مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
هورقلیا
حوزه های تخصصی:
سهروردی تنها در دو موضع از آثار خود، از «هورقلیا» سخن گفته است: یک بار در کتاب المشارع والمطارحات، و بار دیگر در کتاب حکمة الاشراق؛ در کتاب اول، هورقلیا به عنوان یک عالَم (عالم اشباح مجرّده و مُثُل معلّقه) و در کتاب دوم، به عنوان یک مدینهٴ مثالی قلمداد شده است. قبل از سهروردی، هیچ مؤلّفی را نمیشناسیم که اصطلاح هورقلیا را به کار برده باشد. در این مقاله، استدلال شده است که هورقلیا در حکمت سهروردی همان شهر عتیق سیاوش، شاهزادهٴ کیانی است؛ در متون پهلوی، آن شهر به نام «کنگ دژ» خوانده میشود و ویژگیهای آن در متون گوناگون پهلوی، مانند دینکرد، بندهشن، روایت پهلوی، یادگار جاماسپی و زند بهمن یسن به کوتاهی ذکر شده است. کنگ دژ، که میتوان آن را در قیاس با مدینهٴ فاضلهٴ یونانی (مذکور در آثار افلاطون)، مدینهٴ فاضلهٴ ایرانی خواند، شهری است محفوظ در دیوارهای توبرتو؛ پردیسی است سبز و خرّم با کاخ ها و گنبدهای استوار که به ویژه محلّ استقرار خسرو، پیر مغان و میر مغان، دانسته میشود. دربارهٴ واژهٴ هورقلیا تاکنون چند نظریه مطرح شده است: برخی دانشمندان هورقلیا را اقلیم خورشید دانسته اند و برخی دیگر آن را کالبد اختری معنی کرده اند، امّا بر اساس آنچه دربارهٴ کنگ دژ به میان آمد، میتوان هورقلیا را «قلعهٴ خورشید» انگاشت که همان کنگ دژ سیاوش و کیخسرو است.
رویکردی انتقادی به شیخیه در تطبیق هورقلیا بر عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخیه هورقلیا را مرتبه ای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانسته اند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کرده اند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا
هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانة بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عُجبُ الذنَب» و در فلسفة ملاصدرا تحت عنوان «قوة خیال» از آن یاد شده است. مقالة پیش رو بر آن است ضمن تبیین دیدگاه شیخیه در مورد عالم هورقلیا و جسد هورقلیایی، صحت و سقم تطبیق آنها را بر عالم مثال منفصل و مثال متصل بررسی نماید.
آرای کلامی شیخیه
حوزه های تخصصی:
«شیخیه» نام فرقه ای است که در طی دو قرن اخیر از شیعة امامیه جدا شده است. آنها طرفداران شیخ احمد احساییاند. طرفداران شیخیه، در عین حالی که همواره کوشیده اند خود را شیعة امامی معرفی کنند، عقایدی دارند که مشکل بتوان آنها را با عقاید شیعة امامی یکی دانست. مقالة حاضر تلاشی است برای شناخت و بررسی شیخیه و بزرگان آن و معتقدات ایشان، و اینکه چه تفاوت هایی بین شیخیه با غیرشیخیه وجود دارد. در نهایت، با بررسی و تطبیق اعتقاداتی که به ایشان نسبت داده شده، با عنایت به مکتب اهل بیت(ع)، به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است.
شیخیه در عقاید خویش در مواردی چند دچار انحرافاتی شده اند. از آن جمله میتوان به بحث معاد جسمانی و غلو در مورد جایگاه پیامبر(ص) و امامان (ع)، رکن رابع، حیات جسمانی امام عصر(عج) اشاره کرد.
این مقاله، به روش مطالعة کتابخانه ای و در مواردی میدانی تدوین و در مقام نقد و بررسی، از دو روش توصیف و تحلیل استفاده شده است.
چیستی و مبانی کلامی «رکن رابع» در نظام اعتقادی فرقة شیخیه و ارزیابی نسبت آن با «نیابت خاصه» در فرهنگ شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدة رکن رابع در فرقة شیخیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که برخی سران این فرقه، آن را برتر از اصول دین، حتی توحید و به عنوان اساس هستی و فلسفة آفرینش قلمداد کرده اند. سخنان سران شیخیه در تبیین رکن رابع، در نظام اعتقادی این فرقه دارای اشکالات و چالش های اساسی است و اختلافات عمیقی میان این ایده و اصول و مبانی اعتقادی شیعه، ازجمله نظریة نیابت وجود دارد. این نوشتار بر آن است که پس از بررسی مفهوم، جایگاه و مبانی رکن رابع در نظر شیخیه، نسبت آن با نظریة نیابت (عامه و خاصه) در فرهنگ شیعی را بررسی کند. بررسی به عمل آمده حاکی از آن است که: ایدة رکن رابع، انحراف و بدعتی در مبانی شیعه بوده و با نظریة نیابت، تفاوت های اساسی دارد؛ ضمن اینکه خود نیز از مبنا و دلیل قابل قبولی برخوردار نیست.
