فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۶۶۱ تا ۱۷٬۶۸۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
21 - 36
حوزههای تخصصی:
اللغه العربیه لغه اشتقاقیه. فالکلمات فیها لا تعیش فرادى، بل لها مجتمعات مشترکه رغم کثیر من لغات العالم. وهذه المیزه معروفه عند أهل اللغه. هذا من جانب، ومن جانب آخر لها میزه أخرى، وهی قضیه الحرکات التی تنتج منها المعانی. فکلُّ حرکه تتّصف بعدّه خصائص تمیزها عن باقی الحرکات وتعطی لها خاصیه صوتیه، بحیث تدلّ على معنى معین دون غیره. یستهدف هذا البحث دراسه تاثیر أقوى الحرکات أی الضمّه (قصیرها وطویلها) فی معانی مفردات وجمل اللغه العربیه والقرآن الکریم. فدراسه تأثیر الضمه فی تقویه بنیه الأسماء والأفعال والتراکیب النحویه تکوّن المحاور الرئیسه فی هذه المقاله. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی التحلیلی، حیث تبحث عن وصف الصوائت ووجودها فی بنیه الکلمات فی اللغه العربیه والقرآن الکریم. النتائج المستقاه من البحث تبین أنّ الضمه هی أقوى الحرکات، وهذه القوّه تؤدّی إلى تقویه المعنى فی المفردات والتراکیب الصرفیه والنحویه، حیث المرفوعات فی التراکیب النحویه هی العمده على عکس المنصوبات والمجرورات التی هما فضلتان. فیمکننا أن نضع قاعده لغویه جدیده معنونه ب «أقوى الحرکات تدلّ على أقوى المعانی»، کما قیل سابا: «زیاده المبانی تدلّ على زیاده المعانی» و«أقوى الحروف تدلّ على أقوى المعانی».
بازپژوهی شرط تساویِ محلْ در قصاص عضو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
52 - 76
حوزههای تخصصی:
از جمله شروطی که برای قصاصِ عضوْ بیان شده ، تساوی در محل است. فقها و حقوق دانان اتفاق نظر دارند بر این که با بودن عضو در محلْ نمی توان عضوی دیگر و حتی مماثل آن را قصاص کرد، اما در صورت مفقود بودن عضو در محل، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد: گروهی به طور مطلق به پرداخت دیه قائل اند و گروهی دیگر در صورت وجود عضو مماثل در غیر محل قائل به قصاص عضو مماثل در غیر محل هستند و برخی نیز قائل به قصاص اند؛ هرچند اعضای مورد قصاص هم جنس نباشند. مقالهٔ حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی اقوال مختلف در این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در صورت مفقودبودن عضو در محل در اعضای مماثل عضو مماثل در غیر محلْ قصاص می شود ، اما در مورد قصاص غیر هم جنس با توجه به این که که خلاف اصل مماثلت در قصاص است باید به مورد نص اکتفا کرد و آن تنها قصاصِ پا به جای دستْ در صورت نبود دست و قصاص دست به جای پا، در صورت نبود پا است که البته، این قول ترکیبی از قول دوم و سوم است.
اعجاز تشریعی قرآن با تأکید بر آیه قصاص (بقره: 179 - 178)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برترین و جامعترین شریعت فرستادهشده از جانب خداوند برای سعادت و رستگاری انسان در دنیا و آخرت است. قوانین قرآن با عقل و فطرت سازگار است و به تمام جنبههای انسان توجه دارد و هیچ تناقضی ندارد. این مجموعه منسجم توسط شخصیتی درس نخوانده و بدون پیشزمینههای لازم، یعنی بدون استاد و تحقیق و مطالعه قبلی قوانینی در اوج ترقی بر مردمی به دور از تمدن عرضه شده است. همین ویژگیها زمینهساز اعجاز تشریعی قرآن است که در برخی آیات مثل آیه قصاص و رضاع (شیردادن دو سال به کودک) و قوانین مربوط به اموال یتیمان و غیره جلوه کرده است؛ در این پژوهش آیات قصاص، یعنی آیات 178 تا 179 سوره بقره با روش توصیفی-تحلیلی بررسی میشود و مهمترین مؤلفههای اعجاز تشریعی مانند عدم تناقض، توافق با عقل و فطرت، علم و جامعیت، بهرهگیری از الفاظ کوتاه با معانی بلند، درس ناخوانده بودن آورنده آن و ... در آیه قصاص مشخص میشود.
