فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۷۰۱ تا ۱۷٬۷۲۰ مورد از کل ۷۹٬۲۹۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
115-126
حوزههای تخصصی:
بر اساس بازتقریری از اخلاق فضیلت، عمل، درست است، تنها اگر چیزی باشد که فاعل فضیلت مند در این شرایط انجام خواهد داد. از جمله ایرادهای معناشناختی که براین دیدگاه وارد شده، ایراد «درست اما غیر فضیلت مندانه» است که بر اساس آن، خطاست که عمل درست را براساس فعل فاعل فضیلت مند تبیین کنیم، زیرا گاهی فرد غیرفضیلت مند در شرایطی است که فاعل فضیلت مند هرگز در آن شرایط قرارنخواهد گرفت. در پژوهش حاضر، ابتدا به تحلیل این مشکل پرداخته و نشان خواهیم داد که ایراد مزبور ناشی از خلط حوزه تعیین وظایف و ارائه هدایت عملی، با محدوده ارزیابی افعال است، درنتیجه در مقام «هدایت عمل»، عمل درست است، اگر و تنها اگر، چیزی باشد که فاعل فضیلت مند در این شرایط تصمیم می گیرد، هرچند در مقام «ارزیابی عمل»، این تصمیم ممکن است «قابل تحسین» نباشد. بدین ترتیب مواردی وجود دارد که فاعل «باید» عملی را انجام دهد، اما درعین حال نمی توان عمل او را «درست»، به معنای «فضیلت مندانه» و «قابل تحسین» دانست. در پایان به ارائه راه حل های کاربردی تری برای رفع این مشکل خواهیم پرداخت.
اخلاق تفسیر در جغرافیای معرفتی مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
127-136
حوزههای تخصصی:
«اخلاق تفسیر» یکی از شاخه های دانش اخلاق و متعلَّق اخلاق کاربردی است. مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی «اخلاق تفسیر» در «مطالعات قرآنی» است. اخلاق تفسیر به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی، هویت میان رشته ای دارد. از طرفی به دانش اخلاق، به مثابه یک نظام معرفتی [رشته] متعلق است و از جهت دیگر، به گستره معرفتی تفسیر تعلق دارد. ازآنجا که این دانش نوظهور به اندازه کافی رشد نکرده است و تعین معرفتی نیافته است، نشان دادن جایگاه و قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر در دانش اخلاق و مطالعات قرآنی می تواند ما را در تبیین روش و جنس پژوهش و بایسته ها و الزامات روش شناختی و معرفت شناختی آن یاری کند. نتیجه پژوهش آن است که اخلاق تفسیر سه حوزه کنشی (عملِ تفسیر)، فرایندی (فرایند تفسیر به مثابه پژوهش) و دانشی (گستره معرفتی علم تفسیر) را شامل می شود. نیز براساس ساحت های سه گانه مطالعات ناظر به فهم و تفسیر قرآن، اخلاق تفسیر در سه سطح پیشاتفسیر، فرایند تفسیر و پساتفسیر (فراورده تفسیر) قابل بررسی است.
رفتار مسلمانان و مسیحیان در فتح اندلس و جنگ های صلیبی؛ انعکاس نگاه قرآن و کتاب مقدس به برخورد با دشمنان در جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبران سیاسی و مذهبی غرب با هدف جلوگیری از اقبال جامعه مسیحیان به آئین حیات بخش اسلام، به ترفند اسلام هراسی و ایجاد تنفر از دین مبین اسلام در بین مردم غرب روی آورده اند. این پژوهش درصدد است تا به روش توصیفی تحلیلی، و با بازخوانی رفتار مسلمانان و مسیحیان در رویارویی های نظامی، روشن کند که کدام دین و پیروان آن، سزاوار هراس است. مطابق گزارش های تاریخی، مسلمانان در فتح اندلس با حداکثر مدارای ممکن با مسیحیان، همراه خود فرهنگ و تمدنی را به ارمغان آوردند که به اعتراف محققان غربی، اروپای غرق شده در ظلمات جهالت قرون وسطا را نجات داد. در مقابل مسیحیان در جریان جنگ های صلیبی با انگیزه مذهبی، جنایت ها و وحشی گری هایی را رقم زدند که تفکر اسلام ستیزی غرب، نوعی الگوبرداری از جنگ های صلیبی است. البته هرچند رفتار پیروان ادیان متمایز از ادیان است، اما آموزه های اسلام و مسیحیت فعلی نشان می دهد عملکرد مسلمانان و مسیحیان در جنگ های مذکور، انعکاس تعالیم این دو دین است.
