از طرفی حکمت الهی منشأ حکمت جاری در حیات انسانی است. بنابراین انسان به عنوان خلیفه الهی با متخلق شدن به صفت حکمت الهی، می تواند زندگی حکیمانه ای را برای خود و دیگران در جامعه محقق کند. از این رو این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تبیینی خواهان پاسخ به این سوال اساسی است که وجوه کارآمدی دستیابی به مقام حکمت، در جامعه چیست و چه تأثیری بر سبک زندگی انسان می تواند داشته باشد؟ در این تحقیق سعی شده است در جهت کاربردی کردن اعتقاد به صفت حکمت الهی، ابتدا حکمت خداوند از جوانب مختلف و سپس آثار ایمان به حکمت او در زندگی انسان بررسی شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اعتقاد به حکمت الهی در جامعه و متخلق شدن انسان به صفت حکمت در معنابخشی به زندگی، استحکام خانواده، دفاع احسن از حریم خانواده، مسئولیت پذیری و شکوفایی، اتقان کاری، تولید دانش بنیان، مصرف حکیمانه و... نقش خیلی مهمی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زندگی انسان براساس باور به خداوند حکیم حیات حقیقی می یابد و در این سبک از زندگی، انسان بطور طبیعی مدلی را که بیشترین هماهنگی برای دستیابی به قرب الهی را داراست، در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب می داند. از این رو، با اراده و اختیار خود، همه شؤون زندگی اش را در مسیر این هدف قرار می دهد. و تمامی افعال و صفات انسانی به صبغه و رنگ الهی مصبوغ شده و به این ترتیب کارکردها و جنبه های مختلف انسان به تجلی گاه خداوند مبدل شود.
کاربست معناشناسانه تقوا و زهد در سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
163 - 191
حوزههای تخصصی:
تقوا و زهد از آموزه های مهم دینی است. قرآن کریم با بیان اینکه خداوند فقط کارهای باتقوایان را می پذیرد، ملاک ارجمندی انسان ها را درجه تقوایشان دانسته و مؤمنان را به افزایش توشه آن سفارش کرده است. از سوی دیگر، در روایات معتبر بارها به مفهوم زهد اشاره شده است. بنابراین شناخت درست معنای این دو و رابطه آنها با سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه ضروری به نظر می رسد؛ به ویژه آنکه از آغاز ترجمه قرآن تا کنون، بسیاری از مترجمان فارسی، واژه تقوا را به «پرهیزکاری» و گروه بسیار اندکی به «خودنگهداری» معنا کرده اند و حال آنکه این دو ترجمه، گویای دو شکلِ کاملا متفاوت از سبک زندگی است که فقط یکی از آنها با آموزه های معتبر دینی همخوان است. برداشت نادرست از مفهوم زهد نیز به این ابهام افزوده است. در این پژوهش ضمن معنایابی دقیق این واژگان، تأثیر این مفاهیم بر سبک اخلاق مدارانه زندگی را بررسی کرده و نشان داده ایم که ترجمه تقوا به پرهیزکاری، با این آموزه ها همخوانی ندارد، ولی تقوا به معنای خودنگهداری، افزون بر هماهنگی با مفهوم درست زهد، همان معنای مورد نظر در آموزه های معتبر دینی و سبکی پویا از زندگی است که از مؤمنِ باریافته به ملکه خودنگهداری، انسانی تلاشگر و سازنده می سازد؛ فردی که در عین حضورِ فعال در جامعه و بهره مند از مواهب آن، آزاده است و وابستگیِ زمین گیر ندارد.
