فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۳۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
373-393
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز دولتی و خصوصی درمان سوءمصرف مواد در شهر تهران بود. به این منظور، 200 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ-فرم کوتاه، پرسش نامه رضایت زناشویی و پرسش نامه کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار محرومیت هیجانی، رهاشدگی، وابستگی و بازداری هیجانی 40 درصد از واریانس تغییرات رضایت زناشویی را به طور منفی و معناداری پیش بینی کردند. همچنین، طرحواره های ناسازگار رهاشدگی، وابستگی، ایثار، استحقاق و خودکنترلی ناکافی توانستند 84 درصد از واریانس کیفیت زندگی را به شکل منفی و معناداری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اطلاعات مناسبی در خصوص نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در ایجاد مشکلات فردی و بین فردی زنان دارای همسر وابسته به مواد ارائه می کند و می تواند در تعیین برنامه ها و مداخلات درمانی مناسب باشد .
ابعاد روانشناختی رابطه والد-کودک در همه گیری کووید-19: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
151-160
حوزههای تخصصی:
پیدایش بیماری همه گیر کووید-19 علاوه بر تغییرات گسترده ای که در سطوح مختلف به همراه دارد به طور خاص نیز منجر به بروز تغییراتی در سطح خانواده شده و آثار قابل توجهی را در بسیاری از والدین و رابطه آنها با فرزندانشان در سراسر جهان به وجود آورده است؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی پیامدها ، ابعاد روانشناختی، عوامل خطر و عوامل محافظ در روابط والد-کودک طی بحران همه گیری کووید-19 است. روش این مطالعه مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه بود بدین صورت که یافتههای پژوهشی در پایگاههای اطلاعاتی پاپمد، اسپرینگر، اسکوپس، پروکوئست، ساینس دایرکت و گوگل اسکلار، با جستجوی کلیدواژههای کووید-19، تاثیرات روانشناختی، رابطه والد-کودک، مشکلات رفتاری-هیجانی، عوامل خطر و محافظ، قرنطینه و کودکان مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت براساس معیارهای ورود از بین 58 مقاله مورد بررسی، 12 مقاله وارد پژوهش و نتایج طبقهبندی، خلاصه و گزارش شد . نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که بحران همه گیری آثار قابل توجهی بر کودکان، والدین و نیز نوع رابطه والدین با فرزندانشان داشته و به دنبال افزایش استرس وارد شده بر والدین، احتمال فرسودگی آنها و کودک آزاری افزایش یافته است. در مقابل برخورداری والدین از مهارت های همدلی و خودکارآمدی از عواملی هستند که می توانند در این شرایط رابطه والد-کودک را بهبود بخشند. لذا با توجه به پیامد های اجتناب ناپذیر کووید-19 بر سبک زندگی، سلامت روانشناختی و رابطه والد-کودک؛ طراحی و برنامه ریزی راهبرد های مداخله ای و حمایتی و شناخت بهتر نیاز های روانشناختی خانواده و کودکان در جهت آگاهی بخشی و بهبود روابط والدین با کودکان خود در جهت کاهش آثار منفی و افزایش اثرات مثبت توصیه می شود.