بررسی نمودهای فرهنگ جاهلی در عرصه اقتصادی در ایران مقارن ظهور اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان مقارن ظهور اسلام در حوزه های مختلف دچار دگردیسی معرفتی و ساختاری بود. حاکمیت فرهنگ جاهلی با تأکید مصداقی قرآن کریم (آل عمران: 54؛ مائده: 50؛ احزاب: 33؛ فتح: 36)، در شبه جزیره عربستان رواج داشت. با توجه به گزارش های تاریخی و اینکه شأن نزول آیات، مخصص مفادش نیست؛ آیا فرهنگ مذکور، در سطح جهانی(مقارن ظهور اسلام) خاصه ایران فعال بود؟ اگر پاسخ مثبت است، در عرصه اقتصادی چگونه بوده است؟ تحقیق پیش رو به صورت کتابخانه ای و با روش تجزیه و تحلیلِ داده های تاریخی، با هدف کشف حقیقتِ تاریخی در حوزه مذکور، به بررسی آن پرداخته است. برون دادِ بررسی توصیفی تحلیلی داده های تاریخی ایران در بُعد اقتصادی، حاکی از غلبه مؤلفه های فرهنگ جاهلی است که با طراحی ساسانیان مدیریت و هدایت می شد. ازآنجاکه بدنه اجتماعی مردم، از فشارهای سخت در حوزه های مختلف، خاصه حوزه اقتصادی به ستوه آمده بود، پس از آشنایی با دین اسلام، با آغوش باز از آن استقبال کرد.
امام معصوم علیه السلام و اعتراف به گناه در مقام دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه شیعه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت فاطمه زهرا علیه السلام، امیرمؤمنان علی علیه السلام و یازده تن فرزندان ایشان علیهم السلام، از هرگونه رجس و آلودگی مطهرند و از خطا و خطیئه معصوم اند؛ ولی در عین حال، در مقام مناجات با خدا، به گناهان بزرگ اعتراف کرده اند و به ناله و التماس مغفرت طلبیده اند. آیا اعتراف به گناه با مقام عصمت سازگار است؟ این پژوهش به روش اسنادی درصدد حل این مسئله و کشف وجه یا وجوه جمع میان مقام عصمت و اعتراف به گناه است. در این مقاله از احتمالات مختلفی برای فهم و تفسیر این سخنان بحث شده که ضمن رفع استبعاد، سازگاری میان آنها را نشان می دهد. این احتمالات معلوم می کند که صدور این ادعیه و اعتراف به گناه از ناحیه امامان معصوم علیهم السلام هرگز دلالت بر گناهکاری واقعی آنان ندارد. برخی از این احتمالات عبارتند از انشاء در مقام آموزش، استغفار از زبان امت، نظر به مراتب گذشته سیر کمالی خود، تجربه انواع عبادت، ادب متناسب با مقام مقربان، نظر به فقر ذاتی و سرافکندگی از نهایت کوچکی در مقابل عظمت باری تعالی.
