فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
اختلال خوردن: نقد و بررسی الگوی آزمایشی
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی مواجهه مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان اختلال وسواسی- جبری: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات اثربخشی مواجهه درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را در درمان اختلال وسواسی - جبری نشان تأیید کرده اند. هدف از این پژوهش، مطالعه اثربخشی ترکیب ذهن آگاهی و مواجهه با جلوگیری از پاسخ در درمان اختلال وسواسی – جبری درمان اختلال وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح مطالعه موردی همراه با خط پایه و پیگیری سه ماهه استفاده شد. آزمودنی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان روان پزشکی 505، در سال 1391 به صورت تصادفی انتخاب شد و در 8 جلسه درمان تلفیقی ذهن آگاهی و مواجهه و جلوگیری از پاسخ قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار و محاسبه درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بیمار تغییر بالینی معنی داری در علایم وسواس، اضطراب، افسردگی، ناراحتی ذهنی و فرایند درمان به دست آورد. نتایج در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: تلفیق ذهن آگاهی با مواجهه و جلوگیری از پاسخ می تواند به کاهش علایم وسواسی – جبری، اضطراب، افسردگی و ناراحتی بیمار منجر شود.
تاثیر انواع بازی های رایانه ای با محتوای خشونت متفاوت بر درجه حرارت پایه بدن در نوجوانان ایرانی: اثر جنسیت و شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر انواع بازی های رایانه ای بر درجه حرارت پایه بدن با توجه به سنخ شخصیتی و جنس در میان نوجوانان ایرانی انجام شده است. به این منظور 209 نفر از دانش آموزان مقطع اول راهنمایی شامل 108 دختر و 101 پسر با میانگین سنی 12 سال و 7 ماه (دامنه سنی 15-12 سال) به روش تصادفی چند مرحله ای از میان مدارس راهنمایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنی ها به 9 گروه شامل 1 گروه کنترل و 8 گروه آزمایشی تقسیم شدند که 8 گروه آزمایشی به مدت 40 دقیقه به بازی با انواع بازی های رایانه ای درجه بندی شده از نظر محتوای خشونت (در دو سطح با و بدون موسیقی) پرداختند. 10 دقیقه قبل از شروع بازی و 5 دقیقه مانده به پایان بازی درجه حرارت پایه بدن آزمودنی های گروه های آزمایشی و گروه کنترل (بدون بازی در حالت استراحت) توسط حرارت سنج طبی دهانی در وضعیت نشسته اندازه گیری شد. همچنین کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه شخصیت جوانان آیزنک پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل واریانس مشخص شد که تغییرات درجه حرارت به واسطه بازی های رایانه ای معنادار است. همچنین این تغییرات تحت تاثیر جنسیت است و سطوح مختلف سنخ های شخصیتی برون گرایی و روان رنجور خویی در تعامل با نوع بازی تغییرات معناداری را در درجه حرارت ایجاد کرده اند. اما حضور و عدم حضور صدا به تنهایی تاثیر معناداری روی تغییرات درجه حرارت ندارند. بنابراین افزایش درجه حرارت تحت تاثیر میزان محتوای خشونت بازی، میزان چالش برانگیز بودن بازی و جنسیت آزمودنی است.
رابطه تحولی توانش های سه گانه ذهنی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم تیزهوش و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه توانش های سه گانه ذهنی «اشترنبرگ »، رابطه توانشهای ذهنی تحلیلی، خلاق و عملی را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی و دبیرستان تیز هوش و عادی در هر یک از دروس مربوط به خود مورد بررسی قرار می دهد . به عنوان یک هدف ثانوی ، تفاوت توانشهای ذهنی دانش آموزان نیز بررسی شده است . 360 نفر از دانش آموزان عادی و تیز هوش ، آزمون توانشهای سه گانه ذهنی اشترنبرگ STAT را پاسخ دادند . بررسی همبستگی های چند گانه نمرات افراد در هر یک از دروس مدرسه ای نشان داد توانش خلاق بهترین پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی است ، به طوری که پیشرفت ریاضی و هنر در گروه راهنمایی مدارس عادی، پیشرفت ریاضی و آزمایشگاه فیزیک در گروه دبیرستان عادی و پیشرفته، حرفه و فن در گروه راهنمایی مدارس تیزهوش با این توانش قابل پیش بینی است.
«توانش تحلیلی» تنها در گروه راهنمایی عادی پیش بینی کننده نمرات علوم، دینی و انشاء می باشد. توانش های سه گانه ذهنی رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دبیرستان تیزهوش نشان نداد . تحلیل واریانس چند متغیری «مانوا» توانش های ذهنی دانش آموزان بر خلاف نظراشترنبرگ و همکاران نشان داد که دانش آموزان راهنمایی تیز هوش توانش بیشتری نسبت به دانش آموزان راهنمایی عادی دارند، این امر در مورد دانش آموزان دبیرستان تیزهوش نسبت به عادی حداقل در دو توانش تحلیلی و خلاق صادق نبود
شاخص های سنجش کیفیت آموزش عالی براساس مدل کانو در دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، شاخص های سنجش کیفیت آموزش عالی را بر اساس مدل کانو در دانشگاه ارومیه بررسی می کند. روش تحقیق از نوع توصیفی _ پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه ارومیه که تعداد آنها برابر با 22500 نفر می باشد است. براساس داده های مندرج در جدول مورگان حجم نمونه آماری این پژوهش به تعداد 378 نفر است. برای انتخاب واحدهای مورد مطالعه از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، در چهارچوب روش میدانی دو پرسشنامه می باشد، پرسشنامه اول: مربوط به ادراکات و انتظارات دانشجویان از چهار بعد (محتوای دوره، ساختار دوره، ویژگی های استادان، امکانات دوره) می باشد، پرسشنامه دوم: به مدل کانو مربوط است که نیازهای الزامی، عملکردی و جذاب دانشجویان را می سنجد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین انتظارات دانشجویان ازمحتوا، ساختار و امکانات دوره های دانشگاه و ویژگی های استادان، با ادراک آنان تفاوت معناداری وجود دارد، به عبارت دیگر میزان ادراکات دانشجویان از چهار بعد (محتوای دوره، ساختار دوره، ویژگی های استادان، امکانات دوره) در دانشگاه ارومیه پایین تر از انتظارات آنان می باشد
رابطه صفات شخصیتی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه صفات شخصیتی و سلامتِ روان پرداخته است. روش تحقیق همبستگی بود. 142 دانشجوی دوره کارشناسی به شیوه تصادفی چند مرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق با دو پرسشنامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه سلامت عمومی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، وظیفه شناسی، برون گرایی و نوروزگرایی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. افزایش وظیفه شناسی و برون گرایی، و کاهش نوروزگرایی با سلامت روانی بیشتر ارتباط معناداری دارند.
نگرش نوجوانان نسبت به سامانه تربیتی والدین
حوزههای تخصصی:
سامانه تربیتی والدین مجموعه ای از باورها و رفتارهای تربیتی است که براساس آنها حدود آزادی و کنترل هر یک از اعضا ‘مراجع قدرت و تصمیم گیری در خانواده و میزان انتظارات افراد از یکدیگر تعیین میشود.این سامانه تحت تأثیر متغیرهایی مانند بافت فرهنگی خانواده‘شیوه فرزندپروری و انتظار والد –فرزند قرار دارد. به منظور بررسی نگرش نوجوانان دختر نسبت به سامانه تربیتی والدین‘تعداد200دانش آموز پایه سوم راهنمایی از مناطق شمالی و جنوبی شهر تهران انتخاب شدند.والدین این دانش آموزان دارای سطح تحصیلات و موقعیت اجتماعی متفاوت بودند.آزمودنی ها به پرسشنامه ای با دو محور اساسی:نحوه ارتباط والد-نوجوان و استقلال-خودمختاری نوجوان پاسخ دادند.نتایج نشان داد که از نظر نوجوانان والدین به طور کلی بخشنده و مهربان بوده ‘به عقاید فرزند احترام گذاشته و تاحدودی به وی آزادی عمل میدهند.یافته ها حاکی از تفاوت رفتار تربیتی والدین ساکن مناطق شمالی و جنوبی در زمینه های استقلال‘اعمال نظارت و کنترل بر رفتار نوجوان و برقراری رابطه توام با اعتماد میباشد.والدین نوجوانان مناطق شمالی در مقایسه با والدین نوجوانان مناطق جنوبی آزادی عمل بیشتری به فرزندمیدهند‘برای عقاید وی اهمیت بیشتری قائلند و با دوستان فرزند خود نیز رابطه بهتری دارند.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درجه بندی اسنپ چهار، فرم معلم (SNAP-IV) در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درجه بندی اسنپ چهار، فرم معلم ( SNAP-IV ) در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان است. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 بود. حجم نمونه برابر با 600 نفر، روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس درجه بندی اسنپ چهار، فرم معلم ( SNAP-IV )، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای ( ODDRS ) و پرسشنامه کانرز معلم (برای بررسی روایی همزمان) است. نتایج نشان داد ضریب همبستگی سؤال های پرسشنامه با نمره کل آن بین 38/0 تا 63/0 بود. نتایج تحلیل عاملی (روایی سازه) نشان داد مقیاس درجه بندی اسنپ چهار، مقیاسی چند بعدی است (نقص توجه، بیش فعالی/تکانشگری و نافرمانی مقابله ای) که 37/0 واریانس را تبیین می نماید. ضریب پایایی کل 89/0، خرده مقیاس نقص توجه83/0، بیش فعالی/ تکانشگری82/0 و نافرمانی مقابله ای 80/0 است. ضریب همبستگی این آزمون با مقیاس درجه بندی کانرز برای نقص توجه 72/0، بیش فعالی/ تکانشگری 76/0 و با مقیاس درجه بندی نافرمانی مقابله ای 72/0 به دست آمد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که مقیاس درجه بندی اسنپ چهار، ابزاری چند بعدی و مناسب برای سنجش و ارزیابی اختلالات نقص توجه بیش فعالی و نافرمانی مقابله ای است.
بررسی اثربخشی مداخله ی فراشناختی بر علایم مولفه های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی فراشناختی بر کاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی درگیر در بیماران اختلال بدشکلی بدن انجام شد.
روش کار: این پژوهش به روش کار آزمایی بالینی با گروه شاهد و با روش نمونه گیری داوطلبانه بر روی مراجعین به متخصصین جراحی زیبایی در شهر اصفهان در سال 1388 که بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و مقیاس اصلاح شده ی اختلال وسواسی جبری یل-براون برای اختلال بدشکلی بدن (YBOCS-BDD) دچار اختلال بدشکلی بدن بودند، انجام شد. 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسش نامه ی فراشناخت (MCQ) به عمل آمد، گروه آزمون طی 8 جلسه ی هفتگی تحت مداخله ی فراشناختی قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس آزمون و پی گیری (6 ماه بعد) با همان ابزار انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام شد.
یافته ها: مداخله ی فراشناختی درکاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی (باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، نیاز به کنترل افکار و ...) در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در مراحل پس آزمون و پی گیری تاثیر معنی داری دارد (01/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، مداخله ی فراشناختی حتی در پی گیری 6 ماهه پس از مداخلات نیز در کاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن موثر می باشد.
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
رابطه بین سیستم جنگ/ گریز/ بهت (FFFS) و جامعه ستیزی اولیه: نقش تعدیل-گر سیستم بازداری رفتاری (BIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ستیزی اولیه که گاه به عنوان یک اختلال شخصیت در میان بزهکاران و گاه به عنوان جامعه ستیزی موفق در بین افراد بهنجار جامعه مطرح می شود غالباً شامل ویژگی هایی مانند خودخواه، عدم احساس همدلی و فریبکاری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر سیستم بازداری رفتاری (BIS) بخصوص ابعاد کنترل شده آن در رابطه بین ترس و جامعه ستیزی اولیه، در چهارچوب آخرین نسخه نظریه تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت بوده است. برای این منظور 375 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تبریز و دانشگاه پیام نور تبریز (247 نفر دختر و 128نفر پسر) با میانگین سنی 14/22 و انحراف استاندارد 43/2 با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. شرکت نندگان پرسشنامه BIS/BAS کارور و وایت و مقیاس خودگزارشی جامعه ستیزی لونسون را تکمیل کردند. در ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه کارور و وایت عامل ترس از زیرمقیاس BIS استخراج گردید، سپس داده ها، از طریق تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS همبستگی منفی و معناداری وجود دارد؛ هر چند همبستگی معناداری بین جامعه ستیزی اولیه و BIS وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که اثر تعاملی (BIS×FFFS) فراتر از پ یش بینی کننده های اصلی، جام عه ستیزی اولیه را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین جامعه ستیزی اولیه و FFFS که به صورت خودکار باعث شکل گیری هجان ترس می شود تحت تأثیر ابعاد کنترل شده BIS، شامل فرایندهای شناختی و کارکردهای اجرایی می باشد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر رفتار های کلیشه ای، رفتارهای آسیب به خود و رفتار های پرخاشگرانه ی کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات کودکان اتیستیک مشکلات رفتاری این کودکان است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر شدت و فراوانی رفتار های کلیشه ای، رفتارهای آسیب به خود و رفتارهای پرخاشگرانه ی کودکان اتیستیک بود. روش پژوهش آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش 24 کودک اتیستیک بودند که از بین 127 نفر از مراجعه کننده به مرکز اتیستیک اصفهان به صورت در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از نمره های آن ها در آزمون تشخیصی اتیستیک (گارز) همتا شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند و سرانجام یکی از گروه ها به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. مجموع جلسه های موسیقی درمانی که در هفته دو جلسه (یک جلسه فردی و یک جلسه ی گروهی) بر گزار می شد، 62 جلسه بود. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ی مشکلات رفتاری جمع آوری شد و با استفاده از آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان داد که موسیقی درمانی بر کاهش فراوانی رفتار خود آزاری اثر معناداری داشت (01/0P<). همچنین موسیقی درمانی اثر معناداری بر کاهش شدت رفتار خود آزاری، فراوانی و شدت رفتارهای کلیشه ای داشت (05/0P<). به نظر می رسد موسیقی درمانی می تواتد موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک شود و لازم است تمام مراکزی که به این کودکان خدمات ارائه می دهند از موسیقی درمانی برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک استفاده کنند.
تأثیر بازی رایانه ای بر بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان بود. روش پژوهش، علی – مقایسه ای و جامعة آماری، متشکل از دانش آموزان پسر دبیرستان های منطقة یک شهرستان تبریز (دامنة سنی 18-14 سال) بود. دو نمونة 25 نفری به صورت هدفدار انتخاب و در قالب دو گروه تجربی و کنترل همگن سازماندهی شدند. ملاک انتخاب گروه تجربی، تجربة انجام بازی رایانه ای حداقل سه روز در هفته، در شش ماه گذشته بود. گروه کنترل در مدت زمان مشابه هیچ گونه تجربه ای در این زمینه نداشتند، یا تجربة آنها ناچیز بود. پس از آشنایی آزمودنی ها با فرایند تحقیق، ابتدا زمان های واکنش و حرکت ساده و سپس زمان های واکنش و حرکت تشخیصی افراد با استفاده از دستگاه الکترونیکی ارزیاب زمان واکنش و زمان حرکت اندازه گیری شد. برای تعیین بهرة هوشی افراد، از سومین مقیاس آزمون هوشی فرهنگی – ناوابسته کتل و جداول هنجاری مربوط به آن استفاده شد. نتایج نشان داد بازی های رایانه ای بر بهرة هوشی (031/0 = P)، زمان واکنش ساده (017/0=P)، زمان حرکت ساده (019/0= P)، زمان واکنش تشخیصی (04/0= P) و زمان حرکت تشخیصی (036/0= P) تاثیر معنی داری داشته است. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان در نتیجة انجام بازی های رایانه ای بود.
شناسایی عوامل مؤثر در ازدواج های پایدار رضایتمند در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج و روابط زناشویی سالم، برای جامعه، افراد و خانواده ها فوایدی دارد. پژوهش با هدف شناسایی عوامل ماندگاری ازدواج های پایدار رضایتمند و آماده کردن و ساخت سنجه ای بر پایه عوامل ماندگاری ازدواج های رضایتمند از دیدگاه زنان متأهل به انجام رسیده است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اهواز بود که دست کم 25 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و در یک ازدواج پایدار رضایتمند با شوهران خود به سر می بردند. از این میان با به کارگیری روش تصادفی ساده چهار نمونه برگزیده شد: نمونه نخست برای یافتن عوامل نخست و فراهم کردن سنجه (25 نفر)؛ نمونه دوم برای افزایش پایایی و روایی و به کار بستن مقدماتی (50 نفر)؛ نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (239 نفر) و سرانجام برای تحلیل عامل تأییدی (160 نفر) گزینش شدند. داده های با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته، سنجه ارزیابی رابطه (RAS) و سنجه پژوهشگر ساخته ازدواج خوشبخت گردآوری و با به کارگیری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. برآمدها نشان داد که 64 ماده در 9 عامل دربرگیرنده شیوه ارتباط و حل تعارض مناسب؛ حمایت، توجه، احترام و قدردانی به یکدیگر؛ ویژگی های شخصیتی و مسئولیت پذیری؛ صمیمیت و کیفیت رابطه جنسی؛ کیفیت زندگی مشترک و گذراندن وقت و تفریحات؛ همخوانی زوجین و انعطاف پذیر بودن؛ تعهد و وفاداری؛ داشتن ارزش ها، فرهنگ و تجارب معنوی مشترک؛ و مسائل مالی و شغلی در ازدواج های پایدار رضایتمند زنان مؤثر بوده اند که روی هم رفته 60 درصد از واریانس موفقیت در ازدواج را تبیین کردند. درک و شناسایی عوامل مؤثر بر ازدواج های پایدار و رضایتمند در زوج های موفق، می تواند به عنوان الگو و مسیری برای زوج ها به ویژه زوج های جوان قلمدادشده و سرانجام به سلامت جامعه کمک کند.