فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
115 - 130
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار سعی شده با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا منظور از عینیت صفات با ذات حق همراه با دلایل، بعد عینیت صفات با ذات حق از نظر قیصریبررسی شود و تفاوت قیصری در این مورد با دیگر عرفا بیان گردد و بعد از آن عینیت صفات با ذات از نظر ملاصدرا و تفاوت و اشتراک آن با عرفا از جمله قیصری بررسی شود.قیصری به عینیت صفات و ذات هم در مقام ذات و هم در صقع ربوبی قائل است. تعین اول عرفای دیگر در نزد قیصری همان مقام واحدیت دیگر عرفا است و مقام احدیت همان مقام ذات حق است. صفات در مقام ذات به صورت اطلاقی وحدت دارند که این وحدت به صورت حیثیت اندماجی در نظر گرفته می شود در مقابل در صقع ربوبی که تجلی مقام ذات است وحدت به نحو حیثیت شأنی که به صورت اضافه اشراقی است، می باشد نه اضافه مقولی از جنس ماهیت تا تکثر در ذات به وجود آید.فهم این مسأله را می توان به کمک دستگاه فلسفی ملاصدرا در مورد معقولات ثانی فلسفی کمک گرفت که تکثر معقولات به تکثر متن نمی انجاند. در این دستگاه فلسفی رابطه ذات با صفاتش مانند رابطه وجود با ماهیت است که وجود تقدم بالحقیقه نسبت به ماهیت، و ماهیت تأخر بالمجاز نسبت به وجود دارد. به عبارت دیگر صفات و شئون حق در مقام فهم تأخر رتبی نسبت به حق تعالی دارند.
کیفیت تسبیح موجودات در قرآن: نقد آراء مفسران با روی کرد معناشناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مسأله ای کلامی فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.
روش تفسیری و رویکرد حکمرانی تفسیر سوره حشر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظلّه العالی) در تطبیق با تفاسیر اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم از مهم ترین فعالیت های علمی آیت الله خامنه ای است که در سایه تلاش های سیاسی، اجتماعی ایشان چندان مطرح نشده است. ایشان در دو دوره قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رویکردی اجتماعی و متناسب با شرایط و مسائل جامعه، به این مهم اشتغال داشتند. در دوران ریاست جمهوری معظّم له، درد آشنایی و اشراف جامع تر به مسائل جامعه، زمینه ساز برگزاری جلسات تفسیر سوره حشر شد که مضمونی مشابه شرائط آن روزگار جامعه ایرانی داشت. فهم تفسیری ایشان با دو عامل تدبّر و تطبیق ترکیب شده و مجموعه ای از قواعد حکمرانی قرآنی را در اختیار مخاطبان قرار داده است و همین ویژگی سبب تمایز تفسیر معظم له از سایر تفاسیر اجتماعی شده است. ما در این مقاله با تشریح نمونه ای، به تبیین روش تفسیری ایشان پرداختیم و با روش توصیفی- تحلیلی به قواعدی از حکمرانی قرآنی دست یافتیم که در تطبیق آن ها با آراء دیگر مفسّران اجتماعی که پرداختی به آن نداشتند، آشکارکننده ویژگی ممتاز تفسیر آیت الله خامنه ای در پرداخت به مسائل اجتماعی است. قواعدی مانند: غلبه قوانین الهی، ضرورت تکیه بر توده مردم، فلسفه جهاد اسلامی، اجتناب ناپذیر بودن دفع افسد به فاسد، ممنوعیت ایجاد شکاف طبقاتی، ضرورت همدلی مؤمنان، پرهیز از خود فراموشی اجتماعی.
وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند در دیدگاه ابوهاشم جعفری
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
38 - 57
حوزههای تخصصی:
بررسی اندیشه های کلامی امامیه دوران نخستین، نشانگر دو بحث مهم در باب اسما و صفات خداوند است؛ وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند. در میان اندیشمندان امامی، ابوهاشم جعفری ازجمله شخصیت هایی است که در این موضوع روایت مفصلی را نقل کرده است و در این رابطه دقت بالایی دارد. هدف این تحقیق، چیستی اندیشه او درباره وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند است. در اندیشه ابوهاشم، خداوند در مقام ذات از هرگونه صفتی عاری بوده و تمام صفات به خاطر وسیله قرارگرفتن میان خداوند و بندگان، برای دعا و تضرع خلق شده اند. او در بحث معناشناسی نیز صفات را با طریق سلبی (الهیات تنزیهی) قبول داشت و در واقع نقیض صفات ذات را از خداوند نفی می نمود. افزون بر این، صفات ذات حق را به صورت اثبات فعلی نیز بیان کرده و صفات را به افعال و نشانه های ذات حق در مخلوقات معنا می نمود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای می باشد.
غرض شناسی انواع تقدیم و تأخیر قرآنی در آینه تفسیر جوامع الجامع
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
55 - 79
حوزههای تخصصی:
تقدیم و تأخیر از جمله اسلوب های برجسته و تأثیرگذار در ساختار بلاغی قرآن کریم است. این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه علامه طبرسی در تفسیر جوامع الجامع درباره تقدیم و تأخیر های قرآنی انجام شده است. اهمیت این تحقیق به دلیل ارزش ادبی تفسیر جوامع الجامع و تأثیرپذیری آن از تفسیر کشاف زمخشری می باشد که از جنبه های بلاغی و ادبی مورد توجه قرار گرفته است. سؤال اصلی تحقیق این است که علامه طبرسی چگونه تقدیم و تأخیر های قرآنی را تفسیر و دسته بندی می کند؟ فرضیه تحقیق بر این مبنا استوار است که تقدیم و تأخیر از دیدگاه طبرسی به دو نوع طبیعی و غیرطبیعی تقسیم می شود. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و با مطالعه کتابخانه ای است که به بررسی تفصیلی آیات مربوط به تقدیم و تأخیر پرداخته است. نتایج نشان می دهد که تقدیم و تأخیر طبیعی شامل مواردی است که ساختار نحوی جمله دست نخورده باقی می ماند و عناصر در جایگاه اصلی خود قرار دارند، در حالی که تقدیم و تأخیر غیرطبیعی به مواردی اشاره دارد که جای عناصر تغییر یافته و ترتیب نحوی متفاوت از ساختار رایج است. اقسام تقدیم و تأخیر غیرطبیعی شامل تقدیم خبر، مفعول، ظرف و جار و مجرور، و حال می باشد. نتیجه اصلی این پژوهش نشان می دهد که تقدیم و تأخیر طبیعی غرض اختصاص و غیرطبیعی غرض اهتمام را دنبال می کند.
نقد مقاله مریم (س) از دایرة المعارف لیدن
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
109 - 125
حوزههای تخصصی:
در اندیشه شیعی، امامت جایگاهی رفیع و منحصر به فرد دارد، به گونه ای که امام به مثابه محور و قطب عالم هستی در نظام توحیدی تلقی می شود. از طریق واسطه امام، مخلوقات مشمول رحمت الاهی شده و به سوی حق هدایت می یابند. با عنایت به اهمیت و جایگاه والای امامت در اسلام، و وجود دیدگاه های گوناگون در تبیین مفهوم آن، این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش تدوین شده است که: شیخ طوسی و علامه طباطبایی چه تعریفی از «امامت» ارائه می کنند؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-توصیفی بوده و یافته ها حاکی از آن است که: شیخ طوسی، امامت را زعامت و رهبری عمومی در امور دین و دنیا می داند. علامه طباطبایی، امامت را ایصال به مطلوب و هدایت تام و تمام معنا می کند. بر اساس دیدگاه هر دو اندیشمند، با استناد به آیه 12۴ سوره بقره، امام دارای منزلتی فراتر از نبی است.