نقش اعتباری بودن مالکیت و امانی بودن اموال انسان در بازتوزیع ثروت از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۲۶۵
35-43
حوزههای تخصصی:
توزیع مجدد ثروت به سیاست هایی گفته می شود که برای کاهش نابرابری درآمدی و فرصت های اقتصادی و به منظور پیشبرد «توسعه» پیش بینی شده است. این مقاله درصدد است به روش تحلیلی توصیفی نقش اعتباری بودن مالکیت انسان و امانی بودن اموال برای توزیع مجدد ثروت را بررسی نماید. مالکیت رابطه ای خاص میان مالک و مِلک است که امکان تصرف مالک در مِلک به سبب آن مهیا می شود. هدف از این بررسی نشان دادن ایجاد زمینه برای از میان رفتن فقر در جامعه از طریق ایجاد باور به اعتباری بودن مالکیت انسان و امانی بودن ثروت در دست وی هست. روش ارائه مباحث توصیفی تحلیلی، به شیوه تفسیر موضوعی، با بررسی دلالت آیات است. نتیجه به دست آمده این است که باور به اعتباری بودن مالکیت انسان و امانت الهی دانستن ثروت، موجب می شود ثروتمندان به نیاز افراد کم درآمد توجه کرده و برای رفع نیازهای معیشتی آنها اقدام کنند که آن را عمل بازتوزیع ثروت می نامند.
بررسی قاعده ی عدالت از دیدگاه فقه امامیه
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
47 - 81
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در فقه اسلامی تنها از کتاب، سنت، اجماع و عقل به عنوان منابع استنباط نام برده می شود، اما قواعد و اصول استنباط و فقاهت مى تواند بسیار باشد. در این راستا، فقهای امامیه، توجه ویژه ای به قواعد فقهی داشته و دارند. با این وجود هنوز برخی از قواعد فقهی که البته در استنباط بسیار سرنوشت ساز هستند، نظر فقها را به عنوان قاعده به خود جلب نکرده اند. هر چند در لابه لاى فتواها و استدلال هاى فقهى از این قواعد بهره بسیار برده شده است؛ ولی به صورت یک قاعده، مدون نگشته و حد و مرز آنها بوضوح تبیین نگردیده است. از این دست قواعد مى توان به قاعده عدالت، قاعده سهولت، قاعده مساوات و.... اشاره کرد. در این مقاله، در صدد پاسخ دادن به این پرسش هستیم که آیا فقیه یا حقوقدان، خصوصأ در موارد سکوت، نقص و تعارض قوانین و یا در مقام اختلاف نظر دانشمندان، می تواند به قاعده ی عدالت استناد کند یا خیر؟ در مورد استناد به «قاعده ی عدالت» توسط فقها و حقوق دانان بیان می گردد که در استقرایی که صورت گرفته حدود هشتاد فتوا یا نظر حقوقی است که در آن موارد، فقیه یا حقوقدانان با تمسک به « قاعده ی عدالت» به صدور «فتوا» یا اظهار نظر حقوقی مبادرت کرده اند.
مناسبات فقه حکومتی و مردم سالاری دینی
منبع:
نظام ولایی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
17-32
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است به تبیین نسبت فقه حکومتی و مردم سالاری دینی بپردازد. بدین منظور طیّ چندین نکته به صورت گام به گام به اصل موضوع نزدیک و به تبیین آن پرداخته است. در نکته اول به تبیین تفاوت الگوی مردمسالاری غربی با الگوی مردم سالاری دینی و اسلامی پرداخته است. در نکته دوم با تکیه بر تفاوت دو الگوی پیش گفته در حوزه مبانی انسان شناختی، تبیین تفاوت های جایگاه و حقوق انسان در این هر دو الگو را در دستور کار قرار داده است. نکته سوم به بررسی حقوق دوسویه مردم (انسان) در الگوی مردم سالاری دینی اهتمام ورزیده و نکته چهارم فقه اسلامی را به عنوان سامانه تبیین و تعیین حقوق و تکالیف انسانی (مکلفین) قلمداد نموده است. نکته پنجم تلاش می کند خاستگاه مردم سالاری دینی را نگرش حکومتی به اسلام و معارف اسلامی معرفی نماید و به دنبال آن با پشتوانه قرار دادن نکته چهارم و پنجم، در نکته ششم به ضرورت تولید فقه حکومتی برای نظام مردم سالار دینی استدلال می نماید. پیش فرض نکته ششم این است که سامانه و نرم افزار تعیین حق و تکلیف در دو فضای حکومت دینی و حکومت غیر دینی متفاوت است. بر این اساس سامانه تبیین و تعیین حق و تکلیف در حکومت غیر دینی «فقه و فقاهت فردی»، و سامانه تبیین و تعیین حق و تکلیف در حکومت دینی «فقه و فقاهت حکومتی» قلمداد شده است. در تکمله نکته ششم، تحلیل جامعه شناختی مدعای مطرح شده در این نکته ارائه گردیده است. در پایان نیز به نکاتی درباره چیستی و چرایی فقه حکومتی از منظر رهبری معظم انقلاب اشارتی رفته است.