بررسی اصطلاح هورقلیا درمنظومه فکری شیخ احمد احسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های شیخ احمد بن زین الدین احسائی جدال هایی پُر دامنه در عرصه پاره ای از مباحث فکری برانگیخته است . «هورقلیا» یکی از واژه های کلیدی نظام فکری شیخ احمد احسائی است که در آثار متفکران پیش از او - از جمله شیخ اشراق - نیز به کار رفته است . ضمن توجه به پیشینه پژوهش ، با بررسی اجمالی هورقلیا در لغت و اصطلاح خاص احسائی ، نشان داده شده که مراد احسائی از هورقلیا در موارد گوناگونی از آثارش همان عالم برزخ و مثال است . افزون بر این ، گاهی هورقلیا در معنایی خاص تر ، بر افلاک عالم برزخ (عالم مثال)، اطلاق شده است . همچنین ضمن بررسی دو اطلاق رایج تر هورقلیا در آثار گوناگون احسائی و تبیین بیشتر خصوصیات هورقلیا تلاش شده است تا با استخراج ویژگی های آن ، نسبتش با عالم مثال و برزخ ، روشن تر و تفاوت دیدگاه های احسائی با متفکران و به ویژه ، فیلسوفان پیش از وی تا حدودی آشکار شود . از جمله این که اگر هورقلیا ، برزخ میان مجرّدات و مادیات دانسته شده ، مراد شیخ احسائی از تجرّد در این جا با مصطلح رایج فلسفی آن متفاوت است و مقصودش از مجرّدات در این جا عقول نیست و برزخ میان عالم نفوس و عالم اجسام مراد است .
آرای کلامی شیخیۀ باقریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ آبان ۱۴۰۱ شماره ۲۹۹
65-75
شیخیه باقریه منسوب به میرزامحمدباقر همدانی جندقی هم اکنون در برخی از مناطق مرکزی ایران پیروانی دارد. با این وجود از عقاید و دیدگاه ها و آثار این گروه، منابع مکتوبِ زیادی در دسترس نیست. ازجمله یافته های پژوهش آن است که میرزامحمدباقر همدانی، در روش پیرو مشرب اخباری گری با تفاسیر خاص شیح احمد احسائی و سیدکاظم رشتی است، و اندیشه های حاج محمد کریم خان کرمانی را پذیرفته است؛ اما در مسئله ناطق واحد شیعی، به شدت مخالف شیخیه کرمان است و حتی آنها را در این باب تکفیر می کند. این مکتب، در مسئله معاد قائل است به اینکه در روز قیامت بدن اصلی محشور می شود و بدن عارضی از بین می رود؛ و همچنین معراج پیامبر اسلام(ص) را به صورت روحانی پذیرفته است. مکتب شیخیه باقریه آل محمد(ص) را واسطه فیض خدا در آفرینش جهان می داند و معتقدند که ائمه اطهار(ع) نه آنکه محل مشیت خدا باشند؛ بلکه عین مشیت و اراده او هستند و دلیل این امر را معصوم بودن اهل بیت(ع) می دانند. این دیدگاه یکی از عوامل غلوآمیز دانستن شیخیه و تکفیر آنها دانسته شده است. ادعای شیخیه در باب رکن رابع و ناطق واحد یکی از زمینه های مهم زایش بابیت و بهائیت از درون اندیشه شیخیه است. شیخیه باقریه با رد نظریه ناطق واحد شیخیه کرمان و برائت از بابیت و بهائیت، راه خود را تا حدودی از سایر شیخیه جدا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و اسنادی به نقد و بررسی آرای کلامی مکتب شیخیه باقریه می پردازد.
هورقلیا در حکمت متعالیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
163 - 177
حوزه های تخصصی:
«هورقلیا» (در پارسی باستانی به معنای «جسم خورشیدی») یکی از نام های عالم مثال است و شیخ اشراق نخستین حکیمی شناخته می شود که این واژه را وارد حکمت اسلامی کرده است. «هورقلیا» مورد استقبال حکمای اشراقی و پیروان حکمت متعالیه واقع شده و شیخ احمد احسایی در آثارش به تکرار از این واژه بهره برده است، به گونه ای که کسانی وی را مبدع آن تصور کرده اند. از سوی دیگر، کسانی پیشینه آن را در آثار شیخ اشراق یافته و آن را به اطلاع پژوهشگران رسانده اند، ولی کم تر کسی به وجود آن در آثار صدرالمتألهین و جمعی از پیروان مکتب او پی برده است. در این مقاله، فارغ از بحث های فلسفی و کلامی در باره قبول یا رد وجود عالم مثال، به حضور اصطلاح «هورقلیا» در حکمت متعالیه می پردازیم.
ردیابی اندیشه های خُصَیبی در باورهای فرقه شیخیه با تکیه بر کتابِ الهدایه الکبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
67 - 82
حوزه های تخصصی:
اندیشه غلوّ به هویت شیعه آسیب زده است. تحلیل میزان نفوذ اندیشه غلوّ در منابع شیعی، نیازمند شناسایی سرچشمه های آن در منابع و اندیشه شخصیت های مؤثّر این جریان است. یکی از این منابع، کتاب الهدایه الکبری نوشته حسین بن حمدان خصیبی (متوفای358 یا 346) است. این کتاب بر فرقه شیخیه تأثیر قابل توجهی گذاشته است. فرقه شیخیه نیز در به وجود آمدن فرقه هایی همچون بابیت و بهائیت تأثیر داشته است. بخش قابل توجّهی از مبانی فکری و اعتقادی شیخیه از جمله باور به عالم هورقلیا و رکن رابع، در کتاب الهدایه الکبری قابل ردیابی است؛ این باورها در منابع پیش از آن نیامده است. از این رو بررسی اصالت منبع و میزان تأثیر آن در پیدایش تفکرات و فرقه های آسیب رسان به اندیشه اصیل شیعه ضروری به نظر می رسد. این نوشتار بر اساس شیوه اسنادی و روش تحلیلی به دنبال بررسی و ردیابی اندیشه های خُصَیبی در منابع و باورهای فرقه شیخیه است.