فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۶۸۱ تا ۲۶٬۷۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر یادگیری آموزش معکوس و آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی درس ریاضی دانش-آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان تالش در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 39 نفر دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی، شامل 22 نفر گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا دو مدرسه از بین مدارس ابتدایی شهرستان تالش که در دسترس بوده اند انتخاب و سپس از هر مدرسه کلاس پایه پنجم که شامل دانش آموزان پسر و دختر بودند و حجم تقریبا برابری داشتند انتخاب شدند. دانش آموزان هر کلاس در دو گروه آزمایش معکوس و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق (Wang et al, 2011) که دارای سه جنبه رفتاری، هیجانی و شناختی اشتیاق به مدرسه بود استفاده شد که می تواند تمام جنبه های اشتیاق تحصیلی مربوط به درس ریاضی را بسنجد. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای این پرسشنامه بالای 7/0 برآورد شد. داده ها از طریق آزمون آماری آنالیز کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش معکوس بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری اشتیاق تحصیلی بیشتری داشتند.
اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۹۸-۱۶۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری برای باهم زیستن همراه با ارزش های اخلاقی، از موضوعات عمده در تعلیم وتربیت امروزه است. پژوهش های بسیاری پیرامون آموزش صلح انجام گرفته ولی آموزش تلفیقی صلح وحسن گزینی برتوانمندسازهای تحصیلی ازجمله روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تهران بود. روش: پژوهش، به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش وگواه و پیگیری یک ماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، شهرتهران (5901 نفر) در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه،40 دانش آموز به صورت هدفمند انتخاب شده، و به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه 20 نفره قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999) بود. برای گروه آزمایش، برنامه مداخله آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی، شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای طی 8 هفته مداوم، اجرا شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد، آزمون مرحله پیگیری گرفته شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر وآزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار Spss-22 تحلیل استنباطی شد. یافته ها: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت داشت (0/01>P). این تأثیر در مرحله پیگیری هم معنی دار بود. نتیجه گیری: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران تشکیل داده اند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوار فکری در افراد متقاضی جراحی زیبایی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی گردید. بنابراین به نظر می رسد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث کاهش نشخوار فکری و تکنیک های مؤثری را برای بهبود تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی ارائه دهد.
Predicting Perceived Social Support based on Perceived Stress and Cognitive Emotion Regulation in Patients with Ulcerative Colitis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
39 - 48
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of present study was to predict perceived social support based on perceived stress mediated by cognitive emotion regulation in patients with ulcerative colitis. Methods: The method of study was correlational, structural equation modeling type. The statistical population of the present study included all patients with ulcerative colitis, referred to gastroenterology clinics in Districts 4 and 7 of Tehran in 2019. Among them, 261 people were selected through purposeful sampling method. The research tools included perceived social support scale (Zimet et al., 1998), perceives stress scale (Cohen et al., 1983), and cognitive emotion regulation scale (Garnefski and Kraaij, 2006). Results: The results revealed a negative relationship between perceived stress and perceived social support (β=-0.13, t=2.04) and negative relationship between perceived stress and cognitive emotion regulation (β=-0.21, t=2.96) in patients with ulcerative colitis. A positive relationship was also found between cognitive emotion regulation and perceived social support (β= 0.47, t=7.18) but cognitive emotion regulation had no mediating role between perceived stress and perceived social support in patients with ulcerative colitis (β= 0.09, p>0.05). Conclusions: Although there were direct relationships between perceived stress, perceived social support and cognitive emotion regulation but the results revealed no indirect relationship between perceived stress and perceived social support mediated by cognitive emotion regulation in patients with ulcerative colitis. Thus, paying attention to these variables helps researchers and therapists in design of appropriate therapy for Ulcerative Colitis patients.
اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه، همراه با دوره پیگیری استفاده شد. نمونه شامل 28 مادر از مادران کودکان 5 تا 11 ساله پسر و دختر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی درمانی خودشفقت ورزی به صورت گروهی شرکت داده شدند و گروه گواه پس از پایان مطالعه، خلاصه ای از درمان را به طور فشرده دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نیز نشان دادند درمان خودشفقت ورزی اثر معناداری بر نمره افسردگی، اضطراب و تنیدگی دارد؛ بدین ترتیب که نمرات افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، به طور معناداری کاهش یافته است؛ این کاهش معنادار در دوره پیگیری نیز پایدار بود. نتایج نشان دادند آموزش خودشفقت ورزی نتایج بسیار مفیدی برای مادران، به ویژه برای کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی آنها دارد و می تواند به منزله یکی از آموزش های برتر در مقایسه با سایر آموزش ها اجرا شود.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک کوتاه مدت گروهی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان با علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
نقش پیچیدگی خود، ساختار ارزش گذاری خودپنداره و وضوح خودپنداره در پیش بینی انعطاف پذیری شناختی در نوجوانان مهاجر افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان مهاجر از آسیب پذیرترین قشرهای اجتماعی بوده و بررسی عواملی که به ارتقای سازگاری این گروه کمک کند حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر مبنای ویژگی های خود ساختاری انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع همبستگی بود. سه ویژگی خود ساختاری شامل پیچیدگی خود، وضوح خودپنداره و ساختار ارزش گذاری خودپنداره به عنوان متغیرهای پیش بین و انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل تمام نوجوانان مهاجر افغان با سواد خواندن و نوشتن در دامنه سنی 11 تا 19 سال که در ایران سکونت دارند بود. نمونه ای به حجم 147 نفر از چهار شهر تهران، قم، سمنان و مشهد به شیوه نمونه گیری نوع در دسترس وارد مطالعه شدند. برای گردآوری داده ها از تکلیف دسته بندی اسنادهای خود توصیفی Linville (1985)، مقیاس وضوح خودپنداره Campbell (1996) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (1993) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-22 و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام انجام شد. یافته ها:. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون از میان ویژگی های خود ساختاری، دو ویژگی وضوح خودپنداره و ساختار ارزش گذاری می توانند در پیش بینی انعطاف پذیری شناختی نقش داشته باشند. این دو ویژگی در مجموع توانستند 8/10 درصد از واریانس شاخص تعداد طبقات تکمیل شده و 7/11 درصد از واریانس شاخص تعداد پاسخ های منفی آزمون ویسکانسین را تبیین کنند. از بین ویژگی های خود ساختاری صرفا ساختار ارزش گذاری توانست در مجموع 9/4 درصد از واریانس شاخص تعداد خطاهای درجاماندگی را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، دو ویژگی خود ساختاری شامل وضوح خودپنداره و ساختار ارزش گذاری خودپنداره با انعطاف پذیری شناختی نوجوانان مهاجر افغان مرتبط بوده و قادر به پیش بینی آن هستند که می توانند در برنامه ریزی برای ارتقا سازگاری، آنها را مد نظر قرار داد.
The Frequency of Self-harm Behaviors among University Students
حوزههای تخصصی:
One of the common problems among university students is self-harm behavior which has many negative consequences for the people involved and the society. The aim of this study is to investigate the frequency of occurrence of self-harm behavior in university students. The participants of this descriptive study include the entire undergraduate students of the University of Guilan in the academic year 2019-20. A total of 508 students (368 females and 140 males) are selected based on Convenience Sampling. For data collection, the Self-harm Inventory Questionnaire (SHI) is employed; moreover, descriptive statistics as well as Chi-square test are used. According to the findings, 17.8% of students have self-harm behavior. The results of Chi-square test reveal that there is no significant difference between male and female students in terms of the frequency of occurrence of direct, indirect and general self-harm behavior (P> 0.01). Burning the body, recklessness in driving, alcohol abuse and deliberate loss of job in male students and being involved in relationships that expose one to sexual abuse and deliberate self-starvation are more common in female students (p< 0.01). Also, local and non-local university students and different age groups of students show significant different behavior in terms of direct and indirect self-harm (P<0.01). Based on the findings, it can be stated that self-harm is relatively common behavior among university students. As a result, these people need to be identified and treated in a timely manner to reduce the negative consequences of this kind of behavior.