بررسی انگاره های واقفی در روایات غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
99 - 118
حوزههای تخصصی:
جستوجو در مصادر و اسانید روایات غیبت نزد امامیه بیانگر آن است که عالمان امامی بخش قابل توجهی از روایات غیبت را از راویان واقفی و کتب آنان أخذ کردهاند. فرقه واقفه برخی از روایات را مطابق مذهب خویش نقل به معنا، تقطیع یا تحریف میکردند. از این رو برخی از روایات که از طریق واقفه وارد مجموعه روایی امامیه شده است، دارای رسوبات فکری واقفی است و زمانی که در کنار دیگر روایات قرار میگیرند، ایجاد تعارض میکنند. این نوشتار در صدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات به بررسی انگارههای واقفی در روایات غیبت بپردازد. در پرتو این بررسی سبب تعارض برخی از روایات غیبت تبیین میگردد و از تأویلات بعید در فهم روایات ممانعت به عمل میآید.
بررسی تطبیقی دیدگاه آیت الله معرفت و رشیدرضا پیرامون آیات مربوط به خطیئه آدم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیت الله معرفت و رشیدرضا از مفسران معاصر و تأثیرگذاری هستند که هرکدام طبق مبنای خاص خود به تفسیر آیات قرآن پرداخته اند. مطالعه تطبیقی آرای قرآنی آن ها افزون بر فهم صحیح و دقیق نظرات آن ها به انتخاب نظر برتر نیز کمک می کند. از جمله آیاتی که این دو مفسر در مورد آن دیدگاه های تفسیری متفاوتی را ارائه کرده اند آیات مربوط به داستان سکونت حضرت آدم و حوا در بهشت و وسوسه ابلیس و خطیئه آن دو است که در سه سوره از قرآن مطرح شده است. هدف هر دو مفسر در تفسیر این آیات حل شبهه عدم عصمت حضرت آدم در مسئله سرپیچی از فرمان خداوند مبنی بر نخوردن از شجره ممنوعه است.آیت الله معرفت با قائل شدن به ارشادی بودن نهی موجود در آیه { وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَهَ } به معناکردن و تفسیر الفاظ و آیات داستان و حل شبهه مذکور پرداخته است و رشیدرضا با قول به عدم نبوت آدم هنگام سکونت در بهشت و نیز تمثیلی دانستن این داستان، شبهه مورد بحث را دفع کرده است.در این مقاله ضمن بیان تفصیلی و توضیح آرای هر دو مفسر به صورت جداگانه در زمینه آیات مربوطه، به بررسی تطبیقی آرا پرداخته شده، نقاط قوت و ضعف هریک از این دو نظریه بیان گردیده، ایرادات وارد به تفسیر رشیدرضا در خصوص این آیات مطرح شده و نظریه آیت الله معرفت ترجیح داده شده است.
بررسی معناشناختی و نسبت سنجی اسماء الهی در حوزه آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی، شناخت و نسبت سنجی اسماء الهی نقش بسزایی در فهم، ترجمه و تفسیر قرآن کریم دارد. در جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، هشت نام الهی حوزه آفرینش؛ صانع، خالق، فاطر، مبد ئ ، منشئ، بدیع، بارئ، ذارئ، مورد بررسی قرار گرفته تا بر پایه کاربست ها در شعر و نثر عرب، بافت زبانی و روابط هم نشینی و جانشینی در قرآن کریم، احادیث معصومان، سخن لغت شناسان و مفسّران، معنای دقیق و تفاوت های مفهومی و کاربردی آن ها نمایان شود. این نام ها همگی بر اصل مفهوم آفرینش دلالت دارند، ولی هریک ویژگی مفهومی و کاربردی خویش را دارا است. "صانع" سازنده با دقت، علم و مهارت است. "خالق" به معنای آفریننده بر اساس اندازه و تقدیر است و با ربوبیت و رزق پیوستگی دارد. "فاطر" به معنای پدیدآورنده ای است که نیستی را می شکافد و با توجه به هم نشین هایش بر قدرت و عظمت خداوند دلالت دارد. "مبدئ"، با توجه به مفهوم متقابل آن (معید)، بر آفرینش آغازین دلالت دارد. "منشئ" پدیدآورنده رفعت بخش است. "بدیع" بر نوآوری و بی نیازی آفریدگار از ماده و صورت پیشین دلالت دارد. "بارئ" آفریدگاری است که خود از هر عیب و نقص منزّه است و آفریدگانی به دور از عیب و ناراستی می آفریند. "ذار ئ " آفریدگارِ آفرینش پردامنه و پراکنده است. بی گمان لازم است تفاوت مفهومی این نام ها ، در ترجمه، تفسیر و استناد به آیات مورد توجه قرار گیرد.