مقایسه کنترل شده اثربخشی درمان حل مسأله خلاق و درمان شناختی رفتاری در افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
485-501
حوزههای تخصصی:
زمینه: هرچند مطالعات علت شناسی افسردگی نوجوانان بر دلایلی همچون تجربه وقایع منفی زندگی، مشکلات بین فردی ، کمبود مهارت های حل مسأله و کنار آمدن با چالش ها تأکید کرده اند، اما پیشینه درمان های بکاربسته در این حوزه به جای مجهز کردن آنان به مهارت های حل مسأله عمدتاً بر درمان های شناختی رفتاری با اصلاح باورهای ناکارآمد و منفی متمرکز بوده است. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان حل مسأله خلاق و درمان شناختی رفتاری در افسردگی و خلق و احساس نوجوانان بود. روش: با استفاده از یک کارآزمایه کنترل شده تصادفی ( RCT ) از بین نوجوانان دختر مدارس متوسطه اول شهر تهران با روش تصادفی چندمرحله ای دو مدرسه انتخاب شدند و توسط پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند و در مرحله بعد مجددا با پرسشنامه خلق و احساس (انگولد و همکاران، 2002) مورد ارزیابی قرار گرفتند و 96 نفر از آنها با افسردگی خفیف و متوسط شناسایی شدند و در سه گروه با شرایط مکانی و زمانی مشابه به صورت تصادفی گمارده شدند. نوجوانان گروه حل مسأله خلاق، در معرض تکنیک های حل مسأله خلاق با اقتباس از شکل گروهی پروتکل های آزبورن، 1956، 1975؛ اشتاین، 1975 و پارنز، 1979، در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند، گروه دوم تکنیک های اصلاح شناختی رفتاری را با استفاده از شکل گروهی مونوز و میراندا (2000) در همان زمان مشابه دریافت کردند و گروه گواه هم دقیقاً در معرض همان مقدار زمان و جلسات با آزمایشگر اما بدون هیچگونه مداخله مرتبط با افسردگی قرار گرفتند. همه گروه ها مجددا پس از پایان مداخلات و همچنین بعد از دو ماه مورد ارزیابی قرارگرفتتد. نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها : نتایج بهبود معناداری از تعامل بین درمان و زمان (0/05 > 0/001 P= ) در نمره افسردگی و خلق و احساسات در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشان داد. همچنین بین میانگین های افسردگی دو گروه آزمایشی درمان حل مسأله خلاق 7/37 با درمان شناختی رفتاری 10/78 تفاوت معناداری با برتری اولی مشاهده شد و این برتری را بعد از دوماه پیگیری هم حفظ کرد (0/05 > 0/001 P= ). نتیجه گیری: با ملاحظه علت شناسی افسردگی در نوجوانی درمان حل مسأله خلاق یک کارآمدی منطقی در این مطالعه نشان داد، تکرار در نمونه های بزرگتر قبل از اینکه در موقعیت های مشاوره و روانشناسی به کار برده شود مورد نیاز است.
تحلیل رابطه احساس خودکارآمدی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، فرسودگی تحصیلی به عنوان یکی از چالش های اساسی تحصیلی شناخته شده است که تاثیرات منفی بر عملکرد تحصیلی دارد. بنابراین مطالعه پیرامون فرسودگی تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل رابطه احساس خودکارآمدی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود. روش ها: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی را کلیه دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل دادند. آزمودنی های پژوهش شامل 267 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان، بیشتر از حد متوسط است. همچنین میانگین خودکارآمدی کل دانشجویان، بالاتر از حد متوسط بدست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین احساس خودکارآمدی و فرسودگی تحصیلی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 30 درصد از فرسودگی تحصیلی به وسیله متغیر احساس خودکارآمدی تبیین می شود. به عبارتی دانشجویان با خودکارآمدی بالاتر، فرسودگی تحصیلی پایین تری را تجربه می کنند . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی برای نظام آموزش عالی به همراه داشته باشد. بدین صورت که برنامه های مدیریتی مناسب به منظور جلوگیری از فرسودگی تحصیلی دانشجویان طراحی و اجرا شود.
بررسی ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28-40
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی عوامل استرس زا در دانشجویان علوم پزشکی و آثار مخرب افسردگی و تشکیل نشدن هویت بر زندگی شخصی و کاری آنان و با توجه به تأثیرات عمیق و شگرف اعمال مذهبی و در صدر این اعمال نماز در سلامت روان قشر دانشجو و لحاظ موارد ضد و نقیض در این زمینه، پژوهشگران بر آن شدند تا این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر طراحی و اجرا نمایند. روش کار: در این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مقطعی، تعداد 129 نفر از دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند به صورت آمارگیری تمام شماری در سال 1397 وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها به این صورت بود که پس از توضیح اهداف پژوهش، شرکت کنندگان پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی دانشجویان(USDI) و سبک های هویتی (ISI-6G) را تکمیل کردند. داده ها پس از جمع آوری با آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طبق نتایج نمره میانگین افسردگی آزمودنی ها 99/26±18/63 و بالاترین نمره سبک های هویتی مربوط به گویه اطلاعاتی و هنجاری به ترتیب با نمره 09/6±55/40 و 24/5±22/33 بود. بین متغیّر اقامه نماز، التزام به اقامه نماز و شرکت در نماز جماعت با میزان افسردگی و سبک هویت هنجاری دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت. دانشجویانی که به اقامه فریضه نماز اهتمام می ورزیدند سطح افسردگی کمتر و سطح هویت بالا و همچنین دانشجویانی که در نماز جماعت به صورت همیشگی شرکت می کردند پایین ترین سطح افسردگی و بالاترین سطح گویه های اطلاعاتی، هنجاری، اجتنابی و تعهد را داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط فریضه نماز با افسردگی و سبک های هویتی دانشجویان، می توان با سیاست گذاری مؤثر در فرهنگ سازی صحیح اقامه نماز در دانشگاه ها، موجبات ارتقای سطح هویتی و کاهش سطح افسردگی دانشجویان را مهیا ساخت.
