فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۲۱ تا ۱۱٬۷۴۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۳۹
95 - 118
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی است که مانند سایر موجودات ناگزیر پا به عرصه هستی می گذارد و در مسیر زندگی با رخدادهای متفاوتی روبرو می شود. بدون تردید بروز مشکلات و سختیها زمینه ساز تلخ کامی است؛ گاه افرادی که در معرض ناملایمات قرار می گیرند ناخودآگاه از آرامش فاصله گرفته و به انواع مختلف بحران های روحی مبتلا می شوند. برای بازگشت به تعادل روحی می توان راهکارهای خردمندانه را جستجو کرد. در میانه چاره اندیشی های مکاتب عرفانی و تجربی آموزه های وحیانی به ترمیم، تعادل و تعالی آن هم متناسب با فطرت انسانی می پردازد که می توان در پرتو آنها از بسیاری معضلات جلوگیری کرد. مراقبت معنوی مجموعه ای است از علوم معارف الهی، برخی مباحث اخلاقی و روان شناسی که می تواند آسیب دیدگان مصائب و رنج ها را یاری نماید. پژوهش حاضر راهکارهای مراقبت معنوی را از منظر آیات و احادیث ائمه علیهم السلام با رویکردی متفاوت از حیطه بینشی ارائه می کند. شخصی که مراقب معنوی است با آموختن انواع مهارتهای مورد نیاز از جمله مهارت های ارتباطی می تواند با روحیه همدلی و سعه صدر نقش مهمی در رسیدن به اهداف مراقبت معنوی ایفا نماید. ره آورد این پژوهش برای مراقب معنوی اینست که از آموزه های وحیانی بیاموزد چگونه با تغییر زاویه دید مخاطب و تحول در بینش او می تواند انگیزه های جدیدی در او بیافریند تا در برابر شرایط سختی که مواجه است تسلیم نشود، چگونه در جهت کاهش رنج خود گام های نتیجه بخشی بر دارد تا از آسیب های احتمالی پس از ابتلاء مصون بماند و چگونه موقعیتهای چالش برانگیز را سکوی جهش و تعالی خود قرار دهد.
بازنمایی آسیب های روانی- اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر نقد جامعه شناسی ادبیات
حوزههای تخصصی:
آسیب های روانی اجتماعی یک سندرم روانی است که در شخص ایجاد شده و با علائمی مانند فشارهای روانی، افسردگی و درد و رنج های جسمی همراه می باشد. در واقع آسیب های روانی اجتماعی به بررسی و مطالعه رفتارهای نابهنجار و ناسازگار فرد و فرایندهای زیرین آن ها می پردازد. زنان به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه معمولا بیش از مردان دچار آسیب های روانی اجتماعی می شوند؛ زیرا زنان علاوه بر روحیه شکننده و حساس، بیشتر فشارها و تهدیدهای اجتماعی متحمل آن ها می باشد. یکی از مفاهیم مهم قابل بررسی در بحث ادبیات زنان، بررسی آسیب های روانی اجتماعی زنان در میادین جنگی و گروهک های تروریستی می باشد. رمان «حبیبی داعشی» از هاجر عبدالصمد نویسنده واقع گراست که به عنوان یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه به واکاوی مسائلی مانند آسیب های روانی زنان، سنت های مردسالارانه، وضعیت زنان مطلقه و دختران مجرد در وراءی جوامع عربی سنتی و زخم ها و جراحت هایی که داعش بر پیکره این زنان وارد می کند، ترسیم می نماید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مطالعه آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر چارچوب مبانی نقد جامعه شناسی ادبیات با استفاده از روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده توانسته علل گرایش زنان به داعش، شناخت زوایای مختلف فرهنگ و آداب و رسوم کشور مصر نسبت به زنان، آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به این گروهک و بازنمایی از آثار ظلم و ستم مردان داعشی علیه زنان عضو در این سازمان، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جوامع شرقی
ساختار نامه های امام حسین (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
29 - 52
حوزههای تخصصی:
نامههای تاریخی به عنوان اسناد قابل اتکا برای اعتمادسازی، همواره مورد استفاده قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که ساختار نامههای امام حسین(ع) چگونه بودهاست؟ از امام حسین(ع) 28 نامه بر جای مانده است که برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، نامهها از جهت ساختار بررسی شدند. ساختار نامهها ذیل سیزده عنواناز جمله: نوع نامه، فرستنده، گیرنده، کاتب، ناقل اصلی، منبع نقل، نوشت افزار، شروع نامه، مستندات درونی (قرآن و حدیث)، پایانِ نامه، حجم نامه، سیستم ارسال نامهها و موضوعات اصلی و فرعی نامههای امام حسین(ع) بررسی شدهاست. این پژوهش با هدف تطبیق ادبیات گفتاری و نوشتاری امام حسین(ع) با قرآن مجید و بهرهگیری امام از معدن فصاحت و بلاغت کلام وحی الهی انجام شدهاست.
