فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی مقدماتی دقت تشخیصی مقیاسهای AAS، MAC-R، و APS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت تشخیصی سه مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS)، استعداد اعتیاد (APS)، و مقیاس تجدید نظر شده میبارگی مکاندرو (MAC-R)، و تعیین نقطه برش مناسب برای این سه مقیاس بود. تعداد 140 دانشجوی دانشگاه تهران و 81 معتاد داوطلب ترک که با دانـشجویان در یک گروه سنی قرار داشتند، در دوگروه افراد بهنجار و افراد معتاد مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجا که این مـقیـاسها از MMPI-2 کـه برای تشخیص اختلالهای روانی بهکار میرود، مشتق شـدهاند، قـبل از انـجام ایـن پـژوهش، بهصورت مقدماتی، دقت تشخیصی این مقیاسها در مورد افراد دارای اختلال روانی (78 نفر) و افراد معتاد (81 نفر) مورد بررسی قرار گرفت. AAS از دقـت تـشخیصـی خـوب و MAC-R از دقـت تشخیصـی متوسطی در تمیز افراد دارای اختلال روانی و افراد معتاد برخوردار بود. پس از این مطالعة اولیه، دقت تشخیصی این سه مقیاس در تشخیص دانشجویان از افراد معتاد مورد بـررسـی قرار گرفت. تنها، مقیاس AAS برحسب ضریب آلفای کرونباخ، از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار بود. تفاوت میانگین نمرههای افراد بهنجار و معتاد در هر سه مقیاس، از لحاظ آماری معنادار بود. نتایج حاصل از تحلیل مشخصههای عملیاتی گیرنده (ROC) و تـحلیل حساسیت نشان داد که مقیاس AAS در بین این سه مقیاس، از بالاترین دقت تشخیصی برخوردار است و به نظر میرسد ابزار تشخیصـی و غربالـیِ مناسبـی برای سوء مصرف مواد باشد. در مقابل، APS کمترین دقت تـشخیصـی را داشت و در نتیجه از لحاظ بـالینـی، ابزار مناسبی برای تشخیص نیست.
بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اکتساب سرویس والیبال، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان هنرستان های پسرانه شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و ابراز وجود در دانش آموزان هنرستانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر هنرستان های فنی نواحی چهارگانه شهرستان اهواز می باشند. از بین 300 نفر نمونه اولیه که به صورت تصادفی چند مرحله ای گزینش شده بودند، 60 نفر که ابراز وجود کمتری داشتند، انتخاب شدند و در چهار گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه 1 (گروهی که هم ابراز وجود و هم سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 2 (گروهی که فقط سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 3 (گروهی که فقط ابراز وجود را فرا گرفتند)، گروه 4 (گروهی که هیچ گونه آموزشی را فرا نگرفتند). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خودگزارشی مداد کاغذی ابراز وجود (ASRI)، مقیاس اضطراب اجتماعی با دو خرده مقیاس، اجتناب و پریشانی اجتماعی (SAD) و ترس از ارزیابی منفی (FNE) و آزمون سرویس والیبال ایفرد. طرح پژوهش آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون می باشد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که آموزش ابراز وجود باعث افزایش ابراز وجود، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی می شود. نتایج این پژوهش موثر بودن آموزش ابراز وجود را در افزایش جسارت ورزی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی نشان می دهد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
اثربخشی جلسات گروهی مصاحبه انگیزشی برارتقاء عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد در حال درمان بود. روش: تحقیق حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی زنان معتاد مراجعه کننده در تابستان 1391 برای ترک اعتیاد به مرکز بازتوانی کمپ اعتیاد آینده روشن شهر اصفهان بود، که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. جلسات مشاوره گروهی به سبک مصاحبه انگیزشی در طی هشت جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده اثربخشی مصاحبه انگیزشی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این بررسی می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی توانسته در افزایش عزت نفس و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش مؤثر واقع شود.