اثر بخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی بود. روش : طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد. بدین منظور تعداد 30 زن، از بین جامعه آماری پژوهش که کلیه ی زنان مبتلا به وسواس فکری عملی استان اصفهان در سال 1399 بودند، بر اساس معیارهای ورود و خروج از پژوهش و مصاحبه بالینی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از پرسشنامه وسواس ییل براون، مقیاس حساسیت اضطرابی و پرسشنامه درآمیختگی افکار. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان در گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش درمان فراتشخیصی قرار گرفتند. در نهایت پس از اجرای پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان فراتشخیصی موجب کاهش حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی در گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون شده است و این تغییرات از نظر آماری معنادار هستند؛ لذا، می توان از این روش به عنوان یک روش مداخله ای و درمانی برای کاهش نشانه های حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی استفاده نمود.
رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک تربیتی والدین نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان انجام گردید. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نوشهر استان مازندران و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های سبک فرزندپروری شیفر، جهت گیری مذهبی آذربایجانی و سخت رویی کوباسا جمع آوری گردید. داده های به دست آمده نشان داد که بین سبک های چهارگانه فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش تأیید نشد؛ اما بر مبنای یافته های جانبی، بین سخت رویی و جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد.
اثربخشی یوگا بر روی اضطراب مرگ زنان سالمند شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای دوران سالمندی و بالا بودن اضطراب مرگ در میان آن ها، علی الخصوص در زنان سالمند، این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند انجام گرفت. برای انجام این پژوهش نیمه تجربی، ابتدا 100 پرسشنامه به زنان سالمند مرکز فرزانگان کرمانشاه داده شد و از بین آن ها، 40 نفر از کسانی که اضطراب مرگ بالایی داشتند انتخاب گردیدند و در گمارشی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر ( DAS ) بر روی هر دو گروه اجرا شد. جلسات یوگای گروه آزمایش 9 جلسه بود اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و از نرم افزار 23- SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که اثربخشی یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند معنادار بوده است. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که یوگا بر اضطراب مرگ زنان سالمند مؤثر است؛ بنابراین در برنامه هایی که برای سالمندان در نظر گرفته می شود می تواند در اولویت باشد.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۱۹۴۳-۱۹۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: با شیوع ویروس کرونا آسیب های بسیاری از جمله اضطراب، افسردگی، دوری از خویشاوندان و افزایش حس تنهایی ایجاد می شود. با این حال تا کنون پژوهشی به طور جامع تبیین نکرده است که همسران سوگوار از بیماری کرونا با چه مسائلی روبرو هستند و چه چالش هایی را خواهند داشت. هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه 8 نفر از همسران سوگوار شهر تهران بودند که در بازه زمانی فروردین تا شهریور ماه 1399 همسر خود را از دست داده اند. روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به کار گرفته شد. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 مضمون اصلی شامل: 1) نگرانی ها (نگرانی های مربوط به ادامه زندگی، نگرانی های مربوط به فرزندان، نگرانی های مالی)؛ 2) واکنش های شخصی (واکنش های عاطفی، واکنش های رفتاری)؛ 3) تغییرات روابط اجتماعی (ارتباط با اقوام، ارتباط با همکاران)؛ 4) تغییر دیدگاه (نسبت به دنیا، نسبت به اطرافیان)، شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت زندگی همسران سوگوار به شدت تحت تأثیر این بیماری و فوت همسر قرار گرفته و لازم است به تناسب شرایط شان، برای آنان سیستم های حمایتی فراهم شود.
اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که تخلیه انرژی کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه تحت عنوان بازی می تواند نتایج خوبی بر عملکردهای روزانه داشته باشد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری چند گروهی با گروه کنترل می باشد، از بین جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اراک، ۲۴ آزمودنی به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب و با شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، هر دو گروه پژوهش در آغاز مداخله (بازی درمانی فلورتایم)، اتمام مداخله و دو ماه پس از خاتمه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه مهارت مدیریت هیجان کودک زیمن و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودکنترلی ادراک شده کودکان هامفری (۲۰۰۰) و مقیاس کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (۲۰۱۲) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، کنترل رفتار و کارکردهای اجرایی اثر معنی داری داشت (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که بازی درمانی فلورتایم می تواند به عنوان یک مداخله ی اثربخش جهت بهبود کارکردهای اجرایی، کنترل رفتار و مدیریت هیجان کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی محسوب شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارضات زناشویی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارضات زناشویی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی بودند که از میان آنها 3 نفر به صورت به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. قبل از شروع جلسات درمانی، 2 جلسه به عنوان تعیین خط پایه برای هر یک از شرکت کنندگان برگزار شد، سپس شرکت کنندگان به مدت 14 جلسه تحت درمان طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند. بعد از یک ماه دو جلسه پیگیری هر کدام به فاصله یک هفته اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارضات زناشویی(MCQ) براتی و ثنایی (1996)، پرسشنامه نشخوار فکری (RRS) نولن- هوکسما و مورو (1991) و پروتکل طرحواره درمانی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل دیداری، نمودارها و شاخص های روند، ثبات، درصد داده های ناهمپوش (PND) و درصد داده های همپوش (POD) استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارض زناشویی موثر بوده است. در رابطه با متغیر نشخوار فکری به غیر از مورد دوم که نتیجه درمان با تاثیر بسیار خوب (PND=100 %) بود در دو دیگر درمان با تاثیر نسبتاً خوب نتیجه داده است (70%<PND<90%). ازاین رو با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود طرحواره درمانی به عنوان رویکرد درمانی نوین موجب کاهش نشخوارهای فکری ناشی از تعارضات زناشویی در زوجین می گردد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
200 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود و جامعه اماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی شایان در سال 99-1398 بود. تعداد 59 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان با پرسشنامه فرم کوتاه و تجدید نظر شده مقیاس درجه بندی کانرز (1960) و آزمون بازتولید زمان نظری، میرلو و اسدزاده (1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی جکسون (2018) و گروه آزمایشی بازی درمانی شناختی-رفتاری جعفری و همکاران (2002) در دوازده جلسه و هفته ای دوبار مورد درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات ادراک زمان کوتاه (0/001=F=4/01, P) در دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد و تفاوت در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون و در مقایسه با بازی درمانی شناختی رفتاری بطور معناداری بیشتر است و نیز بین میانگین نمرات ادراک زمان بلند (0/001=F=13/45, P) در دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد و تفاوت در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون و در مقایسه با بازی درمانی شناختی رفتاری بیشتر است و بهبود نمرات بیشتری در آزمودنی ها دیده می شود و این تفاوت از نظر آماری نیز معنادار بوده است (0/01=P). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر معنی دار شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی، پیشنهاد می شود از این دو روش در جهت افزایش سلامت این کودکان بهره برده شود.