بررسی و نقد نظریه «تزاحم حفظی» در جمع بین حکم ظاهری و واقعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
11 - 34
حوزههای تخصصی:
چگونگی جمع بین حکم واقعی و ظاهری از مسائل پیچیدهای است که اصولیان از دیرباز به دنبال راه حلی برای آن بودهاند. وجود همزمان این دو حکم به مشکلات مختلفی چون تضاد، نقض غرض و... منجر میشود که علمای دانش اصول، راههای مختلفی را برای برونرفت از آنها پیشنهاد دادهاند؛ ولی این راهها با اشکالاتی مواجه است. در مقاله پیش رو ضمن اشاره به نظریهای جدید در باب حکم ظاهری و واقعی و ارائه سه راه حل معتبر برای پاسخ به اشکالات، نظریه «تزاحم حفظی» شهید صدر در این زمینه بررسی و نقد میشود.
جایگاه شهرداری ها از منظر حقوق شهروندی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۳۱
93 - 76
حوزههای تخصصی:
شهرداری یکی از مهم ترین نهادهای شهری به ویژه در کلانشهرها می باشد که مسئولیت ها و وظایف زیادی بر عهده دارد و می تواند در زندگی شهروندان تأثیرات زیادی داشته باشد. این نهاد عمومی غیر دولتی موظف است، ضمن رعایت حاکمیت قانون به حقوق شهروندان به عنوان اعضای جامعه احترام گذاشته و تصمیماتش نیز باید قانونی باشد و مؤلفه های حقوق شهروندی از جمله حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی را رعایت کند. علاوه بر این، شهرداری به عنوان مهم ترین رکن اجرایی مدیریت شهری و به عنوان نهاد عمومی غیردولتی با داشتن امکانات و ویژگی های خاص خود می تواند با آموزش اصولی و هدفمند از طریق سیاست گذاری صحیح، بهره مندی از مربیان متخصص و به کارگیری روش های مختلف آموزشی در خصوص بسیاری از مشکلات کشور که ناشی از عدم آگاهی شهروندان نسبت به حقوق و مسئولیت هایشان است به آن ها پایان دهد و گامی مؤثر در ارتقای فرهنگ حقوق شهروندی بردارد. رعایت حقوق شهروندی به ویژه اصول دادرسی منصفانه توسط شهرداری ها بسیار اهمیت دارد و باید قواعد حاکم بر آن ها نیز مبتنی بر اصول دادرسی منصفانه باشد. بنابراین در این مقاله جایگاه شهرداری ها از منظر حقوق شهروندی مورد بررسی قرار می گیرد.