بررسی برابرنهادهای واژه «عذاب» در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه های قرآن کریم یکی از مهم ترین منابع شکل دهنده به ذهنیت مخاطبان غیر عرب زبان قرآن درباره مفاهیم این کتاب آسمانی هستند. واژه «عذاب» یکی از واژگان پرکابرد قرآن کریم است که در ساخت طرح واره قرآنی نسبت به معاد و زندگی در سرای آخرت نقشی کلیدی دارد. این تحقیق به بررسی این امر می پردازد که مترجمان فارسی قرآن، چه معادل هایی برای این واژه پیشنهاد داده اند. بررسی 50 ترجمه فارسی قرآن کریم در دوره های زمانی مختلف، با استفاده توأمان از روش های توصیفی- تحلیلی و روش های آماری، نشان می دهد که مترجمان فارسی زبان قرآن، اهتمام چندانی به معادل یابی برای این واژه نداشته اند و در اکثر قریب به اتفاق موارد، از خود واژه «عذاب» برای ترجمه استفاده نموده اند. البته در طول سده های میانه هجری، استفاده از خود واژه برای ترجمه به تدریج و با سرعت بسیار کم، رو به کاهش بوده که این سیر نزولی، در سده های معاصر شکسته می شود و اکثر مترجمان معاصر نیز رویه متقدمان را پیش گرفته اند. در اندک مواردی که از خود واژه برای ترجمه استفاده نشده، واژگان «مجازات، شکنجه، کیفر، عقوبت، آزار، گرفتاری، بلا و عقاب» به ترتیب کثرت استعمال، به عنوان برابرنهاد این واژه به کار رفته اند که به نظر می رسد از میان موارد فوق، واژه «کیفر» واژه مناسبی برای هم ارزی با کلمه «عذاب» در قرآن کریم باشد.
مفهوم شناسی واژه «خَرَصَ» و «ظنّ» و نقد ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه های «خَرَصَ» و «ظنّ» از جمله کلماتی هستند که در تعدادی از آیات هم نشین و در معنا مترادف دانسته شده اند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی معنای این دو واژه در قرآن بپردازد، بنابراین با معناشناسی این دو واژه و تحلیل سیاق و بافت آیات قرآن، معنای این دو کلمه تبیین و در نهایت تمایز بین آن دو ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر این است که اصل معنای واژه «خَرَصَ» تخمین و حدس است و در زبان عرب در مورد تخمین خرماهای نخل به کار می رود. در صیغه مبالغه (خراص) به معنای کسی است که در تخمین خود اقوال مختلف دارد که آن اقوال پایه و اساسی ندارند. مترجمان فارسی آن را به معنای دروغ، گمان، پندار، تخمین، بیهوده بافتن، یاوه گویی، بیان کردن نادرست، فراموش کردن سخنان الهی و تابع نفس شدن، گزافه، افترا، حدس، بی ربط گو معنا کرده اند و بر هرکدام از آن ها (به جز تخمین و حدس)، نوعی نقد وجود دارد که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است و معنای صحیح واژه «ظن» همان گمان است و در آیاتی که آن ها با هم آمده اند، در واقع ابتدا از عقیده و سپس از بیان آن عقیده سخن گفته شده است.