توسعه نظریه پالایش محیط تربیتی بر مبنای معرفت فضیلت گرای ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
31 - 48
حوزههای تخصصی:
پالایش، به عنوان یکی از خصوصیات مدرسه صالح، زمینه تحقق مراتب تربیت را فراهم می نماید. همچنین دیویی محیط و پاکسازی آن را، ابزار واسطی در انتقال معرفت، معرفی و مورد توجه قرار داد. امروزه با ظهور فناوری و فضای مجازی، محیط آموزشی گسترده تر از قبل شده و توجه کارآمدتر به پالایش محیط، ضرورت بیشتری یافت. شکسته شدن ساختارهای «دور، نزدیک»و نیز«ممنوع، مجاز» در محیط تربیتی امروزه، ما را بر آن داشت تا از منظر معرفتی، موضوع پالایش فضای تربیتی متربی، در تطابق با معرفت فضیلت گرای فیلسوفان تربیتی به خصوص ملاصدرا قرار گیرد. از آنجائیکه مبنای نظرات معرفت شناسی ملاصدرا، آگاهی های انسان را از معرفت به فهم توسعه داد و دانسته ها از سنخ مهارت، جزو آگاهی های فاعل شناسا به شمار رفت. از این رو، در این مطالعه فرایند ارتقاء پالایش محیط تربیتی از سطح معرفتی به درجه فهم و مهارت، مورد پژوهش قرار گرفت. این پژوهش با روش تحلیلی و ترکیبی در حوزه ویژگی محیط و معلم به عناصر دخیل در پالایش و فرایند پالایش فضیلت محور بررسی شد. یافته های تحقیق نشان داد که امر پالایش بر محور فضیلت می تواند دانش آموز را از عقل نظری صرف ارتقاء داده و به مشارکت و عمل با شوق و اراده که محصول فهم است برساند.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ﺑﺮرﺳﯽ نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شهر اسلام آباد غرب در سال های 1396 و 1397 بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه زنانی بود که دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب افق تازه بهاران اسلام آباد غرب بودند که از بین این زنان 300 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی بک، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و مقیاس باور غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان به کار برده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد 8/37 سال با انحراف معیار 2/4 بود. افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه رابطه مثبت معناداری با افکار خودکشی داشتند. بین افکار خودکشی و راهبردهای تنظیم شناختی سازگارانه رابطه منفی معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با هم توانستند 47 درصد واریانس افکارخودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، می توان اقداماتی در راستای افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کاهش افکار غیر منطقی انجام داد که باعث کاهش افکار خودکشی در بین زنان دارای همسر وابسته به مواد شود.
Critical Comparison of Two qualitative study with hermeneutic phenomenology Method Qualitative Studies
حوزههای تخصصی:
Current educational psychology scholarship lacks critical comparisons of empirical studies using the methodology of hermeneutic phenomenology, which has been increasingly applied in psychology, education, and sociology. Unclarity and confusion in applying this methodology has negatively affected both theoretical and empirical studies that employ this method. To help fill this gap, the present paper critically compares two culturally different hermeneutic phenomenological studies by scholars from different fields: a psychological study from Iran and an educational study from Indonesia. We analyze the similarities and differences of the authors’ philosophical assumptions, including ontological, epistemological, axiological, and methodological assumptions as well as the interpretative and/or conceptual frame and rigors of the two studies. Our comparison and analysis reveal that the Iranian psychological study was stronger in applying the method but weaker in explaining the theory, while the Indonesian educational study comprehensively explained the theory without providing strong empirical evidence.