مقایسه سبک ِاسناد (مدل درماندگی آموخته شده) در جوانان معتاد و غیر معتاد شهر یزد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر سبک ِاسناد3 بر میزان گرایش و ابتلای جوانان بر اعتیاد بوده است. برای دستیابی به این هدف، فرض شده که جوانان معتاد سبک تبیین بدبینانه تری نسبت به جوانان غیر معتاد دارند؛ یعنی، درماندگی آموخته شِِده4 در جوانان معتاد بیشتر از جوانان غیر معتاد است و بر اساس ابعاد شش گانه سبک اسناد، شش فرض فرعی تدوین شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان 18 تا 28 ساله ساکن در شهر یزد (در قالب دو گروه معتاد و غیر معتاد) بود که برای انتخاب نمونه معتاد از روش سر شماری، و برای انتخاب نمونه غیر معتاد از روش تصادفی استفاده شد. در نهایت 97 معتاد و 10 غیر معتاد برگزیده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه سبک اسنادی(ASQ) استفاده به عمل آمد. سپس، توسط آزمون آماری t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان مشخص شد که سبک تبیین جوانان معتاد برای وقایع خوشایند و ناخوشایند، بدبینانه تر از جوانان غیر معتاد است و آنها به نسبت بیشتری به درماندگی آموخته شده مبتلا هستند
مدل های روابط بین قرارداد روانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی متغیرهای جایگشت پذیر و نسبیت گرایی نظری
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی امکان جایگشت پذیری متغیرها و به صورت یک مطالعه ی موردی در حوزه ی روانشناسی صنعتی و سازمانی به مرحله اجرا درآمد. از جامعه آماری معلمان شهر اصفهان، 532 نفر (مرد و زن) با استفاده از نمونه گیری سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قرارداد روانی تک لیب و همکاران (2005)، مقیاس رضایت شغلی وایس و زواران و همکاران (1998؛ با چهار خرده مقیاس موسوم به رضایت از کار، رضایت از حقوق و دستمزد، رضایت از همکاران و رضایت از سرپرست و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیرو و ون کاتش (2002) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها، بر مبنای دو مدل پیشنهادی اولیه، از طریق مدل سازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد حاصل از این تحلیل ها حاکی از آن است که تلقی کردن رضایت شغلی به عنوان متغیر پیامد برای قرارداد روانی و تعهد سازمانی (به عنوان متغیر واسطه ای) نسبت به اینکه تعهد سازمانی را پیامد قرارداد روانی و رضایت شغلی در نظر بگیریم، هیچ گونه برتری ندارد. این امر به طور نسبی، از این دیدگاه که بسیاری از متغیرها را در علوم انسانی می توان جایگشت پذیر تلقی کرد، حمایت می کند.
بررسی تطبیقی طرحواره اسلامی عمل با انسان شناسی (پسا) ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به منزله عامل در اندیشه اسلامی، بیانگر آن است که انسانها را می توان منشاء اعمالشان در نظر گرفت . در این دیدگاه، مبانی عمل، دست کم دارای سه نوع است : شناخت، گرایش و اراده. گستره عمل، در وجود و موجودیت آدمی بسیار وسیع است به طوری که می توان در عرصه هایی چون ادراکهای حسی ، زبان ، رویا و نظامهای اجتماعی، از بروز و ظهور عمل آدمی سخن گفت . دو تفاوت میان انسان شناسی اسلامی و ساختارگرا / پساساختارگرا وجود دارد . اول این که انسان شناسی اسلامی ، با حذف سوژه آگاه و دارای قصد سازگار نیست. دوم این که در انسان شناسی اسلامی، ویژگیهای فطری آدمی تنها ساختاری نیست چنانکه در ساختارگرایی برآنند . به علاوه ،
شکوفایی یا ظهور برخی از امور فطری، به نحو قابل ملاحظه ای در گرو قصد و اراده آدمی قرار دارد دیدگاه انسان به منزله عامل، دلالتهای مهمی در عرصه تعلیم و تربیت دارد. بر این اساس، ارتباط میان معلم و شاگردان باید به منزله ارتباطی میان انسانهای عامل و بنابراین به صورت تعامل در معنای دقیق آن در نظر گرفته شود.
بررسی نقش مهارت های یادگیری الکترونیکی بر رضایت و موفقیت تحصیلی دانشجویان مجازی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های یادگیری الکترونیکی بر رضایت و موفقیت تحصیلی دانشجویان مجازی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مرکز آموزش مجازی دانشگاه تهران و موسسه آموزش عالی مهر البرز هستند که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 338 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و برای جمع آوری داده های موردنیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته، آزمون سنجش آمادگی یادگیری الکترونیکی و آزمون رضایت تحصیلی استفاده شده است. روایی محتوایی این دو آزمون از طریق اعمال نظرات هفت نفر از متخصصان آموزش مجازی و پایایی آن ها پس از اجرای آزمایشی در بین 60 نفر دانشجو، با محاسبه آلفای کرانباخ به ترتیب 0.84 و 0.87 به دست آمد. همچنین برای سنجش موفقیت تحصیلی از معدل پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. تحلیل یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون T، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد که میزان مهارت های دانشجویان در حد متوسط، رضایت تحصیلی در حد متوسط و موفقیت تحصیلی آن ها در حد خوب بوده است. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مهارت های فراشناختی و شناختی با موفقیت تحصیلی همبستگی وجود دارد. همچنین این پژوهش نشان می دهد که بین مهارت های فراشناختی و شناختی با رضایت تحصیلی همبستگی وجود دارد و بین متغیرهای مهارت های فناورانه و مهارت های ارتباطی با موفقیت و رضایت تحصیلی ارتباط قابل ملاحظه ای مشاهده نشد. سهم مهارت های فراشناختی در پیش بینی موفقیت تحصیلی دانشجویان 32.8 درصد و سهم مهارت های شناختی 11.5 درصد می باشد. همچنین سهم مهارت های فراشناختی در پیش بینی رضایت تحصیلی دانشجویان 50 درصد و سهم مهارت های شناختی 17.5 درصد می باشد.