نقش کارکردهای تعلیمی در ساخت یابی حکایات مولانا(مطالعه موردی: حکایت درویش صاحب کرامات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از حکایت های مثنوی، هم در سطح روایت و هم در سطح عناصر، وابسته به حکایت های دیگری هستند که پیش از مولانا آفریده یا ترکیب شده اند. یکی از عوامل مهم این وابستگی، پیوندهایی است که هر متن، بر پایه روابط بینامتنی، با دیگر متون برقرار می سازد. براین اساس، نقش مؤلف در جایگاه معرّف و معلّم نیز، می تواند باعث وابستگی به زمینه های فرهنگی و متنی دیگر شود. بدین سان مؤلف از اضطراب تأثیر دیگران می کاهد و با اتّکا به تعلیم جنبه هایی خاص از روایت های پیشین، دست به بدخوانی خلاق می زند. این پژوهش بر آن است که با شیوه توصیفی تحلیلی دریابد که چگونه کارکرهای تعلیمی، منجر به ساخت یابی حکایت تازه مثنوی نسبت به حکایات متون مبدأ شده اند؟ و دراین راستا، چه شگردهایی توسط مولانا به کار گرفته شده اند؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که مولانا درجهت اثبات مطالب تعلیمی خود، با دخالت هایی همچون ترکیب و تلفیق پیرنگ های پیشین، درجهت خودی سازی آنچه از دیگران اخذ کرده است، می کوشد. همچنینن شگردهایی چون افزودن درون مایه های تعلیمی فرعی در کنار درون مایه های اصلی دو حکایت منبع، قرارگرفتن شاعر (در نقش معلم) در نقاب شخصیت ها، به عنوان معرّف نگرشی خاص، تغییر زاویه دید، اطناب در گفتگوها و بیان مطالب تعلیمی به شیوه تک گویی ها و... از دیگر دخل و تصرف هایی است که مولانا درجهت دگرگون ساختن ساختارهای پیشین و ساخت یابی حکایت های خود به کار گرفته است.
طراحی الگوی برنامه ریزی درسی تربیت بدنی سپاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به الگوی برنامه ریزی درسی تربیت بدنی در نیروهای مسلح برای استفاده قرماندهان، مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان تربیت بدنی نیروهای مسلح اجرا گردید. این مطالعه با روش تحقیق ترکیبی روی 125 نفر از فرماندهان و خبرگان تربیت بدنی انجام و از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه (محقق ساخته) استفاده شد. در مصاحبه نیمه ساختار یافته آزمون دوجمله ای به کار رفت و در پرسشنامه (محقق ساخته) روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه ضریب لوشه حدود 9/0 و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 948/0 مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با روش های آماری توصیفی از نوع همبستگی و استنباطی (معادلات ساختاری، آزمون کلموگروف اسمیرنف و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی) با نرم افزارهای «SPSS» و «PLS» تحلیل شد. یافته ها نشان داد که الگوی نهایی برنامه ریزی درسی تربیت بدنی شامل سه بعد: ورزش همگانی، ورزش سازمانی، ورزش قهرمانی و هریک از ابعاد، شامل شش مؤلفه (اهداف، محتوا،شیوه های تدریس، مربیان، فضا و امکانات ورزشی، ارزشیابی) و 127 شاخص برای مجموع مؤلفه ها می باشند. نتایج مطالعات میدانی حاضر نشان می دهد در اجرای برنامه های تمرینی یگان های صفی و ستادی توجهی به محتوا و مربیان نشده است و این یکی از مسائل مهمی است که برای افزایش توانمندی جسمانی کارکنان متناسب با نوع شغل و رسته خدمتی در تدوین برنامه های ورزشی باید به آن توجه شود.
تبیین مسئله مهدویت در رویکرد امام صادق بر مبنای کتاب الغیبه نعمانی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
59 - 74
حوزههای تخصصی:
مسئله مهدویت از بنیانی ترین اصول اعتقادی شیعه است. چندان که با این اصل می توان تمایزی خاص میان تشیع و دیگر مکاتب باورمند به موعودگرایی ملاحظه کرد. شیعه پرچمدار قرائتی خاص از موعودگرایی در چهارچوب باور به مهدویت شخصی و موجود بوده است. در دوره امام صادق بنابر فضای باز سیاسی، فرصتی مغتنم به دست آمد تا ایشان نسبت به گذشته، با شکل روشن تری باور به مهدویت را بازنمایی نماید. نوشتار پیش رو می کوشد با رویکردی تحلیلی با استناد به کتاب نعمانی، رویکرد امام صادق را درباره مسئله مهدویت تبیین نماید. نعمانی از علمای متقدم شیعه در کتاب الغیبه،</em> بخش زیادی از روایت های امام صادق را گرد آورده است. بر اساس این کتاب، رویکرد امام صادق را می توان در سه محور انکاری، اثباتی و تبیینی به بحث گذاشت. رویکرد انکاری بازتاب نفی حرکت های موعودگرایانه دوره امام صادق است که به صورت کلی در دو بخش انکار فردی و انکار رفتاری ظهور کرده است. رویکرد اثباتی، سه وجه اثباث وجود حضرت مهدی، غیبت حضرت مهدی و انتظار فرج را دربر می گیرد. رویکرد تبیینی شامل معرفی حضرت مهدی، غیبت حضرت مهدی4 و علائم ظهور می شود. این رویکرد موجب پدید آمدن یک مکتب خاص فکری و اعتقادی درباره مسئله مهدویت شد.