تضاد و تفاوت در تربیت مبتنی بر گفت وگو با نظر به دیدگاه های ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین جایگاه تضاد و تفاوت میان شرکت کنندگان در گفت وگو بر اساس نگرش وجودی صدرالمتألهین است. برای این منظور، از روش استنتاجی استفاده شد و آرای ملاصدرا در خصوص هستی، انسان و معرفت مورد بازخوانی قرار گرفت و جایگاه تضاد و نقش محوری آن در تربیت گفت وگویی تبیین شد. دیدگاه های رایج نیز که بر گفت وگو در فرایند تعلیم وتربیت تمرکز کرده بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دیدگاه های مذکور، تضاد و تفاوت را محدود پنداشته و به این علت، درک و توصیف آن ها از تربیت مبتنی بر گفت وگو با کاستی هایی مواجه است. سپس نقش وجود شناسانه تضاد و تفاوت در نگرش صدرایی بررسی شد و تبیینی متمایز از تربیت مبتنی بر گفت وگو ارائه گردید که متفاوت با دیدگاه های رایج است. در ادامه دستورالعمل هایی برای گفت وگومحور ساختن جریان تربیت به دست اندرکاران تعلیم وتربیت پیشنهاد و بر این نکته تأکید شد که تربیت گفت وگویی، زمانی در مسیر حقیقی و اصیل خود قرار می گیرد که تضادها و تفاوت ها بین طرفین گفت وگو رسمیت یابد و این امر، مستلزم مواجهه ای وجودگرایانه با انواع تفاوت ها و تضادها است.
تبیین تربیت اجتماعی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و تحلیل آن بر اساس نظریه تربیت اجتماعی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین تربیت اجتماعی موردنظر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران و تحلیل آن بر اساس اندیشه های تربیتی در تربیت اجتماعی است. روش مورداستفاده در این پژوهش، استنتاجی و توصیفی تحلیلی بود که در مرحله نخست، مبانی تربیت اجتماعی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش توصیف شد؛ بعد دیدگاه فارابی به عنوان اولین فیلسوف اسلامی که نظریه اجتماعی دارد مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است، سپس از این نظریات دلالت های تربیتی استنتاج شده است و درنهایت تربیت اجتماعی و مؤلفه های آن در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بر اساس نظریات تربیتی فارابی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از پژوهش حاکی از آن است که تربیت اجتماعی در سند، مبتنی بر کسب شایستگی هایی بر اساس نظام معیار اسلامی است که متربیان را قادر می سازد برای دستیابی به مراتبی از حیات طیبه در اجتماع و جامعه صالح، ارتباطات مناسب و سازنده ای با دنیای پیرامون خود داشته باشند؛ اما در دیدگاه فارابی، بیشتر تربیت اجتماعی مبتنی بر کسب توانمندی ها بر اساس نظام معیار عقلانی است که متربیان را قادر می سازد برای دست یابی به سعادت غایی در مدینه فاضله، تحت نظر رئیس مدینه تربیت شوند و از طریق تعاون در آن مدینه به سعادت حقیقی نایل آیند.
شناخت و تبیین منابع زندگانی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
65 - 106
حوزههای تخصصی:
امام شناسی یکی از مهم ترین موضوعات شیعیان و از مسائل حائز اهمیت جامعه شیعه به شمار می آید. امامان شیعه نقش شاخص و پر رنگ و بی بدیلی در حوادث و جریان های دینی و سیاسی جامعه اسلامی در طول تاریخ اسلام داشته اند. شناخت جایگاه امامان شیعه در جوامع مسلمان در اعصار مختلف و ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی و شخصیت آن حضرات در قرون مختلف به گفتمان های اجتماعی و سیاسی گوناگونی منجر شده است. بر این اساس شناخت و تبیین منابعی که بتواند راهگشای کسب معرفتی از زندگی و سیره و سنت ائمه (ع) گردد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و می تواند به عنوان چراغی فروزان، فرا راه باورمندان سیره و سنت ائمه اطهار(ع) قرار گیرد. این رهیافت نخست به نسبت دین و سیاست می پردازد و در گام بعدی نوع حکومت و ساختار آن در جوامع مسلمان به خصوص شیعیان را روشن می کند. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی به دنبال شناخت و تبیین منابع زندگانی امام رضا (ع) است. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که سیره و زندگانی امام رضا (ع) در منابع مختلف شامل: کتب تاریخی عمومی، کتب حدیث، اشعار عربی و فارسی، کتب ادعیه، کتب جغرافیایی، سفرنامه ها و تحقیقات جدید انعکاس یافته است.