نقش تصور از خدا و هویت مذهبی در معنای زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائة مدل معنای زندگی در ارتباط با تصور از خدا با توجه به اکتشاف و تعهد مذهبی می باشد. 581 دانشجو به صورت خوشه ای چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های آزاد و دولتی بیرجند، پرسش نامه های هویت مذهبی ، تصور از خدا و معنای زندگی را تکمیل نمودند. برای تحلیل نتایج از روش مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان داد هویت مذهبی زودرس و کسب شده ارتباط بین تصور تعلق پذیری و حضور معنا در زندگی را میانجی گری می کند، همچنین هویت مذهبی آشفته، میانجی گر بین بُعد کنترل و حضور معنا در زندگی می باشد، مدل نیز نشان داد بُعد کنترل اثر مستقیم منفی و تصور تعلق پذیری اثر مستقیم مثبتی بر جست وجوی معنا دارد و بعد مهربانی تنها اثر مستقیم مثبت بر حضور معنای زندگی دارد. نتایج همچنین نشان داد پایگاه های هویت مذهبی تنها پیش بینی کننده حضور معنا در زندگی می باشند، و مهربانی نقشی در پیش بینی پایگاه های هویت افراد ندارند.
اثربخشی برنامه دانش افزایی تخصصی مادران بر خلاقیت کودکان تیزهوش
حوزههای تخصصی:
اهداف: متخصصان معتقدند میزان خلاقیت را می توان با ایجاد محیط مناسب خانوادگی افزایش داد. با توجه به این که دوران کودکی حساس ترین مرحله رشد خلاقیت است، خانواده به عنوان بنیادی ترین عنصر در شکل گیری خلاقیت به شمار می رود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه دانش افزایی تخصصی مادران در قلمروی خلاقیت، بر رشد خلاقیت کودکان تیزهوش آنها در پایه دوم ابتدایی انجام شد.
روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی در جامعه دانش آموزان کلاس دوم یکی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران در سال 1386 انجام شد. نمونه این تحقیق 32 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل تست هوش رنگی کودکان ریون و تست خلاقیت ژان لویی سلیه بود. طرح پژوهش شامل مراحل پیش آزمون، آموزش برنامه دانش افزایی تخصصی مادران، پس آزمون و مرحله پیگیری بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 15 تحلیل شد و از آزمون T همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: تفاوت نمره پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش معنی دار (001/0= p ) بود، ولی در گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0 ). مقایسه نمره گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نشان داد (001/0= p ) و عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر بود که نشانگر پایداری اثر مداخله پس از دو ماه بود.
نتیجه گیری: والدین به عنوان عاملی اثرگذار، نقش موثری در خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند. طراحی و تدوین برنامه آموزشی مناسب برای والدین و مشارکت آنان در برنامه های آموزشی و تربیتی مدارس، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به دنبال خواهد داشت.
رابطه گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت با رضایت دانشجویان کارورز توانبخشی از تجارب بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی رابطه گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت با رضایت دانشجویان کارورز توانبخشی از تجارب بالینی خود به عنوان یک درمانگر بود. روش بررسی: دراین مطالعه توصیفی، 318 دانشجوی کارورز توانبخشی شامل 140 نفر دانشجوی فیزیوتراپی، 97 نفر دانشجوی کاردرمانی و 81 نفر دانشجوی گفتاردرمانی به صورت نمونه گیری طبقه ای-تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مذهب گرایی اسلامی، پنج عامل شخصیت و رضایت از تجربیات بالینی جمع آوری و با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در تمام دانشجویان کارورز توانبخشی، بین رضایت از تجارب بالینی با مذهب گرایی، ارزنده سازی مذهبی و سه بعد شخصیت برون گرایی، توافق و وجدانی بودن همبستگی مثبت معنادار و با سازمان نایافتگی مذهبی و روان رنجور خویی همبستگی منفی معنادار دارد(001/۰>P). نتایج تحلیل رگرسیون برای پیش بینی رضایت از تجربیات بالینی در دانشجویان نشان داد که در دانشجویان فیزیوتراپی متغیرهای برون گرایی، مذهب گرایی و توافق، در دانشجویان کاردرمانی متغیرهای برون گرایی، وجدانی بودن و کامجویی و در دانشجویان گفتاردرمانی متغیرهای مذهب گرایی و سازمان نایافتگی مذهبی وارد معادله رگرسیون شدند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت قادر به پیش بینی رضایت از تجربیات بالینی در دانشجویان فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی هستند.