رابطه ی سلامت روان و کیفیت خواب در بین کارکنان سازمان آتش نشانی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۲
33 - 40
حوزههای تخصصی:
رابطه حالت بی حوصلگی با آمادگی اعتیاد در بین نوجوانان پسر: نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
65-84
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان نوجوان پسر منطقه 14 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از بین آن ها، تعداد 379 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس بی حوصلگی، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس بهزیستی معنوی را تکمیل کردند. داده ها با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد رابطه مثبت معنا داریو بین بهزیستی معنوی و آمادگی اعتیاد رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد را مورد تایید قرار داد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد تاکید دارد. بنابراین، گسترش و توسعه بهزیستی معنوی در بین نوجوانان می تواند روش خوبی برای حمایت از آن ها در برابر بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد باشد.
پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی بر مبنای عدالت زناشویی و سبک های مقابله ای با نقش واسطه ای تعارض کار خانواده در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
442 - 463
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژو هش پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی بر مبنای عدالت زناشویی و سبک های مقابله ای با نقش واسطه ای تعارض کار خانواده در زوج های متعارض کارکنان نیروی انتظامی بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس(داوطلبانه) انتخاب تعداد 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس بی ثباتی ازدواج ثبات زناشویی ادواردز و همکاران(1987)، ، پرسشنامه عدالت زناشویی(MJS) (غفاری، فاتحی زاده، احمدی، قاسمی و باغبان، 2013)، ، پرسشنامه سبک های مقابله ای که توسط لازاروس و فولکمن(1985)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده، لذنت میرز، برلژ و مک ماریان(1996) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که سبک های مقابله ای و عدالت زناشویی به طور مستقیم پیش بینی کننده بی ثباتی زندگی زناشویی در زوجین متعارض بودند و تعارض کار و خانواده نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک مقابله ای مساله مدار و بی ثباتی زناشویی بین سبک مقابله ای هیجان مدار و بی ثباتی زناشویی داشت (01/0=P)؛ همچنین تعارض کار و خانواده نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین عدالت زناشویی و بی ثباتی زناشویی داشت (010/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های مقابله ای، عدالت زناشویی و تعارض کار و خانواده در پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی، می توان نتیجه گرفت آموزش سبک های مقابله ای کارآمد، توجه به تعارض نقش ها (تعارض کار-خانواده) و آموزش تقسیم مسولیت ها بین زوجین می تواند از آسیب های تهدید کننده پایداری زندگی زناشویی پیشگیری کند.
تأثیر آموزش درس شیمی با استفاده از شبیه سازی تعاملی مبتنی بر رایانه برتوانایی فضایی و مهارت حل مسئله دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از بسترهایی که می تواند در امر آموزش و یادگیری بسیار نقش آفرینی کند ، شبیه سازی آموزشی می باشد. با توجه به مزایایی که این فن آوری دارد ، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش درس شیمی با استفاده از شبیه سازی آموزشی بر توانایی فضایی و مهارت های حل مسئله دانش آموزان دخترسال دهم شهرتهران می پردازد. روش ها: پژوهش کاربردی و با روش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ی دهم منطقه 2 شهر تهران(1310نفر) در سال تحصیلی 98-97 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش) و (30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ترکیبی دو آزمون توانایی فضایی مونته سوتا و پائول نیوتن و هلن بریستول و آزمون حل مسئله محقق ساخته می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، در متغیر توانایی فضایی تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت بنابر این می توان گفت شبیه سازی آموزشی بر توانایی فضایی و مهارت حل مسئله دانش آموزان مؤثر بوده است. در چرخش ذهنی نیز ، ادراک فضایی و دیداری سازی فضایی تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت پس می توان گفت شبیه سازی آموزشی در بهبود مؤلفه های توانایی فضایی دانش آموزان نیز مؤثر بوده است. نتایج : نتایج پژوهش پیش رو نشان داد استفاده از شبیه سازی در آموزش درس شیمی بر توانایی فضایی و مهارت حل مسئله دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش توانایی فضایی و مهارت حل مسئله درس شیمی در دانش آموزان می شود.