The Gradation and Unity of Existence and its Impact on Human Worldview from the Perspective of Revelational and Rational Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
25 - 47
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: There are two main theories about the reality of existence discussed in Islamic philosophy and mysticism, namely the Gradation of Existence and the Unity of Existence. This dispute has very important implications for the human worldview. This study is aimed to answer the following basic questions: Which of these theories is correct? Is there textual evidence from verses and narrations to support one of them? What are the implications of these theories? METHOD & FINDING: The study is based on the descriptive analytical method of analyzing available data in the library. This article compares two important schools of thought about a specific issue. CONCLUSION: The Gradation and Unity of Existence are two theories that interpret the reality of multiplicity in this universe. Both have their own rational and revelational evidence to prove themselves. Most philosophers, especially the followers of the Transcendent Wisdom of Mulla Sadra, believe that the unity of existence is the perfect version that can interpret many issues in a better way. Two theories have differences in interpretation of the monotheism of God at different levels, reality of contingent beings, creation of God as emanation or manifestation, gradation of existence or manifestation, etc.
قم در آینه شعر شیخ عبدالرزاق مسئله گو: «خائف قمی»
حوزههای تخصصی:
شیخ عبدالرزاق خائف قمی (م 1329 ش) ضمن آنکه «روضه خوان حرم حضرت معصومه» بود، شاعری نیرومند و با این وجود طناز است که هم زمان در همه صورت های ادبی شعر، از قصیده و غزل تا قطعه و رباعی و در حوزه ستایش معصومان و کربلا شعر سروده است. دیوان وی قبل از مشروطه، به صورت مختصر منتشر شده است؛ اما نسخه اصل آن در کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی برجای مانده که چند برابر متن چاپی است. در این مرور سعی کرده ام آنچه وی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی ایران و به ویژه قم سروده است و نیز نمونه ای از اشعار وی را درباره خاندان تولیت با هدف شناخت بهتر فرهنگ این شهر بیاورم. خائف قمی از نزدیکان تولیت و سال ها در حرم به کار روضه خوانی مشغول بود؛ با این وجود در مدرسه باقریه، از مدارس جدید این شهر نیز معلمی می کرد.
Criticism of Christophe Luxenberg's View on the Verse, "Wa Qaṭṭa'nāhum Ithnatay 'Ashrata Asbāṭan"(وَقَطَّعْناهُمُ اثْنَتَي عَشْرَةَ أَسْباطا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Grammarians and commentators disagree about the syntactic role of "Asbata" in the verse "…va qaṭṭa'nāhumuth-natay 'ashrata asbāṭan…" (وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطا) and have proposed several roles for it. According to Arabic grammar, the accusative of specification (tamiz) the numbers eleven and nineteen must be singular and assigned. The accusative of specification (tamiz) the number "twelve" in the above verse should come in the form of "sabṭan", while it is plural and accusative, which is against the grammar. For this reason, four grammatical roles are mentioned for it in syntactic and explanatory sources. Christoph Luxenberg, the author of the book "Syriac-Aramaic reading of the Qur'an", believes that the grammatical role of "asbaṭan" is distinctive accusative of specification (tamiz) ; But not according to the Arabic grammar, but according to the Syriac grammar. He considers the difference of opinion of grammarians and commentators in the role of "asbaṭan" due to their lack of familiarity with the Syriac Aramaic language and its influence on the Arabic language and the Qur'an. The current research has reviewed Luxenberg's point of view in this regard with the library method and comparative approach. Although there are some similarities between Syriac and Arabic syntax, the results indicate that Luxenberg's claim is not true.
چگونگی تشخیص معجزه از دیگر امور خارق العاده برای بشر عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
70 - 83
حوزههای تخصصی:
معجزه، مهم ترین و مشهورترین راه تشخیص همگانی شناخت پیامبران به شمار می رود؛ در عین حال، راه تشخیص آن برای بشر عادی و غیرمعصوم چنان می تواند چالش برانگیز باشد که اصل آن را زیر سوال ببرد. از آنجا که متکلمان در تعریف معجزه بر ویژگی «نقض ناپذیری» تأکید می کنند، این مسئله مطرح است که چون علم بشر به آینده محدود است، او نمی تواند تشخیص دهد که آیا در آینده ادعای نقض ناپذیری معجزه از سوی پیامبر نقض می شود یا نه؛ ازاین رو، نمی تواند به معجزه بودن کار خارق العاده مدعی پیامبری یقین پیدا کند. رسالت نویسنده در این مقاله، پاسخ به این پرسش با روش تحلیلی انتقادی است. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، هرچند معجزه باید برای اثبات خود، روشن و بیّن باشد، بشر عادی می تواند با بررسی پیشینه مدعی پیامبری و نیز بررسی ادعاهای وی و عرضه آن ها بر عقل و فطرت و با ملاحظه حکمت الهی به معجزه بودن کار مدعی پیامبری پی ببرد.