تأثیر برنامه ریزی منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری و پاداش بر عملکرد کاری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه ریزی منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری و پاداش بر عملکرد کاری کارکنان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن، تمام تمام کارکنان شهرداری شهر قم است که تعداد آنها 254 نفر بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 153 نفر از جامعه آماری که بااستفاده از فرمول کوکران به دست آمد و به صورت تصادفی ساده ازبین کارکنان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پاداش از (ویدی و همکاران، 2021)، پرسشنامه برنامه ریزی منابع انسانی کاروت و همکاران (۱۹۹۷)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) و پرسشنامه عملکرد کارکنان شعبانی و همکاران (۱۳۹۳) استفاده شد. برای بررسی فرضیات ازروش آماری همبسگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که برنامه ریزی منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری و پاداش بر عملکرد کاری کارکنان تأثیر مثبت و معناداری داشته و باعث بهبود آن شده است.
امتداد دانش معانی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم؛ مطالعه موردی تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
علم معانی یکی از شاخه های سه گانه علوم بلاغی است. حوزه علمیه در طول عمر یکصد ساله خود هماره مشغول آموزش، ترویج و توسعه این علم بوده است. اینکه دانش معانی در بستر پویش یکصدساله حوزه علمیه قم، چه رشد و تغییری کرده مسأله ای است که در این مقاله بررسی شده است. این مقاله برای رسیدگی به این مسأله، تفسیر المیزان را انتخاب کرده و به صورت موردی، تطور علم معانی را در این تفسیر شریف بررسی کرده است. فرضیه تحقیق این است که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در مباحث مقدماتی و سرفصل های داخلی علم معانی نقد، نوآوری و قاعده افزایی قابل توجهی داشته است.
کارکرد انواع هوش قلبی در شناخت و سلامت جسم و روان انسان در نهج البلاغه
منبع:
قرآن و عترت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
89 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شکل وصفی تحلیلی با تکیه برنظریه هوارد مارتین و داک چیلدر درصدد بررسی و تحلیل هویت هوش قلبی در آموزه های کلام امیرالمومنین (ع)در نهج البلاغه و نگاهی نو به قلب و جایگاه آن در تصمیم گیری ها است.قلب انسان، بسیار پیشرفته تر از آن است که فقط وظیفه ی پمپاژ خون انسان را بر عهده داشته باشد، قلب مرکز تبلور انرژی و نمایانگر شخصیت متعالی است که آگاه سازی آحاد جامعه به آن ، می تواند مارا در جهت بکاربست سیستم هوشی آن یاری کند. روش پژوهش با یافته های پژوهش های مرتبط با ریاضیات قلب در آموزه ها ی نهج البلاغه بصورت تطبیقی صورت گرفته و راهکارهای مستخرج از بیان امیرالمومنین (ع)جهت بکارگیری برای سلامت جسمی- روانی قلب و در نهایت سلامت روان را ارائه کرده است که نتایج، بیانگر آن است که هویت دینی قلب در نهج البلاغه ، اهمیت و جایگاه آن را در تصمیم گیری ها که نقش مهمی در یاری انسان دارد را نشان می دهد و تقسیم بندی آن در پژوهش های هوارد مارتین و داک چیلدر به قلب فراتر و قلب فروتر و تناقضات تصمیم گیری متکی بر انواع قلب در مواجهه با ذهن و ارائه راهکارهای رویارویی منطقی با آن ؛جهت های علمی را آشکار می سازد که با اقسام راه های شناخت معرفت در علوم اسلامی که یکی از آن ها شهود است؛ سازگاری دارد.