تفسیر آیات قرآن بر اساس قاعده اصولی اراده معنای خاص از واژه عام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
31 - 49
حوزههای تخصصی:
آشنایی با برخی علوم برای تفسیر قرآن کریم امری ضروری است. این علوم توان فکری مفسر را در تبیین آیات قرآن افزایش داده و قواعد و ضوابط تفسیر قرآن کریم را بیان می دارد. یکی از این علوم، دانش اصول فقه است که به دلیل برخورداری از روش استدلال، اندیشه را پرورش داده و بر نیروی تعقل می افزاید. بسیاری از قواعد اصول فقه، موجب دستیابی به مراد خدای متعال از الفاظ و جمله های قرآنی شده، و مفسر را با شیوه دقیق و صحیح تفسیر قرآن آشنا می سازد. این پژوهش با روش توصیف و تحلیل متن و به شیوه کتابخانه ای، در صدد واکاوی و تبین قاعده اصولی «تخصیص عام به وسیله خاص»، در تفسیر واژگان قرآن است. بر معنای عام دلالت دارند که با قرینه روشن می شود، مراد از واژه، معنای خاص بوده است. یعنی خارج کردن بعضی از افراد از شمول حکم عام، بعد از آنکه لفظ به خودی خود، شامل همه افراد گشته است. از جمله راه های کشف اراده معنای خاص از واژه عام در تفسیر قرآن می توان استناد به آیات، روایات، بازگشت ضمیر به برخی از افراد عام، افراد متعدد پس از استثناء و عدم جواز حمل بر عام پیش از فحص از مخصص را برشمرد.
عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
39 - 61
حوزههای تخصصی:
انحراف را می توان ناهمنوایی با مجموعه هنجارهای معینی تعریف کرد که شمار زیادی از افراد یک اجتماع یا جامعه پذیرفته اند. تخطی از هنجارها، طیف وسیعی دارد؛ چنان که در سطح کلان جامعه با اتلاف و قصور و بی نظمی و لااُبالی گری تداعی می شود و در سطح میانه جامعه به نظامی گری و ناامنی و بی تخصصی و ناآگاهی تعبیر می گردد و در سطح خرد جامعه سر از بیماری و بزه و جرم و گناه در می آورد . در تحقیق حاضر که به روش علمی تحلیلی – توصیفی و جمع آوری کتابخانه ای صورت گرفته است، یافته های تحقیق حاکی از آن است که عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی عبارت اند از: محیط ناسالم خانواده و اجتماع و فقر، فرهنگ فاسد و رسانه های منحرف کننده که راهکارهای مقابله با آنها شامل توجه به نقش خانواده در تربیت، رعایت حقوق اعضای خانواده و نظارت اجتماعی، توجه به عدالت اجتماعی و نهادینه سازی فرهنگ اصیل اسلامی می باشد.