رابطه سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض با فرسودگی زناشویی کارکنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض می توانند تأثیر مهمی بر کیفیت روابط زناشویی داشته باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی با فرسودگی زناشویی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری را کلیه کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شامل 750 کارمند متأهل تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 160 کارمند متأهل که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آنها خواسته شد پرسشنامه فرسودگی زناشویی (CBM)، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) و پرسشنامه شیوه مقابله با تعارض (ROCI-2) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی و سبک حل تعارض مسلط و اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه مثبت دارند. باتوجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد سبک های دلبستگی در نحوه ی بکارگیری سبک های حل تعارض نقش دارند و استفاده از این سبک ها می توانند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کنند.
رابطه سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) با سبک های تصمیم گیری: نقش تعدیل کننده دست برتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طبق مطالعات، عوامل زیستی و درون زاد می توانند فرآیندهای شناختی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط سبک های تصمیم گیری با سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و دست برتری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی به شیوه رگرسیون است. شرکت کنندگان پژوهش، 269 دانشجو بودند که به روش تصادفی چندمرحله ای از دانشگاه های پیام نور مراکز بناب و تبریز انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس، پرسشنامه سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری(BAS/BIS) کارور و وایت و پرسشنامه دست برتری ادینبورگ در مورد آنان اجرا شد. داده ها با روش همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل رگرسیون تعدیلی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد دست برتری با سیستم های مغزی بازداری و فعال سازی رفتاری و سبک تصمیم گیری اجتنابی رابطه دارد. سیستم بازداری رفتاری باهمه سبک های تصمیم گیری و سیستم فعال سازی رفتاری به غیراز سبک وابسته با هر سه نوع سبک تصمیم گیری؛ اجتنابی، منطقی و شهودی، رابطه معناداری داشت و هردو سیستم مغزی رفتاری، قادر به پیش بینی سبک های تصمیم گیری بودند. همچنین، انجام تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل کنندگی دست برتری در میانجی گری ارتباط بین سیستم بازداری رفتاری (BIS) و سبک تصمیم گیری اجتنابی را تأیید کرد. نتیجه گیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر تأییدی است بر اینکه فرآیندهای شناختی مانند تصمیم گیری، تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم عوامل زیستی و درون زاد از قبیل سیستم های مغزی رفتاری و برتری نیمکره ای می باشند.
"بررسی رابطه بین مرکز کنترل درونی - بیرونی و پیشرفت تحصیلی و مقایسه آن در دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی "
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه رابطه بین مرکز کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه تیزهوش و عادی می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 120 نفر از دانش آموزان سال اول و دوم راهنمایی به صورت تصادفی انتخاب و نسبت به همتاسازی دانش آموزان پسر عادی با تیزهوش در دو گروه مجرا(تیزهوش و عادی)اقدام شد.
در واقع این پژوهش به دنبال بررسی این اهداف است : 1-آیا بین مرکز کنترل درونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.؟ 2ـ آیا بین مرکز کنترل بیرونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت آنها رابطه معناداری وجود دارد؟ 3- آیا بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دانش آموزان راهنمایی پسر تیزهوش و عادی تفاوت وجود دارد؟
ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس کنترل درونی ـ بیرونی راتر می باشد و ابرای تجزیه و تحلیل آماری از روشهای آماری همبستگی پیرسون و tگروههای مستقل استفاده گردیده است نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که بین مرکزکنترل درونی و پیشرفت تحصیلی ، بین مرکز کنترل بیرونی و پیشرفت تحصیلی و بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دو گروه (تیزهوش و عادی )تفاوت معناداری وجود دارد و پسران عادی در مقایسه به پسران تیزهوش از مرکز کنترل بیرونی برخوردارند و هر چه مرکز کنترل درونی دانش آموزی بیشتر باشد پیشرفت تحصیلی او نیز بالاتر است."
اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.