تحلیل و نقد دیدگاه آیت الله معرفت از فترت وحی قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
64 - 84
حوزههای تخصصی:
فترتِ وحی قرآن به معنای انقطاع وحی تشریعیِ جبرئیل به پیامبر اسلام6 است که به عنوان یکی از مباحث علوم قرآنی و تفسیری مورد توجه عالمان مسلمان قرار گرفته است. درباره این موضوع، دو دیدگاه در میان علمای علوم قرآنی وجود دارد. گروهی به فترت سه ساله و گروهی به انقطاع چندروزه وحی قرآن معتقدند. آیت الله معرفت جزو عالمان دسته نخست است که به فترت سه ساله وحی معتقد است. این مسئله انگیزه تحقیق حاضر شد تا به روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه آیت الله معرفت در این زمینه بپردازد. پژوهش پیش رو نشان می دهد دیدگاه آیت الله معرفت بر پایه نقل روایت احمد بن حنبل از شعبی و نیز روایات مربوط به سه سال دعوت پنهانی استوار است؛ از طرفی روایت شعبی ضعیف و غیرمستند است؛ درنتیجه دیدگاه آیت الله معرفت تأیید نمی شود. همچنین روشن شده است آیت الله معرفت میان دو مسئله فترت وحی و دعوت پنهانی همسان انگاری کرده است که مستندات تاریخی، روایی و قرآنی برای پذیرش این قول وجود ندارد. در مقابل، قول به انقطاع چندروزه وحی که بین سه تا چهل روز گفته شده است، با مستندات تاریخی و روایی به خصوص با روایات ائمه: سازگار و قابل قبول است.
بررسی رویکرد حاکم نیشابوری در تصحیح و تضعیف احادیث: با تکیه بر روایات المستدرک علی الصحیحین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکم نیشابوری در تعامل با احادیث و جرح و تعدیل راویان و تعریف برخی اصطلاحات حدیثی چون صحیح، حسن، شاذ، مرسل، موقوف و... تمایزاتی با دیگر محدثان دارد. او در مستدرک روایاتی را صحیح می شمارد که براساس مبانی دیگر محدثان و حتی مبانی خود حاکم در سایر آثارش همچون معرفه علوم الحدیث صحیح نیست و به این علت او را متساهل خوانده اند. در این مقاله که با شیوه توصیفی-تحلیلی صورت یافته، تلاش می شود اولاً آرا و نظرات حاکم درباره حدیث صحیح، حسن، ضعیف، موقوف، مرسل، شاذ، زیادات ثقه، نقل از اهل بدعت، نقد سند و متن روایات، جرح و تعدیل بیین گردد؛ ثانیاً آرا و نظرات حاکم با دیدگاه سایر محدثان مقایسه شود؛ ثالثاً میزان پایبندی حاکم به نظرات خودش در تهیه کتاب مستدرک بررسی گردد و با ارائه تحلیلی درباره آن ها میزان صحت آرای وی و اعمال آن آرا بر روایات مستدرک معلوم شود و به این ترتیب ویژگیهای مکتب حدیثی حاکم آشکار شود. با بررسی ها و مقایسه های لازم معلوم شد انتساب تساهل به حاکم در تصحیح احادیث مستدرک با استناد به دلایلی چون کهولت سن، ضعف حافظه و مهلت نداشتن برای تنقیح مستدرک به خاطر فوت مقبولیت علمی ندارد و می توان گفت قبل از استناد به روایات مستدرک باید سند و متن بازبینی شوند.