پیوند سیاست أعلی و أدنی: نقش سردار سلیمانی در تصویرسازی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد مقاومت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تقسیم بندی کلاسیک، موضوعات روابط بین الملل به سیاست أعلی و سیاست أدنی تقسیم می گردد. موضوعات و مسائل نظامی <strong>– امنیتی همواره در طبقه بندی سیاست أعلی می گنجد و صاحب نظران و تحلیل گران فعالیت های مقامات نظامی در این حوزه را بررسی می کنند و این موضوع به حوزه سیاست أدنی که مختص موضوعات اقتصادی، رفاهی و فرهنگی است، ارتباطی ندارد. در این میان سردار سلیمانی نمونه نادری بود که توانست میان دو حوزه سیاست أعلی و أدنی پیوند بزند. مقاله حاضر با روش توصیفی <strong>– تحلیلی و با تمرکز بر الگوی رفتاری سردار سلیمانی به این پرسش اصلی می پردازد که شهید سلیمانی چه نقشی در تصویرسازی فراملی از جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است؟ در پاسخ به این نتیجه دست یافته ایم که شهید سلیمانی به رغم هویت نظامی شان، به دلیل توجه ویژه به مظاهر قدرت نرم و ابزار دیپلماسی عمومی توانست از طریق رابطه سازی، مدیریت تصویر، اعتباربخشی و برندسازی ملی و ارائه یک الگوی سیاست خارجی بشردوستانه و غیرمنفعت طلبانه، وجهه جمهوری اسلامی ایران را نزد دولت ها و ملت های هدف به طرز قابل توجهی ارتقا بخشد. ضرورت طرح چنین موضوعی از آن روست که الگوی موفق سردار سلیمانی در عرصه عمل نیازمند تبیین، تنقیح و نظریه پردازی است تا جنبه علمی پیدا کند و قابلیت ارائه در محافل دانشگاهی و نخبگانی را داشته باشد.
تحلیل محتوایی روایات تفسیری درباره مواجهه ظالمان با مرگ
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
124-148
حوزههای تخصصی:
همه موجودات مرگ را می چشند اما نحوه مواجهه با مرگ برای ظالمان،کافران و منافقان با دیگر افراد متفاوت است. تنها منبع برای شناخت نحوه رؤیایی این افراد با مرگ، قرآن کریم است و برای فهم دقیق آیات نیز باید روایات تفسیری ذیل آن ها، مورد مطالعه، تحلیل و تبیین قرار گیرد. از این رو این پژوهش، با روش نقلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل و ارزیابی روایات تفسیری پیرامون مواجهه انسان های ظالم با مرگ می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حال همه انسان ها در هنگام قبض روحشان یکسان نیست، بلکه افرادی مانند کافران، منافقان و ظالمان قبض روحشان با سختی و همراه با تحقیر و سرزنش است برخلاف مومنان و صالحان که مرگشان با راحتی و آسایش است. برخی افراد در هنگام مرگ درخواست می کنند مرگشان به تأخیر بیفتد تا حج، زکات، صدقه ای انجام نداده اند، به جای آورند و مقصود از دو بار مرگ برای کفار در قرآن کریم، دو بار عذاب الهی برای آنان است. همچنین لسان روایات تفسیری در مورد اینکه چه کسانی توبه شان مورد پذیرش نیست، نیز اختلاف داشت، اما این اختلاف، دلیلی بر ضعف یا مردود دانستن این روایات نیست؛ بلکه می توان گفت که همه این روایات تفسیری صحیح هستند؛ چراکه آیه مفهوم عامی دارد و این روایات تفسیری در پی تطبیق این مفهوم کلی بر برخی مصادیقش هستند که از جمله آن مصادیق توبه افراد در هنگام مرگ، توبه افراد در زمان دیدن عذاب الهی، توبه فرد بداخلاق ، توبه کافران و توبه افراد چهل روز قبل از برپایی قیامت و... است.
منشأ دین از دیدگاه اندرو لانگ (از نقد نظریه تطورگرایی تا طرح دیدگاهی جدید درباره منشأ دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم، انسان شناسان تطورگرا معتقد بودند که باور دینی بشر از صورت های ساده نخستین آغاز شده و پس از طی مراحل مختلف تحول تاریخی، به شکل ادیان مترقی کنونی درآمده است. بر اساس این دیدگاه، انسان های ابتدایی تصوری از مفهوم خدا نداشتند و شکل گیری این مفهوم در ذهن آدمی، مربوط به آخرین مرحله از مراحل تحول از اندیشه دینی بشر تلقی می شد. اندور لانگ، انسان شناس اسکاتلندی، از مهم ترین مخالفان استفاده از آموزه های تطورگرایانه در تبیین خاستگاه دین، ضمن نقد این دیدگاه، نظریه ای درباره وجود «موجود متعال» در باورهای انسان های اولیه ارائه داد که بعدها توسط برخی دیگر، به ویژه ویلهلم اشمیت، انسان شناس اتریشی، تکمیل و با عنوان نظریه «توحید ابتدایی» مطرح شد. لانگ باور به خدا و باور به جاودانگی روح را دو منشأ عمده و ضروری برای دین می داند و با استناد به شواهدی، معتقد است که حتی در میان عقب مانده ترین اقوام جهان هم سایه هایی از اندیشه پرستش «موجود متعال» مشهود است. این مقاله، ضمن مرور زمینه ها و مبانی فکری لانگ، و مهم ترین نقدهای او به آراء انسان شناسان تطورگرا (از فرضیات مادی گرایانه و پوزیتیویستی گرفته تا غفلت از ساحت فراروانی در وجود آدمی)، به تبیین مهم ترین نظریه او در حوزه انسان شناسی دین می پردازد.
قواعد تفسیر لغوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
241 - 260
حوزههای تخصصی:
شناسایی قواعد تفسیر لغوی به معنای راهکارهای ضابطه مند در معناشناسی واژه های قرآن کریم، ضرورتی است که با توجه به پیش فرض های مفسر و برخی نقائص در عملکرد لغویان، در نظر داشتن آن در فرایند تفسیر نتایج شگرفی به دنبال دارد. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی، قواعد از کتب تفسیری و لغوی استخراج و بررسی شده اند. مهم ترین این قواعد عبارتند از: کاربرد غالب ، تقدیم معنای شرعی بر عرفی و لغوی، عدم اعتماد به مجرد لغت، تقدم اقوال مفسران متقدم بر لغویان. یافته ها نشان می دهد که توجه به همه قواعد، منابع و قرائن در تفسیر لغوی تأثیرگذار هستند و مجرد لغت کارآیی ندارد. این قواعد با اصول ادبی و واژه شناسی منطبق بوده و با اجرای آن، مفاهیم و مدالیل قرآنی همیشه قابل استفاده خواهند بود. به منظور شناسایی قواعد تفسیر لغوی از نتایج به دست آمده در این پژوهش استفاده شود.