پیش بینی رغبت به ازدواج براساس مشکلات بین فردی با میانجیگری نگرش به عشق در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به عوامل مؤثر بر ازدواج به عنوان مهم ترین انتخاب زندگی فرد، همواره مورد توجه متخصصان حوزه خانواده است. هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رغبت به ازدواج براساس مشکلات بین فردی با میانجیگری نگرش به عشق در دانشجویان بود. روش: پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه های شهر سنندج در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. تعداد ۳۶۰ نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رغبت به ازدواج (MDQ)، پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP-۳۲) و مقیاس نگرش به عشق (LAS) بود. داده ها با شاخص های میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون و روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و AMOS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۱۶-)، عشق رمانتیک (۰/۳۰) و فداکارانه (۰/۱۹) به رغبت نسبت به ازدواج معنی دار بود. همچنین مسیرهای مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۴۰ و ۰/۳۰) به عشق رمانتیک و دوستانه و مسیرهای غیرمستقیم مشکلات بین فردی به رغبت به ازدواج با میانجیگری عشق رمانتیک (۰/۱۰-) و دوستانه (۰/۰۲-) معنی دار بودند (۰/۰۵>p). دیگر یافته ها نشان داد مسیر مستقیم عشق دوستانه (۰/۰۱) به رغبت به ازدواج و مسیر مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۰۴-) به عشق فداکارانه و همچنین مسیر غیرمستقیم مشکلات بین فردی به رغبت به ازدواج با میانجیگری عشق فداکارانه (۰/۰۰۲-) معنی دار نبودند (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: در کل با توجه به نتایج چنین استنتاج می شود که عشق رمانتیک و دوستانه قادر به تعدیل آسیب های ناشی از مشکلات بین فردی و ترغیب کننده فرد به ازدواج است.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
289-269
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی بود. روش: این مطالعه از نظر روش شناختی جز طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 به تحصیل اشتغال داشتند. به این منظور، 24 نفر از مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی با روش نمونه گیری در دسترس از بین مدارس استثنایی انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 نفر). مداخله درمانی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس تحمل پریشانی ( DTS ) و آزمون عاطفه خودآگاه ( TOSCA-2 ) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود (05/ p< ). بر اساس این یافته ها درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش احساس گناه و افزایش تحمل پریشانی مادران دارای کودک معلول جسمی-حرکتی اثرگذار است . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شفقت به خود از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، افزایش سازگاری با شرایط تنش زا و ابراز همدلی و هم دردی می تواند تحمل پریشانی را در افراد افزایش داده و سطح احساس گناه مادران دارای فرزند معلول را کاهش دهد.
ﻃﺮاﺣﯽ، ﺗﺪوین و روایاﺑﯽ برنامه ی آموزشی - توانمندسازی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برای بهبود کارکردهای اجرایی درکودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی یکی از مداخله های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗ ﺪوین و روای ﯽ ی ﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣ ه ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟ ﺮا ﺷ ﺪ، در ﻣﺮﺣﻠه اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑ ﻪ ﺷ ﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا ( CVR ) و شاخص روایی محتوا ( CVI ) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI ) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا ( S-CVI/Ave ) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه ها می باشد. این برنامه آموزشی- درمانی شامل 16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد ﺑﺮﻧﺎﻣ ه آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم ( S-CVI/Ave ) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
474 - 501
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و از نظر نوع داده کمی بود. جامعهآماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه استان البرز در سال تحصیلی 1398-1399 بودند، که تعداد 60 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، ۲۰۰۰) و سبک هویت (برزونسکی، 1992) استفاده شد. پس از اتمام هشت جلسه راه حل مدار گروهی و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS-V21 انجام پذیرفت. یافتهها: نشان داد بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود داشت و این درمان ها در طول زمان پایدار بود؛ همچنین بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود دارد و درمان راه حل مدار کوتاه مدت در متغیر اضطراب اجتماعی بیشتر از طرحواره درمانی اثربخش بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مذکور می تواند در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان به عنوان مداخلات روانشناسی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : تجربه طلاق، بهزیستی روانشناختی زنان را تحت تأثیر قرار دهد. از جمله رویکردهای درمانی که می تواند بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه را ارتقا دهد، طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بود . روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون سه گروهی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه ای بود که به سبب پیامدهای روانشناختی پس از طلاق به مراکز مشاوره و خمات روانشناختی شهر تهران در نیمه دوم سال 1396 مراجعه کرده بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا 45 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش اول و دوم و گروه گواه جایابی شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های آماری نشان داد هر دو رویکرد درمانی مورد استفاده در افزایش بهزیستی روانشناختی شرکت کنندگان مؤثر بوده (0/05 p< )، اما تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سطح 05/0 برای بهزیستی روانشناختی معنا دار نمی باشد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاس های آن، پیشنهاد می شود مراکز مشاوره و کلینیک های خانواده در مورد زنان مطلقه که در معرض پیامدهای روانشناختی پس از طلاق هستند از این دو رویکرد با اولویت مشاوره و روان درمانی گروهی استفاده کنند.