بررسی ابعاد معرفتی مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه و میزان توجه به آن از سوی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی این است که مقیاسی برای سنجش قناعت به دست آورد و با کمک آن میزان توجه به این فضیلت را در میان جوانان بسنجد. به این منظور ابعاد معرفتی و مؤلفه های مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه بررسی شد و از مؤلفه های حاصل از این بررسی برای طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس قناعت درقالب پرسشنامه ای با 19 سؤال استفاده شد. سپس میزان توجه جوانان به فضلیت اخلاقی قناعت با این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان با حجم ۲۶۶ نفر، ورودی ۱۳۹۹-۱۴۰۲ بودند که ازطریق روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه ۱۵۵ اندازه گیری شد. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که پاسخ ها را می توان در 3 سطح رعایت قناعت در مقیاس بالا، متوسط و پایین بررسی کرد. باتوجه به آزمون تی تک نمونه ای میانگین قناعت (89/2) و سطح معناداری (003/0) از مقدار ارزش آزمون (3) پایین تر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت وضعیت قناعت از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.
کاربری «واژه های کلیدی» در شناسایی گرایش تفسیری مفسر با تأکید بر متن تفسیری آیه الله علوی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه های کلیدی به عنوان عنصری مهم از متن، کاربری هایی گوناگون دارند که شناسایی گرایش تفسیری مفسر از جمله ی آن ها می باشد. گرایش های مختلف تفسیری، هر یک برای خود قرائن و نشانه هایی دارند که شناسایی آن ها در متن تفسیری، مستلزم صرف زمان زیاد و مطالعه همه یا بیشتر متن معمولاً مفصل تفسیری می باشد. حال آن که با استفاده از واژه های کلیدی در مدت زمانی کمتر و با آسانی و دقت بیشتر، گرایش تفسیری مفسر به دست خواهد آمد. در این پژوهش، نخست با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای و الکترونیکی، متن تفسیری مورد تندخوانی قرار گرفت تا واژه های کلیدی شناسایی و توصیف شوند. سپس به وسیله طراحی شبکه معنایی واژه های کلیدی، امکان مقایسه این شبکه معنایی با مختصات گرایش های مختلف تفسیری فراهم گردید که در این بخش، روش تحلیل و مقایسه داده ها نیز مورد استفاده آمد. شبکه معنایی به دست آمده از واژه های کلیدی، حاکی از گرایش عرفانی مفسر مذکور با تأکید بر معنویت و عبادت می باشد.
آموزه های تربیتی در «ادعیه قرآنی» با رویکرد سبک شناسی لایه ای (مطالعه موردی هفده آیه در لایه ی واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه سبک شناسی لایه ای، قرآن کریم با شیواترین تکنیک های سبک ساز، آموزه های اخلاقی_تربیتی را مفهوم سازی نموده است؛ هر یک از لایه های زبانی فی نفسه بنیانِ ارتباط نبوده بلکه روابط بینافردی با زایش معانی نوین شکل می گیرد. در میان مفاهیم قرآن کریم، «ادعیه قرآنی» به عنوان هسته ی عبادت، بسامد بالایی از ظرافت های معنایی را در زیر و بم شاخصه های ممتاز زبانی و به ویژه لایه ی واژگانی به خود اختصاص داده است؛ براین اساس نوشتار حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد سبک شناسی لایه ای و مطالعه ی موردی لایه ی واژگانی، آموزه های تربیتی را در هفده ادعیه قرآنی استخراج نموده و به این سوال پاسخ گوید که از چه اختیارات زبانی جهت زایش مفاهیم تربیتی استفاده شده است؟ رهیافت های حاصل آنکه، واکاوی لایه ی واژگانی در قالب مؤلفه های آوایی، ساخت واژی و جایگزینی واژگانی، مفاهیمی مانند کمال گرایی، ادب گفتمانی، فروتنی داعی مقابل مدعوّ، ضرورت شکر نعمات و...را فراهم ساخته تا الگویی قرآنی جهت کاربردینه سازی انسان کامل و تجسم سعادت ابدی شکل گیرد. گفتنی است نوع تقاضاها، رتبه بندی و اولویت بندی درخواست ها وعوامل دستیابی به تقرب الهی با بررسی الگومدار و روشمند سطوح سبک شناختی قابل ارزیابی می باشد.
شیوه های دوگانه کیفری و غیرکیفری در فیصله دعاویِ سرمایه گذاری خارجی با نگاهی بر آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 101
حوزههای تخصصی:
جذب سرمایه گذاریِ خارجی یکی از بهترین و کم ریسک ترین راه ها در راستای بهره گیری از منابع مالی خارجی است. درنظر گرفتن شیوه های دوگانه و متناسب به منظور فیصله دعاویِ حقوقی و کیفریِ ناشی از سرمایه گذاریِ خارجی، از مهمترین مشوق ها در جهت جذب سرمایه گذاری خارجی به شمار می رود. با نگاهی به آموزه های فقهیِ مرتبط، می توان ردپایی از این شیوه های دوگانه کیفری و غیرکیفری را جستجو نمود که مهم ترین آن ها، معیار رفتار منصفانه و توسل به داوری است. درخصوص معیار رفتار منصفانه، علاوه بر حُسن عقلی و تأیید آن از منظر موازین شرعی، بایستی گفت که این معیار، در حل وفصل اختلافات حقوقی و دعاوی کیفریِ ناشی از سرمایه گذاری خارجی دارای کاربرد است. رفتار در چارچوب قانون، پرهیز از اقدامات خودسرانه، توجّه به انتظارات اساسی سرمایه گذار و حفظ ثبات حقوقی از مهمترین کاربردهای این معیار در حل وفصل اختلافات حقوقی و توجّه به اصول دادرسی منصفانه کیفری، مهم ترین کاربرد این معیار در فیصله دعاوی کیفری است. در ارتباط با شیوه داوری، علاوه بر شمول عمومات ادلّه شرعی بر آن، اِعمال آن در دعاویِ حقوقی، مواجه با چالش هایی همچون موانع نظام حقوقیِ کشور میزبان، رسیدگی های موازی و عدم هماهنگی در آرای صادره است و در دعاوی کیفری نیز عموم کشورها از توسل به این شیوه، اجتناب کرده و آن را به عنوان یک راهبرد ترمیمیِ تکمیلی قلمداد می نمایند؛ اگرچه که نقش متعادل کننده داوری در این حوزه، بسیار حائز اهمیت است.
بررسی وضعیت حقوقی تسلیحات الکترومغناطیسی در پرتو فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی حقوق جنگ، تسلیحات جدیدی مانند سلاح های الکترومغناطیسی است که با سرعت نور عمل می کنند، کشنده بوده و افراد را در حد شکنجه آزار دهند. هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال است که وضعیت حقوقی تسلیحات الکترومغناطیسی در پرتو فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی چگونه است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. نتایج بر این امر دلالت دارد که در حقوق بشردوستانه، اصل تفکیک غیرنظامیان از نظامیان, اصل تناسب در استفاده از سلاح ها، اصل منع رنج بیهوه و اصل عدم تخریب محیط زیست حکم فرماست و در استفاده از هرگونه از تسلیحات لازم است اصول مورد اشاره رعایت شود. در فقه نیز بر رعایت اصول حقوق بشردوستانه در جنگ ها تأکید شده است. به عنوان دستاورد مقاله باید گفت که قواعد ویژه ای درخصوص استفاده از تسلیحات الکترومغناطیس وضع نشده است، اما از منظر فقه و حقوق بشردوستانه بین المللی استفاده از تسلیحات الکترومغناطیسی تابع رعایت اصول حقوق بشردوستانه است که به عنوان قواعده آمره در حقوق جنگ پذیرفته شده است.