تحليل آراء محمد حماسه عبد اللطيف النحويّه وفقاً لنظريه تشومسکي التوليديّه التحويليّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
135 - 158
حوزههای تخصصی:
إنّ دراسه علاقه اللغه العربیّه بنظریات البحث اللغوی الحدیثه هی من القضایا المهمّه فی شؤون هذه اللغه، خاصه بعد ظهور علم اللغه الجدید کعلم مستقل. وعندما تغیّر اتجاه الدراسات اللغویه بأفکار وتوجّهات العالم اللغوی، فردیناند دی سوسور فی بدایات القرن العشرین، تأثّر البحث اللغوی فی العالم العربی بهذه التوجّهات، خاصه بعد أن قدّم نعوم تشومسکی نظریته التولیدیه التحویلیه التی قدّمت إطاراً منهجیاً للباحثین فی اللغه العربیّه، حیث حاولوا أن یتماشوا مع فکره عالمیه القواعد التی کانت من معطیات هذه النظریه، فطبّقوا قسطاً من مفاهیمها على اللغه العربیّه. لقد لاحظ کتّاب هذا البحث أن هناک علاقه بین مناهج وتصورات العلماء اللغویین المعاصرین العرب فی دراسه نحوهم العربی وبین جهود تشومسکی فی نظریته التولیدیه التحویلیه. استهدف هذا البحث معتمداً علی المنهج الوصفی – التحلیلی الکشف عن آراء محمد حماسه عبد اللطیف النحویه وترجیحاته وفقاً للنظریه التولیدیه التحویلیه. ومن أهمّ النتائج التی توصلت إلیها الدراسه أن تشومسکی یعتقد فی نظریته التولیدیه والتحویلیه بالبنیه السطحیه والبنیه العمیقه للجمل ویتوافق عبداللطیف مع هذا الرأی ویری بأن الإعراب بمجمله والتنغیم أیضاً یکشفان عن البنیه العمیقه. ویشیر عبد اللطیف إلی أهمیه سیاق الموقف وهذه الإشاره تدلّ علی عدم تقیّده بالمنهج التولیدی التحویلی الذی لایهتم بسیاق الموقف أو المقام.
تبیین و نقد دیدگاه محقق عراقی در باب اعتبارات واقعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
139 - 160
حوزههای تخصصی:
بحث اعتباریات از مباحث مهمی است که در علوم مختلف از جمله فقه و اصول می تواند منشا اثر باشد.حقیقت اعتبار و امور اعتباری، انواع اعتباریات و رابطه اعتبار با واقعیت از مسائل مهمی است که در مبحث اعتباریات باید بدان پرداخته شود. اندیشمندان بسیاری همچون مرحوم اصفهانی و علامه طباطبایی به تناسب در مورد مسائل یاد شده به بحث پرداخته اند. محقق عراقی نیز از جمله اندیشورانی است که در مباحث اصولی خود این بحث را مطرح نموده است. از دیدگاه محقق عراقی اعتباریات به دو دسته تقسیم می شوند که عبارت از اعتبارات محض و اعتبارات حقیقی می باشد. ایشان معتقد است اعتبارات حقیقی پس از اعتبار در عالم خارج داری تقرر و واقعیت می شوند.دلیل اصلی ایشان بر این مطلب بقاء اینگونه اعتبارات با فرض معدوم شدن معتبر است. بیان ایشان از جهات مختلفی دچار اشکال می باشد و مهمترین اشکال آن است که این تصور که اعتباریاتی همچون ملکیت، پس معدوم شدن معتبِر همچنان باقی هستند صحیح نیست چرا که معتبِر مباشری ملکیت، عقلاء هستند و به صورت مسلم اگر جمیع عقلا معدوم شوند ملکیتی باقی نخواهد ماند و جایی برای فرض ملکیت وجود نخواهد داشت
تحلیل و بررسی تطبیقی جامعیت ذاتی و مقایسه ای قرآن کریم از منظر آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
231 - 262
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اختلافی و بنیادین در تفسیر قرآن، مسئله ی جامعیت قرآن است. جامعیت از مبانی مهم تفسیر بوده که در چگونگی و مصادیق آن اختلاف نظر وجود دارد؛ به گونه ای که هرکدام از مفسران با استناد به ادله ای در هر یک از حوزه های جامعیت ذاتی و مقایسه ای به یکی از دیدگاه های جامعیت تمایل پیدا کرده اند. بررسی دیدگاه آیت الله جوادی و آیت الله مصباح به عنوان مفسران و قرآن پژوهان تأثیرگذار دوره معاصر می تواند راهگشای حل برخی مباحث نظری در حوزه اندیشه و عمل دینی باشد. نوشتار حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی و با گردآوری داده ها از راه جمع آوری کتابخانه ای درصدد تبیین، تحلیل و ارزیابی دیدگاه این دو اندیشمند در دو حوزه ی جامعیت است. با توجه به آثارشان، هر دو اندیشمند درباره جامعیت مقایسه ای قرآن اتفاق نظر دارند و هر دو، قرآن را نسبت به سایر کتب الهی کامل تر و حاوی تمام مسائل و معارف مفید برای سعادت دنیوی و اخروی می دانند؛ اما در خصوص جامعیت ذاتی، اندکی اختلاف نظر وجود دارد. ازنظر علامه مصباح، قرآن کریم در عرصه هدایت به سعادت دنیایى و آخرتى، جامعیت دارد و به جامعیت اعتدالی معتقدند؛ اما آیه الله جوادی، جامعیت حداکثری برای قرآن را با دو شرط پذیرفته است. این پژوهش، ضمن تبیین اصل دیدگاه این اندیشمندان قرآنی و ارزیابی مناسب به این حقیقت دست یافته که اگرچه اصل دیدگاه این دو مفسر و اندیشمند فرزانه معاصر موردقبول و قابل اثبات است، اما از منظری دیگر این نگرش ها با ملاحظات و بلکه کاستی هایی مواجه است که در این جستار به آن ها پرداخته می شود.
اعتبارسنجیِ سندی و دلالی روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
69 - 96
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی احادیث، یکی از حوزه های علوم حدیث است که وضعیت احادیث را ازنظرِ سندی و دلالی بررسی می کند. یکی از روایاتی که در منابع معتبر شیعی و برخی منابع اهل سنت نقل شده و درباره اعتبار آن خصوصاً در حوزه دلالی همواره مباحثی مطرح بوده است، حدیث «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» است. اهمیت بررسی این حدیث زمانی بیشتر می شود که متوجه شویم برداشت هایی ناقص از این حدیث، سبب ایجاد تعارض آن با برخی مستندات دینی و مؤید دیدگاه تحدید نسل در جامعه کنونی شده است. هدف اصلی این نوشتار، اعتبارسنجی سندی و دلالی حدیث مذکور است و این سؤال مطرح است که روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» در چه درجه ای از اعتبار واقع شده و نسبت آن با شبهات پیرامونی چگونه است؟ به منظور پاسخ به این سؤال با روش تحلیلی توصیفی به بررسی حدیث مذکور می پردازیم. افزون بر مورد اعتمادبودن اسناد و منابع نقل حدیث، ازنظرِ دلالی نیز دلالتی بر تحدید نسل و تعارض با روایات و آیات ندارد و صرفاً نوعی از آسایش را در زندگی انسان بیان می کند.
The Extent of the Validity of the Custom (ʿUrf) in the Interpretation of the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Throughout history, numerous exegetes of the Qur’an have presented interpretations of the verses of the Qur’an in accordance with the customary understanding, while not methodically specifying the extent of the validity of the customary understanding, in the process of interpreting the Qur’an. Hence, it is essential to properly clarify the validity and position of customary understanding in the interpretation of diverse types of verses, such as doctrinal verses, ethical verses, verses concerning social and cultural issues, and scientific verses.<br />The results of this study indicate that the customary understanding is admissible as an indication and evidence in the interpretation of the Qur’an and can be used to understand all the concepts of the verses at the level of literal meaning, however, at the level of intended meaning it is only allowed for the understanding of specific verses referring to customary practices, not for metaphysical concepts or verses with specific Qur’anic terminology.