بررسی نظریه حشر صدرالمتألهین در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
187 - 206
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا بر اساس مبانی اصالت وجود، وحدت تشکیکی و حرکت جوهری، و ابن عربی بر اساس وحدت وجود، قائل به حشر به معنای ظهور متمایز بواطن موجودات اعم از گیاه و حیوان و انسان در عالم قیامت و پس از مرگ در زمین بسیط و گسترده ای که شایسته تجلی نور الهی و شهود ملائکه و انبیاء می باشد، همراه با جمع شدن تمام خلایق و موجودات در گروه های مختلف می باشند. همچنین معتقدند که ظهور متمایز بواطن در حشر به این دلیل اتفاق می افتد که بواطن موجودات، اثرِ افعال و افعال هم نشئت گرفته از اغراض نفسانی می باشد که این اغراض در اثر تکرار افعال، به صورت ملکه در درون و باطن رسوخ می نماید. ملاصدرا در بیان و توضیح مواقف حشر مانند صراط و شفاعت بسیار از ابن عربی تأثیر پذیرفته است، به طوری که در نوشتارهایش سخن تازه ای جز بیان اصطلاحات و براهین فلسفی مشاهده نمی شود؛ اما بر خلاف این مباحث در مباحثی مانند گروه های مختلف مردم در حشر، موقف بعث و حسابرسی به جز تأثیرات اندکی که از ابن عربی گرفته، بسیار نظرات دقیق و تازه ای را به صورت براهین فلسفی مطرح نموده است و در موقف نشر هم، وی تنها تشریح کننده آن موقف می باشد.
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو با رویکردی روش شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
39 - 64
حوزههای تخصصی:
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو یکی از مبانی مهم دمکراسی های مدرن و الهام بخش اعلامیه ی حقوق بشر بوده است. این مقاله تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین، به بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی این نظریه بپردازد و ارتباط این مبانی با نظریه ی قرارداد اجتماعی روسو را بررسی کند. براساس نتایج حاصل از این مقاله، اندیشه ی قرارداد اجتماعی او را به لحاظ هستی شناختی، سوبژکتیویته و تغییر نسبت انسان و جهان و همچنین سکولاریسم راهبری کرده است؛ همچنین به لحاظ معرفت شناختی، پیش رمانتیسم، جدایی از عقل قدسی و ارائه ی دین طبیعی و دین مدنی رسمی به جای دین مسیحیت؛ و به لحاظ انسان شناختی، اعتقاد به خوب بودن ذاتی انسان، مبانی مهم در اندیشه ی قرارداد اجتماعی او محسوب می شود. روسو فیلسوف دوره ی مدرن محسوب می شود و اگرچه به لحاظ معرفت شناختی بر احساس تأکید می کند و نه خرد؛ و به لحاظ انسان شناختی، بر انسان بدوی و دور از مفاسد علم و تمدن تأکید دارد، اما این دیدگاه ها او را از چارچوب عصر روشنگری خارج نمی کند.
نگاهی به نخستین مهاجرتهای علویان از حجاز به شبه قاره هند(سند، مولتان و هند)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
141 - 172
حوزههای تخصصی:
تاریخ نفوذ علویان و مهاجرت آنان به شبه قاره هند، با افسانه هایی در آمیخته؛ اما آنچه مسلّم است، اینکه در همان ابتدای قرن اول اسلامی، اهالی سند، کابل و هند پس از آشنایی با امیرالمؤمنین علی7 ، ارادتی عمیق به آن حضرت پیدا کردند؛ تا آنجا که بعضی از آنان با غلو درباره آن حضرت، پا را فراتر نهادند و این، آغاز تشیع در شبه قاره هند بود. در گیرودار ظلم و ستمی که به فرزندان اهل بیت: در دوره بنی امیه و به ویژه در حکومت بنی عباس پدید آمد، جمع کثیری از علویان، به دلیل پیشینه ای که اهالی شبه قاره هند در تشیع داشتند، به این مناطق مهاجرت کردند و با استقبال اهالی آنجا روبه رو شدند. به این ترتیب، علویان توانستند نفوذ معنوی و اجتماعی خود را در این مناطق بسط و گسترش دهند؛ تا جایی که این مهاجرت ها رو به فزونی نهاد و علویان، موفق به تشکیل دولت شیعی زیدی و شیعی اسماعیلی شدند.همین امر، تقویت پایگاه شیعیان در سراسر شبه قاره هند را در پی داشت و خود سبب مهاجرت گسترده علویان و اصحاب آنان به این مناطق، و همچنین رونق یافتن فرهنگ و آداب آنان در مناطق مذکور بود. شهرهای سند، مولتان و به طور عموم شبه قاره هند، نخستین خاستگاه علویان به شمار می رود و هجرت آنان از حجاز به این شهرها و سپس به شهرهای دیگر همچون کابل، بلخ، هرات، مرو، انبار، مکران، ماوراء النهر، سمرقند و سیستان، گسترش یافت و در نتیجه، در این مناطق خاندان های اثرگذاری در تاریخ اسلام پدید آمد. از این رو، در مقاله پیش رو، فقط به علویان ساکن حجاز که به شهرهای سند و مولتان و هند مهاجرت کردند، پرداخته شده است.
