خاطره برهانی

خاطره برهانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

پیش بینی تصمیم گیری اخلاقی کادر د رمان در شرایط غیرقطعی بر اساس مواجهه با مرگ، احتمال ابتلا و رضایت شغلی: نقش میانجی گری اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصمیم گیری اخلاقی غیرقطعی کووید-19 کادر بهداشت و درمان اضطراب مواجهه با مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مواجهه با مرگ بیماران مبتلا به کرونا، احتمال ابتلای خود و خانواده به کرونا، رضایت شغلی و قضاوت اخلاقی در شرایط غیرقطعی با در نظرگیری نقش میانجی گری اضطراب بود. روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده و نمونه گیری در بازه ی زمانی خرداد ماه سال 1399 طی نخستین پیک کرونا به روش در دسترس صورت گرفته است. در این تحقیق 190 نفر از کادر درمان شاغل در بیمارستان های مرتبط با کرونا به پرسشنامه های سناریوهای تصمیم گیری اخلاقی غیرقطعی (کریستنسن، فلکساس، کالابرسه، گوت و گومیلا، 2014)، مرتبط با احتمال ابتلا به کرونا (هایلند و همکاران، 2020)، مواجهه با مرگ بیماران (موشوا و همکاران، 2021)، رضایت شغلی (آفولانی و همکاران، 2021) و اضطراب کرونا (بنهام، 2021) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. یافته ها: همبستگی مثبت میان فایده گرایی و اضطراب (001/0 > p)، مشاهده ی مرگ (001/0 > p) و تخمین از احتمال ابتلای خود به کرونا (001/0 > p) و همچنین رابطه ی معکوس میان فایده گرایی و رضایت شغلی بود (01/0 > p). همچنین در نتایج این پژوهش اضطراب رابطه ی بین تخمین از احتمال ابتلا به کرونا و فایده گرایی را به طور کامل میانجی گری می کرد (01/0 < p)، اما در سایر روابط چنین نقشی نداشت. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که شرایط مرتبط با کرونا می تواند، منجر به آثار شناختی و روانشناختی بر کادر درمان شده و به تبع آن بر قضاوت اخلاقی آن ها و نگرش آن ها به تخصیص خدمات اثرگذار باشد.
۲.

مقایسه سوگیری توجه به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد دارای میگرن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه حالت های چهره ای سردرد سبک های مقابله ای میگرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد مبتلا به میگرن و افراد عادی انجام شد. نمونه مورد مطالعه، تعداد 44 نفر با تشخیص میگرن در دامنه سنی 18 تا 50 سال و 43 نفر از جمعیت عمومی بودند که به روش نمونه گیری درد دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله ای در شرایط استرس زای درد و تکلیف دات پروب با استفاده از حالت های چهره ای بیان کننده سردرد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های مان ویتنی و کروسکال- والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از سبک های مقابله ای، بین دو گروه متفاوت بود، بدان معنا که افراد گروه کنترل به شکل معناداری از سبک های اجتنابی و مسئله مدار بیشتر از گروه مبتلا به میگرن استفاده می کردند. سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد اما در بین افراد دارای میگرن و سالم وجود نداشت. بنابراین احتمالا سوگیری به درد نقشی در ابقاء میگرن ندارد اما توجه به سبک های مقابله ای با درد در روند درمان و آموزش روش های مقابله ای کارآمد باید مدنظر گرفته شود.
۳.

همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح بالا و پایین ناگویی هیجانی: نقش واسطه ای الگوی نگاه به تصاویر چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی همدلی عاطفی همدلی شناختی ردیاب چشمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح ناگویی هیجانی بالا و پایین با میانجی گری الگوی نگاه (مدت زمان تا اولین تثبیت در چشم ها و میزان نگاه بر دهان) بود. روش: روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه ی پژوهش را دانشجویان دانشگاه های شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 41 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی، پارکر و تیلور، 1994) پاسخ داده و بر اساس نمره ی این پرسشنامه به دو گروه با ناگویی هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند. سپس در تکلیف همدلی برای درد (تیمرز و همکاران، 2018) شرکت کردند، در حالی که حرکات چشم هایشان ثبت می شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شد. یافته ها: افراد با سطح ناگویی هیجانی بالا نسبت به افراد با سطح ناگویی هیجانی پایین همدلی شناختی (005/0 = p) و عاطفی (020/0 = p) پایین تری از خود نشان داده اند. همچنین این افراد کمتر و دیرتر به چشم های چهره ی هدف نگاه کرده و در مقابل بیشتر به دهان نگاه کرده اند (026/0 = p). در نهایت مدت زمان تا اولین نگاه به چشم ها میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی شناختی و مدت زمان نگاه به دهان میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی عاطفی بود. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش، الگوی نگاه به تصاویر برانگیزاننده ی همدلی با کاهش همدلی افراد با ناگویی هیجانی رابطه دارد و بخشی از همدلی عاطفی و شناختی پایین این افراد به اختلال آن ها در زمینه ی ردیابی چهره ها مرتبط است.
۴.