کاربست های تاریخ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست های تاریخ در قرآن کریم قرآن در تاریخ نگاری خود از شیوه ای خاص برخوردار است . او در مواجهه ی با تاریخ و قضایای تاریخی همانند کسی است که از بالا نظاره گر تاریخ بوده و تمام جزییات آن را مشاهده کرده است و با نگاهی جامع وبا زدودن شاخ و برگ و زواید رویدادها ووقایع، با چشمی همه جانبه نگر به قواعدی عام، جاری در زمان وتاثیر گذار و جامع، دست یافته است. قرآن کریم، از یک زاویه ی دید کلی نگر به کارکردهای تاثیر گذار در زوا یای مختلف آموزشی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، کشف سنن و قوانین،معرفی دسته بندی ها و نحله های فکری در جامعه و شناساندن علل عظمت و انحطاط جوامع و امم توجه کرده است و با کنار نهادن و فاصله گرفتن از ویژگی ها و خصوصیت های زمانی، مکانی و افرادی، به تاریخ و وقایع تاریخی نگریسته است. در مقاله پیش در جستجوی کاربست های تاریخ در قرآن ، با روشی تحلیلی به تبیین کاربست های تاریخ از زاویه ی دید قرآن در سه محور « آموزشی–تربیتی »، « شناختی » و « اجتماعی – سیاسی» پرداخته ایم.
اختلاط مردان و زنان در عصر جاهلیت و صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اختلاط بین مردان و زنان از جمله مسائل مورد بحث در جامعه کنونی است که با رشد روزافزون حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، بر اهمیت آن افزوده شده است. اینکه عرصه های مجاز اختلاط از نظر شرع مقدس چه عرصه هایی است و چه ضوابطی برآن حاکم است، توجه پژوهشگران دینی را به خود جلب نموده است. در این مقاله با بررسی منابع معتبر و کهن به ویژه اشعار شاعران عصر جاهلی، ابتدا وضعیت اختلاط در عصر جاهلیت مشخص شده و سپس با بررسی آیات قرآن کریم، احادیث نبوی (در منابع معتبر فریقین) و کتب تاریخی، موضوع مذکور در دوران رسول خدا6 و تغییرات انجام گرفته این دوره نسبت به عصر جاهلیت مشخص گردیده است. نتیجه این بررسی حکایت از این دارد که وضعیت اختلاط چه از نظر عرصه و چه از نظر ضوابط حاکم بر آن دچار تغییرات فراوانی گردیده است.
امانت انگاری نفس در آموزه های دینی و نقش آن در تربیت نفس انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادله عقلی و نقلی، امانت انگاری نفس مورد تأکید قرار گرفته و احکام و لوازم آن، ازجمله وجوب رد امانت و ضمان در تربیت نفس که مهم ترین سرمایه انسان است، تأثیر بسزایی دارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و کنکاش در آموزه های دینی، در کنار بهره گیری از لوازم امانت انگاری نفس، به این نتیجه رسیده که حفظ نفس، به عنوان یک امانت الهی، واجب شرعی است و نگهداری این ودیعه الهی از رهگذر شناسایی آفات و آسیب ها و مقابله با آن و فراهم سازی بسترها و شرایط لازم برای شادابی و طراوت نفس، میسر است، و نداشتن طراوت نفسانی که در سایه حرکت به سوی خداوند و تقرب به او میسر است با تباهی همراه است. از آفات تهدیدکننده نفس می توان به دوستان و محیط نامناسب، خوشحالی از فزونی مال و داشتن آرزوهای دراز، غفلت، عدم اعتدال در گفتار، افراط در پاسخ گویی به خواسته های نفسانی، ناآگاهی نسبت به نقشه های شیطان نام برد، و از تقوا و مداومت بر یاد خدا، یاد آخرت، انجام تفریحات سالم، و عدم افراط در پرداختن به مسائل معنوی، به عنوان بسترها و شرایط لازم برای شادابی نفس می توان نام برد.
نقش ارتباط معنایی آیات در تفسیر المیزان با رویکردی بر قرینه سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
151 - 176
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان درنظرگرفتن روابط معنایی موجود در بین آیات میباشد که ایشان این روابط را با عنایت به قرائن قرآنی به ویژه قرینه سیاق کشف مینماید. مقاله پیشرو که با ابزار کتابخانهای و به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته، به بررسی یکی از مبانی مؤلف المیزان (ارتباط معنایی آیات) در فهم قرآن پرداخت هاست. حاصل این مطالعه چنین بیان میشود که از منظر علّامه مهمترین و رایجترین روابط معنایی آیات در گونه هایی از روابط محکم و معناداری از جمله: رابطه تعلیل موجود در آیات (تعلیل قسمتی از آیه برای قسمت دیگر آن آیه و تعلیل یک آیه توسط آیهای دیگر)، مقدمهچینی برای بیان مطلبی (یک جمله برای بیان جملهای دیگر از همان آیه و یک آیه برای بیان آیه دیگر)، جواب به سؤال موجود و مقدّر (در همان آیه و در آیات دیگر)، در نظر گرفتن رابطه مطلق و مقید و رابطه تخصیص و تعمیم (تعمیم خاص و تخصیص عام) نهفته است که کشف مراد خداوند متعال و ارائه تفسیر صحیح از آیات، مستلزم در نظر گرفتن این روابط میباشد.
بررسی و تحلیل عبارت «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» در توصیف جهان پیشا ظهور
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
75-95
حوزههای تخصصی:
در روایات متعددی از پیامبر و ائمه: عبارت «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ در وصف جهان قبل از ظهور امام زمان4 وارد شده است که اگر عبارت مذکور مورد دقت و بررسی قرار نگیرد، می تواند دست مایه بسیاری از سوء برداشت ها و انحرافات شود. این نوشتار، با رویکرد حدیث پژوهانه و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این عبارت می پردازد. بررسی ها نشان می دهند که ظهور بر «امتلای ظلم» متوقف نیست و مهم تر از علایم، ظهور، شرایطی دارد که «اقبال عمومی» از جمله آن ها است. این اقبال عمومی به دوصورت می تواند اتفاق بیفتد: یا این که بشر با اقبال معرفتی و کسب آمادگی، طالب منجی و فرج رخ می دهد؛ و یا این که بخاطر سخت شدن شرایطش، اقبال اضطراری پیدا کند و درنتیجه به منجی طلبی کشیده شود. بنابراین، این عبارت فقط نوعی خبر از آینده است که بشر راه دوم را خواهد پیمود و لذا دچار ظلم می شود.
تأثیر شیعه گرایی عصر صفوی بر تاریخ نگاری عالم آرای شاه طهماسب
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
95 - 111
حوزههای تخصصی:
ثبت وقایع و رویدادهای زندگی پادشاهان به سبک های مختلف، یکی از رایج ترین سنت های تاریخ نویسی در ایران بود. برای اطلاع از فهم تاریخی، تاریخ نگری و تاریخ نگاری در ادوار مختلف، گریزی جز استفاده از این آثار نیست. کتاب عالم آرای شاه طهماسب</em>، نوشته حسینی مرعشی تبریزی حوادث دوره شاه طهماسب را در قالب داستانی-تاریخی در فاصله سال های 930 تا 981 ثبت کرده است. با عنایت به اهمیت این کتاب در مطالعات تاریخی دوره صفوی، به ویژه از نظر بررسی شیعه گرایی رایج در این دوره، این پژوهش درصدد است به روش توصیفی- تحلیلی، ویژگی های تاریخ نگری و تاریخ نگاری حسینی مرعشی تبریزی را با توجه به رویکردهای شیعی مورخ، بررسی و تحلیل کند. سؤال اصلی پژوهش این است که شیعه گرایی رایج در دوره صفوی چه تأثیری بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری حسینی مرعشی در تألیف عالم آرای شاه طهماسب داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد به رغم داستانی بودن اثر، عواملی همچون مذهب رایج و رسمی تشیع، دیدگاه و گرایش های اعتقادی نویسنده و تأثیرپذیری از شیعه گرایی، در تاریخ نگری و تاریخ نگاری او تأثیرگذار بوده است. لذا مؤلفه هایی نظیر مشروعیت بخشی به شاه صفوی، نگاه مذهبی مورخ به تاریخ، رویاپردازی قداستی، تأویل گرایی دینی، تقدیر گرایی و نگرش غالیانه و همچنین استفاده از ادبیات شیعی و واژگان و اسامی برخاسته از باورهای شیعی و تکرار اسامی ائمه، نشان دهنده تأثیر پذیری مولف از شیعه گرایی رایج در ایران عصر صفوی بوده است.
بررسی نسبت میان «فلسفه تعلیم و تربیت» با تمدن نوین اسلامی و تبیین فلسفه تربیتی مطلوب بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ایجاد تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمان نظام جمهوری اسلامی، در سال های اخیر، در محافل علمی جدی تر مورد توجه قرار گرفته است. ماهیت میان رشته ای «تمدن پژوهی» نیز ضرورت پرداختن به این مقوله را از ابعاد گوناگون، تأکیدکرده است. مقام معظم رهبری، در راستای ایجاد تمدن نوین اسلامی بر مؤلفه «پرورش نیروی انسان کارآمد» تأکید نموده، نگاه اجتهادی و عالمانه به نظام تعلیم و تربیت رسمی و تدوین فلسفه تربیتی مناسب را توصیه نموده اند. هدف از انجام این پژوهش، اولاً، تبیین رابطه میان فلسفه تربیتی جامعه و تمدن سازی نوین اسلامی و ثانیاً، تبیین فلسفه تربیتی مطلوب با رویکرد تمدنی( بر اساس دیدگاه های مقام معظم رهبری) است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی- استنتاجی است. ابتدا از طریق توجیه نقش نظام تربیتی در تأمین سرمایه انسانی لازم برای تمدن سازی، پرورش خصوصیات معنوی- اخلاقی لازم، نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی، آماده سازی برای ورود به آموزش عالی و تولید علم و فناوری و پرورش نسل های بعدی نخبگان فکری جامعه ( برای تولید و ارتقای فکری) که برای تمدن سازی لازمند، رابطه میان فلسفه تربیتی و تمدن سازی توجیه شد. سپس مؤلفه های چهارگانه فلسفه تربیتی مطلوب در قالب: اقدامات زمینه ساز، اهداف تربیت، رویکرد تربیتی و ابعاد تربیت تبیین گردید. بر اساس یافته ها، در راستای هدف کلی تربیت ( یعنی پرورش سرمایه انسانی تمدن اسلامی)، ده هدف واسطه ای در هشت بعد: معنوی، روانی- شخصیتی، اخلاقی، علمی، مدنی، فرهنگی- سیاسی، جسمی و حرفه ای- اقتصادی به دست آمد. در نهایت، رویکرد تربیتی مناسب، تحت عنوان «تربیت انسان مؤمن کارآمد» پیشنهاد گردید.
تحلیل تفسیری آیه 213 بقره در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
155-172
حوزههای تخصصی:
مسئله وحدت و اختلاف انسان ها ریشه در تاریخ حیات اجتماعی بشر دارد و همین امر بسترساز ظهور انبیاء الهی و نزول کتب آسمانی شده است. آیه 213 سوره بقره با اشاره اجمالی به این مسئله، سیر تطور اندیشه بشری را در مراحل مختلف بیان می کند. ابهام های متعددی ازجمله در زمینه چیستی مبنای وحدت، علت اختلافات، زمان انقضای موضوع آیه و حکایت گری آیه از سنت مستمر خدای متعال در میان امت ها دارد. از این رو آیه شریفه مورد بحث بستر تضارب آراء اندیشمندان و مفسران شده است. این مقاله که به شیوه تحلیلی تطبیقی نگارش یافته است، معطوف به طرح، بررسی و نقد دیدگاه های متفاوت مفسران فریقین در خصوص ابهام های فوق است. سه دیدگاه اتحاد بر کفر، اتحاد بر یکتاپرستی و اتحاد بر اصول عقلی و هدایت فطری با تقریب های متفاوت، حاصل بررسی های انجام شده در خصوص متعلق وحدت در آیه شریفه است. نگارنده دیدگاه سوم را با تقریب «اتحاد انسان ها بر عدم برخورداری از هدایت تشریعی» در یک مقطع زمانی خاص تقویت می نماید و البته بر آن است که به مدد قاعده جری و تطبیق، احتمال انسلاخ از زمان نیز در برداشت از آیه قابل توجه است.
محدودیت ها و ناتوانایی های عقلانی عقل از دیدگاه امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۲
41 - 61
حوزههای تخصصی:
در هندسه و منظومه فکری امام خمینی عقل و عقلانیت جایگاه ویژه دارد؛ آثار ایشان درباره علوم اسلامی گویای اهتمام ایشان به تفقه عقلی و استفاده از عقل و روش عقلی است؛ اما به رغم عقل گرایی افراطی و خودکفایی و خودبسندگی عقل در شناخت انسان، حقایق جهان هستی و کمال و سعادت و راه به دست آوردن آن، ایشان به محدودیت ها و ناتوانایی های عقل باور داشت و پیوسته سخن ایشان این بود که عقل باید در خدمت وحی قرار گیرد و از سوی دین و شریعت پشتیبانی و هدایت شود. در پژوهش حاضر با روش اجتهادی و تحلیل اسنادی، محدودیت ها و ناتوانایی های عقل از نگاه امام خمینی بررسی شد. دستاورد این پژوهش عبارت است از: عقل در درک بسیاری از حقایق، اسرار و رموز جهان هستی ناتوان است ازجمله، چگونگی وحی و نبوت، معاد جسمانی، فلسفه احکام و...؛ ازآنجاکه عقل از عوامل و موقعیت های درونی و بیرونی تأثیرپذیر است، نسبت به آنچه درک می کند و می شناسد و در مورد آن داوری دارد، مصون از خطا، اشتباه و تخطی از واقع نیست؛ اگر انسان بخواهد عقل خود را در مورد حقایق غیبی تعبدی دخالت دهد سرانجام کار او به انکار مسلمات و ضروریات دینی می انجامد.
بررسی دیدگاه ویلیام آلستون درباره ادراک عرفانی و نقد آن بر اساس آرای هوسرل و مرلوپونتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به تحلیل الگوی «ادراک عرفانیِ» ویلیام آلستون بر اساس پدیدارشناسی ادموند هوسرل و موریس مرلوپونتی می پردازد. آلستون در نظریه «ادراک عرفانی» بر آن است که اشتراکی بنیادین بین ادراک حسّی و عرفانی برقرار است. او با تحلیلی پدیدارشناختی از ادراکِ حسّی، مرکزی ترین ویژگیِ ادراک حسّی را «دادگیِ» موضوعاتِ ادراکِ حسّی به آگاهی می داند. در واقع وی ادراک را «حضور مستقیم و بی واسطه اعیان» یا همان «نمود» می داند و ادراک عرفانی را «آگاهیِ تجربی مستقیم از خدا بر اساس تلقی خود شخص تعریف می کند». در مقابل هوسرل و مرلوپونتی با تکیه بر مفاهیمِ «حیث التفاتی»، «تنِ پدیدارشناختی»، «فضامندی و حرکت» بر آن است که عینِ ادراکی هرگز به طور کامل به آگاهی «داده» نمی شود؛ زیرا ادراک هرگز جدای از تن، حرکت و فضامندی نخواهد بود. ادراک در نظر هوسرل امری «پویا»ست و در تقابلِ با برداشت آلستون قرار دارد که ادراک را فرایندی «ایستا» می داند؛ از این رو آنچه را که آلستون ادراک عرفانی می نامد، در نظر پدیدارشناسانی همچون هوسرل و مرلوپونتی فاقد ویژگی های اساسیِ ادراک است. نتیجه اینکه حضور خدا برای عارف «حضوری شخصی» است. این حضور همانند حضور «دیگری» و نیز «خودآگاهی از نفس» برای شخص است.