چالش های اجرای حکم غیابی در محاکم قضایی ایران
حوزههای تخصصی:
اعتراض به آرای غیابی در دعاوی مدنی (واخواهی) از زمانهای گذشته و باتوجه به سابقه فقهی اش در قوانین مربوط به آئین دادرسی مدنی، پیش بینی شده است و یکی از موضوعاتی است که در آئین دادرسی مدنی به آن پرداخته و نوعی اعتراض به حکم غیابی بوده و دارای آثاری از قیبل انتقالی و تعلیقی بوده و همچنین دارای شرایط شکلی و ماهوی ونسبت به واخواه و واخوانده دارای اثر می باشد. ضرورت رسیدگی غیابی در بعضی موارد و همچنین ضرورت حفظ حقوق محکوم علیه غائب، قانونگذار را بر آن داشت که در جهت جمع بین این دو مصلحت، حق واخواهی را برای شخص محکوم علیه غائب شناسایی نماید. سیر تحولات قانونگذاری در ارتباط با دادرسی و حکم غیابی در حقوق ایران مواضع متغیری را نشان می دهد. قانونگذار ایرانی پس از چند دهه از اجرای نخستین مقررات دادرسی مدنی، در خصوص احکام غیابی دو معیار ابلاغ واقعی به خوانده و قابلیت تجدید نظر از رأی غیابی را به ترتیب موجب حضوری تلقی شدن رأی و عدم امکان واخواهی آن دانست. این معیارها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بی اعتبار شد. تا این که در سال 1379 قانونگذار ابلاغ واقعی را موجب حضوری شدن حکم دانست. در فقه امامیه نیز به رغم تجویز رسیدگی غیابی، حضور یا عدم حضور خوانده شاخص توصیف رأی به حضوری یا غیابی است. درقانون جدیدآئین دادرسی مدنی مصوب 1379 نیز این حق برای شخص غائب پیش بینی، اما ضوابط و مقررات مربوط به آن بطور ناقص و بدون توجه کافی به اهمیت این مرحله از دادرسی تدوین گردیده است و آنگونه که باید، حقوق و تکالیف طرفین دادرسی را مشخص ننموده که این موضوع سبب ایجاد اختلاف نظر بین حقوقدانان در برخی از ضوابط، شرایط، آثار و......واخواهی شده که این پژوهش درصدد بررسی و نقد نظرات مذکور و ارایه راه حل هایی منطقی است که با اصول و قواعد حقوقی کشورمان نیز منطبق باشد.