پیش بینی قیم مآبی بر اساس مؤلفه های همدلی و سرایت رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیم مآبی همدلی سرایت رفتاری دغدغه همدلانه پریشانی شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
مقدمه : قیم مآبی در روابط بین فردی و زندگی اجتماعی پدیده ای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطه ی آن را با دیگر سازه های روانشناختی بررسی کرده اند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بین فردی با مؤلفه های همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیام مآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیم مآبی با مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری است. روش : تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه گیری به روش دردسترس صورت گرفته است. ساختار و بار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. طی مطالعه ی دوم با استفاده از پرسشنامه ی قیم مآبی ساخته شده در تحقیق اول، مقیاس واکنش پذیری بین فردی (گلبابائی و همکاران، 2022)  و مقیاس همدلی (جردن و همکاران، 2016) ، رابطه ی بین مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری با سازه ی قیم مآبی از طریق همبستگی و مدل رگرسیونی مشخص شد. یافته ها : نمره ی قیم مآبی با دغدغه همدلانه (0.05 p <) رابطه ی مثبت معنا دار و با پریشانی شخصی رابطه ی منفی معنادار (0.05 < p) داشت. همچنین دو متغیر دغدغه همدلانه (0.01 < p) و پریشانی شخصی (0.01 < p) به عنوان پیش بین در مدل نهایی رگرسیونی به عنوان پیش بین نمره ی قیم مآبی افراد باقی ماندند. نتیجه گیری : رابطه ی معکوس میان دو مؤلفه ی همدلی (دغدغه همدلانه و پریشانی شخصی) با قیم مآبی مؤید لزوم توجه به پیامدهای گاه متضاد سازه های زیرمجموعه ی همدلی است. مطالعات آینده می توانند با روش آزمایشی و بررسی دیگر سازه های روانشناختی، عوامل مؤثر بر  قیم مآبی را روشن کنند.
۵.

بررسی تحولی اثر خلق مثبت بر انعطاف پذیری شناختی و رابطه آن با خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی خلاقیت خلق مثبت مراحل تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
زمینه و هدف : خلق مثبت و انعطاف پذیری شناختی از عوامل تقویت کننده خلاقیت شناخته می شوند. مطالعه حاضر با این فرض که خلق مثبت احتمالاً با اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی موجب ارتقا خلاقیت می شود، این مهم را در بازه سنی 8 تا  12 سال بررسی کرده است. روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 8 تا ۱۲ ساله مناطق 4 و ۸ شهر تهران بودند. از جامعه پژوهش 60  نفر در دو گروه سنی ۸ تا ۱۰ (76/0±80/8) و ۱۰ تا ۱۲ (76/0±20/11) سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. پس از جایگذاری تصادفی افراد در گروه های پژوهش بر مبنای حالت خلقی القا شده و سن آن ها، افراد با استفاده از نسخه کامپیوتری آزمون کارت های ویسکانسین (1948) و آزمون تفکر خلاق تورنس (1974)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، یو مان-ویتنی و مدل رگرسیونی متغیر میانجی هیز (2017) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: تحلیل مدل رگرسیونی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی میان حالت خلقی و نمرات افراد در آزمون خلاقیت را تأیید کرده و نشان داد خلق مثبت موجب بهبود انعطاف پذیری شناختی افراد و بواسطه آن عملکرد بهتر آن ها در آزمون خلاقیت می گردد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش به عنوان شاهدی علمی اهمیت حالات خلقی و تاثیر آن بر میزان انعطاف پذیری شناختی و عملکرد خلاقانه در کودکان را نشان می دهد و بر ضرورت در نظر گرفتن این مسئله در محیط های آموزشی با هدف ایجاد و تقویت تفکر خلاقانه در کودکان تأکید داشت.
۶.

