فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۷۹٬۹۹۱ مورد.
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۴, ۲۰۲۳
414 - 438
حوزههای تخصصی:
Discourse analysis, a linguistic approach within the social sciences, investigates the relationship between writers' works and their social environments, as well as the impact of these environments on their methods and styles. This research reviews the translation of Imam Ali’s discourse, specifically examining the sermons addressed to the Kufis, through the lens of Fairclough’s (1980) critical discourse analysis model. The study assesses the effectiveness of a selected English translation in conveying the original discourse. The importance of accurately translating the discourse in these sermons cannot be overstated; when translating significant texts, particularly holy texts, a translator’s inability to convey the discourse effectively can result in a loss of the original message, meaning, and spirit. The translation analyzed in this research is Seyyed Ali Reza’s (1980) version of Nahj al-Balagha, recognized as the most accessible and comprehensive translation. By applying Fairclough’s (1980) discourse analysis, the study found that Imam Ali’s discourse features the highest frequency in the description stage at 65%, while the explanation stage has the lowest frequency at 9%. Using Berman’s (2010) translation model, the researchers found that clarification was the most frequently employed strategy in the analyzed translations, occurring 33% of the time. In contrast, the rationalization and qualitative impoverishment strategies were the least used, each at 8%.
تجزیه و تحلیل داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب و بازشناسی ماجرای تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
419 - 442
حوزههای تخصصی:
یکی از داستان هایی که پیرامون محدث نوری و کتاب فصل الخطاب در چند دهه اخیر مطرح شده، داستان «انگیزه انگلیسی» تألیف فصل الخطاب است؛ که گفته شده محدث نوری، فریب سیاست های ضداسلامی دولت انگلستان برای تفرقه میان مسلمین را خورده، و این کتاب را به تحریک کارمند جاسوس سفارت انگلیس نوشته است. این داستان توسط آیت الله مرعشی نجفی به نقل از سردار کابلی، توسط چند نفر از علمای معاصر همانند: شبیری زنجانی، منتظری، آصف محسنى، صادقی تهرانی، نقل شده است. در پژوهش های جدید، مشخص شده که انتساب این داستان به محدث نوری، نادرست است. اکنون برای بازشناسی ماجرای واقعی داستان، لازم است بررسی شود: 1. روایت های داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب چگونه و دارای چه بخش های متفاوتی می باشد؟ 2. اطلاعات و داده های این داستان، چه سرنخ هایی را به ما برای کشف واقعیت داستان می دهد؟ 3. آیا اطلاعات این داستان با شواهد تاریخی دیگر و مرتبط با عصر محدث نوری و سردار کابلی، هماهنگ است؟ 4. این داستان را، می توان با چه واقعه تاریخی تطبیق داد؟ در پژوهش پیش رو، با بررسی داده های داستان و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن، و دقت در اطلاعاتی که ناهماهنگ با تاریخ و زندگی حاجی نوری هستند، مشخص شد که که بخش اعظم داستان آیت الله مرعشی منقول از سردار کابلی، داستانی پیرامون جریانات کتاب «مسالک المحسنین» در دوره مشروطه ایران و مخالفت شیخ فضل الله نوری با این کتاب می باشد؛ و ناقل داستان، دو داستان مختلف (که پیرامون دو نوری، دو سید و دو کتاب متفاوت بوده است) را، باهم مخلوط نموده است.
ساختار روابط مسلمانان از رهگذر تحلیل مضمون ارتباط ولایی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
277 - 308
حوزههای تخصصی:
روابط افراد و جوامع مسلمان با دیگر افراد و ملل مسلمان و غیرمسلمان از موضوعاتی است که در آیات قرآن کریم بدان پرداخته شده است. لزوم مرزبندی از مسائل مرتبط به روابط مسلمانان است در اسلام و آیات الهی بدان تأکید شده است. گاه مرزبندی در حوزه ی جغرافیایی و زمینی است؛ گاه در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی. با توجه به ضرورت مرزبندی اعتقادی، سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی با دشمنان و لزوم اطاعت و تبعیت از قرآن کریم، پژوهش حاضر با استفاده از فرایند تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA به بررسی آموزه های قرآنی در مرزبندی ارتباط ولایی پرداخته است. بررسی این آموزه ها بیانگر آن است که در آیات الهی درباره ی این موضوع چهار رویکرد اثبات، نفی، نهی و ذم وجود دارد. مضمون اثبات به دو مضمون فرعی جبهه ی حق و جبهه ی باطل قابل تقسیم است. جبهه ی حق شامل مضامین پایه خداوند، پیامبر(ص)، مؤمنان و فرشتگان می شود و جبهه ی باطل شامل مضامین پایه ی شیطان، طاغوت، کافران، یهود و نصارا و ظالمان می گردد. مضامین پایه ی نفی نیز شامل سه گروه غیرخداوند، کافران و مؤمنان غیرمهاجر می شود. همچنین خداوند مؤمنان را از ارتباط ولایی با کافران، یهود و نصارا، مسخره و بازی گیرندگان دین، افراد مورد غضب الهی و دشمنان خود و خداوند نهی می فرماید و درنهایت، ولی قرار دادن شیطان و نسلش به جای خداوند و ولی قرار دادن کافران نیز درآیات الهی مورد مذمت قرار گرفته است.
ترابط عدالت و عادل شمردگی انسان در آیین کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
57 - 70
حوزههای تخصصی:
عدالت و عادل شمردگی از مفاهیمی هستند که نقشی اساسی در الهیات کاتولیک ایفا می کنند. فهم و تحقق فضیلت عدالت که درواقع اراده پیوسته و راسخ برای ادای حقوق خدا و همنوع است، متوقف بر فهم و چگونگی کیفیت عادل شمردگی انسان هاست که از آن به فعل الهی یاد می شود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی درصدد است رابطه عدالت و عادل شمردگی را نشان دهد. این پژوهش ابتدا با بررسی مفهوم این دو واژه و پس از آن با اشاره به نحوه تحقق عادل شمردگی و عدالت در انسان، به چگونگی ارتباط این دو می پردازد و در نهایت در تبیین ارتباط این دو مفهوم به این نتیجه رسیده است که بدون در نظر گرفتن عادل شمردگی انسان ها و کیفیت تحقق آن از جانب خدا، امکان الگوگیری و تعمیم عدالت خدا برای انسان محقق نمی شود تا بتواند فضیلت عدالت انسانی را آنچنان که شایسته آن است، محقق کند.
Les éléments de la protection de la dignité de la femme et son rôle éducatif dans le mode de vie islamique
حوزههای تخصصی:
La présente recherche a été menée dans le but d’identifier les éléments de préservation de la dignité de la femme et d’expliquer le rôle éducatif de cette dignité dans le mode de vie islamique. Il convient de noter que nous avons utilisé une méthode descriptive-analytique pour mener cette étude. En effet, après avoir examiné les sources disponibles sur le sujet, les données de la recherche ont été collectées à l’aide de formulaires, puis analysées selon des méthodes qualitatives. Les résultats obtenus identifient six composantes clés pour préserver la dignité de la femme : la connaissance de ses capacités naturelles et acquises, la prise en compte des conséquences sur sa dignité, la valorisation de la pudeur, l’estime de soi, et la connaissance de ses droits. Par ailleurs, cinq rôles éducatifs ont été identifiés dans le mode de vie islamique : la formation d’une personnalité épanouie, le renforcement de la spiritualité, l’adoption d’un comportement digne et honorable, le contrôle de soi face aux mauvaises influences, et le développement du sens des responsabilités sociales. Accorder de l’attention à ces différents aspects peut orienter la vie des femmes dans la société vers un style de vie plus en accord avec les valeurs religieuses.
وضعیت و تبعات حقوقی کاشت ریزتراشه با تأکید بر مسئولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
181 - 204
حوزههای تخصصی:
در مسیر تکامل علوم و فناوری، دستگاه ها به رشد و توسعه خود برای بازدهی بیشتر و نیز قرار گرفتن در ابعاد کوچک تر ادامه می دهند. استفاده روزافزون از ریزتراشه در حوزه های درمانی، خدماتی و... باعث ایجاد دغدغه های فراوانی پیرامون تنظیمات حقوقی جامعه و انسان درباره نظارت و کنترل براین فناوری جدید از جمله جواز و آثار حقوقی این فناوری شده است. استفاده از این فناوری به ویژه کاشت آن در بدن انسان با مقاصد درمانی، از دیدگاه فقهی و حقوقی منجر به تبعات و مسئولیت هایی برای شخص دریافت کننده ریزتراشه، پزشک و عوامل سازنده یا هدایت کننده آن می شود. کاشت ریزتراشه ها در بدن انسان ها و حیوانات با مقاصد مختلف انجام می شود، لکن با توجه به اینکه اصولاً تعرض به جسم انسان ممنوع و نامشروع است و به کارگیری این فناوری و اختلالات آن در موارد مشروع نیز ممکن است موجب ورود صدمات و زیان هایی به شخص دریافت کننده و دیگران شود. لذا این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی به توصیف این دستاورد و به ویژه مسئولیت مدنی ناشی از صدمات جسمی، روحی و مالی استفاده از آن می پردازد و فروض گوناگون نحوه ایجاد مسئولیت حقوقی آن را بررسی و تحلیل می نماید.
بررسی نظام مند سخنان عیسی در موعظه سر کوه Q و اثربخشی آن بر رساله یعقوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد سخنان عیسی در موعظه سر کوه Q و اثربخشی آن بر رساله یعقوب را بررسی کند. نگارنده گان با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه دست یافته اند که با نظر به موعظه سر کوه Q و رساله یعقوب این تئوری مطرح می شود که عیسی به مثابه یک مصلح اجتماعی که طریق تحول اجتماعی را در اصلاحات فردی، تغییر ارزش های فرهنگی و وارونه ساختن هویت ها می داند، دست به انقلاب فرهنگی در جامعه می زند و یعقوب نیز به عنوان پیرو و ادامه دهنده اصلاحات عیسی، دارای چنین دغدغه ای است؛ ضمن آنکه هر دو هویت به لحاظ اجتماعی، از یک وجه، نماینده تفکر واقع گرایی قلمداد می شوند؛ به این دلیل که قدرت نمایی در برابر امپراطوری قدرتمند روم را همان طور که زیلوت ها با شکست مواجه شدند، بی فایده می دانستند و از وجه دیگر، نماینده تفکر ایده آلیستی قلمداد می شوند؛ زیرا با ارائه قواعدی فرااخلاقی به دنبال ساخت جامعه ای آرمانی هستند.
بررسی فقهی حقوقی رجوع بایع به مبیع درصورت افلاس مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رجوع یکی از مباحث مهم فقه و حقوق است که چندان به ابعاد و مصادیق مختلف آن پرداخته نشده است. یکی از مصادیق رجوع، بحث رجوع بایع به مبیع در شرایطی است که است مشتری مفلس شده و توان پرداخت ثمن را ندارد. هدف مقاله حاضر این است که به بررسی این سؤال پرداخته شود که رویکرد فقه و حقوق به رجوع بایع به مبیع در صورت افلاس مشتری چگونه است؟ مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که در خصوص رجوع بایع به مبیع در صورت افلاس مشتری در قالب خیار تفلیس اختلاف نظر وجود دارد. در نظر فقها غالباً رجوع و خیار در یک نظر واحد جمع شده و به جای هم فرض گردیده است. غالب حقوقدانان نیز معتقد به استرداد مبیع و در واقع رجوع بایع به مبیع در صورت افلاس مشتری هستند. وجود مبیع، مفلس شدن مشتری، رسیدن موعد تحویل مبیع، اثبات افلاس مشتری است. نتیجه : مهم ترین ایرادی که به رجوع بایع به مبیع در صورت افلاس مشتری وارد می شود این است که خیار تفلیس باعث فسخ بیع می گردد اما در استرداد مبیع و حق رجوع بایع به مبیع، بیع فسخ نمی شود. بنابراین به نظر می رسد استرداد مبیع و حق رجوع بایع به مبیع دارای ماهیت ویژه ای است که تا حدی با خیار تفلیس فرق دارد.
تحلیل قرآنی راهکارهای مقابله با عملیات روانی دشمن در مکتب دفاعی امام خامنه ای
حوزههای تخصصی:
عملیات روانی از دیرباز مورد استفاده دشمنان قرار گرفته است؛ اما با توجه به پیشرفت و گسترش علوم روانشناسی و علوم اجتماعی و همچنین هزینه بر بودن جنگ های فیزیکی و نظامی، بهره گیری از عملیات روانی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... اهمیت بیشتری پیدا کرده است و مقابله با آن جزو راهبردهای دفاعی کشورها و نهادهای مسئول شده است. در دکترین دفاعی امام خامنه ای، شناخت دشمن از یک سو و مترصد بودن دشمن جهت ضربه زدن به نظام اسلامی از سوی دیگر و نیز آشنایی و تبیین راهکارهای دفاع و مقابله با هجمه های دشمن، جزو اصول اساسی است. امام خامنه ای به عنوان فرمانده کل قوا و ولی امر مسلمین جهان ضمن تبیین جنگ نرم و انواع عملیات روانی دشمنان اسلام و مسلمین، راهکارهای مقابله با آن را نیز مطرح و بیان کرده است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و مراجعه به بیانات امام خامنه ای و گزاره های قرآنی، راهکارهای مقابله با عملیات روانی دشمن را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. بر اساس یافته ها، اتکال به قدرت لایزال الهی، بازگشت به هویت دینی، امیدآفرینی میان جامعه، بصیرت افزایی، عدم انفعال در مقابل دشمن، بهره گیری از نیروهای توانمند، جهاد تبیین، خودباوری، ایجاد همبستگی بین افراد جامعه، بهره گیری از ظرفیت و توانمندی های داخلی و شناخت نقاط قوت و ضعف از جمله راهکارهای قرآن بنیان مقابله با عملیات روانی دشمنان در مکتب دفاعی امام خامنه ای است.
بازنگاهی به تفویض معتزله از منظر متکلمان امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقه های مختلف کلامی اسلامی قرار گرفته است. بر این اساس، نظریه های جبر گرایی، نظریه کسب، تفویض و امرٌ بین الأمرین مطرح شده است. برخی که از علوم الهی ائمه (ع) برخوردار نبوده اند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشته اند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت می دهند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقی مانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان هم عصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی می کند و مشخص می نماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.
«لقاء اللّه» به مثابه «غایت نهایی اخلاق» از دیدگاه توماس آکوییناس و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر به روش توصیفی۔تحلیلی و استنباطی و با هدف بررسی غایت نهایی اخلاق، آراء ملاصدرا و آکوئیناس - دو متفکر برجسته مسلمان - را مقایسه کرده و در صدد تبیین محورهای مشترکی نظیر سعادت بخشی و لذت آفرینی درمفهوم «لقاء اللّه» وگونه های مختلف لقاء اللّه در دنیا وآخرت از دیدگاه این دو فیلسوف برآمده و ضمن تحلیل و صورت بندی دیدگاه ها و استدلال های مبتنی برآن، همسویی این دو اندیشمند در مبانی و سویه های نظری را نشان داده است. ادله آکوئیناس بر اثبات لقای الهی به مثابه غایت نهایی اخلاق بیشتر برپایه لزوم وحدت وتعالی غایت نهایی و عشق الهی اقامه شده وادله ملاصدرا دو سویه متفاوت دارد: برخی از آنها بر دیدگاه عام هستی شناسانه و برخی بر دیدگاه خاص انسان شناسانه او استوار است. ملاصدرا هیچ مانعی را جز موانع اخلاقی نظیر اِفراط در شهوت و غضب، مانع تحقّق لقای الهی نمی داند و بر امکان همگانی و همیشگی این نحوه از شهود - حتی در این دنیا - و غایت الغایات بودن آن تأکید دارد، اما آکوئیناس ضمن اشتراک نظر در خطوط اصلی، دیدگاهی متفاوت در مورد امکان قُرب الهی و لقاءاو دارد.
شیوه شناسی شبهه گری قفاری در کتاب اصول مذهب الشیعه؛ مطالعه موردی استنادات به عیون اخبار الرضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گام نخست پاسخ گویی استوار به شبهات، روش شناسی شبهه گری معارضان است. یکی از روش های شبهه گری مخالفان آموزه های شیعی، استناد به منابع حدیثی امامیّه است. دکتر ناصر قفاری، نویسنده کتاب «اصول مذهب الشیعه، نقدٌ و عرضٌ» نیز از این روش سود جسته است. نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره از روش توصیفی-تحلیلی، در پی یافتن روش های شبهه گری قفاری بر آن دسته از آموزه های شیعی است که به کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» مستند شده اند. برای این منظور تمامی استنادات وی به این کتاب از منظر روش شناسی بررسی شده اند. دستاورد پژوهش این است که مجموعه شبهات وی در سه رده تعارض نمایی میان احادیث، تعارض نمایی احادیث با قرآن و نیز مغالطه، قابلیّت ارزیابی روشی دارند. مواردی چون تقطیع، فهم نامناسب واژگان، عدم توجه به خانواده حدیث و بزرگ نمایی آسیب های گریبانگیر حدیث در رده اول می گنجند. هم چنین درک نادرست از مفاهیم قرآنی و تقطیع حدیث، سبب تعارض نمایی روایات با قرآن شده است. در حوزه مغالطات نیز مواردی چون انحصارگرایی، مغالطات واژگانی و نیز مغالطه دلیل بیگانه، سه گونه پربسامد در روش شبهه گری قفاری ارزیابی می شوند.
Translation Strategies for Rhetorical Questions in the Qur’ān: A Comparative Analysis of Arberry and Asad Using Molina and Albir’s Model
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۴, ۲۰۲۳
368 - 399
حوزههای تخصصی:
Rhetorical questions in the Holy Qur’ān serve as powerful devices in argumentation and persuasion. This study investigates the translation strategies employed by Arberry and Asad in translating rhetorical questions from the Holy Qur’ān into English, utilizing the techniques suggested by Molina and Albir. The research adopts a descriptive-analytical method and is based on library research. The sample includes thirteen rhetorical questions selected from different Surahs, analyzed for their rhetorical functions as identified by classical Arabic rhetoric, including refutation, reproach, explanation, negation, astonishment, encouragement, reconciliation, unlikeliness, and magnification. The analysis reveals that both translators employ a range of techniques, with Asad favoring adaptation (42%) and amplification (33%), and Arberry showing a higher frequency of literal translation (50%) and modulation (25%). While both translators effectively convey the rhetorical functions of the questions, Asad’s translations often include additional explanatory phrases, making them more interpretive and accessible to readers unfamiliar with the original context. In contrast, Arberry’s translations maintain closer adherence to the original structure and wording, which can require more interpretive effort from the reader. The study concludes that while both translators succeed in maintaining the rhetorical essence of the questions, their approaches differ significantly, highlighting the complexities and nuances involved in translating the rhetorical questions in the Qur’ān.
تحلیل انتقادی اندیشه های قرآنی محمد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نوین تفسیری نسبت به قرآن کریم در اواسط قرن نوزده میلادی شدت بیشتری پیدا کرده که یکی از دلایل آن، اثرپذیری مستقیم اندیشمندان عرب از جریان مدرنیسم اروپا و نقد جدی میراث اسلامی بوده است. محمد عابد الجابری از جمله شاخص ترین عالمان نومعتزلی مصری است که به اسم ایجاد تغییر و تحول در معرفت بشری نسبت به دین، به نقد جدی میراث اسلامی پرداخته و تلاش کرده تفسیری جدید و عصری از قرآن کریم بر پایه ترتیب نزول آیات ارائه کند. در این پژوهش تلاش شده ضمن معرفی اجمالی جابری و مبانی فکری وی در فهم قرآن کریم، برخی از اندیشه های قرآنی وی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. نقد روش تفسیری و تاریخ نگاری وی نسبت به موضوعات قرآنی، نقد دیدگاه او در رابطه با واقع نمایی قصص و دلالت الفاظ و ظواهر قرآن به همراه تحلیل اصطلاح «پدیده قرآنی»، از جمله مسائلی است که در این پژوهش مطرح شده و نشان داده شده است که متأسفانه جابری در اکثر موارد با افراط گرایی در اجتهاد تفسیری، به تضعیف میراث مستدل و مستند اسلامی پرداخته و راه را برای ورود اندیشه های انحرافی در آموزه های دینی باز کرده است.
Implications of the Divine Ethics of Copulative Existence in Transcendent Wisdom(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۰, Issue ۳۵, Summer ۲۰۲۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : The division of existence into Independent and Copulative beings is one of the initiatives of Mulla Sadra, and according to him, Independent Existence is the existence that does not depend on any substantiality. Conversely, Copulative Existence is the existence that is nothing but a dependent being with a sheer relationship to an Independent Existence. The discussion of the reality of existence in transcendent wisdom is not only a conceptual discussion; But its main discussion is concrete, which looks at the quality of the relationship between effect and the cause of its existence. Analysis of the reality of an effect, like other philosophical concepts, plays an essential role in explaining some theological, philosophical, mystical and ethical issues. METHOD AND FINDING : This research, using analytical-descriptive method, has been done with the aim of investigating and analysing the outcomes of believing in the reality of copulative existence in divine ethics. In order to achieve the mentioned goal, the investigation of the reality, foundations of the Copulative Existence of an effect and the teleology of ethics as the basic subject were stated. CONCLUSION : The influence of the Copulative Existence on the issues of divine ethics, such as perseverance in the state of submissiveness, drowning in true love, learning the highest stage of gratitude, reaching the peak of fear and hope, the state of supplication, were among other achievements of this research. Therefore, believe in the copulative existence of an effect is an important precursor to explain divine ethics.
فارسی میانه یا نو؟ ردیابی یک ساخت فارسی میانه در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های بیان رابطه اختصاص یا مالکیت در فارسی میانه «آن + نشانه اضافه + [دارنده] + [داشته]» است که به نظر محقّقان به فارسی نو نرسیده است. در این نوشته، دو شاهد از یک نامه فارسی یهودی متقدّم به دست داده شده است که نشان می دهد این ساخت در پس از دوره فارسی میانه نیز همچنان زنده بوده است. ضمن اشاره به بازماندن این ساخت در شیرازی قدیم، به احتمال به حوزه کاربرد آن نیز اشاره کرده ایم. ضمناً، مرتبط با نمونه منقول در بحث ساخت مالکیت، شواهدی از کاربرد «که» در معنای «هر گاه؛ اگر» در فارسی نو و زبان های دیگر نیز نقل شده است که علی رغم برخی نوشته های پیشین، نشان می دهد که این عنصر نیز پس از فارسی میانه بر جای مانده است.
امکان سنجی معنای «کُنْ فَیکُونْ» برای واژه «صَمَد» با نظری بر اهداف هستی- خداشناسی سوره توحید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
«صمد» از واژگان مورد اختلاف مفسران، در برخی منابع لغوی، روایی و تفسیری، به «کُن فَیَکون» یا فاعلیت امری خداوند و مقوله آفرینش تبیین شده است. این پژوهش، امکان معنای «کُنْ فَیکُونْ» را برای «صَمَد» با نظر به هدف سوره توحید مورد سنجش قرار داده است. مشاهده معنای صنع الهی و فاعلیت امری (کُنْ فَیکُونْ) برای واژه «صَمَد» در متون لغوی، روایی و تفسیری، وجود اهداف هستی-خداشناسی در حیطه های معرفتی ذات، صفات، اسماء و افعال خداوند در سوره توحید، و همچنین صفت فعل بودن «صَمَد»، معنای کُن فَیَکون (صُنع لا مِن شئ) را برای «صَمَد» ممکن می سازد. همچنین معنای مختار، ارتباط وثیقی با دیگر آیات سوره توحید دارد و لحاظ آن با نظر به هدف سوره، ظرفیت پاسخگویی به برخی شبهات هستی-خداشناسی را دارد. خداوندی که خلق و امر به دستان اوست، خالقی است فراتر از چیزی که می زاید، زاییده می شود و همسری داشته باشد؛ او خالقی است که با «کُنْ فَیکُونْ» ابداع می کند.
عاملیّت انسان با تأکید بر نقش نیّت در تشخّص عمل در چشم انداز حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۸
117 - 139
حوزههای تخصصی:
مسئلهٔ عاملیّت انسان به این معنا که انسان، واجد عمل است؛ عملی که از آن اوست و می توان آن را به وی انتساب داد ، در علوم انسانی چنان پراهمیت است که می توان ملاک تقسیم بندی جریان های بزرگ علوم انسانی را در نقشی جستجو کرد که به عامل می دهند. به بیان دیگر، شناسایی دانش های انسانی، قبل از هر چیز، مستلزم شناسایی انسان کنشگر است و انسان از آن حیث که عامل، کنشگر و پدیده ساز است، موضوع این علوم قرار می گیرد؛ اما توصیف انسان به «عامل» و قائل شدن به «عاملیّت» او، در گرو تبیین ما از چیستی و تشخّص «عمل» است. پژوهش حاضر با رویکرد حِکمی و بر اساس آنچه از مبانی حکمت متعالیه برمی آید، ابتدا به تبیین حقیقت نیّت با توجّه به دو سرفصل و کلیدواژهٔ فلسفی متناظر با آن یعنی «علّت غائی» و «اختیار» می پردازد و بر همین اساس نقش آن در تشخّص عمل را پی می گیرد و در نهایت، نشان می دهد نیّت به عنوان اوّلین فعل همواره اختیاری در سلسله مبادی افعال اختیاری انسان از طرفی، و نیز علّت غائی عمل او از طرف دیگر، با معیّن کردن کیفیّت ارتباط و اتّحاد مختارانهٔ عامل با لایه های نفس اطلاقی خویش، تمام هویّت و تشخّص عمل را شکل می دهد و بنابراین عاملیّت انسان از لحاظ کمّ و کیف، با نیّت او از انجام عمل گره خورده است.
نامه علامه محمد قزوینی به نشریه سلفی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
155 - 162
حوزههای تخصصی:
در نشریه «الفتح» که از نشریات سلفی منتشرشده در نیمه نخست قرن بیستم در مصر است، نامه ای از علامه محمد قزوینی منتشر شده که دربردارنده نکات جالب توجهی درباره عقاید و مواضع وی است. در این نوشته، ترجمه متن فارسی این مقاله را آورده و چارچوب تاریخی نگارش آن را، که خود خالی از فایده تاریخی نیست، توضیح داده ایم.
هورقلیا در حکمت متعالیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
163 - 177
حوزههای تخصصی:
«هورقلیا» (در پارسی باستانی به معنای «جسم خورشیدی») یکی از نام های عالم مثال است و شیخ اشراق نخستین حکیمی شناخته می شود که این واژه را وارد حکمت اسلامی کرده است. «هورقلیا» مورد استقبال حکمای اشراقی و پیروان حکمت متعالیه واقع شده و شیخ احمد احسایی در آثارش به تکرار از این واژه بهره برده است، به گونه ای که کسانی وی را مبدع آن تصور کرده اند. از سوی دیگر، کسانی پیشینه آن را در آثار شیخ اشراق یافته و آن را به اطلاع پژوهشگران رسانده اند، ولی کم تر کسی به وجود آن در آثار صدرالمتألهین و جمعی از پیروان مکتب او پی برده است. در این مقاله، فارغ از بحث های فلسفی و کلامی در باره قبول یا رد وجود عالم مثال، به حضور اصطلاح «هورقلیا» در حکمت متعالیه می پردازیم.