معرفی و نقد نظریه بطلان شرط محیط بر عوض (از دیدگاه فقهی و حقوقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
گاه در قرارداد شرط می شود که اگر مشروط ٌعلیه به تعهد خود در زمان مقرر عمل نکند، عوض قراردادی به وی پرداخت نمی شود. چنین شرطی که شرط «محیط بر عوض» نامیده می شود، ممکن است تعادل عوضین و وضعیت معمولی معاوضه را برهم زند و موجب تردید در جواز آن شود. مقرره قانونی خاصی درباره این نوع شرط در دست نیست و در مورد آن باید به قواعد عمومی رجوع کرد. یکی از شروط باطلِ مبطل شرطی است که با مقتضای ذات عقد ناسازگار باشد. در برخی از آثار حقوقی و آرای قضایی، شرط محیط بر عوض باطل تلقی گردیده و به قاضی حق تعدیل قرارداد اعطا شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در صدد معرفی و نقد این نظریه و اثبات این مطلب است که اگر احاطه شرط بر عوض در مرحله تشکیل قرارداد باشد، مُبطل عقد است؛ اما در صورتی که احاطه پس از تشکیل عقد و در اثر تخلف یکی از دوطرف حادث شود، خللی در عقد سابق وارد نمی کند.
بررسی تأثیر عنصر «عاطفه» در قالب های اقناعی مواجهه امام رضا (ع) با مخاطب با نگاهی به روانشناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهایی که می تواند دانش روانشناسی شناختی را از محدودیت های تبیینی فرآیند شناخت خارج کند عنصر عاطفه است. مسئله پژوهش پیش رو اثبات ارتباط عامل عاطفی با صورت بندی معرفت است و با تبیینی که از نسبت عنصر عاطفه با اقناع مخاطب و فرآیند شش جزئی آن صورت خواهد گرفت این ارزیابی روشن می شود. بهره گیری از عامل عاطفی و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب را می توان از معارف رضوی استخراج نمود و آن را الگویی کارآمد در توسعه روان شناسی شناختی به حساب آورد. در این پژوهش اثبات خواهد شد که چهار قالب اقناعی_شناختی «شنیدن پویای سخنان مخاطب»،«تحریک احساسات»،«عدم اعتناء» و «توجه ویژه» با عامل محرکی چون عنصر عاطفه بستر فرآیند شش جزیی اقناع را فراهم کرده و مخاطب بسته به آمادگی خویش از مرحله آگاهی تا کنش گری پیش خواهد رفت. پژوهش حاضر بر آن است که این مسئله را با توجه به کارکرد عنصر عاطفه در ابلاغ معرفت و اقناع فکری مخاطب، با مراجعه به کلام و سیره رضوی (ع) به روش توصیفی و تحلیلی ارائه کند.
بازشناسی نقش آفرینی رسولان ظاهری در شکوفایی رسولان باطنی
منبع:
مطالعات دینی نبوت و امامت سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 169
حوزههای تخصصی:
رسولان ظاهری پیامبران مرسلی هستند که برای شکوفایی و درخشش عقول انسان که به مثابه رسول باطنی تلقی می شوند، نقش آفرینی می کنند؛ ازاینرو،پژوهش در این موضوع حائز اهمیت است. ولی ممکن است این شبهه ایجاد شود که باوجود رسولان باطنی لزومی بر وجود رسولان ظاهری نیست و این می تواند جامعه اسلامی را دچار چالش اعتقادی کند؛ درنتیجه، این پرسش مطرح می شود که رسولان ظاهری چگونه می توانند در شکوفایی رسولان باطنی نقش داشته باشند؟ فرض بر این است که رسولان باطنی به تنهایی برای هدایت و سعادت انسان ها کفایت نمی کنند و نیاز به انبیا و رسولان بیرونی است تا غبار از عقل انسان بزدایند و فطرت او را بیدار کنند. این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به «چگونگی نقش آفرینی رسولان ظاهری در شکوفایی رسولان باطنی» پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شکوفایی رسولان باطنی فرایندی دارد که انبیای الهی و ائمه: در آن نقش دارند و زمینه را برای رشد و شکوفایی عقول مهیّا ساخته و با موانع شکوفایی آن مقابله می کنند.
عوامل مؤثر در مهاجرت صوفیان از ایران به آناتولی دوره سلاجقه روم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
53 - 82
حوزههای تخصصی:
در فاصله زمانی قرون پنجم تا هفتم قمری، شماری از افراد جامعه نخبگانی از جمله متصوفان و عارفان مسلمان، ایران را به قصد آناتولی ترک کردند. در پژوهش پیش رو تلاش شده است با روش تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، چرایی مهاجرت صوفیان بررسی و تبیین شود. با الهام از نظریه جاذبه و دافعه «اورت. اس. لی» و با تکیه بر شواهد تاریخی، مشخص گردید برخلاف باور رایج که بر تأثیر حمله مغول بر مهاجرت متصوفان به عنوان اصلی ترین عامل مهاجرت مبتنی است، سلسله عوامل رانشی همچون افزایش روزافزون جمعیت مهاجران ترکمن، رواج تعصبات اعتقادی و تقویت آن توسط اهالی سیاست، جنگ ها، منازعات و بلایای طبیعی و مجموعه ای از عوامل کششی از جمله فعالیت های تبلیغی، آموزشی و دفاع از مرزهای اسلام، اقامه دین، محترم شمردن متصوفان توسط سلاطین سلجوقی و تساهل و تسامح آنان و همچنین دوری آناتولی از مناطق پرآشوب، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در تحقق پدیده مهاجرت صوفیان و عارفان به آناتولی قابل بررسی می باشند.
امکان سنجی رجوع در هبه زوجین بر پایه آموزه های فقهی؛ (نقدی بر ماده 803 قانون مدنی با پیشنهاد اصلاح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
137 - 159
حوزههای تخصصی:
قانون مدنی در ماده 803، اصل را در عقد هبه بر جواز گذاشته و موارد لزوم را تحت استثنائات بیان می کند. با تفسیر مبتنی بر مفهوم حصر، هبه زوجین مشمول جواز رجوع می گردد. اما در ماده 1037 رویکرد متعارض با ماده 803 را اتخاذ نموده است. این در حالی است که مسئله هبه زوجین نزد فقیهان اختلافی است. گروهی مستند به صحیحه محمد بن مسلم و اجماع، قائل به جوازند و گروهی هم به استناد ارحام بودن زوجین، آیه «أوفوا بالعقود» و صحیحه زراره از امام صادق(ع) نظر به لزوم هبه دارند. با توجه به این که منشأ اختلاف نظر در برداشت از ادله است، لذا نگارنده در این جستار با مراجعه به منابع کتابخانه ای و رویکرد توصیفی-تحلیلی به ارزیابی استدلال قائلین به هر دو نظر پرداخت. در خصوص استدلال قائلین به جواز، این نتیجه به دست آمد که موضوع صحیحه محمد بن مسلم، رجوع از صدقه است نه هبه و چون شرط تحقق صدقه، قصد قربت است، لذا وجه جواز رجوع، عدم تحقق صدقه است. اجماع منقول هم با موانع صغروی و کبروی مواجه است. اما در خصوص استدلال قائلین به لزوم هم نتیجه شد که دو دلیل اول قائلین به لزوم، توانایی اثبات مدعا را ندارد، زیرا ارحام محسوب شدن زوجین نیاز به دلیل دارد که در مقام، مفقود است و آیه مورد استناد در جایی مَجرا دارد که تردیدی در لزوم عقد باشد، درحالی که مستند به روایات صحیح السندِ کثیری که در مسئله هست، اصل جواز هبه، امری اتفاقی است. در خصوص صحیحه زراره، با وجود طرح اشکالات مختلف، ضمن اثبات عدم تعارض با روایت محمد بن مسلم و مطرود نبودن آن، روشن شد این که فقها به بخشی از روایت عمل نکرده اند، بخش دیگر روایت (لزوم هبه زوجین) از حجیت ساقط نمی شود، مخصوصاً که مشهور به آن عمل کرده اند، لذا با تبعیض در اجزای صحیحه، بخش دیگر آن مورد عمل قرار می گیرد. ازاین رو به قانون گذار پیشنهاد می گردد تا در اصلاحات آتی قانون مدنی، هبه زوجین را نیز جزو مستثنیات ماده قرار دهد.
الگوی کنترل ناکامی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
29 - 62
حوزههای تخصصی:
ناکامی به حالتی روحی گفته می شود که هنگام ایجاد مانع و دست نیافتن به هدف یا یک نیاز یا به تأخیر افتادن آن، در فرد پدید می آید. مدیریت نکردن صحیح ناکامی ها ممکن است موجب بروز آسیب های متعدد روانی، اعتقادی و جسمی در افراد شود. قرآن، اصول و راهکارهایی برای مواجهه با سختی ها و موقعیت های ناکام کننده بیان کرده است. این تحقیق در پیِ کشف الگوی قرآن در نحوه کنترل ناکامی هاست. با استخراج مجموعه این اصول و راهکارها و روشن نمودن ارتباط آن ها با مبانی و اهداف کنترل ناکامی، نظام و الگوی کنترل ناکامی در قرآن برای توانمندسازی انسان در موقعیت های ناکام کننده تبیین می شود. روش گردآوری اطلاعات، در این تحقیق، کتابخانه ای و از لحاظ روش پردازش، توصیفی - تحلیلی است. مهم ترین مبانی کنترل ناکامی در قرآن در چهار قسمت مبانی خداشناسی (مثل توحید و برخی صفات الهی)، انسان شناختی (مثل دوبُعدی بودن انسان، فلسفه ناکامی ها، قضا و قدر و اختیار انسان)، جهان شناسی (مثل گذار دنیا بر مدار سختی ها و معاد) و دین شناسی (مثل بر اساس مصلحت بودن قوانین الهی) طرح شده است. اصول کنترل ناکامی، در قرآن در سه دسته اصول شناختی (مثل اصل تنظیم خواسته ها با واقعیت دنیا، اصل معنادار بودن بلاها، اصل مقدر بودن حوادث، اصل کوچک سازی سختی ها...)، اصول رفتاری، و گرایشی - عاطفی (مثل اصل پذیرش ناکامی ها، اصل ارتباط با خداوند، دعا، ذکر و توبه) طرح شده است. طبق اصول مطرح شده نیز روش هایی جزئی تر برای کنترل ناکامی بیان شده است، مثل روش مقایسه و توجه به مصیبت های بزرگ تر دیگران در ذیل اصل کوچک سازی سختی ها.
گفتمان کاوی؛ رهیافتی نو در فقه جهاد از نگاه فقیهان و اندیشمندان مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
196 - 230
حوزههای تخصصی:
مطالعات گفتمانی، رویش و شکل گیری یک تفکر در بستر اجتماع و نحوهٔ اثرگذاری آن را تجزیه و تحلیل و از ورای آن به جهت بخشی اندیشه اقدام می کند. فقه به عنوان دانشی دیرین که در بستر اجتماع همواره برای مکلفان اثرگذار بوده است، با گفتمان های متعددی در درون و بیرون خود مواجه گردیده است. این امر در دنیای معاصر و ظهور رویکردهای فلسفی و عقلی به احکام فقهی جلوهٔ بیشتری یافته و گفتمان کاوی در فقه را با ضرورت مواجه ساخته است. در تحقیق پیش رو جهاد اسلامی به عنوان یک نهاد مهم فقهی که در قرن اخیر بیش از هر زمان با خوانش های متعدد روبرو است، انتخاب شده تا یکایک خوانش ها را که بر محور یک یا چند گفتمان معین شکل گرفته تحلیل کند و ریشه های شکل گیری هریک از خوانش ها را بازشناسد. این تحلیل به دلیل نگاه فرافقهی و فلسفی از جزئی نگری معاف بوده و در راستای رسیدن به خوانش صحیح از جهاد که مقتضای نیازهای زمان باشد، گام برداشته است. خوانش های مبتنی بر گفتمان های نص، دفاع، اختصاص، حقوق، قدرت، و مقاصد شریعت شناسایی و پس از تبیین مستقل باهم خوانی شده و در میان همه، خوانش مبتنی بر گفتمان مقاصدی مورد عنایت بیشتر واقع شده است.