تاثیر اخلاق حرفه ای حسابرسان بر بهبود کارایی و ارتقای عملیات حسابرسی (مطالعه موردی: حسابرسان عضو جامعه حسابرسان رسمی ایران)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای حسابرس بر کیفیت و بهبود کارایی امور حسابرسی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی از نوع همبستگی می باشد و از نظر نحوه گردآوری داده های تحقیق توصیفی می باشد و از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری تحقیق، کلیه حسابداران عضو انجمن حسابداران رسمی ایران می باشد که با استفاده روش نمونه گیری تصادفی ساده 150 نفر از آنان را به عنوان حجم نمونه انتخاب می نماییم. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه می باشد. در این تحقیق از دو پرسشنامه محقق ساخته کارایی حسابرسی (18 سوال) و پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای حسابرسان(36 سوال) برگرفته از تحقیق صالحی (1395) استفاده شده است. پرسشنامه اخلاق حرفه ای حسابرس، مولفه های رفتار حرفه ای، صداقت و درستکاری، عملکرد حرفه ای، استقلال و بی طرفی، رازی داری حسابرس را ارزیابی می نمایند. تحلیل دادههای تحقیق در نرم افزار spss نسخه 24 صورت گرفته است که آزمون های انجام شده در سطح خطای 5 درصد بوده است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که رفتار حرفه ای و صداقت حسابرسی تاثیر معناداری بر بهبود کارایی حسابرسی ندارد اما عملکرد حرفه ای و استقلال و رازداری حسابرس تاثیر معنادار مثبتی بر بهبود کارایی حسابرسی دارد و رازداری با بیش از 40 درصد قدرت پیش بینی گری بیش از سایر مولفه های اخلاق حرفه ای، کارایی حسابرسی را پیش بینی می کند. رعایت اخلاق حرفه ای نقش موثری بر بهبود کیفیت و انجام حسابرسی دارد و در نتیجه باعث افزایش دقت، کیفیت صورت های مالی و بهبود کارایی حسابرسی خواهد شد.
تحلیلی بر اهداف و شیوه های آموزشی و پژوهشی مباحث فقهی با تکیه بر رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی
حوزههای تخصصی:
مباحث فقهی، علاوه بر تقسیم منطقی و ترتیب ساختاری ابواب فقهی، به اهداف و شیوه هایی در آموزش و پژوهش نیاز دارد تا برنامه ریزی درسی در خصوص متون فقهی که ارائه می شود، دارای ثمره علمی و عملی باشد. در مقاله حاضر، با درک ضرورت مساله به روش توصیفی – تحلیلی، سعی شده است که شیوه های نیل به این هدف میسر شود، از جمله این اهداف که از عهد معصومین (ع) و ادوار فقهی مورد نظر بوده، فراهم کردن زمینه اجتهاد و استنباط و کاربردی کردن علم فقه برای شاگردان بوده است که به این لحاظ، رعایت کردن شیوه هایی چون آسان آموزی، ترجیح دروس اهم و به مباحثه گذاشتن دروس رشته فقه، می تواند اهداف آموزشی و پژوهشی را قابلیت تحقق ببخشد.
روش های تربیتی فرهنگ سازی اقامه نماز در سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
157 - 186
حوزههای تخصصی:
دوران امامت و رهبری امام رضا (علیه السلام) با تهدیدهای فرهنگیِ اندیشه ناب محمدی و اعتقادات مسلمانان همزمان بود، به طوری که ترجمه کتاب های یونانی و هندی برای ترویج افکار الحادی و ضدّاسلامی، همچنین تبلیغ سران سایر ادیان، تحریف و جعل احادیث و ظهور فرقه های مختلفی چون غلات، مفوضه، مشبهه، مجسمه و... عصر ایشان را با بحران های اعتقادی و فرهنگی روبه رو ساخته بود. حضرت در چنین فضایی سعی کرد تا با اصلاح عقاید، باورها و نگرش ها و نهادینه سازی و فرهنگ سازی اجرای اوامر و دوری مردم از نواهی شارع مقدس اسلام، زمینه های کمال و سعادت آنان را فراهم کند. نماز یکی از فرایضی است که امام برای اقامه صحیح و پالایش آن از خرافات و تحریفات با سیره رفتاری و گفتاری، سعی در فرهنگ سازی آن در جامعه داشت. این نگاشت به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی فرمایش ها و سیره رفتاری حضرت رضا (علیه السلام)، روش های تربیتی اتخاذ از آن را مدلی جهت فرهنگ سازی نماز در جامعه اسلامی می داند. نتایج مقاله نشانگر آن است که با کاربست روش های تربیتی اسوه سازی و اسوه مداری، تبشیر و تشویق، انذار و بیم دادن، جلب توجه، اعطای بینش، روش غیرمستقیم و... در زندگی می توان با تأسّی به امام رضا (علیه السلام) نماز را در جامعه دینی به صورت یک فرهنگ نهادینه کرد.