نقل به معنا در روایات؛ ملاک ها و شاخص های تشخیص(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
177 - 204
حوزههای تخصصی:
نقل به معنا، در برابر نقل به لفظ، نقل معنای کلام، بدون تکیه بر عین الفاظِ کلام گوینده است. بیشتر روایاتی که به دست ما رسیده از همین دسته اند. به این معنا که معصوم (ع) سخنی را بیان فرموده، راوی یا راویان متعدد، پس از مدتی با توجه به توانمندی خود در درک و فهم معنای کلام، در بیشتر موارد، لفظ یا الفاظ معصوم(ع) را با لفظ یا الفاظی هم معنا، از سوی خود جایگزین کرده اند. یعنی به جای الفاظ کلام معصوم(ع)، معنای کلام ایشان را به دیگران منتقل کرده اند. به چنین روایاتی، روایات نقل به معنا گفته می شود. به دیگر سخن، روایات نقل به معنا، در واقع، بخشی از روایات مشابه با موضوع یکسانند که اطمینان به صدور آن ها از یک معصوم(ع) در یک مجلس حاصل می شود. چنین روایاتی برخی منقول از یک راوی از اصحاب مباشر و بنامِ ایشانند، برخی از راویان متعددند که گاهی مستقیماً و در مواردی با واسطه از ایشان نقل شده اند که با توجه به اتحاد یا اختلافشان در راوی، می توان آن ها را در دو قسم کلی جای داد؛ قسم اول در هر سه مؤلفه ی موضوع، مروی عنه و راوی، وحدت دارند. قسم دوم در دو مؤلفه ی اول، متّحد و در سومی مختلفند.
ارزیابی نسبت میان دین و اخلاق از دیدگاه تامس نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و «دیگر گزینی» در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
مبانی معرفت شناختی اخلاق در اندیشه فیض کاشانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
توجه به مبانی نظری اخلاق و نقش آنها در تدوین دستورالعمل های اخلاقی ضروری است. معرفت شناسی اخلاق، ناظر به مبانی معرفت شناسانه اخلاق و توجیه احکام و گزاره های اخلاقی و واکاوی و ارزش گذاری منابع و بررسی راه های نیل به معرفت اخلاقی است. در این مقاله و با تکیه بر آثار و اندیشه های فیض کاشانی، در صدد تبیین مبانی معرفت شناختی اخلاق بوده ایم. عقل، وحی، حس و شهود از منابع مهم معرفت اخلاقی در نگاه کاشانی اند و البته، او عقل را بر دیگر منابع معرفت مقدم می داند؛ زیرا دیگر منابع معرفتی اعتبار خود را از عقل می گیرند. به اعتقاد او، عقلِ کامل، مختص انبیاء و اولیاء است و دیگران باید وحی را بر عقل ترجیح دهند؛ زیرا وحی افزون بر کلیات، جزئیات امور را نیز تبیین می کند و از همین رو، می توان به نقش بی بدیل وحی در شناخت تکالیف اخلاقی و توانایی بر انجام آنها پی برد. دیدگاه فیض کاشانی در تبیین و تحلیل مبانی معرفت شناختی اخلاق بر این فرض مبتنی است که حس و عقل در کنار وحی قرار گرفته اند و پیوندی تنگاتنگ میان آنها برقرار است. این نگاه و رویکرد، این قابلیت را دارد که در ساحت های گوناگون از جمله اخلاق تأثیر گذار باشد.