شهر کهن قصرشیرین؛ بازشناسی ساختار کالبدی و جایگاه تاریخی و ارتباطی آن در دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۹۴-۵۷
حوزههای تخصصی:
قصرشیرین در اواخر دوره ساسانی با مجموعه ای مهم از بناهای سلطنتی، مذهبی، عام المنفعه و تدافعی شکل گرفت. در کنار کارکرد ارتباطی و تجاری قصرشیرین، شناخت عوامل شکل دهنده به شهر و بررسی ویژگی های آنها در دوره ساسانی و اسلامی اهمیت می یابد. بنابراین مسئله اصلی پژوهش، مطالعه ساختار فضایی شهر قصرشیرین در دوره ساسانی، تداوم حیات آن در دوران اسلامی و بررسی عوامل مؤثر در پویایی شهر از اواخر دوره ساسانی تا دوره قاجار است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار کالبدی شهر در دوره اسلامی از الگوی سازمان یافته شهرهای ساسانی تبعیت می کند. عناصر سازنده شهر شامل ارگ سلطنتی، آتشکده، محل رسمی و اداری، خندق؟ و برج و بارو بوده که با تغییراتی در دوران اسلامی تداوم می یابند. در قرون متأخر اسلامی، حیات شهر تحت تأثیر چالش های دولت های صفوی و قاجار با دولت عثمانی قرار گرفت که در آن «عتبات عالیات» و مسیر منتهی به آن، عنصر اصلی مناسبات بین دو کشور محسوب می شد.
بررسی معنای واژه ی «ضرب» در قرآن بر اساس نظریه ی روح معانی با تأکید بر روابط هم نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
275-303
حوزههای تخصصی:
بی تردید، قرآن کریم به عنوان کلام الهی، دارای معانی و لایه های متعددی است که فهم دقیق آن، همواره از دغدغه های اصلی مفسران و اندیشمندان بوده است. با این وجود، برخی از واژگان قرآنی، به دلیل گستردگی معنایی و کاربردهای متنوع، همواره محل اختلاف نظر و تفسیرهای گوناگون بوده اند. واژه «ضرب» از جمله این واژگان است که در آیات متعددی به کار رفته و معانی ظاهراً متفاوتی از آن برداشت شده است. از آنجایی که دست یابی به فهمی جامع و منسجم از این واژه، با توجه به نقش محوری آن در فهم آیات و استنباط معارف قرآنی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، پژوهش حاضر با هدف بررسی معنای واژه «ضرب» در قرآن کریم بر اساس نظریه «روح معانی» در فلسفه و عرفان و با تأکید بر روابط هم نشینی واژگانی انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع معتبر لغوی و تفسیری، ابتدا به تبیین مبانی نظریه «روح معانی» پرداخته و سپس، با تحلیل کاربردهای مختلف واژه «ضرب» در آیات قرآن و بررسی روابط هم نشینی آن با سایر واژگان، تلاش شده است تا معنایی عام و فراگیر برای این واژه ارائه شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که می توان واژه «ضرب» را به معنای «وقوع و ظهور پدیده ای با هدف ایجاد تأثیر، انتقال و تحول از حالتی به حالت دیگر» تعریف نمود و این معنا، قابلیت انطباق بر تمامی مصادیق استعمالی آن در قرآن را داراست. این پژوهش ضمن ارائه تفسیری نوآورانه از واژه «ضرب»، بر اهمیت نظریه «روح معانی» در تفسیر قرآن تأکید می کند و راه را برای تحقیقات بیشتر در این زمینه هموار می سازد.