بررسی و تحلیل انواع علل در قیاس (علت، شَبَه و طرد) مورد پژوهی دیدگاه های نحوی ابن انباری در (اسرار العربّیه) و ابن یعیش در (شرح المفصل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله قیاس (Deduction) در علم اصول نحو، سهم بزرگی را، در استدلال مسائل نحوی در فرایند ساخت قاعده زبان عربی، به خود اختصاص داده است. این اصول عبارتند از: سماع، قیاس، اجماع و استصحاب حال، به عنوان یک اصل کلی حاکم بر علم نحو در علم زبان شناسی زبان عربی است؛ با لحاظ این تفاوت که علم نحو دانش کشف قواعد بر اساس تنظیر موارد مورد استعمال در زبان عربی براساس استقراء، به عنوان جزء است و علم اصول نحو، به عنوان یک امر کلّی حاکم بر آن جزء است و اثبات مسائل نحوی، مبتنی بر چهار اصل مذکور است که قیاس به عنوان منبع دوم از منابع اصول نحو، بعد از مستند سماع (یعنی ملاحظه امر مسموع و استقرای آن)، مدنظر علمای نحو- از دیرباز تا کنون- بوده است. رویکرد قیاسی یا استدلال قیاسی، تلاش مبتنی بر عقل برای قانونمند کردن مسائل نحوی است. مبادرت نحویان بزرگ ایرانی و غیر ایرانی به این مسئله و تلاش دو نحوی بزرگ از جمله، ابن انباری(ت577ه) که خود مبدع تقسیم قیاس به «قیاس علت، شَبَه و طرد» در کتاب «لمع الادله» بوده است، ما را بر آن داشت که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و داده های زبانی موجود، به مقایسه و بررسی و تحلیل چند مبحث متناظر نحوی در کتاب «اسرار العربیه» ابن انباری و «شرح المفصل زمخشری» از ابن یعیش موصلی(ت643ه)، در این دو کتاب بپردازیم. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هر دو عالم نحوی در کتاب های خود جهت تبیین قواعد نحوی، به طریقِ قیاس، استدلال نمودند، منتها با ملاحظه ی این فرق که، ابن انباری با اینکه خود مبدع انواع قیاس بوده، در این کتاب، تقریبا از قیاس شبه، استفاده کرده که از ارزش علمی بسیار کمتری در تبیین قواعد نحوی، نسبت به قیاس علت برخوردار است. ولی این یعیش، در مقام تبیین و استدلال و با برخورداری از دانش زیاد نحوی خود از قیاس علت استفاده نموده است. قابل ذکر است که نه ابن انباری و نه ابن یعیش، هیچکدام در دو کتاب نحوی آمده در عنوان، به نوع قیاسی که از آن استفاده کرده اند، اشاره ای نداشته اند. نگارنده در این مقاله، بر اساس نوع رویکرد هر یک از دو نحوی، مطالب و آرای آنها را در قالب قیاس و انواع آن، دسته بندی نموده و با عنایت به تحلیلات صورت پذیرفته در این مقاله، قیاس علت و رویکرد ابن یعیش را به جهت استفاده از آن بخاطر استدلالی بودنش در تبیین قواعد نحوی، بر قیاس شبه ابن انباری، ترجیح داده است.
نگاهی به ابعاد گوناگون اختلاف جنید و حلاج در آیینه تقابلِ تصوف مکتب خراسان و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تأثیر محیط جغرافیایی بر نحوه تفکر و اندیشه انسانی امری قابل توجه است. تصوف اسلامی با ورود به حوزه جغرافیایی ایران با چالش های جدیدی مواجه شد. عارفان و اندیشمندان ایرانی با خوانش جدیدی از دین و قرآن به تدریج جهان اسلام را به سوی دوقطبی شدن سوق دادند. به دنبال آن تصوف عاشقانه مکتب خراسان در مقابلِ تصوف پای بند به سنتِ مکتب بغداد قرارگرفت. کرانه های این تقابل حوزه های اندیشه، سیاست و اجتماع را نیز فراگرفت. اوج این تقابل در مرگ حلاج و نوع برخورد طرف داران دو مکتب با او است. در پژوهش حاضر به بیان علت ها و ماهیت تقابل این دو مکتب پرداخته شده است. سپس بنا به اهمیت مسئله حلاج، با بررسی ابعاد اختلاف او با جنید بغدادی، روشن شد که موارد اختلاف این دو عارف بزرگ، ریشه در تقابل تصوف مکتب خراسان با بغداد داشته است. آنان در مسائل مهمی مانند: 1. اندیشه سیاسی، 2. مرز تأویل و تفسیر قرآن، 3. معنای توحید، 4. عقلانیت صحوی و اندیشه سکری و 5. بندگی عربی و عدالت جویی ایرانی، با هم اختلاف داشته اند.