مقایسه ی مداخله ی متمرکز بر شفقت و مداخله ی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم در بهبود سوگیری توجه به محرک های منفی در افراد مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تحریک الکتریکی فراجمجمه سوگیری توجه درمان متمرکز بر شفقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۷۵
هدف پژوهش جاری مقایسه ی اثر مداخله ی متمرکز بر شفقت و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم در بهبود سوگیری توجه و علائم افسردگی به محرک های منفی در افراد مبتلا به افسردگی بود. برای این منظور 42 نفر که نمره ی افسردگی ایشان بالاتر از نقطه ی برش پرسشنامه افسردگی بک بود با روش داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 14 نفری تقسیم شدند. شرکت کنندگان در هر سه گروه پرسشنامه ی افسردگی بک و آزمون کامپیوتری استروپ هیجانی را به عنوان پیش آزمون تکمیل نمودند. سپس گروه اول مداخله ی مبتنی بر شفقت مطابق پروتکل ده جلسه ای گیلبرت (گروه شفقت)، و گروه سوم 5 جلسه ی مداخله با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم (گروه تحریک)، و در گروه دوم هر دو مداخله (مداخله ی ترکیبی) را دریافت نمودند. نتایج تحلیل آماری با آزمون های ناپارامتریک حاکی از عدم اثربخشی مداخلات به کار رفته بر بهبود علائم افسردگی، و اثربخشی معنادار این مداخلات بر بهبود سوگیری توجه بوده و اثربخشی در گروه مداخله ی ترکیبی بر روی سوگیری توجه نسبت به گروه سوم بیشتر بود. لذا به ترتیب مداخله ی ترکیبی و بعد از آن مداخله ی تحریک الکتریکی جهت بهبود سوگیری توجه توصیه می شود.
۷.

هنجارهای عاطفی واژگان دلبستگی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی واژه هنجار ظرفیت هیجانی برانگیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۴۷۰
هدف این پژوهش، تهیه هنجارهای عاطفی واژگان مرتبط با دلبستگی در زبان فارسی بود. این پژوهش در سه مرحله انجام شد. در مرحله نخست، 72 نفر (43 زن، 29 مرد) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی جهت گردآوری واژگان مرتبط با دلبستگی و در مرحله بعد، از میان پژوهشگران و متخصصان قلمرو دلبستگی در شهر تهران، 35 نفر (27 زن، 8 مرد) به منظور ارزیابی ارتباط واژگان گردآوری شده با دلبستگی انتخاب شدند. در مرحله آخر، 124 نفر (65 زن، 59 مرد) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران، واژگان غربال شده را بر اساس روی آورد ابعادی هیجان و نیز ارتباط با دلبستگی، در قالب یک آزمون رایانه ای مورد ارزیابی قرار دادند. انتخاب نمونه در هر سه مرحله با روش دردسترس انجام شد و از آزمون خودارزیابی آدمکی (برادلی و لانگ، 1994) به منظور بررسی ظرفیت هیجانی و برانگیختگی واژه ها استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمونهمبستگی پیرسون و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. پس از چند مرحله غربالگری، 107 واژه مرتبط با دلبستگی، جمع آوری و ابعاد هیجانی آن به شکل توصیفی ارائه شد. نتایج نشان داد بین «مرتبط بودن واژگان با دلبستگی» با ظرفیت هیجانی و برانگیختگی به ترتیب رابطه مثبت و منفی و بین ظرفیت و برانگیختگی، رابطه منفی معنادار وجود دارد. مقایسه دو جنس نیز نشان داد که زنان واژگان مثبت را خوشایندتر و واژگان منفی را ناخوشایندتر از مردان ارزیابی می کنند.در ارتباط با برانگیختگی تفاوتی بین دو جنس مشاهده نشد. مجموعه واژگان تهیه شده در این پژوهش به دلیل همگنی بالا و هنجار ارائه شده می تواند ضمن بالا بردن قابلیت تکرارپذیری یافته ها، منجر به تسهیل ارتباط علمی میان پژوهشگران قلمرو دلبستگی شود و امکان مقایسه نتایج پژوهش های مختلف را فراهم سازد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان