مطالب مرتبط با کلیدواژه

درمان رفتاری


۱.

بررسی اثر بخشی روشهای درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در بهبود کمردرد مزمن در دبیران مرد دبیرستانهای شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی تن آرامی درمان رفتاری کمردرد مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۰۹
تحقیق حاضر اثر بخشی درمانهای شناختی، تن آرامی و رفتاری را در گروهی از دبیران شهر اهواز که مبتلا به کمردرد مزمن بودند مورد ارزیابی قرار داد. روش این تحقیق آزمایشی بود. جمعیت هدف این تحقیق را دبیران مرد شهر اهواز تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل 100 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مزمن می باشد که به طور تصادفی از بین بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انتخاب و به گروههای آزمایشی (شناخت درمانی، رفتار درمانی، تن آرامی) و گروه گواه گمارده شدند (هر گروه 25 نفر). شیوه های مداخله (درمان) در این تحقیق عبارت بودند از: الف) مصون سازی در مقابل درد (میکنبام و ترک، 1976)، ب) کنترل محرک (کانفر، 1980)، ج) تن آرامی عضلانی پیشرونده (جاکوبسن، 1962). چهار شاخص بهبودی در تحقیق حاضر در نظر گرفته شد که شامل بهبود باورهای درد، بهبود رفتار درد، بهبود خودکفایی درد و بهبود افسردگی بود. ابزارهای درد (زارکوفسکا، 1988)، آزمون خودکفایی درد (نیکولاس، 1989)، آزمون افسردگی (بک، 1961) و آزمون درد مزمن (اصغری مقدم، 1374) بودند. نتایج مرحله اول تحقیق بیانگر پایایی و اعتبار مطلوب و رضایت بخش این آزمونها می باشد. نتایج آماری نشان داد که روشهای درمان در بهبود کمردرد مزمن در آزمودنیها مؤثر بوده اند. تحلیل واریانس یک راهه تفاضل میانگین نمره های آزمودنی های گروه های مختلف، در دو مرحله اجرای آزمودنی های مربوط به درد مزمن، حاکی ازتفاوت معنی دار بین گروه های درمانی در شاخص های بهبودی بود. آزمون توکی، نشان داد که گروه شناخت درمانی و گروه تن آرامی عضلانی در بهبود باورهای درد و کاهش افسردگی تفاوت های معنی داری با گروه گواه ظاهر ساختند. حال آن که، چنین یافته ای در گروه رفتار درمانی دیده شد. وانگهی، هر سه گروه درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در خودکفایی درد و بهبود رفتارهای درد، تفاوت های معنی داری با گروه گواه نشان دادند. افزون بر آن چه گفته شد، نتایج آماری حاصل از بررسی مقایسه ای روش های درمانی نشان داد که این روش ها از لحاظ میزان کارایی تفاوت های معنی داری با یکدیگر داشتند.
۲.

اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی اساسی درمان رفتاری حافظه سرگذشتی شناختی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی تعمیم پذیری بیش از حد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
۳.

مقایسه اثربخشی آرمیدگی عضلانی پیشرونده و آموزش مدیریت استرس در بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختلالات سردرد سردرد تنشی دارودرمانی درمان رفتاری درمان شناختی درمان با روش ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۴۲
پیشرفت های نظری و تحقیقات روبه رشد مربوط به استرس و بیماری مبانی لازم برای مفهوم سازی سردرد به عنوان یک اختلال روانی فیزیولوژیکی را فراهم آورده و منجر به تدوین و بکارگیری درمان های روانشناختی معاصر برای سردرد شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روشهای آرمیدگی عضلانی پیشرونده و آموزش مدیریت استرس در کاهش سردرد بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه شامل مبتلایان به سردرد تنشی مزمن مراجعه کننده به مطب های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهرستان کاشان بود. نمونه شامل 55 زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود که بصورت تصادفی انتخاب و در سه گروه دارودرمانی توأم باآرمیدگی عضلانی پیشرونده و گروه دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس به عنوان گروههای آزمایش و دارودرمانی تنها به عنوان گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، روزنگار سردرد را برای مدت یک هفته تکمیل نمودند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس با حذف اثر پیش آزمون، افسردگی و اضطراب نشان داد که بین دو گروه دارودرمانی توأم با آرمیدگی عضلانی پیشرونده و دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس با گروه دارودرمانی تنها در شاخص های دفعات، شدت و مدت سردرد تفاوت معناداری وجود دارد و بعلاوه، روش آموزش مدیریت استرس در مقایسه با روش آرمیدگی عضلانی پیشرونده مؤثرتر و کارآمدتر است. بنابراین، افزودن این درمانهای روانشناختی به دارودرمانی در طرح درمان بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن توصیه می شود