درنگی در اصالت حجیّت ظنون عقلی؛ نقدی بر مقاله «بررسی انتقادی دیدگاه فنایی درباره حجیّت ظنون عقلی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در فقه سنتی، اصل اولی، عدم حجیّت ظنّ است و تنها برخی ظنون خاص که به دلیل معتبر ثابت شده اند، حجیّت و اعتبار دارند. برخی اندیشمندان معاصر، اصل عدم حجیّت ظنون عقلی را به چالش کشیده اند و ادله فقه سنتی بر این ادعا را ناتمام می دانند. در شماره 92 و 96 مجله نقدونظر مقاله ای از حسین کامکار در نقد مدعای ابوالقاسم فنایی و دفاع از اصل «عدم حجیّت ظنون عقلی» منتشر شد. ناقد در این دو مقاله کوشیده است اصل عدم حجیّت ظنون عقلی (مدعای فقه سنتی) را تثبیت کند و ضمن پاسخ به اشکال های ابوالقاسم فنایی، ادله ایشان را نقد نماید. به عقیده ما، کوشش ایشان در نقد ادله فنایی و دفاع از فقه سنتی، ناتمام است و اصل حجیّت ظنون عقلی (مدعای فنایی) بدون ایراد پابرجاست. این مقاله با روش عقلی- تحلیلی در پیِ آن است نشان دهد که مدعای فقه سنتی مبنی بر اصالت عدم حجیّت ظنون، اساس قابل دفاعی ندارد و آنچه معقول و منطقی است خلاف آن است؛ بدین معنا که اصل، حجیّت همه ظنون است، مگر آن ظنونی که دلیل قاطع بر عدم حجیّتشان داشته باشیم. نتایجی که از بررسی دو مقاله حسین کامکار به دست آمد نشان می دهد ضعف روش شناختی، نقد ضعیف ادله فنایی، دقت نداشتن به حیث صدور و دلالت حدیث و بی توجهی به تقدم ادله عقلی بر نقلی، از جمله ضعف ها و کاستی های نقدهای مطرح بر مدعای فنایی است. نگارنده بر این باور است که حجیّت ظنون عقلی، از سوی شارع غیر قابل ردع است و ادله فقیهان و اصولیان ما در بی اعتباری حجیّت ظنون عقلی از قوت لازم برخوردار نیست و حجیّت ظنون عقلی، همانند قطع، ذاتی است.
بررسی مقایسه ای زمینه های گرایش به جسم انگاری معاد در اسلام و مسیحیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
115 - 149
حوزههای تخصصی:
برخی اندیشمندان مسلمان و مسیحی با نگاهی یگانه انگارانه به انسان، تصویری صرفاً جسمانی از معاد ارائه می دهند. تبیین های جسم انگارانه از معاد در فضای اسلامی و مسیحی این تصور را پدید می آورد که آیا اندیشمندان هر دو مذهب، مسیری یکسان را پیموده اند. بررسی زمینه های یگانه انگاری و جسم انگاری معاد در فضای اسلامی و مسیحی، نقاط اشتراک و افتراق این اندیشمندان را نمایان می سازد. در این نوشتار با مطالعه آثار جسم انگاران اسلامی و مسیحی، به انگیزه گرایش آنان توجه شد و این نتیجه به دست آمد که زمینه های شکل گیری اندیشه جسم انگاری در فضای اسلامی و مسیحی، متفاوت از یکدیگر است. اندیشمندان اسلامی به دلیل وجود نصوص فراوان درباره معاد جسمانی، آن را مسلم دانسته و از این رو برای اثبات معاد جسمانی، حقیقت انسان را به جسم و جسمانی فروکاسته اند؛ اما در فضای مسیحی، به سبب رشد علوم تجربی و نگاه فیزیکالیستی به پدیده های عالم، در ایده دوگانه انگاری انسان خدشه وارد شده است؛ از این رو اندیشمندان غربی برای اثبات معاد به تبیین های جسم انگارانه از معاد روی آورده اند. در فضای اسلامی رشد اندیشه های فلسفی و علوم عقلی سبب شد دوگانه انگاری و نفی تبیین های جسم انگارانه تثبیت گردد؛ اما در فضای مسیحی رشد مکتب های عقلی و فلسفی، عامل نفی دوگانه انگاری و گرایش به تبیین های مادی انگارانه از انسان و به تبع آن معاد گشت
ماهیت شرط عدم بارداری در نکاح با نگاهی به منابع قرآنی و روایی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲۲
116 - 81
حوزههای تخصصی:
فرزند آوری در نظام خانواده از چالش های جدی زوجین در عصر کنونی است. میان فقهای امامیه در اینکه فرزندآوری جزء ماهیت شرعی و مقتضای ذات عقد نکاح محسوب نمی شود، اختلافی نیست لیکن درباره ی اقتضای اطلاق آن، دیدگاه های فقیهان متفاوت است: 1. فرزندآوری از مقتضای اطلاق عقد نکاح تلقی می شود، اما این حق فقط به زن اختصاص دارد. 2. فرزندآوری از مقتضای اطلاق عقد ازدواج به شمار نمی آید و تنها پشتوانه قانونی طرح دعوای قضایی در این خصوص این است که فرزندآوری در ضمن عقد نکاح یا براساس تبانی عقد بر پایه آن به یک ضمانت الزام آور تبدیل گردد. نوشتار حاضر با مطالعه تحلیلی به بررسی دلایل آرای یاد شده می پردازد و در نهایت، با رهیافت فقهی اتقان دیدگاه دوم را اثبات و برای پیشگیری از تبعات احتمالی (کاهش یا زوال نسل ها) ناشی از نظریه برگزیده، راه کارهایی را ارائه می دهد و پیش بینی ماده قانونی مصرّح را در حقوق موضوعه پیشنهاد می کند.
Circuit Quality Pattern of Moral Lifestyle in Modern Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۸, Issue ۲۷, Summer ۲۰۲۱
29 - 58
حوزههای تخصصی:
In contemporary life, we live in a world teeming with modern changes that have occurred in all fields and aspects of life, which is a natural product of the developments reached by the human mind and of modern technologies that accompanied the scientific, technological and information revolution that the world witnessed since the beginning of the twentieth century until the present time. Where we find that there are many radical fluctuations in the ways of living compared to the old ways. The concept of the culture of living reflects the individual’s attitudes, values and general vision of the world. Therefore, this term is concerned with the continuity and development of life and with the self and with the new concepts of culture that are in line with the identity of the individual, according to the community system and the imposed trends, which limit the individual’s choices in the way of life and thus what he can adopt to be reflection of his person in the environment. This culture falls according to the general vision of life, and the general framework in which the individual or society sees the world and this vision is often linked to existence and its essence, values, feelings and morals. The culture of living is often associated with either a religious, political or economic orientation, the renaissance of knowledge. What is rejected in behavior, path, and thought in peacetime becomes an acceptable situation in difficult times, producing a new aspect of the culture of living.
مصائب مسیح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
77-88
حوزههای تخصصی:
مصائب و رنج در سنت مسیحی، اصطلاحی است که به رنج باطنی، الم جسمی یا مصائب مسیح در هفته آخر حیاتش و همچنین به کل آیین رستاخیز وی اطلاق می شود. Passion اولین اصطلاحی است که در قرن دوم در متون مسیحی به طور دقیق برای شرح رنج ها و مصائب مسیح به کار رفته است. این واژه کاربردهای متعددی دارد و امروزه برای شرح روایت شهدای مسیحی نیز به کار می رود. رنج یکی از چالش های مهم نوع بشر است؛ و برای فرد مذهبی، رنج زبان گویای رابطه فرد با خداوند است. هرچه رنج عمیق تر باشد، ارتباط فرد با خدا نزدیک تر خواهد بود. این رابطه چنان قرین رنج است که بی رنجی به معنای غیرمذهبی بودن تلقی می شود. بدین ترتیب، اقتدای مؤمن مسیحی به عیسی مسیح(ع) از بنیادی ترین اصول در آموزه رنج مسیحی است. به نظر می رسد که یکی از عوامل نجات و رستگاری در این سنت دینی، تمرکز، تأمل و تأسی بر رنج عیسی مسیح(ع) است. در این جستار سعی شده است تا مقوله رنج و مصائب عیسی مسیح(ع) در مسیحیت بررسی شود.