شواهدی بر تعمیم نظریه ابصار سهروردی به دیگر ادراکات حسی و برخی از کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
515 - 531
حوزههای تخصصی:
چگونگی دریافتِ محسوسات همواره در فلسفه اسلامی مورد بحث بوده است. چهار نظریه در تبیین فرایند ادراک حسی پایه ریزی شده است. پیش از شیخ اشراق، مشائیان در ادراکات حسی به انطباع و ریاضی دانان در خصوص ادراک بصری به خروج شعاع قائل بودند. سهروردی با نقد نظریات پیش از خود در خصوص ادراک بصری، بر اضافه اشراقی و ارتباط مستقیم نفس انسانی با مبصَرات خارجی تأکید دارد. او گرچه درباره کیفیت ادراک بصری به تفصیل سخن گفته است، اما به طور آشکار درباره کیفیت ادارک در دیگر حواس ظاهری سخنی به میان نیاورده است. این امر موجب شده است عده ای در تعمیم نظریه او به دیگر ادراکات حسی تردید کنند. ما در نوشتار پیش رو کوشیده ایم شواهدی بر تعمیم نظریه ابصار سهروردی به دیگر حواس ظاهری اقامه کنیم. و برای آنکه میزان اثر گذاری این نظریه را در نظام فلسفی او نشان دهیم، برخی از کارکردهای این نظریه را در نظام فلسفی او مورد مطالعه قرار داده ایم. در این نوشتار، سه شاهد بر تعمیم نظریه او به دیگر حواس ظاهری اقامه می کنیم که از میان این سه شاهد، دو شاهد از نوآوری های این نوشتار به شمار می رود. و در پایان،کارکردها این نظریه را در نظام الهیاتی فلسفی سهروردی مورد کنکاش قرار خواهیم داد.
بررسی جلوه های آوایی دیوان "احزان صحراوية" تیسیر سبّول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
79 - 95
حوزههای تخصصی:
موسیقی از عناصر ساختارساز و جدایی ناپذیر شعر است که به شکل های مختلفی جلوه می نماید. این موسیقی گاه حاصل کاربرد اوزان عروضی و قوافی است و گاه حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. تیسیر سبول (1939 – 1973) شاعر معاصر اردنی در اشعار خود، از تکنیک های مختلفی جهت خلق موسیقی بهره برده است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی – تحلیلی در صدد بررسی سبک شخصی شاعر در انتخاب وزن و موسیقی از رهگذر تحلیل بسامد این شگرد هنری در اشعار اوست. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بخش موسیقی بیرونی، شاعر از بحر رمل (فَاعِلاتُن ْ ) که دارای هجاهای بلند و تسکین ها (سکته ها)ی عروضی درون مصراعی است بیشترین استفاده را برده که خاصیت و کاربرد عمومی این بحر در قواعد عروضی فارسی و عربی برای مضمون غم و اندوه است. هدف از این پژوهش کشف و پیدایی سبک شعری تیسیر در لایه آوایی به منظور شناسایی متغیرهای برجسته ساز، شکل و نقش آن ها در زمینه کیفیت معنابخشی به افکار شاعر است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تیسیر اوزان را متناسب با موضوع و درون مایه شعر انتخاب کرده است و با تکنیک های هنجارگریزی چون تضمین، تدویر، و درآمیختگی شعر نو و کلاسیک توجه مخاطب را به اشعار خویش جلب کرده است. تکرار قافیه، یکی از پربسامدترین شکل تکرار در موسیقی درونی اشعار تیسیر است. غرض اصلی از این نوع تکرار علاوه بر تأکید و تکیه بر کلمه، تحکیم معنا و قوت بخشیدن ب ه آن است. تیسیر به موسیقی دیداری نیز توجه خاصی نشان داده که این موسیقی از طریق نوشتن پلکانی و عمودی سطر های شعری، جلوه نموده است. غرض اصلی این نوع موسیقی، برجسته کردن یک مصراع در برابر مصرع های دیگر، تشخص بخشیدن و تأکید کردن هر کلمه یا سطر مصراع است.