بررسی نقش میانجی فرایند های خودشناختی در رابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
147 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میل به طلاق زمینه ساز از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. تردیدی نیست این مساله علل متفاوتی دارد که بر روی زوجین و کسانی که با آنان در ارتباطند اثرات نامطلوبی به جا می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی فرایندهای خودشناختی دررابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق انجام گرفت.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متقاضی طلاق مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس بودند. حجم نمونه با نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 380 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خودشناسی انسجامی(2008)، بهشیاری(2003)، خودمهارگری (2004)، مقیاس شفقت خود- فرم کوتاه (2011)، سرکوبگری (1990) و پرسش نامه میل به طلاق(1996) استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری به کار گرفته شد و از نرم افزار آماری Amos استفاده شد
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرکوبگری و میل به طلاق رابطه معنی داری وجود دارد. از بین فرایندهای خودنظم بخشی تنها رابطه میل به طلاق با شفقت مورد تایید قرار گرفت و در ادامه نتایج نشان دادندکه رابطه بین سرکوبگری با خودمهارگری، خودشناسی انسجامی و شفقت نیز از لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت. در نهایت شاخص های برازندگی نشان دادندکه در کل نمونه، مدل، با داده ها برازش قابل قبولی دارد.
نتیجه گیری: بابررسی فرایندهای خودشناختی به عنوان پیش بینی کننده طلاق و نقش این عوامل،می توان خود کارآمدی مدیریت طلاق را افزایش داد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده و تاثیر آن بر بهبود رفتاری کودکان مضطرب
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده و تاثیر آن بر بهبود رفتاری کودکان مضطرب می باشد. مطالعه آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی کودکان در خانواده ها موضوعی است که باید مورد نظر همه قرار گیرد و در راستای بهبود این ویژگی ها و تقویت آن اقدام گردد. پژوهش حاضر در دو بخش انجام شد. در بخش اول به بررسی تاثیر آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده دارای کودکان مضطرب و بهبود رفتار مضطرب آنها پرداخته شد و در بخش دوم پایداری و تاثیر این آموزش ها بر کاهش اضطراب کودکان در طول زمان مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از حیث اهمیت در طبقه پژوهش های کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های طرح آزمایشی است. برای انجام این تحقیق، ابتدا 60 نفر از کودکان مضطرب را از طریق آزمون آخنباخ به عنوان پیش آزمون انتخاب شدند سپس نمونه های آماری به صورت گمارش تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند و پس از گرفتن اطلاعات جمعیت شناختی از هر دو گروه به یک گروه از والدین آنان آموزش مربوط به رشد شناختی (بر اساس نظریه پیاژه) داده شد (گروه آزمایش) و به گروه گواه آموزشی داده نشد. از هر دو گروه از کودکان همان خانواده تست آخنباخ با مولفه ی اضطراب به عنوان پس آزمون گرفته شد. مدتی (3 ماه) پس از پایان نتایج آزمون ها و آموزش مربوطه مجدداً تست آخنباخ برای پایداری آموزش در طول زمان گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و ویژگی های جمعیت شناختی و... استفاده شد و شاخص های آمار استنباطی نظیر تحلیل کوواریانس نیز به عنوان مکمل استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی بر بهبود رفتار کودکان به خانواده ها بر بهبود اضطراب کودکانشان رابطه ی معناداری داشتند. در بخش دوم تحقیق پایداری این آموزش ها بر کاهش اضطراب کودکان در طول زمان نیز معنا دار بود.