فرا تحلیل چالش حقیقت یا مجاز آیه 38 سوره مبارکه الأنعام در میان پژوهشگران دینی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است، با استفاده از روش فراتحلیل به بررسی نظرات پژوهشگران معاصر قرآن کریم، ذیل آیه 38 سوره مبارکه الأنعام یا مفاهیم مرتبط با آن در محدوده زمانی سالهای 1400-1392 بپردازد؛ زیرا مرور نظام مند، ارزیابی و بررسی هدفمند پژوهش ها گامی در جهت رشد تحقیقات در حوزه های مختلف دانش بشری است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان داد، اختلاف نظر در شرح و تفسیر این آیه به عدم مشخص کردن حقیقت یا مجاز در این آیه و آیات مرتبط با آن در همان ابتدای بحث باز می گردد؛ این در حالیست که بیشترین تلاش برای معناشناسی واژگان «أم»، «أمّه»، «دابه» و «طائر» توسط پژوهشگران حوزه های علوم قرآن و حدیث انجام شده است ولی پی جویی معنای ترکیب «أمم أمثالکم» و مفاهیم مرتبط با آن، مورد توجه محققان فلسفه و کلام اسلامی بوده است. در پژوهش های مورد بررسی، به دلیل اکتفا به ذکر نظرات مفسران پیشین و در برخی موارد، طرح سؤال و جواب های محتمل تقریبا تبیین دقیق و همه جانبه ای برای کاربست صورتهای مختلف حقیقت یا مجاز در آیه شریفه، در عرصه های مختلف زیست و نیازمندی های بشر امروزی، مشاهده نشد.
بررسی تطبیقی آرای مفسران شیعه و اهل سنت در مورد معنا و مصداق فروگذاری «إصر» و «اغلال» توسط پیامبر گرامی اسلام (ص) در آیه 157 سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های پیامبر گرامی(ص) در قرآن کریم فرونهادن «إصر» و «أغلال» می باشد: «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» (اعراف/ 157) که مفسران، درباره معنا و مصادیق آیه، آرای گوناگونی ابراز کرده اند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی، به نقش صرفی- نحوی واژگان «إصر» و «أغلال، معناشناسی براساس روابط همنشینی و سپس به بیان دیدگاه های مفسران فریقین پرداخته است.یافته های این پژوهه، نشانگر آن است که از نظر معناشناسی، واژه «إصر» به همراه خود نوعی سنگینی و ثقل دارد و واژه «أغلال» دارای چهار معنای: 1-زنجیرهای باطنی-درونی، 2- غل و زنجیرهای ظاهری 3-تکالیف سنگین4-کنایه از قدرت و امساک است. در تفاسیر شیعه، برای واژه ی «إصر» دو معنای «سنگینی تکالیف مشقت بار» و «گناه خاص» به معنای عدم معرفت امام، ذکر شده است، ولی تفاسیر اهل سنت، آن را فقط به معنی «سنگینی تکالیف مشقت بار قوم یهود» دانسته اند.این معنای، مورد اتفاق را، شواهد درون و برون متنی، تأیید می کند. همچنین مفسران شیعه در تبیین واژه «أغلال» به پنج معنای الف) «تکالیف شاقه» ب) عدم فهم و درک فیوضات، امور بدعت گون و تفسیر به رأی، ج) تکالیف و امتحانات زنجیرگون بنی اسرائیل ود) «زنجیر هوا و هوس ها» دانسته؛ ولی همه تفاسیر اهل سنت، آن را نیز به معنای «زنجیرگون بودن همان تکالیف شاقه» شتاسانده اند که به نظر نگارندگان با اصل اقتصاد کاربرد واژگان، عدم تکرار و لزوم توجه به تفاوت معنایی و مصداقی اصر و اغلال ، سازگار نیست.