اثرات بین نسلی تمرین فضایی پدران پیش از لقاح بر فرآیند یادگیری فضایی و انگیزش فرزندان نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نتایج پژوهش های اخیر نشان داده است که آموزش فضایی والدین پیش از لقاح منجر به بهبود حافظه فضایی فرزندان می شود. اما، فرآیند یادگیری متاثر از تجربیات والدین در فرزندان مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی دقیق و کوشش به کوشش اثرات یادگیری یک تکلیف فضایی توسط پدران پیش از لقاح بر فرآیند یادگیری و شکل گیری حافظه در فرزندان نر از طریق تحلیل عملکرد فرزندان نر پدران آموزش دیده (یا آموزش ندیده) در تکلیف ماز آبی موریس انجام گرفت. روش کار: در مطالعه حاضر، رت های نر 8 هفته ای نژاد ویستار به دو گروه تمرین فضایی و بدون تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین فضایی در 5 روز متوالی در پروتکل ماز آبی موریس شرکت کرد اما گروه بدون تمرین در هیچ گونه برنامه آموزشی شرکت نکرد. پس از پایان پروتکل تمرین، رت های هر دو گروه با رت های ماده بالغ وارد مرحله جفت گیری شدند. پس از تولد فرزندان از هر گروه 16 رت نر یک ماهه انتخاب و از طریق تکلیف ماز آبی موریس یادگیری و حافظه فضایی آنان مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که فرزندان نر پدران آموزش دیده به طور قابل توجهی زمان گریز کوتاه تر، سرعت شنا بالاتر و مسافت کلی شنا کردن کوتاه تری داشته و حافظه فضایی آنان نسبت به فرزندان نر پدران آموزش ندیده بهبود یافته بود. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که تمرینات فضایی پدران پیش از لقاح، یادگیری فضایی و روند تحکیم حافظه فرزندان نر را تسهیل می کند و همچنین می تواند منجر به بهبود انگیزش فرزندان در دستیابی به اهداف شود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
381 - 402
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی دختران و پسران نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری را 985 دختر و پسر نوجوان دوره دوم متوسطه شهر سیرجان تشکیل دادند که با توجه به شرایط پیش آمده کرونا و بر اساس در دسترس 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش بسته مهارت زندگی نیک پور (1383) به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه به پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینگ و سینها (1393) و و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی (54/7=F، 001/0=p) و تفکر انتقاد (84/6=F، 002/0=P) موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری می شود که آموزش مهارت های زندگی به مثابه مهارت های زیربنایی سلامت روان رویکردی موثر در سازگاری اجتماعی دختر و پسر نوجوان است.
مقایسه ی آموزش تئوری انتخاب به صورت کلاسیک و بر مبنای آموزه های اسلامی بر افزایش گذشت و رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب به شیوه ی کلاسیک با آموزش بر مبنای آموزه های اسلامی بر رضایت زناشویی و گذشت است.
روش: 60 نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (20n=) قرار داده شدند. پرسش نامه های رضایت زناشویی و گذشت به عنوان پیش آزمون برای سه گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب کلاسیک و افراد گروه دوم در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب اسلامی شرکت کردند. هر دو پرسش نامه به عنوان پس آزمون مجدداً برای همه اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش تئوری انتخاب موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت شده است. همچنین بین دو گروه آزمایش نیز تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که افزایش نمرات در گروه تئوری انتخاب اسلامی بیش از گروه کلاسیک بود.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت آموزش تئوری انتخاب اسلامی به طور مؤثری موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
257 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
اثربخشی آموزش گروهی ایماگوتراپی بر کیفیت زناشویی، دلزدگی زناشویی و تاب آوری در زنان با همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۲۴۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی در کیفیت زناشویی، دلزدگی زناشویی و تاب آوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه ی آماری زنان با همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر تبریز، نمونه ای شامل30 نفر از همسران مراجعین مرکز درمان سوءمصرف مواد بشارت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله ی آموزش گروهی را به مدت 7 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان در دو مرحله ی قبل و بعد از اجرای مداخله، مقیاس کیفیت زناشویی، مقیاس دلزدگی زناشویی و مقیاس تاب آوری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کیفیت زناشویی، دلزدگی زناشویی و تاب آوری تفاوت معناداری وجود داشت. بنابراین، آموزش گروهی ایماگوتراپی به طور معناداری باعث افزایش کیفیت زناشویی و تاب آوری و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان با همسر وابسته به مواد در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق اهمیت بکارگیری ایماگوتراپی برای بهبود مشکلات زوجین و روابط زناشویی در زنان با همسر وابسته به مواد را برجسته کرد.